بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_اربعین
#وحید_محمدی
▶️
خواهرت آمده در این صحرا
بعدِ یک اربعین ولی تنها
خیز و بین پیکر کبودم را
صورتم مثل مادرم زهرا
این چهل روز قوتمان غم شد
هرچه شد جرعه جرعه، کم کم شد
قامت خواهرت ببین خم شد
خواهرت کوه صبر و ماتم شد
@hosenih
لحظه های غروب یادم هست
بارش سنگ و چوب یادم هست
ناله های تو خوب یادم هست
به تنش پا نکوب ... یادم هست
تو زمین خوردی آسمان افتاد
از تنت نیزه ی سنان افتاد
خاتمت دست ساربان افتاد
شعله بر خیمه ی زنان افتاد
بین این مردمان خدا گم شد
عزت و احترام ما گم شد
دختری زیر دست و پا گم شد
پیکرت زیر نیزه ها گم شد
رمق از ذکر روی آن لب رفت
تن تو زیر سمّ مرکب رفت
روی آن جسمِ نامرتب رفت
چه به حال خراب زینب رفت
من بمیرم پر تو خاکی شد
صورت اطهر تو خاکی شد
بین مقتل سر تو خاکی شد
چادر خواهر تو خاکی شد
بعد از آن پیکر تو غارت شد
به زنان حرم جسارت شد
روزی مردها شهادت شد
قسمت بانوان اسارت شد
در میان حرامیان رفتیم
لاجَرَم، بین این و آن رفتیم
وسط بزم کوفیان رفتیم
سر بازار شامیان رفتیم
در شلوغی گذارمان افتاد
رنگ از روی دختران افتاد
معجرم دست این و آن افتاد
سر عباس از سنان افتاد
صحبت گوشواره شد بد شد
گوش ها پاره پاره شد بد شد
چشم ها پر ستاره شد بد شد
به زنانت اشاره شد بد شد
@hosenih
تا نگاهش به سوی آب افتاد
یاد شش ماهه اش رباب افتاد
دردهای من از حساب افتاد
گذرم مجلس شراب افتاد
نیمه شب پشت کاروان جا ماند
بارها زیر و دست و پاها ماند
سعی کردم برادر، امّا ماند
دخترت در خرابه تنها ماند
⏹
به نقل از© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه
یا مولاتی یا زهرا:
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_زینب_س_اربعین
#حسن_لطفی
▶️
باور نمیکنم که رسیدم کنارِ تو
باور نمیکنم من و خاکِ دیارِ تو
یک اربعین گذشته و من پیر تر شدم
یک اربعین گذشت و شدم همجوار تو
@hosenih
یک اربعین اسیرِ بلایَم اسیرِ عشق
یک اربعین دچارِ فراقم دچار تو
یک اربعین دویدهام و زخم دیدهام
دنبالِ نالههای یتیمانِ زارِ تو
یک اربعین بجای همه سنگ خوردهام
یک اربعین شده بدنم داغدارِ تو
یک اربعین به گریهی من خنده کردهاند
لبهای قاتلانِ تو و نیزه دارِ تو
مثلِ رُباب مثلِ همه تار تر شده
چشمان خستهی منِ چشم انتظارِ تو
روز تولدم که زدم خنده بر لبت
باور نداشتم که شوم سوگوار تو
با تیغ و تیر و دشنه تو را بوریا کنند
با سنگ و تازیانه مرا داغدارِ تو
یادم نمیرود به لبت آب آب بود
یادم نمیرود بدنِ نیزه زار تو
مانده صدای حرمله در گوشِ من هنوز
وقتی که نیزه زد به سرِ شیرخوار تو
حالا سرت کجاست که بالای سر روم؟
گریَم برایِ زخمِ تنِ بی شمار تو
@hosenih
من نذر کردهام که بخوانم در علقمه
صد فاتحه برای یَلِ تکسوار تو
یک مُشت خاک رویِ تو و من دعا کنان
شاید شوم نشانِ تو – سنگ مزار تو
⏹
به نقل از© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#حماسه_ی_اربعین_حسینی_ع
#مهدی_مقیمی
▶️
ای کربلا سلام
پرچم به شانه ام
من رهسپارِ جاده ام ای کربلا سلام
خسته نمی شوم
این بار هم پیاده ام ای کربلا سلام
در پای هر عمود
رو به تو ایستاده ام ای کربلا سلام
ای کربلا سلام
@hosenih
نزدیکِ اربعین
غیر از زیارتِ تو نداریم دغدغه
لطف امام رضا
شد شاملم که آرزوی من محققه
زائر روایته
که با فرشته های خدا می شه بدرقه
ای کربلا سلام
در سینه ام حسین
صدها کتابِ مرثیه شیرازه می کنم
در طولِ این مسیر
با گرد و خاکها نفسی تازه می کنم
در پای هر عمود
اشکی روانه بی حد و اندازه می کنم
ای کربلا سلام
می گن تو این مسیر
بر پای زائرای شما بوسه می زنن
می گن به التماس
زوارتو برای پذیرایی می برن
جون می کنن فدا
در پای زائرِ حرمِ شاه بی کفن
ای کربلا سلام
@hosenih
هر کس پیاده رفت
یک آبِله به یاد سه ساله نشونَشه
دیدم جوونی رو
کُلِّ مسیر ، مادر پیرش رو شونَشه
تا می گی یا حسین
بی اختیار قطرهء اشکی رو گونَشه
ای کربلا سلام
⏹
به نقل از © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛
بسم الله الرحمن الرحيم
#حماسه_ی_اربعین_حسینی_ع
#محمدجواد_پرچمی
▶️
بايد نشست و از برکاتى چنين نوشت
تا روز حشر از حسناتى چنين نوشت
از کشتى وسيع نجاتى چنين نوشت
از شور بهتر از عرفاتى چنين نوشت
بر گردن جهان تشيع چه دينى است
اين شور بىمقايسه حج حسينى است
@hosenih
کى ديده است جمعيتى اينچنين بگو
شور و شعور و تربيتى اينچنين بگو
يک مکتب و اهميتى اينچنين بگو
کى ديده است تسليتى اينچنين بگو
پاى پياده در دل صحرا به شوق کيست؟
گر خوانمش قيامت دنيا بعيد نيست
@hosenih
اين رستخيز عام که درسى حماسى است
يک مکتب مجرب انسانشناسى است
رزمايش بزرگ عبادى سياسى است
اين کار ريشهايست پيامش اساسى است
بىسابقهترين تجمع روى زمين شده است
حالا مدال وحدت ما اربعين شده است
@hosenih
اين اربعين همايشى از اتحاد ماست
يک پرده از نمايش يومالجهاد ماست
مقياسى از تلاطم مردم نهاد ماست
اين اربعين نشانهاى از اعتقاد ماست
ما سالهاست عاشق يک بىکفن شديم
تاثير عاشقى است که دور از وطن شديم
@hosenih
اول نجف مقابل ميخانهی على
جامى بزن ز بادهی مستانهی على
اذن دخول پشت در خانهی على
زآنجا سپس زيارت دردانهی على
بايد ولى شناخت سپس جان به کف گذشت
بايد براى کرببلا از نجف گذشت
@hosenih
وقت وصال مىطلبد دل به جاده زد
موکب به موکب از لب پیمانه باده زد
بايد در اين مسير قدم بىاراده زد
بوسه به روى تاول پاى پياده زد
عاشقشدن وسيلهی آوارهبودن است
آوارگى نتيجهی بيچارهبودن است
@hosenih
مردم دلى به سوى قرن مىبرند آه
جانهاى مست را سوى تن مىبرند آه
سر را براى کشتهشدن مىبرند آه
دنبال خويش بچه و زن مىبرند آه
شکر خدا که غذاى فراوان رساندهاند
زوار شاه تشنه که تشنه نماندهاند
@hosenih
پاى پر آبله غم مرهم نداشتند
چيزى براى طى سفر کم نداشتند
زنهاى اين پيادهروى غم نداشتند
يک لحظه ترس در دل خود هم نداشتند
يک لحظه چادر از سر يک زن جدا نشد
يک گوشواره دردسر گوشها نشد
@hosenih
بعد از حسين جوشش مکتب شروع شد
خونش که ريخت گريهی هرشب شروع شد
در بين دختران حرم تب شروع شد
يک اربعين رسالت زينب شروع شد
گرچه به روى ناقهی عريان سوار شد
حيدر شد و همش سخنش ذوالفقار شد
@hosenih
مرثيه را به وادى کوفه رساند و رفت
او سنگ خورد ولى خطبه خواند و رفت
در بين کوچه چادر خود را تکاند و رفت
ابن زياد را سر جايش نشاند و رفت
کاخ يزيد را به سر او خراب کرد
او يکتنه به جاى همه انقلاب کرد
⏹
به نقل از© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛
روضه مکتوب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) (قطعه اول)
ایام شهادت و رحلت رسول خدا و امام مجتبی است این شب ها دو بستر بیماری تو مدینه پهن شده یکی بستر بیمار ی رسول خدا و دیگری بستر بیماری امام مجتبی
یه جا زهرا پرستاری می کنه یه جا زینب
دلها رو روانه کنیم مدینه کنار بستر رسول خدا
عرضه بداریم السلام علیک یا رسول الله یا ابا الزهرا ای پدر فاطمه!
چرا این طور صدا می کنم یا ابا الزهرا
آخه وقتی آیه نازل شد پیغمبر رو مثل همدیگه صدا نکنید همه صدا میزدن یا رسول الله فاطمه هم همین طور صدا می زد پیغمبر فرمود زهرا جان این دستور برای تو نیست تو منو بابا صدا کن بگو یا ابه وقتی تو منو بابا صدا می کنی دلم زنده میشه
اصلا تو ماجرای حدیث کساء وقتی خدا خواست این پنج نفر رو معرفی کنه اول زهرا رو به ملائکه معرفی کرد.
اما این شبها یه آشوبی تو دل فاطمه افتاده
همون بابایی که شبها صوت قرائت قرآنش دل زهرا رو آروم می کرد دیگه به زهرا خبر رفتن داده
انس نقل می کنه فاطمه اومد پیش رسول خدا حسنین هم همراهش بودن وقتی اومد بابا رو تو بستر بیماری دید خودش رو انداخت رو بدن بابا خودش رو به سینه بابا چسبوند
اینجا پیغمبر زهرا رو آرام کرد زهرا رو روانه کرد
اما انس میگه همین طور که زهرا رفت اشک پیغمبر جاری شد رو به آسمان کرد صدا زد خدایا اهل بیتمو به تو سپردم اللهم اهل بیتی یعنی خدایا زهرا رو به تو سپردم
دیدی گاهی عزیزت می خواد مسافرت بره یا خدایی نکرده مریض شده مشکلی داره میگی خدایا پسرم خدایا مادرم اینجام پیغمبر همه حرفا رو تو یه جمله زد خدایا اهل بیتم
امام کاظم می فرماد پیغمبر خطاب به انصار فرمود مردم الا ان فاطمة بابها بابی و بیتها بیتی فمن هتکه فقد هتک حجاب الله
مردم در خانه فاطمه احترامش مثل در خانه منه هر کس حرمت زهرا رو بشکنه حرمت خدا رو شکسته
اینجا راوی می گه امام کاظم نقل روایت رو قطع کرد شروع کرد حسابی گریه کرد بعد سه بار فرمود هتک والله حجاب الله به خدا حرمت خدا رو شکستن حرمت مادرم رو شکستن بعد هم دو بار فرمود یا أمه یعنی وای مادرم ...
https://eitaa.com/rozehayemaktoub
روضه مکتوب رسول خدا (صلی الله علی و آله) (قطعه دوم)
بلال نقل می کنه لحظات آخر بچه ها وارد شدن خودشون رو سینه پیغمبر انداختن
امیر المومنین احساس کرد آقا داره اذیت میشه آخه سینه محتضر باید سبک باشه
اومد بچه ها رو از بدن بابا برداره آقا صدا زد علی جان بذار این لحظه آخری بوی حسین و حسنم رو بشنوم
عرض کنیم یا ابا عبدالله
یوم علی صدر النبی یوم علی وجه الثری
زبان حال زینب همین بود عصر عاشورا
ای زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست این خار و خاشاک بلا منزل و ماوای تو نیست
یا رسول الله همون حسینی که هر وقت می بوسیدی می فرمودی اقبل موضع السیوف دارم جای شمشیرها رو بوسه می زنم
یه جمله ای گفت زینب در دروازه کوفه
گفت حسین جان فکر نمی کردم این طور مقدر باشه شاید می خواست بگه حسین جان شنیده بودم شمشیر می زنن اما یه وقت دیدم دارن اسباشونو آماده می کنن بر سینه حسین ...
کانال روضه های مکتوب
@rozehayemaktoub
روضه مکتوب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) (قطعه سوم)
این لحظات آخر تو بستر افتاده بود شروع کرد دونه دونه همه مصیبتا رو برا علی گفت
در روایت کافی فرموده شیئا شیئا همه چیزو برای علی گفت
این شیئا شیئا خیلی حرف داره ها
یعنی پیغمبر شروع کرد علی جان بعد من حق تو غصب می کنن عرض کرد عیبی نداره یا رسول الله صبر می کنم
من دارم اون شیئا شیئا رو معنی می کنم
علی جان در خونه تو آتش می زنن گفت صبر می کنم
اما انگار جبرئیل دید اینا کافی نیست امیرالمومنین میگه شنیدم جبرئیل به پیغمبر فرمود یا رسول الله به علی بگو حرمتتو می شکنن
من نمی دونم دیگه علی چی شنید از پیغمبر امیر المومنین خودش می فرماد به رو به زمین افتادم
یه جمله ش اینه اگه پیغمبر نفرموده بود نمی گفتم بحار نقل می کنه پیغمبر فرمود علی جان چه می کنی اون لحظه ای که پیراهنت رو به گردنت می پیچن مثل شتری تو کوچه ها می کشن مخذولا محزونا مهموما
هیچ یاوری نداری کسی نیست کمکت کنه
عرض کنیم یا رسول الله فقط یه نفر علی رو یاری کرد دیدن زهرا با سینه زخمی کشان کشان میاد صدا میزنه نمی ذارم پسرعمومو ببرید مظهر قدرت خدا است هر چه علی رومیکشن زهرا علی رو رها نمی کنه
اینجا بعضی گفتن دستور داد قنفذ با غلاف شمشیر اما بعضیام گفتن خودش غلاف رو گرفت انقدر بر پیکر نحیف زهرا ...
همه ناله بزنیم یا زهرا ...
گل پژمرده از بیداد، مادر
خزان آخر به بادت داد، مادر
خودم دیدم که از زندان سینه
نمیشد نالهات آزاد، مادر
خودم دیدم که در آن کوچه غم
حسینت از نفس افتاد، مادر
خودم دیدم حسن میسوخت چون شمع
که شد آب و نزد فریاد، مادر
ز جا برخیز ای غمخوار بابا
که بابا گشته دشمن شاد، مادر
کانال روضه های مکتوب
@rozehayemaktoub
مستحضرید که مناسب است که همه این روضه ها با روضه سید الشهدا تمام شود
اینها قطعه هایی از روضه بود که با کمی جابجایی قابل استفاده است.
🔰متن روضه شهادت امام رضا (علیه السلام)
شب شهادت غریب الغربا امام رضا است
بین اهل بیت امام رضا از همه غریب تر افتاد پیغمبر فرمود ستدفن بضعة منی بارض خراسان به زودی پاره تنم رو تو سرزمین خراسان دفن می کنن هر کس بره زیارتش خدا بدنش رو بر آتش حرام می کنه
اصلا امام صادق فرمود هرکس نوه منو تو خراسان زیارت کنه خودم دستشو می گیرم وارد بهشت می کنم حتی اگر اهل گناهان کبیره باشه
چند امام ضامن شدن عجیبه به خدا
امام جواد هم ضامن شده در روایت دیگه امیر المومنین فرمود هرکس پسرم رو زیارت کنه گناهانش بخشیده میشه حتی اگه اندازه ستاره های آسمون و برگ درختا باشه
حالا که نتونستیم کنار حرمش باشیم از همین راه دور سلام عرض کنیم السلام علیک یا غوث اللهفان و من صارت به ارض خراسان خراسان
ای غریبی که ز جد و پدر خویش جدایی
خفته در خاک خراسان، تو غریب الغربایی
این رواق تو و صحن و حرمت همچو بهشت است
روضه ات جنت فردوس مسما به رضایی
ای شه یثرب و بطحا تو غریبی به خراسان
سرور جمله غریبان و معین الضعفایی
اغنیاء مکه روند و فقرا سوی تو آیند
جان به قربان تو شاها که تو حج فقرایی
اما آقا جان!
آه از آن دم که ز سوز جگر و حال پریشان
ناله ات گشت بلند آه جوادم به کجایی.
چند شباهت داره به مادرش فاطمه همین روضه ما باشه
در زیارت عرض می کنیم السلام علیک یا وارث فاطمة الزهرا
اولین شباهت اینه نقل کردن هر جمعه که از نماز جمعه برمی گشت نمی دونم چه غربتی امام رضا داشت صدا می زد خدایا اگر فرج من در مرگ منه الساعة مرگم رو برسان در زیارت هم داریم قتل الله من قتلک بالایدی و الالسن
خدا بکشه اونایی رو که با زبانشون شما رو کشتن
می خوام عرض کنم اینجا امام رضا آرزوی مرگ می کرد تو مدینه م مادرش فاطمه دعا می کرد هی صدا می زد الهی عجل وفاتی سریعا
خدا دیگه مرگ فاطمه رو برسان
چرا؟ وقتی می پرسیدن خانم چرا اینقدر گریه می کنی می فرمود فقد النبی و ظلم الوصی دیگه طاقت مظلومی علی رو ندارم
خطاب به علی فرمود علی جان لیتنی مت قبل هنیئتی ایکاش می مردم این روزو نمی دیدم تو غریبی نمی تونم کاری برات کنم
شباهت دوم اینه خطاب کرد به ابا صلت اباصلت وارد اتاق مامون میشم اگر بیرون اومدم دیدی سرم رو پوشوندم دیگه با من حرف نزن یعنی بدون دیگه کارم تمامه
ابا صلت منتظره خدا چه بلایی می خواد سر پسر فاطمه بیاد یه وقت دید آقای منو شما با یه حالی از اتاق خارج شد
عرض کنیم یا صاحب الزمان مادرتون فاطمه هم لحظه آخر صدا زد اسما وسط اتاق دراز می کشم پارچه ای به صورت می اندازم اگر آمدی صدا زدی جوابتو ندادم برو علی رو خبر کن فَأَرسِلِی إلی عَلیّ
یعنی بگو بیا که بچه هات یتیم شدن
یه وقت علی تو مسجد مدینه نشسته ببینه بچه ها دارن دوان دوان میان علی خودت رو به زهرا برسان
تا خبر زهرا رو شنید دیدن علی به رو افتاد آب پاشیدن علی رو بلند کردن ناله بزنیم یا زهرا
خودش رو رساند به بالین زهرا
امام رضام لحظه آخر منتظره یه وقت اباصلت ببینه در که بسته بود وا شده یه نوجوانی چهره ش مثه ماه می درخشه وارد اتاق شده
صدا زد آقاجان من که در رو بسته بودم چطور وارد شدید؟
فرمود اباصلت اون خدایی که منو از مدینه به طوس آورده در بسته هم به روم وا می کنه
اما خودش فرمود یابن شبیب ان کنت باکیا لشیئ فابک علی الحسین
عرضه بداریم یا امام رضا لحظه آخر پسرت آمد سرت رو به دامن گرفت اما این تعجبی نداره پسر سر بابا رو به دامن بگیره
اما دلها بسوزه برای اون پدری که ظهر عاشورا آمد بالای سر جوانش یه وقت دیدن از روی اسب خودشو زمین انداخت هی صدا میزد ولدی علی ...
کانال روضه های مکتوب
@rozehayemaktoub
روضه کوتاه امام عسکری(علیه السلام)
السلام علیکم یا أهل بیت النبوة
اونهایی که در این ایام توفیق پیدا کردن زیارت سامرا مشرف شدند خوش به حالشون
عرضه بداریم آقا جان یا صاحب الزمان
ای کاش امشب ما هم مهمان حرم با صفای امام عسکری ... خانه شما ... سرداب مقدس بودیم
اونجا عرض ارادت می کردیم.
یا صاحب الزمان!
تنها نه اینکه بر تن تو جامه ی عزاست
حتی سیاه پوش غمت سرّ من رئاست
غم، واژه ای که بیشتر از هر کس دگر
با چشم های دائم الاشک تو آشناست
خودش فرمود جد غریبم اگه زمانه منو به تاخیر انداخت لأندبن لک صباحا و مساءا و لأبکین علیک بدل الدموع دما
امشب اگه چشم دلتو واکنی یوسف زهرا گوشه خونه داره برای بابا اشک میریزه
تنها، غریب، گوشه ی سرداب خانه ات
بر گونه هایت اشک عزای پدر رهاست
این روزها اگر که ندارید زائری
ما را به سامرا ببر، اینجا پر از گداست
امشب یا صاحب الزمان دل ما رو هم ببر به خونه امام عسکری
چه قدر سخته! اون آقایی که پنج شش سال بیشتر نداره
یه بابای 28 ساله جوان
ببینه بابا زمین گیر شده از نفس افتاده
تو بستر بیماری افتاده
در روایت شیخ طوسی نقل می کنه
بی بی حضرت نرجس خاتون
دید امام می خواد دارو بنوشه
کاسه دارو رو نزدیک لبهای مطهرش می بره
اما هر بار سعی می کنه
این کاسه به لب و دندان مطهرش می خوره اما از شدت ضعف نمیتونه کاسه دارو رو نوش جان کنه
اینجا نوشتن بی بی گویا نمی تونست این صحنه رو ببینه کاسه رو از دست آقا گرفت
اینجا به عقید خادم اشاره کرد فرمود
وارد اتاق بشو اون جا یه نوجوانی می بینه در حال سجده
پسرم مهدی رو صدا بزن
غلام میگه وارد اتاق شدم دیدم یه نوجوانی مشغول دعا است
گویا آقا داره برای بابا دعا می کنه
یک دفعه عقید دید حضرت نرجس خاتون اومد دست امام زمان رو گرفت برد پیش بابا
تا چشم امام عسگری به صورت امام زما منور شد
صدا زد یا سید اهل بیته
ای آقای خونه اسقنی الماء
این تعبیر یا سید اهل بیته خیلی معنا داره
یعنی پسرم تو دیگه آقای خونه ای تو همین سن کودکی
شاید اشاره داره پسرم تو باید آماده باشی مرد این خونه باشی ...
این داستان زهر و جگر مستمر شده
چشم پسر برای پدر باز، تر شده
تغییر کرده رنگ رخت یابنفاطمه
کز سوز سینهات پسرت با خبر شده
آثار زهر، صورتتان را کبود کرد
معلوم شد که هر چه شده با جگر شده
اینجا امام زمان اومد گفتن کاسه آب رو به پدر خوراند
عرضه بداریم یا صاحب الزمان الحمدلله لحظه آخر رسیدی به بابا آب رساندی
این روضه رو انشاالله همین دسته جمع سامرا باشیم کنار حرم با صفای امام عسکری این روضه رو بخونیم
عرضه بداریم یا صاحب الزمان تو سن پنج شش سالگی سر بابا رو به دامن گرفتی
چقدر سخته یه کودک سر بابا رو بغل کنه بابا جون بده
اما آقاجان نمی دونم اینجا به شما سخت تر گذشت یا اون لحظه که عمه سادات تو خرابه داشت تماشا می کرد
رقیه سر بابا رو بغل کرده
اما چه حالی داشت
یه وقت تا نگاه کرد به سر بابا زبان حالش این بود رقیه
پدر فدای سر نورانیت سنگ جفا که زد به پیشانیت
عمه بیا گمشده پیدا شده کنج خرابه شب یلدا شده
کانال روضه های مکتوب
@rozehayemaktoub
روضه امام عسگری (علیه السلام).aac
18.31M
🔉صوت روضه شهادت امام عسگری (علیه السلام)
کانال روضه های مکتوب
@rozehayemaktoub
منبر امام عسکری (چند روایت به عربی).pdf
116.4K
✍️متن عربی دو روایت از امام عسگری (مناسب برای منبر)
🔸دو روایت اول از امام هادی و امام عسگری درباره فضیلت عالمی که به هدایت مردم و دفاع از دین می پردازد.
🔸روایت سوم درباره جوانی که از خداوند درخواست خدمت امام عسگری را دارد که دعای او مستجاب می شود اما گناه او را از این توفیق محروم می کند.
کانال روضه های مکتوب
@rozehayemaktoub