eitaa logo
متن روضه اهل بیت (منبع متون کانال روضه های مکتوب)
6هزار دنبال‌کننده
46 عکس
46 ویدیو
97 فایل
فهرست های «روضه های مکتوب» به پیام های این کانال ارجاع داده می شود همچنین صوت روضه ها و ... راه ارتباط: @Yazahra1357 روضه های مکتوب: https://eitaa.com/rozehayemaktoub منبر: از شرح بی نهایت https://eitaa.com/azsharhebinahayat تبادل و تبلیغ نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰فرازی از مقتل امام سجاد (علیه السلام) به نقل عبدالله ابن منصور از امام صادق (علیه السلام) به ما رسیده است: (علیه السلام) به نقل از و ایشان به نقل از (علیه السلام) نقل می فرماید: «حسین خود از جا برخاست و بر شمشير تكيه داد و به آواز بلند فرياد كرد و فرمود شما را بخدا آيا مرا ميشناسيد؟ گفتند آرى، تو زاده رسول خدائى و سبط او، گفت شما را بخدا مى‌دانيد جدم رسول خداست؟ بخدا آرى، بخدا مى‌دانيد مادرم فاطمه دختر محمد است؟ بخدا آرى، شما را بخدا مى‌دانيد كه پدرم على بن ابى طالب است؟ گفتند بخدا آرى، مى‌دانيد جده‌ام خديجه دختر خويلد اول زن اين امت است؟ گفتند بخدا آرى گفت شما را بخدا مى‌دانيد سيد شهداء حمزه عموى پدر منست؟ گفتند بخدا آرى، مى‌دانيد جعفر طيار در بهشت عم منست؟ گفتند بخدا آرى، شما را بخدا مى‌دانيد اين شمشير رسول خداست بكمرم؟ گفتند بخدا آرى، شما را بخدا مى‌دانيد اين عمامه رسول خداست بر سر من؟ بخدا آرى، شما را بخدا مى‌دانيد على در مسلمانى پيش از همه است و در علم و حلم برتر از همه است و ولى هر مؤمن و مؤمنه است؟ گفتند بخدا آرى، فرمود پس براى چه خون مرا حلال دانيد و با آنكه پدرم فرداى قيامت بر سر حوض است و مردانى را از آن بر كنار سازد مانند شترانى كه از سر آب رانند و پرچم حمد روز قيامت به دست جد منست. گفتند همه اينها را مى‌دانيم و از تو دست بر نداريم تا از تشنگى بميرى. حسين كه آن روز پنجاه و هفت سال داشت دست بمحاسن خود گرفت و فرمود خشم خدا بر يهود آنگاه سخت شد كه گفتند عزيز پسر خداست و بر نصارى آنگاه سخت شد كه گفتند، مسيح پسر خداست و بر مجوس آنگاه كه آتش را بجاى خدا پرستيدند و سخت باشد خشم خدا بر مردمى كه پيغمبر خود را كشتند و سخت است خشم او بر اين جمعى كه قصد دارند پسر پيغمبر خود را می كشند.» کانال روضه های مکتوب : @rozehayemaktoub
🔰فرازی از مقتل امام سجاد (علیه السلام) به نقل عبدالله ابن منصور از امام صادق (علیه السلام) به ما رسیده است: (علیه السلام) به نقل از و ایشان به نقل از (علیه السلام) نقل می فرماید: «اسب حسين آمد و يال و كاكل خود را بخون او آغشته و مى‌دويد و شيهه ميكشيد. چون دختران حسين شيهه او را شنيدند بيرون دويدند و اسب بى‌صاحب ديدند و دانستند كه حسين كشته شده، ام كلثوم دختر حسين دست بر سر نهاد و شيون سرداد و ميگفت وا محمداه اين حسين است كه در بيابانست و عمامه و ردايش بغارت رفته است.» متن عربی: «وأقبل فرس الحسين (عليه السلام) حتى لطخ عرفه وناصيته بدم الحسين (عليه السلام)، وجعل يركض ويصهل، فسمع بنات النبي (صلى الله عليه وآله) صهيله، فخرجن فإذا الفرس بلا راكب، فعرفن أن حسينا (صلى الله عليه) قد قتل، وخرجت أم كلثوم بنت الحسين (عليه السلام) واضعة يدها على رأسها، تندب وتقول: وا محمداه، هذا الحسين بالعراء، قد سلب العمامة والرداء.» منبع: امالی شیخ صدوق و ترجمه آیت الله کمره ای تذکر: در این نقل ام کلثوم دختر امام حسین (علیه السلام) خوانده شده است که احتمالا اشتباه راوی بین «أخت» و «بنت» باشد. کانال روضه های مکتوب : @rozehayemaktoub
🔰مجلس دوم روضه شهادت امام صادق علیه السلام وقتِ ناله‌ست و آهِ طوفانی فرصتِ گریه‌های بارانی وقتِ تکرارِ چند جمله شده باز بر بیتِ وحی حمله شده خاطراتِ هجوم تازه شدند واردِ خانه بی اجازه شدند باز دیوار و در، سپس آتش ریخت بر هم کسی مناجاتش وای از اِزدحام، در کوچه شد قنوتِ امام، در کوچه قلبِ دین را دوباره افسردند رهبری را ز خانه می‌بُردند سَرورِ شیعه در اسارت شد سختْ دشمن پیِ جسارت شد شد دوباره امامِمان بی یار بی عبا، بی عمامه، بی دستار چند بار حمله کردند چند بار جسارت کردند یه بار اومدن در خانه را آتش زدند اهل و عیال حضرت فرار می کردند یه بار ابن ربیع میگه دیدن من از همه سنگدل ترم دستور داد گفت برو جعفر بن محمد در حالی بود او را از خانه بیرون بکش شبانه امام صادق مثل همیشه مشغول دعا و نماز شب ریختن در خانه امام در لباس خانگی بدون عمامه مشغول دعا و نماز بود نماز آقا تمام شد گفتم آقا دستور دارم شما رو ببرم فرمود اجازه بدید خودم را آماده کنم گفتم نه اجازه ندارم این نقل مقتله بحارالانوار مینویسه: «فاخرجته حافیا حاسرا» یعنی با سر و پای برهنه آقای من و شما فرزند زهرا و علی توی کوچه های مدینه آقا پیاده بودن اونا سواره این یک نقل از هجوم به خانه آقا است ابراهیم نامی هم نقل میکنه به من دستور دادن برو ولی به من دستور دادن جعفر بن محمد در کوچه ها کشان‌کشان بیار «لا تاتنی به الا مسحوبا» یعنی او را کشان کشان بیار میخواستن به آقا جسارت بشه آقا فرمود هر جور که به تو دستور دادن همون جور عمل کن میگه گوشه آستین آقا رو گرفتم «فأخذته بکمه» عرض کنیم آقا این تعجبی نداره شاید امام صادق با خودش زیر زبانش زمزمه میکرد یه روزی در همین کوچه ها پدرم امیرالمومنین رو کشان‌کشان بردم. اما عرض کنیم آقا جان اگر در خانه شما را آتش زدن یه روز هم در خانه مادرتون رو آتش زدن این روضه ها همه به برکت امام صادق علیه السلامه فرمود بر مادر ما خون گریه کنید هدایت الکبری این را نقل می کند که فرمود بر مادر ما خون گریه کنید برای مادر ما گریه معمولی کفاف نمیده روضه زهرا رو امام صادق علیه السلام خونده من یکی از آن روضه ها را نقل کنم که چرا باید خون گریه کنیم برای مادر سادات فرمود لا یوم کیوم السقیفة و هو اصل یوم العذاب همه مصیبت ها برمیگرده به اون روز یکی از آن مصیبت ها را عرض کنم امام صادق فرمود که گویا دارم نگاه می کنم تماشا می کنم که گوشواره مادرم را شکستن ... . ناله بزن بگو یا زهرا لایوم کیومک یا اباعبدالله امام صادق فرمود آیا برای حسین گریه می کنی راوی گفت آره آقا انقدر بر مصیبت جد شما گریه می کنم گاهی از غذا خوردن امتناع می کنم فرمود تو از اون کسایی هستی که وقت مرگ ملک الموت مثل مادر مهربان روح از بدنشون جدا می کنن در روایت دیگه به ابوبصیر فرمود یا ابابصیر «أما تحب أن تکون فیمن یسعد فاطمه» یعنی ابابصیر آیا نمی خواهی در ناله ما در ناله بر حسین به مادر ما کمک کنی؟ ناله بزن بگو یا حسین عرضه بداریم آقاجان مثل فردایی اصحاب جمع شدن پیکر شمارو با احترام در کنار پدران شما دفن کردن اما دلا بسوزه برای اون آقایی که «ملقی ثلاث بلا غسل و لا کفن» مگر به کربلا کفن به غیر بوریا نبود مگر حسین فاطمه عزیز مصطفی نبود عرض کنیم آقا جان شما سر به زمین گذاشتید اهل و عیالتون رو موسی بن جعفر سپردین دلا بسوزه برای اون آقایی که سر به خاک گذاشته بود یه وقت ببین به خیمه ها حمله کردند ... عرض آخرم این باشه این روضه را از زبان آقا امام صادق علیه السلام نقل کنم خودش فرمود اون لحظه که ذوالجناح خودش رو رسوند کنار خیمه ها شیخ صدوق نقل می کنه از امام صادق «وأقبل فرس الحسين (عليه السلام) حتى لطخ عرفه وناصيته بدم الحسين (عليه السلام)، وجعل يركض ويصهل، فسمع بنات النبي (صلى الله عليه وآله) صهيله» شروع کرد ذوالجناح ناله زدن دختران پیغمبر ناله ذوالجناح را شنیدن دیدن ذوالجناح بدون سوار آمده «فخرجن فإذا الفرس بلا راكب، فعرفن أن حسينا (صلى الله عليه) قد قتل» اینا همه نقل امام صادق علیه السلامه یه وقت دیدن ام کلثوم از خیمه بیرون دوید دست روی سر گذاشته «وخرجت أم كلثوم بنت الحسين (عليه السلام) واضعة يدها على رأسها، تندب وتقول: وا محمداه، هذا الحسين بالعراء، قد سلب العمامة والرداء.» یعنی یارسول الله کجایی ببینی به عمامه و عبای حسین هم رحم نکردن ... تربتت شفاست روضه ها دواست مأمن زمین خاک کربلاست درد لاعلاج من از تو دوری کردنه این حسین حسین که میگم دوای درد منه میگم برا یاری زهرا حسین حسین حسین یا مَن لَهُ الاَکرَمُ الاَسما حسین حسین حسین علیه السلام علیه السلام کانال روضه های مکتوب @rozehayemaktoub
🔰فرازی از مقتل امام سجاد (علیه السلام) به نقل عبدالله ابن منصور از امام صادق (علیه السلام) به ما رسیده است: (علیه السلام) به نقل از و ایشان به نقل از (علیه السلام) نقل می فرماید: «اسب حسين آمد و يال و كاكل خود را بخون او آغشته و مى‌دويد و شيهه ميكشيد. چون دختران حسين شيهه او را شنيدند بيرون دويدند و اسب بى‌صاحب ديدند و دانستند كه حسين كشته شده، ام كلثوم دختر حسين دست بر سر نهاد و شيون سرداد و ميگفت وا محمداه اين حسين است كه در بيابانست و عمامه و ردايش بغارت رفته است.» متن عربی: «وأقبل فرس الحسين (عليه السلام) حتى لطخ عرفه وناصيته بدم الحسين (عليه السلام)، وجعل يركض ويصهل، فسمع بنات النبي (صلى الله عليه وآله) صهيله، فخرجن فإذا الفرس بلا راكب، فعرفن أن حسينا (صلى الله عليه) قد قتل، وخرجت أم كلثوم بنت الحسين (عليه السلام) واضعة يدها على رأسها، تندب وتقول: وا محمداه، هذا الحسين بالعراء، قد سلب العمامة والرداء.» منبع: امالی شیخ صدوق و ترجمه آیت الله کمره ای تذکر: در این نقل ام کلثوم دختر امام حسین (علیه السلام) خوانده شده است که احتمالا اشتباه راوی بین «أخت» و «بنت» باشد. کانال روضه های مکتوب : @rozehayemaktoub
🔰فرازی از مقتل امام سجاد (علیه السلام) به نقل عبدالله ابن منصور از امام صادق (علیه السلام) به ما رسیده است: (علیه السلام) به نقل از و ایشان به نقل از (علیه السلام) نقل می فرماید: «حسین خود از جا برخاست و بر شمشير تكيه داد و به آواز بلند فرياد كرد و فرمود شما را بخدا آيا مرا ميشناسيد؟ گفتند آرى، تو زاده رسول خدائى و سبط او، گفت شما را بخدا مى‌دانيد جدم رسول خداست؟ بخدا آرى، بخدا مى‌دانيد مادرم فاطمه دختر محمد است؟ بخدا آرى، شما را بخدا مى‌دانيد كه پدرم على بن ابى طالب است؟ گفتند بخدا آرى، مى‌دانيد جده‌ام خديجه دختر خويلد اول زن اين امت است؟ گفتند بخدا آرى گفت شما را بخدا مى‌دانيد سيد شهداء حمزه عموى پدر منست؟ گفتند بخدا آرى، مى‌دانيد جعفر طيار در بهشت عم منست؟ گفتند بخدا آرى، شما را بخدا مى‌دانيد اين شمشير رسول خداست بكمرم؟ گفتند بخدا آرى، شما را بخدا مى‌دانيد اين عمامه رسول خداست بر سر من؟ بخدا آرى، شما را بخدا مى‌دانيد على در مسلمانى پيش از همه است و در علم و حلم برتر از همه است و ولى هر مؤمن و مؤمنه است؟ گفتند بخدا آرى، فرمود پس براى چه خون مرا حلال دانيد و با آنكه پدرم فرداى قيامت بر سر حوض است و مردانى را از آن بر كنار سازد مانند شترانى كه از سر آب رانند و پرچم حمد روز قيامت به دست جد منست. گفتند همه اينها را مى‌دانيم و از تو دست بر نداريم تا از تشنگى بميرى. حسين كه آن روز پنجاه و هفت سال داشت دست بمحاسن خود گرفت و فرمود خشم خدا بر يهود آنگاه سخت شد كه گفتند عزيز پسر خداست و بر نصارى آنگاه سخت شد كه گفتند، مسيح پسر خداست و بر مجوس آنگاه كه آتش را بجاى خدا پرستيدند و سخت باشد خشم خدا بر مردمى كه پيغمبر خود را كشتند و سخت است خشم او بر اين جمعى كه قصد دارند پسر پيغمبر خود را می كشند.» کانال روضه های مکتوب : @rozehayemaktoub