🔰متن روضه حضرت زهرا مجلس چهارم:
#اعتراض به گریه های حضرت زهرا
#عبادت حضرت زهرا
#اجر رسالت
#اشتملت شملة الجنین
#نفرین حضرت زهرا در مسجد پیامبر
#گریز ناله های زینب کبری
السَّلَامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الصِّدِّيقَةُ الشَّهِيدَةُ السَّلَامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الرَّضِيَّةُ الْمَرْضِيَّةُ السَّلَامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْفَاضِلَةُ الزَّكِيَّةُ السَّلَامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْحَوْرَاءُ الْإِنْسِيَّة
ِ أَشْهَدُ أَنَّكِ مَضَيْتِ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّكِ وَ أَنَّ مَنْ سَرَّكِ فَقَدْ سَرَّ رَسُولَ اللَّهِ ص وَ مَنْ جَفَاكِ فَقَدْ جَفَا رَسُولَ اللَّهِ ص وَ مَنْ آذَاكِ فَقَدْ آذَى رَسُولَ اللَّهِ ص وَ مَنْ وَصَلَكِ فَقَدْ وَصَلَ رَسُولَ اللَّهِ ص وَ مَنْ قَطَعَكِ فَقَدْ قَطَعَ رَسُولَ اللَّهِ ص لِأَنَّكِ بَضْعَةٌ مِنْهُ وَ رُوحُهُ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْه
وقتی مرا در روضه دعوت میکند زهرا
یعنی کریمانه کرامت میکند زهرا
بیش از پدرمادر محبت میکند زهرا
از نان شب خرج رعیت میکند زهرا
فرمود: و یطعمون الطعام مسکین و یتیم و اسیرا
هرکس مقیم خانه اش شد اهل ایمان شد
مقداد شد میثم شد و عمار و سلمان شد
نه فقط مقداد و عمار و سلمان!
از برکتش حتی یهودی هم مسلمان شد
لباس زهرا رفت تو خونه اون یهودی دیدن از لباس زهرا نور بلند شده همشون مسلمان شدند
از برکت ش حتی یهودی هم مسلمان شد
چادر نمازش هم هدایت میکند زهرا
توحید دارد میچکد از سقف ایوانش
اعجاز بیرون میزند از مطبخ نانش
زهرا که جای خود بگویم از کنیزانش ...
فضهش پیمبرگونه صحبت میکند زهرا
چیزی نمیخواهد در این دنیا برای خود
اومدن اعتراض کردن گفتن علی به فاطمه بگو یا شب گریه کن یا روز
کاش اینطور میگفتند گفتن علی به فاطمه بگویی لقد آذیتنا بکثرة بکائک
ما رو داری اذیت می کنی امیرالمومنین اومد خونه زهرا مشغول گریه و ناله است اما نوشتن تا دید علی اومده سکوت کرد امیرالمومنین پیام رو رساند اما زهرا فرمود یا ابالحسن ما اقل مکثی بینهم یعنی به تعبیر من گویا بفرماید علی به مردم بگو زیاد اذیتتون نمیکنم عمر من کوتاهه
چیزی نمی خواهد از این دنیا برای خود
فیضی دهد همسایه را با ربنای خود
پهلویش آزرده ست اما با خدای خود
هرشب سر سجاده خلوت میکند زهرا
کانت تقوم حتی تتورم قدماها
قربون عبادتت بی بی جان !
طوری در نماز نور افشانی می کرد فرموده اند خدای متعال ندا میدهد یا ملائکتی انظروا الی أمتی فاطمه
ملائکه من ببینید چگونه فاطمه چگونه عبادت می کند
کیف ترتعد فرائصها من خیفتی
یک عمر در کنج دلش یاد علی دارد
تصمیم بر یاری و امداد علی دارد
لحظه به لحظه بر لبش ناد علی دارد
با ذکر مولایش عبادت میکند زهرا
اما چه خبر شد ؟
چطور اجر رسالت پیامبر را دادند؟
روزهای آخر پیغمبر اومد تو مسجد فرمود: ای مردم اگه یه کارگر براتون کار کرد اجرش رو بدید
فهمیدن پیغمبر غرضی داره گفتن یا رسول الله منظور شما چیه؟
پیغمبر فرمود به تعبیر من من این همه برای شما زحمت کشیدم اجر من و مزد من محبت این بچه هامه
یا رسول الله نبودی ببینی چطور اجر رسالت شما را پرداخت کردند
از هرم آتش صورت پروانه میسوزد
در پیش چشم کودکان کاشانه میسوزد
چون شمع ذره ذره مرد خانه میسوزد
اما صبوری در مصیبت میکند زهرا
🔸ادامه در پیام بعدی👇
کانال روضه های مکتوب:
@rozehayemaktoub
🔸ادامه روضه حضرت زهرا مجلس چهارم:
پا را که داخل میگذارد از در مسجد
از ترس میلرزد به خود سرتاسر مسجد
محو کلام آتشین اش منبر مسجد
با خطبه ای غرا قیامت میکند زهرا
مسجد رو به هم ریخت اما برگشت خونه دید امیرالمومنین کنج خونه نشسته
عرضه داشت یا ابالحسن اشتملت شملة الجنین
علی کنج خونه نشستی از خودت دفاع نمی کنی؟
بعد فرمود علی جان لیتنی مت قبل هنیئتی یعنی علی جان ای کاش میمردم و این روز رو نمیدیدم کاری از دستم بر نمیاد
یه بار اینجا آمد مسجد یه بارم اون لحظه ای که گویا بین کوچه به هوش آمد که علی را بردند مسجد
وارد مسجد شد گفت مردم اگه علی رها نکنید
دوتا تعبیر گفته شده یه تعبیر نقل کردند که فرمود مردم اگه علی رو رها کنید مو پریشان می کنم
به تعبیر دیگر نقل کردند گریبانم رو چاک می کنم نفرینتون میکنم
سلمان میگه دیدیم پایه های مسجد از را کنده شده عذاب الهی آماده شده خبر آورد از امیرالمومنین بی جان برگرد فرمود سلمان مگر نمی بینی یریدون قتل علی
سلمان ما علی علی من صبر
یعنی سلمان پهلوم شکستن صبر کردن محسن و کشتن صبر کردم اما دیگه جون علی تحمل ندارم پیغام آورد بی جان علی دستور داده آقا دستور داده همینجا بود همه حرفا رو کنار گذاشت فرمود حالا که علی میگه صبر می کنم
اذا اصبر و اسمع و اطیع
عرضه بداریم بی بی جان
یه شمشیر بالای سر علی نتونستی تحمل کنی دلها بسوزه برا اون خواهری که اومد بالای بلندی همینجا بی بی یه تعبیری دارد در خطبه فدکیه آدمو یاد گودی قتلگاه میندازه فرمود ایها المسلمون أ أغلب علی ارثیه؟!!
یعنی آی مسلمونا! آیا شاهدین دارن ارث منو میخورن؟
همین تعبیر روز این بالای گودی قتلگاه فرمود صدا زد: «اما فیکم مسلم» هرچه صدا زد کسی جواب زینب نداد اینجا یه تعبیری داره فرمود لیت السماء أطبقت علی الارض
حسینم ای کاش آسمان به زمین می آمد
هرچه صدا زد کسی جواب زینب نداد
پس با زبان پرگل آن وضعی بتول
رو کرد بر مدینه که یا ایها الرسول
این کشته فتاده به هامون حسین توست
این صید دست و پا زده در خون حسین توست.
