eitaa logo
روضه دفتری مجمع الذاکرین اهلبیت (ع)
4.7هزار دنبال‌کننده
48 عکس
49 ویدیو
8 فایل
شامل اشعار و متن روضه با مدیریت خادم الحسین کربلایی محمد مسلمی ارتباط با مدیر @moslemi_124 لینک کانال @rozehdaftari پذیرش تبلیغات👈 @moslemi_124
مشاهده در ایتا
دانلود
💚🌴🌑🍃💚🍀🌴🌑💚 🌑🍃🌴🌑🍃💚 🍀🌴💚 ﷽ مناجات_با_امام_زمان_ارواحنا_فداه پیش مقدمه برای روضه حضرت زینب (س) 😭😭😭 ای عمه جان برای تو خون گریه میکنم از سوز ماجرای تو خون گریه میکنم با یاد غصه های تو از حال میروم با یاد غصه های تو خون گریه میکنم داغ اسیری ات کمرم را شکسته است بستند ، دست و پای تو خون گریه میکنم حتی خدا برای تو روضه بپا کند با روضه ی خدای تو خون گریه میکنم تو زار میزنی ز فراق حسین و ، من ... از سوزِ های های تو خون گریه میکنم بالای نعش بی سر جدم صدا زدی ... از "وا محمدای" تو خون گریه میکنم هر صبح و شب برای سرِ روی نیزه ها ... هر صبح و شب برای تو خون گریه میکنم ای "کربِ وَ الْبَلای" حقیقی کربلا از داغ کربلای تو خون گریه میکنم از داغ همسفر شدنت با حرامیان ... میمیرم ، از عزای تو خون گریه میکنم تو پا به پای نیزه ی جدم فغان کن و من نیز ، پا به پای تو خون گریه میکنم ✍ ی اربعین ⬅️ خواهر کنارقبر برادر محمود بیات معروف به سبک دشتی✨ ی مارضایی🌴 روزه حسینم را ندیدم(آیی عزیزم) بلایش را به جان ودل خریدم(آیی عزیزم عزیزم) 😭😭😭 چهل روز است چهل منزل اسیرم(آیی) دعا کن در کنار توبمیرم(آیی عزیزم)2 چهل روزه غم چهل ساله دیدم 😭😭😭 غم واندوه دیدم ناله دیدم(هایی غریبم آیی غریبم) سر پر خون تو همراه من بود 😭😭😭 به هرجاچهل چراغ راه من بود(آیی عزیزم)2 همینجا غرق در خون شد وجودم(عزیزم)2 تن پاک توراگم کرده بودم2 میان نیزه ها دل باختم من(آخ عزیزم)2 ترا دیدم ولی نشناختم من(وایی عزیزم)2 اگر امروز برداری سرت را(ای والله به خدا حسینم) توهم نشناسی ای گل خواهرت را 😭😭😭 زجا برخیز ای نور دودیده(هایی عزیزم2 وایی غریبم2) ببین موی سپید وقد خمیده(هایی عزیزم)2 😭😭😭 روزاربعین امام حسین ع دو زائر دل شکسته داشته، 💚 یکی زینب س ودیگری جابراست،اما عاشقان ابی عبدالله جابر برااولین بار قبرحسین ع و زیارت میکنه، آی گریه کنای ابی عبدالله ع خودت وکربلا ببین کنار خواهرخسته و داغ دیده ی حسین امروز با ناله هات مرهم تاول پاهاش باش،آخه چهل روزه شاید کفش زینب ازپاش در نیومده ، 😭😭😭 ولی عمه ی سادات اولین بار تو گودال قتلگاه زائر حسینش بود بدن بی سر حسینشو در آغوش گرفت (لبهاشو) گذاشت رو رگهای بریده ی برادر ... 😭😭 جایی که من بوسیده ام زهرانبوسید بابم علی مرتضی، جدم رسول الله نبوسید سرشو طرف آسمون بلند کرد، گفت:خدایا این قربانی را ازآل رسول الله قبول بفرما درقتلگاه جسم برادر بروی دست بگرفت کای خدای من این جان زینب است 😭😭 قربانی تواست بکن از کرم قبول کاری چنین زعهده ی ایمان زینب است الله علیک یا اباعبدالله دعای فرج @rozehdaftari
حضرت زهرا (س) گریز به امام حسن(ع🥀🥀 صل الله علیک یا فاطمة الزهرا یا قرة عین الرسول یا سیدتنا و مولاتنا انا توجهنا و استشفعنا و توسلنا بک علی لله و قدمناک بین یدیه حاجاتنا یا وجیهه عندالله اشفعی لنا عندالله 🤲😭 شعر روضه چوگیسوی تو من در پیچو تابم یاابن الزهرا... 👇 ببین مادر نشستم در کنار بستر تو به سختی بازو بسته می‌شود چشم تَر تو منو شمع وجودم بسوزد تار و پودم همه شب تا سحر با منو روی کبودم😭 ببین مادرم به چشم ترم کنم بر تو نظاره ز خانه مرو شبانه مرو مکن ازما کناره مرو مادرم مرو مادرم مرو مادر غریبم مرو مادرم مرو مادرم مرو مادر غریبم بریزد اشک غم از چشم بابای غریبم بگم یا نه😭 بریزد اشک غم از چشم بابای غریبم کنار بسترت درناله ی امن یوجیبم در شَوَم مادر فدایت کنم هر شب دعایت برای رفتن راه شود در عصایت😭 بمیرم برات، عزیز مادرم ،نرو مادر غریبم ز خانه مرو شبانه مرو ببین مادر غریبم 😭 مرو مادرم مرو مادرم مرو مادر غریبم مرو مادرم مرو مادرم مرو مادر غریبم آخی 😭😭😭 الهی در جهان ای حی داور نبیند هیچ پسری کتک خوردن مادر نبیند هیچ دختری داغ مادر آخ خدا نیاره که هیچ مادری رو جلو چشم بچه ش بزنن بخدا خیلی سخته... 😭 آخ خدا نیاره، جلو چشم مردی خانمش رو بزنن 😭😭😭 و نتونه کاری کنه مجلس به نام خانم فاطمه الزهرا و امام حسن... هر نیتی داری مد نظر بیار گرفتاری بگو یازهرا... مشکل داری بگو یازهرا... جوون داری بگو یازهرا... مریض داری بگو یازهرا... درد پنهون داری بگو یازهرا... غریبی بگو یاحسن... آقام غریبه... (خیلی دلم می خواد تو روضه گریه کنم) (من از عمق وجودم مایع میزارم) شما بلند بلند برا آقاتون گریه کنید... مقدمه خوندم دلت آماده ی روضه بشه... هر وقت شب شهادت عزیزی باشه رسمه، عاشقا خودشونو میرسونن حرمش... 😭بمیرم آقا 😭 امروز می خوام یه جور دیگه برا امام حسن... روضه بخونم همه ی این ابیات می خوام بگم برا دو بیت آخرش...یاامام حسن... 🔸روی ضریحت می گذارم تا سرم را 🔸انگار در آغوش خود دارم حرم را 🔸باگریه آمد هر کسی، باخنده برگشت 🔸فهمیدم اینجا، معنی، جود و کرم را 🔸با دست خالی آمدم، چیزی ندارم 🔸آورده ام باخود فقط، چشم ترم را 🔸من روبه روی گنبد تو نذر کردم 🔸تنها النگوهای، دست دخترم را 🔸مثل کبوترهای صحنت پهن کردم 🔸در زیر پای زائران، بال و پرم را (همه رو گفتم فقط برا این دو بیت) حلالم کنید گریه می کنم... 