eitaa logo
متن روضه اهل بیت (آرشیو کانال روضه های مکتوب)
3.4هزار دنبال‌کننده
24 عکس
15 ویدیو
71 فایل
این کانال پشتیبان کانال روضه های مکتوبه اینجا متون گذاشته میشه راه ارتباط: @Yazahra1357 لینک کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub لینک منبر: از شرح بی نهایت https://eitaa.com/azsharhebinahayat
مشاهده در ایتا
دانلود
روایات امام صادق (علیه السلام) در فضیلت گریستن بر سید الشهدا 1⃣ ابوعماره نوحه سرا گوید: امام صادق (علیه‌السلام) به من فرمود: ‌ای اباعماره؛ شعری در سوگ حسین (علیه‌السلام) برایم بخوان. من خواندم و حضرت گریست. باز خواندم و آن حضرت گریست، و باز خواندم و باز امام گریست. به خدا قسم، پیوسته شعر می‌خواندم [و آن حضرت می‌گریست]، تا آنکه از اندرون خانه صدای گریه شنیدم. در این هنگام امام فرمود: «ای اباعماره؛ هرکس در سوگ حسین شعری بخواند و پنجاه نفر را بگریاند، بهشت پاداش اوست، و هرکس در سوگ حسین شعری بخواند و چهل نفر را بگریاند، بهشت اجر اوست، و هرکس در سوگ حسین شعری بخواند و سی نفر را بگریاند، بهشت برای اوست، و هرکس در سوگ حسین شعری بخواند و بیست تن را بگریاند، بهشت از آن اوست، و هرکس در سوگ حسین شعری بخواند و ده نفر را بگریاند، بهشت برای اوست، و هرکس در سوگ حسین شعری بخواند و یک نفر را بگریاند، بهشت برای اوست، و هرکس در سوگ حسین شعری بخواند و خود بگرید، بهشت از آن اوست، و هرکس در عزای حسین شعری بخواند و تباکی کند، بهشت از برای اوست». (عن ابی عمارة المنشد، عن ابی عبدالله قال: قال لی: یا ابا عمارة انشدنی فی الحسین قال: فانشدته، ثم انشدته فبکی، قال فوالله ما زلت انشده و یبکی حتی سمعت البکاء من الدار، فقال لی: یا ابا عماره! من انشد فی الحسین شعرا فابکی خمسین فله الجنة و من انشد فی الحسین شعرا فابکی اربعین فله الجنة و من انشد فی الحسین شعرا فابکی ثلاثین فلة الجنة و من انشد فی الحسین شعرا فابکی عشرین فله الجنة و من انشد فی الحسین شعرا فابکی عشرة فله الجنة و من انشد فی الحسین شعرا فابکی واحدا فله الجنة و من انشد فی الحسین شعرا فبکی فله الجنة و من انشد فی الحسین شعرا فتباکی فله الجنه) کانال روضه های مکتوب @rozehayemaktoub
خدای متعال به کمتر از بهشت برای او راضی نمی‌شود. روایات امام صادق (علیه السلام) در فضیلت گریستن بر سید الشهدا 2⃣ ابوهارون مکفوف («مکفوف» به معنای نابیناست و چون وی نابینا بوده، به این نام شهرت داشته است.) روایت می‌کند که امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: «هرکس که نزد او از حسین (علیه‌السلام) یاد شود و به اندازه بال مگسی از چشمانش اشک جاری شود، ثواب او بر عهده خدای عزوجل است و خدای متعال به کمتر از بهشت برای او راضی نمی‌شود. (... عن ابی هارون المکفوف قال: قال ابو عبدالله فی حدیث طویل له ومن ذکر الحسین عنده فخرج من عینیه من الدموع مقدار جناح ذیاب کان ثوابه علی الله عزوجل و لم یرض له بدون الجنة کانال روضه های مکتوب @rozehayemaktoub
اگر قطره‌ای از آن در جهنم بیفتد، گرمای جهنم را از بین می‌برد تا آنجا که دیگر برای آن حرارتی باقی نمی‌ماند.... روایات امام صادق (علیه السلام) در فضیلت گریستن بر سید الشهدا 3⃣ روایت مسمع بن عبدالملک [[|مسمع بن عبدالملک بصری]] روایت می‌کند که امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: «(ای مسمع) آیا مصائب حسین را یاد می‌کنی»؟ عرض کردم: «آری». فرمود: «آیا بیتابی (و گریه) می‌کنی؟ عرض کردم: «بلی به خدا قسم طوری گریه می‌کنیم که اهل و عیالم اثر آن را در [سیمای] من مشاهده می‌کنند، و از خوراک امتناع می‌کنم؛ چندان که اثر گرسنگی در صورتم مشاهده می‌شود. حضرت فرمود: «رحمت خداوند بر اشک‌های تو؛ آگاه باش که تو از گریه کنندگان بر ما محسوب می‌شوی و از کسانی هستی که در شادی ما شاد، و در حزن ما محزون، و در هنگام ترس ما ترسان، و در زمان ایمنی ما، ایمن هستند. هنگام مرگ خواهی دید که پدران من نزد تو حاضر شده، سفارش تو را به ملک الموت می‌کنند و ] از این بالاتر آنکه [ تو را [به بهشت] بشارت می‌دهند و ملک‌الموت از هر مادر مهربان بیشتر به تو مهربانی کند. [تا آنکه فرمود:] هیچ کس به خاطر دلسوزی به ما و به سبب مصائبی که بر ما وارد شده، گریه نمی‌کند، مگر آنکه قبل از آمدن اشک از چشمش، خدا او را رحمت می‌کند. پس وقتی اشکها بر گونه اش جاری شد، اگر قطره‌ای از آن در جهنم بیفتد، گرمای جهنم را از بین می‌برد تا آنجا که دیگر برای آن حرارتی باقی نمی‌ماند.... هیچ چشمی برای ما گریه نمی‌کند، مگر آنکه از نعمت نظر کردن به [حوض] کوثر بهره مند می‌شود و با کسانی که ما را دوست دارند، از آن سیراب می‌شود. (عن مسمع بن عبد الملک کردین البصری (فی حدیث)، قال: قال لی آبو عبدالله : افما تذکر ما صنع به [یعنی بالحسین] ؟ قلت: نعم، قال: فتجزع؟ قلت: ‌ای والله، واستعبر لذلک حتی یری اهلی اثر ذلک علی فامتنع من الطعام حتی یستبین ذلک فی وجهی، قال: رحم الله دمعتک، اما انک من الذین یعدون من اهل الجزع لنا والذین یفرحون لفرحنا ویحزنون لحزننا ویخافون لخوفنا و یامنون اذا امنا، اما انک ستری عند موتک خضور آبائی لک و وصیتهم ملک الموت بک و مایلقونک به من البشارة افضل وملک الموت ارق علیک واشد رحمة لک من الام الشفیقة علی ولدها [الی ان قال:] ما بکی احد رحمة لنا ولما لقینا الا رحمة الله قبل ان تخرج الدمعة من عینه، فاذا سالت دموعه علی خده، فلو ان قطرة من دموعه سقطت فی جهنم لاطفات خرها حتی لایوجد لها حر.) کانال روضه های مکتوب @rozehayemaktoub
به راستی حسین (علیه‌السلام) کسی را که برای او گریه می‌کند، میبیند و از روی رحمت و دلسوزی برایش طلب آمرزش می‌کند. روایات امام صادق (علیه السلام) در فضیلت گریستن بر سید الشهدا 4⃣ امام صادق (علیه‌السلام) در حدیثی طولانی فرمود: «به راستی حسین (علیه‌السلام) کسی را که برای او گریه می‌کند، میبیند و از روی رحمت و دلسوزی برایش طلب آمرزش می‌کند. (قال الصادق انه لینظر من یبکیه فیستغفر له رحمة له) امام صادق فرمود: «هر کسی که نزد او یادی از ما شود و اشک چشمانش جاریگردد، خدا آتش جهنم را بر صورتش حرام می‌کند». (عن فضیل بن فضاله عن ابی عبدالله قال: من ذکرنا عنده قفاضت عیناه حرم الله وجهه علی النار) کانال روضه های مکتوب @rozehayemaktoub
ای جعفر؛ به خدا سوگند، ملائکه مقرب خدا حاضر بودند و سخن تو را درباره حسین می‌شنیدند، و همچون ما، بلکه بیشتر از ما گریستند. روایات امام صادق (علیه السلام) در فضیلت گریستن بر سید الشهدا 5⃣ زید شحام می‌گوید: امام صادق (علیه‌السلام) به جعفر بن عفان طائی فرمود: ‌ای جعفر، به من خبر رسیده که تو در مرثیه حسین (علیه‌السلام) به نیکو شعر می‌گویی، عرض کرد: آری، خدا مرا فدای شما گرداند. فرمود: شعری بخوان. پس او شعری خواند. آن حضرت و کسانی که گرد او بودند، گریستند و اشک بر صورت و محاسن آن حضرت جاری شد. آنگاه فرمود: ‌ای جعفر؛ به خدا سوگند، ملائکه مقرب خدا حاضر بودند و سخن تو را درباره حسین می‌شنیدند، و همچون ما، بلکه بیشتر از ما گریستند. خداوند در این ساعت تمام [نعمت‌های] بهشت را بر تو واجب گردانید و تو را آمرزید. ‌ای جعفر، آیا بیش از این بگویم؟ عرض کرد: آری‌ای سرور من، فرمود: هرکس درباره حسین شعری بگوید و بگرید و بگریاند، خداوند بهشت را بر او واجب گرداند و او را بیامرزد؛ (.... عن زید الشحام [فی حدیث، ان ابا عبدالله قال لجعفر بن عفان الطائی]؛ یا جعفر، قال لبیک جعلنی الله فداک، قال بلغنی انک تقول الشعرفی الحسین و تجید، فقال له: نعم جعلنی الله فداک، قال: قل فانشده، [فبکی هو] و من حوله، حتی صارت له الدموع علی وجهه و لحیته، ثم قال: یا جعفر والله لقد شهدک ملائکة الله المقربون، هاهنا یسمعون قولک فی الحسین و لقد بکرا کما بکینااو اکثر، ولقد اوجب الله تعالی لک یا جعفر فی ساعته الجنه باسرها و غفرالله لک. فقال: یا جعفر الا ازیدک! قال نعم یا سیدی، قال: ما من احد قال فی الحسین شعرا فبکی و ابکی به الا اوجب الله له الجنة و غفر له) روایت 6⃣ تا 2⃣1⃣ را در این آدرس ببینید: https://eitaa.com/rozehayemaktoubb/571 برای دیدن احادیث بیشتر دراین باره می توانید سایت ویکی فقه را ببینید کانال روضه های مکتوب @rozehayemaktoub
🔰نام امام رضا در لوح اهدایی خداوند به پیامبر خداوند متعال فرمود: تکذیب کننده هشتمین امام تکذیب کننده همه اولیاء من است. ابو بصیر از ابو عبد اللَّه علیه السّلام روایت کند که فرمود: پدرم به جابر بن عبد اللَّه انصاری گفت: نیازی به تو دارم، چه وقت بر تو آسان است تا با تو خلوت کنم وآن را از تو درخواست نمایم؟ جابر به او گفت: هر وقت که شما بخواهید، امام باقر علیه السّلام با او خلوت کرد و گفت: ای جابر! آن لوحی که در دست مادرم فاطمه زهرا دختر رسول خدا دیدی چه بود؟ و مادرم در باره آنچه در آن نوشته بود چه فرمود؟ جابر گفت: خدا را گواه می‌گیرم که در زمان رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم برای تهنیت ولادت حسین علیه السّلام بر مادرتان فاطمه علیها السّلام وارد شدم و در دست ایشان لوح سبز رنگی را دیدم که پنداشتم از زمرّد است و در آن نوشته‌ای سپید و نورانی مانند نور آفتاب دیدم و گفتم: ای دختر رسول خدا! پدر و مادرم فدای شما باد! این لوح چیست؟ فرمود: این لوح را خدای تعالی به رسولش هدیه کرده است و در آن اسم پدر و شوهر و دو فرزندم و اسامی اوصیای از فرزندانم ثبت است، رسول خدا آن را به من عطا فرموده است تا بدان مسرور گردم. جابر گوید: مادر شما آن را به من عطا فرمود و آن را خواندم و از روی آن استنساخ نمودم. پدرم امام محمّد باقر علیه السّلام فرمود: آیا می‌توانی آن را به من نشان بدهی؟ گفت: آری، و پدرم با او رفت تا به منزل جابر رسیدند و صحیفه‌ای از پوستی نازک نزد پدرم آورد، پدرم فرمود: ای جابر! تو در کتابت بنگر تا من آنرا برایت بخوانم. جابر در کتابش نگریست و پدرم آن را برایش خواند و به خدا سوگند که حرفی اختلاف نداشت، جابر گفت: به خدا سوگند گواهی می‌دهم که در لوح چنین مکتوب بود: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ این کتابی است از جانب خدای عزیز حکیم، برای محمّد نور و سفیر و حجاب و دلیل او، آن را روح الامین از جانب ربّ العالمین فرو فرستاده است... . در این حدیث نام ائمه علیهم السلام را می شمرد تا به نام امام رضا علیه السلام می رسد و می فرماید: هشدار که هر کس یکی از آنان را انکار کند، نعمتم را انکار کرده و هر که آیه‌ای از کتابم را تغییر دهد، بر من افترا بسته است، و وای بر کسانی که هنگام انقضاء مدّت بنده و دوست و برگزیده‌ام موسی افترا بسته، و انکار کنند، که آن کس که امام هشتم را تکذیب کند همه اولیای مرا تکذیب کرده است، علیّ، ولیّ و ناصر من است کسی که اثقال نبوّت را به دوش او گذارم و او را به قدرت و شوکت بیازمایم. او را عفریت متکبّری خواهد کشت و در شهری که ذو القرنین بنده صالح من بنا کرده و در کنار بدترین خلق من مدفون خواهد شد، و بر من فرض است که چشم او را به پسر و جانشینش محمّد روشن سازم. کانال روضه های مکتوب @rozehayemaktoub
متن عربی حدیث لوح جابر: عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ أَبِي ع لِجَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيِّ إِنَّ لِي إِلَيْكَ حَاجَةً فَمَتَى يَخِفُّ عَلَيْكَ أَنْ أَخْلُوَ بِكَ فَأَسْأَلَكَ عَنْهَا فَقَالَ لَهُ جَابِرٌ فِي أَيِّ الْأَوْقَاتِ شِئْتَ فَخَلَا بِهِ أَبُو جَعْفَرٍ ع قَالَ لَهُ يَا جَابِرُ أَخْبِرْنِي عَنِ اللَّوْحِ الَّذِي رَأَيْتَهُ فِي يَدَيْ أُمِّي فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ مَا أَخْبَرَتْكَ بِهِ أَنَّهُ فِي ذَلِكَ اللَّوْحِ مَكْتُوباً فَقَالَ جَابِرٌ أَشْهَدُ بِاللَّهِ أَنِّي دَخَلْتُ عَلَى‌أُمِّكَ فَاطِمَةَ ع فِي حَيَاةِ رَسُولِ اللَّهِ ص أُهَنِّؤُهَا بِوِلَادَةِ الْحُسَيْنِ ع‌[1] فَرَأَيْتُ فِي يَدِهَا لَوْحاً أَخْضَرَ ظَنَنْتُ أَنَّهُ مِنْ زُمُرُّدٍ وَ رَأَيْتُ فِيهِ كِتَابَةً بَيْضَاءَ شَبِيهَةً بِنُورِ الشَّمْسِ فَقُلْتُ لَهَا بِأَبِي أَنْتِ وَ أُمِّي يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ مَا هَذَا اللَّوْحُ؟ فَقَالَتْ هَذَا اللَّوْحُ أَهْدَاهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى رَسُولِهِ ص فِيهِ اسْمُ أَبِي وَ اسْمُ بَعْلِي وَ اسْمُ ابْنَيَّ وَ أَسْمَاءُ الْأَوْصِيَاءِ مِنْ وُلْدِي فَأَعْطَانِيهِ أَبِي لِيَسُرَّنِي بِذَلِكَ قَالَ جَابِرٌ فَأَعْطَتْنِيهِ أُمُّكَ‌ فَاطِمَةُ ع فَقَرَأْتُهُ وَ انْتَسَخْتُهُ فَقَالَ لَهُ أَبِي ع فَهَلْ لَكَ يَا جَابِرُ أَنْ تَعْرِضَهُ عَلَيَّ فَقَالَ نَعَمْ فَمَشَى مَعَهُ أَبِي ع حَتَّى انْتَهَى إِلَى مَنْزِلِ جَابِرٍ فَأَخْرَجَ إِلَى أَبِي صَحِيفَةً مِنْ رَقٍّ فَقَالَ يَا جَابِرُ انْظُرْ أَنْتَ فِي كِتَابِكَ لِأَقْرَأَهُ أَنَا عَلَيْكَ فَنَظَرَ جَابِرٌ فِي نُسْخَتِهِ‌ فَقَرَأَهُ عَلَيْهِ أَبِي ع فَوَ اللَّهِ مَا خَالَفَ حَرْفٌ حَرْفاً قَالَ جَابِرٌ فَإِنِّي أَشْهَدُ بِاللَّهِ أَنِّي هَكَذَا رَأَيْتُهُ فِي اللَّوْحِ مَكْتُوباً بسم الله الرحمن الرحيم‌ هَذَا كِتَابٌ‌ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ‌ لِمُحَمَّدٍ نُورِهِ وَ سَفِيرِهِ وَ حِجَابِهِ وَ دَلِيلِهِ‌ نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ‌ مِنْ عِنْدِ رَبِّ الْعَالَمِينَ. در ادامه حدیث بعد از نام بردن از امامان به نام امام رضا علیه السلام می رسد و می فرماید: أَلَا وَ مَنْ جَحَدَ وَاحِداً مِنْهُمْ فَقَدْ جَحَدَ نِعْمَتِي وَ مَنْ غَيَّرَ آيَةً مِنْ كِتَابِي