eitaa logo
متن روضه اهل بیت (منبع متون کانال روضه های مکتوب)
6هزار دنبال‌کننده
38 عکس
43 ویدیو
97 فایل
فهرست های «روضه های مکتوب» به پیام های این کانال ارجاع داده می شود همچنین صوت روضه ها و ... راه ارتباط: @Yazahra1357 روضه های مکتوب: https://eitaa.com/rozehayemaktoub منبر: از شرح بی نهایت https://eitaa.com/azsharhebinahayat تبادل و تبلیغ نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
پس از تو جان برادر، چه رنج‏ها که کشیدم چه شهرها که نگشتم، چه کوچه ‏ها که ندیدم‏ به سخت جانی خود آن قدر نبود گمانم که بی تو، زنده ز دشت بلا، به شام رسیدم‏ برون نمود در آندم که خصم، پیرهنت را به تن ز پنجه‏ ی غم، جامه هر زمان بدریدم‏ چو ماه چارده دیدم، سر ترا به سر نی هلال ‏وار ز بار مصیبت تو، خمیدم‏ زدم به چوبه‏ ی محمل سر، آن زمانی که سر نی به نوک نیزه‏ ی خولی، سر چو ماه تو دیدم‏ ز تازیانه و طعن سنان و طعنه‏ ی دشمن دگر ز زندگی خویش گشت قطع امیدم میان کوچه و بازار شام پای پیاده سر از خجالت نامحرمان به جیب کشیدم‏ شدم چو وارد بزم یزید، بازوی بسته هزار مرتبه مرگ خود از خدا طلبیدم‏ هنوز بر کف پایم، نشان آبله پیداست ز راه شام ز بس از جفا پیاده دویدم‏ ولی به این همه غم، شاد از آنم، ای شه خوبان که نقد جان به جهان دادم و غم تو خریدم از این حکایت جانسوز، جودیا صف محشر به نزد شاه شهیدان، شریک همچو شهیدم جودی خراسانی کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub کانال شعر و متن: https://eitaa.com/rozehayemaktoubb
هرگز نمیشد خواهرت اینجا نیاید بهر عزادارى این لبها نیاید امکان ندارد اینکه مجنونى بخواند اما براى دیدنش لیلا نیاید بستند با زنجیر راه گریه‏ ها را شاید صدایى از گلوىِ ما نیاید از دخترت میخواستم وقتى میآید یا چشمهایش را بگیرد یا نیاید اى صوت لبهاى پر از آیات غمگین پائین بیا تا خیزران بالا نیاید دیدند میخوانى ولى کارى نکردند تا خیزران روى لبت با پا نیاید کنج تنور آمد کنارت چهره نیلى کردم دعا اینجا دگر زهرا نیاید چشمان اینجا سخت ناپرهیزگارند امّا نمى شد خواهرت اینجا نیاید علی اکبر لطیفیان کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub کانال شعر و متن: https://eitaa.com/rozehayemaktoubb
من غم مهر حسین با شیر از مادر گرفتم روز اول کامدم دستور تا آخر گرفتم بر مشام جان زدم، یک قطره از عطر حسینی سبقت از مُشک و گلاب و نافه و عنبر گرفتم عالم ذر، ذره ای از خاک پای حضرتش را از برای افتخار از حضرت داور گرفتم بر در دروازه ی ساعات، یک ساعت نشستم تا سراغ حضرتش از زینب مضطر گرفتم زینبی دیدم، چه زینب؟ کاش مداحش بمیرد! من ز آه آتشینش، پای تا سر در گرفتم سر شکسته، دل پر از خون، دیده خون آلود اما حالتی دیدم که بر خود، حالتی دیگر گرفتم ام لیلا رعشه بر اندام دیدم اوفتاده گفت من این رعشه از داغ علی اکبر گرفتم نا گه از بالای نی فرمود شاه تشنه کامان سر به راه دوست دادم، زندگی از سر گرفتم اکبرم کشتند و عون و جعفر و عباس و قاسم تا خودم از تشنگی، آب از دم خنجر گرفتم گفت ساعی زین مصیبت از در دربار جانان حظّ ازادی برای اکبر و اصغر گرفتم ساعی، مرشد چلویی کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub کانال شعر و متن: https://eitaa.com/rozehayemaktoubb
فتنه و بیداد و بلا بود شام سخت تر از کرب و بلا بود شام شام بلا تیره تر از شام بود عصمت حق در ملأ عام بود ساز و نی و نغمه و آهنگ بود دسته گل سنگدلان سنگ بود خلق به دور اسرا صف زدند کوچه به کوچه همگی کف زدند فاطمه های حرم فاطمه زخم زبان مرهم زخم همه هرکه به آن خسته دلان رو نهاد زخم زبانی زد و دشنام داد خنده به رأس شهدا می زدند سنگ به ناموس خدا می زدند قافله تا وارد دروازه شد داغ جگر سوختگان تازه شد پای سر رهبر آزادگان عید گرفتند زنازادگان آل ابوسفیان در هلهله آل رسول الله در سلسله وای ندانم که چه تقدیر بود دست خدا در غل و زنجیر بود ماه سر نیزه پدیدار بود یا سر عباس علمدار بود چهره چو خورشید بر افروخته از عطشِ تشنه لبان سوخته دوخته چشم از سر نی بر حسین محو شده، غرق شده در حسین دیده ی اطفال به سیمای او چشم سکینه شده سقای او مانده سر نیزه به حال سجود مهر جبینش شده محو از عمود دیده ی اکبر سر نی نیم باز مانده به لب هاش اذان نماز هرکه به خورشید رخش چشم بست گفت که این سر، سر پیغمبر است رأس امام شهدا نوک نی کرده چهل مرحله معراج، طی زلفِ غباریش پر از بوی مُشک لعل لبش خشک تر از چوب خشک ماه خجل از رخ نورانیش سنگ زده بوسه به پیشانیش هیچ شنیدید که از گَرد راه پرده کشد باد به رخسار ماه هیچ شنیدید که در موج خون صورت خورشید شود لاله گون رخ زگل زخم، بهاران شده وجه خدا ستاره باران شده اشک همه سیل شد از سرگذشت خون، دل میثم شد از این سرگذشت غلام رضا سازگار کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub کانال شعر و متن: https://eitaa.com/rozehayemaktoubb
متن روضه امام مجتبی (علیه السلام) السلام علیک یا ابا محمد ایها المجتبی یابن رسول الله ای سلام خدا به جان و تنت ای همه حُسن در رخ حَسنت تو سپهر و ستاره زخم دلت تو چراغی و داغ، انجمنت پیکرت همچو شمع سوخته ای آب شد در درون پیرهنت پاره های جگر برون می ریخت با دل پاره پاره از دهنت ماهی بحر بر تو می گرید که غریبی هماره در وطنت جگر اهل بیت می سوزد تا قیامت به یاد سوختنت گه جفا در جواب مهر و وفا گاه دشنام پاسخ سخنت عوض آب، زهر کینه به کام جای گل، ریخت تیر بر بدنت تیرها بر تو گریه می کردند اشکشان بود جاری از کفنت باور هیچ کس نبود نبود که جسارت شود چنین به تنت تیر دشمن به زخم تازه تو گشت شرمنده از جنازه تو رسول خدا فرمود هر کس برا حسنم گریه کنه روز قیامت چشمش نابینا نمیشه هر دلی برا حسن محزون بشه اون دل روز قیامت اندوهگین نمیشه هر پایی بره تا بقیع برا زیارت حسن اون پا روی پل صراط نمی لغزه ایام شهادت آقا امام مجتبی علیه السلامه دلها رو روانه کنیم مدینه کنار قبر مطهر و حرم مظلوم بقیع آقاجانم ای مه و آفتاب زوّارت ای همه خلق سر به دیوارت جگر سوخته چراغ بقیع چشم ها جای پای زوّارت فرمود روز قیامت فاطمه زهرا وارد محشر میشه به شانه راستش پیراهن حسن رو انداخته در حالی که آغشته به زهره بر شانه چپش پیراهن خونی حسینه فریاد میزنه رب احکم بینی و بین قاتلی ولدی دلها رو ببریم کنار بستر بیماری حسن خیلی این آقا نزد فاطمه