eitaa logo
متن روضه اهل بیت (منبع متون کانال روضه های مکتوب)
5.7هزار دنبال‌کننده
32 عکس
28 ویدیو
95 فایل
فهرست های «روضه های مکتوب» به پیام های این کانال ارجاع داده می شود همچنین صوت روضه ها و ... راه ارتباط: @Yazahra1357 روضه های مکتوب: https://eitaa.com/rozehayemaktoub منبر: از شرح بی نهایت https://eitaa.com/azsharhebinahayat تبادل و تبلیغ نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
روضه مکتوب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) (قطعه اول) ایام شهادت و رحلت رسول خدا و امام مجتبی است این شب ها دو بستر بیماری تو مدینه پهن شده یکی بستر بیمار ی رسول خدا و دیگری بستر بیماری امام مجتبی یه جا زهرا پرستاری می کنه یه جا زینب دلها رو روانه کنیم مدینه کنار بستر رسول خدا عرضه بداریم السلام علیک یا رسول الله یا ابا الزهرا ای پدر فاطمه! چرا این طور صدا می کنم یا ابا الزهرا آخه وقتی آیه نازل شد پیغمبر رو مثل همدیگه صدا نکنید همه صدا میزدن یا رسول الله فاطمه هم همین طور صدا می زد پیغمبر فرمود زهرا جان این دستور برای تو نیست تو منو بابا صدا کن بگو یا ابه وقتی تو منو بابا صدا می کنی دلم زنده میشه اصلا تو ماجرای حدیث کساء وقتی خدا خواست این پنج نفر رو معرفی کنه اول زهرا رو به ملائکه معرفی کرد. اما این شبها یه آشوبی تو دل فاطمه افتاده همون بابایی که شبها صوت قرائت قرآنش دل زهرا رو آروم می کرد دیگه به زهرا خبر رفتن داده انس نقل می کنه فاطمه اومد پیش رسول خدا حسنین هم همراهش بودن وقتی اومد بابا رو تو بستر بیماری دید خودش رو انداخت رو بدن بابا خودش رو به سینه بابا چسبوند اینجا پیغمبر زهرا رو آرام کرد زهرا رو روانه کرد اما انس میگه همین طور که زهرا رفت اشک پیغمبر جاری شد رو به آسمان کرد صدا زد خدایا اهل بیتمو به تو سپردم اللهم اهل بیتی یعنی خدایا زهرا رو به تو سپردم دیدی گاهی عزیزت می خواد مسافرت بره یا خدایی نکرده مریض شده مشکلی داره میگی خدایا پسرم خدایا مادرم اینجام پیغمبر همه حرفا رو تو یه جمله زد خدایا اهل بیتم امام کاظم می فرماد پیغمبر خطاب به انصار فرمود مردم الا ان فاطمة بابها بابی و بیتها بیتی فمن هتکه فقد هتک حجاب الله مردم در خانه فاطمه احترامش مثل در خانه منه هر کس حرمت زهرا رو بشکنه حرمت خدا رو شکسته اینجا راوی می گه امام کاظم نقل روایت رو قطع کرد شروع کرد حسابی گریه کرد بعد سه بار فرمود هتک والله حجاب الله به خدا حرمت خدا رو شکستن حرمت مادرم رو شکستن بعد هم دو بار فرمود یا أمه یعنی وای مادرم ... https://eitaa.com/rozehayemaktoub
روضه مکتوب رسول خدا (صلی الله علی و آله) (قطعه دوم) بلال نقل می کنه لحظات آخر بچه ها وارد شدن خودشون رو سینه پیغمبر انداختن امیر المومنین احساس کرد آقا داره اذیت میشه آخه سینه محتضر باید سبک باشه اومد بچه ها رو از بدن بابا برداره آقا صدا زد علی جان بذار این لحظه آخری بوی حسین و حسنم رو بشنوم عرض کنیم یا ابا عبدالله یوم علی صدر النبی یوم علی وجه الثری زبان حال زینب همین بود عصر عاشورا ای زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست این خار و خاشاک بلا منزل و ماوای تو نیست یا رسول الله همون حسینی که هر وقت می بوسیدی می فرمودی اقبل موضع السیوف دارم جای شمشیرها رو بوسه می زنم یه جمله ای گفت زینب در دروازه کوفه گفت حسین جان فکر نمی کردم این طور مقدر باشه شاید می خواست بگه حسین جان شنیده بودم شمشیر می زنن اما یه وقت دیدم دارن اسباشونو آماده می کنن بر سینه حسین ... کانال روضه های مکتوب @rozehayemaktoub
روضه مکتوب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) (قطعه سوم) این لحظات آخر تو بستر افتاده بود شروع کرد دونه دونه همه مصیبتا رو برا علی گفت در روایت کافی فرموده شیئا شیئا همه چیزو برای علی گفت این شیئا شیئا خیلی حرف داره ها یعنی پیغمبر شروع کرد علی جان بعد من حق تو غصب می کنن عرض کرد عیبی نداره یا رسول الله صبر می کنم من دارم اون شیئا شیئا رو معنی می کنم علی جان در خونه تو آتش می زنن گفت صبر می کنم اما انگار جبرئیل دید اینا کافی نیست امیرالمومنین میگه شنیدم جبرئیل به پیغمبر فرمود یا رسول الله به علی بگو حرمتتو می شکنن من نمی دونم دیگه علی چی شنید از پیغمبر امیر المومنین خودش می فرماد به رو به زمین افتادم یه جمله ش اینه اگه پیغمبر نفرموده بود نمی گفتم بحار نقل می کنه پیغمبر فرمود علی جان چه می کنی اون لحظه ای که پیراهنت رو به گردنت می پیچن مثل شتری تو کوچه ها می کشن مخذولا محزونا مهموما هیچ یاوری نداری کسی نیست کمکت کنه عرض کنیم یا رسول الله فقط یه نفر علی رو یاری کرد دیدن زهرا با سینه زخمی کشان کشان میاد صدا میزنه نمی ذارم پسرعمومو ببرید مظهر قدرت خدا است هر چه علی رومیکشن زهرا علی رو رها نمی کنه اینجا بعضی گفتن دستور داد قنفذ با غلاف شمشیر اما بعضیام گفتن خودش غلاف رو گرفت انقدر بر پیکر نحیف زهرا ... همه ناله بزنیم یا زهرا ... گل پژمرده از بیداد، مادر خزان آخر به بادت داد، مادر خودم دیدم که از زندان سینه نمی‌شد ناله‌ات آزاد، مادر خودم دیدم که در آن کوچه غم حسینت از نفس افتاد، مادر خودم دیدم حسن می‌سوخت چون شمع که شد آب و نزد فریاد، مادر ز جا برخیز ای غمخوار بابا که بابا گشته دشمن شاد، مادر کانال روضه های مکتوب @rozehayemaktoub
مستحضرید که مناسب است که همه این روضه ها با روضه سید الشهدا تمام شود اینها قطعه هایی از روضه بود که با کمی جابجایی قابل استفاده است.