فَقَدِ افْتَرَى عَلَيَّ وَ وَيْلٌ لِلْمُفْتَرِينَ الْجَاحِدِينَ عِنْدَ انْقِضَاءِ مُدَّةِ عَبْدِي مُوسَى وَ حَبِيبِي وَ خِيَرَتِي أَلَا إِنَّ الْمُكَذِّبَ بِالثَّامِنِ مُكَذِّبٌ بِكُلِّ أَوْلِيَائِي وَ عَلِيٌّ وَلِيِّي وَ نَاصِرِي وَ مَنْ أَضَعُ عَلَيْهِ أَعْبَاءَ النُّبُوَّةِ وَ أَمْتَحِنُهُ بِالاضْطِلَاعِ يَقْتُلُهُ عِفْرِيتٌ مُسْتَكْبِرٌ يُدْفَنُ بِالْمَدِينَةِ الَّتِي بَنَاهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ ذُو الْقَرْنَيْنِ إِلَى جَنْبِ شَرِّ خَلْقِي حَقَّ الْقَوْلُ مِنِّي لَأُقِرَّنَّ عَيْنَهُ بِمُحَمَّدٍ ابْنِهِ‌. کانال روضه های مکتوب @rozehayemaktoub
اهل قم یاران قائم آل محمد 🔰در برخی از این روایات، فلسفۀ نام گذاری این شهر به قم، با نام حضرت مهدی (علیه‌السّلام) (قائم به حق) مناسب است و همچنین با قیام و به پا خاستن اهل قم و اطراف آن شهر، در زمینه سازی و یاری آن حضرت، تناسب دارد. عفان بصری روایت کرده است: امام صادق (علیه‌السّلام) به من فرمود: «آیا می‌دانی از چه رو این شهر را قم می‌نامند؟» عرض کردم: «خدا و رسولش آگاه ترند.» فرمود: «همانا قم نام گذاری شده است برای این که اهل قم، اطراف قائم گرد آمده و با وی قیام می‌نمایند و کنار او ثابت قدم مانده و او را یاری می‌کنند.» (انما سمی قم لان اهله یجتمعون مع قائم آل محمد صلی الله علیه و اله و سلم و یقومون معه و یستقیمون علیه و ینصرونه) رک: ویکی فقه
قم حرم اهل بیت در پیشگویی امام صادق علیه السلام 🔸در روایتی آمده است عده‌ای از بزرگان ری به حضور امام صادق (علیه‌السّلام) رسیدند و عرض کردند: «ما از اهل ری هستیم که خدمت رسیده‌ایم.» حضرت فرمود: «خوش آمدند برادران قمی ما.» آنان عرض کردند: «ما اهل ری هستیم.» حضرت فرمود: «خوش آمدند برادران قمی ما.» باز عرض کردند: «ما اهل ری هستیم.» حضرت فرمود: «خوش آمدند برادران قمی ما.» دوباره عرض کردند: «ما اهالی ری هستیم.» امام نیز کلام اول خود را تکرار کرد. آنان گفته خود را چند بار یادآور شدند و امام نیز مانند اول آنان را پاسخ داد و چنین فرمود: خداوند سبحانه و تعالی دارای حرمی است که مکه است و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌و‌سلم) دارای حرمی است و آن مدینه منوره است و امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) حرمی دارد که کوفه است. ما اهل بیت نیز دارای حرمی هستیم که آن، شهر قم است. به زودی بانویی از سلالۀ من به نام فاطمه (علیهاالسّلام) در این شهر دفن خواهد شد. کسی که او را در قم زیارت کند، اهل بهشت می‌باشد. [۲][۳] راوی گفت: «این سخن را امام صادق (علیه‌السّلام) زمانی فرمود که هنوز حضرت کاظم (علیه‌السّلام) متولد نشده بود.»
اهل قم حجت بر مردم در زمان غیبت و نزدیکی قیام امام زمان به زودی زمانی خواهد رسید که قم و اهل آن، حجت بر مردم خواهند بود و این در زمان غیبت قائم ما و ظهور وی می‌باشد. اگر چنین نباشد، زمین، اهل خودش را فرو می‌برد. وذلك عند قرب ظهور قائمنا، فيجعل الله قم وأهله قائمين مقام الحجة، ولولا ذلك لساخت الأرض بأهلها ولم يبق في الأرض حجة، فيفيض العلم منه إلى سائر البلاد في المشرق والمغرب، فيتم حجة الله على الخلق حتى لا يبقى أحد على الأرض لم يبلغ إليه الدين والعلم، ثم يظهر القائم عليه السلام مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۵۷، ص۲۱۳، ح ۲۲. کانال روضه های مکتوب @rozehayemaktoub
مردی از اهل قم ... 🔸علی‌ بن عیسی از ایوب بن یحیی از امام موسی‌بن‌جعفر‌ علیه السلام روایت می‌کند که آن حضرت فرمودند: مردی از اهل قم مردم را به سوی حق دعوت می‌کند و قومی گرداگرد او جمع می‌شوند به صلابت پاره‌های فولاد، تند بادها آنان را به‌ لرزه درنمی‌آورد و از جنگ خسته نمی‌شوند و ترس به خود راه نمی‌دهند و بر خدا توکل می کنند و سرانجام، پیروزی از آن متقین است 🔹عن علی بن عیسی، عن أیوب بن یحیی الجندل، عن أبی الحسن الأول علیه السلام قال: رجل من أهل قم یدعوا الناس إلی الحق، یجتمع معه قوم كزبر الحدید، لا تزلهم الریاح العواصف، و لا یملون من الحرب، و لا یجبنون، و علی الله یتوكلون، و العاقبة للمتقین کانال روضه های مکتوب @rozehayemaktoub
اهل قم «انصار خیر الناس أبا و أما» 🔸از امیر مومنان نقل شده است: «اَسلَمُ المواضِعِ یومئذٍ قَصَبَهُ قُمِّ تِلک الّتی یخرج انصار خَیر الناس أبا و أما...» سالم‌ترین مکان‌ها در آن روز شهر بزرگ قم است، آن شهری است که یاران بهترین خلق خدا از آن خروج می کنند. کانال روضه های مکتوب @rozehayemaktoub