مقام داره خیلی پیش رسول خدا مقام داره آخه حسن شاهد غم های مادره مثل همین روزا بود شاید مثل امشبی یا فردایی بود راوی میگه داشتم با امام مجتبی سخن می گفتم یه وقت دیدم داره از گوشه لبهاش خون می چکه آخه بارها امام حسن رو مسموم کردن هر بار می رفت کنار قبر پیغمبر شفا می گرفت اما نمی دونم این زهر آخری چه زهری بود شاید زینب کبرا تشتی رو آورد گفت دوباره برادرم زهر رو پس میزنه اما بمیرم یه وقت نگاه کنه ببینه پاره های جگر امام مجتبی ... ابی عبدالله نشسته بود کنار برادر گریه می کرد همه عالم برا حسین روضه می خوانن رسول خدا فاطمه زهرا همه برا حسین روضه خوندن اما این آقا این قدر غریبه حسین نشست کنار قبر برادر شروع کرد روضه خواندن داداش أ أدهن رأسی أم أطیب محاسنی و رأسک معفور و أنت سلیب بکائی طویل و الدموع غزیرة و أنت بعید و المزار قریب بعد یه جمله ای گفت صدا زد داداش غارت زده اون نیست که مالشو ببرن غارت زده اونیه که برادری مثل تو رو از دست بده غارت زده منم که کنارت نشسته ام غارت زده منم که ز داغت شکسته ام غارت زده منم که تو را خاک می کنم تابوت را ز خون تنت پاک می کنم چرا؟ آخه یه وقت دیدن تیر انداز ایستادن شروع کردن بدن مطهر امام مجتبی رو تیر باران کردن «و » غارت زده منم چه کنم با جنازه ات ای وای ریخته به زمین خون تازه ات دید برادر داره گریه می کنه صدا زد حسین جان چرا گریه می کنی فرمود برا غریبی شما فرمود حسین جان منو ببا یه زهر می کشن و لکن لا یوم کیومک یا ابا عبد الله إزدلف إلیک ثلاثون ألف رجل سی هزار دور و بر تو رو میگیرن ... حسین ... . اما عرضه بداریم حسین جان اینجا یه برادر از دست دادی فرمودی دیگه محاسنم رو آراسته نمی کنم دیگه سرم رو آراسته نمی کنم اما اینجا چند برادر کنار شمان علی اکبر دیگران همه هستن اما امان از اون لحظه ای که از کنار نهر علقمه یه صدا بشنوی یا اخا ادرک اخاک یه وقت حسین دور وبرش نگاه کنه دست به کمر بگیره ناله بزنه الان انکسر ظهری صلی الله علیکم یا اهل بیت النبوه 🔸برای دیدن منابع، متن عربی و پاورقی ها فایل پی دی اف را از کانال روضه های مکتوب دانلود کنید کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub کانال شعر و متن: https://eitaa.com/rozehayemaktoubb
روضه امام مجتبی.m4a
13.07M
فایل صوتی روضه امام مجتبی (علیه السلام)
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ آبروی دعا امام حسن همه ی هست ما امام حسن سر یک سفره بوده ای عمری با فقیر و گدا امام حسن ای کرم خانه های فاطمی ات تا قیامت به پا امام حسن جلوه ی اقتدار تو این بود: صلحِ صبر و رضا امام حسن صلح تو یک قیام مردانه است بانی کربلا امام حسن از همان ابتدا به ما گفتی آخر روضه را امام حسن @hosenih ای کرامت گدای درگاهت حُسن یوسف جمال چون ماهت کوچه در کوچه لیلی و مجنون صف کشیده است بر سر راهت کاش روزی بیفتد از توفیق چشم ما بر جمال دلخواهت دم به دم می شود خدا را دید در نفس های قلب آگاهت غربت مرتضی علی جاری است بین غم گریه های جانکاهت بسکه زخم زبان زدند تو را جگرت لحظه ای نشد راحت @hosenih زن نامهربان شما را کشت جور اهل زمان شما را کشت خون دل خوردی ای عزیز خدا طعنه های گران شما را کشت خنده ی تلخ قنفذ نامرد زخم های زبان شما را کشت زهر پیش غمت کم آورد و غم قدّی کمان شما را کشت بین گودالِ کوچه ای باریک ضربه ای بی امان شما را کشت مثل زهرا جوان شهید شدی کوچه خیلی جوان شما را کشت @hosenih کوچه گفتم، قرار دل ها رفت دیده ها تا عروج دریا رفت مادر آمد کنار دیواری مردک پست سمت زهرا رفت رنگ از روی آسمان افتاد دست نامرد تا که بالا رفت خورد مادر زمین چنانی که قوّت از زانوان مولا رفت ماجرای کبودی صورت تا شب غسل، چون معما رفت ... ⏹ به نقل از کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub کانال شعر و متن: https://eitaa.com/rozehayemaktoubb
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ باید دوباره خیمه ی غم دست و پا کنیم پرچم، کُتل، کتیبه، علم دست و پا کنیم بعد از دو ماه گریه به ارباب بی کفن اشکی برای شاه کرم دست و پا کنیم @hosenih بوی (حسن) وزیده ز اشعار محتشم وقتش رسیده لوح و قلم دست و پا کنیم «باز این چه شورش است که در خلق عالم است» یعنی نوای (واحسنم) دست و پا کنیم باید مقدمات سفر تا مدینه را حتی شده به رنج و الم دست و پا کنیم @hosenih آنجا بساط روضه ی مردی کریم را در کوچه ها قدم به قدم دست و پا کنیم طرح ضریح فرشچیان باشد و سپس یک نقشه هم برای حرم دست و پا کنیم وقتی که سفره دار، کریم است بهتر است کیسه برای سیم و دِرم دست و پا کنیم @hosenih امشب خدا برای حسن سینه می زند باید زمینه، نوحه، دو دم دست و پا کنیم طشتی برای شاه غریبی که ناله زد: «می سوزد از ستم جگرم» دست و پا کنیم ⏹ به نقل از کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub کانال شعر و متن: https://eitaa.com/rozehayemaktoubb
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ آخر یه روز شیعه برات حرم می سازه حرم برای تو شه کرم می سازه @hosenih آخر برات یه گند طلا می سازیم شبیه گنبد امام رضا می سازیم سر مزارت ضریح طلا می سازیم مثل ضریح شش گوشه بهش می نازیم سقا خونه بنا کنیم با شور واحساس سر قبر ام البنین مادر عباس دخیل می بندیم و می گیم بر تو اسیریم حسن حسن می گیم واز عشقت می میریم @hosenih آقا می یاد و می گیره تقاص زهرا بقیع تو آباد می شه به جان مولا ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ ای مظهر جمال جمیل خدا حسن وی "طلعت تو آینهء کبریا" حسن روح نبی، روان علی، قلب فاطمه گیرد به یک اشارۀ چشمت صفا حسن @hosenih گویی که از لب تو عسل خورده مصطفی از بس که داده بوسه دهان تو را حسن وقتی که جای دست خدا می‌شوی سوار حیف است پا نهی به سر چشم ما حسن از کائنات نغمۀ آمین شود بلند دست تو تا بلند شود بر دعا حسن باید رسول و حیدر و زهرا شوند گوش تا ذات حق برای تو گوید ثنا حسن آل نبی تمام کریمند و تو شدی مشهور در کرامت و لطف و عطا حسن خلقند میهمان و تویی میزبان خلق ملک وجود آمده مهمان سرا حسن @hosenih روزی که نیست روز تو باشد کدام روز؟ جایی که نیست خاک تو باشد کجا؟ حسن صلح تو کرد روز معاویّه را سیاه صبر تو داد دین خدا را بقا حسن صبر و ثبات و صلح تو گردید از ازل بنیانگذار نهضت کرببلا حسن یک جلوه از فروغ تو ماه است و آفتاب یک صحنه از بقیع تو ارض و سما حسن گرد حریم تو که درش بسته روز و شب صف بسته اند سلسلهء انبیا حسن وهابیان به زائر تو راه بسته‌اند سد می‌کشند دور مزار تو، یا حسن بیچاره‌های کوردل پست، غافلند دارالزیارۀ تو بوَد قلب ما حسن از ماهیان بحر الی ساکنان عرش گریند در غم تو به صبح و مسا حسن ای چشم غیر بر کرمت! با کدام جرم دشنامها شنیده ای از آشنا حسن آن خواست دست بسته برد سوی دشمنت این یک فشرد بر روی پایت عصا حسن این غم کجا برم که به منبر خطیب پست دشنام داد بر پدرت مرتضی حسن این غم کجا برم که ترا یار آشنا گردید مار و کشت به زهر جفا حسن از فرط تیر تا تن و تابوت شد یکی قد حسین مثل کمان شد دوتا حسن دست بریدۀ پسر کوچکت بس است بر دستگیری از همهء ماسوا، حسن @hosenih گر قاسمت به عرصۀ محشر قدم نهد بهر نجات خلق کند اکتفا حسن هر گوشه روز حشر، دراز است سوی تو دست هزار «میثم» بی دست و پا حسن ⏹ به نقل از کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub کانال شعر و متن: https://eitaa.com/rozehayemaktoubb
این حسن کیست که سر تا قدم، او حسن است این چراغی است که در بزم دل انجمن است این کریم بن کریمی است که با دشمن و دوست همه جا کرم و لطف و عطایش سخن است این عزیزی است که پیغمبر اکرم فرمود پسر من، جگر من، ثمر قلب من است این امامی است که با صبر خداوندی خود چون علیّ ابن ابیطالب دشمن شکن است چه به خُلق و چه به خوی و چه به روی و چه به مو حسن است و حسن است و حسن است و حسن است چون زآغاز در او حسن خدا را دیدند از همان روز ولادت حسنش نامیدند رمز عزّ و شرف ماه صیام است حسن رهبر صلح و علمدار قیام است حسن چه به صلح و چه به جنگ و چه به صبر و چه سکوت در همه حال امام است امام است حسن آنچه خواهی زخداوند همه در کف اوست رحمت واسعه و فیض مدام است حسن گر چه در فرش بود تربت او کعبه ی دل به خدایی خدایی عرش مقام است حسن خلقتش سفره ی عام و همگان مهمانش میزبان بر سر این سفره ی عام است حسن به خدای که ودود است و غفور است و رحیم او کریم است کریم است کریم است کریم کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub کانال شعر و متن: https://eitaa.com/rozehayemaktoubb
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ بعد از دو ماه اشک و عزا فابک للحسن خواهی رضای فاطمه را فابک للحسن @hosenih این روضه وا کند گره ی کور را ، اگر دردت شده بدون دوا ، فابک للحسن بازین چه شورش است ؛ تو ای سینه زن بیا همراه سید الشهدا ، فابک للحسن نه گنبدی ، نه صحن و سرایی ، نه زائری ای زائران کرببلا فابک للحسن او گرچه مادری است ؛ ولی بی کسیش هست خیلی شبیه شیر خدا فابک للحسن آید به گوش نالۀ زهرا که می زند در کوچۀ مدینه صدا فابک للحسن جز او برای مادر قامت کمان که بود ؟ در کوچۀ مدینه عصا فابک للحسن مرد حماسه ساز جمل ، مانده بی سپاه در خانه و محله چرا ؟ فابک للحسن باران تیر و مجلس تشییع یک امام هرگز نبود شرط وفا فابک للحسن ... @hosenih در مجلس یزید گمانم سر حسین زد ناله بین طشت طلا فابک للحسن ⏹ به نقل از کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub کانال شعر و متن: https://eitaa.com/rozehayemaktoubb