eitaa logo
متن روضه اهل بیت (آرشیو کانال روضه های مکتوب)
3.4هزار دنبال‌کننده
24 عکس
15 ویدیو
72 فایل
این کانال پشتیبان کانال روضه های مکتوبه اینجا متون گذاشته میشه راه ارتباط: @Yazahra1357 لینک کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub لینک منبر: از شرح بی نهایت https://eitaa.com/azsharhebinahayat
مشاهده در ایتا
دانلود
با سلام با توجه به زیاد شدن پیام ها در کانال روضه های مکتوب و اینکه شاید جستجو چندان به نتیجه نرسه به ذهن رسید این کانال ایجاد بشه تا خلاصه مطلب به اضافه آدرس در کانال اصلی و باقی متن در این کانال قابل دسترسی باشه
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام متن پیش رو روضه مکتوب آقا جواد الائمه است، با این توضیح که این متن برای برخی مجالس طولانی است. برای رعایت جلسه می توان برخی قسمت ها رو حذف کرد. کانال روضه های مکتوب در نرم افزار ایتا https://eitaa.com/rozehayemaktoub 18/4/1400 ای عرش، خاک پای تو یا حضرت جواد جود و کرم گدای تو یا حضرت جواد دل مهبط ولای تو یا حضرت جواد قرآن پر از ثنای تو یا حضرت جواد مدّاح تو خدای تو یا حضرت جواد جان جهان فدای تو یا حضرت جواد در حُسن تو فروغ خدا موج می زند آیات جود و لطف و عطا موج می زند در خُلق با صفات، صفا موج می زند در طلعت جمال رضا موج می زند راز و نیاز و ذکر و دعا موج می زند در صحن با صفای تو یا حضرت جواد ا آن جلال و عزّت و قدر و جلال و جاه گردید بر تو خانه ی در بسته قتلگاه شد همسر تو قاتلت ای حجّت اله در موسم جوانی، بی جرم و بی گناه شد قسمت تو زهر جفا آه آه آه از یار بی وفای تو یا حضرت جواد در بین حجره سوختی و دست و پا زدی وز سوز دل رسول خدا را صدا زدی هنگام مرگ ناله به یاد رضا زدی از اشگ دیده زخم درون را دوا زدی در بیت خویش ناله ی واغربتا زدی کی بود این سزای تو یا حضرت جواد ایام شهادت جواد الائمه علیه السلام دلها رو روانه کنیم کاظمین انشاالله همچین شبایی حرم با صفای آقا موسی بن جعفر و آقا جواد الائمه باشیم از باب المراد وارد حرم بشیم برا عزیز دل امام رضا عزاداری کنیم یا امام رضا آجرکم الله! خیلی امام رضا این تنها پسرش رو دوست داره همه دار و ندار امام رضا همین آقازاده است اما تو همین روزا تو غربتِ تنهاییِ حجره بغداد عزیز دل امام رضا رو خاک افتاده همون آقازاده ای که امام رضا فرمود با برکت تر از این مولود تو آل پیغمبر به دنیا نیومده همون عزیزی که امام رضا گاهی تمام شب رو براش لالایی می خوند خود امام رضا فرمود این پسرم انقدر غریبانه به شهادت میرسه که اهل آسمان براش گریه می کنن همیشه از روضه اهل بیت به روضه ابی عبدالله ورود می کنیم امشب از کربلا دلمونو ببریم کاظمین خدا یه همسری به حسین داد به نام رباب بعد از حسین زیر سایه نمی رفت می گفت ان الذی کان نورا یستضاء به بکربلاء قتیل غیر مدفون تو مجلس ابن زیاد شاید سر کوچیک علی اصغرم مقابلشه اما ندیدن برا بچه شیرخوارش ناله بزنه فقط دیدن صدا می زنه واحسینا فلا نسیت حسینا اقصدته اسنة الاعداء حسینم! هیچ وقت فراموش نمی کنم اون لحظه ای که نیزه ها تو رو احاطه کردن! شاید از این جمله رباب استفاده بشه اون لحظه که حسین تو گودال قتلگاه افتاده رباب هم داشت تماشا می کرد ... آخه وقتی یه قهرمانی رو زمین افتاده باشه می دونن نمیتونه از جا بلند شه اما جرئت نمی کنن جلو برن اینجا نیزه هاشونو بر می دارن نوشتن یکی یکی میومدن با نیزه ... این یه همسره رباب اما سه نفر از اهل بیت بودن بین خانواده شونم غریب بودن اول آقا رسول خدا است دوم غریب مدینه امام مجتبی علیه السلامه اما پیغمبر علی رو داشت امام مجتبی برادرا کنارش بودن عباس بود زینب بود اما دلها بسوزه برای جوون امام رضا تنها افتاده رو خاک حجره حتی امام هادی هم مدینه است نه خواهری کنارشه نه برادری عرضه بداریم یا حضرت معصومه! بی بی جان! الحمدلله نبودی تو غربت حجره بغداد دست و پا زدن عزیز برادرت رو تماشا کنی! اما دلها بسوزه برا اون عمه ای که ظهر عاشورا تا صدای برادر رو کنار بدن علی شنید: علی جان علی الدنیا بعدک العفی! اینجا اولین بار بود دشمن قد و قامت زینبو دید! راوی میگه دیدم یه بانویی داره دوان دوان وارد میدان میشه اومد توقلب لشگر اما دو تا ناله میزنه اول صدا می زنه وا أُُخَیّاه یعنی وای برادرم! الانه حسینم جان بده دومم صدا میزنه وابن اخیاه وا ثمرة فواداه یعنی علی میوه دلم! ناله بزن یا حسین! خدایا در فرج امام زمان تعجیل بفرما! رهبر عزیزمان طول عمر با عزت عطا بفرما! امام جواد کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
پیشنهاد بنده اینه که حتما پاورقی هایی که در ضمن روضه گذاشتم رو در فایل ببینید
🔰شعری از حافظ و کلام علامه طباطبایی آیت الله سعادت پرور درباره شعری از حافظ بیاناتی دارند که در ذیل می آید. حافظ می گوید: اى دل غلام شاه جهان باش و شاه باش‏ پيوسته در حمايت لطف اله باش‏ از خارجى هزار به يك جو نمى خرند گو كوه تا به كوه منافق سپاه باش‏ چون احمدم شفيع بود روز رستخيز گو اين تن بلا كش من پر گناه باش‏ آن را كه دوستىّ على نيست كافر است‏ گو زاهد زمانه وگو شيخ راه باش‏ امروز زنده‏ام به ولاى تو يا على‏ فردا به روح پاك امامان گواه باش‏ قبر امام هشتم و سلطان دين رضا از جان ببوس و بر در آن بارگاه باش دستت نمى رسد كه بچينى گلى ز شاخ‏ بارى به پاى گلبن ايشان گياه باش‏ مرد خدا شناس كه تقوى طلب كند خواهى سفيدجامه وخواهى سياه باش‏ حافظ طريق بندگى شاه پيشه كن‏ وآنگاه در طريق چو مردان راه باش آیت الله سعادت پرور در ذیل این شعر می نویسد: «از اين غزل كه بر مزار خواجه هم نوشته شده به خوبى مى توان به شيعه بودن وى پى برد. استاد مرحوم علّامه طباطبائى (رضوان اللَّه تعالى عليه) مى‏فرمود: «بنده گمان نمى‏كردم اين غزل از خواجه باشد، ولى كنار مزارش كه رفتم، بر من ثابت شد كه اين غزل از وى است.» (البته نفرمودند از چه طريق ثابت شد.)، در قصيده اوّل ديوان حافظ، چاپ قدسى هم پس از آنكه به توصيف حقّ سبحانه و نعت رسول اللَّه صلى الله عليه و آله و امامان بزرگوار علىّ و حسن و حسين و عترتش عليهم السلام مى پردازد، اشاره به استبصار خود مى كند و مى گويد: به جهل، بنده، ز پيش، آن چنان همى بودم‏ كه كس مباد چنان كآمدم در اوّل باز سپاس و منّت و عزّت خداى را، كه نمود رَهِ نجات و شدم از حيات برخوردار به دشمنان منشين، حافظا! تولّا كن‏ نجاتِ خويش طلب كن به جان زهشت وچهار کانال روضه های مکتوب در ایتا: https://eitaa.com/rozehayemaktoub