قم تربت ولایت و دری از درهای بهشت 🔸بإسناده عن عبد الواحد البصری، عن أبی وائل، عن عبد الله اللیثی، عن ثابت البنانی، عن أنس بن مالك قال: كنت ذات یوم جالساً عند النبی صلی الله علیه و آله إذ دخل علیه علی بن أبی طالب علیه السلام، فقال صلی الله علیه و آله: إلی یا أبا الحسن، ثم اعتنقه و قبل [ما] بین عینیه و قال: یا علی! إن الله عز اسمه عرض ولایتك علی السماوات، فسبقت إلیها السماء السابعة فزینها بالعرش، ثم سبقت إلیها السماء الرابعة فزینها بالبیت المعمور، ثم سبقت إلیها السماء الدنیا فزینها بالكواكب، ثم عرضها علی الأرضین فسبقت إلیها مكة فزینها بالكعبة، ثم سبقت إلیها المدینة فزینها بی، ثم سبقت إلیها الكوفة فزینها بك، ثم سبق إلیها قم فزینها بالعرب و فتح إلیه باباً من أبواب الجنة
چهار فاطمه و دیگر دختران موسی بن جعفر 🔸در منابع قدیم، دو دختر به اسم های فاطمه کبری و فاطمه صغری به امام کاظم (ع) نسبت داده شده است. ابن خشاب سه دختر به این نام ذکر کرده است. تنها سبط بن جوزی از علمای اهل سنت، در قرن هفتم، چهار دختر به اسم فاطمه «فاطمه کبری، فاطمه صغری، فاطمه وسطی و فاطمه اُخری» برای امام کاظم (ع) ذکر کرده است. ۱. فاطمه کبری احتمالا فاطمه کبری همان خانم حضرت معصومه (سلام الله علیها) باشد که صاحب قبه سامیه در قم است و زائرانی از سرتاسر عالم به زیارت آن حضرت می آیند. بر اساس برخی قرائن تاریخی حضرت معصومه احتمالا پیش از سال ۱۷۹ به دنیا آمده اند و سال ۲۰۱ نیز در قم وفات یافتند اگر حضرت معصومه همان فاطمه کبری باشد و نقل چهار دختر به نام فاطمه صحیح باشد احتمالا باید حضرت قبل از حدود سال ۱۷۰ به دنیا آمده باشد. کانال روضه های مکتوب @rozehayemaktoub
۲. فاطمه وسطی (فاطمه ستی) مشهور این است که فاطمه وسطی در اصفهان مدفون است و به فاطمه ستّی شهرت دارد. مقبره ستّی فاطمه در دوران صفویه و قبل از آن اهمیت داشته و دارای صحن، بارگاه، گنبد و ضریح بوده و معروف آن است که افغان ها در دوره تسلط بر اصفهان به طمع جواهرات و طلای گنبد و ضریح، آن جا را خراب کردند. در زمان فتح علی شاه قاجار، محمدعلی خان از بستگان مرحوم حاج محمدحسین خان صدر، در اثر توسل به این مقبره، طبق نذری، به حاجت خویش رسیده بود؛ تجدید عمارت آن مقبره را به عهده گرفت و گنبد، صحن، رواق و ضریح را تجدید بنا کرد. مهدوی می نویسد: این امام زاده از امام زادگان معتبر و در تمام ادوار مورد توجه و عنایت مؤمنین بوده و از مزارات متبرک می باشد. کانال روضه های مکتوب @rozehayemaktoub
۳. فاطمه أخری در میان نویسندگان تنها سبط بن جوزی (از علمای اهل سنت در قرن هفتم) به فاطمه اخری اشاره نموده و وی را یکی از دختران امام کاظم (ع) دانسته است. بنا به قولی بقعه و بارگاه فاطمه اخری در شهر رشت وجود دارد. بحرالعلوم گیلانی تاریخ تعمیم این بقعه را به سال894 قمری ذکر می کند. اکنون حرم این بانوی بزرگوار مزار با شکوهی در شهر رشت دارد. ۴. فاطمه صغری آن چه که مشهور است فاطمه صغری مشهور به «بی بی هیبت» در شهر باکو پایتخت آذربایجان مدفون است، مجلسی می گوید: فاطمه صغری مشهور به بی بی هیبت در شهر باکو در آذربایجان مدفون است. قدمت بقعه و بارگاه فاطمه صغری در باکو، به دوران صفویه می رسد. اما پس از پیدایش کمونیسم و قطع ارتباط آذربایجان با دیگر ممالک اسلامی، به دستور استالین در سال 1315 شمسی بارگاه فاطمه صغری با مواد منفجره تخریب و روی قبر وی آسفالت و تبدیل به خیابان عمومی شد به گونه ای که ماشین ها از روی قبر فاطمه صغری عبور می کردند. ولی شاهدان عینی می گویند مردم مسلمان آذربایجان در صف های بسیار طولانی با حوصله و تحمل بی نظیری توقف می کردند، تا از گذرگاه باریکی که برای عبور پیاده ها در نظر گرفته شده بود. حرم فاطمه صغری در سیاووشان آشتیان در پنج کیلومتری آشتیان نیز حرمی بسیار با شکوه و جلال به نام فاطمه صغری بنت موسی بن جعفر وجود دارد. ساخت بناي بقعه متبركه امام‌زاده فاطمه صغري : بر اساس شواهد تاريخيِ ذكرگرديده و طبق كتيبه سنگي و صندوق ضريح متبركه ـ كه هر دو آنها حكم شناسنامه اين اثر را دارند ـ در سال 950 ه. ق آغاز و به سال 952 ه. ق پايان يافته است. اين دو اثر از آثار ارزشمند مهم تاريخي است كه در زمان سلطنت شاه طهماسب صفوي و به دستور او ساخته شده است. اين نوشته‌ها و كنده‌كاري‌ها مربوط به سال 952 ه. ق است. در يکي از اين نوشته‌ها که در چهار طرف بالاي صندوق به چشم مي‌خورد آمده است: هذه صندوق حضرت معصومه منوره مطهره متبركه امامزاده به‌حق فاطمه صغري بنت الامام الهمام موسي الكاظم سلام الله عليه و عليهم أجمعين. اللهم صلِّ علَي المصطفي محمدٍ و المرتضي عليٍّ و البتولِ فاطمهَ و السبطين الحسن و الحسين و صلِّ علي زين العباد و الباقر محمدٍ و الصادق جعفرٍ و الكاظم موسي‌ و الرِّضا عليٍّ و التّقيِّ محمدٍ و النّقيٍّ عليٍّ و الزّكيٍّ الحسن العسكريّ، و صلِّ علي الحجه القائم الهمام محمد مهدي صاحب الزمان صلوات الله و الصلاه عليهم أجمعين. کانال روضه های مکتوب @rozehayemaktoub
۵. حکیمه بنت موسی بن جعفر حکیمه، یکی از دختران با فضیلت امام کاظم (ع) است که در شمار محدثه های مورد اطمینان و ثقه آمده است. حکیمه بانوی دانش مند، عابد و دارای صلاحیت بوده که عمری طولانی داشته است. او از اصحاب برادرش امام رضا (ع) و از راویان حدیث آن حضرت به شمار می رود، نام وی در اکثر کتب رجال و انساب ذکر شده و از او تجلیل به عمل آمده است. حکیمه را از زنان برجسته، صاحب نفوذ خاندان رسالت و از بزرگان سادات و علویین عصر خویش به شمار آورده-اند. در بیشتر کتاب های شیعه روایات او نقل شده است. حکیمه می گوید: در ماه رمضان سال 195 قمری برادرم امام رضا (ع) برای کمک و مساعدت زایمان همسر خویش «سبیکه» که خود او را «خیزران» می نامید، مرا دعوت کرد و فرمود: ای حکیمه امشب نزد همسرم خیزران باش، قابله هم راه توست، زیرا امشب فرزندی برای من متولد می شود. آن گاه برادرم ما را در اتاق قرار داد و چراغی برای ما روشن کرد. درب اتاق را بست و خود بیرون رفت. اما وقتی کودک به دنیا آمد، چراغ اتاق خاموش شد و ما نگران شدیم، ولی بعد متوجه شدیم نورانیت نوزاد ما را از چراغ بی نیاز می کند. تازه کودک را در دامن خود گذاشته بودم که امام رضا (ع) وارد اتاق شد، کودک خویش که نام او «محمد» تعیین شده بود، در آغوش گرفت گونه هایش را بوسید، و آن گاه او را در گهواره گذاشت و مراقبت و نگه داری او را به من سپرد. همین که روز سوم ولادت کودک رسید، او چشم باز کرد و در حالی که به جانب آسمان می نگریست، با عبارت فصیح زبان به وحدانیت خداوند و نبوت پیغمبر(ص) گشود، و این صحنه برای من تعجب آور بود، بدین جهت آن را با امام رضا(ع) در میان گذاشتم، او فرمود: ای حکیمه! چیزهای عجیب دیگری هم از او خواهی دید. بررسی مدفن حکیمه خاتون در بهبهان، گچساران و کرمان، چند بارگاه وجود دارد که منسوب به حکیمه دختر امام کاظم (ع) می باشد. اولین مدرکی که مزار حکیمه دختر امام کاظم(ع) را در کوه های مسیر بهبهان منسوب می-کند. گزارش سیدجعفر آل بحرالعلوم است. وی می نویسد: در مسیر کوه های بهبهان مزاری است که به حکیمه دختر امام کاظم (ع) منتسب است.
۶. زینب بنت موسی بن جعفر در کتاب های تاریخ و انساب، برای امام کاظم (ع) دو دختر به نام زینب نوشته اند. و محل دفن هیچ کدام را ذکر نکرده اند. بارگاهی منسوب به ایشان در اصفهان وجود دارد که در ذی-الحجه سال 1351 قمری شهرت یافت. مقبره ای در ارزنان اصفهان که در بین ساکنان آن نواحی به «بچه زینب» معروف بود یکی از دختران بدون واسطه امام کاظم (ع) می باشد. در این که امام کاظم (ع) دختری به نام زینب داشته، شکی نیست. بررسی شهرت زینبیّه همان گونه که بیان گردید زینبیّه اصفهان قبل از سال 1351 قمری ناشناخته بوده و کسی نمی دانست که در این مکان فعلی که در حال حاضر به زینبیه مشهور است دختری از امام کاظم (ع) مدفون است گرچه مقبرۀبه نام بچه زینب در همین مکان فعلی وجود داشته است ولی کسی نمی انست که یکی از اولاد ائمه(ع) در این مکان مدفون است. در سال 1351 قمری شیخ عباس قمی، در حاشیه کتاب المجدی فی انساب الطالبیین مطلبی را می بیند که مقبره زینب دختر امام کاظم(ع) را در قریه ارزنان یکی از روستاهای اصفهان ذکر می کند وی میرسعید طباطبائی را که در خراسان بوده از طرف خود به اصفهان روانه می کند و به او می گوید در نسخه ای از کتاب المجدی دیدم که زینب دختر امام کاظم(ع) در قریه ارزنان اصفهان مدفون است، شما بروید تحقیق کنید که در آن جا مقبره ای به این نام وجود دارد؟ از تحقیق معلوم می شود که مقبره ای با گنبد آجری و صحن در قریه ارزنان به نام بچه زینب موجود است، بعد از این حادثه، موضوع در میان مردم اصفهان شایع می شود مردم دسته دسته از شهر و روستاها به آن جا می آیند. و اکنون در محله زینبیه زیارتگاه زائران است. نوشته های در مورد امام زادگان با استفاده از مقاله هایی در سایت ویکی فقه و حوزه نت و ... آماده شده است. کانال روضه های مکتوب @rozehayemaktoub
مجلس دوم: روضه امام جواد (علیه السلام) ای مزارت چراغ دل ما یاد تو گرمی محفل ما مهر تو روح آب و گل ما نام تو حل هر مشکل ما سیدی یا جواد الائمه کاظمین تو دار الولایم قبر تو کعبه و کربلایم تو جواد استی و من گدایم با عنایات تو آشنایم سیدی یا جوادالائمه باب صحن تو باب المردام چهره بر آستانت نهادم دل به مهر و ولای تو دادم هر که هستم گدای جوادم سیدی یا جوادالائمه رشتة دل جز از تو گسستم از ازل دل به مهر تو بستم زیر کوه معاصی شکستم کس نگیرد به غیر از تو دستم سیدی یا جوادالائمه یابن زهرا ببین روسیاهم هستیم گشته بار گناهم خاری افتاده در خاک راهم جان زهرا بکن یک نگاهم سیدی یا جوادالائمه کیا دلشون تنگ شده برا کاظمین عرضه بداریم آقا جان خیلی هامون این دست جمع مدتها دستمون نرسیده به ضریح شما این شب ها بگیریم از امام جواد زیارت اربعین ایام اربعین زیارت سیدالشهدا کاظمین سامرا امضا کنند برامون رسول خدا فرمود هیچ پیغمبری مثل من اذیت نشد یکی از اونجا ها که پیغمبر رو اذیت کردن قرآن اشاره می کند همسران پیغمبر بودند اما پیغمبر تنها نیست قرآن فرمود اگر بخواهید در مقابل پیغمبر بایستید خدا پشتیبان پیغمبر است جبرئیل هست و صالح المومنین یعنی علی کناره پیغمبره فان الله هو مولاه و جبریل و صالح المومنین اگر بخواهید پیغمبر را اذیت کنید علی مقابل تون می ایسته یاران دیگه بودند فاطمه بود امام مجتبی همسرش خائن در اومد نفوذی دشمن بود تو خونه امام مجتبی آخر هم با زهر جفای همین همسر امام مجتبی به شهادت رسید اما کنار امام مجتبی هم زینب بود ابا عبدالله بود یاران و برادران بودند اما عرض کنیم یا امام رضا قربون عزیز شما جوان شما جواد الائمه تو غربت بغداد تو حجره در بسته کسی رو نداره فرمودند امام رضا همین یک فرزند رو داشته نه خواهری نه برادری ... مثل فردا با زهر ام الفضل دختر مامون ملعون گوشه حجره می افته کسی نیست کمکش کنه کسی نیست یه ظرف آب برا پسر زهرا بیاره با آن جلال و عزت و قدر و جلال و جاه گردید بر تو خانه در بسته قتلگاه شد همسر تو قاتلت ای حجت اله شد قسمت تو زهر جفا آه آه آه از یار بی وفای تو یا حضرت جواد امشب گریه کنیم برا عزیز امام رضا برا غریب بغداد مجلس مجلس جوان امام رضا است در بین حجره سوختی و دست و پا زدی وز سوز دل رسول خدا را صدا زدی هنگام مرگ ناله به یاد رضا زدی در بیت خویش ناله وا غربتا زدی کی بود این سزای تو یا حضرت جواد از مظلومیت این آقا است خیلی از مصیبت های اهل بیت رو تاریخ ننوشته برای ما نقل نشده اما یکی از مصیبت های امام جواد رو که نقل کردن جنات الخلود نوشته میگه به همین هم اکتفا نکردن وقتی آقا رو با زهر شهید کردند معتصم ملعون دستور داد بدن مطهر امام را روی زمین انداختند و کسی حق نداشت نزدیک اون بدن مظلوم بشه عرضه داریم یا امام رضا ای کاش بودی در شهر بغداد بدن جوان شما روی خاک افتاده کسی جرات نمیکرد نزدیک این بدن بشه یا حضرت معصومه ای کاش بودید کنار بدن برادر زاده اما خود امام رضا فرمود یابن شبیب ان کنت باکیا لشیئ فابک للحسین ... میگن آخر محبین جمع شدن بدن امام جواد را گرفتند در کنار بدن موسی بن جعفر در مقابر قریش دفن کردند اما دلها بسوزه برای اون آقاییی که دخترش آمد کنار یک بدن بی سر صدا میگن صدا زد عمه این بدن بدن کیه؟ یه وقت خودش را انداخت و این بدن پاره پاره بدن بابا رو بغل کرد یه وقت سکینه خاتون در حالت بیهوشی ببینه این گلوی بریده سخن میگه حسین داره برا خودش نوحه خوانی میکنه این نوحه رو خود ابی عبدالله برای خودش خواند شیعتی مهما شربتم ماء عذب فاذکرونی أو سمعتم من قتیل أو شهید فاندبونی چقدر فرق میکنه آقای مظلومی خودش برای خودش نوحه خوانی کنه شیعیان من وقتی که آب گوارا می خورید به یاد لب های تشنه من باشید آه از آن ساعتی که با تن چاک چاک نهادی ای تشنه لب صورت خود روی خاک یه جمله دیگه و التماس دعا از بین همه روضه ها ابی عبدالله یه روضه جدا کرد فرمود ای شیعیان من ای کاش بودید و تماشا می کردید لیتکم فی یوم عاشورا جمیعاً تنظرونی! ای کاش بودید و تماشا می کردید چطور برای طفل شیرخوارم طلب آب کردم اما کسی به حسین رحم نکرد ... کانال روضه های مکتوب @rozehayemaktoub
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
کانال روضه های مکتوب @rozehayemaktoub
ارتباط روضه امام جواد با روضه حضرت زهرا (سلام الله علیهما) مجلس سوم روضه امام جواد (علیه السلام) میان حجره غریبانه دست و پا میزد همان که روضه اش آتش به جان ما میزد میان اشهد خود گاه یا رضا میگفت و گاه مادر مظلومه را صدا میزد تمام حاجت او انتقام سیلی بود... ....از آن که مادرشان را به کوچه ها میزد صدای ناله ی او: آه سوختم ،جگرم شراره ها به دل حضرت رضا میزد دلش گرفت برای کسی که در گودال عدو به پیکر او نیزه بی هوا میزد (۱) عرضه بداریم آقاجان دهه ذی الحجه و روز عرفه نزدیکه گفتن اگر در ماه رمضان بخشیده نشدید امید است که در روز عرفه در به روتون باز بشه همه اهل بیت روضه خوان مادرشون بودن پیغمبر روضه زهرا رو خوند فرمود ویل لمن احرق بابها امیرالمومنین کنار بدن زهرا روضه خوند فرمود: قل یا رسول الله عن صفیتک صبری یا رسول الله ببین صبرم تمام شده امام مجتبی یه جور امام حسین یه جور امام صادق علیه السلام یه جور اما بین همه اهل بیت ناله های امام جواد یه جور دیگه است زکریا ابن آدم میگه وارد اتاق شدم دیدم جواد الائمه به فکر فرو رفته دست به زمین میزنه و و به آسمان نگاه میکنه امام رضا وارد شد فرمود بنفسی انت پسرم بابا فدات بشه داری به چی فکر می کنی؟ عرضه داشت بابا فیما صنع بامی فاطمة بابا دارم فکر می کنم مگه مادرم چه گناهی کرده بود! به خدا یه روز از خاک بیرونشون می کشم یه روز انتقام مادرم را میگیرم ... (۲) عرضه بداریم آقاجان یا جواد الائمه نبودی تو کوچه های مدینه تماشا کنی اما دلها بسوزه برا جد غریب شما امیر المومنین نوشتن چند سال بعد ماجرایی پیش آمد خلیفه دوم از چند نفر غرامت گرفت اما از قنفذ چیزی طلب نکرد عباس از امیرالمومنین پرسید چرا از قنفذ غرامت نگرفتن؟ دیدن چشمای علی پر اشک شد، فرمود این جایزه اون تازیانه ای بود که به بازوی زهرا زد ... یا امام جواد شما نبودین مدینه اما امام مجتبی سالها بعد در مجلس معاویه به مغیره فرمود انقدر مادرم رو زدی از بدن مادرم خون جاری شد ... (۱) شعر از مهدی نظری به نقل از کانال اشعار آیینی (۲) متن عربی: حَدَّثَنِي زَكَرِيَّا بْنُ آدَمَ، قَالَ: إِنِّي لَعِنْدَ اَلرِّضَا (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) إِذْ جِيءَ بِأَبِي جَعْفَرٍ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ)، وَ سِنُّهُ أَقَلُّ مِنْ أَرْبَعِ سِنِينَ، فَضَرَبَ بِيَدِهِ إِلَى اَلْأَرْضِ، وَ رَفَعَ رَأْسَهُ إِلَى اَلسَّمَاءِ فَأَطَالَ اَلْفِكْرَ ، فَقَالَ لَهُ اَلرِّضَا (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ): بِنَفْسِي أَنْتَ، لِمَ طَالَ فِكْرُكَ؟ فَقَالَ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ): فِيمَا صُنِعَ بِأُمِّي فَاطِمَةَ (عَلَيْهَا اَلسَّلاَمُ)، أَمَا وَ اَللَّهِ لَأُخْرِجَنَّهُمَا ثُمَّ لَأُحْرِقَنَّهُمَا، ثُمَّ لَأُذَرِّيَنَّهُمَا، ثُمَّ لَأَنْسِفَنَّهُمَا فِي اَلْيَمِّ نَسْفاً. فَاسْتَدْنَاهُ، وَ قَبَّلَ مَا بَيْنَ عَيْنَيْهِ، ثُمَّ قَالَ: بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي، أَنْتَ لَهَا. يَعْنِي اَلْإِمَامَةَ . دلائل الامامة ج۱ ص۴۰۰ کانال روضه های مکتوب @rozehayemaktoub
نامردی اینجا باز پابرجاست برگرد مسلم میان کوچه ها تنهاست برگرد . دیشب به یاد چشم های تو نخفتم امشب سرم بر شانه ی غم هاست برگرد . من آب می نوشم ولی از اشک دیده چشمم به یاد لعل تو دریاست برگرد . اینجا برای درهمی سر می فروشند بازار کوفه بعد از این غوغاست برگرد . اینجا گلوی طفل را بوسند با تیر صد حرمله بر گِرد من پیداست برگرد . اینجا تسلّای یتیمان تازیانه است سیلی جواب طفل بی باباست برگرد . سنگ و سر مسلم اگر زیباست اما سنگ و سر زینب چه واویلاست برگرد . . . سید محمد جوادی کانال روضه های مکتوب @rozehayemaktoub
حضرت مسلم بن عقیل ع به خون چهره دادم غسل از پا تا سر خود را زیارت می‌کنم با دست بسته رهبر خود را به یاد حنجر خونین و کام خشک مولایم لب عطشان نهادم زیر خنجر، حنجر خود را به هر جا پا نهادم بر رویم بستند درها را که بر دیوارها بگذاشتم امشب سر خود را به فرقم هر چه آتش بارد، از گل دوست‌تر دارم که وقف خاک جانان کرده‌ام خاکستر خود را به موج تیغ دشمن دوست را کردم چنان پیدا که گم کردم حساب زخم‌های پیکر خود را عذار نیلی از سیلی کنم تا هدیه بر زهرا فرستادم به همراه سکینه دختر خود را یقین دارم که مولا از برای دیدنم آید که سوی مکّه افکندم نگاه آخر خود را صدای ناله‌ی زهرا به گوشم می‌رسد آری که بالای سرم آورده مولا، مادر خود را الا ای یوسف زهرا میا کوفه که می‌ترسم به چنگ گرگ‌ها بینی علیِّ اکبر خود را میا از کعبه ای مولای من در این منای خون که بینی بر فراز دست، ذبح اصغر خود را به دار عشق (میثم) تا زبان در کام خود داری مگوئی جز ثنای عترت پیغمبر خود را استاد غلامرضا سازگار