ریان بن شبیب جد ما رو غریب گیر آوردن
ریان بن شبیب آبو واسه حبیب دیر آوردن
تو شیب گودال زمین گیر شد حسین پیر شد
🔸برای دیدن پاورقی و ارجاعات مفصل این متن به فایل پی دی اف کانال روضه های مکتوب مراجعه شود.
کانال روضه های مکتوب:
@rozehayemaktoub
حاجآقا نصراللهی روضه و مرثیه ۱۹ آذر۱۴۰۱.m4a
4.96M
4. مجلس چهارم فاطمیه.pdf
190.5K
مجلس چهارم روضه حضرت زهرا
مجلس پنجم روضه حضرت زهرا
#گریه های حضرت زهرا
#وعده دیدار فاطمه زهرا با پیامبر
#گریز حضرت رقیه
السَّلَامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الصِّدِّيقَةُ الشَّهِيدَةُ السَّلَامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الرَّضِيَّةُ الْمَرْضِيَّةُ السَّلَامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْفَاضِلَةُ الزَّكِيَّةُ السَّلَامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْحَوْرَاءُ الْإِنْسِيَّة
ِ أَشْهَدُ أَنَّكِ مَضَيْتِ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّكِ وَ أَنَّ مَنْ سَرَّكِ فَقَدْ سَرَّ رَسُولَ اللَّهِ ص وَ مَنْ جَفَاكِ فَقَدْ جَفَا رَسُولَ اللَّهِ ص وَ مَنْ آذَاكِ فَقَدْ آذَى رَسُولَ اللَّهِ ص وَ مَنْ وَصَلَكِ فَقَدْ وَصَلَ رَسُولَ اللَّهِ ص وَ مَنْ قَطَعَكِ فَقَدْ قَطَعَ رَسُولَ اللَّهِ ص لِأَنَّكِ بَضْعَةٌ مِنْهُ وَ رُوحُهُ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْه
از سینه باز آه شرر بار می کشی
شبنم چرا به صفحه گلزار می کشی
انقدر گریه می کرد برای بابا میگن چند روزی در خانه نشسته بود و گریه میکرد
اما یه روز دیدن بی بی دیگه طاقت نمیاره از خونه بیرون زد
اما با چه حالی؟
گفتن «تعثر فی اذیالها» یعنی حال حضرت یه طوری بود گفتن پا روی لباس می گذاشت و حرکت می کرد
«و هی لا تبصر شیئا لتواتر دمعتها»
دیگه چیزی را نمی دید انقدر که اشک می ریخت جلو راهش رو نمیدید
رفت کنار قبر پیغمبر تا نگاهی به حجره خالی پیامبر کرد دیدن فاطمه ناله ای زد و از هوش رفت
زهرا جان
دستاس و نان و شانه به گیسوی کودکان
با همین دست مجروحت
بهر چه کار ازتن بیمار میکشی
اما آنچه که بیشتر دل شیعه رو می سوزونه این شبها
از گریه نیز چشم تو را منع کرده اند
از مردم مدینه چه آزار می کشی؟
آخه اومدن خیلی بی ادبانه صدا زدن : «لقد آذیتنا بکثرة بکائک»
یعنی زهرا با گریه هات داری ما رو اذیت می کنی
امیرالمومنین پیغام را برای زهرای مرضیه برد
زهرا جواب داد علی جان بهشون بگو ما اقل مکثی بینهم
یعنی دیگه مدت زیادی بین شما نمی مانم
اما زهرا جان!
هر کسی ... نه فقط علی هرکسی این حال تو رو ببینه یه سوالی براش پیش میاد
آخه باباش در ۶۳ سالگی دست به دیوار می گرفت راه میرفت
زهرا جان باید بپرسم از در خانه چگونه شد
ره می روی و دست به دیوار میکشی
آه
جوانی را تماشا کن که وقت راه رفتن هم
همان دستی که بشکسته است بر دیوار میگیرم
در آن روزی که دیوان عدالت میشود برپا
گریبان عدو را در بر دادار میگیرم
اگر خواهند آنجا شاهدی از من
به جز محسن شاهد از در و دیوار میگیرم
لحظات آخر بابا خودش رو رسوند کنار بستر پیغمبر
یه نگاهی کرد به بابا که تو بستر بیماری افتاده
صدا زد بابا «نفسی لنفسیک الفداء»
بابا جونم به فدات که اینجور تو بستر بیماری افتادی
بعد صدا زد بابا میدونم لحظه های آخر عمر شماست
ساعتی بعد دیگه ازت جدا میشم کجا دیگه تو رو ببینم
صدا زد دخترم عند الحساب
هر جا منو ندیدی اون وقتی که دارن به حساب اعمال مردم رسیدگی می کنن اونجا منو میبینی
عرضه داشتم بابا اگه اونجا شما رو ندیدم کجا ببینم فرمود دخترم در هنگام شفاعت امت تو رو میبینم.
این قدر نگران بود بابا رونبینه عرضه داشت : اگه اونجا هم نتونستم چه کنم؟
پیغمبر فرمود: دخترم «عند الصراط»
اون لحظه که مردم میخوان از پل صراط عبور کنند میام و منو میبینی
اما چی می خوام از کنم می خوام عرض کنم لایوم کیومک یا ابا اعبد الله
می خوام یه زبان حالی عرض کنم شاید اون لحظه ای که ابی عبدالله می خواد با دخترش خداحافظی کنه
زبان حال رقیه اینه
صدا بزنه بابا الان که داری میری به میدان من دیگه تو رو کجا میتونم ببینم؟
صدا بزنه دخترم روز یازدهم محرم بیا کنار گودی قتلگاه
بابا اگه اونجا ندیدمت چه کنم دخترم روز دوازدهم بیا دروازه کوفه اونجا منو میبینی
بابا اگه اونجا ندیدم چیکار کنم دخترم بیا مجلس یزید اون لحظه ای که سرم رو میزارن رو تشت طلا
اما اگه منو ندیدی دیگه خودم میام خرابه شام ...
عمه بیا گمشده پیدا شده واویلا کنج خرابه شب یلداشده واویلا
بگیم فاطمه جان چقدر این شبا ملائکه خدا ومدن به شما تسلیت می گفتند جبرئیل میومد
اما کسی بود به دخترای حسین تسلیت بگه نه به خدا
فقط یه عده بودن که تا میشنیدن این بچه ها دارن بابا رو صدا می زنند با تازیانه میومدن این بچهها رو میزدن
اما تنها کسی که اومد رقیه رو آرام کنه خود ابی عبدالله بود
بمیرم تا یه نگاهی به سر بابا کرد گفت بابا یه سوالی دارم
پدر فدای سر نورانیت
سنگ جفا که زد به پیشانیت
أبه من ذا الذی خضبک بدمائک
خدایا فرج امام زمان برسان
رهبر معظم انقلاب در پناه امام زمان محافظت بفرما
شر دشمنان اسلام به ویژه امریکا و اسرائیل به خودشان برگردان
کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
روضه گریه های حضرت زهرا 1401.10.2.m4a
10.77M
صوت مجلس پنجم روضه حضرت زهرا
مجلس ششم روضه حضرت زهرا (سلام الله علیها) :
#فضائل
#حجاب
#خون گریه کردن برای حضرت زهرا
#گوشواره
#روضه اذان بلال
#گریز مجلس یزید
آورده ای با خود سلامی از خدا را
بر صفحه ی سبز قدَر نور قضا را
نور تو پیش از خلق آدم روشنی داشت
خلقکم الله انوارا فجعلکم بعرشه محدقین
تو آبرو دادی تمام انبیا را
سجاده ی تو آسمانی از اجابت
در دست خود داری کلید ربنا را
تسبیح و تقدیس است و تهلیل است و تحمید
آن چه روایت می کند شان شما را
سعی کرده شاعر روایات رو به شعر در بیاره
لبخند تو نور درخشان بهشت است
در روایت فرمودن هر وقت بی بی در بهشت لبخند می زنه بهشت روشن میشه
اهل بیت سوال می کنن خدایا این نور از کجاست؟
فضیلت بی بی روشن میشه
خورشید هم دارد به دل شوق لقا را
از این جهت نام تو را زهرا نهادند
نور تو روشن کرد چشم مرتضی را
فرمودن سه بار در روز نور افشانی می کرد برای علی
اما دیگه چند روزه چراغ خونه علی خاموش شده خونه علی سوت و کور شده
سیّدتی ، صدیقه ، ای زهرای اطهر
ای طاهره ، یا فاطمه دریاب ما را
ای آیه ی تطهیر ، ای دریای عصمت
با نام تو تفسیر کردند انّما را
ای لیله ی قدر نبی ، آیات کوثر
هستی شفیعه امت غرق خطا را
در فکر مسکین و یتیم و هر اسیری ست
نه فقط فکر خوبان باشه فکر ما هم هست مایی که اومدیم تو مجلسش به باد او جمع شدیم
در فکر مسکین و یتیم و هر اسیری ست
اول مهیّا می کند نان گدا را
یا فاطمه گفتیم و درمان آمد از راه
نامش مهیا کرد اسباب شفا را
مقدمه روضه مون همین بیت باشه:
رو می گرفت از کور ، حتی پیش بابا
شرمنده ی خود کرده او حُجب و حیا را (2)
نا بینا وارد خونه شد رسول خدا دید زهرا حجاب گرفته
دخترم این مرد نابینا است
فرمود پدر جان من که او را می بینم
اینطور حجاب و عفاف در فرهنگ زهرا است
اما عرض کنیم یا رسول الله نبودی تماشا کنی کوچه بنی هاشم رو ...
مگه شب ازدواج نفرمودی زهرا جان کارهای خانه با تو کارهای بیرون خانه با علی
یا رسول الله کجا بودی ببینی کار غربت علی به جایی رسید
علی گوشه خونه نشسته ...
یه وقت دیدن زهرا اومده پشت در ...
این شب ها کنار قبر زهرا
شاید اول بچه ها رو می خوابونه بعد میاد کنار قبر زهرا
مرحوم آیة الله مرعشی نجفی این چند بیت را نقل کرده از امیر المومنین
ما لی مررت علی القبور مسلما قبر الحبیب فلم یرد جوابی
زهرا جان اگه مردم جوابمو نمی دن اصلا عجیب نیست چطور شده تو هم جواب علی رو نمی دی
من علی مظلوم و خانه نشینم
آمده ام از قبرت لاله بچینم
خودم دیدم که آتش شعله ور بود
خودم دیدم که زهرا پشت در بود
خودم دیدم که دستی وحشیانه
بزد بر همسر من تازیانه
این جمله خیلی عجیبه
جمله آقا امام صادق علیه السلام عرض کنم و روضه مون همین باشه
فرمود اگر بگم برای زهرا فقط گریه کنید کمه
ما فی الدموع من ثواب
و لکنا ان بکینا الدماء رجونا أن ثاب به
برای مصیبت زهرا باید خون گریه کنه
کدوم مصیبت؟
شاید یکی از اون مصیبت ها این باشه
خود امام صادق فرمود:
کأنّ دارم تماشا می کنم
کأنی انظر الی قرط فی اذنها حین نفقت
گویا دارم تماشا می کنم گوشواره مادرمو شکستن
ناله بزن یا زهرا
ادامه مجلس ششم:
#روضه بلال
#گریز مجلس یزید
گفتن بلال حبشی دیگه بعد پیامبر اذان نمی گفت می گفت بعد پیغمبر برای کسی دیگه اذون نمی گم
یه وقت بی بی به یاد زمان حضور رسول خدا افتاد فرمود دوست دارم یه بار دیگه صدای موذن بابام رو بشنوم
خبر به بلال رسید
بلال دید دستور فاطمه است
روضه بلال خیلی روضه جانسوزیه همین روضه مقدمه روضه کربلامون باشه
شروع کرد به اذان گفتن
تا صدای بلال به الله اکبر بلند شد صدای ناله زهرا بلند شد
یادش به خیر نماز همراه شما
یادش به خیر همهمه فرشته ها
یادش به خیر شوق ملاقات خدا یادش به خیر
یادش به خیر سایه پر مهر شما
یادش به خیر فضیلت اهل کسا
یادش به خیر اون خونه پر از صفا یادش به خیر
تو کوچه ها غوغا شده ببین علی تنها شده این غصه زهرا شده
حالا ببین یتیمای غمگینمو
حالا ببین سردردای سنگینمو
حالا ببین جراحتای سینمو بابا ببین
زهرای تو از زندگی بیزار شد
وقتش رسید نوبتی دیدار شد
هر چی که شد بین در و دیوار شد
تا بلال صدا بلند کرد اشهد أن محمدا رسول الله
به نام پیغمبر که رسید نوشتن «شهقت فاطمة و سقطت لوجها و غشی علیها» (1) دیدن زهرا غش کرد
سراسیمه خودشون رو رسوندن به بلال گفتن بلال دیگه ادامه نده فاطمه دیگه طاقت نداره
عرضمون همینجا باشه
بگیم بی بی جان
صدای موذن بابا رو تحمل نکردی
دلها بسوزه برای اون خواهری که ببینه سر برادر روی تشت طلا
مجلس مجلس گناه مجلس شراب
دستی به جام شراب و دستی به جوب خیزران
اما ببینه یه وقت سر برادر شروع کنه به تلاوت قرآن
صدا میزنه و سیعلم الذین ظلموا أی منقلب ینقلبون
از یه طرف دیدن زینب دیگه طاقت نیاورد دست به گریبان برد گریبان چاک کرد
اما فرمودن «و لا یزید الظالمین الا خسارا» چی شد؟
به جای اینکه از این قاری قرآن تجلیل کنن
دیدن طوری به چوب خیزران به لب و دندان ابا عبدالله
پاورقی:
1 ) بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج43 ؛ ص157 من لا يحضره الفقيه: رُوِيَ أَنَّهُ لَمَّا قُبِضَ النَّبِيُّ ص امْتَنَعَ بِلَالٌ مِنَ الْأَذَانِ قَالَ لَا أُؤَذِّنُ لِأَحَدٍ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ إِنَّ فَاطِمَةَ ع قَالَتْ ذَاتَ يَوْمٍ إِنِّي أَشْتَهِي أَنْ أَسْمَعَ صَوْتَ مُؤَذِّنِ أَبِي ع بِالْأَذَانِ فَبَلَغَ ذَلِكَ بِلَالًا فَأَخَذَ فِي الْأَذَانِ فَلَمَّا قَالَ اللَّهُ أَكْبَرُ اللَّهُ أَكْبَرُ ذَكَرَتْ أَبَاهَا وَ أَيَّامَهُ فَلَمْ تَتَمَالَكْ مِنَ الْبُكَاءِ فَلَمَّا بَلَغَ إِلَى قَوْلِهِ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ شَهَقَتْ فَاطِمَةُ ع وَ سَقَطَتْ لِوَجْهِهَا وَ غُشِيَ عَلَيْهَا فَقَالَ النَّاسُ لِبِلَالٍ أَمْسِكْ يَا بِلَالُ فَقَدْ فَارَقَتِ ابْنَةُ رَسُولِ اللَّهِ ص الدُّنْيَا وَ ظَنُّوا أَنَّهَا قَدْ مَاتَتْ فَقَطَعَ أَذَانَهُ وَ لَمْ يُتِمَّهُ فَأَفَاقَتْ فَاطِمَةُ ع وَ سَأَلَتْهُ أَنْ يُتِمَّ الْأَذَانَ فَلَمْ يَفْعَلْ وَ قَالَ لَهَا يَا سَيِّدَةَ النِّسْوَانِ إِنِّي أَخْشَى عَلَيْكِ مِمَّا تُنْزِلِينَهُ بِنَفْسِكِ إِذَا سَمِعْتِ صَوْتِي بِالْأَذَانِ فَأَعْفَتْهُ عَنْ ذَلِكَ.
2 ) ادامه شعر:
فرمود امام عسکری - ما حجت الله- از فاطمه داریم نور هر دعا را
جَدّه ی ما شد حجتُ الله ِ علینا او حجّت حق شد تمام اولیا را
ذکر ملائک ذکر تسبیحات زهراست اینگونه می گیرند سرمشق بقا را
زهرا دلیل خلق نور پنج تن بود در زیر بال خود گرفت اهل کساء را
یاس علی ، ریحانه ی باغ پیمبر عطر نجیبش باز پر کرده فضا را
او میوه ی قلب رسالت بود ، امّا در کوچه آزردند قلب مصطفی را
اهل سقیفه بیعت خود را شکستند بیت العزا کردند آن بیت الولا را
اجر رسالت را ادا کردند با میخ بستند دست ساقی مشکل گشا را
می دید چشمان حسن در آن شلوغی بر چادر مادر هُجوم ردّ پا را
حرفی نمی زد از قضیّه ، لام تا کام او در خودش می ریخت داغ کوچه ها را
می گفت حیدر ، تازه فهمیدم عزیزم با دردهایت می کنی هر شب مُدارا
این فتنه های کوچه تا گودال رفتند بُردند مقتل ، خامس آل عبا را
شاعر #اسماعیل_شبرنگ
خدایا فرج امام زمان برسان
رهبر معظم انقلاب در پناه امام زمان محافظت بفرما
شر دشمنان اسلام به ویژه امریکا و اسرائیل به خودشان برگردان
کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
روضه شب چهارم فاطمیه اول 1401.09.18.m4a
3.64M
صوت مجلس ششم حضرت زهرا
6. مجلس ششم روضه حضرت زهرا.pdf
221.7K
مجلس ششم روضه حضرت زهرا
مجلس هفتم: (به صورت محتوایی)
#رکن علی
#خون گریه کردن برای حضرت زهرا
#کاشف الکرب
#گریز حضرت عباس
شروع روضه:
حَدَّثَنَا الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ ع قَالَ قَالَ جَابِرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع قَبْلَ مَوْتِهِ بِثَلَاثٍ سَلَامُ اللَّهِ عَلَيْكَ يَا أَبَا الرَّيْحَانَتَيْنِ أُوصِيكَ بِرَيْحَانَتَيَّ مِنَ الدُّنْيَا فَعَنْ قَلِيلٍ يَنْهَدُّ رُكْنَاكَ وَ اللَّهُ خَلِيفَتِي عَلَيْكَ فَلَمَّا قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ ص قَالَ عَلِيٌّ ع هَذَا أَحَدُ رُكْنَيَّ الَّذِي قَالَ لِي رَسُولُ اللَّهِ ص فَلَمَّا مَاتَتْ فَاطِمَةُ ع قَالَ عَلِيٌّ ع هَذَا الرُّكْنُ الثَّانِي الَّذِي قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص.
شیخ صدوق به اسناد خویش از امام صادق (علیه السلام) به نقل از امام باقر (علیه السلام) از جابر ابن عبدالله انصاری نقل می کند: «رسول خدا سه روز قبل از وفات خویش خطاب به امیر مومنان (علیه السلام) فرمودند: سلام خدا بر تو ای پدر دو ریحانه تو را به دو ریحانه خود از دنیا سفارش می کنم که به زودی دو رکن و پایه زندگی تو فرو می ریزد. و خداوند جانشین من برای تو خواهد بود. جابر می گوید: هنگامی که رسول خدا از دنیا رفت علی (علیه السلام) فرمود: این یکی از دو رکنی بود که رسول خدا فرموده بودند و هنگامی که فاطمه زهرا (سلام الله علیها) از دنیا رفت، امیر مومنان فرمود: این رکن دوم [از وجود من] بود که رسول خدا خبر داده بود.
تفسیر جملات حدیث:
«فَعَنْ قَلِيلٍ يَنْهَدُّ رُكْنَاكَ»
مفهوم شناسی
واژه «رکن» به معنای پهلو و جانب هر چیز است که به آن تکیه می کند لذا به «تکیه گاه» هر چیز رکن گفته می شود.
واژه «هدد» به معنای ویرانی است که در اثر سقوط چیز سنگینی باشد ، می توان گفت واژه معادل در فارسی با این واژه «فرو ریختن» است.
شهید مطهری درباره معنای واژه «رکن» در تفسیر عیارت «منهدة الرکن» که در توصیف فاطمه زهرا خواهد آمد می فرماید:« «رکن » یعنی پایه،مثل یک ساختمان که پایه هایی دارد و روی آن پایه ها ایستاده است.از نظر جسمانی،پا و ستون فقرات رکن انسان است،یعنی انسان که می ایستد روی این بنای استخوانی می ایستد.گاهی از نظر جسمی،این رکن خراب می شود،مثل کسی که ... ستون فقراتش درهم شکسته باشد.ولی گاهی انسان از نظر روحی آنچنان درهم کوبیده می شود که گویی آن پایه های روحی که روی آن ایستاده است خراب شده است.»
برداشت ها:
این تعبیر پیامبر اعظم نشان از این دارد که دو تکیه گاه در زندگی امیر المومنین پیامبر و فاطمه زهرا بوند که با از دست دادن این دو در مدت کوتاهی به یک معنا زندگی امیر المومنین از هم پاشید.
البته تکیه گاه بودن برای امیرالومنین از جانب پیامبر عجیب نیست اما درباره فاطمه زهرا لطافتی دارد که اگرچه قاعده بر این است که مرد تکیه گاه زن باشد اما فاطمه زهرا چنان از علی حمایت می کرد که تکیه گاه امیر مومنان در زندگی بود. چنان که حضرت فرمود:«هر گاه به چهره زهرا نگاه می کردم اندوه و غم از من برداشته می شد» همچنین آن حضرت با وجود اینکه فرزندانی مانند حسنین (علیهما السلام) و یارانی چون سلمان و ابوذر و مقداد داشتند در مرثیه زهرای مرضیه فرمودند:«جان من با ناله های خود زندانی است که ای کاش با این ناله ها جانم نیز بر می آمد. [زهرا جان!] پس از تو خیر در این زندگانی دنیا نیست و تنها از ترس این می گریم که نکند پس از تو زندگی من به درازا کشد.»
این مفهوم را اینگونه به زبان شعر بیان کرده اند: داغ پیمبر کمرم را شکست داغ تو رکن دگرم را شکست.
تعبیر «فروریختن ستون زندگی» در توصیف حال فاطمه زهرا بعد از پیامبر نیز آمده است که فرموده اند:«مُنْهَدَّةَ الرُّكْنِ» همچنین حضرت زهرا بعد از رحلت پیامبر فرمودند: «يَا أَبَتَاهْ بَقِيتُ وَالِهَةً وَحِيدَةً وَ حَيْرَانَةً فَرِيدَةً فَقَدِ انْخَمَدَ صَوْتِي وَ انْقَطَعَ ظَهْرِي وَ تَنَغَّصَ عَيْشِي وَ تَكَدَّرَ دَهْرِي» یعنی: پدر جان بعد از تو سرگردان و تنها و حیران مانده ام که صدای من خاموش شد و کمرم شکست و زندگی تلخ و روزگارم تیره شد.
امیرمومنان (علیه السلام) نیز به گونه ای از پیامبر حمایت می فرمود که در روایت آن حضرت «کاشف الکرب عن وجهه» خواند شده اند.
اوج روضه:
عن الصادق (علیه السلام): يَا مُفَضَّلُ لَوْ قُلْتُ عَيْناً بَكَتْ مَا فِي الدُّمُوعِ مِنْ ثَوَابٍ وَ إِنَّمَا نَرْجُو إِنْ بَكَيْنَا الدِّمَاءَ أَنْ ثَابَ بِهِ فَبَكَى الْمُفَضَّلُ طَوِيلًا.
از امام صادق (علیه السلام)روایت شده است که فرمود: ای مفضل اگر بگویم چشمی اشک بریزد باید گفت برای این مصیبت اشک ثوابی ندارد بلکه فقط امید داریم اگر خون گریه کنیم ثواب ببریم.
الهدایة الکبری می نویسد: امام صادق (علیه السلام) فرمود : در روز قیامت خدیجه کبری محسن را آغشته به خون خود وارد محشر می کند صدای گریه و ناله فاطمه بلند می شود و ناله دادخواهی جبریل نیز در محشر می پیچد: «که خدایا این مظلوم را یاری فرما» اینجاست که رسول خدا محسن را روی دست خود می گیرد. امام صادق به مفضل می فرماید :ای مفضل اگر بگویم چشمی اشک بریزد باید گفت برای این مصیبت اشک ثوابی ندارد بلکه فقط امید داریم اگر خون گریه کنیم ثواب ببریم. سپس فرمود مصیبت آتش زدن خانه زهرای مرضیه و قتل محسن از مصیبت کربلا بالاتر بود.
این همان مصیبتی است که در مجلسی در حضور معاویه و عمرو عاص و دیگران که هر کدام مشاجره ای با امام مجتبی (علیه السلام) داشتند حضرت در پاسخ به سخن مغیره فرمود: «مغیره تو همان هستی که آنقدرمادرم فاطمه را زدی که خون از بدن او جاری شد و بچه اش را از دست داد.»
«وَ اللَّهُ خَلِيفَتِي عَلَيْكَ»
و خداوند جانشین من برای تو خواهد بود.
خبر از دست دادن دو تکیه گاه برای علی (علیه السلام) این قدر سخت بود که پیامبر علی را دلداری می دهد که اگر من و زهرا یاور تو بودیم اندوهگین مباش که خداوند یاور تو خواهد بود.
«أُوصِيكَ بِرَيْحَانَتَيَّ مِنَ الدُّنْيَا فَعَنْ قَلِيلٍ يَنْهَدُّ رُكْنَاكَ»
نکته زیبا در این حدیث اینکه پیامبر (صلی الله علیه و آله) نیز مانند فاطمه زهرا در هنگام وفات توصیه به مراقبت از حسنین (علیهما السلام) داشتند. گویا رسول خدا می خواهد بفرماید علی جان تا کنون من و فاطمه نیز از این دو مراقبت می کردیم اما پس از این تو به تنهایی باید از آنان حفاظت کنی.
ارتباط بین این روضه با روضه قمر بنی هاشم:
زهرای مرضیه یزرگ حامی علی (علیه السلام) بود و به تعبیری «علمدار» امیرالمومنین بود و با استفاده از تعبیر روایت «فتنکشف عنی الهموم و الاحزان» می توان گفت: زهرا «کاشف الکرب عن وجه علی» بود تا جایی که بعد از از دست دادن زهرا کمر علی شکست. روز عاشورا نیز با اینکه بسیاری از یاران حضرت به شهادت رسیده بودند، سید الشهدا رفتن عباس را به مثابه از بین رفتن سپاه دانستند که فرمود: « وَ إِذَا مَضَيْتَ تَفَرَّقَ عَسْكَرِي» در حالی که در آن هنگام قبل از قمر بنی هاشم یاران و بنی هاشم شهید شده بودند. همچنین با دیدن بدن افتاده در کنار نهر علقمه ناله بر آورد: «الان انکسر ظهری و قلت حیلتی» و آثار شکستگی در چهره حسین نمایان شد.
نوشته اند وقتی لقمان از سفر برگشت و خبر وفات پدر را شنید فرمود اختیار امور خویش را به دست گرفتم اما وقتی خبر وفات برادر را به او داند فرمود کمرم شکست.
فایل پی دی اف این جلسه و جلسه هشتم در یک فایل خواهد آمد.
مجلس هشتم: (به صورت محتوایی)
#تنهایی علی
#اشعار امیرالمومنین در فراق حضرت زهرا
#حالات حضرت بعد از پیامبر
#معصبة الراس
#شباهت فاطمه زهرا و علی اکبر به پیامبر
# گریز حضرت علی اکبر
عن ابن الصباغ المالکی فی الفصول المهمة : روي أن علياً عليه السلام لما ماتت فاطمة وفرغ من جهازها ومن دفنها رجع إلى البيت فاستوحش فيه وجزع عليها جزعا شديدا ثم أنشأ يقول:
أَرى عِلَلَ الدُّنيا عَلَيَّ كَثيرةً و صاحِبُها حَتَّى المَماتِ عَليلٌ
لِكُلِّ اِجتِِماعٍ مِن خَليلَين فُرقَةٌ وَ كُلُّ الذي دون الفِراقِ قَلیلٌ
و إِنَّ افتِقادِي فاطِماً بعدَ أحمد دليلٌ على أَن لا يَدومَ خَليلٌ
و فی الدیوان المنسوب الی امیرالمومنین فی رثاء الزهراء (علیها السلام) ابیات، منها :
و إِنِّي لَمُشتاقٌ إِلى مَن اُحِبُّهُ فَهَل لي إلى مَن قَد هَوَيتُ سَبيلٌ
و كَيفَ هُناكَ العيشُ مِن بعد فَقدِهِم لَعمرُكَ شَيءٌ ما إِليهِ سَبيلٌ
از ابن صباغ مالکی در الفصول المهمه روایت شده است: هنگامی که امیرالمومنین از تجهیز و تدفین فاطمه فارغ شد و به خانه برگشت احساس غربت و تنهایی کرد و به شدت بی تابی کرد و سپس سرود:
گرفتاری های دنیا را بر خویش زیاد می بینم که همراه این مشکلات تا هنگام مرگ بیمار و گرفتار خواهد بود.
سرانجام دوستی برای دوستان فراق است و هر چه غیر از فراق کم [و قابل تحمل] است.
از دست دادن فاطمه بعد از احمد [رسول خدا] نشانگر این است که هیچ دوستی تا ابد برای انسان نمی ماند.
همچنین در دیوان منسوب به امیرالمومنین ابیاتی در رثاء زهرای مرضیه هست که از جمله آن چنین است:
به راستی که من مشتاق دیدار محبوب خویش هستم. آیا برای من راهی برای دیدار او هست؟
و چگونه بعد از فراق آنان زندگی [یا خوشی] باشد به جان تو قسم این چیزی است که هیچ راهی ندارد [هرگز امکان ندارد.]
برداشت ها:
«وَ كُلُّ الذي دون الفِراقِ قَلیلٌ»
در عالم محبت سخت ترین چیز فراق محبوب است چنان که امیرالمومنین در دعای کمیل خطاب به خدای متعال می فرماید: «صَبَرْتُ عَلَى عَذَابِكَ فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَلَى فِرَاقِك» خدایا گیرم بتوانم بر دوری تو صبر کنم اما چگونه فراق تو را تحمل کنم. در این مرثیه نیز حضرت می فرماید: هیچ کدام از مشکلات و سختی های مادی طول زندگی برایم سخت تر از فراق زهرای مرضیه نیست.
«و كَيفَ هُناكَ العيشُ مِن بعد فَقدِهِم»
حضرت در این جمله زندگی را بدون زهرا بی معنا می شمرد و این همان مضمونی است که بعد از دفن زهرای مرضیه در زمزمه امیرمومنان مشهود است. سید الشهدا که راوی این لحظات سخت پدر هستند می فرماید: امیرالمومنین پس از دفن زهرا رو به قبر مطهر پیامبر ایستاد و فرمود:«سلام بر تو یا رسول الله از طرف من و از طرف دخترت زهرا که امشب زائر و میهمان تو است که خداوند مقرر فرمود خیلی زود به تو ملحق شود یا رسول الله صبرم در مصیبت زهرا کم است [و طاقتم تمام شده است].»
اوج روضه:
وَ رُوِيَ أَنَّ فَاطِمَةَ ع لَا زَالَتْ بَعْدَ النَّبِيِّ مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ نَاحِلَةَ الْجِسْمِ مُنْهَدَّةَ الرُّكْنِ مِنَ الْمُصِيبَةِ بِمَوْتِ النَّبِيِّ ص وَ هِيَ مَهْمُومَةٌ مَغْمُومَةٌ مَحْزُونَةٌ مَكْرُوبَةٌ كَئِيبَةٌ حَزِينَةٌ بَاكِيَةُ الْعَيْنِ مُحْتَرِقَةُ الْقَلْبِ يُغْشَى عَلَيْهَا سَاعَةً بَعْدَ سَاعَةٍ فِي كُلِّ سَاعَة
و روایت شده است که بعد از رحلت رسول خدا پیوسته فاطمه سر خویش را بسته، با بدنی لاغر شده، با قامت خمیده از مصیبت پدر، اندوهناک و غم زده و ناراحت و گرفتار با دیده گریان و قلبی آتش گرفته که در هر ساعتی لحظه ای از هوش می رفت و به هوش می آمد.
«مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ»
اینکه در توصیف خانم فاطمه زهرا گفته شده است که ایشان سر خویش را پیوسته بسته بودند شاید نشانه سردرد دائمی آن حضرت بوده باشد.
اما این سردرد و بیماری برای بانویی که تازه در فشار ضربات بین در و دیوار بچه از دست داده باشد عجیب نیست اما شاید این سردرد از آن ضربه ای باشد که امام صادق فرمود:« در هنگام گرفتن نامه از زهرای مرضیه اول با لگد به حضرت ضربه زد و سپس با سیلی به صورت زد و گویا می بینم گوشواره ای را که در گوش او شکست».
ارتباط بین روضه حضرت زهرا با روضه حضرت علی اکبر:
اینکه امیر المومنین در وفات زهرای مرضیه این چنین بی تاب شدند که آرزوی رفتن از دنیا داشتند که فرمودند: «پس از تو خیری در زندگی دنیا نیست و می ترسم پس از تو عمرم طولانی شود» به جهات مختلفی بود از جمله اینکه زهرای مرضیه یاد آور رسول خدا بود. در روایت آمده است که عائشه می گوید در بین مردم سخن گفتن هیچ کس مانند فاطمه شبیه تر به سخن گفتن پیامبر نبود. در روایت دیگر از عائشه است که هیچ کس در وقار و روش نیکوی زندگی به رسول خدا شبیه تر از فاطمه نبود.
همچنین ام سلمه می فرماید: چهره مبارک فاطمه شبیه ترین مردم به چهره رسول خدا بود.
و جابر نیز می گوید: هرگاه راه رفتن فاطمه را می بینم، راه رفتن رسول خدا را به یاد می آورم.
نکته دوم عمر کوتاه زهرای مرضیه بود. این عمر کوتاه هم وعده پیامبر به فاطمه بود: « أَبْشِرِي يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ بِسُرْعَةِ اللَّحَاقِ بِي فَإِنَّكِ أَوَّلُ مَنْ يَلْحَقُ بِي مِنْ أَهْلِ بَيْتِي.» همچنین آرزوی زهرا بعد از فراق پدر و مظلومیت امیرالمومنین بود که فرمود:«يَا إِلَهِي عَجِّلْ وَفَاتِي سَرِيعا»
امیرالمومنین در خطاب به رسول خدا در شکوه از فراق زهرا عرضه داشتند: «و الْمُخْتَارِ اللَّهُ لَهَا سُرْعَةَ اللِّحَاقِ بِكَ» و همچنین عرضه داشتند:« چه زود بین ما جدایی افتاد (سَرْعَانَ مَا فُرِّقَ بَيْنَنَا)»
سید الشهدا نیز در روز عاشورا علی اکبر را از سویی آیینه پیامبر و از سویی یادآور مادر می دید که امام صادق می فرماید وقتی علی به سوی میدان شتافت اشک حسین جاری شد و فرمود:« اللَّهُمَّ كُنْ أَنْتَ الشَّهِيدَ عَلَيْهِمْ فَقَدْ بَرَزَ إِلَيْهِمُ ابْنُ رَسُولِكَ وَ أَشْبَهُ النَّاسِ وَجْهاً وَ سَمْتاً بِه»
داغ این جوان چنان بر قلب امام حسین اثر گذار بود که همان گونه که علی را در آغوش خویش داشت فرمود: «[ولدي] على الدنيا بعدك العفا.»
7.8. مجلس هفتم و هشتم فاطمیه به صورت محتوایی.pdf
272.4K
محتوای مجلس هفتم و هشتم به صورت محتوایی
قابل توجه آنکه این دو مجلس در سالهای گذشته به صورت فایل محتوای روضه بارگزاری شده بود
مجلس نهم روضه حضرت زهرا (سلام الله علیها)
#کفنی باللیل
#روضه قتلگاه
روضه کوتاه شام غریبان
تا نهان زیر گِلت ای گُل رعنا کردم
نفسم حبس شد و مرگ تمنا کردم
نمی دونم امشب امیرالمومنین با چه دلی خاک می ریخت روی این بدن نحیف ...
تا نهان زیر گِلت ای گُل رعنا کردم
نفسم حبس شد و مرگ تمنا کردم
هی می گفت نفسی علی زفراتها محبوسة
زهرا ببین دیگه نفسم بالا نمیاد ...
زهرای من ...
اینکه در خاک نهادم تن پاک تو نبود
جان خود را دل شب دفن به صحرا کردم
خیلی سخته
سخت ترین کار برای یه مرد قهرمان و باغیرتی مثل امیرالمومنین اینه:
دستاشو بستن تو کوچه ها
جلوی چشم علی و بچه ها زهرا رو کتک زدن ...
زهرا جان!
این غمو کجا ببرم؟!
تو شدی کشته من، من نشدم حامی تو
که کتک خوردی و در کوچه تماشا کردم
اما بی بی جان!
مردم و زنده شدم لحظه به لحظه صد بار
تا وصایای تو را یکسره اجرا کردم
آخه وصیت کرد علی جان منو شب غسل بده شب کفن کن شب دفن کن
شب دفن کن معلومه خوب بی بی میخواست اون ملعون ها اونایی که حق علی رو غصب کردن پای تشییع حضرت نباشن
اما چرا شب غسل بده شب کفن کن؟
شاید می خواست علی ضربه هایی که به بدن زهرا وارد شده نبینه
عرضه بداریم لا یوم کیومک یا ابا عبدالله
بی بی جان حاضر نبودی علی زخمای بدنتو تماشا کنه
دلها بسوزه برای اون خواهری که بیاد کنار بدن بی سر برادر
صدا بزنه ای مصحف ورق ورق ای روح پیکرم
آیا تویی برادر من نیست باورم
روضه شب سوم فاطمیه اول 1401.09.17.m4a
3.22M
صوت روضه مجلس نهم (از دقیقه 6)
مجلس دهم روضه حضرت زهرا
#کلمینی
#دروازه کوفه
روضه کوتاه
امیرالمومنین خودشو رسوند کنار بستر زهرا
هر چی صدا زد التماس کرد صدایی از زهرا بلند نمی شد
صدا زد یا زهرا جوابی نیومد
یا بنت محمد المصطفی
یه وقت صدا زد یا فاطمه کلمینی فانا ابن عمک علی ابن ابی طالب
فاطمه جواب منو بده من پسر عموت علیم
عرضه بداریم یا امیر المومنین اینجا شما خواستید با زهرای مرضیه صحبت کنید
جواب نشنیدید بی تاب شدید
چه کنه اون خواهری که تو دروازه کوفه یه وقت تماشا کنه ببینه
سری به نیزه بلند است در برابر زینب
صدا زد حسینم هیچ وقت گمان نمی کردم این روزو ببینم
من روی شتر بی محمل سر تو مقابل من روی نیزه
بعد صدا زد
برادرم اگه با من حرف نمی زنی
یا اخی فاطم الصغیرة کلمها
یعنی برادرم اگه با من حرف نمی زنی با این دختر کوچکت حرف بزن
قلبه کاد ان یکون یذوبا
🔰مجالس روضه حضرت زهرا
🔴نکته مهم:
هر مجلس متشکل از متن روضه به همراه #صوت و #فایل_پی_دی_اف که همراه با پاورقی و متون عربی است.
توصیه می شود حتما پاورقی ها را ببینید که در پاورقی ها احادیث به صورت کامل نقل شده است.
🔴مجلس اول
#آخرین گفتگوهای حضرت زهرا و امیرالمومنین
#قنفذ
#پهلوشکسته
#بیهوش شدن امیرالمومنین
#گریز قتلگاه
🔴مجلس دوم
#رکن علی
#شکایت امیرالمومنین به پیامبر در هنگام تدفین
#گریز علقمه
🔴مجلس سوم
#هتک والله حجاب الله
#گریه امام کاظم برای حضرت زهرا
#گریه امام جواد برای حضرت زهرا
#امام صادق
#گریه پیامبر برای حضرت زهرا
#اشاره امام حسین به مصیبت زهرای مرضیه
🔴مجلس چهارم
#اعتراض به گریه های حضرت زهرا
#عبادت حضرت زهرا
#اجر رسالت
#اشتملت شملة الجنین
#نفرین حضرت زهرا در مسجد پیامبر
#گریز ناله های زینب کبری
🔴مجلس پنجم
#گریه های حضرت زهرا
#وعده دیدار فاطمه زهرا با پیامبر
#گریز حضرت رقیه
🔴مجلس ششم
#فضائل
#حجاب
#خون گریه کردن برای حضرت زهرا
#گوشواره
#روضه اذان بلال
#گریز مجلس یزید
🔴مجلس هفتم
#رکن علی
#خون گریه کردن برای حضرت زهرا
#کاشف الکرب
#گریز حضرت عباس
🔴مجلس هشتم
#تنهایی علی
#اشعار امیرالمومنین در فراق حضرت زهرا
#حالات حضرت بعد از پیامبر
#معصبة الراس
#شباهت فاطمه زهرا و علی اکبر به پیامبر
# گریز حضرت علی اکبر
🔴مجلس نهم
#کفنی باللیل
#روضه قتلگاه
🔴مجلس دهم
#کلمینی
#دروازه کوفه
#فاطمیه
کانال روضه های مکتوب:
https://eitaa.com/rozehayemaktoub
با عرض تسلیت شهادت حضرت زهرا مطالبی که مرتبط با حضرت زهرا در لابه لای مطالب در روضه های دیگر آمده بود جهت یادآوری و انسجام مطالب به عنوان مجالس بعدی حضرت زهرا هم ثبت می شود تا بیشتر مد نظر دوستان قرار گیرد:
🔰مجلس یازدهم روضه حضرت زهرا
(بازنشر)
🔸«پیوند روضه حضرت رقیه با حضرت زهرا (سلام الله علیهما)»
دختر هر اتفاقی براش بیافته تو دلش نگه می داره برای بابا تعریف کنه
نه اصلا هرکی اذیتش کنه همون جا بابا صدا رو میزنه
لازم نیست دختر کوچیک باشه بابا رو صدا بزنه آخه مادرش فاطمه تو سن هجده سالگی بود از بین در و دیوار بابا رو صدا زد
صدا زد یا ابتاه یا رسول الله هکذا یفعل بحبیبتک و ابنتک
خیلی این جمله معنی داره یعنی بابا ببین تو رفتی همه چیز عوض شده ببین اینا با من چه میکنن
بابا همون دستی که تو می بوسیدی اینا شکستن
روضه رقیه م روضه زهراست اگه تو کوچه بنی هاشم به زهرا سیلی نمی زدن اینجا کسی جرئت نمی کرد به رقیه سیلی بزنه
بابا یا رسول الله ببین اون سینه ای که سرت رو میذاشتی می گفتی بوی بهشتو استشمام میکنم حالا از سینه زهرا خون تازه جاریه
رقیه م هی صدا میزد بابا یادته تا خسته می شدم منو رو دوشت سوار می کردی حالا بیا و ببین روی خارا منو می دوونن
عشق بابا خسته شدن نداره
دست کوچیک بسته شدن نداره
سه ساله که تازیونه نمی خواد
کشیدن وحشیونه نمی خواد
سه ساله دختر که کتک نداره
اون که قباله فدک نداره
منابع:
بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج30 ؛ ص294 وَ قَدْ صَرَخَتْ صَرْخَةً حَسِبْتُهَا قَدْ جَعَلَتْ أَعْلَى الْمَدِينَةِ أَسْفَلَهَا، وَ قَالَتْ: يَا أَبَتَاهْ! يَا رَسُولَ اللَّهِ! هَكَذَا كَانَ يُفْعَلُ بِحَبِيبَتِكَ وَ ابْنَتِك
الأمالي (للطوسي) ؛ النص ؛ ص400 كَانَتْ إِذَا دَخَلَتْ عَلَيْهِ رَحَّبَ بِهَا، وَ قَبَّلَ يَدَيْها
كتاب سليم بن قيس الهلالي ؛ ج2 ؛ ص586 فَكَاثَرُوهُ [وَ ضَبَطُوهُ] فَأَلْقَوْا فِي عُنُقِهِ حَبْلًا وَ حَالَتْ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَهُ فَاطِمَةُ ع عِنْدَ بَابِ الْبَيْتِ فَضَرَبَهَا قُنْفُذٌ الْمَلْعُونُ بِالسَّوْطِ فَمَاتَتْ حِينَ مَاتَتْ وَ إِنَّ فِي عَضُدِهَا كَمِثْلِ الدُّمْلُجِ مِنْ ضَرْبَتِهِ لَعَنَهُ اللَّه
بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج8 ؛ ص151 فَأَنَا إِذَا اشْتَقْتُ إِلَى الْجَنَّةِ أَدْنَيْتُهَا فَشَمِمْتُ رِيحَ الْجَنَّةِ فَهِيَ حَوْرَاءُ إِنْسِيَّةٌ.