چند حدیث زیبا از اهل بیت درباره فضیلت زیارت امام رضا (علیه آلاف التحیة و الثناء) صفحه ۱ از ۲ حدیث پیامبر در فضیلت زیارت امام رضا قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ «سَتُدْفَنُ بَضْعَةٌ مِنِّي بِأَرْضِ خُرَاسَانَ لَا يَزُورُهَا مُؤْمِنٌ إِلَّا أَوْجَبَ اللَّهُ لَهُ- الْجَنَّةَ وَ حَرَّمَ جَسَدَهُ عَلَى النَّارِ.» پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «به زودی در سرزمین خراسان دفن خواهد شد هر مومنی که او را زیارت کند خداوند بهشت را بر او واجب و آتش را بر بدنش حرام خواهد کرد. حدیث امیرالمومنین وَ رَوَى النُّعْمَانُ بْنُ سَعْدٍ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع أَنَّهُ قَالَ‏ سَيُقْتَلُ رَجُلٌ مِنْ وُلْدِي بِأَرْضِ‏ خُرَاسَانَ‏ بِالسَّمِّ ظُلْماً اسْمُهُ اسْمِي وَ اسْمُ أَبِيهِ اسْمُ ابْنِ عِمْرَانَ مُوسَى ع أَلَا فَمَنْ زَارَهُ فِي غُرْبَتِهِ غَفَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ ذُنُوبَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْهَا وَ مَا تَأَخَّرَ وَ لَوْ كَانَتْ مِثْلَ عَدَدِ النُّجُومِ وَ قَطْرِ الْأَمْطَارِ وَ وَرَقِ الْأَشْجَارِ. امیر المومنین (علیه السلام) فرمود: به زودی مردی از فرزندان من در خراسان کشته خواهد شد که خود همنام من و پدرش همنام حضرت موسی (علیه السلام) است. آگاه باشید که هر که او را در غربتش زیارت کند خداوند عز و جل او را می بخشد. (معنای گناهان گذشته و آینده در پایان این نوشته خواهد آمد.) حدیث امام باقر وَ رَوَى الْحُسَيْنُ بْنُ زَيْدٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ‏ يَخْرُجُ رَجُلٌ مِنْ وُلْدِ مُوسَى اسْمُهُ اسْمُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع فَيُدْفَنُ فِي أَرْضِ طُوسَ وَ هِيَ مِنْ خُرَاسَانَ يُقْتَلُ فِيهَا بِالسَّمِّ فَيُدْفَنُ فِيهَا غَرِيباً فَمَنْ زَارَهُ عَارِفاً بِحَقِّهِ أَعْطَاهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَجْرَ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَ قَاتَل ‏ امام باقر (علیه السلام) فرمود:«مردی از فرزندان موسی خارج خواهد شد که همنام امیرالمومنین (علیه السلام) است و در سرزمین طوس دفن خواهد شد که در خراسان است. او در آنجا با سم به شهادت خواهد رسید و دفن خواهد شد. هر کس او را با شناخت به حق او زیارت کند خداوند متعال مزد کسانی که قبل از فتح [مکه] انفاق و جهاد کردند را به او خواهد داد.» حدیث امام صادق وَ رَوَى حَمْزَةُ بْنُ حُمْرَانَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع‏ يُقْتَلُ حَفَدَتِي‏ بِأَرْضِ خُرَاسَانَ فِي مَدِينَةٍ يُقَالُ لَهَا طُوسُ مَنْ زَارَهُ إِلَيْهَا عَارِفاً