🔸حالا که دقت می کنم، صحنی نداری... 😭😭😭😭😭2 🔸هر چند می گردم همش دور برم را شده چیزی گم کنی؟؟ هی دور خودت می گردی... پیدا نمی کنی 😭😭😭 میگی انگار نیست که نیست 🔸بااین خیالات دلم جای ضریحت 🔸باید به روی خاک، بگذارم سرم را😭😭😭😭😭😭😭 🔸چه حرمی داره حسین... 🔸ولی حسن آقام حرم نداره... 2 🔸چه گنبدی داره حسین... 🔸ولی بقیع همش گرد و غبار... صدا زد گفت حسن جان بیا پسرم عزیزدلم... می خوام برم قباله ی فدک رو بگیرم باید یه مردی باهام بیاد به بابات که نمی تونم بگم... تو بیا حسنم... آخه مادر حسن رو مرد خطاب کرده قند تو دلش آب شد خوشحال شد کنار مادر راه افتاد رفتن و برگشتن دست تو دست مادرشه تو کوچه های بنی هاشم خوشحال دارن برمیگردن اما آی گریه کنای زهرا... و حسن یه مرتبه همه چی عوض شد امان از اون لحظه ای که اون نانجیب جلو راه مادر رو بست چشمتون روز بد نبینه الهی نبینید اون چه حسن... دید 😭 تا اون نامرد رسید چنان سیلی به صورت زهرا... زد... ای وای ای وای حسن میگه یه مرتبه دیدیم مادرم روی زمین افتاده داره دنبال گوشواره ی پاره شده ش می گرده ضرب سیلی چنان شدت داشت دیدیم مادرم راه خونه رو گم کرده دستش رو گرفتم صدا زد حسن جان مبادا به بابات علی بگی... نکنه بگی چه دیدی کنارم اگه به بابات بگی دق می کنه های های ازتون ناله می خواما باید حقش رو ادا کنیم ناله داری یانه؟ رحمت خدا بر پدر و مادراتون آره حقشم اینه باید برا مادرمون زهرا... بلند بلند گریه کنیم باید برا بغض های جانسوز حسن بلند بلند گریه کنیم عالمی به فدای بغض های شبانه ی حسن.. الهی بشکند دست مغیره... میان کوچه ها بی مادرم کرد... ناله بزن بلند بگو ای غریب حسن 😭 آخ... بنال ای دل که قلبم بی شکیب است دلم محتاج درمان طبیب است اخ بگو به سوی آسمان پر کشیدی مادر مادر خداوندا چه آمد بر سر من 😭 هرجا صدای منو میشنوی امروز مادر امام حسن.. ان شاءالله دعات کنه😭 ان شاءالله امروز مادر دل سوخته مادر غریب برای گره های کارت برای شفای مریضت برای دردهای دلت دعا کنه 😭 دستتو بیار بالا از عمق وجودت صداش بزن یا حسن یا حسن یا حسن✋😭 حسن آرام جانم حسین روح و روانم صل الله علیکم یا اهل بیت نبوه و معدن الرساله هم فاطمه و ابوها و بعلها و بنوها @rozehdaftari
🥀🥀🥀🥀🥀🥀 حضرت فاطمه زهرا(س) حسین (ع) بسم الله ارحمن الرحیم یا رحمن ویا رحیم [[ اللهم صل على فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها والسر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمك.]] 🔸دلم به یاد مدینه بهانه می گیرد 🔸سراغ گلی را شبانه می گیرد 🔸چه حکمت است چون نام فاطمه آید 🔸دلم برای گریه بهانه می گیرد ⬅️بی بی وصیت کرد: (یا علی غسلنی ولا تکشف انی..) منو از زیر پیراهن غسل بده، من رو شبانه دفن کن. امیرالمومنین فرمود: مشغول غسل دادن شدم به دستورات زهرا عمل کردم، یه وقت دیدن علی دست از غسل کشید آی مادر.. امیرالمومنین بدن زهرا رو غسل داد، کفن کرد، وقتی خواست بنده های کفن ببنده، زینبین روصدا کرد، حسنین روصدا کرد بیاید از مادر توشه برگیریدآخه دیگه دیدارها میمونه برا قیامت ، روایته بچها خودشون رورو بدن بدن بی جان  مادر انداختن،(وامصیبتاخیلی سخته داغ مادر ،مادر دارین قدر مادر بدونید ) دارن ناله میزنن، واحسرتا، وا حزنا، مادر مادر، مادر سلام ما رو به رسول خدا برسون، امیرالمومنین فرموددیدم  صدای ناله ی زهرا بلند شد، بنده های کفن زهرا بازشد یه دست حسنین دربغل یه طرفم زینبین دارن ناله میزنن یه وقت صدای منادی بلند  شد  علی بچه ها رو از روی مادر بردار  ملائکه ی آسمان به گریه شدن، ای بمیرم اینجا فاطمه زهرا حسنین تسلی داد، با امام حسن و حسین خداحافظی کرد،امام علی بچه ها را از روی سینه مادر بلند کرد یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر کسانی که بین من وشما بودند حالا جایشان بین من وشما خالیست پدران ومادران که از دنیا رفتند فیض ببرندحالا دلهاتان را ازمدینه ببرم کربلا )راوی میگه)روزعاشورا شمر لنت الله علیه از گودی قتلگاه امد بیرون اما لرزه براندامش افتاده تمام این دست وپاه تمام این بدن می لرزه میگه رفتم سوال کردم چرا لرزه به اندامت افتاد درجواب گفت آن لحظه ای که من بر روی سینه ای عزیزفاطمه بودم وای حسین وای حسین😭😭😭 گفت آن لحظه ای که من داشتم سر از بدن جدا می کردم در ان لحظات از گوشه گودال قتلگاه صدای ناله ای شنیده می شد از ان وقتی که ان صدا به گوشم رسید لرزه به اندام افتاد مگر چه صدای بود چه ناله ای بود چه فریادی بود 😭 ناله مادری بودکه فریاد می زد غریب مادر حسین مظلوم مادر حسین شهید مادر حسین😭 🔸یا ای تشنه لب مادر حسین جان 🔸به خون اغشته ای مادرحسین جان آه کربلا رفته ها ای کسانی که دل تنگ کربلا شدید انشالا خداقسمت کنه من وتواز نزدیک بریم کنار ضریح شش گوشه ابا عبدالله یاحسین یا حسین😭 ♦️ایا ای تشنه لب مادر حسین جان 😭 ♦️به خون اغشته ای مادر حسین جان ♦️چرا بی سرفتاده پیکر تو مادر😭 ♦️به روی نیزه ها بینم سرتو😭 امان امان امان ازدل فاطمه حسین آرام جانم ..حسین روح روانم وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀 @rozehdaftari
🥀🥀🥀🥀🥀🥀 شب جمعه امام حسین (ع) فاطمه زهرا(س) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمان ویا رحیم السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبا عَبْدِاللّٰهِ وَعَلَى الْأَرْواحِ الَّتِي حَلَّتْ بِفِنائِكَ، عَلَيْكَ مِنِّي سَلامُ اللّٰهِ أَبَداً مَا بَقِيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ، وَلَا جَعَلَهُ اللّٰهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّي لِزِيارَتِكُمْ، السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ، وَعَلَىٰ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ، وَعَلَىٰ أَوْلادِ الْحُسَيْنِ ، وَعَلَىٰ أَصْحابِ الْحُسَيْنِ؛ ⬅️شب جمعه شب زیارتی عزیز فاطمه است هرمادری که داغ فرزند ببیند شب جمعه ان مادرداغ دیده می یاد کنارقبر عزیزش رسم روزگار (رسم دنیا ) همین است لذا میگن شب جمعه مادر پهلو شکسته کربلاست 🔸نوجوان مرده خبر از دل لیلا دارد 🔸به خدا مادر اکبر چه سحرها دارد 🔸به گمانم نرسد مرگ جوان آسان است 🔸هرکه خون گریه کند بهرجوان جادارد انشاالله دعا کنید هیچ خانوادهای هیچ پدری هیچ مادری مبتلا نشه چون شب جمعه شود مادر هرمرده جوان برسرقبر جوان ناله وغوقا دارد شب جمعه بی بی دو عالم این مادر غم دیده کربلاست مهمان ابا عبدالله است مگر چه کردند کربلا با عزیزفاطمه ای عزاداران )شعیان امیرالمو منین کاری کردند کربلا با عزیز فاطمه که آه وناله وفریادشان بلند شد اجرو مزد همه شما عزاداران بامادر پهلو شکسته )راوی میگه)روزعاشورا شمر لنت الله علیه از گودی قتلگاه امد بیرون اما لرزه براندامش افتاده تمام این دست وپاه تمام این بدن می لرزه میگه رفتم سوال کردم چرا لرزه به اندامت افتاد درجواب گفت آن لحظه ای که من بر روی سینه ای عزیزفاطمه بودم وای حسین وای حسین... گفت آن لحظه ای که من داشتم سر از بدن جدا می کردم در ان لحظات از گوشه گودال قتلگاه صدای ناله ای شنیده می شد از ان وقتی که ان صدا به گوشم رسید لرزه به اندام افتاد مگر چه صدای بود چه ناله ای بود چه فریادی بود .. ناله مادری بودکه فریاد می زد غریب مادر حسین مظلوم مادر حسین شهید مادر حسین.. شب جمعه است شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند ایا ای تشنه لب مادر حسین جان به خون اغشته ای مادرحسین جان انشاالله یک شب جمعه ای من وشما کربلا باشیم آه کربلا رفته ها ای کسانی که دل تنگ کربلا سدید شب جمعه مادر کربلاست کنار ضریح شش گوشه یاحسین یا حسین.. 🔸ایا ای تشنه لب مادر حسین جان .. 🔸به خون اغشته ای مادر حسین جان 🔸چرا بی سرفتاده پیکر تو مادر.. 🔸به روی نیزه ها بینم سرتو.. ⏪امان امان امان ازدل فاطمه امان ازدل مادر امشب فاطمه مهمان حسین است ای کسانی که مریض داری گرفتاری ،حاجت دارید انشاالله به ابروی بی بی دوعالم حاجت روابشید گریزی هم داشته باشیم به روضه مادر پهلو شکسته روح همه مادران از دست رفته فیض ببرند اما دلها بسوزه برای ان مادری که نیمه شب غسل دادند بمیرم چه کرد مولا علی به وصیت زهرا... میگن شبانه بدن زهراش را ارام ارام غسل داد اسماء روی بدن زهرا آب می ریخت یک وقت اسماء متوجه شدعلی دست ازغسل کشید دست بر دیوار غربت گذاشت صدای ناله علی بلندشد لا اله الا الله.. صدازدعلی جان چرا بلند گریه می کنید.. صدا زد اسماء دست روی دلم نگذار حالا دستم رسید به بازوی ورم کرده زهرا .. علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 @rozehdaftari
حضرت_ زینب_سلام الله _علیها "حالا که امام زمانت رو دعوت کردی... احترام کن... مودب بشین... دستات رو بگذار روی سینه... میخواهیم به خانم زینب کبری سلام بدیم... از همینجا دلها رو روانه کنیم حرم با صفاش... تصور کن الان ورودی حرم ایستادی... میدونم این آرزو رو به دل داری... میدونم یه همچین روزی رو از خدا میخواهی... آماده ای سلام بدیم... اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ فـاطِمَهَ وَ خَدیجَهَ اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا اُخْتَ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ 🔸ای یادگار سه امام زینب 🔸بر قلب سوزانت سلام زینب سلام ما به اون خانمی که یه عمری مصیبت دید اما صبر کرد... بلاکش دوران بی بی زینب... چهار پنج سال بیشتر نداشت... داغ جدش رسول خدا رو دید... صبر کرد... هنوز آب غسل پیغمبر خشک نشده بود... پهلوی مادرش زهرا رو شکستند... جلو چشمانش به مادرش سیلی زدند... اما صبر کرد... داغ مادرش رو از یاد نبرده... فرق شکسته باباش امیرالمومنین رو دید صبرکرد... بمیرم برات بی بی جان زینب... یه روز هم تکه های جگر برادرش امام حسن رو دید... اما بازم صبر کرد... روز عاشورا در نصف روز... جلو چشمانش... تمام عزيزانش رو شهید کردند بازم صبر کرد... تمام دلخوشی زینب حسین بود... اما امان از اون لحظه ای که حسینش هم صدا زد... خواهرم... زینبم... منم میخوام برم میدان... زینب جان... خواهرم... خدانگهدار... زینب کبری طاقت دوری برادر رو نداره... عرضه داشت... حسینم برادرم... برا من که دیگه کسی نمونده... تو هم میخواهی بری... زینبت رو تنها بگذاری... ای یادگار مادرم حسین... اگه دست ولایت ابی عبدالله نبود... بی بی زینب در کربلا جان میداد... ابی عبدالله فرمود خواهرم... انقدر بی تابی نکن... تا صدای تکبیر من میاد... (بدان) بدون من هنوز زنده ام... ابی عبدالله رفت میدان... تصور کن... زینب کبری هم داخل خیمه... تا صدای تکبیر برادر رو میشنوه... دلش آرام میگیره... اما امان از اون لحظه ای که دیگه صدای تکبیر برادر رو نشنید... حالا میخواهی برا زینب کبری گریه کنی بسم الله... داخل خیمه... هی بلند ميشه... میشینه زمین... میگه برادرم... حسینم... چرا دیگه صدای تکبیرت نمیاد داداش... در همون حالت... یکدفه صدای ذوالجناح بلند شد... شاید خوشحال شده زینب... برادرم حسین برگشته... دوان دوان اومد بیرون... یه نگاه کرد... دید ذوالجناح برگشته... اما... یال اسب غرق خونه... زین اسب واژگونه... بی تاب شد زینب... همینجا بود... 🔸همه از خیمه ها بیرون دویدند 🔸ولی سالار زینب را ندیدند یاصاحب الزمان منو ببخشید... عمه جانتون زینب دوان دوان... به سمت قتلگاه... 🔸از حرم تا قتلگه، زینب صدا میزد حسین 🔸دست و پا میزد حسین، زینب صدا میزد حسین خدا به داد دل بی بی زینب برسه... تا رسید بالای تل زینبیه... نگاه کرد دید... فِرقَةٌ بِالسُّیُوفِ ... وَ فِرقَةٌ بِالرِّمَاحِ ... وَ فِرقَةٌ بِالحِجَارَةِ ... شمشیر دارها با شمشیر میزنند... نیزه دارها با نیزه میزنند... یک عده ای هم که سلاح ندارند... با سنگ میزنند... خدا... چکار کنه زینب... بی تاب شده زینب... فقط دستاش رو گذاشت روی سر... هی صدا میزد... وامحمدا... واعلیا... روضه من تمام... فقط همینو بگم... چیزی نگذشت دیدند... 🔸سری به نیزه بلند است در برابر زینب 🔸خدا کند که نباشد سر برادر زینب تسلای دل بی بی زینب ناله بزن یاحسین... 🔸حسین آرام جانم 🔸حسین روح و روانم سلام_الله_علیها" @rozehdaftari
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 جمعه امام حسین شب جمعه امام حسین(ع) روضه اربعین بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 🔶شب جمعه است صدایت نکنم پس چکنم 🔶جان و سر را بفدایت نکنم پس چکنم 🔶 با حسینِ تو مناجات، شود زیباتر 🔶در دلِ روضه نوایت نکنم پس چکنم 🔶او سرش رفت به نیزه، بدنش عریان شد 🔶من سری هدیه برایت نکنم پس چکنم 🔶عاقبت خاک مرا کرب و بلا خواهی کرد 🔶سینه را کرب و بلایت نکنم پس چکنم 🔶مادری گفت شب جمعه، میان گودال 🔶گریه بر راس جدایت نکنم پس چکنم 🔶خواهری گریه کنان با بدنِ بی سر گفت 🔶شکرِ درگاهِ خدایت نکنم پس چکنم 🔶 دختری ضجه زنان گفت که از کعب نی و 🔶غربتِ عمه شکایت نکنم پس چکنم 🔶 با تنِ پاره ی بی پیرهنی، وقتِ وداع 🔶از دلی خسته روایت نکنم پس چکنم 🔶 همه بر ناقه سوارند بجز دختِ علی 🔶یااَخا فکرِ دعایت نکنم پس چکنم 🔶 بانکِ تکبیر ز رگهای بریده برخاست 🔶از رگِ پاره حکایت نکنم پس چکنم 🔶 محرمان نقشِ زمین، خنده نامحرم سخت 🔶اینچنین شرحِ جنایت نکنم پس چکنم 🔶 تازیانه زدنِ شمرِ لعین جای خودش 🔶زین بلا ناله به غایت نکنم پس چکنم 🔶گفت مضروبه ی گودال بزیرِ ضربات 🔶از یتیمِ تو حمایت نکنم پس چکنم ⬅️اجرو مزده شما برادران و خواهران با بی بی دو عالم حضرت زهرا (س) انشاالله درهر گوشه‌ای از این مجلس ومحفل نشسته اید حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشاالله ⏪امشب شب جمعه شب. زیارتی عزیز زهراست هرمادری که داغ فرزند ببیند شب جمعه ان مادرداغ دیده می یاد کنارقبر عزیزش رسم روزگار (رسم دنیا ) همین است لذا میگن شب جمعه مادر پهلو شکسته کربلاست 🔸نوجوان مرده خبر از دل لیلا دارد 🔸به خدا مادر اکبر چه سحرها دارد 🔸به گمانم نرسد مرگ جوان آسان است 🔸هرکه خون گریه کند بهرجوان جادارد انشاالله دعا کنید هیچ خانوادهای هیچ پدری هیچ مادری مبتلا نشه 🔸چون شب جمعه شود مادر هرمرده جوان 🔸برسرقبر جوان ناله وغوقا دارد ⬅️شب جمعه بی بی دو عالم این مادر غم دیده کربلاست مهمان ابا عبدالله است مگر چه کردند کربلا با عزیزفاطمه ای عزاداران )شعیان امیرالمو منین کاری کردند کربلا با عزیز فاطمه که آه وناله وفریادشان بلند شد )راوی میگه)روزعاشورا شمر لنت الله علیه از گودی قتلگاه امد بیرون اما لرزه براندامش افتاده تمام این دست وپاه تمام این بدن می لرزه میگه رفتم سوال کردم چرا لرزه به اندامت افتاد درجواب گفت آن لحظه ای که من بر روی سینه ای عزیزفاطمه بودم وای حسین وای حسین.. گفت آن لحظه ای که من داشتم سر از بدن جدا می کردم در ان لحظات از گوشه گودال قتلگاه صدای ناله ای شنیده می شد از ان وقتی که ان صدا به گوشم رسید لرزه به اندام افتاد مگر چه صدای بود چه ناله ای بود چه فریادی بود .. ناله مادری بودکه فریاد می زد غریب مادر حسین مظلوم مادر حسین شهید مادر حسین.. 🔅ایا ای تشنه لب مادر حسین جان 🔅به خون اغشته ای مادرحسین جان انشاالله یک شب جمعه ای من وشما کربلا باشیم آه کربلا رفته ها ای کسانی که دل تنگ کربلا شدید شب جمعه مادر کربلاست کنار ضریح شش گوشه یاحسین یا حسین.. 🔹ایا ای تشنه لب مادر حسین جان .. 🔹به خون اغشته ای مادر حسین جان 🔹چرا بی سرفتاده پیکر تو مادر 🔹به روی نیزه ها بینم سرتو امان امان از دل فاطمه امان از دل زینب آخه زینب خودش بوده کربلا آن لحظه ای که سر برادر حسین رفت روی نیزها 🔸سری به نیزه بود در مقابل زینب 🔸خدا کنند که نباشد سر برادر زینب یادشهدا وامام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند عزاداران درآستانه اربعین حسینی قرارداریم گریزی در این خصوص داشته باشیم همه اموات فیض ببرند ⏪بیاد آن قافلة دل شکسته ای که روز اربعین آمد کربلا ، شما دیدید اربعین شهدا ، با چه عظمتی ، پدر و مادر و خانواده شهدا را کنار مزار می برند مراقب شان بودند ، دلداری می داند . اما دلها بسوزد برای این قافله ، تا چشم این زن و بچه به قبرها افتاد خودشان را از بالای شترها به زمین انداختند هر کسی قبری را بغل گرفت ، عمه سادات هم آمد کنار برادر ، یادش میاد خاطرات روز عاشورا ، یادش میاد آن روزی که وارد کربلا شد با چه عزت و احترامی علی اکبر ، قاسم ، عباس زینب را پیاده کردند ، حالا هر چه نگاه می کند نه قاسمی دارد ، نه عباس ، نه علی اکبری دارد ، حسین جان من زینبم ، برادر یادتِ آن روزی که آمدم گودی قتلگاه ، خیره خیره ، به بدنت نگاه می کردم نمی شناختم از روی تعجب گفتم آیا تو حسین منی ؟ حسین جان امروز تو زینب را نمی شناسی ، برادر اگر این جا نا محرم نبود اثر تازیانه را روی بدنم نشانت می دادم . برادر همه عزیزانت را آوردم اما سراغ رقیه ات را از خواهر نگیر ، که در خرابه شام جان داد . @rozehdaftari
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 ترحیم # ختم مادر(زائر اباعبدالله) چهلم سالگرد بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم یا فاطِمَةُ الزَّهْراءُ، یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ، یَا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ، یَا سَیِّدَتَنا وَ مَوْلاتَنا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکِ إِلَی اللّٰهِ وَ قَدَّمْناکِ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یَا وَجِیهَةً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعِی لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ ♦️زندگی طعم خوشی داشت اگر مادر بود) ♦️دلم زارم چه غمی داشت اگرمادربود بود ♦️باغبان فلک از داغ به خاک دل من ♦️بذراندوه نمیکاشت اگر مادربود ♦️هیچ غمهای جهان دردل حسرت زده ام ♦️تا ابد پای نمیزاشت اگر مادربود ♦️خانه تاریک شده بی گل رویش حالا ♦️خانه ام برگ وبری داشت اگر مادر بود ♦️بال میزد دل من تا بخدا بانگهش ♦️دل من بال وپری داشت اگر مادربود ♦️چه مادری که طاقت اشکهای من غمدیده را نداشت ♦️طاقت دیدن اشک منه غمدیده نداشت ♦️گریه هایم ثمری داشت اگر مادر بود ⬅️اخ قربان دردهای دلت بشم مادر امیداست فاطمه دستت بگیرد اخه مادر یک عمری برای زهرا مرضیه اشک ریختی مادر😭😭 برای حسین فاطمه عزاداری کردید 🔸امید فاطمه دست بگیرد😭 🔸که تودر روضه زهرا نشستی 🔸دوچشمی ای فلک پر آب دارم 🔸دلی پر غصه وبی تاب دارم 🔸چرا چون مرغ شب از دل ننالم 🔸که این جا مادری درخواب دارم ای عزیزان دلم خدا به شما صبر بده داغ مادر دیدید خیلی سخته اما ⬅️مجلس به مناسبت (سوم هفتم مادری دلسوز خواهری مهربان برگزار گردیده است شما مدت (سه شبانه روز جای خالی مادرو احساس می کنید به خدا قسم هیچ کس جای مادر رابرای شما نمی گیرد اما دیگه یتیم شدید چه مادری ازدست دادید که زائر آقا ابا عبدالله بوده انشاالله روحش با مادر پهلو شکسته محشور بشه اما عزیزان داغ دیده نمی دانم لحظاتی که خبر مرگ مادر رو شنیدید چه حالی داشتید واقعا خیلی سخته انشاالله هیچ خانواده ای را داغ مادر نشان ندهد هیچ فرزندی را چشم انتظار نکنه عزیزان داغ دیده شما چشم انتظار برگشت مادر از کربلا بودید ولی با جنازه بی جان مادر روبرو شدید خدا به شما صبربده اما عزیزان امروز همه فامیل .همسایگان .دوستان واقشار مردم آمدند در مراسم ختم مادرتان شرکت کرد و به شما تسلیت گفتند اما جمله ای از زبان شما عزیزان بگم 🔸همی نالم که مادر دربرم نیست 🔸صفای وسایه او برسرم نیست 🔸مرا گر دولت عالم ببخشید 🔸برابر با نگاه مادرم نیست ⬅️ اما دخترهای مرحومه کجا نشسته ای نمی دانم به یاد کدام خاطره مادر اشک می ریزید تنها یادگار مادر چادر نمازاست که یاد دختر نمی ره اما من یک مادری را سراغ دارم گفتند یادگاری ان راجمع کند اما مولا علی گفت یادگاریها را جمع کنم خون روی در دیواررا چکارکنم اما هنوز زود بود که ما را تنها بگذاری مادر ،بی مادری سخته مادر، اما دلها امده شد بریم مدینه دلها بسوزه برای ان مادری که نیمه شب غسل دادند بمیرم چه کرد مولا علی به وصیت زهرا... ⬅️میگن شبانه بدن زهراش را ارام ارام غسل داد اسماء روی بدن زهرا آب می ریخت یک وقت اسماء متوجه شد دست ازغسل کشید دست بر دیوار غربت گذاشت صدای ناله علی بلندشد لا اله الا الله... صدازدعلی جان چرا بلند گریه می کنید... صدا زد اسماء دست روی دلم نگذار حالا دستم رسید به بازوی ورم کرده زهرا - زمزمه کن زهرا جان علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 ۱۴۰۳/۲/۲۰ @rozehdaftari
روضه_اربعین دفتری  اول به نبی حضرت خاتم صلوات دوم به علی شیر دو عالم صلوات سوم به گل وجودِ پاک زهرا چهارم به حسن خونجگر غم صلوات از بهر حسین آن شه کرب و بلا وآن تشنه‌ی در مقتلِ ماتم صلوات اللهم_صل_علی_محمد_وآل_محمد 🌴🌴🌴 یارب_الحسین_بحق_الحسین_اشفع_صدر_الحسین_بظهور_الحجه چهل روز است حسینم را ندیدم بلایش را به جان و دل خریدم چهل روز چهل منزل اسیرم   دعا کن در کنار تو بمیرم چهل روز غم چهل ساله دیدم غم و اندوه دیدم ناله دیدم سر پر خون تو همراه من بود   به هر جا چلچراغ راه من بود همین جاغرق درغم شد وجودم تن پاک ترا گم کرده بودم میان نیزه ها دل با ختم من ترا دیدم ولی نشناختم من اگر امروز برداری سرت را تو هم نشناسی ای گل خواهرت را ز جا برخیز ای نور دو دیده  ببین مویم سپید و قد خمیده 🌴 قافله رسید سر دو راهی. بشیر اومد خدمت امام سجاد ع ـ یابن رسول الله .... یه راه میره مدینه .... یه راه میره کربلا... کدوم راهُ بریم؟؟ امام فرمود بشیرقافله سالار ما عمه ام زینبه، برید از عمه جانم زینب سوال کنید..... ـ بشیر میگه اومدم خدمت دختر علی زینب.... بی بی جان مدینه بریم یا کربلا.... میگه بی بی تا نام کربلا رو شنید، اشک از چشماش جاری شد... فرمود بشیر ما رو ببر کربلا.... چهل روزه عزیزانمونو ندیدیم... چهل روزه حسینمو ندیدم.... نگذاشتن ما مجلس عزا براشون بگیریم .... آی کربلا زینب داره میاد اون یه عالمه خاطره داره فرصت گریه کردن نداشته.... روز اربعین قافله ای که چهل روزه بود عزیزانشونُ ندیده بودن اومدن کربلا ... 🌴آخ کاروان رسید کربلا.... این زن و بچه برا دومین بار از این ناقه ها پایین اومدن .... اما اولین بار روز دوم محرم بود... وقتی میخواستن از ناقه ها پایین بیان،،،، جوونای بنی هاشم اومدن.... هر کدوم این زن و بچه ها رو پیاده کردند.... با احترام وارد زمین کربلا شدن.... وقتی زینب میخواست از ناقه پیاده بشه ،علی اکبر اومد.، ،،،، عمه جان دستتو بده به من پیاده شو ..... عباس اومد ، زانو زمین زد ... خواهرم زینب پاتو رو زانوی عباست بزار پیاده شو ..... با چه عزت و احترامی همه رو پیاده کردن ⬅️اما اما اما آی کربلائیا..... روز اربعین وقتی خواستن از ناقه ها پایین بیان دیگه بچه ها کسی رو ندیدن ..... نه عباسی هست.... نه علی اکبری هست.... از بالای ناقه ها خودشونو زمین می انداختن .... هر کدوم کنار قبری رفتن... هر یکی سوی مزاری میدوید هر یکی قبری در آغوش میکشید ناگهان بانوی قد خمیده ای قد خمیده مو پریشان خسته ای گفت یارب چه سازم یا کریم رو سوی قبر که باشم یا رحیم ناگهان آمد به خود با شور و شین دید بنشسته سر قبر حسین زینب اومد کنار قبر برادر.... (شاید درد دلش این بوده باشه) حسین جان یادته تو کربلا هر کشته ای رو می آوردی من اولین نفر بودم که از خیمه بیرون می اومدم حسین جان...... یه جا نیومدم.... (یادته داداش) اونم اون وقتی بود که دیدم بدن عزیزانم عون و جعفر رو آوردی..... حسین جان میدونی چرا نیومدم... ترسیدم چشات به چشام بیفته از من خجالت بکشی داداش.... داداش حالا بیا تلافی کن .... سراغ رقیه تو از من نگیر حسین جان .... وقتی سرتو وارد خرابه کردن .... حسین جان سراغ سه ساله تو از من نگیر داداش آورده ام تمام عزیزانت ای حسین جز دختر سه ساله ات ای مهربان من از من مپرس حال دل آن سه ساله را در گوشه خرابه برفت از کنار من صل الله علیک یا ابا عبدلله
. 🎙 #⃣ #⃣ #⃣ "اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَولادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن" وَ عَلى اَنصارِ الْحُسَیْن وَ عَلى زَوَّارِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ     مرگ من بود دمي کز تو جدايم کردند درهمان گوشه ي گودال فدايم کردند   دوستانم که نبودند بگِريند به من دشمنانم همگي گريه برايم کردند   *داداش! فقط امروزِ بچه هات سيلي نخوردن، هر وقت بچه هات گفتن: بابا! سيلي و تازيانه خوردن...*   من که خود راهنماي همه عالم بودم سَـِر خونين تو را راهـنمايم کردند  *حسين جانم! خيلي جاها آرزوي مرگ كردم...* هر کجا خواستم از پاي دراُفتم ديدم کودکان دست گشودند و دعايم کردند *خدا نياره آدم يه امانتي بهش بدن، اون وقت اين امانتي خداي نكرده عيبي پيدا كنه...* خجلم از تو كه گم گشته امانت هايت بر سر خار دويدند و صدايم کردند  *خدا هيچ كسي رو دشمن شاد نكنه...* گريه ها داشتم از دوري روي تو ولي خنده ها بود که بر اشکِ عزايم کردند *هر چه من گريه كردم اونا خنديدن، هر چه من ناله زدم اونا خنديدن... چقدر گريه براي سَرِ بريده ي توكردم، حتي زن خولي هم مي گفت: چقدر سرت رو ناشيانه بريدن...  وقتي حضرت زينب سلام الله عليها روز اربعين از ناقه پايين اومد، يه نگاهي به دور و برش كرد، صدا زد: كجاست علي اكبر؟ كجاست قاسم؟...* همرهانم که گرفتند غبار از محمل همه در خاک فتادند و رهایم کردند تا دم مرگ طرفدار تو بودم ای دوست دشمنان یکسره تحسین به وفایم کردند این اسارت همه جا عزّت من بود حسین که پیام آورِ خون شهدایم کردند   @rozehdaftari
روضه_اربعین دفتری  اول به نبی حضرت خاتم صلوات دوم به علی شیر دو عالم صلوات سوم به گل وجودِ پاک زهرا چهارم به حسن خونجگر غم صلوات از بهر حسین آن شه کرب و بلا وآن تشنه‌ی در مقتلِ ماتم صلوات اللهم_صل_علی_محمد_وآل_محمد 🌴🌴🌴 یارب_الحسین_بحق_الحسین_اشفع_صدر_الحسین_بظهور_الحجه چهل روز است حسینم را ندیدم بلایش را به جان و دل خریدم چهل روز چهل منزل اسیرم   دعا کن در کنار تو بمیرم چهل روز غم چهل ساله دیدم غم و اندوه دیدم ناله دیدم سر پر خون تو همراه من بود   به هر جا چلچراغ راه من بود همین جاغرق درغم شد وجودم تن پاک ترا گم کرده بودم میان نیزه ها دل با ختم من ترا دیدم ولی نشناختم من اگر امروز برداری سرت را تو هم نشناسی ای گل خواهرت را ز جا برخیز ای نور دو دیده  ببین مویم سپید و قد خمیده 🌴 قافله رسید سر دو راهی. بشیر اومد خدمت امام سجاد ع ـ یابن رسول الله .... یه راه میره مدینه .... یه راه میره کربلا... کدوم راهُ بریم؟؟ امام فرمود بشیرقافله سالار ما عمه ام زینبه، برید از عمه جانم زینب سوال کنید..... ـ بشیر میگه اومدم خدمت دختر علی زینب.... بی بی جان مدینه بریم یا کربلا.... میگه بی بی تا نام کربلا رو شنید، اشک از چشماش جاری شد... فرمود بشیر ما رو ببر کربلا.... چهل روزه عزیزانمونو ندیدیم... چهل روزه حسینمو ندیدم.... نگذاشتن ما مجلس عزا براشون بگیریم .... آی کربلا زینب داره میاد اون یه عالمه خاطره داره فرصت گریه کردن نداشته.... روز اربعین قافله ای که چهل روزه بود عزیزانشونُ ندیده بودن اومدن کربلا ... 🌴آخ کاروان رسید کربلا.... این زن و بچه برا دومین بار از این ناقه ها پایین اومدن .... اما اولین بار روز دوم محرم بود... وقتی میخواستن از ناقه ها پایین بیان،،،، جوونای بنی هاشم اومدن.... هر کدوم این زن و بچه ها رو پیاده کردند.... با احترام وارد زمین کربلا شدن.... وقتی زینب میخواست از ناقه پیاده بشه ،علی اکبر اومد.، ،،،، عمه جان دستتو بده به من پیاده شو ..... عباس اومد ، زانو زمین زد ... خواهرم زینب پاتو رو زانوی عباست بزار پیاده شو ..... با چه عزت و احترامی همه رو پیاده کردن ⬅️اما اما اما آی کربلائیا..... روز اربعین وقتی خواستن از ناقه ها پایین بیان دیگه بچه ها کسی رو ندیدن ..... نه عباسی هست.... نه علی اکبری هست.... از بالای ناقه ها خودشونو زمین می انداختن .... هر کدوم کنار قبری رفتن... هر یکی سوی مزاری میدوید هر یکی قبری در آغوش میکشید ناگهان بانوی قد خمیده ای قد خمیده مو پریشان خسته ای گفت یارب چه سازم یا کریم رو سوی قبر که باشم یا رحیم ناگهان آمد به خود با شور و شین دید بنشسته سر قبر حسین زینب اومد کنار قبر برادر.... (شاید درد دلش این بوده باشه) حسین جان یادته تو کربلا هر کشته ای رو می آوردی من اولین نفر بودم که از خیمه بیرون می اومدم حسین جان...... یه جا نیومدم.... (یادته داداش) اونم اون وقتی بود که دیدم بدن عزیزانم عون و جعفر رو آوردی..... حسین جان میدونی چرا نیومدم... ترسیدم چشات به چشام بیفته از من خجالت بکشی داداش.... داداش حالا بیا تلافی کن .... سراغ رقیه تو از من نگیر حسین جان .... وقتی سرتو وارد خرابه کردن .... حسین جان سراغ سه ساله تو از من نگیر داداش آورده ام تمام عزیزانت ای حسین جز دختر سه ساله ات ای مهربان من از من مپرس حال دل آن سه ساله را در گوشه خرابه برفت از کنار من صل الله علیک یا ابا عبدالله @rozehdaftari
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 اربعین روز اربعین بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم "السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 🔶آمده بردرگدایت یا حسین 🔶می کنند ازدل صدایت یا حسین 🔶دل حریم عشق تو باید شدن 🔶کن دلم را کربلایت یا حسین 🔶نی فقط نام تورا من خونده ام 🔶ازازل خونده خدایت یا حسین 🔶قطره ای ازاشک زینب هدیه کن 🔶تاشود جانم فدایت یا حسین حسین جان حسین جان 🔸کاروان خسته از شام ویران می رسد 🔸بادلی پرخون سر قبرشهیدان می رسد دلهاراببرید کربلا برای کاروانی که آهسته داره میاد 🔸کربلای دوست دارد حال و هوای دیگری 🔸چون برایش مهمان دل افغان می رسد 🔸اولین زائر برای شام مظلومان حسین 🔸باعطیه جابرازاصحاب ایمان می رسد 🔸کاروانی دیگری گوید آمد کربلا 🔸بانک آه وناله اش تا ارش رحمان می رسد 🔸زینب غمدیده می آید به دشت کربلا 🔸چون گل پژمرده از رنج وهجران می رسد ⬅️کاروان رسید مابین دوراهی بشیر آمد صدا زد اقاجان یازین العابدین یک راهی می رود کربلا یک راه می رود مدینه اقاجان کجا برم فرمود قافله سالار این کاروان عمه ام زینبه ...آومد صدا زد بی بی یک راه میره کربلا تانام کربلا را ام مصائب شنید فرمود بشیر مارا کربلا ببرید چون چهل روز برای عزیزمان عزاداری نکردیم عزیزان کاروان تا رسید نزدیک کربلا سکینه خاتون فرمود عمه جان زینب بوی بابام به مشامم می رسد عمه جان زینب مثل اینکه کربلا نزدیکه 🔸شمیم جان فضای کوی بابم 🔸مرا اندر مشام جان برآید 🔸گمانم کربلا شد نزدیک عمه 🔸که بوی مشک ناب عنبر آید ⏪انشاالله هیچ دختری رو داغ بابا نشان نده هیچ دختری رویتیم نکنه عزاداران روز اربعین حسینی است تنها کسی که روز اربعین وارد کربلا قبل از ورود کاروان حسینی شد جابر ابن انصاری بود جابرابن انصاری به اتفاق عطیه آمد کربلا صدا زد عطیه دست من رو بگیر ید مراببرکنارقبراقام امام حسین عطیه میگه دست جابررو گرفتم امد در کنار قبرسید الشهدا نشست کنار قبرابی عبدالله سه مرتبه صدازد یا حبیبی یاحسین صدازد اقاجان یااباعبدالله من جابرم اقاجان چرا جواب پیر غلام تو نمی دهی اقاشنیدم صدای زنگ قافله داره میاد آمدم ببینم قافله سالار کاروان عمه سعاداته امام سجاده عطیه به جابر گفت 🔸زجا برخیز ای جابر زره جانانه می آید 🔸قدم از خانه بیرون نه که صاحب خانه می آید 🔸زجا برخیز جابر کن نظاره شدبه پا محشر 🔸که ازره بلبل و شمع و گل و پروانه می آید 🔸زجا برخیز ای جابر به استقبال زینب رو 🔸که این عرش مکان ازگوشه ویرانه می‌آید 🔸زچه بارمصیب پشت او خم گشته است اینک 🔸که در نزد اخا باقامت مردانه می آید ⏪عزیزان تا چشم امام سجاد افتاد به جابر جابررو در آغوش گرفت فرمود جابر همین جا بود که سر بابام رو ازقفا بریدند همین جا بود فرق برادرم علی اکبر راشکافتند آمدندآل الله مثل برگ خزان خودشان را روی زمین انداختند عقیله بنی هاشم امدکنارقبربرادرفرمود حسین جان بلند شو ببین زینب ازاسارت برگشته است حسین جان ، برادر یادتِ آن روزی که آمدم گودی قتلگاه ، خیره خیره ، به بدنت نگاه می کردم نمی شناختم از روی تعجب گفتم آیا تو حسین منی ؟ حسین جان امروز تو زینب را نمی شناسی ، برادر اگر این جا نا محرم نبود اثر تازیانه را روی بدنم نشانت می دادم . برادر همه عزیزانت را آوردم اما سراغ رقیه ات را از خواهر نگیر ، که در خرابه شام جان داد . حسین آرام جانم..حسین روح روانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين التماس دعا 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 @rozehdaftari
🌹 🌾 🍁 اول به نبی حضرت خاتم صلوات 🍁دوم به علی شیر دو عالم صلوات 🍁سوم به گل وجودِ پاک زهرا 🍁چهارم به حسن خونجگر غم صلوات 🍁از بهر حسین آن شه کرب و بلا 🍁وآن تشنه‌ی در مقتلِ ماتم صلوات 🖤💔🖤💔🖤💔🖤 ✨چهل روز است حسینم را ندیدم ✨ بلایش را به جان و دل خریدم ✨چهل روز چهل منزل اسیرم   ✨دعا کن در کنار تو بمیرم ✨چهل روز غم چهل ساله دیدم ✨ غم و اندوه دیدم ناله دیدم ✨سر پر خون تو همراه من بود   به هر جا چلچراغ راه من بود ✨همین جاغرق درغم شد وجودم ✨تن پاک ترا گم کرده بودم ✨میان نیزه ها دل با ختم من ✨ ترا دیدم ولی نشناختم من ✨اگر امروز برداری سرت را ✨ تو هم نشناسی ای گل خواهرت را ✨ز جا برخیز ای نور دو دیده  ✨ببین مویم سپید و قد خمیده ⬅️قافله رسید سر دو راهی. بشیر اومد خدمت امام سجاد ع ـ یابن رسول الله .... یه راه میره مدینه .... یه راه میره کربلا... کدوم راهُ بریم؟؟ امام فرمود بشیرقافله سالار ما عمه ام زینبه، برید از عمه جانم زینب سوال کنید..... ـ ⏪بشیر میگه اومدم خدمت دختر علی زینب.... بی بی جان مدینه بریم یا کربلا.... میگه بی بی تا نام کربلا رو شنید، اشک از چشماش جاری شد... فرمود بشیر ما رو ببر کربلا.... چهل روزه عزیزانمونو ندیدیم... چهل روزه حسینمو ندیدم.... نگذاشتن ما مجلس عزا براشون بگیریم .... ⬅️آی کربلا زینب داره میاد اون یه عالمه خاطره داره فرصت گریه کردن نداشته.... ⬅️روز اربعین قافله ای که چهل روزه بود عزیزانشونُ ندیده بودن اومدن کربلا ... 🔘آخ کاروان رسید کربلا.... ☑️این زن و بچه برا دومین بار از این ناقه ها پایین اومدن .... اما اولین بار روز دوم محرم بود... وقتی میخواستن از ناقه ها پایین بیان،،،، جوونای بنی هاشم اومدن.... هر کدوم این زن و بچه ها رو پیاده کردند.... با احترام وارد زمین کربلا شدن.... وقتی زینب میخواست از ناقه پیاده بشه ،علی اکبر اومد.، ،،،، عمه جان دستتو بده به من پیاده شو ..... عباس اومد ، زانو زمین زد ... خواهرم زینب پاتو رو زانوی عباست بزار پیاده شو ..... با چه عزت و احترامی همه رو پیاده کردن 💔اما اما اما آی کربلائیا..... 💔 روز اربعین وقتی خواستن از ناقه ها پایین بیان دیگه بچه ها کسی رو ندیدن ..... نه عباسی هست.... نه علی اکبری هست.... از بالای ناقه ها خودشونو زمین می انداختن .... هر کدوم کنار قبری رفتن... ◾️هر یکی سوی مزاری میدوید ▪️هر یکی قبری در آغوش میکشید ◾️ناگهان بانوی قد خمیده ای ▪️قد خمیده مو پریشان خسته ای ◾️گفت یارب چه سازم یا کریم ▪️رو سوی قبر که باشم یا رحیم ◾️ناگهان آمد به خود با شور و شین ▪️دید بنشسته سر قبر حسین ⬅️زینب اومد کنار قبر برادر.... 🔸(شاید درد دلش این بوده باشه) حسین جان یادته تو کربلا هر کشته ای رو می آوردی من اولین نفر بودم که از خیمه بیرون می اومدم حسین جان...... یه جا نیومدم.... (یادته داداش) اونم اون وقتی بود که دیدم بدن عزیزانم عون و جعفر رو آوردی..... حسین جان میدونی چرا نیومدم... ترسیدم چشات به چشام بیفته از من خجالت بکشی داداش.... داداش حالا بیا تلافی کن .... سراغ رقیه تو از من نگیر حسین جان .... وقتی سرتو وارد خرابه کردن .... 🔹(گریز به روضه حضرت رقیه س)..... حسین جان سراغ سه ساله تو از من نگیر داداش ⚫️آورده ام تمام عزیزانت ای حسین 🔴جز دختر سه ساله ات ای مهربان من ⚫️از من مپرس حال دل آن سه ساله را 🔴در گوشه خرابه برفت از کنار من ⬅️((صلوات فراموش نشه و حذف هم نشه لطفا ))➡️ 🌹هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 @rozehdaftari