تأويل الآيات الظاهرة في فضائل العترة الطاهرة ؛ ؛ ص240 فَكُلَّمَا اشْتَقْتُ إِلَى الْجَنَّةِ قَبَّلْتُهَا وَ مَا قَبَّلْتُهَا إِلَّا وَجَدْتُ رَائِحَةَ شَجَرَةِ طُوبَى مِنْهَا فَهِيَ حَوْرَاءُ إِنْسِيَّةٌ «
عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآيات و الأخبار و الأقوال (مستدرك سيدة النساء إلى الإمام الجواد ؛ ج11-قسم-2-فاطمةس ؛ ص586
«نبت المسمار في صدرها عليها السّلام»
مؤتمر علماء بغداد: و نبت مسمار الباب في صدرها
کانال روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub
🔰مجلس دوازدهم روضه حضرت زهرا
🔸ارتباط مصیبت حضرت زهرا و روضه گودال قتلگاه
نمیدونم چه سریه دو نفر بودن نذاشتن لحظه آخر کسی بالا سرشون باشه
اولی مادر ساداته
حسنین رو فرستاد مسجد علی هم مشغول نمازه
صدا زد اسما چند لحظه صبر کن بعد صدام بزن اگه صدام زدی جوابتو ندادم برو علی خبر کن
اصلا مظهر وفا است مظهر حیا است هیچ وقت کاری که علی نتونه انجام بده نخواست
آخه هر زنی زمین بخوره شوهرشو صدا میزنه
اما قربونت برم مادرجان یه وقت دیدن ناله زد یا فضه خذینی
فضه بیا که محسنمو کشتن
دومی هم خود حسینه
امام زمان فرمود لحظه آخر یه نگاه غریبانه ای می کرد به سمت خیمه ها
تدیر طرفا خفیا الی رحلک
حضرت آیت الله بهجت فرموده بودن نگید زینب داشت نگاه می کرد آخه تا دید زینب اومده داره تماشا می کنه با چشم اشاره کرد خواهرم برگرد
یعنی زینب جان همین که مادرم تماشا می کنه بسه
منابع:
كشف الغمة في معرفة الأئمة (ط - القديمة) ؛ ج1 ؛ ص500 ُ ثُمَّ تَسَجَّتْ بِثَوْبِهَا «1» وَ قَالَتْ انْتَظِرِينِي هُنَيْهَةً ثُمَّ ادْعِينِي فَإِنْ أَجَبْتُكِ وَ إِلَّا فَاعْلَمِي أَنِّي قَدْ قَدِمْتُ عَلَى أَبِي فَانْتَظَرَتْهَا هُنَيْهَةً ثُمَّ نَادَتْهَا فَلَمْ تُجِبْهَا
و طبق نقل دیگری فرمود فارسلی الی علی كشف الغمة في معرفة الأئمة (ط - القديمة) ؛ ج1 ؛ ص500 وَ قِيلَ قَالَتْ فَاطِمَةُ ع لِأَسْمَاءَ بِنْتِ عُمَيْسٍ حِينَ تَوَضَّأَتْ وُضُوءَهَا لِلصَّلَاةِ هَاتِي طِيبِيَ الَّذِي أَتَطَيَّبُ بِهِ وَ هَاتِي ثِيَابِيَ الَّتِي أُصَلِّي فِيهَا فَتَوَضَّأَتْ ثُمَّ وَضَعَتْ رَأْسَهَا فَقَالَتْ لَهَا اجْلِسِي عِنْدَ رَأْسِي فَإِذَا جَاءَ وَقْتُ الصَّلَاةِ فَأَقِيمِينِي فَإِنْ قُمْتُ وَ إِلَّا فَأَرْسِلِي إِلَى عَلِي
بحار ج30 ص294 َ قَالَتْ: يَا أَبَتَاهْ! يَا رَسُولَ اللَّهِ! هَكَذَا كَانَ يُفْعَلُ بِحَبِيبَتِكَ وَ ابْنَتِكَ، آهِ يَا فِضَّةُ! إِلَيْكِ فَخُذِينِي فَقَدْ وَ اللَّهِ قُتِلَ مَا فِي أَحْشَائِي مِنْ حَمْلٍ،
موسوعة الامام الحسين(عليهالسلام) ؛ ج24 ؛ ص897 تُديْرُ طَرْفاً خَفِيّاً إلى رَحْلِكَ وبَيْتِكَ،
نقل به مضمون از حاج محمد خرمفر مداح روضه آیت الله بهجت.
کانال روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub
🔰مجلس سیزدهم روضه حضرت زهرا
🔸پیوند روضه حضرت علی اصغر با حضرت محسن (علیما السلام)
جا داره مجلس ها بشینیم برا شیش ماهه زهرا گریه کنیم
از مدینه کودک شش ماهه کشتن باب شد
پشت در هم مادری مضطر شد و بی تاب شد
آره والله از مدینه این رسم رو گذاشتن
اگه تو مدینه شش ماهه زهرا رو فدا نمی
کردن کسی جرئت نمی کرد عصر عاشورا گلوی نازک علی رو با تیر سه شعبه ...
همیشه به مادرای باردار توصیه می کنن میگن خیلی باید مراقب باشی نکنه یه وقت زمین بخوری نکنه یه وقت ضربه ای به بدنت بخوره
آخه اولین ضربه ای که بخوره اول بچه ضربه میخوره
تا اومدن پشت درخانه زهرا زهرا جلوی راهشونو گرفت چنان با لگد به درخانه زدن اولین کسی که فدا شد شش ماهه زهرا بود
وای منو وای منو وای من میخ در و سینه زهرای من
یا امام زمان معذرت می خوام
در وسط کوچه تو را می زدند کاش به جای تو مرا می زدند
خدا رحمت کنه مرحوم آشیخ محمدحسین اصفهانی رو...
و لست ادری خبر المسمار سل صدرها خزانة الاسرار
قربون چادر خاکیت برم
اما عرضم اینه همه میگن چادر زهرا خاکی شد
زبان حال زینب اینه
شیش ماهه تو کوچه قربونی شده چادر خاکی تو خونی شده
اما عرض کنیم یا صاحب الزمان اینجا چادر مادر شما خونی شد
کربلا هم چند بار چادر زینب خونی شد
اولین بار اونجا بود که دیدن حسین کنار بدن پاره پاره علی اکبر نشسته انگار حسین داره جان میده
یه وقت دیدن یه خانمی دوان دوان وارد میدان شد آمد خودشو انداخت رو بدن اربا اربای علی ...
بار دوم هم اونجا بود که حسین علی اصغر رو روی دست گرفته یه وقت نمی دونم شاید ببینه علی آرام آرام روی دستش داره دست و پا میزنه
آخه هر شهیدی زمین می افتاد فریاد می زد حسینو صدا می زد
اما چه کنه اون بچه ای که هنوز زبون نداره بابا رو صدا بزنه
نه نه چه کنه اون بچه ای که با تیر سه شعبه گلوشو بریدن
یه وقت دیدن بچه رو داد دست زینب دو دستش رو زیر گلوی علی گذاشت خون دستای حسینو پر کرد دیدن خون ها رو به آسمان پاشید.
ز ضرب تیر چنان دست و پای خود گم کرد که خواست گریه کند ناگهان تبسم کرد.
جهت مشاهده پاورقی و ارجاعات این مطلب فایل پی دی اف را ببینید
متن روضه های اهل بیت (علیهم السلام) به همراه ارجاع به متون مقتل در کانال روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub