eitaa logo
متن روضه اهل بیت (منبع متون کانال روضه های مکتوب)
6هزار دنبال‌کننده
38 عکس
43 ویدیو
97 فایل
فهرست های «روضه های مکتوب» به پیام های این کانال ارجاع داده می شود همچنین صوت روضه ها و ... راه ارتباط: @Yazahra1357 روضه های مکتوب: https://eitaa.com/rozehayemaktoub منبر: از شرح بی نهایت https://eitaa.com/azsharhebinahayat تبادل و تبلیغ نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
روضه مکتوب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) (قطعه سوم) این لحظات آخر تو بستر افتاده بود شروع کرد دونه دونه همه مصیبتا رو برا علی گفت در روایت کافی فرموده شیئا شیئا همه چیزو برای علی گفت این شیئا شیئا خیلی حرف داره ها یعنی پیغمبر شروع کرد علی جان بعد من حق تو غصب می کنن عرض کرد عیبی نداره یا رسول الله صبر می کنم من دارم اون شیئا شیئا رو معنی می کنم علی جان در خونه تو آتش می زنن گفت صبر می کنم اما انگار جبرئیل دید اینا کافی نیست امیرالمومنین میگه شنیدم جبرئیل به پیغمبر فرمود یا رسول الله به علی بگو حرمتتو می شکنن من نمی دونم دیگه علی چی شنید از پیغمبر امیر المومنین خودش می فرماد به رو به زمین افتادم یه جمله ش اینه اگه پیغمبر نفرموده بود نمی گفتم بحار نقل می کنه پیغمبر فرمود علی جان چه می کنی اون لحظه ای که پیراهنت رو به گردنت می پیچن مثل شتری تو کوچه ها می کشن مخذولا محزونا مهموما هیچ یاوری نداری کسی نیست کمکت کنه عرض کنیم یا رسول الله فقط یه نفر علی رو یاری کرد دیدن زهرا با سینه زخمی کشان کشان میاد صدا میزنه نمی ذارم پسرعمومو ببرید مظهر قدرت خدا است هر چه علی رومیکشن زهرا علی رو رها نمی کنه اینجا بعضی گفتن دستور داد قنفذ با غلاف شمشیر اما بعضیام گفتن خودش غلاف رو گرفت انقدر بر پیکر نحیف زهرا ... همه ناله بزنیم یا زهرا ... گل پژمرده از بیداد، مادر خزان آخر به بادت داد، مادر خودم دیدم که از زندان سینه نمی‌شد ناله‌ات آزاد، مادر خودم دیدم که در آن کوچه غم حسینت از نفس افتاد، مادر خودم دیدم حسن می‌سوخت چون شمع که شد آب و نزد فریاد، مادر ز جا برخیز ای غمخوار بابا که بابا گشته دشمن شاد، مادر کانال روضه های مکتوب @rozehayemaktoub
مستحضرید که مناسب است که همه این روضه ها با روضه سید الشهدا تمام شود اینها قطعه هایی از روضه بود که با کمی جابجایی قابل استفاده است.