بِحَقِّهِ أَخَذْتُهُ بِيَدِي يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ أَدْخَلْتُهُ الْجَنَّةَ وَ إِنْ كَانَ مِنْ أَهْلِ الْكَبَائِرِ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ وَ مَا عِرْفَانُ حَقِّهِ قَالَ يَعْلَمُ أَنَّهُ إِمَامٌ مُفْتَرَضُ الطَّاعَةِ غَرِيبٌ شَهِيدٌ مَنْ زَارَهُ عَارِفاً بِحَقِّهِ أَعْطَاهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَجْرَ سَبْعِينَ شَهِيداً مِمَّنِ اسْتُشْهِدَ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ ص عَلَى حَقِيقَةٍ . امام صادق (علیه السلام) فرمود:«نوه من در سرزمین خراسان در شهری به نام طوس به شهادت خواهد رسید هر کس او را با شناخت به حق او زیارت کند روز قیامت خودم حتی اگر اهل گناهان کبیره باشد.» راوی پرسید:«فدایت شوم شناخت به حق او چیست؟» فرمود:«بداند که او است که فرمانبری از او واجب است. هر کس او را با شناخت حق او زیارت کند خداوند متعال اجر هفتاد شهید از شهدایی که از روی حقیقت [و ایمان] در رکاب رسول خدا به شهادت رسیدند را خواهد داد.» حدیث امام رضا وَ رَوَى حَمْدَانُ الدِّيوَانِيُّ عَنِ الرِّضَا ع أَنَّهُ قَالَ‏ مَنْ زَارَنِي عَلَى بُعْدِ دَارِي أَتَيْتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِي ثَلَاثَةِ مَوَاطِنَ حَتَّى أُخَلِّصَهُ مِنْ أَهْوَالِهَا إِذَا تَطَايَرَتِ الْكُتُبُ يَمِيناً وَ شِمَالًا وَ عِنْدَ الصِّرَاطِ وَ عِنْدَ الْمِيزَانِ‏ . امام رضا (علیه السلام) فرمود:«هر کس مرا با وجود دوری خانه [و حرم] زیارت کند روز قیامت در سه موقعیت به یاری او خواهم آمد و او را از هراس آن موقعیت ها خلاص خواهم کرد و آن سه موقعیت هنگامی است که نامه های اعمال را به دست راست و چپ افراد خواهند داد و هنگام عبور از پل صراط و نزد ترازوی اعمال.» - کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
چند حدیث زیبا درباره زیارت امام رضا (علیه السلام) صفحه 2 از 3 روایتی دیگر از امام رضا (علیه السلام) رَوَى الْحَسَنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا ع‏ أَنَّهُ قَالَ لَهُ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ خُرَاسَانَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ رَأَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص فِي الْمَنَامِ كَأَنَّهُ يَقُولُ لِي كَيْفَ أَنْتُمْ إِذَا دُفِنَ فِي أَرْضِكُمْ بَضْعَتِي وَ اسْتُحْفِظْتُمْ وَدِيعَتِي وَ غُيِّبَ فِي ثَرَاكُمْ نَجْمِي فَقَالَ لَهُ الرِّضَا ع أَنَا الْمَدْفُونُ فِي أَرْضِكُمْ وَ أَنَا بَضْعَةٌ مِنْ نَبِيِّكُمْ وَ أَنَا الْوَدِيعَةُ وَ النَّجْمُ أَلَا فَمَنْ زَارَنِي وَ هُوَ يَعْرِفُ مَاأَوْجَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ حَقِّي وَ طَاعَتِي فَأَنَا وَ آبَائِي شُفَعَاؤُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ مَنْ كُنَّا شُفَعَاءَهُ نَجَا وَ لَوْ كَانَ عَلَيْهِ مِثْلُ وِزْرِ الثَّقَلَيْنِ الْجِنِّ وَ الْإِنْس‏ حسن بن علی بن فضال نقل می کند که مردی از اهل خراسان به امام رضا (علیه السلام) گفت: ای پسر رسول خدا من پیامبر را در خواب دیدم گویا به من فرمود: «چگونه است حال شما هنگامی که در سرزمین شما پاره تن من دفن شود و شما مامور به حفظ امانت من شوید و در خاک شما ستاره من دفن شود؟» امام رضا فرمود:«من همانم که در سرزمین شما دفن خواهم شد و همان پاره تن پیامبر شما و همان امانت و همان ستاره هستم. هر کس مرا با شناخت به آنچه خدا در حق من و فرمانبری از من واجب فرموده است زیارت کند من و پدران من شفیعان او در روز قیامت خواهیم شد و هر کس ما شفیع او باشیم نجات پیدا می کندحتی اگر به اندازه بار گناه جن و انس را به گردن داشته باشد.» حدیث امام جواد رَوَى عَلِيُّ بْنُ مَهْزِيَارَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الثَّانِي ع قَالَ‏ قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ زِيَارَةُ الرِّضَا ع أَفْضَلُ أَمْ زِيَارَةُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَيْنِ ع قَالَ زِيَارَةُ أَبِي ع أَفْضَلُ وَ ذَلِكَ أَنَّ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَزُورُهُ كُلُّ النَّاسِ وَ أَبِي ع لَا يَزُورُهُ إِلَّا الْخَوَاصُّ مِنَ الشِّيعَةِ «3». علی بن مهزیار از امام جواد (علیه السلام) پرسید فدایت شوم! زیارت امام رضا افضل است یا زیارت اباعبدالله الحسین فرمود: «زیارت پدرم افضل است زیرا همه مردم ابا عبدالله را زیارت می کنند اما پدرم را جز خاصان از شیعه زیارت نمی کنند.» روایتی دیگر از امام جواد وَ رُوِيَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ الْبَزَنْطِيِّ قَالَ قَرَأْتُ كِتَابَ أَبِي‏ الْحَسَنِ الرِّضَا ع‏ أَبْلِغْ شِيعَتِي أَنَّ زِيَارَتِي تَعْدِلُ عِنْدَ اللَّهِ تَعَالَى أَلْفَ حَجَّةٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ يَعْنِي ابْنَهُ ع أَلْفَ حَجَّةٍ قَالَ إِي وَ اللَّهِ وَ أَلْفَ أَلْفِ حَجَّةٍ لِمَنْ زَارَهُ عَارِفاً بِحَقِّهِ‏. بزنطی می گوید: در کتاب [یا نامه] امام رضا خواندم:«این پیام را به شیعیان من برسان که زیارت من نزد خدای متعال برابر با هزار حج است» از امام جواد (علیه السلام) درباره این روایت پرسیدم : آیا هزار حج؟! فرمود:« آری به خدا بلکه یک میلیون حج برای کسی که شناخت به حق او داشته باشد. تکمله: نکته اول: درباره معنا بخشش گناهان گذشته و آینده تبیین واژه «مغفرت ما تقدم و ما تاخر» که در قرآن و زیارات آمده است در بین عالمان محل بحث واقع شده است. طبق برداشت نگارنده از بیان آیت الله سعادت پرور درباره این ترکیب، حاصل این معنا چنین است:«هر کس امام رضا را زیارت کند خداوند نه تنها گناهان گذشته او را می بخشد بلکه بعد از این که با این زیارت و بخشش گناهان گذشته به کمال رسید نقائص دیگر او و حجاب های دیگر بین او و خدا را نیز بر می دارد و او به قرب حق نائل خواهد شد.» این چه بسا مقامی باشد که به زائرانی که مرتبه ای بلند از شناخت را دارا هستند عطا خواهد شد. عین کلام ایشان چنین است:«به اين ترتيب، گويا روايات گذشته، درصدد بيان اين است كه: هر كس سيّدالشّهدا- عليه‏السّلام- را با شناخت مقام و منزلت ايشان (عارفاً بحقّه) زيارت كند، خداوند، نه تنها مغفرت خود را شامل حال گناهان گذشته‏ى آن زائر مى‏كند و آثار آن‏ها را برمى‏دارد؛ بلكه مغفرتى را كه در بهشت به بندگانش عنايت مى‏نمايد، در اين عالم به زائر آن حضرت عنايت مى‏فرمايد و در نتيجه، حجاب‏هاى ميان او و پروردگار برداشته مى‏شود و به قرب و وصل خداى سبحان نائل مى‏گردد و حضرت حق را با ديده‏ى دل، مشاهده مى‏كند. شاهد بر اين معنى، ذيل احاديث آينده است.» فروغ شهادت، ص356 کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
نکته دوم: درباره افضل بودن زیارت امام رضا در روایت مذکور از امام جواد (علیه السلام) علت برتری زیارت امام رضا از امام جواد کم بودن زوار امام رضا در آن زمان دانسته شده است و شاید چنانچه علامه مجلسی در بحار فرموده است، این قاعده در هر زمان جاری باشد یعنی زیارت هر امامی که زوار کمتری داشته باشد ثواب بیشتری داشته باشد. کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub قصه خواستگاری و ازدواج حضرت و اعظم (صلوات الله علیهما) صفحه 1 از 5 علامه مجلسی در کتاب شریف بحار الانوار روایتی را درباره ماجرای خواستگاری و ازدواج خدیجه کبری با پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) نقل می فرمایند. در متن پیش رو فرازهایی از این روایت طولانی همراه با ترجمه آن آورده شده است. پس از بازگشت از سفر تجاری پیامبر با اموال خدیجه با سود سرشاری که از این سفر برگردانده بودند و در جریان استقبال شترهای فراوانی به پای پیامبر به امر خدیجه قربانی شد که ماجرایی مفصل دارد و خدیجه این سود سرشار بدون نقص را به پدر نیز نشان داد و غلام خود میسره و همسر و فرزندانش را در راه خدا آزاد کرد. در این هنگام خدیجه به پیامبر عرضه داشت: «ای آقای من! بیش از آنچه قرارداشتیم برای تو نزد من حق بشارت [سود فراوان] است اکنون چه حاجتی داری تا انجام دهم؟ حضرت فرمود: قدری استراحت می کنم سپس به نزد تو بر می گردم [تا خواسته ام را بیان کنم]» پیامبر به نزد ابوطالب برگشت و ماجرا را بیان کرد ابوطالب عرضه داشت می خواهم با این اموال تو را به ازدواج در بیاورم و بعد از آن از مرگ باکی ندارم. پیامبر فردا به نزد خدیجه برگشت خدیجه عرضه داشت:« با این اموال چه خواهی کرد؟»حضرت فرمود: « عموی من قصد دارد دختری از قومم را به از دواج من دربیاورد.» خدیجه تبسم کرد و عرضه داشت:« ای آقای من! آیا خوشنود می شوی زنی را که در قلب من نیکو است برای تو خواستگاری کنم؟» « فتبسمت خديجة و قالت يا سيدي أ ما ترضى‏ أني أخطب لك امرأة تحسن بقلبي‏» پیغمبر فرمود: آری. خدیجه عرضه داشت: «همسری برای تو می شناسم که از اهل مکه است و از بستگان تو است و بیش از همه مال دارد و از همه زیباتر است و از همه با کمال تر و پاک تر و گشاده دست تر است پاک و مصون است و تو را در امورت یاری می کند و به اندازه توان تو در زندگی قانع است ولی از غیر تو به زیاد هم راضی نیست و ...» پیغمبر فرمود او را نام ببر. عرضه داشت: آن زن کنیز تو خدیجه است. «هي مملوكتك خديجة» پیامبر شرمگین شد به طوری که پیشانی مطهرش عرق کرد و از سخن خودداری کرد.‏ سپس فرمود: «ای دختر عمو تو زنی ثروتمند هستی و من آنچنان فقیر هستم که جز آنچه اکنون با این سفر به من می بخشی از خود چیزی ندارم و زنی مانند تو به مردی مانند من رو نمی کند و من زنی می خواهم که احوال و اموال او مانند من باشد در حالی که تو ملکه ای هستی که جز ملوک برای تو مناسب نیستند. » ادامه در صفحه بعد کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
قصه خواستگاری و ازدواج خدیجه و پیامبر صفحه 2 از 5 اینجا بود که خدیجه عرضه داشت: « ای محمد قسم به خدا! اگر تو اموال کمی داری من ثروت زیادی دارم و آنکه خود را به تو می بخشد چگونه از مال خود برای تو نگذرد من و دارایی ها و کنیزان و تمام املاک من در اختیار تو و تحت فرمان تو هستیم ... » و سپس گریست . پیامبر بعد از اصرار شدید خدیجه نزد عموها برگشت و از آنها درخواست کرد که خدیجه را برای ایشان از پدرش خواستگاری کنند. همه از این کلام تعجب کردند ابوطالب این حامی همیشگی و دلسوز محمد (صلی الله علیه و آله) فرمود: «پادشاهان عرب ، روسای قریش ، سروران بنی هاشم ، پادشاهان یمن و بزرگان طائف از خدیجه خواستگاری کرده اند و اموال فرائان برای او بخشیده اند اما او به هیچکدام رغبتی نشان نداده است و تو ای پس برادرم! فقیر هستی و نه مالی داری و تجارتی، خدیجه زنی بذله گو است خود را با مزاح او به دردسر نیانداز ...» ابو لهب نیز که جز ثروت چیزی برایش ارزش نداشت گفت :«پسر برادرم ما را سر زبان عرب نیانداز! تو شایسته خدیجه نیستی!» عباس به شدت با او برخورد کرد و گفت:«تو مردی بی ارزش و بد رفتاری هستی! درباره پسر برادرم چه می خواهند بگویند؟! او از همه زیباتر و با کمال تر است. چگونه ممکن است خدیجه در برابر او تکبر کند؟ به خاطر مالش؟ [اگر چنین است] قسم به پروردگار کعبه اگر خدیجه از او مالی طلب کند بر اسب خویش سوار خواهم شد و در بیابان ها می گردم و بر پادشاهان وارد می شوم تا مالی را که خدیجه بخواهد جمع کنم.» اینجا بود که صفیه عمه پیامبر نزد خدیجه رفت تا انگیزه محکم خدیجه را ببیند خدیجه نیز واقعیت را به صفیه گفت و عرضه داشت :«من می دانم که موید از جانب پرودگار آسمان مورد تایید و یاری است)» «إني قد علمت أنه مؤيد من رب السماء» صفیه تبسمی کرد و فرمود:«به خدا تو در محبت به محبوبت معذوری! قسم به خدا که چشمم مانند نور پیشانی او را مشاهده نکرده است.» «و الله إنك لمعذورة فيمن أحببت و الله ما شاهدت عيني مثل نور جبينه‏» صفیه برخواست که برود خدیجه مهلت خواست سپس یک لباس زیبا برای صفیه آورد او را در آغوش گرفت و فرمود:«ای صفیه! تو را قسم به خدا می دهم که مرا در رسیدن به محمد یاری رسانی!» «يا صفية بالله عليك إلا ما أَعَنتِيني على وصال محمد» همه از خبر صفیه خوشحال شدند غیر از ابو لهب که حسادت کرد. عموهای پیامبر برای خواستگاری رفتند اما خویلد قبول نکرد و عموها با ناراحتی برگشتند. ادامه در صفحه بعد کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub