مجلس چهارم: «پیوند روضه حضرت رقیه با حضرت زهرا (سلام الله علیهما)»
دختر هر اتفاقی براش بیافته تو دلش نگه می داره برای بابا تعریف کنه
نه اصلا هرکی اذیتش کنه همون جا بابا صدا رو میزنه
لازم نیست دختر کوچیک باشه بابا رو صدا بزنه آخه مادرش فاطمه تو سن هجده سالگی بود از بین در و دیوار بابا رو صدا زد
صدا زد یا ابتاه یا رسول الله هکذا یفعل بحبیبتک و ابنتک
خیلی این جمله معنی داره یعنی بابا ببین تو رفتی همه چیز عوض شده ببین اینا با من چه میکنن
بابا همون دستی که تو می بوسیدی اینا شکستن
عیبی نداره روضه رقیه م روضه زهراست اگه تو کوچه بنی هاشم به زهرا سیلی نمی زدن اینجا کسی جرئت نمی کرد به رقیه سیلی بزنه
بابا یا رسول الله ببین اون سینه ای که سرت رو میذاشتی می گفتی بوی بهشتو استشمام میکنم حالا از سینه زهرا خون تازه جاریه
رقیه م هی صدا میزد بابا یادته تا خسته می شدم منو رو دوشت سوار می کردی حالا بیا و ببین روی خارا منو می دوونن
عشق بابا خسته شدن نداره دست کوچیک بسته شدن نداره
سه ساله که تازیونه نمی خواد کشیدن وحشیونه نمی خواد
سه ساله دختر که کتک نداره اون که قباله فدک نداره
کانال روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub
چند نکته درباره روضه شب چهارم:
۱. شب چهارم از جهتی روضه حضرت حر (علیه السلام) و اصحاب خوانده می شود و گاهی روضه طفلان زینب (سلام الله علیهم)
۲. درباره حضرت حر چند روضه در همین کانال گذاشته شده
درباره سایر اصحاب می توان روضه حضرت حبیب یا غلام حبشی را استفاده کرد.
البته در بین روضه اصحاب گمان بنده این است که مردم با روضه حضرت حر بیشتر ارتباط برقرار می کنند.
۳. در حقیقت شب چهارم شب توجه دادن مردم به توبه و اعتراف به گناهان در محضر خدا است که مداح می تواند از این فرصت استفاده کند و با اشاراتی زمینه توبه و به تعبیری آشتی مردم با خدا را فراهم کند
۴. در روضه حضرت حر می توان به مسأله ادب تاکید کرد که این ادب حر در برابر امام و به ویژه درباره فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بود که مایه نجات حر شد.
۵. روضه اصحاب در شب چهارم زمینه مناسبی برای توجه دادن به روضه امام و اهل بیت ایشان است.
لذا می توان بعد از اشاره به روضه اصحاب به روضه امام و بنی هاشم پیوند زد.
به عنوان مثال می توان روضه حر را به مصائب امام در قتلگاه یا به روضه حضرت عباس یا به روضه حضرت علی اکبر یا روضه حضرت علی اصغر پیوند داد.
پیوند روضه حضرت حر با روضه حضرت علی اصغر (علیه السلام)
https://eitaa.com/rozehayemaktoub/99
پیوند روضه حضرت حر با روضه حضرت عباس (علیهما السلام)
https://eitaa.com/rozehayemaktoub/100
۶. از آنجا که امشب شب جمعه است می توان مقدمه روضه را به اشاره به کربلا و زیارت انبیا و اولیا از امام حسین و آمدن رسول خدا و فاطمه زهرا (علیهم صلوات الله) اختصاص داد.
۷. روضه کامل حضرت حر در فهرست روضه شب ها قابل مشاهده است
کانال روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub
یاد آوری می کنم خدمت دوستان که گاهی اوقات اشعار و برخی مطالب در کانال دیگری قرار داده میشه که می توانید در اون کانال هم عضو شوید
علت اینکه اون مطالب در این کانال قرار داده نمیشه برای این هست که اینجا پیام ها زیاد میشه و دسترسی به پیام ها به این شکل راحت تره لذا اینجا آدرس رو قرار میدم تا هر کس خواست اونجا مطلب رو پیدا کنه
این کانال به صورت پشتیبان برای کانال روضه های مکتوب هست
در اینجا متون یا احیانا اشعار مناسب روضه اضافه بر کانال اصلی گذاشته میشه
مطلبی درباره علت نجات حضرت حر (علیه السلام) با صفت ادب رو از بیان آیت الله سعادت پرور را هم در این کانال قرار دادم میتوانید ببینید
لینک کانال صوت، شعر و متن:
https://eitaa.com/rozehayemaktoubb
متن پیشنهادی مقدمه روضه شب های جمعه:
شب جمعه است شب زیارتی سید الشهدا است
ای کاش یه شب جمعه ای همین دسته جمع تو بین الحرمین اباعبدالله عرض ارادت کنیم
آخه شبای جمعه که میشه
همه انبیا و اولیا کربلان
ملائکه خدا میان
اما امشب اگه چشم دلتو وا کنی یه آقایی دستش رو به محاسنش گرفته بیشتر ناله میزنه و گریه می کنه
اگه سوال کنی بهت میگن این آقا جدش رسول خدا صاحب عزای حسینه
بانوان بهشتی میان آسیه و مریم کبری و خدیجه سلام الله علیها همه میان
اما اگه نگاه کنی میبینی یه بانویی دستش رو روی سرش گرفته ناله می زنه از هوش میره
اگه سوال کنی بهت جواب میدن این مادرش فاطمه است
هی صدا میزنه بُنَیَّ قتلوک و ما عرفوک و من شرب الماء منعوک
یعنی پسرم حسینم
اگر کشتند چرا آبت ندادن تو را زان در نایابت ندادن ...
🔸درباره جمله بنی قتلوک و من شرب الماء منعوک:
این جمله (با اندکی تفاوت) طبق یافته ما در چهار نقل وارد شده است، برخی از فاطمه زهرا و برخی از رسول خدا.
نقل اول:
در بحار و بسیاری از کتب از قول شخصی که به گودی قتلگاه آمده بود تا لباس حضرت را به سرقت ببرد نقل شده است که وی صحنه هایی می بیند از جمله اینکه:«وإذا بجلبة عظيمة، وبكاء ونداء، وقائلٍ يقول: وا أبتاه! (۱) وا مقتولاه! وا ذبيحاه! وا حسيناه! وا غريباه! يا بُنيَّ! قتلوك وما عرفوك، ومن شرب الماء منعوك.»
(۱) در برخی نسخه ها «وا ابناه»
اینکه گوینده این جملات کیست اگرچه در اصل معنا تفاوتی ایجاد نمی کند اما از نقل روایت دقیقا روشن نیست که گوینده این جملات رسول خدا است و یا فاطمه زهرا.
نقل دوم: از فاطمه زهرا
موسوعة الامام الحسين(عليهالسلام) ؛ ج5 ؛ ص348 به نقل از اسرار الشهادة دربندی و او از نسخه ای قدیمی نقل می کند که شخصی در روز عاشورا از کربلا گذر می کند و در عالم رویا صحنه هایی می بیند از جمله اینکه می بیند فاطمه زهرا چنین بر امام حسین ندبه خوانی می کند: «و الامرأة تقول: وا ابناه! وا مقتولاه! وا عطشاناه! يا ولدي! قتلوك و ما عرفوك، و من شرب الماء منعوك، و من القفا ذبحوك، و لا راقبوا جدّك و أباك، يا ولدي! كلّمني أنا أمّك الزّهراء، و هذا شقيقك الحسن المجتبى.»
دو نقل دیگر از هند همسر یزید در رویایی و طرماح در ماجرای دیگر از رسول خدا این جمله را نقل کرده اند.
در نتیجه این جمله با اندکی تفاوت در چهار ماجرای متفاوت نقل شده است که گاهی طبق نقل فاطمه زهرا با این جملات امام حسین را مورد خطاب و ندبه خوانی قرار داده اند و طبق برخی نقل ها رسول خدا (صلوات الله علیهم اجمعین)
در نتیجه می توان این جمله را از هر کدام از این دو نور مقدس نقل کرد
کانال روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub
پیوند روضه حضرت عبدالله با روضه حضرت علی اصغر (علیهما السلام)
همه شهدای کربلا رو سر از تنشون جدا کردن و به نیزه زدن
اما جانسوز تر اینه
سه نفر بودن روز عاشورا هنوز جونی در بدن داشتن و سرشونو جدا کردن
اول همین یادگار امام مجتبی عبدالله بن حسنه
با دست بریده افتاده تو بغل عمو
یه وقت دیدن حرمله طوری گلوی عبدالله رو هدف گرفت
نوشتن فذبحه یعنی گلوی عبدالله رو برید
دومین جا که خیلی دل امام زمان رو به درد آورده شیرخواره حسینه ...
دیدی بچه تا ببینه می خواهی بهش آب بدی لبهاشو به هم میزنه
بمیرم هنوز علی داشت لب هاشو مثل ماهی به هم می زد
الهی دستت قلم شه حرمله
نگم چه کرد
فقط نوشتن یه وقت حسین نگاه کنه فذبح الطفل من الاذن الی الاذن و من الورید الی الورید
سومین جام اونجاییه که امام رضا فرمود یابن شبیب ان کنت باکیا لشیئ فابک علی الحسین
پسر شبیب برا هر غریبی خواستی گریه کنی برا حسین گریه کنه
اگه امام رضا نفرموده بود جا نداشت بگیم
فرمود پسر شبیب آخه جد ما رو مثل قربانی سرش رو از تنش جدا کردن ...
کانال روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub
نکاتی درباره روضه شب پنجم حضرت عبدالله ابن حسن (علیهما السلام)
۱. از آنجا که شهادت حضرت عبدالله در اوج مصائب امام حسین علیه السلام رقم می خورد در حقیقت روضه عبدالله با روضه گودی قتلگاه گره خورده است و لذا مرثیه سرا باید شرایط مجلس و حال مستمع را بسنجد اگر مستمع آمادگی دارد می توان با اوج شروع کند.
اما اگر این آمادگی در مستمع نیست باید مراقب بود که مجلس به حال قبض دچار نشود.
لذا می توان با شعری در مناجات با امام حسین و اشاره به روضه هایی از حضرت مجلس و مستمع را آماده روضه قتلگاه و روضه حضرت عبدالله کرد.
به عنوان مثال می توان اشاره به غربت سید الشهدا و استغاثه حضرت داشت.
۲. روضه حضرت عبدالله را می توان به روضه های دیگر حضرات اهل بیت علیهم السلام پیوند داد.
از جمله:
پیوند به روضه گودال قتلگاه
پیوند به روضه حضرت علی اصغر
پیوند به روضه قمر بنی هاشم
پیوند به روضه حضرت زهرا
۳. شب پنجم و ششم متعلق به دو یادگار آقا امام مجتبی است لذا می توان به نوعی یادی از آن حضرت داشت.
کانال روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub
روضه کوتاه شب عاشورا
السَّلَامُ عَلَى خَامِسِ أَهْلِ الْكِسَاءِ السَّلَامُ عَلَى غَرِيبِ الْغُرَبَاءِ السَّلَامُ عَلَى شَهِيدِ الشُّهَدَاءِ السَّلَامُ عَلَى قَتِيلِ الْأَدْعِيَاءِ السَّلَامُ عَلَى سَاكِنِ كَرْبَلَاءَ السَّلَامُ عَلَى مَنْ بَكَتْهُ مَلَائِكَةُ السَّمَاء
شب عاشورا است
امشب کربلا چه خبره
یه سری بزنیم خیمه های حسین
امشب غم عالمی به دل زینب کبری افتاده
نوشتن ابی عبدالله شروع کرد کم کم دل زینبو آماده کنه
همین طور که شمشیر رو اصلاح می کرد با خودش شعری رو می خوند
یا دهر اف لک من خلیلٍ ...
ای روزگار اف بر تو باد تو دوست خوبی برا حسین نبودی
طبق نقل، امام سجاد می فرماید من فهمیدم بابا داره چی میگه بغض گلومو گرفت اما تحمل کردم
اما عمه جانم زینب تا این جمله ها رو از حسین شنید
شروع کرد به سر و صورت زدن و ناله زدن
حسین من لیت الموت اعدمنی الحیاة ای کاش می مردم این روز رو نمی دیدم آخه تو یادگار مادرم بودی یا خلیفة الماضین
الیوم مات جدی محمد المصطفی الیوم مات ابی علی المرتضی الیوم ماتت امی فاطمه
حسین من هر کدوم از این عزیزانم رو از دست دادم دلم به تو خوش بود
اما امشب نشستی داری به من خبر رفتن می دی
برخی نوشتن طوری زینب ناله زد دیدن بی بی غش کرد حسین شروع کرد آب پاشیدن و آروم کردن خانم.
عرضه بداریم حسین جان این زینب که از شنیدن خبر فراق این طور به سر و صورت می زنه و بیهوش میشه
چه می کنه فردا عصر عاشورا ...
اون لحظه که میاد کنار گودی قتلگاه یه وقت نگاه کنه ببینه یه بدن بی سر قطعه قطعه زخم وجراحت تمام این بدن رو گرفته
زبان حالش این باشه
ای بدن بی سر هل انت اخی و ابن امی
یعنی ای مصحف ورق ورق ای روح پیکرم آیا تویی برادر من نیست باورم
با اینکه در کنار تو یک عمر بوده ام نشناسمت کنون که تو باشی برادرم
یه وقت زینب ببینه سکینه خاتون خودش رو برسونه کنار بدن بابا زبان حالش این باشه:
یا ابتاه انظر الی عمتی المضروبة
حالا هم ناله شو با امام زمان ناله بزن یا حسین
[درباره نقل های مختلف شب عاشورا پیام بعد را ببینید]
کانال روضه های مکتوب در پیام رسان ایتا https://eitaa.com/rozehayemaktoub
روضه کوتاه قمر بنی هاشم: مجلس سوم
السلام علیک ایها العبد الصالح المطیع لله و لرسوله و لامیر المومنین و الحسن و الحسین
عرضه بداریم یا صاحب الزمان هر شهیدی زمین می افتاد حسین بالای سرش میومد سرشو به دامن می گرفت
پیکر مطهر شهید رو برمی گردوندن
برخی شهدا رو اصحاب میاوردن
علی اکبر که زمین افتاد دیگه اصحاب نبودن یا کم بودن حسین بنی هاشمیا رو صدا زد جوانان بنی هاشم بیاید بدن علی رو برگردونید
وقتی قاسم افتاد زمین حسین خودش قاسم رو به سینه چسباند برگرداند برگردوند
خلاصه به هر نحوی همه رو از بین دشمن عقب برد فقط دو تا بدن برنگشتن
یکی بدن مظلوم علمدار ابی عبدالله بود حسین یه نگاهی به جسم نیمه جان عباس انداخت عباسم چه کنم آیا برم مراقب خیمه ها باشم یا بمونم تو رو برگردونم
اینجا بود صدا زد الان انکسر ظهری
بعد یه جمله ای گفته حسین اگه خودش نفرموده بود کسی جرأت نداشت به زبون بیاره
فرمود عباسم ببین کنار بدن تو بیچاره شدم
«قلت حیلتی»
میگن حسین که رسید هنوز یه نیمه جونی تو بدن عباس بود(۲)
اینجا دو تا جمله نقل کردن شایدم زبان حاله
اول اینکه بعضیا گفتن عباس خودش صدا زد حسین جان دیگه منو به خیمه ها برنگردون من وعده آب به بچه هات دادم(۳)
دوم اینکه زبان حال عباس اینه حسین جان من هم زمین افتادم تو اومدی بالاسرم اما ساعتی بعد که تو زمین می خوری آیا کسی هست سرت رو به دامن بگیره؟
یه وقت زینب بیاد بالای بلندی
ای زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست این خار و خاشاک بلا منزل و ماوای تو نیست
خاک دو عالم به سرم کز اثر تیغ و سنان یکجا برای بوسه ام در همه اعضای تو نیست.
....................................
(1) جهت مشاهده مدارک روضه به روضه حضرت در کانال روضه های مکتوب مراجعه شود.
(۲) موسوعة الامام الحسين(عليهالسلام) ؛ ج9 ؛ ص447 قالوا: فأدركه الحسين، و به رمق الحياة، فأخذ رأسه الشّريف و وضعه في حجرة، و جعل يمسح الدّم و التّراب عنه، ثمّ بكى بكاء عاليا، و قال: «الآن انكسر ظهري، و قلّت حيلتي، و شمت بي عدوّي».
(۳) سحاب رحمت به نقل از معالی السبطین
کانال روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub
روضه کوتاه قمر بنی هاشم: مجلس چهارم
السلام علیک ایها العبد الصالح المطیع لله و لرسوله و لامیر المومنین و الحسن و الحسین
[...] نقل شده از مرحوم دربندی: اون شخص هر روز به زیارت امام حسین می رفت اما زیارت عباسو هفته ای یه بار می رفت تو عالم خواب فاطمه زهرا رو دید از او رو برمی گردونه فرمود تزور ابنی الحسین و لا تزور ابنی العباس الا قلیلا پسرم حسین رو زیارت می کنی اما پسرم عباسو کم زیارت می کنی
اگرچه زاده ام البنین است و لیکن مادرش زهراست عباس
اومد خدمت برادر صدا زد برادر جان دیگه سینه م تنگ شده دیگه از زندگی بیزار شدم «سئمت من الحیاة» میخوام برم از این منافقین انتقاممو بگیرم.
حسین صدا زد حالا که میخوای بری به میدان، برو قدری برا بچه ها آب بیار
گفتن تا نزدیک خیمه بچه ها شد فسمع الاطفال ینادون العطش العطش
در خیمه قحط آب است عمو جان خون به دل رباب است عموجان
راه افتاد به سمت میدان چهار هزار نفر نگهبان شریعه بودند با اینکه برنامه جنگ نداشت هشتاد نفر رو به درک واصل کرد
رفت داخل آب
وارد آب شد کفی از آب برداشت اما آب روی آب ریخت
چو دید تشنۀ لب های خشک او دریاست
به آب خیره شد و ناله اش ز دل برخاست
که آب از چه نگردیدی از خجالت آب
تو موج میزنی و تشنه یوسف زهراست
قسم به فاطمه هرگز تو را نمی نوشم
که در تو عکس لب خشک سیّدالشّهداست
ز خون دیدۀ من روی موج خود بنویس
که از تمامی اطفال تشنه تر سقّاست
اما آب فرات یه پیامی برات آوردم
ز شیر خواره برایت پیام آوردم
پیام داده که ای آب غیرت تو کجاست؟
تو همه جنگ ها ملاک علمدار بوده تو جنگ احد تا خبر پیچید پیغمبرو کشتن همه فرار کردن
ما یه قطره از مصیبت عباسو تو مصیبت شهادت حاج قاسم دیدیم
مشک رو پر آب کرد به سمت نخلستان حرکت کرد
عجب صحنه ای ساخت اگر همه این عالم خلق شده بود تا این صحنه به وجود بیاد جا داشت
بی دلیل نیست تو زیارت عباس امام صادق فرمود بگو سلام ملائکه سلام انبیا سلام بندگان صالح خدا صبح و شب برتو باد یابن امیر المومنین
مشک به شانه گرفت راه افتاد شروع کرد رجز خوندن
لا ارهب الموت اذ الموت رقا حتی اواری فی المصالیت لقی
نفسی لنفس المصطفی الطهر وقا انی انا العباس اغدوا بالسقا
و لا اخاف الشر یوم الملتقی
یه وقت لشگر شنید لحن عباس عوض شد
والله ان قطعتموا یمینی انی احامی ابدا عن دینی
دست چپشم قطع کردن بازم ادامه داد
مشکو به دندان گرفت یه وقت تیری اومد به سینه عباس نشست
گفتن فانقلب عن فرسه و صاح الی اخیه الحسین ادرکنی
طبق اون خواب خودش روضه خودشوخونده مرحوم قزوینی دید یه روضه خونی میگه روز عاشورا با تیر به چشم عباس زدن خیلی گریه کرد بعد فرمود چرا این روضه ها رو میخونید؟
میگه شب تو خواب دیدم خودش فرمود سید ابراهیم آیا تو روز عاشورا بودی ببینی با من چه کردند؟
تا دستامو جدا کردن سپاه دشمن شروع کرد به تیر باران یه وقت یه تیر به چشمای من نشست زانو رو بالا آوردم تیر رو از چشمام جدا کنم عمامه از سرم افتاد یه ملعون با عمود آهن ...
https://eitaa.com/rozehayemaktoub
برای مرتب کردن مطالب مطالب بالا دوباره اینجا قرار داده شده
هدایت شده از متن روضه اهل بیت (منبع متون کانال روضه های مکتوب)
14. روضه دو شش ماهه.docx
26.3K
✍️فایل مکتوب روضه دو شش ماهه
متن همین روضه در پیام بعدی👇👇
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
متن روضه های اهل بیت (علیهم السلام) به همراه ارجاع به متون مقتل در کانال روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub
هدایت شده از متن روضه اهل بیت (منبع متون کانال روضه های مکتوب)
پیوند روضه حضرت علی اصغر با حضرت محسن (علیما السلام)
جهت دیدن مدارک روضه به فایل بالا مراجعه کنید
صلی الله علیک یا ابا عبدالله
می شویم امشب دخیل محضر شش ماهه ای
چشم مان بر دست حاتم پرور شش ماهه ای
رزق مان را میدهد هرشب علی اصغر به ما
شد کفیل عاشقان نان آور شش ماهه ای
در بزرگی کم ندارد از برادر بی گمان
جان به قربان علی اکبر شش ماهه ای
نور وجه اللهی اش ما را مسلمان کرده است
اهل ایمانیم با پیغمبر شش ماهه ای
آخه سند مظلومیت حسینه
تا بخواند خطبه ای روشنگرانه میشود
دست سالار شهیدان منبر شش ماهه ای
از تو بغل بابا فریاد زد آی اهل عالم غربت بابامو ببینید ببینید کار حسین به کجا رسیده علی رو بالای دستاش گرفته آی مردم اگه به من رحم نمی کنید به این بچه شیرخواره رحم کنید
گریه اش باشد رجز قنداقه اش باشد زره
فتح خیبر کرده گویا حیدر شش ماهه ای
من شب هفت محرم روضه میخوانم فقط
از لب خشکیده و چشم تر شش ماهه ای
داشت با مردم سخن می گفت اما ناگهان
حرمله می پاشد از هم حنجر شش ماهه ای
در میان قاب دستان پدر پیدا شود
آه تصویر گلوی پرپر شش ماهه ای
روضه های بی کلام کربلا تا شام هست
گریه های بی امان مادر شش ماهه ای
روز اربعین تا برگشتن کربلا هرکی یه ناله ای میزد رباب هم یه ناله ای داشت سخت ترین چیز برا مادر اینه نتونه به بچه شیر بده زبان حال رباب این بود
کجا خفتی کجا گنجینه من بیا بیرون ز خاک آیینه من
از آن روزی که آب آزاد گشته کمی شیر آمده در سینه من
مجلس مجلس شیرخواره حسینه اما جا داره مجلس ها بشینیم برا شیش ماهه زهرا گریه کنیم
روضه باب الحوائج هست اما میزنم
من گریزم را به طفل دیگر شش ماهه ای
آی گریه کنای علی اصغر!
پشت در هم مادری مضطر شد و بی تاب شد
از مدینه کودک شش ماهه کشتن باب شد
آره والله از مدینه این رسم رو گذاشتن اگه تو مدینه شش ماهه زهرا رو فدا نمی کردن کسی جرئت نمی کرد عصر عاشورا گلوی نازک علی رو با تیر سه شعبه ...
همیشه به مادرای باردار توصیه می کنن میگن خیلی باید مراقب باشی نکنه یه وقت زمین بخوری نکنه یه وقت ضربه ای به بدنت بخوره
آخه اولین ضربه ای که بخوره اول بچه ضربه میخوره
تا اومدن پشت درخانه زهرا زهرا جلوی راهشونو گرفت چنان با لگد به درخانه زدن اولین کسی که فدا شد شش ماهه زهرا بود
وای منو وای منو وای من میخ در و سینه زهرای من
یا امام زمان معذرت می خوام
در وسط کوچه تو را می زدند کاش به جای تو مرا می زدند
خدا رحمت کنه مرحوم آشیخ محمدحسین اصفهانی رو...
و لست ادری خبر المسمار سل صدرها خزانة الاسرار
قربون چادر خاکیت برم
اما عرضم اینه همه میگن چادر زهرا خاکی شد
زبان حال زینب اینه
شیش ماهه تو کوچه قربونی شده چادر خاکی تو خونی شده
اما عرض کنیم یا صاحب الزمان اینجا چادر مادر شما خونی شد
کربلا هم چند بار چادر زینب خونی شد
اولین بار اونجا بود که دیدن حسین کنار بدن پاره پاره علی اکبر نشسته انگار حسین داره جان میده
یه وقت دیدن یه خانمی دوان دوان وارد میدان شد آمد خودشو انداخت رو بدن اربا اربای علی ...
بار دوم هم اونجا بود که حسین علی اصغر رو روی دست گرفته یه وقت نمی دونم شاید ببینه علی آرام آرام روی دستش داره دست و پا میزنه
آخه هر شهیدی زمین می افتاد فریاد می زد حسینو صدا می زد
اما چه کنه اون بچه ای که هنوز زبون نداره بابا رو صدا بزنه
نه نه چه کنه اون بچه ای که با تیر سه شعبه گلوشو بریدن
یه وقت دیدن بچه رو داد دست زینب دو دستش رو زیر گلوی علی گذاشت خون دستای حسینو پر کرد دیدن خون ها رو به آسمان پاشید.
ز ضرب تیر چنان دست و پای خود گم کرد که خواست گریه کند ناگهان تبسم کرد.
متن روضه های اهل بیت (علیهم السلام) به همراه ارجاع به متون مقتل در کانال روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub
هدایت شده از متن روضه اهل بیت (منبع متون کانال روضه های مکتوب)
روضه حضرت علی اصغر شهریور ۱۴۰۰.aac
49.94M
صوت مجلس روضه با مضمون پیوند روضه حضرت علی اصغر و روضه حضرت محسن (علیهما السلام) ۱۴۰۰/۶/۸
متن روضه های اهل بیت (علیهم السلام) به همراه ارجاع به متون مقتل در کانال روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ شراره بی آبی حاج محمود کریمی
شراره بی آبی سوزونده لباتو
کویر تشنه کرده دریای نگاتو
رو دست بابا از دور میبینی فراتو
میبینی از دور تو نخلا عموت و یا نه
ببینم عمه پوشونده گلوت و یا نه
بریم شاید بگیریم جواب شاید
بریم شاید برسیم به آب شاید
سیراب بشی و بری به خواب شاید
تو مردی و دردت رو میدونم
میخوای با بابا باشی ای دردت به جونم
واست تو راه میدون لالایی میخونم
میدونی کار و به آخر رسوندی یا نه
میدونی تنها برا من تو موندی یا نه
بریم به خاطر هر دومون شاید
به رحم بیاد دل سنگشون شاید
یا ابری شه دل آسمون شاید
نخواستی جنگ و از تو گهواره ببینی
دلت نیومد من رو بیچاره ببینی
رباب و سرگردون و آواره ببینی
شنیدی آه دل آسمون و یا نه
میبینی سمتت گرفتن کمون و یا نه
حالا که میزنی دست و پا شاید
میخوای بمونی پیش بابا شاید
پیشم باشی روی نیزه ها شاید
کانال روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیت الاحزانم شده این ویرونه
حاج محمود کریمی
بیت الاحزانم شده این ویرونه
درد من و فقط مادر میدونه
کمکم کن مادر
عمه بهم گفتی که بابام پیش خداست
اما ببین سرش همینجا رو نیزه هاست
منم مثه مادر بزرگم بابایی ام
نمیدونم بابام کجاست
منم شبیه فاطمه بعد بابام عمرم کمه
چشام مثه زهرا کبوده قدم مثه مادر خمه
منو عمه هام فتح کردیم شامو
خریدیم آبروی بابامو
ببین زخم دستهامو پاهامو چشمامو
بیت الاحزانم شده این ویرونه
درد منو فقط مادر میدونه
****
بابا ببین چقدر شدم عین مادرت
از بس نفس نفس زدم دنبال سرت
دیگه نداره طاقت سیلی صورتم
برس به داد دخترت
اتیش گرفته شونه ها از دست تازیونه ها
بسته به روم مثه مدینه در تموم خونه ها
این تب تقصیر اتیش پهلومه
زخمام از بوسه بابام محرومه
بیت الاحزانم شده این ویرونه
درد منو فقط مادر میدونه
****
مثه مادر بزرگم اینجا تو غربتم
تو ویرونه کسی نیومد عیادتم
انقدر صدای خنده ها قلبم و شکست
دیگه تموم طاقتم
گریه شده دوای من یه کاری کن برای من
میگن باید اروم بگیره صدای گریه های من
عجل وفاتی شده ورد لبهام
خسته شدم خدا بابام و میخوام
تو نبودی و من بی تو مردم
با گریه شونو آبروشونو بردم
تموم راه سیلی می خوردم
از سیلی مردم
بیت الاحزانم شده این ویرونه
درد منو فقط مادر میدونه
کانال روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub
#شعر_عاشورایی
#کاروان_در_شام
#غزل
🔹به استقبال تو...🔹
این سواران کیستند انگار سر میآورند
از بیابانِ بلا، گویا خبر میآورند...
تخته خواهد کرد بازار شما را، شامیان!
این که بیپیراهن و بیبال و پر میآورند
هم عمو میآورند و هم برادر، حیرتا!
هم پدر میآورند و هم پسر میآورند
آشنا میآید آری این گل بالای نی
هر چقدر این نیزه را نزدیکتر میآورند
تا بگردد دور این خورشیدهای نیمهشب
ماه را نامحرمان از پشت سر میآورند...
زنبق هفتاد و یک برگم! به استقبال تو
خیزران میآورند و طشت زر میآورند
📝 #سعید_بیابانکی
به نقل از کانال شعر هیات
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#زیارت_اربعین
دستم ز دامن تو نگردد رها حسین
ای دستگیر نوکر بی دست و پا حسین
جز تو کسی به کاسه ی ما اعتنا نکرد...
تنها امید ظرفِ غذای گدا..،حسین
حُبِّ تو ترس معصیتم را زیاد کرد
ای مظهر تجلّیِ خوف و رجا حسین
@hosenih
هرکس مسیر عاشقیاش را سوا نکرد
فردای حشر می کند او را سوا حسین
حُکم قبول بندگیِ ماست با خدا
حُکم قبولِ نوکری ماست با حسین
"آدم" برای گریه به تو آفریده شد
بانیِ خلقت همه ی انبیا حسین
دَمنوش روضه ات دمِ عیسی بن مریم است
هر چایخانه ات شده دارُالشَفا حسین
در کشتی نجات..،"رقیّه" است ناخدا
ما را همین سه ساله رسانده است تا حسین
ذکر تو را به روی لبم مادرت گُذاشت
سرمایه ی مُحبَّت زهراست "یا حسین"
هرگاه بی قرار حریم تو می شویم
باید پناه بُرد به صحنِ رضا..،حسین
@hosenih
دلشوره ی زیارت تو می کُشد مرا
این اربعین مرا برسان کربلا حسین
▪️
▪️
مقتل نوشته است نفس می زدی هنوز
وقتی که بست نیزه دهان تو را حسین
جسمت به راحتی نشود جمع و جور..،آه
آخر کشید کار تو بر بوریا حسین
شاعر: #بردیا_محمدی
© اشعار آیینی حسینیه
پس از تو جان برادر، چه رنجها که کشیدم
چه شهرها که نگشتم، چه کوچه ها که ندیدم
به سخت جانی خود آن قدر نبود گمانم
که بی تو، زنده ز دشت بلا، به شام رسیدم
برون نمود در آندم که خصم، پیرهنت را
به تن ز پنجه ی غم، جامه هر زمان بدریدم
چو ماه چارده دیدم، سر ترا به سر نی
هلال وار ز بار مصیبت تو، خمیدم
زدم به چوبه ی محمل سر، آن زمانی که سر نی
به نوک نیزه ی خولی، سر چو ماه تو دیدم
ز تازیانه و طعن سنان و طعنه ی دشمن
دگر ز زندگی خویش گشت قطع امیدم
میان کوچه و بازار شام پای پیاده
سر از خجالت نامحرمان به جیب کشیدم
شدم چو وارد بزم یزید، بازوی بسته
هزار مرتبه مرگ خود از خدا طلبیدم
هنوز بر کف پایم، نشان آبله پیداست
ز راه شام ز بس از جفا پیاده دویدم
ولی به این همه غم، شاد از آنم، ای شه خوبان
که نقد جان به جهان دادم و غم تو خریدم
از این حکایت جانسوز، جودیا صف محشر
به نزد شاه شهیدان، شریک همچو شهیدم
جودی خراسانی
کانال روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub
کانال شعر و متن:
https://eitaa.com/rozehayemaktoubb
هرگز نمیشد خواهرت اینجا نیاید
بهر عزادارى این لبها نیاید
امکان ندارد اینکه مجنونى بخواند
اما براى دیدنش لیلا نیاید
بستند با زنجیر راه گریه ها را
شاید صدایى از گلوىِ ما نیاید
از دخترت میخواستم وقتى میآید
یا چشمهایش را بگیرد یا نیاید
اى صوت لبهاى پر از آیات غمگین
پائین بیا تا خیزران بالا نیاید
دیدند میخوانى ولى کارى نکردند
تا خیزران روى لبت با پا نیاید
کنج تنور آمد کنارت چهره نیلى
کردم دعا اینجا دگر زهرا نیاید
چشمان اینجا سخت ناپرهیزگارند
امّا نمى شد خواهرت اینجا نیاید
علی اکبر لطیفیان
کانال روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub
کانال شعر و متن:
https://eitaa.com/rozehayemaktoubb
من غم مهر حسین با شیر از مادر گرفتم
روز اول کامدم دستور تا آخر گرفتم
بر مشام جان زدم، یک قطره از عطر حسینی
سبقت از مُشک و گلاب و نافه و عنبر گرفتم
عالم ذر، ذره ای از خاک پای حضرتش را
از برای افتخار از حضرت داور گرفتم
بر در دروازه ی ساعات، یک ساعت نشستم
تا سراغ حضرتش از زینب مضطر گرفتم
زینبی دیدم، چه زینب؟ کاش مداحش بمیرد!
من ز آه آتشینش، پای تا سر در گرفتم
سر شکسته، دل پر از خون، دیده خون آلود اما
حالتی دیدم که بر خود، حالتی دیگر گرفتم
ام لیلا رعشه بر اندام دیدم اوفتاده
گفت من این رعشه از داغ علی اکبر گرفتم
نا گه از بالای نی فرمود شاه تشنه کامان
سر به راه دوست دادم، زندگی از سر گرفتم
اکبرم کشتند و عون و جعفر و عباس و قاسم
تا خودم از تشنگی، آب از دم خنجر گرفتم
گفت ساعی زین مصیبت از در دربار جانان
حظّ ازادی برای اکبر و اصغر گرفتم
ساعی، مرشد چلویی
کانال روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub
کانال شعر و متن:
https://eitaa.com/rozehayemaktoubb
فتنه و بیداد و بلا بود شام
سخت تر از کرب و بلا بود شام
شام بلا تیره تر از شام بود
عصمت حق در ملأ عام بود
ساز و نی و نغمه و آهنگ بود
دسته گل سنگدلان سنگ بود
خلق به دور اسرا صف زدند
کوچه به کوچه همگی کف زدند
فاطمه های حرم فاطمه
زخم زبان مرهم زخم همه
هرکه به آن خسته دلان رو نهاد
زخم زبانی زد و دشنام داد
خنده به رأس شهدا می زدند
سنگ به ناموس خدا می زدند
قافله تا وارد دروازه شد
داغ جگر سوختگان تازه شد
پای سر رهبر آزادگان
عید گرفتند زنازادگان
آل ابوسفیان در هلهله
آل رسول الله در سلسله
وای ندانم که چه تقدیر بود
دست خدا در غل و زنجیر بود
ماه سر نیزه پدیدار بود
یا سر عباس علمدار بود
چهره چو خورشید بر افروخته
از عطشِ تشنه لبان سوخته
دوخته چشم از سر نی بر حسین
محو شده، غرق شده در حسین
دیده ی اطفال به سیمای او
چشم سکینه شده سقای او
مانده سر نیزه به حال سجود
مهر جبینش شده محو از عمود
دیده ی اکبر سر نی نیم باز
مانده به لب هاش اذان نماز
هرکه به خورشید رخش چشم بست
گفت که این سر، سر پیغمبر است
رأس امام شهدا نوک نی
کرده چهل مرحله معراج، طی
زلفِ غباریش پر از بوی مُشک
لعل لبش خشک تر از چوب خشک
ماه خجل از رخ نورانیش
سنگ زده بوسه به پیشانیش
هیچ شنیدید که از گَرد راه
پرده کشد باد به رخسار ماه
هیچ شنیدید که در موج خون
صورت خورشید شود لاله گون
رخ زگل زخم، بهاران شده
وجه خدا ستاره باران شده
اشک همه سیل شد از سرگذشت
خون، دل میثم شد از این سرگذشت
غلام رضا سازگار
کانال روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub
کانال شعر و متن:
https://eitaa.com/rozehayemaktoubb
متن روضه امام مجتبی (علیه السلام)
السلام علیک یا ابا محمد ایها المجتبی یابن رسول الله
ای سلام خدا به جان و تنت
ای همه حُسن در رخ حَسنت
تو سپهر و ستاره زخم دلت
تو چراغی و داغ، انجمنت
پیکرت همچو شمع سوخته ای
آب شد در درون پیرهنت
پاره های جگر برون می ریخت
با دل پاره پاره از دهنت
ماهی بحر بر تو می گرید
که غریبی هماره در وطنت
جگر اهل بیت می سوزد
تا قیامت به یاد سوختنت
گه جفا در جواب مهر و وفا
گاه دشنام پاسخ سخنت
عوض آب، زهر کینه به کام
جای گل، ریخت تیر بر بدنت
تیرها بر تو گریه می کردند
اشکشان بود جاری از کفنت
باور هیچ کس نبود نبود
که جسارت شود چنین به تنت
تیر دشمن به زخم تازه تو
گشت شرمنده از جنازه تو
رسول خدا فرمود هر کس برا حسنم گریه کنه روز قیامت چشمش نابینا نمیشه هر دلی برا حسن محزون بشه اون دل روز قیامت اندوهگین نمیشه هر پایی بره تا بقیع برا زیارت حسن اون پا روی پل صراط نمی لغزه
ایام شهادت آقا امام مجتبی علیه السلامه
دلها رو روانه کنیم مدینه کنار قبر مطهر و حرم مظلوم بقیع
آقاجانم
ای مه و آفتاب زوّارت
ای همه خلق سر به دیوارت
جگر سوخته چراغ بقیع
چشم ها جای پای زوّارت
فرمود روز قیامت فاطمه زهرا وارد محشر میشه به شانه راستش پیراهن حسن رو انداخته در حالی که آغشته به زهره بر شانه چپش پیراهن خونی حسینه
فریاد میزنه رب احکم بینی و بین قاتلی ولدی
دلها رو ببریم کنار بستر بیماری حسن
خیلی این آقا نزد فاطمه مقام داره
خیلی پیش رسول خدا مقام داره
آخه حسن شاهد غم های مادره مثل همین روزا بود شاید مثل امشبی یا فردایی بود راوی میگه داشتم با امام مجتبی سخن می گفتم یه وقت دیدم داره از گوشه لبهاش خون می چکه
آخه بارها امام حسن رو مسموم کردن هر بار می رفت کنار قبر پیغمبر شفا می گرفت
اما نمی دونم این زهر آخری چه زهری بود
شاید زینب کبرا تشتی رو آورد
گفت دوباره برادرم زهر رو پس میزنه
اما بمیرم یه وقت نگاه کنه ببینه پاره های جگر امام مجتبی ...
ابی عبدالله نشسته بود کنار برادر گریه می کرد
همه عالم برا حسین روضه می خوانن رسول خدا فاطمه زهرا همه برا حسین روضه خوندن
اما این آقا این قدر غریبه
حسین نشست کنار قبر برادر شروع کرد روضه خواندن
داداش
أ أدهن رأسی أم أطیب محاسنی و رأسک معفور و أنت سلیب
بکائی طویل و الدموع غزیرة و أنت بعید و المزار قریب
بعد یه جمله ای گفت صدا زد داداش غارت زده اون نیست که مالشو ببرن غارت زده اونیه که برادری مثل تو رو از دست بده
غارت زده منم که کنارت نشسته ام
غارت زده منم که ز داغت شکسته ام
غارت زده منم که تو را خاک می کنم
تابوت را ز خون تنت پاک می کنم
چرا؟
آخه یه وقت دیدن تیر انداز ایستادن شروع کردن بدن مطهر امام مجتبی رو تیر باران کردن
«و #شهید_فوق_الجنازة_قد_شکت_اکفانه_بالسهام»
غارت زده منم چه کنم با جنازه ات
ای وای ریخته به زمین خون تازه ات
دید برادر داره گریه می کنه صدا زد حسین جان چرا گریه می کنی فرمود برا غریبی شما
فرمود حسین جان منو ببا یه زهر می کشن و لکن لا یوم کیومک یا ابا عبد الله
إزدلف إلیک ثلاثون ألف رجل سی هزار دور و بر تو رو میگیرن ... حسین ... .
اما عرضه بداریم حسین جان اینجا یه برادر از دست دادی فرمودی دیگه محاسنم رو آراسته نمی کنم دیگه سرم رو آراسته نمی کنم
اما اینجا چند برادر کنار شمان علی اکبر دیگران همه هستن
اما امان از اون لحظه ای که از کنار نهر علقمه یه صدا بشنوی یا اخا ادرک اخاک
یه وقت حسین دور وبرش نگاه کنه دست به کمر بگیره ناله بزنه الان انکسر ظهری
صلی الله علیکم یا اهل بیت النبوه
🔸برای دیدن منابع، متن عربی و پاورقی ها فایل پی دی اف را از کانال روضه های مکتوب دانلود کنید
کانال روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub
کانال شعر و متن:
https://eitaa.com/rozehayemaktoubb
روضه امام مجتبی.m4a
13.07M
فایل صوتی روضه امام مجتبی (علیه السلام)
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
#وحید_محمدی
▶️
آبروی دعا امام حسن
همه ی هست ما امام حسن
سر یک سفره بوده ای عمری
با فقیر و گدا امام حسن
ای کرم خانه های فاطمی ات
تا قیامت به پا امام حسن
جلوه ی اقتدار تو این بود:
صلحِ صبر و رضا امام حسن
صلح تو یک قیام مردانه است
بانی کربلا امام حسن
از همان ابتدا به ما گفتی
آخر روضه را امام حسن
@hosenih
ای کرامت گدای درگاهت
حُسن یوسف جمال چون ماهت
کوچه در کوچه لیلی و مجنون
صف کشیده است بر سر راهت
کاش روزی بیفتد از توفیق
چشم ما بر جمال دلخواهت
دم به دم می شود خدا را دید
در نفس های قلب آگاهت
غربت مرتضی علی جاری است
بین غم گریه های جانکاهت
بسکه زخم زبان زدند تو را
جگرت لحظه ای نشد راحت
@hosenih
زن نامهربان شما را کشت
جور اهل زمان شما را کشت
خون دل خوردی ای عزیز خدا
طعنه های گران شما را کشت
خنده ی تلخ قنفذ نامرد
زخم های زبان شما را کشت
زهر پیش غمت کم آورد و
غم قدّی کمان شما را کشت
بین گودالِ کوچه ای باریک
ضربه ای بی امان شما را کشت
مثل زهرا جوان شهید شدی
کوچه خیلی جوان شما را کشت
@hosenih
کوچه گفتم، قرار دل ها رفت
دیده ها تا عروج دریا رفت
مادر آمد کنار دیواری
مردک پست سمت زهرا رفت
رنگ از روی آسمان افتاد
دست نامرد تا که بالا رفت
خورد مادر زمین چنانی که
قوّت از زانوان مولا رفت
ماجرای کبودی صورت
تا شب غسل، چون معما رفت ...
⏹
به نقل از کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛
کانال روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub
کانال شعر و متن:
https://eitaa.com/rozehayemaktoubb
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#محمود_مربوبی
▶️
باید دوباره خیمه ی غم دست و پا کنیم
پرچم، کُتل، کتیبه، علم دست و پا کنیم
بعد از دو ماه گریه به ارباب بی کفن
اشکی برای شاه کرم دست و پا کنیم
@hosenih
بوی (حسن) وزیده ز اشعار محتشم
وقتش رسیده لوح و قلم دست و پا کنیم
«باز این چه شورش است که در خلق عالم است»
یعنی نوای (واحسنم) دست و پا کنیم
باید مقدمات سفر تا مدینه را
حتی شده به رنج و الم دست و پا کنیم
@hosenih
آنجا بساط روضه ی مردی کریم را
در کوچه ها قدم به قدم دست و پا کنیم
طرح ضریح فرشچیان باشد و سپس
یک نقشه هم برای حرم دست و پا کنیم
وقتی که سفره دار، کریم است بهتر است
کیسه برای سیم و دِرم دست و پا کنیم
@hosenih
امشب خدا برای حسن سینه می زند
باید زمینه، نوحه، دو دم دست و پا کنیم
طشتی برای شاه غریبی که ناله زد:
«می سوزد از ستم جگرم» دست و پا کنیم
⏹
به نقل از کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛
کانال روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub
کانال شعر و متن:
https://eitaa.com/rozehayemaktoubb