eitaa logo
متن روضه اهل بیت (منبع متون کانال روضه های مکتوب)
6هزار دنبال‌کننده
46 عکس
46 ویدیو
97 فایل
فهرست های «روضه های مکتوب» به پیام های این کانال ارجاع داده می شود همچنین صوت روضه ها و ... راه ارتباط: @Yazahra1357 روضه های مکتوب: https://eitaa.com/rozehayemaktoub منبر: از شرح بی نهایت https://eitaa.com/azsharhebinahayat تبادل و تبلیغ نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
ادامه نوشته بالا صفحه ۲ روایات دیگری نیز وجود دارد که در آن دستور به جلوگیری قهری از گناه وجود دارد با تعبیری مانند «نهی از منکر با دست [کنایه از قدرت]» (۱۳) یا دستور به «جهاد» در مقابل گناه (۱۴) و ... که طبق فتوای رهبر انقلاب این دستورات (مربوط به برخورد فیزیکی) در زمان برقراری حکومت اسلامی به عهده حکومت اسلامی است. البته پرواضح است که تمام آنچه گفته شد مشروط به این است که در پی این برخورد ها مفسده بزرگتری حاصل نشود. کسی که به چشم انصاف در سیره اولیاء خدا پژوهش کند مواردی را می یابد که اولیاء خدا نیز گاهی با تلخی و محکمی نهی از منکر می کردند این حتی مخصوص به گناه نیز نمی شد بلکه گاهی به جهت تربیت مخاطب در موارد دیگر نیز با جدیت و درشتی سخن می گفتند. اما نگاه سطحی و شبه اسلام رحمانی نضج گرفته در نزد برخی باعث شده است که به تعبیر اهالی رشته خبرنگاری «دروازه بانی خبر» صورت گیرد و صرف برخورد های نرم اولیا شنیده شود اما سخنی از برخوردهای تلخ با خطاکار به میان نیاید. 🔸نکته سوم: فتوای رهبر انقلاب درباره سب در پایگاه رهبر معظم انقلاب یکی از موارد استثناء از حرمت دشنام، دشنام به کسی دانسته شده است که آشکارا گناه می کند و فرموده اند: «اهانت و دشنام دادن متجاهر به فسق، در همان فسقی که به آن تجاهر می‌کند؛ به شرطی­ که به قصد نهی از منکر باشد؛ یعنی دشنام می‌دهد تا به این وسیله او را از آن منکر باز دارد.» در عین حال در همان نکته تصریح شده است که اگر این دشنام اثر عکس بگذارد یعنی باعث مظلوم نمایی گنهکار شود «حرام» خواهد بود.(۱۵) 🔸نکته چهارم: تاثیر چگونگی گناه در چگونگی برخورد آمر به معروف در اینجا آنچه بسیار قابل تامل است توجه به مراتب اهل گناه است: گناه حالت های مختلفی دارد: کسی که یک بار گناهی را انجام می دهد با کسی که اصرار می کند، کسی که در خفا گناه می کند یا آشکارا، کسی که به علت غلبه انگیزه های شهوانی و غضبی گناه می کند و کسی که به جهت مخالفت با خدا و ولی خدا و حکومت اسلامی و هم جهت با تبلیغات دشمن گناه می کند اینان با یکدیگر متفاوت اند. 🔸نکته پنجم: تاثیر شرایط آمر به معروف در چگونگی برخورد همچنین تفاوت می کند که آمر به معروف در چه جایگاهی باشد آیا مراتب آسان را گذرانده است یا خیر؟ به عنوان مثال دستور به قول لین در خطاب به حضرت موسی (علیه السلام) که مربوط به مراحل شروع دعوت است نمی تواند در تعارض با دستورات یاد شده در بالا باشد. زیرا گاهی آمر مرتبه قول لین را گذرانده است و این مرتبه اثر لازم را نگذاشته است. باز تفاوت می کند که در همان وهله اول آمر به معروف ببیند آیا برخورد نرم اثرگذار است یا خیر؟ اگر فرضا تشخیص دهد برخورد نرم اثر گذار نیست آیا باز مکلف به شروع از مرتبه آسان است؟ و قس علی هذا ... . در نتیجه در بحث روز جامعه ما یعنی «گناه کشف حجاب» باید توجه کرد که کشف حجاب کننده چه بسا «اصرار برگناه» دارد، این گناه یک «گناه علنی» است و چه بسا در «برخی» موارد «جهت گیری بر خلاف خدا و حکومت اسلام» و «همراهی با جریان رسانه ای دشمن» است، و این تفاوت ها چه بسا موجب تفاوت برخورد آمر و ناهی شود. پس در مواجهه با آمر به معروف باید دید آیا آمر به معروف در چه مرتبه ای تلخی و تندی نشان داده است و آیا در آن مورد اصلا برخورد نرم اثری می داشته است یا خیر؟ 