روضه کوتاه# امام رضا گریز به# حضرت رقیه و #حضرت زهرا سلام الله علیها
▪️▪️▪️
*امام رضا فرمود:اگه دیدی عبا روی سرم بود،دیگه با من حرف نزن،یکی این بود کرامت رضوی رو فرمودند،یکی هم برای تقیه ی رضوی، آقا فرمود:با من حرف نزن تا فردا برا اباصلت بد نشه،چون همه دارن نگاه میکنن ببینند این زهر چه میکنه،امام رضا مینشت زمین میگفت:آه جگرم،پا میشد،می نشست،نوشتن حدود پنجاه بار نشست ایستاد،آه جیگرم،گاهی هم میگفت:آه پسرم،رسید رو انداز رو کنار زد،پیراهن ِ مبارک رو بالا زد، رو شکم رو گذاشت رو خاک،مثل مار گزیده دور خودش می گردید،یه دفعه دید آقازاده اش اومد، خوب ِ هر بابایی داره جون میده،پسرش بیاد بالینش*
*امشب برات یه روضه بخونم: رقیه شام غریبان دید زین العابدین خیلی میسوزه،هی میگه:بابا نشد بیام سرت رو به دامن بگیرم،سرت رو از کربلا بردن،اینقدر میام تا سرت به من برسه. آقا جواد الائمه چشمای بابا روبست،قاعده اینه چشم های شهید یا میّت رو می بندند،اما بمیرم سر امام حسین از گودال بالا اومد چشم ها باز بود، روی نیزه چشم ها باز بود، تو طشت طلا رفت چشم ها باز بود،تا رسید به دختر،با دست های کوچیکش چشم های بابا رو بست،آخه توی خرابه،زینب و زین العابدین دست بسته بودند، گفت:بابا حق یه داداشم رو ادا کردم، میخوام حق یه داداش دیگه ام رو هم ادا کنم،بابا من دیدم می خواستی داداش علی اصغرم رو ببوسی،هنوز لبت به لباش نرسیده،خون گلوش فواره زد،خیلی دلم برات سوخت،با خودم گفتم:بالاخره به جای داداش علی اصغرم لبات رو می بوسم،بابا من دیدم چوب به لبت زدن،بذار لبات رو ببوسم،حسین...... دختر سه ساله گوشه ی خرابه جون داد، ارث زیاد از مادر برده، صورت کبوده،استخوان ها از روی ناقه افتاده آسیب دیده، شب آخری بریم در خونه ی مادر، کجا شمارو ببرم؟آتیش سوزی که نمیشه،کوچه هم که بد جوری زدن، من چی بگم، همین قدر بگم: جفت دست ها،استخوان ها خورد شده،نمیتونست بخوابه،استخوان پهلو آسیب دیده، سینه آسیب دیده، اگه بخوای بخوابی باید صورت رو بالش بذاری،میگن:گوشواره گوش بی بی بوده،میگن:گوشوار ها تو صورت شکست،خدا کنه دروغ باشه، خوابش نمی برد شب ها از درد پهلو،سینه،بازو،صورت، از درد علی خواب نداشت،تا یه روز حسین وارد شد ،دید مادر خوابیده،روش رو کرد به در حجره دیده حسن اومد،یه نگاه کرد گفت: داداش خدا صبرت بده،دیگه تموم شد،مادرمون از دنیا رفت،یا زهرا.... یا حسین....*
@rozehdaftari
روضه ی دفتری حضرت امام رضا علیه السلام گریز به بی بی #رقیه و #حضرت زهرا سلام الله علیها
#مجلس_ختم_پدر
🥀حرف دل دختراشو امروز برات بخونم بگو بابا...
ز آن نالم که بابا در برم نیست
صفا و سایهٔ او بر سرم نیست
🥀یادش بخیر روزایی که بابا داشتم - سایه بابا بالا سرم بود -
ای عزیز بابا...
مرا گر دولت عالم ببخشند
برابر با نگاه پدرم نیست
🥀همه عالم باشند اما تو نیستی بابا - دلم تنگه - ای بابا...
آخ چرا از من جدایی جان بابا
ز تو نایدصدایی جان بابا
بابا...
گره افتاده در کارم پس از تو
بگو با من کجایی جان بابا
🥀همیشه هر وقت سختی داشتم کنارت نشستم- دلخوشیم بود بابا دارم-
ای بابا بابا..
ببین بی تو دلم را غم گرفته
به درد ما دوایی جون بابا
آخ منو این جای خالی وامصیبت
چنین آشفته حالی وامصیبت
چه باید کرد - با داغ تو بابا
بگو با من کجایی جان بابا
🥀بگم آی مردم دستتون درد نکنه - همه اومدین بدن نازنین بابا را غسل دادین - تشریح کردین، وقتی بدن بابا رو میبردن یکی بلند صدا میزد به عزت و شرف لا اله الا الله - آی مردم بلند بگید لا اله الا الله -
همه پشت سر جنازه بابا می گفتن لا اله الا الله
اما می خوام یه جمله بگم نالشو بزنیُ اشک بریزی برا غربت امیرالمومنین،
🥀می خوام بگم ای کاش این جمعیت می اومدن کوفه،
شام غریبان امیرالمومنین،
اون دل شبی که علی را تشییع کردند کسی نگفت بلند بگو لا اله الا الله امیرالمومنین غریبه امیرالمومنین مظلومه
امروز برای غربت علی گریه کن،
امروز برای غربت علی ناله بزن،
🥀بمیرم صدا زد حسنم بابا حسینم بابا، نیمه شب غسلم بدین نیمه شب کفن کنید، نیمه شب تشییع کنید،
کدوم بابایی رو سراغ دارین که نیمه شب غسل بِدن، نیمه شب کفن کنند...
میگه دیدم امیرالمومنین رو دارن غسل میدن، ابی عبدالله آب میریزه، امام حسن بدن بابا رو غسل میده
( حیدر غریب براش گریه کن اموات فیض ببرن روح این پدر سر سفره امیرالمومنین مهمان باشه )
یه وقت دیدن امیرالمومنین به اذن خدا خودش داره شونه به شونه میشه،
همه برا علی گریه میکردن اما دیدن یه خانمی گوشه ای ایستاده اشک میریزه،
هی زیر لب میگه بابا بابا بابا بابا
( دختر بابا رو خیلی دوست داره مخصوصا که باباش غریب باشه مخصوصا اگه باباش مظلوم باشه...
هی زیر لب میگفت....
بابای خوبم بابای مظلومم
◼️بابای خوب و مهربون
◼️حرفامو از چشام بخون
◼️من التماست می کنم
◼️یه شب دیگه پیشم بمون - 2
اما بدن علی رو شبانه غسل دادن،
شبانه کفن کردن، شبانه تشییع کردن،
◼️می خوام بگم یا امیر المومنین آقاجان،
قربون غربتت برم علی جان
بدن شما رو توی پنج جامه کفن کردن،
تو تابوت گذاشتن،
جلوی تابوت میکائیل گرفت، جبرئیل گرفت، عقب تابوت ابی عبدالله امام حسن گرفتن،
آقا جان اگه نیمه شبم بود، شما را تشریح کردن...
اما آی حسینیا...
میخوای دلتو ببرم کربلا نالشو بزنی..
آی کربلائیا بمیرم برا اون بدنی که...
رو خاک گرم کربلا تشییع کردند..
اما تشییع جنازه اش ویژه بود...
ده نفر نعل تازه زدن به اسب ها..
رو بدن نازنین ابی عبدالله تاختند
الهی نبینی داغ برادرتو،...
الهی سایه داداشت بالا سرت باشه...
مگه میشه خواهر بدن برادرشو نشناسه.....
یه خواهر دل سوختهای اومد گودی قتلگاه...
این شمشیر شکسته ها روکنار زد...
نیزه شکسته هارو کنار زد...
هی میگفت...
▪️ گلی گم کرده ام میجویم او را
▪️ به هر گل میرسم میبویم اورا
▪️گل من یک نشانی در بدن داشت
▪️یکی پیراهن کهنه به تن داشت
🌾حسینم به کجایی
🌾که مُردم زجدایی
🌾هر چقدر ارادت داری به ابی عبدالله ع صدای نالتو بلند کن سه مرتبه ناله بزن یا حسین"
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
@rozehdaftari
# سالگرد_ فوت_ مادر
یک سال از غروب ناباورانه عزیزمان گذشت،
دست تقدیر او را از باغ زندگی جدا کرد
و جز مشتی خاک بر ما باقی نگذاشت.
یک سال از پرواز معصومانه اش گذشت،
این یک سال را با یاد و بی حضورش
چه تلخ و مبهوت به پایان بردیم
و در فراقش چه خونها که از دل چکید
و چه اشکها که بر رخ دوید،
هنوز به یادش اشک میریزیم
تا شاید آرام گیریم
و با حضور یاران، رفتنش را باور کنیم
❈❈❈
روزهای دلتنگیمان را
به یاد خوبیها و مهربانیهایش سپری میکنیم
و سالگرد درگذشتش را با نثار فاتحهای
به روح پاکش گرامی میداریم
❈❈❈
یک سال است که طنین صدای گرمت در فضای خانه نمیپیچد
و ناباورانه جای خالیات را نگاه میکنیم و به آستانه در چشم دوختهایم
اما افسوس دیگر سعادت دیدار تو را نخواهیم داشت.
ای کاش میتوانستیم احساسمان را بیان کنیم.
اگر دریاها جوهر و درختان جملگی قلم گردند،
باز هم نمیتوانیم بزرگواری، فداکاری و ایثارت را بر صفحه کاغذ بنگاریم!
❈❈❈
یک سال از عروج ناباورانهات گذشت
این یک سال به ما بی تو یک قرن گذشت
دست تقدیر او را از باغ زندگی جدا کرده،
و جز مشتی خاک بر ما باقی نگذاشت
یک سال از پرواز معصومانهاش گذشت
این یک سال را با یاد و بی حضورش
چه تلخ و مبهوت به پایان بردیم
و در فراقش چه خونها که از دل چکید
و چه اشکها که بر رخ دوید
هنوز به یادش اشک میریزیم
تا شاید آرام گیریم
و با حضور یاران رفتنش را باور کنیم
❈❈❈
یک سال میگذرد و میسوزیم و به هر جا مینگریم، خاطرهای از مادر در خیال ما شکل میگیرد؛
یک سالی است که سنگ صبور خود را از دست دادهایم
و نگاه پاکش را دیگر نمییابیم.
چه سخت است فراق کسی که یاد و روحش همیشه در کنار ماست و او خود نیست.
❈❈❈
لالایی مادر مهربونم، لالایی مادر عزیزم.
راست میگن فرشتهها نمی تونن رو زمین بمونن.
جای فرشتهها تو آسمونه.
مادرم، یک سال از آسمانی شدنت گذشت. خانه بی نور شد…
❈❈❈
#شعر سالگرد فوت مادر
#سالگرد فوت مادر
#شعر سالگرد فوت مادر
❈❈❈
گذشته سالی و رویت ندیدیم
گلی از گلشن رویت نچیدیم
رسیده سالگرد تو ولی ما
به قدر سالها محنت کشیدیم
❈❈❈
اولین سالگرد پرگشودن توست؛
«حمد و سوره» گُلی به گلشن توست …
❈❈❈
کاش باشی و بتوان شامه پر کرد از بوی تو، ای شببوی شبهای بی بوی من
کجایی ای منِ من؟
کجایی ای من تا جانی دوباره بخشی این من را؟
بی تو این من تهی است، هیچ است و پوچ
با تو این من، من است
آری با تو ای مادرم…
❈❈❈
روزها رفت و گذشت و در اندیشه باز آمدنت،
لحظهها طی شد و مرد!
و نگاهم هر روز، باز هم با همه شوق، کوچهها را پایید.
