🔰فرازی از مقتل امام سجاد (علیه السلام) به نقل عبدالله ابن منصور از امام صادق (علیه السلام) به ما رسیده است:
#امام_صادق (علیه السلام) به نقل از #امام_باقر و ایشان به نقل از #امام_سجاد (علیه السلام) نقل می فرماید:
«حسین خود از جا برخاست و بر شمشير تكيه داد و به آواز بلند فرياد كرد و فرمود شما را بخدا آيا مرا ميشناسيد؟
گفتند آرى، تو زاده رسول خدائى و سبط او،
گفت شما را بخدا مىدانيد جدم رسول خداست؟
بخدا آرى،
بخدا مىدانيد مادرم فاطمه دختر محمد است؟ بخدا آرى،
شما را بخدا مىدانيد كه پدرم على بن ابى طالب است؟
گفتند بخدا آرى،
مىدانيد جدهام خديجه دختر خويلد اول زن اين امت است؟
گفتند بخدا آرى
گفت شما را بخدا مىدانيد سيد شهداء حمزه عموى پدر منست؟
گفتند بخدا آرى،
مىدانيد جعفر طيار در بهشت عم منست؟
گفتند بخدا آرى،
شما را بخدا مىدانيد اين شمشير رسول خداست بكمرم؟
گفتند بخدا آرى،
شما را بخدا مىدانيد اين عمامه رسول خداست بر سر من؟
بخدا آرى،
شما را بخدا مىدانيد على در مسلمانى پيش از همه است و در علم و حلم برتر از همه است و ولى هر مؤمن و مؤمنه است؟
گفتند بخدا آرى،
فرمود پس براى چه خون مرا حلال دانيد و با آنكه پدرم فرداى قيامت بر سر حوض است و مردانى را از آن بر كنار سازد مانند شترانى كه از سر آب رانند و پرچم حمد روز قيامت به دست جد منست.
گفتند همه اينها را مىدانيم و از تو دست بر نداريم تا از تشنگى بميرى.
حسين كه آن روز پنجاه و هفت سال داشت دست بمحاسن خود گرفت و فرمود خشم خدا بر يهود آنگاه سخت شد كه گفتند عزيز پسر خداست و بر نصارى آنگاه سخت شد كه گفتند، مسيح پسر خداست و بر مجوس آنگاه كه آتش را بجاى خدا پرستيدند و سخت باشد خشم خدا بر مردمى كه پيغمبر خود را كشتند و سخت است خشم او بر اين جمعى كه قصد دارند پسر پيغمبر خود را می كشند.»
کانال روضه های مکتوب :
@rozehayemaktoub
🔰فرازی از مقتل امام سجاد (علیه السلام) به نقل عبدالله ابن منصور از امام صادق (علیه السلام) به ما رسیده است:
#امام_صادق (علیه السلام) به نقل از #امام_باقر و ایشان به نقل از #امام_سجاد (علیه السلام) نقل می فرماید: «اسب حسين آمد و يال و كاكل خود را بخون او آغشته و مىدويد و شيهه ميكشيد.
چون دختران حسين شيهه او را شنيدند بيرون دويدند و اسب بىصاحب ديدند و دانستند كه حسين كشته شده، ام كلثوم دختر حسين دست بر سر نهاد و شيون سرداد و ميگفت وا محمداه اين حسين است كه در بيابانست و عمامه و ردايش بغارت رفته است.»
متن عربی: «وأقبل فرس الحسين (عليه السلام) حتى لطخ عرفه وناصيته بدم الحسين (عليه السلام)، وجعل يركض ويصهل، فسمع بنات النبي (صلى الله عليه وآله) صهيله، فخرجن فإذا الفرس بلا راكب، فعرفن أن حسينا (صلى الله عليه) قد قتل، وخرجت أم كلثوم بنت الحسين (عليه السلام) واضعة يدها على رأسها، تندب وتقول: وا محمداه، هذا الحسين بالعراء، قد سلب العمامة والرداء.»
منبع: امالی شیخ صدوق و ترجمه آیت الله کمره ای
تذکر: در این نقل ام کلثوم دختر امام حسین (علیه السلام) خوانده شده است که احتمالا اشتباه راوی بین «أخت» و «بنت» باشد.
کانال روضه های مکتوب :
@rozehayemaktoub
هدایت شده از متن روضه اهل بیت (منبع متون کانال روضه های مکتوب)
🔰فرازی از مقتل امام سجاد (علیه السلام) به نقل عبدالله ابن منصور از امام صادق (علیه السلام) به ما رسیده است:
#امام_صادق (علیه السلام) به نقل از #امام_باقر و ایشان به نقل از #امام_سجاد (علیه السلام) نقل می فرماید: «اسب حسين آمد و يال و كاكل خود را بخون او آغشته و مىدويد و شيهه ميكشيد.
چون دختران حسين شيهه او را شنيدند بيرون دويدند و اسب بىصاحب ديدند و دانستند كه حسين كشته شده، ام كلثوم دختر حسين دست بر سر نهاد و شيون سرداد و ميگفت وا محمداه اين حسين است كه در بيابانست و عمامه و ردايش بغارت رفته است.»
متن عربی: «وأقبل فرس الحسين (عليه السلام) حتى لطخ عرفه وناصيته بدم الحسين (عليه السلام)، وجعل يركض ويصهل، فسمع بنات النبي (صلى الله عليه وآله) صهيله، فخرجن فإذا الفرس بلا راكب، فعرفن أن حسينا (صلى الله عليه) قد قتل، وخرجت أم كلثوم بنت الحسين (عليه السلام) واضعة يدها على رأسها، تندب وتقول: وا محمداه، هذا الحسين بالعراء، قد سلب العمامة والرداء.»
منبع: امالی شیخ صدوق و ترجمه آیت الله کمره ای
تذکر: در این نقل ام کلثوم دختر امام حسین (علیه السلام) خوانده شده است که احتمالا اشتباه راوی بین «أخت» و «بنت» باشد.
کانال روضه های مکتوب :
@rozehayemaktoub
هدایت شده از متن روضه اهل بیت (منبع متون کانال روضه های مکتوب)
🔰فرازی از مقتل امام سجاد (علیه السلام) به نقل عبدالله ابن منصور از امام صادق (علیه السلام) به ما رسیده است:
#امام_صادق (علیه السلام) به نقل از #امام_باقر و ایشان به نقل از #امام_سجاد (علیه السلام) نقل می فرماید:
«حسین خود از جا برخاست و بر شمشير تكيه داد و به آواز بلند فرياد كرد و فرمود شما را بخدا آيا مرا ميشناسيد؟
گفتند آرى، تو زاده رسول خدائى و سبط او،
گفت شما را بخدا مىدانيد جدم رسول خداست؟
بخدا آرى،
بخدا مىدانيد مادرم فاطمه دختر محمد است؟ بخدا آرى،
شما را بخدا مىدانيد كه پدرم على بن ابى طالب است؟
گفتند بخدا آرى،
مىدانيد جدهام خديجه دختر خويلد اول زن اين امت است؟
گفتند بخدا آرى
گفت شما را بخدا مىدانيد سيد شهداء حمزه عموى پدر منست؟
گفتند بخدا آرى،
مىدانيد جعفر طيار در بهشت عم منست؟
گفتند بخدا آرى،
شما را بخدا مىدانيد اين شمشير رسول خداست بكمرم؟
گفتند بخدا آرى،
شما را بخدا مىدانيد اين عمامه رسول خداست بر سر من؟
بخدا آرى،
شما را بخدا مىدانيد على در مسلمانى پيش از همه است و در علم و حلم برتر از همه است و ولى هر مؤمن و مؤمنه است؟
گفتند بخدا آرى،
فرمود پس براى چه خون مرا حلال دانيد و با آنكه پدرم فرداى قيامت بر سر حوض است و مردانى را از آن بر كنار سازد مانند شترانى كه از سر آب رانند و پرچم حمد روز قيامت به دست جد منست.
گفتند همه اينها را مىدانيم و از تو دست بر نداريم تا از تشنگى بميرى.
حسين كه آن روز پنجاه و هفت سال داشت دست بمحاسن خود گرفت و فرمود خشم خدا بر يهود آنگاه سخت شد كه گفتند عزيز پسر خداست و بر نصارى آنگاه سخت شد كه گفتند، مسيح پسر خداست و بر مجوس آنگاه كه آتش را بجاى خدا پرستيدند و سخت باشد خشم خدا بر مردمى كه پيغمبر خود را كشتند و سخت است خشم او بر اين جمعى كه قصد دارند پسر پيغمبر خود را می كشند.»
کانال روضه های مکتوب :
@rozehayemaktoub