🔶نکته ششم: محبت به گنهکار یا دشمنی با او؟ نکته دیگری که قابل بررسی است بحث محبت یا بغض گنهکار است که روایات مختلفی در این باب وارد شده است. 🔹روایات لزوم محبت به گناهکار شیعه برخی روایات تصریح به لزوم محبت به شیعه فاسق دارند که «دوستدار اهل بیت را دوست بدار حتی اگر فاسق و اهل فحشاء باشد»(۱۶) و همچنین فرموده اند: اختلاف درجات ایمان در بین شما نباید موجب ابراز برائت شما از یکدیگر باشد پس «از یکدیگر برائت مجویید»(۱۷) 🔹روایات دستوردهنده به بغض گنهکار از طرف دیگر دستور به لزوم عدم محبت به گناهکار داده اند و فرموده اند:«هرکه گنهکار را دوست بدارد خود گنهکار است و هر که بنده مطیع خدا را دوست بدارد خود مطیع خدا است.»(۱۸) همچنین فرموده اند: «به قلب خود رجوع کن که اگر اهل گناه را دوست می دارد در تو خیری نیست.»(۱۹) مرحوم صاحب وسائل بابی در وسائل بازکرده است به نام «باب وجوب دوست داشتن بنده مطیع و بغض گنهکار»(۲۰) ادامه در پیام بعد👇
منابع: ۱ وسائل الشيعة ؛ ج‏16 ؛ ص144 بَابُ وُجُوبِ هَجْرِ فَاعِلِ الْمُنْكَرِ وَ التَّوَصُّلِ إِلَى إِزَالَتِهِ بِكُلِّ وَجْهٍ مُمْكِن ۲ الكافي (ط - الإسلامية) ؛ ج‏8 ؛ ص162 سَهْلُ بْنُ زِيَادٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ خَطَّابِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَارِثِ بْنِ الْمُغِيرَةِ قَالَ: لَقِيَنِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع فِي طَرِيقِ الْمَدِينَةِ فَقَالَ مَنْ ذَا أَ حَارِثٌ قُلْتُ نَعَمْ قَالَ أَمَا لَأَحْمِلَنَّ ذُنُوبَ سُفَهَائِكُمْ عَلَى عُلَمَائِكُمْ ثُمَّ مَضَى فَأَتَيْتُهُ فَاسْتَأْذَنْتُ عَلَيْهِ فَدَخَلْتُ فَقُلْتُ لَقِيتَنِي فَقُلْتَ لَأَحْمِلَنَّ ذُنُوبَ سُفَهَائِكُمْ عَلَى عُلَمَائِكُمْ فَدَخَلَنِي مِنْ ذَلِكَ أَمْرٌ عَظِيمٌ فَقَالَ نَعَمْ مَا يَمْنَعُكُمْ إِذَا بَلَغَكُمْ عَنِ الرَّجُلِ مِنْكُمْ مَا تَكْرَهُونَ وَ مَا يَدْخُلُ عَلَيْنَا بِهِ الْأَذَى أَنْ تَأْتُوهُ فَتُؤَنِّبُوهُ وَ تُعَذِّلُوهُ‏ وَ تَقُولُوا لَهُ قَوْلًا بَلِيغاً فَقُلْتُ [لَهُ‏] جُعِلْتُ فِدَاكَ إِذاً لَا يُطِيعُونَّا وَ لَا يَقْبَلُونَ‏ مِنَّا فَقَالَ اهْجُرُوهُمْ وَ اجْتَنِبُوا مَجَالِسَهُم‏ ۳ وسائل الشيعة ؛ ج‏16 ؛ ص145 مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ قَالَ: قَالَ الصَّادِقُ ع لِقَوْمٍ مِنْ أَصْحَابِهِ‏ إِنَّهُ قَدْ حَقَّ لِي أَنْ آخُذَ الْبَرِي‏ءَ مِنْكُمْ بِالسَّقِيمِ وَ كَيْفَ لَا يَحِقُّ لِي ذَلِكَ وَ أَنْتُمْ يَبْلُغُكُمْ عَنِ الرَّجُلِ مِنْكُمُ الْقَبِيحُ فَلَا تُنْكِرُونَ عَلَيْهِ وَ لَا تَهْجُرُونَهُ وَ لَا تُؤْذُونَهُ حَتَّى يَتْرُكَ. وَ رَوَاهُ الْمُفِيدُ فِي الْمُقْنِعَةِ أَيْضاً مُرْسَلًا ۴. تفسير العياشي ؛ ج‏1 ؛ ص335 عن محمد بن الهيثم التميمي عن أبي عبد الله ع‏ في قوله: «كانُوا لا يَتَناهَوْنَ عَنْ مُنكَرٍ فَعَلُوهُ- لَبِئْسَ ما كانُوا يَفْعَلُونَ‏» قال: أما إنهم لم يكونوا يدخلون مداخلهم- و لا يجلسون مجالسهم- و لكن كانوا إذا لقوهم ضحكوا في‏ وجوههم‏ و آنسوا بهم ۵. وسائل الشيعة ؛ ج‏16 ؛ ص145 وَ فِي الْمَجَالِسِ وَ الْأَخْبَارِ بِالْإِسْنَادِ الْآتِي‏ «6» عَنْ‏ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَوْ أَنَّكُمْ إِذَا بَلَغَكُمْ عَنِ الرَّجُلِ شَيْ‏ءٌ تَمَشَّيْتُمْ إِلَيْهِ فَقُلْتُمْ يَا هَذَا إِمَّا أَنْ تَعْتَزِلَنَا وَ تَجْتَنِبَنَا وَ إِمَّا أَنْ تَكُفَّ عَنْ هَذَا فَإِنْ فَعَلَ وَ إِلَّا فَاجْتَنِبُوهُ. ۶. الكافي (ط - الإسلامية) ؛ ج‏2 ؛ ص375 مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ دَاوُدَ بْنِ سِرْحَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ إِذَا رَأَيْتُمْ أَهْلَ‏ الرَّيْبِ‏ وَ الْبِدَعِ‏ مِنْ‏ بَعْدِي فَأَظْهِرُوا الْبَرَاءَةَ مِنْهُمْ وَ أَكْثِرُوا مِنْ سَبِّهِمْ وَ الْقَوْلَ فِيهِمْ وَ الْوَقِيعَةَ وَ بَاهِتُوهُمْ‏ كَيْلَا يَطْمَعُوا فِي الْفَسَادِ فِي الْإِسْلَامِ وَ يَحْذَرَهُمُ النَّاسُ وَ لَا يَتَعَلَّمُوا مِنْ بِدَعِهِمْ يَكْتُبِ اللَّهُ لَكُمْ بِذَلِكَ الْحَسَنَاتِ وَ يَرْفَعْ لَكُمْ بِهِ الدَّرَجَاتِ فِي الْآخِرَةِ. ۷.وسائل الشيعة - ط الإسلامية نویسنده : الشيخ حرّ العاملي جلد : 11 صفحه : 413
ادامه پاورقی پیام قبلی ۸. همان، وجوب اظهار الكراهة للمنكر، والاعراض عن فاعله [1] محمد بن يعقوب، عن علي بن إبراهيم، عن أبيه، عن النوفلي، عن السكوني، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: قال أمير المؤمنين عليه السلام: أمرنا رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم أن نلقى أهل المعاصي بوجوه مكفهرة. ورواه الشيخ بإسناده عن محمد بن يعقوب إلا أنه قال: قال أمير المؤمنين عليه السلام: أدنى الانكار أن تلقى أهل المعاصي بوجوه مكفهرة. ۹. همان ۱۰. وعن محمد بن يحيى، عن الحسين، عن علي بن مهزيار، عن النضر بن سويد، عن درست، عن بعض أصحابه، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: إن الله بعث ملكين إلى أهل مدينةليقلباها " على أهلها " فلما انتهيا إلى المدينة فوجدا فيها رجلا يدعو ويتضرع " إلى أن قال: " فعاد أحدهما إلى الله، فقال: يا رب إني انتهيت إلى المدينة فوجدت عبدك فلانا يدعوك ويتضرع إليك فقال: امض لما أمرتك به، فان ذا رجل لم يتمعر وجهه غيظا لي قط. ۱۱. جواهر الکلام ج ۲۱، ص۳۵۸، الأمر بالمعروف هو الحمل على فعل المعروف ، والنهي عن المنكر هو المنع منه ۱۲. العوالي 431 وقال النبي صلى الله عليه وآله من رأى منكم منكرا فليغيره بيده فان لم يستطع فبلسانه فان لم يستطع فبقلبه ليس وراء ذلك شئ من الايمان وفي رواية ان ذلك أضعف الايمان ۱۳. همان ۱۴. جامع احادیث الشیعه، سید حسین بروجردی، ج۱۴، ص۳۸۶، فجاهدوهم بأبدانكم وابغضوهم بقلوبكم غير طالبين سلطانا ولا باغين مالا ولا مريدين بظلم ظفرا حتى يفيئوا إلى أمر الله ويمضوا على طاعته ۱۵. این فتوا در پایان این نوشته آمده است. ۱۶. الأمالي (للطوسي) ؛ النص ؛ ص405 عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ مِيثَمٍ التَّمَّارِ مَوْلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ (عَلَيْهِمَا السَّلَامُ) قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) فَقُلْتُ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ، إِنِّي وَجَدْتُ فِي كُتُبِ أَبِي أَنَّ عَلِيّاً (عَلَيْهِ السَّلَامُ) قَالَ لِأَبِي مِيثَمٍ: أَحْبِبْ‏ حَبِيبَ‏ آلِ‏ مُحَمَّدٍ وَ إِنْ كَانَ فَاسِقاً زَانِياً، وَ أَبْغِضْ مُبْغِضَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ إِنْ كَانَ صَوَّاماً قَوَّاما. ۱۷. وسائل الشيعة ؛ ج‏16 ؛ ص163 وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ الصَّبَّاحِ بْنِ سَيَابَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَا أَنْتُمْ وَ الْبَرَاءَةَ يَبْرَأُ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ إِنَّ الْمُؤْمِنِينَ بَعْضُهُمْ أَفْضَلُ مِنْ بَعْضٍ وَ بَعْضُهُمْ أَكْثَرُ صَلَاةً مِنْ بَعْضٍ وَ بَعْضُهُمْ أَنْفَذُ بَصَرا مِنْ بَعْضٍ وَ هِيَ الدَّرَجَات‏. ۱۸. عيون أخبار الرضا عليه السلام ؛ ج‏2 ؛ ص235 حَدَّثَنَا أَبُو مُحَمَّدٍ جَعْفَرُ بْنُ نُعَيْمٍ الشَّاذَانِيُّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ قَالَ حَدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ بْنُ هَاشِمٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْهَمَدَانِيِّ قَالَ سَمِعْتُ الرِّضَا ع يَقُولُ‏ مَنْ‏ أَحَبَ‏ عَاصِياً فَهُوَ عَاصٍ وَ مَنْ أَحَبَّ مُطِيعاً فَهُوَ مُطِيعٌ وَ مَنْ أَعَانَ ظَالِماً فَهُوَ ظَالِمٌ وَ مَنْ خَذَلَ عَادِلًا فَهُوَ ظَالِم‏. ۱۹. مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنِ ابْنِ الْعَرْزَمِيِّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَابِرٍ الْجُعْفِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَعْلَمَ أَنَّ فِيكَ خَيْراً فَانْظُرْ إِلَى قَلْبِكَ فَإِنْ كَانَ يُحِبُّ أَهْلَ طَاعَةِ اللَّهِ وَ يُبْغِضُ أَهْلَ مَعْصِيَتِهِ فَفِيكَ خَيْرٌ وَ اللَّهُ يُحِبُّكَ وَ إِذَا كَانَ يُبْغِضُ أَهْلَ طَاعَةِ اللَّهِ وَ يُحِبُّ أَهْلَ مَعْصِيَتِهِ فَلَيْسَ فِيكَ خَيْرٌ وَ اللَّهُ يُبْغِضُكَ وَ الْمَرْءُ مَعَ مَنْ أَحَبَّ. ۲۰. وسائل الشيعة ؛ ج‏16 ؛ ص183 بَابُ وُجُوبِ حُبِّ الْمُطِيعِ وَ بُغْضِ الْعَاصِي وَ تَحْرِيمِ الْعَكْسِ ادامه در پیام بعدی👇
ادامه پیام گذشته: نقل فتوای کامل رهبر انقلاب درباره سب: آنچه در زیر می‌آید، درس "شانزدهم" از جلد دوم «رساله‌ی آموزشی» احکام و مسائل شرعی است که مطابق با فتاوای حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای مدظله‌العالی تهیه، تنظیم و منتشر شده است. سب مؤمن تعریف: سب در جایی است که کسی را به امر قبیحی بنامند که در آن اهانتی وجود دارد، یا او را بدان خطاب کنند یا عمل زشتی را به او نسبت دهند؛ مثل بعضی فحاشی‌ها که در آنها قصد نسبت دادن عمل زشت به صورت جدی نیست تا مصداق قذف باشد، اما کسی را به عمل یا صفتِ قبیحی منسوب می­‌کنند؛ مثلا به کسی نسبت بخل یا خساست می­‌دهند. یا او را به پستی منتسب کرده و مثلا "گدازاده" می‌­نامند، یا او را به نام حیوانی صدا می‌کنند، یا در صورتی­که به نقص جسمانی مبتلا باشد، به شکل زشتی بیان ‌کنند؛ مثلا او با به نام کور یا چلاق صدا می­‌زنند. چنانچه این تعبیرات در عرف، شتم و تحقیر محسوب شود، سب و دشنام است. نسبی بودن امور قبیحه قبح امری نسبی است؛ یعنی در شرایط مختلف متفاوت است؛ مثلا در عرف ما گفتن سگ، دشنام بزرگی است. اما نسبت به کسانی­که سگ را با خودشان به حمام می‌برند و می‌شویند و با آنان هم‌­خواب و همسفره می­‌شوند، ممکن است سب نباشد. حرمت سب و دشنام سب و دشنام مؤمن، خواه شیعه و خواه غیرشیعه، حرام است. اما سب کافر در صورتی­‌که ظلم به او باشد، حرام است و اگر ظلم محسوب نشود، مکروه است. مگر در ­جایی­ که لازم باشد کفار را هجو کنند. موارد استثناء از حکم حرمت ۱. بدعت­‌گذار ؛ چه بدعت­‌گذار در اصول باشد و چه در فروع: الف) در صورتی­‌که دشنام به این افراد، سبب منزوی شدن آنها شود، به­‌گونه‌­ای­ که نتوانند در ایمان مؤمنان اثر بگذارند، دشنام و سب آنها واجب است. ب) اگر در جایی سب این افراد اثر عکس ‌گذارد، این سب حرام است؛ مانند اینکه به بدعت­‌گذاری دشنام دهند و او در مقابل، منشِ مظلومانه به خود بگیرد و باعث شود عده‌­ای بگویند که این دشنام از بی منطقی است. ۲. دشنامی ­که مسبوب(۴) به عنوان جواب و از باب تقاص به ساب(۵) می‌­دهد؛ به شرطی­ که همان دشنام یا مثل آن دشنام داده شود، نه بیشتر یا غلیظ‌­تر. ۳. اهانت و دشنام دادن متجاهر به فسق، در همان فسقی که به آن تجاهر می‌کند؛ به شرطی­ که به قصد نهی از منکر باشد؛ یعنی دشنام می‌دهد تا به این وسیله او را از آن منکر باز دارد. نکته در حرمت دشنام، حضور مخاطب شرط است؛ چه مخاطب همان فرد مسبوب باشد و چه غیر او. بنابراین اگر انسان در خلوت که مخاطبی ندارد، دشنامی به دیگری بدهد، حرام نیست. حرمت معامله امروزه یکی از کارهای اساسی در جنگ­‌های روانی دنیا، اکتساب به سب است؛ مثلا روزنامه‌نگاری را برای فحاشی به جناحی اجیر می‌کنند یا به شاعری پول می‌دهند که دیگری را هجو کند. از آنجا که سب مومن حرام است، معامله­‌ای هم که بر این اساس است نیز حرام و باطل است.