🔰متن روضه شهادت امام رضا (علیه السلام) شب شهادت غریب الغربا امام رضا است بین اهل بیت امام رضا از همه غریب تر افتاد پیغمبر فرمود ستدفن بضعة منی بارض خراسان به زودی پاره تنم رو تو سرزمین خراسان دفن می کنن هر کس بره زیارتش خدا بدنش رو بر آتش حرام می کنه اصلا امام صادق فرمود هرکس نوه منو تو خراسان زیارت کنه خودم دستشو می گیرم وارد بهشت می کنم حتی اگر اهل گناهان کبیره باشه چند امام ضامن شدن عجیبه به خدا امام جواد هم ضامن شده در روایت دیگه امیر المومنین فرمود هرکس پسرم رو زیارت کنه گناهانش بخشیده میشه حتی اگه اندازه ستاره های آسمون و برگ درختا باشه حالا که نتونستیم کنار حرمش باشیم از همین راه دور سلام عرض کنیم السلام علیک یا غوث اللهفان و من صارت به ارض خراسان خراسان ای غریبی که ز جد و پدر خویش جدایی خفته در خاک خراسان، تو غریب الغربایی این رواق تو و صحن و حرمت همچو بهشت است روضه ات جنت فردوس مسما به رضایی ای شه یثرب و بطحا تو غریبی به خراسان سرور جمله غریبان و معین الضعفایی اغنیاء مکه روند و فقرا سوی تو آیند جان به قربان تو شاها که تو حج فقرایی اما آقا جان! آه از آن دم که ز سوز جگر و حال پریشان ناله ات گشت بلند آه جوادم به کجایی. چند شباهت داره به مادرش فاطمه همین روضه ما باشه در زیارت عرض می کنیم السلام علیک یا وارث فاطمة الزهرا اولین شباهت اینه نقل کردن هر جمعه که از نماز جمعه برمی گشت نمی دونم چه غربتی امام رضا داشت صدا می زد خدایا اگر فرج من در مرگ منه الساعة مرگم رو برسان در زیارت هم داریم قتل الله من قتلک بالایدی و الالسن خدا بکشه اونایی رو که با زبانشون شما رو کشتن می خوام عرض کنم اینجا امام رضا آرزوی مرگ می کرد تو مدینه م مادرش فاطمه دعا می کرد هی صدا می زد الهی عجل وفاتی سریعا خدا دیگه مرگ فاطمه رو برسان چرا؟ وقتی می پرسیدن خانم چرا اینقدر گریه می کنی می فرمود فقد النبی و ظلم الوصی دیگه طاقت مظلومی علی رو ندارم خطاب به علی فرمود علی جان لیتنی مت قبل هنیئتی ایکاش می مردم این روزو نمی دیدم تو غریبی نمی تونم کاری برات کنم شباهت دوم اینه خطاب کرد به ابا صلت اباصلت وارد اتاق مامون میشم اگر بیرون اومدم دیدی سرم رو پوشوندم دیگه با من حرف نزن یعنی بدون دیگه کارم تمامه ابا صلت منتظره خدا چه بلایی می خواد سر پسر فاطمه بیاد یه وقت دید آقای منو شما با یه حالی از اتاق خارج شد عرض کنیم یا صاحب الزمان مادرتون فاطمه هم لحظه آخر صدا زد اسما وسط اتاق دراز می کشم پارچه ای به صورت می اندازم اگر آمدی صدا زدی جوابتو ندادم برو علی رو خبر کن فَأَرسِلِی إلی عَلیّ یعنی بگو بیا که بچه هات یتیم شدن یه وقت علی تو مسجد مدینه نشسته ببینه بچه ها دارن دوان دوان میان علی خودت رو به زهرا برسان تا خبر زهرا رو شنید دیدن علی به رو افتاد آب پاشیدن علی رو بلند کردن ناله بزنیم یا زهرا خودش رو رساند به بالین زهرا امام رضام لحظه آخر منتظره یه وقت اباصلت ببینه در که بسته بود وا شده یه نوجوانی چهره ش مثه ماه می درخشه وارد اتاق شده صدا زد آقاجان من که در رو بسته بودم چطور وارد شدید؟ فرمود اباصلت اون خدایی که منو از مدینه به طوس آورده در بسته هم به روم وا می کنه اما خودش فرمود یابن شبیب ان کنت باکیا لشیئ فابک علی الحسین عرضه بداریم یا امام رضا لحظه آخر پسرت آمد سرت رو به دامن گرفت اما این تعجبی نداره پسر سر بابا رو به دامن بگیره اما دلها بسوزه برای اون پدری که ظهر عاشورا آمد بالای سر جوانش یه وقت دیدن از روی اسب خودشو زمین انداخت هی صدا میزد ولدی علی ... کانال روضه های مکتوب @rozehayemaktoub
روضه کوتاه امام عسکری(علیه السلام) السلام علیکم یا أهل بیت النبوة اونهایی که در این ایام توفیق پیدا کردن زیارت سامرا مشرف شدند خوش به حالشون عرضه بداریم آقا جان یا صاحب الزمان ای کاش امشب ما هم مهمان حرم با صفای امام عسکری ... خانه شما ... سرداب مقدس بودیم اونجا عرض ارادت می کردیم. یا صاحب الزمان! تنها نه اینکه بر تن تو جامه ی عزاست حتی سیاه پوش غمت سرّ من رئاست غم، واژه ای که بیشتر از هر کس دگر با چشم های دائم الاشک تو آشناست خودش فرمود جد غریبم اگه زمانه منو به تاخیر انداخت لأندبن لک صباحا و مساءا و لأبکین علیک بدل الدموع دما امشب اگه چشم دلتو واکنی یوسف زهرا گوشه خونه داره برای بابا اشک میریزه تنها، غریب، گوشه ی سرداب خانه ات بر گونه هایت اشک عزای پدر رهاست این روزها اگر که ندارید زائری ما را به سامرا ببر، اینجا پر از گداست امشب یا صاحب الزمان دل ما رو هم ببر به خونه امام عسکری چه قدر سخته! اون آقایی که پنج شش سال بیشتر نداره یه بابای 28 ساله جوان ببینه بابا زمین گیر شده از نفس افتاده تو بستر بیماری افتاده در روایت شیخ طوسی نقل می کنه بی بی حضرت نرجس خاتون دید امام می خواد دارو بنوشه کاسه دارو رو نزدیک لبهای مطهرش می بره اما هر بار سعی می کنه این کاسه به لب و دندان مطهرش می خوره اما از شدت ضعف نمیتونه کاسه دارو رو نوش جان کنه اینجا نوشتن بی بی گویا نمی تونست این صحنه رو ببینه کاسه رو از دست آقا گرفت اینجا به عقید خادم اشاره کرد فرمود وارد اتاق بشو اون جا یه نوجوانی می بینه در حال سجده پسرم مهدی رو صدا بزن غلام میگه وارد اتاق شدم دیدم یه نوجوانی مشغول دعا است گویا آقا داره برای بابا دعا می کنه یک دفعه عقید دید حضرت نرجس خاتون اومد دست امام زمان رو گرفت برد پیش بابا تا چشم امام عسگری به صورت امام زما منور شد صدا زد یا سید اهل بیته ای آقای خونه اسقنی الماء این تعبیر یا سید اهل بیته خیلی معنا داره یعنی پسرم تو دیگه آقای خونه ای تو همین سن کودکی شاید اشاره داره پسرم تو باید آماده باشی مرد این خونه باشی ... این داستان زهر و جگر مستمر شده چشم پسر برای پدر باز، تر شده تغییر کرده رنگ رخت یابن‌فاطمه کز سوز سینه‌ات پسرت با خبر شده آثار زهر، صورتتان را کبود کرد معلوم شد که هر چه شده با جگر شده اینجا امام زمان اومد گفتن کاسه آب رو به پدر خوراند عرضه بداریم یا صاحب الزمان الحمدلله لحظه آخر رسیدی به بابا آب رساندی این روضه رو انشاالله همین دسته جمع سامرا باشیم کنار حرم با صفای امام عسکری این روضه رو بخونیم عرضه بداریم یا صاحب الزمان تو سن پنج شش سالگی سر بابا رو به دامن گرفتی چقدر سخته یه کودک سر بابا رو بغل کنه بابا جون بده اما آقاجان نمی دونم اینجا به شما سخت تر گذشت یا اون لحظه که عمه سادات تو خرابه داشت تماشا می کرد رقیه سر بابا رو بغل کرده اما چه حالی داشت یه وقت تا نگاه کرد به سر بابا زبان حالش این بود رقیه پدر فدای سر نورانیت سنگ جفا که زد به پیشانیت عمه بیا گمشده پیدا شده کنج خرابه شب یلدا شده کانال روضه های مکتوب @rozehayemaktoub
روضه امام عسگری (علیه السلام).aac
18.31M
🔉صوت روضه شهادت امام عسگری (علیه السلام) کانال روضه های مکتوب @rozehayemaktoub
منبر امام عسکری (چند روایت به عربی).pdf
116.4K
✍️متن عربی دو روایت از امام عسگری (مناسب برای منبر) 🔸دو روایت اول از امام هادی و امام عسگری درباره فضیلت عالمی که به هدایت مردم و دفاع از دین می پردازد. 🔸روایت سوم درباره جوانی که از خداوند درخواست خدمت امام عسگری را دارد که دعای او مستجاب می شود اما گناه او را از این توفیق محروم می کند. کانال روضه های مکتوب @rozehayemaktoub
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ تنها نه اینکه بر تن تو جامه ی عزاست حتی سیاه پوش غمت سرّ من رئاست غم، واژه ای که بیشتر از هر کس دگر با چشم های دائم الاشک تو آشناست @hosenih تنها، غریب، گوشه ی سرداب خانه ات بر گونه هایت اشک عزای پدر رهاست این روزها اگر که ندارید زائری ما را به سامرا ببر، اینجا پر از گداست انگار ماتم تو تمامی ندارد و هر روز، سینه ی تو به یک داغ مبتلاست @hosenih تو سوگوار خانه ی آتش گرفته ای اما شکستن تو در این داغ، بی صداست مثل همیشه آخر شعرم رسید و باز دستم به دامن تو و امضای کربلاست ⏹ به نقل از اشعار آیینی حسینیه
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ این داستان زهر و جگر مستمر شده چشم پسر برای پدر باز، تر شده تغییر کرده رنگ رخت یابن‌فاطمه کز سوز سینه‌ات پسرت با خبر شده @hosenih آثار زهر، صورتتان را کبود کرد معلوم شد که هر چه شده با جگر شده این تب که سوخت جسم تو تاثیر زهر بود؟ یا شعله‌ی در است ز تو شعله‌ور شده این تازگی نداشت که با یاد مادری در کوچه، قاتل پسری میخ در شده آه ای امام یازدهم ارث فاطمه است این‌گونه گر که عمر شما مختصر شده آقا دل شما نکند سمت کربلاست؟ که لحظه‌لحظه داغ دلت بیشتر شده خنجر نمی‌برید گلوی حسین را اما به روی گردن او کارگر شده خواهر که ان‌یکاد برای تو خوانده بود! دیگر چرا جمال منیرت نظر شده؟ @hosenih ای بی‌ادب بلند شو از روی سینه‌اش سنگینی‌ات مصیبت این محتضر شده اوج مصیبت تو همین است خواهرت با کاروان شمر و سنان همسفر شده ⏹ © به نقل از اشعار آیینی حسینیه
استاد تحریری از 🌹ارادت علما به ساحت مقدس سلام الله علیها 🌱چه اولیای الهی که پروانه وار گرد ضریح و حرمیش پروانه وار نگشتند! مقام و شرافت و منزلت حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) از حد تصور خارج است... کم نبودند امثال علامه طباطبایی ها و آیة الله بهجت که تا آخرین روزهای عمر شریفشان، هر روزه ی حریم قدسش را هیچگاه ترک نکردند... 🍃...بعد از اتمام کلاس درس داشتم از مدرسه ی مرحوم آیت الله مرعشی نجفی خارج میشدم که دیدم حضرت استاد، (قدس سرّه) دارند از حرم حضرت معصومه خارج می شوند... اواخر عمر شریفشان بود... 🍀 سریع برای ایشان یک ماشینی دربست گرفتم و به سمت ایشان رفتم حال و احوالی کردم و من را شناختند و احوال پرسی کردند... هیچ گاه برق شور و اشتیاق ایشان از نظرم پاک نمی شود... با آن حال هم زیارتشان ترک نمی شد... 🌿 استاد دیگرمان مرحوم (رضوان الله تعالی علیه) نیز اینگونه بود... با آن که عمری از ایشان گذشته بود به طور متوسط روزی دو ساعت زیارتش در حرم حضرت معصومه طول می کشید... خوشا به سعادتشان... آه که... در نیابد حال پخته هیچ خام؛ پس سخن کوتاه باید والسلام... ◾️ رحلت تسلیت باد. سالگرد ارتحال مرحوم (ره) را گرامی می داریم. 🌸کانال نشر بیانات استاد تحریری👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2737373185Cddac684369
🔰فرازی از روایت منقوله از بی بی دو عالم فاطمه دختر موسی ابن جعفر (سلام الله علیها) در روز بزرگداشت شایسته است حدیث فاطمیات را مرور کنیم. ✅در کتاب بحار الانوار آمده است: دختر امام رضا علیه السلام از و زینب و ام کلثوم دختران موسی ابن جعفر علیه السلام از دختر امام صادق علیه السلام از دختر امام باقر علیه السلام از دختر امام سجاد علیه السلام از و سکینه دختر امام حسین علیه السلام از ام کلثوم دختر امیرالومنین علیه السلام از دختر رسول خدا صلی لله علیه و آله نقل می کنند که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «هنگامی که به معراج رفتم و وارد بهشت شدم قصری را دیدم از مروارید های بزرگ سفید که بر آن دری است مزین شده به مروارید و یاقوت و بر آن در پرده ای آویزان است سر بلند کردم و دیدم بر درب قصر نوشته شده است:« لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ‏ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ عَلِيٌّ وَلِيُّ الْقَوْمِ» و بر پرده نوشته شده است:« به به از مثل شیعه علی» از در که وارد شدم قصری را دیدم از عقیق سرخ که دری از نقره زینت شده با زبرجد سبز دارد و بر آن پرده ای است. سر بلند کردم ودیدم بر در نوشته شده است: «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ عَلِيٌّ وَصِيُّ الْمُصْطَفَى» و بر پرده نوشته شده است: شیعیان علی علیه السلام را به پاکی ولادت بشارت بده از در که وارد شدم قصری را دیدم که از زمرد سبز بود و از آن زیباتر ندیده بودم و دری از یاقوت سرخ داشت زینت شده با مروارید و بر آن پرده ای بود که بر آن نوشته شده بود: «فقط شیعیان علی علیه السلام پیروز و رستگار اند» گفتم ای دوست من جبرئیل این قصر از آن کیست؟ گفت ای محمد صلی الله علیه و آله این قصر از آن پسر عمو و وصی تو علی ابن ابی طالب علیه السلام است.» متن روایت:«قَالَ حَدَّثَتْنَا فَاطِمَةُ بِنْتُ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى‏ الرِّضَا ع قَالَتْ حَدَّثَتْنِي فَاطِمَةُ وَ زَيْنَبُ وَ أُمُّ كُلْثُومٍ بَنَاتُ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع قُلْنَ حَدَّثَتْنَا فَاطِمَةُ بِنْتُ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع قَالَتْ حَدَّثَتْنِي فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ ع قَالَتْ حَدَّثَتْنِي فَاطِمَةُ بِنْتُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع قَالَتْ حَدَّثَتْنِي فَاطِمَةُ وَ سُكَيْنَةُ ابْنَتَا الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ ع عَنْ أُمِّ كُلْثُومٍ بِنْتِ عَلِيٍّ ع عَنْ فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ ص قَالَتْ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ‏: لَمَّا أُسْرِيَ بِي إِلَى السَّمَاءِ دَخَلْتُ الْجَنَّةَ فَإِذَا أَنَا بِقَصْرٍ مِنْ دُرَّةٍ بَيْضَاءَ مُجَوَّفَةٍ وَ عَلَيْهَا بَابٌ مُكَلَّلٌ بِالدُّرِّ وَ الْيَاقُوتِ وَ عَلَى الْبَابِ سِتْرٌ فَرَفَعْتُ رَأْسِي فَإِذَا مَكْتُوبٌ عَلَى الْبَابِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ‏ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ عَلِيٌّ وَلِيُّ الْقَوْم وَ إِذَا مَكْتُوبٌ عَلَى السِّتْرِ بَخْ بَخْ مِنْ مِثْلِ شِيعَةِ عَلِيٍّ فَدَخَلْتُهُ فَإِذَا أَنَا بِقَصْرٍ مِنْ عَقِيقٍ أَحْمَرَ مُجَوَّفٍ وَ عَلَيْهِ بَابٌ مِنْ فِضَّةٍ مُكَلَّلٍ بِالزَّبَرْجَدِ الْأَخْضَرِ وَ إِذَا عَلَى الْبَابِ سِتْرٌ فَرَفَعْتُ رَأْسِي فَإِذَا مَكْتُوبٌ عَلَى الْبَابِ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ عَلِيٌّ وَصِيُّ الْمُصْطَفَى و إِذَا عَلَى السِّتْرِ مَكْتُوبٌ بَشِّرْ شِيعَةَ عَلِيٍّ بِطِيبِ الْمَوْلِدِ فَدَخَلْتُهُ فَإِذَا أَنَا بِقَصْرٍ مِنْ زُمُرُّدٍ أَخْضَرِ مُجَوَّفٍ لَمْ أَرَ أَحْسَنَ مِنْهُ وَ عَلَيْهِ بَابٌ مِنْ يَاقُوتَةٍ حَمْرَاءَ مُكَلَّلَةٍ بِاللُّؤْلُؤِ وَ عَلَى الْبَابِ سِتْرٌ فَرَفَعْتُ رَأْسِي فَإِذَا مَكْتُوبٌ عَلَى السِّتْرِ شِيعَةُ عَلِيٍّ هُمُ الْفَائِزُونَ فَقُلْتُ حَبِيبِي جَبْرَئِيلُ لِمَنْ هَذَا فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ لِابْنِ عَمِّكَ وَ وَصِيِّكَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ» منبع: بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏65 ؛ ص76 کانال صوت، شعر و متن روضه (آرشیو کانال روضه های مکتوب): @rozehayemaktoubb کانال روضه های مکتوب: @rozehayemaktoub
🔰عظمت حضرت شاهچراغ (علیه السلام) دو روایت در کتاب شیخ مفید نقل شده است که دلالت بر توجه بسیار ویژه امام کاظم (علیه لسلام) به جناب شاهچراغ دارد. این دو روایت با ترجمه در ذیل می آید: ✅روایت اول: «وَ كَانَ أَحْمَدُ بْنُ مُوسَى كَرِيماً جَلِيلًا وَرِعاً وَ كَانَ أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى ع يُحِبُّهُ وَ يُقَدِّمُهُ وَ وَهَبَ لَهُ ضَيْعَتَهُ الْمَعْرُوفَةَ بِالْيَسِيرَةِ وَ يُقَالُ إِنَ‏ أَحْمَدَ بْنَ مُوسَى رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ أَعْتَقَ أَلْفَ مَمْلُوكٍ‏» ✅روایت دوم:«أَخْبَرَنِي الشَّرِيفُ أَبُو مُحَمَّدٍ الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى قَالَ حَدَّثَنَا جَدِّي قَالَ سَمِعْتُ إِسْمَاعِيلَ بْنَ مُوسَى يَقُولُ‏ خَرَجَ أَبِي بِوُلْدِهِ إِلَى بَعْضِ أَمْوَالِهِ بِالْمَدِينَةِ وَ أَسْمَى ذَلِكَ الْمَالَ إِلَّا أَنَّ أَبَا الْحُسَيْنِ يَحْيَى نَسِيَ الِاسْمَ قَالَ فَكُنَّا فِي ذَلِكَ الْمَكَانِ وَ كَانَ مَعَ أَحْمَدَ بْنِ مُوسَى عِشْرُونَ مِنْ خَدَمِ أَبِي وَ حَشَمِهِ إِنْ قَامَ أَحْمَدُ قَامُوا مَعَهُ وَ إِنْ جَلَسَ جَلَسُوا مَعَهُ وَ أَبِي بَعْدَ ذَلِكَ يَرْعَاهُ بِبَصَرِهِ مَا يَغْفُلُ عَنْهُ الحدیث» ترجمه روایت اول: احمد بن موسی [شاهچراغ] بزرگوار ، با عظمت و پرهیزگار بود و امام کاظم (علیه السلام) پیوسته او را دوست می داشت و بر دیگران مقدم می نمود و ملکی معروف از املاک خویش را به ایشان هدیه داد و گفته می شود احمد ابن موسی هزار بنده را آزاد نمود. ترجمه روایت دوم: اسماعیل ابن موسی فرزند امام نقل می کند که روزی پدرم امام کاظم (علیه السلام) با فرزندان خویش به ملکی از املاک پدرم در بیرون مدینه رفتند و ما در آن مکان بودیم و در آنجا بیست نفر از خادمان پدرم با احمد بن موسی همراه بودند که اگر او بلند می شد اینان نیز بلند می شدند و اگراو می نشست اینان نیز می نشستند با این حال پدرم پیوسته با نگاه خویش مراقب حال احمد بود و از او غافل نمی شد.» منبع: الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد ؛ ج‏2 ؛ ص244 کانال صوت، شعر و متن روضه (آرشیو کانال روضه های مکتوب): @rozehayemaktoubb کانال روضه های مکتوب: @rozehayemaktoub
روضه حضرت معصومه2.aac
43.65M
روضه وفات حضرت معصومه (سلام الله علیها) ۲۴ آبان ۱۴۰۰
لینک کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub متن روضه خانم فاطمه معصومه (سلام الله علیها) صفحه ۱/۲ ‼️برای مشاهده مدارک روضه حتما فایل پی دی اف را مشاهده فرمایید. السلام علیک یا فاطمة المعصومه بسم‌ الله الرحمن الرحیم مجلس مجلس خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها است. مدد بگیریم از امام رضا علیه السلام معرفت پیدا کنیم به مقام خانم مدد بگیریم از آقا موسی بن جعفر علیه السلام بریم در خونه اون خانمی که سالها فراق بابا رو تحمل کرده از این زندان به آن زندان خبر شکنجه های باباش موسی بن جعفر به گوشش می رسید یه وقت مدینه خبر آوردن آی دخترای موسی بن جعفر ما بغداد شاهد بودیم چهار نفر روی یه تخته پاره بدن باباتونو رو دست گرفته بودند شاهدا میومدن شاید خانم ازشون سوال می کرد تو خودت دیدی؟ آخه آوردن بدن امام کاظم رو رو پل بغداد گذاشتن روی مطهر رو کنار زدن آی مرد بیاید تماشا کنید این موسی بن جعفره شاید بی بی صدا می زد خوش به حالتون ای کاش من اونجا بودم یه بار دیگه صورت بابام رو می دیدم ... ولی گمان کنم واقعیت رو به بی بی نمی گفتن نمی گفتن چه قدر موسی بن جعفر نحیف شده بود لاغر شده بود نمی گفتن سی رطل زنجیر آهنی به بدن مطهر بسته بودن نمی گفتن بدن لاغر بود اما تابوت سنگین بود دلش به امام رضا خوش بود امام رضا رو هم مامون از بی بی جدا کرد... خواهر شدن یعنی،بلا بر جان خریدن از کودکی نازِ برادر را کشیدن خواهر شدن یعنی جدائی از تو هرگز مرگ است یک شب روی دلبر را ندیدن فقط یه نفر بی بی فاطمه معصومه رو درک می کنه اونم عمه سادات زینب کبری سلام الله علیها آی زینب امام رضا خواهر شدن یعنی مدینه تا کنارت با پای دل صحرا به صحرا را دویدن نمی تونست داغ فراق برادر رو تحمل کنه خواهرشدن یعنی چو شمعی آب گشتن قطره به قطره پایِ دیدارت چکیدن خواهر شدن یعنی زهجران پیر گشتن درکمتر از یک سال دور از تو خمیدن تا رسیدن به نزدیک شهر قم برخی گفتن بنی عباس ملعون حمله کردن به کاروان بی بی بی بی پرسید از اینجا تا قم چه قدر راهه؟ راه رو گفتن فرمود منو برسانید به شهر قم ... آخه دوستان پدرم اونجا هستن ... آخه راحت ترین جا برای یه خانم تنها پیش پدر و برادراشه اگه یه جا تنها بشه به محارم و فامیلش پناه می بره اگه فامیلی نداشته باشه سراغ دوستای پدرش رو میگیره بی بی با خودش گفت مردم قم دوستان موسی بن جعفر اند احترامم رو حفظ می کنند دلها بسوزه برا اون خواهری که نه تها چهل منزل با قاتلای برادرش هم سفر بود کار این قدر برای ام کلثوم سخت شد اومد پیش شمر پیش قاتل برادرش... کانال صوت، شعر و متن روضه (آرشیو کانال روضه های مکتوب): @rozehayemaktoubb کانال روضه های مکتوب: @rozehayemaktoub
ادامه روضه خانم فاطمه معصومه (سلام الله علیها) صفحه ۲ از ۲ فرمود «لی الیک حاجة» یه خواسته ای دارم دستور بده این سر ها رو یه مقدار از ما فاصله بدن مردم به دیدن سرها مشغول بشن دخترای حسین رو نبینن مشتاق دیدارم رضا جانم کجایی ای کاش وقت احتضار من بیایی اما تا رسیدن به شهر قم مردم قم جمع شدن رییس قم موسی بن خزرج اومد زمام ناقه بی بی رو به دست گرفت ... قم شد مسیرِ آخرم الحمدلله امام رضا نگران خواهره اما رضا جان آقا جان نگران نباش برادرم نگران نباش جای بدی نیومدم قم شد مسیرِ آخرم الحمدلله زخمی نشد بال و پرم الحمدلله قم احترامم حفظ کرده تا که دیده من دخترِ پیغمبرم،الحمدلله در کوچه ها راهِ عبورم را نبستند مگه شده تا حالا؟ مکه تا حالا کسی جرئت کرده به دختر پیغمبر اهانت کنه؟ در کوچه ها راهِ عبورم را نبستند مانند زهرا مادرم الحمدلله باضربۀ سیلی میانِ کوچه ای تنگ خونی نشد چشم ترم الحمدلله [بین در ودیوار با داغیِ مسمار زخمی نگشته پیکرم الحمدلله دعوا نشد،..برچادر من جایِ پا نیست خاکی نگشته معجرم الحمدلله] داداش! ماخاطراتی تلخ از بازار داریم [باز است هرسو معبرم الحمدلله تاچند منزل دورِ من نا محرمی نیست ساکت بُوَد دور و برم الحمدلله] بی بی جا کوچه های شهر قم رو دیدی اما محله یهودی ها نرفتی ... در کوچۀ تنگ یهودی ها نرفتم آتش نیفتاده سرم الحمدلله بالای نیزه قاریِ قرآن ندیدم محمل نگشته منبرم الحمدلله [حرفِ سنان و شمر وخولی نیست اینجا دارم تمام ِ زیورم الحمدلله کنج خرابه آبرویم را نبُردند دشمن نگفته کافرم الحمدلله دور از مدینه تشییعِ من دیدنی شد قبرم همان دم شد حرم الحمدلله مثلِ رقیه بی کفن دفنم نکردند باشد تنِ من محترم الحمدلله غسل تنم کاری ندارد چو به پنجه مویم نپیچیده به هم الحمدلله تاصبح زینب دورِ پیکر گریه میکرد همراهِ سر از داغِ دختر گریه میکرد] عرضه بداریم بی بی جان الحمدلله نبودی کنار بدن برادر اون لحظه ای که امام رضا دستور داد ابا صلت درب حجره رو ببند آخه غریبه ها میومدن نمی تونست راحت باشه تا درب رو بست دید امام رضا داره از شدت درد به خودش می پیچه ... اما دلها بسوزه برا اون خواهری که عصر عاشورا آمد کنار بدن قطعه قطعه برادر صدا زد حسینم هل انت اخی ... ادامه نکات روضه حضرت معصومه در پیام بعد👇👇👇 کانال صوت، شعر و متن روضه (آرشیو کانال روضه های مکتوب): @rozehayemaktoubb کانال روضه های مکتوب: @rozehayemaktoub
پیوند روضه حضرت معصومه با روضه مجلس یزید: اما اگه بی بی رو با احترام بردن اگه تو جمع شیعیان وارد شد بی بی جان یا فاطمه معصومه دلها بسوزه برا عمه جان شما زینب چه قدر سخته اگه کسی یه بار قاتل برادرش قاتل پدرش رو ببینه نمی تونه تحمل نمی کنه میگن وحشی قاتل حمزه اسلام آورد پیغمبر فرمود می بخشمت اما دیگه دور و بر من نباش من نمی تونم ببینمت گفت حسین جان ای وای دلم ای وای دلم من همسفر با قاتلم ... کار این قدر برای ام کلثوم سخت شد اومد پیش شمر پیش قاتل برادرش... فرمود «لی الیک حاجة» یه خواسته ای دارم دستور بده این سر ها رو از بین محمل های ما ببرن ... مردم به دیدن سرها مشغول بشن دخترای حسین رو نبینن ... همه این صحنه ها رو تحمل کرد اما بمیرم تا وارد مجلس یزید شدن سر مطهر اباعبدالله روی تشت طلا هر کس یه جور ناله زد رباب یه جور ناله زد سکینه یه جور ناله می زد اما سید ابن طاووس نقل می کنه فاما زینب فاهوت الی جیبها فشقتها دیدن زینب دست برد گریبان چاک کرد ... هی صدا می زد یا حسیناه یا حبیب رسول الله ... کانال صوت، شعر و متن روضه (آرشیو کانال روضه های مکتوب): @rozehayemaktoubb کانال روضه های مکتوب: @rozehayemaktoub
🔰امیر مؤمنان فرمود: «ما از شادی شما شاد و از اندوه شما غمگین و از بیماری شما بیمار می شویم و برای شما دعا می کنیم.» متن روایت: حَدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ بْنُ هَاشِمٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَيْفٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ حَدَّثَنِي عَبْدُ الْكَرِيمِ بْنُ عَمْرٍو عَنْ أَبِي الرَّبِيعِ‏ الشَّامِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع بَلَغَنِي عَنْ عَمْرِو بْنِ إِسْحَاقَ حَدِيثٌ فَقَالَ أَعْرِضْهُ قَالَ دَخَلَ عَلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع فَرَأَى صُفْرَةً فِي وَجْهِهِ قَالَ مَا هَذِهِ الصُّفْرَةُ فَذَكَرَ وَجَعاً بِهِ فَقَالَ لَهُ عَلِيٌّ ع إِنَّا لَنَفْرَحُ‏ لِفَرَحِكُمْ وَ نَحْزَنُ لِحُزْنِكُمْ وَ نَمْرَضُ لِمَرَضِكُمْ وَ نَدْعُو لَكُمْ فَتَدْعُونَ فَنُؤَمِّنُ قَالَ عَمْرٌو قَدْ عَرَفْتُ مَا قُلْتَ وَ لَكِنْ كَيْفَ نَدْعُو فَتُؤَمِّنُ فَقَالَ إِنَّا سَوَاءٌ عَلَيْنَا الْبَادِي وَ الْحَاضِرُ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع صَدَقَ عَمْرٌو. ترجمه: ابو ربیع شامی نقل می کند: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم حدیثی از عمرو ابن اسحاق شنیدم فرمود آن را عرضه کن! عرض کردم نقل شده است: عمرو ابن اسحاق خدمت امیرمومنان وارد شد و حضرت چهره زرد او را دید فرمود این زردی از چیست؟ او بیماری خود را بیان کرد. حضرت امیرمومنان فرمود: ما از شادی شما شاد و از اندوه شما غمگین و از بیماری شما بیمار می شویم و برای شما دعا می کنیم و هنگامی که شما دعا می کنید ما آمین می گوییم. عمرو گفت: آنچه فرمودید را فهمیدم اما چگونه با دعای ما آمین می گویید؟ فرمود: برای ما حاضر و غایب یکی است. امام صادق (علیه السلام) فرمود: حدیث عمرو صحیح است. منبع: بصائر الدرجات ج1 ص260. کانال صوت، شعر و متن روضه (آرشیو کانال روضه های مکتوب): @rozehayemaktoubb کانال روضه های مکتوب: @rozehayemaktoub
پی نوشت ها ۱. (احزاب: ۳۲)؛ به گونه‌ای هوس‌انگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند، و به شیوه‌ای پسندیده سخن بگویید. ۲ . کافی ، ج ۵، ص ۵۳۵.؛ عن أبی عبداللّه علیه‌السلام قال: کان رسول‌اللّه صلی‌الله‌علیه‌وآله یسلّم علی النساء و یرددن علیه و کان أمیرالمؤمنین علیه‌السلام یسلّم علی النساء و کان یکره أن یسلّم علی الشابة منهن و یقول: أتخوف أن یعجبنی صوتها فیدخل علی أکثر مما طلبت من الاجر. ۳ . بحار الانوار، ج ۴۳، ص ۹۱، روایت ۶۱. [زن] زمانی به پروردگارش نزدیکتر است که در قعر خانه‏ اش قرار گیرد. ۴ . کتاب جلوه نور (پرتوی از فضائل فاطمه زهرا سلام الله علیها) تالیف حضرت آیة الله سعادت پرور ره فصل ۲۳ ص ۱۷۷ چاپ انتشارات آفتاب فطرت —— محمد حسین انصاری —— https://eitaa.com/Nedaysaadat
؟؟!! ✅میزان معاشرت زن و مرد نامحرم در جامعۀ اسلامی: ❓ارتباط و معاشرت بین زن و مرد نامحرم در جامعه همیشه یکی از معضلات بوده و برای همگان این پرسش مطرح می‌شود که دیدگاه کتاب و سنّت در این مسئله چیست؟ ✍️ قرآن در بیانی زیبا، در عین احترام به استفاده زن از حق طبیعی خود در سخن گفتن و گفت ‌و گو با دیگران، آنان را از «خضوع در قول» نهی کرده و فرموده است: «فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفا»۱ شوخی‌ها، مطایبات و طنزگویی‌ها بین زن و مرد نامحرم، یا از ابتدا به قصد لذت بردن است، یا در ادامه و نهایت به آن منجر می ‌شود و علاوه بر اینکه سبب فروریختن دیوار شرم و حیا میان زن و مرد نامحرم می ‌گردد، حریم عفت و پاک ‌دامنی را متزلزل می ‌کند، انسان را به پرتگاه گناه نزدیک می ‌نماید و راه را برای فساد و فحشا هموار می ‌کند. ✍️علی علیه ‌السلام با اینکه به زنان سلام می ‌کرد، اما خوش نداشت به زنان جوان سلام کند و می ‌فرمود: خوف دارم از اینکه صدای زن در نظرم خوش آید و آنچه از این بابت در قلب من وارد می ‌شود (آثار سوء آن) بیش از پاداشی باشد که از سلام عایدم می ‌شود۲. ✍️ با توجه به آیات و روایات می توان گفت؛ برای پیش‌گیری از وقوع در حرام، بهتر است مردان از مقدّمات آن و چیزهایی که زمینه آن را فراهم می ‌سازد پرهیز کنند و این درسی است برای انسان ‌ها که مواظب رفتار خود باشند. 🔷 فقیه عارف حضرت آیت الله سعادت پرور (قدس سره) در کتاب شریف جلوۀ نور در خصوص این موضوع می فرمایند: ✍️ ... نکته‏ ای که در کلمات حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) وجود دارد این است که آن حضرت در عبارتِ‏ «أَدْنی‏ ما تَکُونُ مِنْ رَبِّها أَنْ تَلزَم قَعْرَ بَیْتِها»۳، به غرض غایی خلقت که قرب به پروردگار است اشاره نموده و می‏ فرماید: این امر فقط با حفظ عفّت که جز در موارد ضروری با ملازمت در خانه حاصل می ‏شود، میسّر نخواهد بود. ✍️ روح آیات و روایات، بیانگر اصلی کلّی است که باید به عنوان مبنایی ‏ترین اصل در معاشرت و روابط اجتماعی زن و مرد مورد توجّه قرار گیرد و آن، حفظ عفّت و حیای زن در همه شرایط و حالات است. بدیهی است حفظ این ارزش جز با حداقلّ معاشرت زن و مرد نامحرم‏، و نیز اهتمام به وظیفه اصلی که پروردگار بر عهده او نهاده، یعنی خانه ‏داری و مسئولیّت خطیر تربیت فرزند و پرورش نسل های آینده جوامع بشری میسّر نیست. ✍️ البتّه انجام این مهمّ هیچ منافاتی با رشد علمی و معنوی و فعالیتهای اجتماعی زن ندارد، بلکه مؤیّد آن نیز هست؛ چرا که تجربه نشان داده اختلاط بدون حدّ و مرز زن و مرد، به بهانه رشد اجتماعی، علمی [و معنوی]، عوارض نامطلوبی دارد که مانع شکوفایی استعدادهای بانوان است. اگر بنا باشد به بهانه کسب علم و تخصّص و ...، فضائل انسانی و عفّت زن که ارزش اصلی اوست قربانی شود، جهل بهتر از این علم است‏. ✍️ اگر زمانی امر مهمّ و لازمی برای اسلام پیش بیاید که نیاز به دخالت زنان باشد، باید با حفظ تمام موازین و دستورات و حدود شرعی و با صلاح دید ولیّ فقیه وقت، وظیفه خود را با کمال احتیاط (نه زیاده و نه کم) انجام دهند، چنانکه این امر را در جریان خطبه خواندن و محاجّه این بزرگواران، و یا در جریان مداوای مجروحین جنگی توسّط زنان در بعضی از جنگها مشاهده می‏ کنیم. ✍️ آری، چنانچه به این پیشگیری های کتاب و سنّت گوش فرا داده می ‏شد، دنیای اسلام امروز این گونه گرفتار هرزگی‌ها و بی عفّتی ها و ازهم پاشیده شدن خانواده‏ ها نمی ‏شد. 👈این سخن که ما باید خود را با اجتماع امروز و لو خلاف کتاب و سنت باشد تطبیق دهیم، سخنی بیهوده، و خلاف نظر اسلام و قرآن شریف و احادیث اهل بیت عصمت و طهارت است. ۴ 🔶🔶 با در نظر گرفتن مطالب فوق می توان نتیجه گرفت: برای مردان و زنان، شایسته است اولاً، در موارد غیر ضروری، با نامحرم ارتباط کلامی کمتری داشته باشند تا قلب آنان از وسوسه ‌های شیطانی محفوظ ‌بماند. ثانیا، در مواردی که سخن گفتن به هر دلیل برای زن یا مرد ضرورت دارد و مجاز به ارتباط گفتاری با نامحرم است، به طور متعارف سخن بگویند و از ادای کلمات، به طرزی که مخاطب را نسبت به مسائل جنسی به طمع بیندازد پرهیز کنند. ثالثا، از پرگویی و پرداختن به سخنان طنز و شوخی، که ضرورتی ندارد، پرهیز شود. به نقل از @Nedaysaadat کانال روضه های مکتوب: @rozehayemaktoub
🔰مرثیه خوانی امیرالمومنین در شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) و بیانات شهید مطهری 🔰 کلمات امیرالمومنین (علیه السلام) در داغ شهادت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بسیار شور انگیز است و حضرت ابیاتی زیبا در رثاء فاطمه زهرا (سلام الله علیها) سروده اند. در متن ذیل نخست برخی ابیات به نقل از شرح احقاق الحق نقل می شود و سپس ترجمه آن در ذیل می آید. در قسمت بعد بیانات شهید مطهری که برخی از این ابیات را در قالب ذکر مصیبت حضرت آورده اند ذکر می شود: 🔰آیت الله مرعشی نجفی در کتاب شرح احقاق الحق نقل می کند: امیرالمومنین هر روز قبر زهرا را زیارت می کرد پس روزی خود را روی قبر زهرا انداخت و گریه تلخی نمود و چنین سرود: مرا چه شده است که هر وقت به قبر حبیبم سلام می کنم جوابی نمی شنوم؟ ای قبر چگونه است که جوابی نمی دهی؟ آیا از دوستی من رویگردان شده ای؟ پس هاتفی پاسخ داد: حبیب گفت چگونه پاسخ دهم در حالیکه من اسیر خاک هستم. متن روایت: وكان يزور قبرها في كل يوم فأقبل ذات يوم فانكب على القبر وبكى بكاء مرا وأنشأ يقول: ما لي مررت على القبور مسلما ... قبر الحبيب فلم يرد جوابي يا قبر ما لك لا تجيب مناديا ... أمللت بعدي خلة الأحباب فأجابه هاتف يقول: قال الحبيب وكيف لي بجوابكم ... وأنا رهين جنادل وتراب منبع: شرح احقاق الحق ج۱۹ ص ۱۸۰ 🔰روضه شهید مطهری در شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) و ذکر مرثیه خوانی امیرالمومنین (علیه السلام) «این زوج روحانی روحهایشان با یکدیگر گره خورده است ، کمال سنخیت میان‌ این دو روح بزرگ بود . آیا علی علیه السلام حق ندارد بعد از زهرا آرزوی‌ مرگ کند که چنین زهرایی را از دست داده است ؟ « " کنا کزوج حمامه فی‌ ایکه متمتعین بصحه و شباب ، دخل الزمان بنا و فرق بیننا، ان الزمان مفرق‌ الاحباب " » . انیس و مونس خودش را که دیگر بدل و جانشین ندارد از دست داده است . وقتی که به اصطلاح حوصله‌اش سر می‌رود و فراق زهرا علیهاالسلام ناراحتش می‌کند چه می‌کند ؟ می‌رود کنار قبرش ، با قبر زهرا علیهاالسلام راز و نیاز می‌کند . سلام می‌دهد به زهرا ، بعد خودش با خودش‌ مناجات می‌کند. با زهرا سخن می‌گوید و از طرف زهرا به خودش جواب می‌دهد: « " ما لی وقفت علی القبور مسلما قبر الحبیب فلم یرد جوابی احبیب ما لک لا ترد جوابنا ؟ انسیت بعدی خله الاحباب ؟ " » به خودش می‌گوید : چرا من در کنار قبر حبیب ایستاده‌ام و به محبوبم سلام می‌کنم و او جواب‌ سلام مرا نمی‌دهد ؟ حبیب من ! آیا بعد از اینکه رفتی ایام دوستی را فراموش کردی ؟ علی را فراموش کردی ؟ بعد خودش جواب می‌دهد : « " قال‌ الحبیب و کیف لی بجوابکم و انا رهین جنادل و تراب " » حبیب به‌ من جواب داد : علی جان ! مگر نمی‌دانی زهرای تو در زیر این خروارها خاک‌ و سنگ خوابیده است ؟ عذر حبیب را بپذیر .» منبع: کتاب آشنایی با قرآن ج۱ ص۵۸ به نقل از دیوان منسوب به امام علی ص ۸۹ 🔸همچنین دوبیتی که شهید مطهری در اول فرمایش خود مطرح می فرمایند را چنین ترجمه کرده اند:« ما همانند کبوتران در مرغزاری زندگی می کردیم و از سلامتی و جوانی برخوردار بودیم. روزگار بر ما فشار آورد و میان ما جدائی افکند، روزگار میان دوستان، جدائی می افکند.» (سایت حرم رضوی به نقل از میبدی، دیوان امیرالمؤمنین (علیه السلام)، ص86) کانال روضه های مکتوب: @rozehayemaktoub
حضرت ام البنین(سلام الله علیها) -(یه مادر داره از احساس میگه...) @emam8com یه مادر داره از احساس میگه داره از روضه ی حساس میگه گمونم روضه خون ام البنیه داره از قامت عباس میگه: قد و بالای عباسم نظر خورد به چشم شیر من تیر سه پر خورد خود من از بشیر اینو شنیدم عمود آهن دشمن به سر خورد شنیدم کوفیا دورش رسیدن شنیدم دست عباس و بریدن شنیدم بچمو شرمنده کردن شنیدم مشکشو تیرا دریدن تا وقتی روضه خون ام البنینه ربابم گوشه ی مجلس میشینه تا وقتی حرف مشک پاره میشه رو لب گل میکنه داغ سکینه: همین قد میگم از داغ زیادم نگاه مهربونش مونده یادم الا ام البنین شرمنده ام من خودم دسته عموجون مشک دادم شدیم آواره با زخم و تب و درد سر ما نعره میزد شمر نامرد پایین نی رد خونو میدیدم عمو بالای نی خون گریه می کرد میگه ام البنین، غم بی حسابه جلو چشمام یه مشکه پاره قابه میسوزه قلبمو آروم نمیشم دلیل شرم من اشکه ربابه خدایا پُر اگه پیمونه می شد علی اصغرم گریون نمی شد حسین من با طفل شیرخوارش میون هلهله حیرون نمی شد همین که روضه میره سمت گودال رباب و زینبَن که میرن از حال امون از تیغ و تیر و سنگ و نیزه امون از غارت پیراهن و شال چرا تشنه تو رو کشتن حسینم سرت رو روی نی بردن حسینم همه رفتن...یه گوشه دم گرفته حسین من حسین من حسینم شاعر: کانال صوت، شعر و متن روضه (آرشیو کانال روضه های مکتوب): @rozehayemaktoubb کانال روضه های مکتوب: @rozehayemaktoub
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ قدِ مادرا از تمومِ غَما چه زود از فراقِ پسر میشکنه اگه سَرو باشه زمین می‌خوره که داغِ جونش کمر میشکنه @hosenih اگه درد اگه ناله تقدیرشه چه غم داره مادر ، پسر گیرشه فقط دلخوشیه‌ ی یِ مادر اینه جوونش پیشِ مادر پیرشه نگاهش به در مونده تو بستره سر پیریه وقتِ بی بالیه صداش می‌زدن مادرِ بچه‌ها ولی دورِ ام‌البنین خالیه حالا روضه داره تو تنهاییاش دلش خیلی تنگه واسه بچه‌هاش کسی نیست آبی به‌ دستش بده نداره عصایی برا پیریاش تو اون مدتی که اباالفضل بود دعایی به اون قد و بالا نکرد نگاهش ، دل سیر ، حتی یه روز به پیش یتیمای زهرا نکرد تو اون مدتی که اباالفضل بود نشد که یبار جان مادر بگه به عباسش از بچگی گفته بود مبادا به آقاش برادر بگه @hosenih خودش لقمه می‌داد دستِ حسن فقط خنده می‌زد کنارِ حسین شبا هم که تانیمه شب می‌نِشِست که آبی بنوشه دوباره حسین حالا روضه داره توتنهاییاش دلش خیلی تنگه واسه بچهاش داره روضه می‌خونه واسه خودش خودش گریه کن میشه با روضه‌هاش شنیدم که تشنه به دریا زدی شنیدم دعایِ حرم آب شد شنیدم که پشتت صدا زد رباب بیا که علی اصغرم آب شد حسینم کنارت نشست و شکست: پاشو دشمنا رو به میدون نیار به فکر چشاتم بیا جونِ من برا دیدنم تیر و بیرون نیار پاشو از زمین رو زمین پا نکش بازم مَشکِ آب و به دندون بگیر ببین جون رفتن ندارم دیگه پاشو جونِ زینب پاشو جون بگیر الهی بمیرم ، بهم ریختی به من گفت زینب چی اومد سرت نبودم که جمعت کنم ؛ باز شکر که پهلو شکسته شده مادرت @hosenih تو رفتی و مشکِ تو رو کوفه بُرد تو رفتی و چشماتو شامی گرفت نبودی و جرات به دشمن رسید نبودی حرم رو حرامی گرفت کانال صوت، شعر و متن روضه (آرشیو کانال روضه های مکتوب): @rozehayemaktoubb کانال روضه های مکتوب: @rozehayemaktoub
ای شده محرم به ولای ولی (مدح) فاطمۀ دوّم بیت علی اختر تابندۀ برج ادب شیر زن خیل زنان عرب امّ بنین امّ ادب امّ نور چشم بد از قدر و جلال تو دور اختر تابندۀ برج شرف همسر ارزندۀ شاه نجف یار علی مادر صدق و صفا مرّوج مکتب عشق و وفا باغ گل یاس، سلامٌ علیک مادر عبّاس، سلامٌ علیک فخر تمام شهدا کیست تو شیر زن شیر خدا کیست تو معرفتت زبانزد عالم است هر چه بگویند به وصفت کم است مقاوم و صابر و آزاده ای چار پسر بهر علی زاده ای چار پسر نه، چار قرص قمر چار ستاره چار نور بصر ای به علی پس از وفات بتول همچو خدیجه در سرای رسول درود بر سه سرو بستان تو بر گل عبّاسی دامان تو تو گفته ای، ای گل باغ عفاف با پسر فاطمه شام زفاف کی همه جا چشم و چراغ همه منم کنیز مادرت فاطمه همدم نور احدی فاطمه عروس بنت اسدی فاطمه تو بانوی بیت ولی گشته ای دور حسین ابن علی گشته ای تا که در آن بیت مقرّب شدی از دل و جان عاشق زینب شدی به پاس اخلاق ز گل بهترت خواند بهین دخت علی، مادرت حق بتو یک بهشت احساس داد دسته گلی بنام عبّاس داد دید چو بر عشق ادب قائمت داد خدا ماه بنی هاشمت حق به تو در بیت ولا راه داد تا بتو سه ستاره یک ماه داد ماه تو از ماه فلک خوبتر پیش علی از همه محبوب تر ستارگانت همه خورشید نور چشم بد از جمالشان باد دور سزد که ناموس خدا خوانمت مادر کلّ شهدا خوانمت در بغلت بود گل یاس تو یعنی قندانۀ عبّاس تو بود چو خورشید رخش منجلی خواستی دهی به دست علی مشام تو شنید بوی حسین چشم تو افتاده به روی حسین فدایی خون خدا خواندیش دور سر حسین گرداندیش ای ادب از تو ادب آموخته به پای مصباح هدی سوخته دلم گرفته ذکر امّن یجیب زیارت مدینه ام کن نصیب که گریم از برای تو در بقیع به یاد گریه های تو در بقیع بقیع از اشک تو آید به جوش صدای گریۀ تو آید بگوش کرده به داغ چار فرزند صبر کشیده ای چهار تصویر قبر اشک مصیبت ز بصر ریختی به یادشان خون جگر ریختی چشم تو از بسکه فراوان گریست به گریۀ تو چشم مروان گریست تو نالۀ وا ولدا می زدی اهل مدینه را صدا می زدی بدین سخن فکند آهت طنین که کس نگوید به من امّ البنین منکه دگر امّ بنین نیستم مادر چار نازنین نیستم چار گلم ز تیغ پرپر شدند چار مهم به خون شناور شدند امّ بنین باغ گل یاس داشت دسته گلی سرخ چو عبّاس داشت ای ثمر دل گل احساس من ساقی اهلبیت عبّاس من شنیده ام دست تو از تن زدند به فرق تو عمود آهن زدند شنیده ام تا که تو رفتی ز دست پشت حسین ابن علی هم شکست شنیده ام که جای من فاطمه به دیدنت آمده در علقمه شنیده ام شعله به خشمت زدند شنیده ام تیر به خشمت زدند شنیده ام سکینه بی تاب بود جام به کف منتظر آب بود شنیده ام که دشمنان صف زدند کنار جسم بی سرت کف زدند شنیده ام که شد ز شمشیر تیز پیکر تو چو برگ گل ریز ریز گریه کنم روز و شب ای نور عین بهر تو نه بلکه برای حسین تو در مدینه مادری داشتی مادر خونین جگری داشتی اگر که پاره پاره شد پیکرت بود به دامان برادر سرت حسین فاطمه برادر نداشت کشته شد و مثل تو مادر نداشت تو را فراق اشجع النّاس کشت داغ حسین و داغ عبّاس کشت جز غم و اندوه و فغانت نبود حیف که آن چار جوانت نبود تا که بگریند برایت همه فاطمه یا فاطمه یا فاطمه سلام بر اشک تو یا فاطمه جزای تو اجر تو با فاطمه گریه تو به جز عبادت نبود وفات تو کم از شهادت نبود داغ تو یک شرارۀ نار بود برای اهلبیت دشوار بود مدینه در وفات امّ البنین ناله اش افکند به گردون طنین ز ناله و سوز پر آوازه شد دوباره داغ فاطمه تازه شد سلام «میثم» به گل یاس تو به دست و چشم و سر عبّاس تو کانال صوت، شعر و متن روضه (آرشیو کانال روضه های مکتوب): @rozehayemaktoubb کانال روضه های مکتوب: @rozehayemaktoub