🔰متن روضه شهادت امام رضا (علیه السلام) شب شهادت غریب الغربا امام رضا است بین اهل بیت امام رضا از همه غریب تر افتاد پیغمبر فرمود ستدفن بضعة منی بارض خراسان به زودی پاره تنم رو تو سرزمین خراسان دفن می کنن هر کس بره زیارتش خدا بدنش رو بر آتش حرام می کنه اصلا امام صادق فرمود هرکس نوه منو تو خراسان زیارت کنه خودم دستشو می گیرم وارد بهشت می کنم حتی اگر اهل گناهان کبیره باشه چند امام ضامن شدن عجیبه به خدا امام جواد هم ضامن شده در روایت دیگه امیر المومنین فرمود هرکس پسرم رو زیارت کنه گناهانش بخشیده میشه حتی اگه اندازه ستاره های آسمون و برگ درختا باشه حالا که نتونستیم کنار حرمش باشیم از همین راه دور سلام عرض کنیم السلام علیک یا غوث اللهفان و من صارت به ارض خراسان خراسان ای غریبی که ز جد و پدر خویش جدایی خفته در خاک خراسان، تو غریب الغربایی این رواق تو و صحن و حرمت همچو بهشت است روضه ات جنت فردوس مسما به رضایی ای شه یثرب و بطحا تو غریبی به خراسان سرور جمله غریبان و معین الضعفایی اغنیاء مکه روند و فقرا سوی تو آیند جان به قربان تو شاها که تو حج فقرایی اما آقا جان! آه از آن دم که ز سوز جگر و حال پریشان ناله ات گشت بلند آه جوادم به کجایی. چند شباهت داره به مادرش فاطمه همین روضه ما باشه در زیارت عرض می کنیم السلام علیک یا وارث فاطمة الزهرا اولین شباهت اینه نقل کردن هر جمعه که از نماز جمعه برمی گشت نمی دونم چه غربتی امام رضا داشت صدا می زد خدایا اگر فرج من در مرگ منه الساعة مرگم رو برسان در زیارت هم داریم قتل الله من قتلک بالایدی و الالسن خدا بکشه اونایی رو که با زبانشون شما رو کشتن می خوام عرض کنم اینجا امام رضا آرزوی مرگ می کرد تو مدینه م مادرش فاطمه دعا می کرد هی صدا می زد الهی عجل وفاتی سریعا خدا دیگه مرگ فاطمه رو برسان چرا؟ وقتی می پرسیدن خانم چرا اینقدر گریه می کنی می فرمود فقد النبی و ظلم الوصی دیگه طاقت مظلومی علی رو ندارم خطاب به علی فرمود علی جان لیتنی مت قبل هنیئتی ایکاش می مردم این روزو نمی دیدم تو غریبی نمی تونم کاری برات کنم شباهت دوم اینه خطاب کرد به ابا صلت اباصلت وارد اتاق مامون میشم اگر بیرون اومدم دیدی سرم رو پوشوندم دیگه با من حرف نزن یعنی بدون دیگه کارم تمامه ابا صلت منتظره خدا چه بلایی می خواد سر پسر فاطمه بیاد یه وقت دید آقای منو شما با یه حالی از اتاق خارج شد عرض کنیم یا صاحب الزمان مادرتون فاطمه هم لحظه آخر صدا زد اسما وسط اتاق دراز می کشم پارچه ای به صورت می اندازم اگر آمدی صدا زدی جوابتو ندادم برو علی رو خبر کن فَأَرسِلِی إلی عَلیّ یعنی بگو بیا که بچه هات یتیم شدن یه وقت علی تو مسجد مدینه نشسته ببینه بچه ها دارن دوان دوان میان علی خودت رو به زهرا برسان تا خبر زهرا رو شنید دیدن علی به رو افتاد آب پاشیدن علی رو بلند کردن ناله بزنیم یا زهرا خودش رو رساند به بالین زهرا امام رضام لحظه آخر منتظره یه وقت اباصلت ببینه در که بسته بود وا شده یه نوجوانی چهره ش مثه ماه می درخشه وارد اتاق شده صدا زد آقاجان من که در رو بسته بودم چطور وارد شدید؟ فرمود اباصلت اون خدایی که منو از مدینه به طوس آورده در بسته هم به روم وا می کنه اما خودش فرمود یابن شبیب ان کنت باکیا لشیئ فابک علی الحسین عرضه بداریم یا امام رضا لحظه آخر پسرت آمد سرت رو به دامن گرفت اما این تعجبی نداره پسر سر بابا رو به دامن بگیره اما دلها بسوزه برای اون پدری که ظهر عاشورا آمد بالای سر جوانش یه وقت دیدن از روی اسب خودشو زمین انداخت هی صدا میزد ولدی علی ... کانال روضه های مکتوب @rozehayemaktoub
روضه کوتاه امام عسکری(علیه السلام) السلام علیکم یا أهل بیت النبوة اونهایی که در این ایام توفیق پیدا کردن زیارت سامرا مشرف شدند خوش به حالشون عرضه بداریم آقا جان یا صاحب الزمان ای کاش امشب ما هم مهمان حرم با صفای امام عسکری ... خانه شما ... سرداب مقدس بودیم اونجا عرض ارادت می کردیم. یا صاحب الزمان! تنها نه اینکه بر تن تو جامه ی عزاست حتی سیاه پوش غمت سرّ من رئاست غم، واژه ای که بیشتر از هر کس دگر با چشم های دائم الاشک تو آشناست خودش فرمود جد غریبم اگه زمانه منو به تاخیر انداخت لأندبن لک صباحا و مساءا و لأبکین علیک بدل الدموع دما امشب اگه چشم دلتو واکنی یوسف زهرا گوشه خونه داره برای بابا اشک میریزه تنها، غریب، گوشه ی سرداب خانه ات بر گونه هایت اشک عزای پدر رهاست این روزها اگر که ندارید زائری ما را به سامرا ببر، اینجا پر از گداست امشب یا صاحب الزمان دل ما رو هم ببر به خونه امام عسکری چه قدر سخته! اون آقایی که پنج شش سال بیشتر نداره یه بابای 28 ساله جوان ببینه بابا زمین گیر شده از نفس افتاده تو بستر بیماری افتاده در روایت شیخ طوسی نقل می کنه بی بی حضرت نرجس خاتون دید امام می خواد دارو بنوشه کاسه دارو رو نزدیک لبهای مطهرش می بره اما هر بار سعی می کنه این کاسه به لب و دندان مطهرش می خوره اما از شدت ضعف نمیتونه کاسه دارو رو نوش جان کنه اینجا نوشتن بی بی گویا نمی تونست این صحنه رو ببینه کاسه رو از دست آقا گرفت اینجا به عقید خادم اشاره کرد فرمود وارد اتاق بشو اون جا یه نوجوانی می بینه در حال سجده پسرم مهدی رو صدا بزن غلام میگه وارد اتاق شدم دیدم یه نوجوانی مشغول دعا است گویا آقا داره برای بابا دعا می کنه یک دفعه عقید دید حضرت نرجس خاتون اومد دست امام زمان رو گرفت برد پیش بابا تا چشم امام عسگری به صورت امام زما منور شد صدا زد یا سید اهل بیته ای آقای خونه اسقنی الماء این تعبیر یا سید اهل بیته خیلی معنا داره یعنی پسرم تو دیگه آقای خونه ای تو همین سن کودکی شاید اشاره داره پسرم تو باید آماده باشی مرد این خونه باشی ... این داستان زهر و جگر مستمر شده چشم پسر برای پدر باز، تر شده تغییر کرده رنگ رخت یابن‌فاطمه کز سوز سینه‌ات پسرت با خبر شده آثار زهر، صورتتان را کبود کرد معلوم شد که هر چه شده با جگر شده اینجا امام زمان اومد گفتن کاسه آب رو به پدر خوراند عرضه بداریم یا صاحب الزمان الحمدلله لحظه آخر رسیدی به بابا آب رساندی این روضه رو انشاالله همین دسته جمع سامرا باشیم کنار حرم با صفای امام عسکری این روضه رو بخونیم عرضه بداریم یا صاحب الزمان تو سن پنج شش سالگی سر بابا رو به دامن گرفتی چقدر سخته یه کودک سر بابا رو بغل کنه بابا جون بده اما آقاجان نمی دونم اینجا به شما سخت تر گذشت یا اون لحظه که عمه سادات تو خرابه داشت تماشا می کرد رقیه سر بابا رو بغل کرده اما چه حالی داشت یه وقت تا نگاه کرد به سر بابا زبان حالش این بود رقیه پدر فدای سر نورانیت سنگ جفا که زد به پیشانیت عمه بیا گمشده پیدا شده کنج خرابه شب یلدا شده کانال روضه های مکتوب @rozehayemaktoub
روضه امام عسگری (علیه السلام).aac
18.31M
🔉صوت روضه شهادت امام عسگری (علیه السلام) کانال روضه های مکتوب @rozehayemaktoub
منبر امام عسکری (چند روایت به عربی).pdf
116.4K
✍️متن عربی دو روایت از امام عسگری (مناسب برای منبر) 🔸دو روایت اول از امام هادی و امام عسگری درباره فضیلت عالمی که به هدایت مردم و دفاع از دین می پردازد. 🔸روایت سوم درباره جوانی که از خداوند درخواست خدمت امام عسگری را دارد که دعای او مستجاب می شود اما گناه او را از این توفیق محروم می کند. کانال روضه های مکتوب @rozehayemaktoub
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ تنها نه اینکه بر تن تو جامه ی عزاست حتی سیاه پوش غمت سرّ من رئاست غم، واژه ای که بیشتر از هر کس دگر با چشم های دائم الاشک تو آشناست @hosenih تنها، غریب، گوشه ی سرداب خانه ات بر گونه هایت اشک عزای پدر رهاست این روزها اگر که ندارید زائری ما را به سامرا ببر، اینجا پر از گداست انگار ماتم تو تمامی ندارد و هر روز، سینه ی تو به یک داغ مبتلاست @hosenih تو سوگوار خانه ی آتش گرفته ای اما شکستن تو در این داغ، بی صداست مثل همیشه آخر شعرم رسید و باز دستم به دامن تو و امضای کربلاست ⏹ به نقل از اشعار آیینی حسینیه
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ این داستان زهر و جگر مستمر شده چشم پسر برای پدر باز، تر شده تغییر کرده رنگ رخت یابن‌فاطمه کز سوز سینه‌ات پسرت با خبر شده @hosenih آثار زهر، صورتتان را کبود کرد معلوم شد که هر چه شده با جگر شده این تب که سوخت جسم تو تاثیر زهر بود؟ یا شعله‌ی در است ز تو شعله‌ور شده این تازگی نداشت که با یاد مادری در کوچه، قاتل پسری میخ در شده آه ای امام یازدهم ارث فاطمه است این‌گونه گر که عمر شما مختصر شده آقا دل شما نکند سمت کربلاست؟ که لحظه‌لحظه داغ دلت بیشتر شده خنجر نمی‌برید گلوی حسین را اما به روی گردن او کارگر شده خواهر که ان‌یکاد برای تو خوانده بود! دیگر چرا جمال منیرت نظر شده؟ @hosenih ای بی‌ادب بلند شو از روی سینه‌اش سنگینی‌ات مصیبت این محتضر شده اوج مصیبت تو همین است خواهرت با کاروان شمر و سنان همسفر شده ⏹ © به نقل از اشعار آیینی حسینیه
استاد تحریری از 🌹ارادت علما به ساحت مقدس سلام الله علیها 🌱چه اولیای الهی که پروانه وار گرد ضریح و حرمیش پروانه وار نگشتند! مقام و شرافت و منزلت حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) از حد تصور خارج است... کم نبودند امثال علامه طباطبایی ها و آیة الله بهجت که تا آخرین روزهای عمر شریفشان، هر روزه ی حریم قدسش را هیچگاه ترک نکردند... 🍃...بعد از اتمام کلاس درس داشتم از مدرسه ی مرحوم آیت الله مرعشی نجفی خارج میشدم که دیدم حضرت استاد، (قدس سرّه) دارند از حرم حضرت معصومه خارج می شوند... اواخر عمر شریفشان بود... 🍀 سریع برای ایشان یک ماشینی دربست گرفتم و به سمت ایشان رفتم حال و احوالی کردم و من را شناختند و احوال پرسی کردند... هیچ گاه برق شور و اشتیاق ایشان از نظرم پاک نمی شود... با آن حال هم زیارتشان ترک نمی شد... 🌿 استاد دیگرمان مرحوم (رضوان الله تعالی علیه) نیز اینگونه بود... با آن که عمری از ایشان گذشته بود به طور متوسط روزی دو ساعت زیارتش در حرم حضرت معصومه طول می کشید... خوشا به سعادتشان... آه که... در نیابد حال پخته هیچ خام؛ پس سخن کوتاه باید والسلام... ◾️ رحلت تسلیت باد. سالگرد ارتحال مرحوم (ره) را گرامی می داریم. 🌸کانال نشر بیانات استاد تحریری👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2737373185Cddac684369
🔰فرازی از روایت منقوله از بی بی دو عالم فاطمه دختر موسی ابن جعفر (سلام الله علیها) در روز بزرگداشت شایسته است حدیث فاطمیات را مرور کنیم. ✅در کتاب بحار الانوار آمده است: دختر امام رضا علیه السلام از و زینب و ام کلثوم دختران موسی ابن جعفر علیه السلام از دختر امام صادق علیه السلام از دختر امام باقر علیه السلام از دختر امام سجاد علیه السلام از و سکینه دختر امام حسین علیه السلام از ام کلثوم دختر امیرالومنین علیه السلام از دختر رسول خدا صلی لله علیه و آله نقل می کنند که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «هنگامی که به معراج رفتم و وارد بهشت شدم قصری را دیدم از مروارید های بزرگ سفید که بر آن دری است مزین شده به مروارید و یاقوت و بر آن در پرده ای آویزان است سر بلند کردم و دیدم بر درب قصر نوشته شده است:« لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ‏ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ عَلِيٌّ وَلِيُّ الْقَوْمِ» و بر پرده نوشته شده است:« به به از مثل شیعه علی» از در که وارد شدم قصری را دیدم از عقیق سرخ که دری از نقره زینت شده با زبرجد سبز دارد و بر آن پرده ای است. سر بلند کردم ودیدم بر در نوشته شده است: «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ عَلِيٌّ وَصِيُّ الْمُصْطَفَى» و بر پرده نوشته شده است: شیعیان علی علیه السلام را به پاکی ولادت بشارت بده از در که وارد شدم قصری را دیدم که از زمرد سبز بود و از آن زیباتر ندیده بودم و دری از یاقوت سرخ داشت زینت شده با مروارید و بر آن پرده ای بود که بر آن نوشته شده بود: «فقط شیعیان علی علیه السلام پیروز و رستگار اند» گفتم ای دوست من جبرئیل این قصر از آن کیست؟ گفت ای محمد صلی الله علیه و آله این قصر از آن پسر عمو و وصی تو علی ابن ابی طالب علیه السلام است.» متن روایت:«قَالَ حَدَّثَتْنَا فَاطِمَةُ بِنْتُ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى‏ الرِّضَا ع قَالَتْ حَدَّثَتْنِي فَاطِمَةُ وَ زَيْنَبُ وَ أُمُّ كُلْثُومٍ بَنَاتُ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع قُلْنَ حَدَّثَتْنَا فَاطِمَةُ بِنْتُ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع قَالَتْ حَدَّثَتْنِي فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ ع قَالَتْ حَدَّثَتْنِي فَاطِمَةُ بِنْتُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع قَالَتْ حَدَّثَتْنِي فَاطِمَةُ وَ سُكَيْنَةُ ابْنَتَا الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ ع عَنْ أُمِّ كُلْثُومٍ بِنْتِ عَلِيٍّ ع عَنْ فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ ص قَالَتْ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ‏: لَمَّا أُسْرِيَ بِي إِلَى السَّمَاءِ دَخَلْتُ الْجَنَّةَ فَإِذَا أَنَا بِقَصْرٍ مِنْ دُرَّةٍ بَيْضَاءَ مُجَوَّفَةٍ وَ عَلَيْهَا بَابٌ مُكَلَّلٌ بِالدُّرِّ وَ الْيَاقُوتِ وَ عَلَى الْبَابِ سِتْرٌ فَرَفَعْتُ رَأْسِي فَإِذَا مَكْتُوبٌ عَلَى الْبَابِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ‏ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ عَلِيٌّ وَلِيُّ الْقَوْم وَ إِذَا مَكْتُوبٌ عَلَى السِّتْرِ بَخْ بَخْ مِنْ مِثْلِ شِيعَةِ عَلِيٍّ فَدَخَلْتُهُ فَإِذَا أَنَا بِقَصْرٍ مِنْ عَقِيقٍ أَحْمَرَ مُجَوَّفٍ وَ عَلَيْهِ بَابٌ مِنْ فِضَّةٍ مُكَلَّلٍ بِالزَّبَرْجَدِ الْأَخْضَرِ وَ إِذَا عَلَى الْبَابِ سِتْرٌ فَرَفَعْتُ رَأْسِي فَإِذَا مَكْتُوبٌ عَلَى الْبَابِ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ عَلِيٌّ وَصِيُّ الْمُصْطَفَى و إِذَا عَلَى السِّتْرِ مَكْتُوبٌ بَشِّرْ شِيعَةَ عَلِيٍّ بِطِيبِ الْمَوْلِدِ فَدَخَلْتُهُ فَإِذَا أَنَا بِقَصْرٍ مِنْ زُمُرُّدٍ أَخْضَرِ مُجَوَّفٍ لَمْ أَرَ أَحْسَنَ مِنْهُ وَ عَلَيْهِ بَابٌ مِنْ يَاقُوتَةٍ حَمْرَاءَ مُكَلَّلَةٍ بِاللُّؤْلُؤِ وَ عَلَى الْبَابِ سِتْرٌ فَرَفَعْتُ رَأْسِي فَإِذَا مَكْتُوبٌ عَلَى السِّتْرِ شِيعَةُ عَلِيٍّ هُمُ الْفَائِزُونَ فَقُلْتُ حَبِيبِي جَبْرَئِيلُ لِمَنْ هَذَا فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ لِابْنِ عَمِّكَ وَ وَصِيِّكَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ» منبع: بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏65 ؛ ص76 کانال صوت، شعر و متن روضه (آرشیو کانال روضه های مکتوب): @rozehayemaktoubb کانال روضه های مکتوب: @rozehayemaktoub
🔰عظمت حضرت شاهچراغ (علیه السلام) دو روایت در کتاب شیخ مفید نقل شده است که دلالت بر توجه بسیار ویژه امام کاظم (علیه لسلام) به جناب شاهچراغ دارد. این دو روایت با ترجمه در ذیل می آید: ✅روایت اول: «وَ كَانَ أَحْمَدُ بْنُ مُوسَى كَرِيماً جَلِيلًا وَرِعاً وَ كَانَ أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى ع يُحِبُّهُ وَ يُقَدِّمُهُ وَ وَهَبَ لَهُ ضَيْعَتَهُ الْمَعْرُوفَةَ بِالْيَسِيرَةِ وَ يُقَالُ إِنَ‏ أَحْمَدَ بْنَ مُوسَى رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ أَعْتَقَ أَلْفَ مَمْلُوكٍ‏» ✅روایت دوم:«أَخْبَرَنِي الشَّرِيفُ أَبُو مُحَمَّدٍ الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى قَالَ حَدَّثَنَا جَدِّي قَالَ سَمِعْتُ إِسْمَاعِيلَ بْنَ مُوسَى يَقُولُ‏ خَرَجَ أَبِي بِوُلْدِهِ إِلَى بَعْضِ أَمْوَالِهِ بِالْمَدِينَةِ وَ أَسْمَى ذَلِكَ الْمَالَ إِلَّا أَنَّ أَبَا الْحُسَيْنِ يَحْيَى نَسِيَ الِاسْمَ قَالَ فَكُنَّا فِي ذَلِكَ الْمَكَانِ وَ كَانَ مَعَ أَحْمَدَ بْنِ مُوسَى عِشْرُونَ مِنْ خَدَمِ أَبِي وَ حَشَمِهِ إِنْ قَامَ أَحْمَدُ قَامُوا مَعَهُ وَ إِنْ جَلَسَ جَلَسُوا مَعَهُ وَ أَبِي بَعْدَ ذَلِكَ يَرْعَاهُ بِبَصَرِهِ مَا يَغْفُلُ عَنْهُ الحدیث» ترجمه روایت اول: احمد بن موسی [شاهچراغ] بزرگوار ، با عظمت و پرهیزگار بود و امام کاظم (علیه السلام) پیوسته او را دوست می داشت و بر دیگران مقدم می نمود و ملکی معروف از املاک خویش را به ایشان هدیه داد و گفته می شود احمد ابن موسی هزار بنده را آزاد نمود. ترجمه روایت دوم: اسماعیل ابن موسی فرزند امام نقل می کند که روزی پدرم امام کاظم (علیه السلام) با فرزندان خویش به ملکی از املاک پدرم در بیرون مدینه رفتند و ما در آن مکان بودیم و در آنجا بیست نفر از خادمان پدرم با احمد بن موسی همراه بودند که اگر او بلند می شد اینان نیز بلند می شدند و اگراو می نشست اینان نیز می نشستند با این حال پدرم پیوسته با نگاه خویش مراقب حال احمد بود و از او غافل نمی شد.» منبع: الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد ؛ ج‏2 ؛ ص244 کانال صوت، شعر و متن روضه (آرشیو کانال روضه های مکتوب): @rozehayemaktoubb کانال روضه های مکتوب: @rozehayemaktoub
روضه حضرت معصومه2.aac
43.65M
روضه وفات حضرت معصومه (سلام الله علیها) ۲۴ آبان ۱۴۰۰