🔰مجلس دوم روضه شهادت امام صادق علیه السلام وقتِ ناله‌ست و آهِ طوفانی فرصتِ گریه‌های بارانی وقتِ تکرارِ چند جمله شده باز بر بیتِ وحی حمله شده خاطراتِ هجوم تازه شدند واردِ خانه بی اجازه شدند باز دیوار و در، سپس آتش ریخت بر هم کسی مناجاتش وای از اِزدحام، در کوچه شد قنوتِ امام، در کوچه قلبِ دین را دوباره افسردند رهبری را ز خانه می‌بُردند سَرورِ شیعه در اسارت شد سختْ دشمن پیِ جسارت شد شد دوباره امامِمان بی یار بی عبا، بی عمامه، بی دستار چند بار حمله کردند چند بار جسارت کردند یه بار اومدن در خانه را آتش زدند اهل و عیال حضرت فرار می کردند یه بار ابن ربیع میگه دیدن من از همه سنگدل ترم دستور داد گفت برو جعفر بن محمد در حالی بود او را از خانه بیرون بکش شبانه امام صادق مثل همیشه مشغول دعا و نماز شب ریختن در خانه امام در لباس خانگی بدون عمامه مشغول دعا و نماز بود نماز آقا تمام شد گفتم آقا دستور دارم شما رو ببرم فرمود اجازه بدید خودم را آماده کنم گفتم نه اجازه ندارم این نقل مقتله بحارالانوار مینویسه: «فاخرجته حافیا حاسرا» یعنی با سر و پای برهنه آقای من و شما فرزند زهرا و علی توی کوچه های مدینه آقا پیاده بودن اونا سواره این یک نقل از هجوم به خانه آقا است ابراهیم نامی هم نقل میکنه به من دستور دادن برو ولی به من دستور دادن جعفر بن محمد در کوچه ها کشان‌کشان بیار «لا تاتنی به الا مسحوبا» یعنی او را کشان کشان بیار میخواستن به آقا جسارت بشه آقا فرمود هر جور که به تو دستور دادن همون جور عمل کن میگه گوشه آستین آقا رو گرفتم «فأخذته بکمه» عرض کنیم آقا این تعجبی نداره شاید امام صادق با خودش زیر زبانش زمزمه میکرد یه روزی در همین کوچه ها پدرم امیرالمومنین رو کشان‌کشان بردم. اما عرض کنیم آقا جان اگر در خانه شما را آتش زدن یه روز هم در خانه مادرتون رو آتش زدن این روضه ها همه به برکت امام صادق علیه السلامه فرمود بر مادر ما خون گریه کنید هدایت الکبری این را نقل می کند که فرمود بر مادر ما خون گریه کنید برای مادر ما گریه معمولی کفاف نمیده روضه زهرا رو امام صادق علیه السلام خونده من یکی از آن روضه ها را نقل کنم که چرا باید خون گریه کنیم برای مادر سادات فرمود لا یوم کیوم السقیفة و هو اصل یوم العذاب همه مصیبت ها برمیگرده به اون روز یکی از آن مصیبت ها را عرض کنم امام صادق فرمود که گویا دارم نگاه می کنم تماشا می کنم که گوشواره مادرم را شکستن ... . ناله بزن بگو یا زهرا لایوم کیومک یا اباعبدالله امام صادق فرمود آیا برای حسین گریه می کنی راوی گفت آره آقا انقدر بر مصیبت جد شما گریه می کنم گاهی از غذا خوردن امتناع می کنم فرمود تو از اون کسایی هستی که وقت مرگ ملک الموت مثل مادر مهربان روح از بدنشون جدا می کنن در روایت دیگه به ابوبصیر فرمود یا ابابصیر «أما تحب أن تکون فیمن یسعد فاطمه» یعنی ابابصیر آیا نمی خواهی در ناله ما در ناله بر حسین به مادر ما کمک کنی؟ ناله بزن بگو یا حسین عرضه بداریم آقاجان مثل فردایی اصحاب جمع شدن پیکر شمارو با احترام در کنار پدران شما دفن کردن اما دلا بسوزه برای اون آقایی که «ملقی ثلاث بلا غسل و لا کفن» مگر به کربلا کفن به غیر بوریا نبود مگر حسین فاطمه عزیز مصطفی نبود عرض کنیم آقا جان شما سر به زمین گذاشتید اهل و عیالتون رو موسی بن جعفر سپردین دلا بسوزه برای اون آقایی که سر به خاک گذاشته بود یه وقت ببین به خیمه ها حمله کردند ... عرض آخرم این باشه این روضه را از زبان آقا امام صادق علیه السلام نقل کنم خودش فرمود اون لحظه که ذوالجناح خودش رو رسوند کنار خیمه ها شیخ صدوق نقل می کنه از امام صادق «وأقبل فرس الحسين (عليه السلام) حتى لطخ عرفه وناصيته بدم الحسين (عليه السلام)، وجعل يركض ويصهل، فسمع بنات النبي (صلى الله عليه وآله) صهيله» شروع کرد ذوالجناح ناله زدن دختران پیغمبر ناله ذوالجناح را شنیدن دیدن ذوالجناح بدون سوار آمده «فخرجن فإذا الفرس بلا راكب، فعرفن أن حسينا (صلى الله عليه) قد قتل» اینا همه نقل امام صادق علیه السلامه یه وقت دیدن ام کلثوم از خیمه بیرون دوید دست روی سر گذاشته «وخرجت أم كلثوم بنت الحسين (عليه السلام) واضعة يدها على رأسها، تندب وتقول: وا محمداه، هذا الحسين بالعراء، قد سلب العمامة والرداء.» یعنی یارسول الله کجایی ببینی به عمامه و عبای حسین هم رحم نکردن ... تربتت شفاست روضه ها دواست مأمن زمین خاک کربلاست درد لاعلاج من از تو دوری کردنه این حسین حسین که میگم دوای درد منه میگم برا یاری زهرا حسین حسین حسین یا مَن لَهُ الاَکرَمُ الاَسما حسین حسین حسین علیه السلام علیه السلام کانال روضه های مکتوب @rozehayemaktoub
6⃣🔰ای ابو بصیر! آیا می خواهی از کسانی باشی که [در ناله برحسین] به فاطمه کمک کنی؟ ۵ روایت قبل را در این آدرس : https://eitaa.com/rozehayemaktoubb/315 "کامل الزیاره: ابو بصیر می‌گوید: من در حضور حضرت امام جعفر صادق علیه السّلام مشغول گفتگو بودم که پسرش نزد آن حضرت وارد شد. امام صادق علیه السّلام او را در بر گرفت و بوسید و فرمود: خدا حقیر کند آن کسی را که شما را حقیر کند و انتقام بگیرد از آن کسی که در حق شما ستم کند و خوار نماید آن کسی را که شما را خوار می‌کند. خدا لعنت کند آن افرادی را که شما را به قتل می‌رسانند. خدا برای شما ولی و حافظ و ناصر است. گریه زنان، پیامبران، صدیقین، شهیدان و ملائکه آسمان طولانی شد. سپس حضرت صادق علیه السّلام گریان شد و فرمود: ای ابو بصیر! هر گاه می‌بینم یکی از فرزندان امام حسین علیه السّلام نزد من می‌آید، من برای آن مصیبتی که دچار پدرشان و خودشان شد نمی توانم خودداری نمایم. ای ابو بصیر! فاطمه علیها السّلام برای حسین علیه السّلام گریه و فریاد می‌کند. جهنم برای مظلومیت حسین علیه السّلام چنان نعره ای می‌زند که کاش موکلین صدای آن را نمی شنیدند، در صورتی که برای آن آماده شده اند. از خوف این که گردنی از آن خارج شود یا دود آن خارج گردد و اهل زمین بسوزند. ملائکه، جهنم را مادامی که گریان است لگام می‌کنند و آن را زجر می‌دهند و درهای آن را به علت خوف اهل زمین استوار می‌نمایند. جهنم مادامی که صوت فاطمه علیها السّلام آرام نگیرد، آرام نخواهد شد. نزدیک است که دریاها شکافته و داخل یکدیگر شوند. هیچ قطره ای از آب دریاها نیست، مگر این که یک ملک به آن موکل است. هنگامی که آن ملک صوت دریا را می‌شنود، هیجان آن را به وسیله بال‌های خود آرام می‌کند و بعضی را بر بعضی دیگر حبس می‌نماید. این عمل را برای خوف دنیا و هر کسی که در آن و در روی زمین است انجام می‌دهد. ملائکه دائما مهربانی می‌کنند و به علت گریه فاطمه علیها السّلام گریه می‌نمایند، دعا می‌کنند و به سوی خدا تضرع و زاری می‌کنند. اهل عرش و اطراف آن نیز همین عمل را انجام می‌دهند. به علت خوف اهل زمین، صداهایی از ملائکه برای تقدیس خدا بلند می‌شود. اگر یکی از صداهای آنان به زمین برسد، اهل زمین بی هوش می‌گردند و کوه‌ها از جای خود کنده می‌شوند و زمین به وسیله زلزله، اهل خود را فرو خواهد برد. گفتم: فدایت شوم! این امر بزرگی است. فرمود: غیر این امر از این بزرگ تر است، مادامی که آن را نشنیده باشی. سپس حضرت صادق علیه السّلام به من فرمود: ای ابو بصیر! آیا دوست داری از افرادی باشی که فاطمه علیها السّلام را یاری می‌کنند؟
متن عربی روایت بالا [کامل الزیارات] مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ الْبَصْرِیِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْأَصَمِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْکَانَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: کُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام وَ أُحَدِّثُهُ فَدَخَلَ عَلَیْهِ ابْنُهُ فَقَالَ لَهُ مَرْحَباً وَ ضَمَّهُ وَ قَبَّلَهُ وَ قَالَ حَقَّرَ اللَّهُ مَنْ حَقَّرَکُمْ وَ انْتَقَمَ مِمَّنْ وَتَرَکُمْ وَ خَذَلَ اللَّهُ مَنْ خَذَلَکُمْ وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَکُمْ وَ کَانَ اللَّهُ لَکُمْ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ نَاصِراً فَقَدْ طَالَ بُکَاءُ النِّسَاءِ وَ بُکَاءُ الْأَنْبِیَاءِ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ الشُّهَدَاءِ وَ مَلَائِکَةِ السَّمَاءِ ثُمَّ بَکَی وَ قَالَ یَا أَبَا بَصِیرٍ إِذَا نَظَرْتُ إِلَی وُلْدِ الْحُسَیْنِ أَتَانِی مَا لَا أَمْلِکُهُ بِمَا أَتَی إِلَی أَبِیهِمْ وَ إِلَیْهِمْ یَا أَبَا بَصِیرٍ إِنَّ فَاطِمَةَ لَتَبْکِیهِ وَ تَشْهَقُ فَتَزْفِرُ جَهَنَّمُ زَفْرَةً لَوْ لَا أَنَّ الْخَزَنَةَ یَسْمَعُونَ بُکَاءَهَا وَ قَدِ اسْتَعَدُّوا لِذَلِکَ مَخَافَةَ أَنْ یَخْرُجَ مِنْهَا عُنُقٌ أَوْ یَشْرُدَ دُخَانُهَا فَیُحْرِقَ أَهْلَ الْأَرْضِ فَیَکْبَحُونَهَا مَا دَامَتْ بَاکِیَةً وَ یَزْجُرُونَهَا وَ یُوثِقُونَ مِنْ أَبْوَابِهَا مَخَافَةً عَلَی أَهْلِ الْأَرْضِ فَلَا تَسْکُنُ حَتَّی یَسْکُنَ صَوْتُ فَاطِمَةَ وَ إِنَّ الْبِحَارَ تَکَادُ أَنْ تَنْفَتِقَ فَیَدْخُلَ بَعْضُهَا عَلَی بَعْضٍ وَ مَا مِنْهَا قَطْرَةٌ إِلَّا بِهَا مَلَکٌ مُوَکَّلٌ فَإِذَا سَمِعَ الْمَلَکُ صَوْتَهَا أَطْفَأَ نَارَهَا [۱] بِأَجْنِحَتِهِ وَ حَبَسَ بَعْضَهَا عَلَی بَعْضٍ مَخَافَةً عَلَی الدُّنْیَا وَ مَنْ فِیهَا وَ مَنْ عَلَی الْأَرْضِ فَلَا تَزَالُ الْمَلَائِکَةُ مُشْفِقِینَ یَبْکُونَ لِبُکَائِهَا وَ یَدْعُونَ اللَّهَ وَ یَتَضَرَّعُونَ إِلَیْهِ وَ یَتَضَرَّعُ أَهْلُ الْعَرْشِ وَ مَنْ حَوْلَهُ وَ تَرْتَفِعُ أَصْوَاتٌ مِنَ الْمَلَائِکَةِ بِالتَّقْدِیسِ لِلَّهِ مَخَافَةً عَلَی أَهْلِ الْأَرْضِ وَ لَوْ أَنَّ صَوْتاً مِنْ أَصْوَاتِهِمْ یَصِلُ إِلَی الْأَرْضِ لَصَعِقَ أَهْلُ الْأَرْضِ وَ تَقَلَّعَتِ الْجِبَالُ وَ زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِهَا قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ عَظِیمٌ قَالَ غَیْرُهُ أَعْظَمُ مِنْهُ مَا لَمْ تَسْمَعْهُ ثُمَّ قَالَ یَا بَا بَصِیرٍ أَ مَا تُحِبُّ أَنْ تَکُونَ فِیمَنْ یُسْعِدُ فَاطِمَةَ ---------- [۱]: ۱. یقال: نأرت النائرة نارا: هاجت، و المراد ثوران الماء و غلیانها، و لذلک عبر بقوله« أطفأ».
7⃣🔰حالات امام صادق علیه السلام در روز عاشورا شیخ در کتاب مصباح از عبداللَّه بن سنان نقل می‌کند که گفت: من در روز عاشورا به حضور حضرت امام جعفر صادق علیه السّلام مشرف شدم و آن بزرگوار را دیدم که رنگش تغییر نموده و اشک هایش نظیر لؤلؤ از چشمان مقدسش فرو می‌ریزد. پرسیدم: یا بن رسول اللَّه! برای چه گریانی؟ خدا چشمان تو را گریان نکند! در جوابم فرمود: مگر تو غافلی! آیا نمی دانی که حسین بن علی علیه السّلام در یک چنین روزی دچار مصیبت گردید؟ رَوَی الشَّیْخُ فِی الْمِصْبَاحِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی سَیِّدِی أَبِی عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ علیهما السلام فِی یَوْمِ عَاشُورَاءَ فَأَلْفَیْتُهُ کَاسِفَ اللَّوْنِ ظَاهِرَ الْحُزْنِ وَ دُمُوعُهُ تَنْحَدِرُ مِنْ عَیْنَیْهِ کَاللُّؤْلُؤِ الْمُتَسَاقِطِ فَقُلْتُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ مِمَّ بُکَاؤُکَ لَا أَبْکَی اللَّهُ عَیْنَیْکَ فَقَالَ لِی أَ وَ فِی غَفْلَةٍ أَنْتَ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ علیهما السلام أُصِیبَ فِی مِثْلِ هَذَا الْیَوْمِ
8⃣ گریه امام صادق علیه السلام هنگام ذکر نام اباعبدالله علیه السلام: هارون بن‏ خارجه، از حضرت ابى عبد اللَّه عليه السّلام نقل كرده وى گفت: محضر مبارك امام صادق عليه السّلام بوديم، پس نام امام حسين عليه السّلام و على قاتله لعنة اللَّه را برديم، حضرت گريستند و ما نيز گريستيم. راوى مى‏گويد: امام عليه السّلام سر مباركشان را بلند كرده و فرمودند: حضرت امام حسين عليه السّلام فرمودند: من كشته اشك هستم، ياد نمى‏كند من را هيچ مؤمنى مگر آنكه مى‏گريد... محمّد بن الحسن، عن محمّد بن الحسن الصّفّار، عن أحمد بن محمّد بن عيسى، عن محمّد بن خالد البرقيِّ، عن أبان الأحمر، عن محمّد بن الحسين الخزَّاز، عن هارون بن خارجة، عن أبي عبدالله عليه‌السلام « قال: كنّا عنده فذكرنا الحسين عليه‌السلام [وعلى قاتله لعنة الله] فبكى أبو عبدالله عليه‌السلام وبكينا، قال: ثمَّ رفع رأسَه فقال: قال الحسين عليه‌السلام: أنا قتيل العَبرَة، لا يذكرني مؤمن إلاّ بكى ـ وذكر الحديث ـ ». جعفر بن محمد بن قولويه، الوفاة: 367 کامل الزيارات، ج: 1ص117، تحقيق: بهراد الجعفري، الناشر:مكتبة الصدوق
9⃣ گریه حضرت امام صادق علیه السلام بر ابا عبدالله سلام الله علیه هنگام نوشیدن آب: داود رقّى، وى مى‏گويد: در محضر مبارك امام صادق عليه السّلام بودم، حضرت آب طلبيدند و زمانى كه آب را نوشيدند ديدم در حضرت حالت گريه پيدا شد و دو چشم آن حضرت غرق اشك شد سپس به من فرمودند: اى داود خدا قاتل حسين عليه السّلام را لعنت كند، بنده‏اى نيست كه آب نوشيده و حسين عليه السّلام را ياد نموده و كشنده‏اش را لعنت كند مگر آنكه خداوند منّان صد هزار حسنه براى او منظور مى‏كند و صد هزار گناه از او محو كرده و صد هزار درجه مقامش را بالا برده و گويا صد هزار بنده آزاد كرده و روز قيامت حق تعالى او را با قلبى آرام و مطمئن محشورش مى‏كند. مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَرٍ، عَمَّنْ ذَكَرَهُ، عَنِ الْخَشَّابِ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَسَّانِ، عَنْ عَبْدِ الرَّحْمنِ بْنِ كَثِيرٍ، عَنْ دَاوُدَ الرَّقِّيِّ، قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللهِ عليه‌السلام إِذَااسْتَسْقَى الْمَاءَ، فَلَمَّا شَرِبَهُ رَأَيْتُهُ قَدِ اسْتَعْبَرَ، وَاغْرَوْرَقَتْ عَيْنَاهُ بِدُمُوعِهِ، ثُمَّ قَالَ لِي: « يَا دَاوُدُ، لَعَنَ اللهُ قَاتِلَ الْحُسَيْنِصَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِ، وَمَامِنْ عَبْدٍ شَرِبَ الْمَاءَ، فَذَكَرَ الْحُسَيْنَ عليه‌السلام وَأَهْلَ بَيْتِهِوَلَعَنَ قَاتِلَهُ إِلاَّ كَتَبَ اللهُ ـ عَزَّ وَجَلَّ ـ لَهُ مِائَةَ أَلْفِ حَسَنَةٍ، وَحَطَّ عَنْهُ مِائَةَ أَلْفِ سَيِّئَةٍ، وَرَفَعَلَهُ مِائَةَ أَلْفِ دَرَجَةٍ، وَكَأَنَّمَا أَعْتَقَ مِائَةَ أَلْفِ نَسَمَةٍ، وَحَشَرَهُ اللهُ ـ عَزَّ وَجَلَّ ـ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ثَلِجَ الْفُؤَادِ الشيخ الكليني، الوفاة:329،الکافی ج: 12 ص: 658، تحقيق: قسم احياء التراث مرکز بحوث دار الحديث، الناشر: دارالحديث قم تاريخ انتشار: 1387 کانال روضه های مکتوب @rozehayemaktoub
🔟 نگاه امام حسین به گریه کنندگان و استغفار حضرت برای ایشان: امام صادق علیه السلام فرمود: و نيز آن جناب (امام حسین علیه السلام) به گريه‏كننده‏گانش نظر فرموده و براى آنها طلب آمرزش نموده و از پدر بزرگوارش درخواست استغفار براى ايشان مى‏نمايد و خطاب به كسانى كه برايش گريه مى‏كنند كرده و مى‏فرمايد: اى كسى كه گريه مى‏كنى اگر بدانى چه خدا برايت آماده نموده مسلّما سرور و شادى تو بيشتر از حزن و اندوهت مى‏گردد و اين حتمى است كه حقتعالى تمام گناهان و لغزشهاى تو را بواسطه اين اشگى كه ريخته‏اى مى‏آمرزد. متن عربی حدیث: وأنّه لينظر إلى مَن يبكيه فيستغفر له ويسأل أباه الاستغفار له، ويقول: أيّها الباكي لَو عَلِمتَ ما أعدّ اللهُ لك لَفَرِحْتَ أكثر ممّا حَزِنْتَ، وإنّه ليستغفر له مِن كلِّ ذنبٍ وخطيئةٍ کانال روضه های مکتوب @rozehayemaktoub