مثل آن روز که میآمدی از دور … دریغ!
دل من در غم هجران تو ای خوبترین، چه بگویم، چه کشید …
آه یک سال گذشت مادرم و تو همچنان نیستی!
❈❈❈
سالی گذشت و باغ دلم برگ و بار نداشت
من ماندم و شبی که هوای سحر نداشت
متن سالگرد فوت مادر کوتاه
متن سالگرد فوت مادر کوتاه و سوزناک
❈❈❈
باورم نیست مادر رفتی و خاموش شدی
ترک ما کردی و با خاک همآغوش شدی
خانه را نوری اگر بود ز رخسار تو بود
ای چراغ دل ما از چه تو خاموش شدی
❈❈❈
نبودنِ تــو
فقط نبودنِ تو نیست
نبودنِ خیلی چیزهاست…
کلاه روی سَرمان نمیایستد!
شعر نمیچسبد…
پول در جیبمان دوام نمیآورد!
نمک از نان رفته!!!
خنکی از آب………….
” ما یکسال است که بیتو فقیر شدهایم ” مادر….
❈❈❈
💔 شعر سالگرد فوت مادر 💔
❈❈❈
مادر به تو سوگند که در این خانه خاموش
افسانه شادی و خوشی گشته فراموش
❈❈❈
متن سالگرد مادر فوت شده
شعر و متن سالگرد مادر فوت شده
❈❈❈
ز سر شد سایهات كوتاه، مادر
جهانم شد مصیبتگاه، مادر
سخن آموختی، رفتی، نمانده ست
مرا جز وای مادر! آه مادر
❈❈❈
💔شعر سالگرد فوت مادر 💔
❈❈❈
شنیدم بهشت هم برایت کم است
خوش به حالت
کاش من را هم میبردی
دلم برایت تنگ است
همیشه عاشقت هستم
شبها به خوابم بیا مثل هر شب
دوستت دارم مادر
❈❈❈
مادرم هجر تو اندوه و غم ماست هنوز
شد چهل روز فراق، غصه به دلهاست هنوز
دست مهرت زسرم کوته و بیچاره شدم
آرزوی رخ زیبای تو رویاست هنوز
🖤🖤🖤🖤
@rozehdaftari
﷽
#روضه_حضرت_زهرا(س)
#سالگرد_مادر
#دفتری_حضرت_زهرا(س) 3
🌴بر آینهٔ جمال داور صلوات
🌴بر آبروی آل پیمبر صلوات
🌴بر فاطمه ای که شد به شأنش نازل
🌴از سوی خدا سوره کوثر صلوات
(#دعای_فرج)
#اللهمصلعلیفاطمةوابیهاوبعلهاوبنیهاوالسرالمستودعفیهابعددمااحاطبهیعلمک
#السلامعلیکیافاطمةالزهرا (س)
(یازهرا)3
▪️ای مدینه من دگر زهرا ندارم
▪️صورت خود را به دیوار می گذارم
▪️غنچه ام کو، لاله ام کو؟
◾️یار 18ساله ام کو؟
▪️ای مدینه رخت ماتم در بَرَم شد
▪️روز روشن خانهٔ من قتلگاه همسرم شد
▪️غنچه ام کو، لاله ام کو؟
یار 18ساله ام کو؟
▪️ماه گردون چون مَهِ من، پردهٔ نیلی ندارد
▪️بانوی پهلو شکسته، طاقت سیلی ندارد
...سیدا منو ببخشن
یا صاحب الزمان....
🥀غنچه ام کو، لاله ام کو؟
یار 18ساله ام کو؟
🥀اگه مادر دارید، قدر مادراتونو بدونید..
مادر عزیزه..مادر غمخوار اولاده...
خدا مادرتو برات نگه داره،،،نکنه دلشو بشکنی،،،قدر مادر رو بدون،،
بخدا دنیارو بگردی هیچ کسی جای مادرو برات پُر نمیکنه...
اونی که مادر نداره،،،میگه حاضرم همه زندگیمو بِدَم فقط یه بار مادرمو بغل بگیرم،،،فقط یه بار منو صدا بزنه،،فقط یه بار صدای مادرمو بشنوم..
ای مادر ای مادر
🥀اگه ازش بپرسی بدترین لحظه عمرت چه زمانی بود..
🥀میگه اون لحظه ای که مادرمو تو غسالخونه دیدم...
اون لحظه ای که بدن مادرو تشیع میکردند
🥀آخ خدا مادرم را کجا میبرن
🥀گمانم برای شفا میبرن
🌾آخ اون لحظه ای که بدن مادرمو داخل خانه قبر گذاشتن،، سنگ لحدُ چیدن خاک ریختن ،،،دیگه مادر اسیر خاکها شد ،،،آخ دیگه مادرو نمیبینم،،،
ای مادر ای مادر ای مادر
🌾دلتو ببرم مدینه بیاد غربت بیبی دوعالم ناله بزنی...
سلمان میگه نیمه شب تو خونه نشسته بودم، دیدم دارن در میزنند، درو باز کردم، دیدم حسنُ حسین یتیمان خانم زهران،،
نمیدونم بچهٔ بی مادر دیدی یا نه؟
الهی هیچ کس تو کوچیکی سایهٔ پدر و مادر ازش کم نشه..
میگه دیدم رنگ تو صورت این بچه ها نمونده...
صدا زدند..سلمان...سلمان اگه میخوای برای تشیع جنازهٔ مادرمون زهرا بیای بیا سلمان..
🌾سلمان میگه دست این آقا زاده ها رو گرفتم..
🌾وارد خانهٔ علی شدم..دیدم امیرالمومنین بدن زهراشو غسل و کفن کرده،،، بدنُ داخل یه تابوتی قرار داده.،،، یه طرف زینب نشسته یه طرف امیرالمومنین...
(دشتی)
آخ..
🌾فلک صبرو قرارم را گرفتی
🌾به شام تیره یارم را گرفتی
🌾علی میگفت زیر لب در آن شب
🌾همه دارو ندارم را گرفتی
🌾تا چشم علی من افتاد..
صدا زد: سلمان بیا..سلمان بیا ...سلمان زینت خونه ام رفت.. سلمان بیا محرمم رفت..
🌾آی ناله دارا..دیدی وقتی یه مادری از دنیا میره..وقتی میخوان جنازشو بردارن..میگن پسراش بیان..برادراش بیان..
(بابا محارمش بیان...این جنازه رو بردارن..)
🌾سلمان میگه دیدم پسران زهرا کوچکند نمیتونند جنازه رو بردارند
اباذر اومد، مقداد اومد،
همراه علی جنازه رو برداشتند...
قربون اون جنازه ای که به روایتی 5نفر به روایتی 7نفر جنازه رو تشیع کردند ...
امان امان 2
🌾رسمه از خونه ای که دارن جنازه مادری رو میبرن...
بچه هاش شیوَن میکنند ..همه میان دور یتیمارو میگیرن..با یتیما گریه میکنند..
🌾بخدا زهرا غریبه..
🌾بخدا زهرا مظلومه..
(چرا)
◼️آخه بچه هاش آستین به دندان گرفته بودند.. آروم آروم داشتن گریه میکردند..
◼️علی بعد از تو یا زهرا غریبه
◼️در این دنیای فانی غم نصیبه
◼️تو رفتیُّ شدم تنهای تنها ای عزیزم
◼️که ذکر من فقط امن یجیبه
(اوج)
◼️کجا دیدی یه مادر جوون بمیره..نیمه شب تشیع بشه..نتونی بلند بلند گریه کنی..نتوتی بلند بلند مادر مادر بگی..
جنازه رو حرکت دادند..
◼️سلمان میگه سرمو برگردوندم..دیدم زینب سه چهار ساله چادر نماز مادرو به سر کرده.. داره مادرو بدرقه میکنه..
میخوام بگم تو خونه زهرا کار برعکس شد(چرا)
◼️آخه رسمه دختر عروس میشه مادر بدرقه اش میکنه
اما تو دل شب زیتب مادرُ بدرقه کرد..
مادر جوونشو بدرقه کرد
🥀منیم آنام حیالیدی
🥀مدینین مارالیدی
🥀یاواش گویون مزارینه
گولو سینیب یارالیدی
🥀لای لای نّنّه ام 4
🌾الهی یانمیوم نِجّه
🌾شرارِ محنتُ غَمَه
🌾منیم آنام جوان اُلوب
مدینه باتدی ماتَمه
🌾سَنی چوخ وروب لی یات ننه
🌾سَنه گوربانام یارالان ننه
لای لای نّنّه ام4
🖤🖤🖤🖤🖤🖤
@rozehdaftari
#راه شام زبانحال حضرت رقیه
کوفیان گور نجه یاندردی منی
اشک محنتله بویاندردی منی
بی بی زینب منه رحم ایله دایان
کاروان گئتدی آدامسیز قالدیم
عمّه من چرخ حیا اولدوزیام
خاندانِ علوینون دوزویام
هامیدان یاخچی تانورسان منی سن
آتامون من دیلی شیرین قیزیام
بی بی زینب ...
بو فنا دهره کی گلدیم آنادان
منی نازیله یاراتدی یارادان
سیرِ اقبالیمی دؤندردی فَلَک
خوش گونوم گئتدی تماماً آرادان
چرخِ دون سالدی بلایه باشیمی
آتا قارداش منیم آتدی داشیمی
صود امر جیرانیما دلخوشودوم
اوچیلار اوخلادی غم یولداشیمی
سندروب چرخ دنی شهپریمی
حبس ائدوب دیلده شیرین سوزلریمی
باخورام قورخولی صحرایه مَلول
توکورم دامَنَه اشکِ تریمی
عمّه سن مندن اوزاق یاتمازیدون
درد و غم یولداشیوی آتامزیدون
ئولمَسِیدی منیم اللرده آتام
سن بو تئزلیکده منی آتمازیدون
سنه قربان بئله تک قویما منی
قورخورام اینجیده بو قوم دنی
یول قرانلوق من ئوزوم خردا اوشاق
یورقونام ساخلا گئدن قافله نی
شمر الیندن یایاقیم یارَه لَنوب
تشنه لیکدن دوداقیم پارَه لَنوب
ایستورم قافلیه ساری قاچام
یره گلمور ایاقیم یارَه لَنوب
سینه ده تنگه دوشوبدور نفسیم
بو فنا عالم اولوبدور قفسیم
بیر دایان قوللاریوی بوینوما سال
واردی آغوشیوه دلدن هوسیم
آز قالور قلبیمی غم تیری بُوله
بیر ترحُّم ائله بو خسته دله
منی چوللرده قویوب گئتسون اگر
ایلَرَم جدّیمه محشرده گله
غصّه دن ساغر صبریم جالانوب
تللریم گرد و غباره بویانوب
سسلورم هر کیمی من یوخدی جواب
اوره گیم لاله مثل پارچالانوب
عمر شیرینه چاتوب دستِ عدم
آتورام صحنۀ مُحنتده قدم
غرق دردم نه دوا وار نه طبیب
نیلیوم بس بو چوله نابَلَدم
بختی قاره اوشاقام خونجگرَم
برگ گل تک غم الینده اَسَرَم
یتشون دادیمه اللهه گوره
یوخدی الدن دوتانیم دربدَرَم
#کوفیان_گور_نجه_یاندیردی_منی
#راه_شام
#رقیه
@rozehdaftari
#من رقیه اکبرون مارالیم
من رقیه اکبرون مارالیام
کربلادن اونولان آرالیام
ساربانلار اوقدر وروب منی
دائم آغرور بدنیم یارالیام
آخ اومهربان بابام هاردا قالوب
نیه گوزدن بیزی بونوعی سالوب
یاندروب آه وفغانیم عالمی
هیچ دیمور شمره ورور رقیه می
هاردادی گیدم دیم کی آی بابا
سالدی دلدن بیزی قوم اشقیا
آخ اومهربان بابام هاردا قالوب
نیه گوزدن بیزی بونوعی سالوب
زجر دائما عناد اوسته دورور
هرکیم آغلور اوزونه سیلی ورور
بابا جان کسدیله راه چاره می
آلدلار خرداجا گوشواره می
آخ اومهربان بابام هاردا قالوب
نیه گوزدن بیزی بونوعی سالوب
یولدا مین غمه باشم دچار اولوب
بابا جان سیلی گوردیب یوزومی
هانسی دردیمی بیان ائدیم بابا
نجه شرح داستان ائدیم بابا
آخ اومهربان بابام هاردا قالوب
نیه گوزدن بیزی بونوعی سالوب
کیم گوروب خرداجا قیز اوشاقنی
داش تیکان پارچالیا ایاقنی
کیمه اظهار الیوم من بو غمی
آغلیان وقته ورولار عمه می
آخ اومهربان بابام هاردا قالوب
نیه گوزدن بیزی بونوعی سالوب
#من_رقیه_اکبرین_مارالیام
#رقیه
#راه شام زبانحال حضرت رقیه
کوفیان گور نجه یاندردی منی
اشک محنتله بویاندردی منی
بی بی زینب منه رحم ایله دایان
کاروان گئتدی آدامسیز قالدیم
عمّه من چرخ حیا اولدوزیام
خاندانِ علوینون دوزویام
هامیدان یاخچی تانورسان منی سن
آتامون من دیلی شیرین قیزیام
بی بی زینب ...
بو فنا دهره کی گلدیم آنادان
منی نازیله یاراتدی یارادان
سیرِ اقبالیمی دؤندردی فَلَک
خوش گونوم گئتدی تماماً آرادان
چرخِ دون سالدی بلایه باشیمی
آتا قارداش منیم آتدی داشیمی
صود امر جیرانیما دلخوشودوم
اوچیلار اوخلادی غم یولداشیمی
سندروب چرخ دنی شهپریمی
حبس ائدوب دیلده شیرین سوزلریمی
باخورام قورخولی صحرایه مَلول
توکورم دامَنَه اشکِ تریمی
عمّه سن مندن اوزاق یاتمازیدون
درد و غم یولداشیوی آتامزیدون
ئولمَسِیدی منیم اللرده آتام
سن بو تئزلیکده منی آتمازیدون
سنه قربان بئله تک قویما منی
قورخورام اینجیده بو قوم دنی
یول قرانلوق من ئوزوم خردا اوشاق
یورقونام ساخلا گئدن قافله نی
شمر الیندن یایاقیم یارَه لَنوب
تشنه لیکدن دوداقیم پارَه لَنوب
ایستورم قافلیه ساری قاچام
یره گلمور ایاقیم یارَه لَنوب
سینه ده تنگه دوشوبدور نفسیم
بو فنا عالم اولوبدور قفسیم
بیر دایان قوللاریوی بوینوما سال
واردی آغوشیوه دلدن هوسیم
آز قالور قلبیمی غم تیری بُوله
بیر ترحُّم ائله بو خسته دله
منی چوللرده قویوب گئتسون اگر
ایلَرَم جدّیمه محشرده گله
غصّه دن ساغر صبریم جالانوب
تللریم گرد و غباره بویانوب
سسلورم هر کیمی من یوخدی جواب
اوره گیم لاله مثل پارچالانوب
عمر شیرینه چاتوب دستِ عدم
آتورام صحنۀ مُحنتده قدم
غرق دردم نه دوا وار نه طبیب
نیلیوم بس بو چوله نابَلَدم
بختی قاره اوشاقام خونجگرَم
برگ گل تک غم الینده اَسَرَم
یتشون دادیمه اللهه گوره
یوخدی الدن دوتانیم دربدَرَم
#کوفیان_گور_نجه_یاندیردی_منی
#راه_شام
#رقیه
@rozehdaftari
#یا باب الحوائج
یا باب الحوائج برات اولدی سندن
گنبدون گورسندی طاقت آلدی مندن
سقای حرم آدیوا قربان
دریای کرم آدیوا قربان
جانم اباالفضل
یا باب الحوائج ای معدن سخا
دنیاده سن کیمون یوخ مرد با وفا
سن ایفای عهد و پیمان ایتدون
جانان یولوندا جان قربان ایتدون
یا باب الحوائج باب المراد آقا
بیر جوت قولدان گیچدون سنده صد مرحبا
بو چولده گوزل امتحان ویردون
ایچمدون سو سن سوسوز جان ویردون
یا باب الحوائج عبد صالح آقا
گلمیشوق قاپیوا ای معدن عطا
زائروک ایله احسان آقاجان
جانلار قبریوه قربان آقاجان
یا باب الحوائج سوزووه عاشقوک
دین اوسته قان دولان گوزووه عاشقوک
سن قیلسان نظر شاد اولار دللر
سن باخسان آسان اولار مشگللر
یا باب الحوائج قولاریوا قربان
سو اوسته قطع اولموش خولاریوه قربان
سن دوشدون آتدان اسلام اوجالدی
باشون اوستونده حسین قوجالدی
یا باب الحوائج گل ام البنین
(عارفی) ألی بوش ایتمه ای مه جبین
نورانی یوزون آیا بنذردی
اوپدوقجه حسین آندین دیردی
@rozehdaftari
#روضه_حضرت_رقیه
دلخورم از شام آهم را تماشا کرده اند
چشمه ی چشمِ مرا از گریه دریا کرده اند
امشب دختردارها حرف منو بهتر میفهمند
سخت بابا به غرورِ دخترت بر خورده است
با من از بس مردمِ بی خیر بد تا کرده اند
کوچه گردی، ریسمان، نانِ تصدق، کعب نِی
خیلی از این بدترش را بد دهان ها کرده اند
هر کجا در راه افتادم سرم آورده اند
با لگد، کاری که با پهلویِ زهرا(س) کرده اند
ای بابا،ای بابا،معذرت می خوام از بی بی حضرت سکینه سلام الله علیها،از امام زمان(عج)، این روضه ها رو اگه کم بذاریم، کم کم میآن حقانیت روضه رو زیر سئوال میبرند. گفت:بابا
صورتی از من نمانده بسکه خوردم پشتِ دست
کاشکی حداقل یکی با من هم دلی میکرد، وقتی گریه میکردم
هق هقم را از سرِ لج سخت دعوا کرده اند
آه، دندان هایِ من یک در میان افتاده اند
یه پشت دست ان شاءالله از کسی نخوری،اگه محکم بخوری،دندانهای آدم بزرگم میریزه ،این بچه دندوناش شیریه،نه یه بار،نه دو بار،هر موقع گفتم بابا،هی زدند،هی زدند
آه، دندان هایِ من یک در میان افتاده اند
بی هوا تا آستینِ غیظ بالا کرده اند
تا به حدِّ مرگ بعد از آنکه هر بارم زدند
از سرِ نو از خدا مرگم تمنّا کرده اند
فهمیدی یانه؟ یعنی هی میزدند،میگفتند خدا مرگت بده،چقدر مارو به زحمت میندازی،هی از رو ناقه می اُفتی……دختردارها از اینجا رفتی هر وقت خواستی موهای دخترت رو شونه کنی یادت باشه،دختر وقتی باباش داره میآد، هی میره زود التماس مادر میکنه ، مادر بیا موهام رو مرتب کن،بابا داره میآد،میخوام منو قشنگ ببینه. بابا بابا
ریشه ریشه فرش ِ سرخِ گیسوانم ریخته
می دونی چرا؟
بر سرم با پا یهودی ها تقلّا کرده اند
شامیان ناز ِ یتیمانه نمی دانند چیست!
غیرِ اَخم و قهر و تندی کاری آیا کرده اند؟
دخترت را زَجر کُش کردند هَرزه چشم ها
غربتم را سنگ و خاکستر تسلّا کرده اند
خوب شد بابا عمو با ما نیامد تویِ کاخ
تا نبیند پای ماها را کجا وا کرده اند
بابا خیلی بهم بر خورده،بابا غرورم رو له کردند،تو مجلس یزید زن یزید سر برهنه اومد، دیدم یزید عبا شو در آورد رو سرت انداخت،بابا ما با آستین رو صورتمون رو پوشوندیم
خوب شد بابا عمو با ما نیامد تویِ کاخ
تا نبیند پای ماها را کجا وا کرده اند
مهربانِ من رفیق ِ تازه پیدا کرده ای
خیزرانها بر لبِ تو جشن بر پا کرده اند
این همه روضه شنیدیم و خوندیم،اگه از این گروه داعش ملعون این مسائل رو ندیده بودیم،باورش سخت بود
زیور آلاتِ حرم بازیچه هایِ دختران
چند سر اسباب بازیِ پسرها کرده اند……. شاعر: علیرضا شریف
سرت روی نیزه انگار تکون خورده
رو لب و دندون ِ تو خیزران خورده
زخم پیشونیت رو سنگ ها وا می کردند
روی نی سرت رو جا به جا می کردند
بابایی حسینم،بابایی حسینم
بعد تو ماها رو به اسیری بردند
بابا گوش تو بگیر
دست شمر و زجر و حرمله سپردند
نمیدونی درد این کبودی ها رو
طعم رد شدن از تو یهودی ها رو
بابایی حسینم،بابایی حسینم
حالا که بابا جون مرهمی ندارم
زخمات و میبندم با لباس پاره ام
دیگه قصه ی زخم سرم بمونه
سوختن لباس و معجرم بمونه
بابایی حسینم،بابایی حسینم
خیلی حرف ها داشت میخواست به بابا بزنه،تا میومد راه بره،تاول های پاش مزاحم بود،هر کی میومد بغلش میکرد،میگفت: برید اگه بابام بیاد به بابام میگم،همه حرف ها،درد و دل ها،کبودی ها،زخم هایی که داشت،اما تا روپوش رو از رو طبق کنار زد،نگاش افتاد به سر بابا،ای کاش فقط سر بریده بود،لب ها پاره، صورت زخمی،محاسن سوخته، همه حرف های خودش یادش رفت، صدا زد مَنْ ذَا الَّذی قَطع وَ رِیدَیْکَ، مَن ذا الذی خضّبک بدمائک؟ مَنْ ذَا الَّذی أَیتمنی علی صِغَر سِنّی؟ می خوای با رقیه هم ناله بشی بسم الله،هر کجا هستی بگو:حسین….گره تو کار ِته،شب باب الحاجات ِ،می خوای حرم رقیه بری؟کربلا می خوای؟حسین…….
الا لعنت الله علی القوم الظالمین😭😭
#روضه_دفتری
@rozehdaftari
📌سبک جدید زمینه ی امام حسین ع و اربعین و پیاده روی کربلا:
#ویژه_ی_اربعین
بند اول:
واسه کرب و بلا داره دلشوره این دل باز
همه اومدن و نشده که من آقا بیام
من و این همه حسرت و کوله ی جامونده
دوری از حرم تو عذابه می باره چشام
نشه بمونم
حرم تو شده توی این شب و روزا بهونم
منو میبری بس که کرم داری من که میدونم
نگو نمیشه
دوری مثل سنگه قلب من مثل شیشه
یه نگاهی به این دل کن باز مثل همیشه
بند دوم:
من و خاطره های قشنگ توو صحن و سرات
قاب عکس حرم رو دیوار اتاق منه
کسی که چشیده آقا مزه ی عشق تو رو
مگه میتونه لحظه ای از تو دل بکنه
منو صدا کن
نمیگیره دعام واسه قلبم خیلی دعا کن
اربعین داره میرسه حاجت من رو روا کن
بنویس برام
که منم با پای پیاده سمت تو بیام
میخونی حرفای دلم رو حتما از چشام
#علی_علی_بیگی
@rozehdaftari
4_5985474000027914677.mp3
3.35M
سبک بند اول⬆️@rozehdaftari
4_5985474000027914678.mp3
3.21M
سبک بند دوم⬆️@rozehdaftari
💠#مقدمه #شروع زیارت عاشورا💠
بعد از اتمام دعای سلامتی اقا امام زمان عج
حالا که امام زمانت رو دعوت کردی توی مجلس
با امام زمانت هم ناله بشو
دلهارو روانه کنیم کربلای معلی
نمیدونم رفتی کربلا یانه؟؟
همچی که داری وارد کربلا میشی هی نگاه میکنی ببینی آیا گنبد ابی عبدالله معلوم میشه یا نه
دیگه دلت طاقت نداره
دلت براحرم حسین پر میزنه
برا قبرشش گوشه ی حسین پر میزنه
هی اینطرف وهی اون طرف سوال میکنی میگی ببینم چقدر مونده تا حرم امام حسین
حالا تصور کن ورودی حرم ایستاده ای در مقابل قبر شش گوشه ای
دستاتو بزار روی سینه احترام کن میخوای به آقات امام حسین سید الشهدا سلام بدی
هر کجا هستی از سوز دلت اقا را سلام بده
السلام علیک یا ابا عبدالله
جانم جانم آی کربلا نرفتها آقا را صدا بزنید ....
💠بعد از سلام اقا وصل میشید به زیارت عاشورا 💠
التماس دعای فرج .
#امام حسین ع
اول محرم
اول مجلس یا شروع زیارت عاشورا
مرا درد و مرا درمان حسین ع است
ﻣـﺮﺍ ﺍﻭﻝ ﻣـــــــﺮﺍ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺣﺴﯿﻦ (ﻉ ) ﺍﺳﺖ
ﺩﻝ ﻫﺮ ﮐـﺲ ﺑﻪ ﺍﯾﻤﺎﻧﯽ ﺳﺮﺷﺘـــــﻪ
ﻣﺮﺍ ﻫﻢ ﺩﯾﻦ ﻭ ﻫﻢ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺣﺴﯿﻦ (ﻉ ) ﺍﺳﺖ
ﻫﻤﻪ ﻋﺎﻟﻢ ﺑﻪ ﺍﺫﻥ ﺣﻖ ﺗﻌﺎﻟــــــــــﯽ
ﭼﻮ ﻋﺒﺪﯼ ﺳﺮ ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺣﺴﯿﻦ (ﻉ ) ﺍﺳﺖ
ﺑﻬﺸﺖ ﻭ ﺟﻨﺖ ﻭ ﻓﺮﺩﻭﺱ ﺍﻋــــــﻼﺀ
ﻫﻤﻪ ﻣﻌﻠــــــــــﻮﻝ ﭘﯿﻤﺎﻥ ﺣﺴﯿﻦ (ﻉ ) ﺍﺳﺖ
ﺑﺮﺍﯼ ﻫﺮ ﺩﻟﯽ ﺟﺎﻧﺎﻥ ﻭ ﺟﺎﻧـــــــــــﯽ
ﻣﺮﺍ ﻫﻢ ﺟﺎﻥ ﻭ ﻫﻢ ﺟﺎﻧﺎﻥ ﺣﺴﯿﻦ (ﻉ ) ﺍﺳﺖ
ﻋﻘﻮﻝ ﺟﻦ ﻭ ﺍﻧﺲ ﻭ ﻫﻢ ﻣﻼﺋــــــﮏ
ﺑﻪ ﺣﻖِ ﺣﻖ ﮐﻪ ﺣﯿﺮﺍﻥ ﺣﺴﯿﻦ (ﻉ ) ﺍﺳﺖ
ﭼﻮ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺭﻭﺿﻪ ﯼ ﺭﺿﻮﺍﻥ ﺑﻪ ﻓﺮﺩﺍ
ﮐﻪ ﻣﻦ ﺭﺍ ﺭﻭﺿﻪ ﯼ ﺭﺿﻮﺍﻥ ﺣﺴﯿﻦ (ﻉ ) ﺍﺳﺖ
ﭼﺮﺍ ﻋﺎﻟﻢ ﺯ ﺟﺎﻧﺶ ﻧـــــــــــﺎﻟﻪ ﺩﺍﺭﺩ
ﻣﮕﺮ ﺍﻭ ﻫﻢ ﭘﺮﯾﺸﺎﻥ ﺣﺴﯿﻦ (ﻉ ) ﺍﺳﺖ
ﺍﮔﺮ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﺯ ﺣﺎﻝ ﻋﺒﺪ ﻣﺴــــــﮑﯿﻦ
ﺧﻮﺷﺎ ﺣﺎﻟﺶ ﮐﻪ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﺣﺴﯿﻦ (ﻉاست 😔
دشتی خوانی قبل خواندن زیارت عاشورا
امون ای دل ای دل امون ای دل ای دل
همه دردوهمه درمان حسین است
میان خیمه هاسامان حسین است
دلم تنگ ودلم تنگه حسین جان
همه دین وهمه ایمان حسین است
بحق مادرت زهراحسین جان
بگیردستهای ماراتوبه احسان
گرفتارم گرفتارم گرفتار
امیدماتویی دراین شب تار
پناه اورده ام درروضه هایت
بگیردستم بحق دخترانت
بحق آن گل شش ماهه آقا
بحق آن گل سه ساله آقا
بحق آن جوانت علی اکبر
بکن توروسفیدم روزمحشر
حسین جانم حسین جانم حسین جان
سروده های بی نشان
دشتی خوانی قبل شروع زیارت عاشورا
دردمن عشق است درمانم حسین
دین من عشق است ایمانم حسین
باالفبای جنون بردفترم
مینویسم عشق میخوانم حسین
آمدم من بردرت ای جانه جان
توبحق دخترت مارامران
آمدم بااشک وباچشمان تر
جان اصغراشکهایم رابخر
آمدم باقلب خسته سوی تو
جان اکبرکربلاماراببر
سروده های بی نشان
#مقدمه_ و _ورودی_ زیارت_ عاشورا با سبک دشتی) بسم الله الرحمن الرحیم دل تنگم دگر ماوا گرفته / آی دگر شور حسینم را گرفته ای داد بی داد(2)/ از آن ترسم که آخر من بمیرم / خدا قبر حسین را من نبینم / ای داد بی داد(2)/ خدایا مهلتی ده تا من نمیرم / برم قبر حسین در بر بگیرم / ای داد بیداد(2)/بگیرم در بغل قبر جوانش / ببوسم قبر آن رعنا جوانش / کنم یادی از آن لبهای عباس / که لب تشنه شهید شد آن گل یاس / امشب شب اول محرم آی عاشقان ابی عبدالله حسین خدارا شاکر باش یه عمر دیگه به من و شما داده که بیاییم زیر خیمه عزای حسین بشینیم برای غربت عزیز فاطمه اشک بریزیم قدر خودتو بدون عزیز دلم در راس دعات فرج امام زمان باشه مهدی جان آجرک الله بمیرم شال عزا به گردن انداخته دم عزا خانه جدش ایستاده به عزاداران خوش آمد میگه یا حسین همیشه یه محرمی روزی ام بشه کربلا بیام اونجا بشینم زانوی غم بغل بگیرم اونجا روضه ات بخونم عاشقا اشک بریزن یا حسین قربون لب عطشانت حسین زهرا حالا دو زانو بشین عزیزم دست ادب به سینه بگذار از همینجا سلام بده به پسر فاطمه السلام علیک یا ابا عبد الله السلام علیک یا بن رسول الله ......
@rozehdaftari.
روضه و توسل جانسوز 😭
شهادتِ شیخُ الائمه حضرتِ امام جعفر صادق علیه السلام
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
ای مدینه بنگر در سوز و در گدازم
قسمتِ من اینه بسوزم و بسازم
یادِ آن نمازی ، که نیمه شب شکستند
یادِ بازوانی ، که بینِ کوچه بستند
پیر مو سپیدم ، بُریدم ، مشکل شد آخر کار من
*خدا ببین سر پیری ، گیر کی افتادم ... هر کی هر جا باشه دیگه سر پیری احترامش بجاست ...*
( پیر مو سپیدم ، بُریدم ، مشکل شد آخر کار من
دشمنم سوارِ ، نداره ، رحمی به حالِ زارِ من ) 2
با دلی پُر از درد ، به نامرد ، گفتم کمی آهسته تر(بی ادب،تو سواره ای من پیاده ... تو جوانی من پیرم ...)
با دلی پُر از درد ، به نامرد ، گفتم کمی آهسته تر
ناله ام شنیدُ ، کِشیدُ ، من هم زمین خوردم به سر
*آروم آروم داری میفهمی چی شد،نه؟ این آقا مرد بود،تو داری این جوری ناله میزنی ...*
دلت شکست و بیادِ رقیه افتادی .....
*اون یهودی سگِ کی بود شما رو زمین بزنه آقا ...*
دلت شکست و بیادِ رقیه افتادی ...
خودت برای رضایِ خدا زمین خوردی ...
با دلی پُر از درد ، به نامرد ، گفتم کمی آهسته تر
ناله ام شنیدُ ، کِشیدُ ، من هم زمین خوردم به سر
اشک غم سفته ام ، روز و شب گفته ام ، آه کجایی مادرِ من
ای مدینه دشمن با حملۀ شبانه
همرهِ دلِ من سوزانده دربِ خانه
دشمنِ یهودی تا وارد حرم شد
زنده خاطراتِ جانسوز مادرم شد
ای خدا شنیدم و دیدم در سیل آتش ابرِ دود
مادرِ جوانم ، کمانم ، در پشتِ در افتاده بود
اگر این است تاثیرِ شنیدن ....
شنیدن کِی بود مانندِ دیدن ...
*هیچ کسی نبود به دادِ بچه هایِ فاطمه برسه ... زینب داشت پرپر میزد ... حسین داشت بال بال میزد .... از یه طرف علی رو میکشیدند ... از یه طرف فاطمه افتاده بود ... (خاک به دهنم) ... یه طرف محسن .... خدا به قلباتون صبر بده .... اما همین قدر بدون امام زمان هر روز داره این صحنه ها رو میبینه .... چی میشه ما براشون دق کنیم ...
ای خدا شنیدم و دیدم در سیل آتش ابرِ دود
مادرِ جوانم ، کمانم ، در پشتِ در افتاده بود
آنچه دیدۀ دل ، بدیده ، هرگز نگردد باوَرم
مانده رویِ مسمار ، به دیوار ، رَدی زِخونِ مادرم
ای گلِ خزانم ، آتش زدی به جانم
ای پرستویِ من ، رفتی زآشیانم
از غمت خمیدم ، امیدم ، رفیقِ خفته زیر گل
مرتضی و دوری ، صبوری ، ندارمو بریده ام .....
به حقِ ائمۀ بقیع ، ده مرتبه یا الله ....
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
@rozehdaftari
❇️🎤نوحه شهادت امام حسن مجتبی.ع
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
یه نوحه خونم نداری یه سینه زن هم نداری
وای حرم نداری
یه سنگ قبر شکسته چرا ضریحم نداری
وای حرم نداری
حرم برات میسازیم همیشه هستم یادت
یه روز دخیل میبندم به پنجره فولادت
رو به کربلا میدیم همه سلامی به نیابتت اقا
مثل اربعین پای پیاده ما میایم زیارتت اقا
اقام اقام حسن غریب ترین امام حسن
****
دره بقیع و که بستن همه دلا رو شکستن
وای حرم نداری
به روی خاکای قبرت یه مشت کبوتر نشستن
وای حرم نداری
ماه صفر ها میشیم به سوی قبرت عازم
اذن دخول میخونیم کنار باب القاسم
جانم به تو حسن دست کریمت همیشه سایه سرم
همراه مادرت یادت نره بیای تو لحظه های اخرم
اقام اقام حسن غریب ترین امام حسن
****
کریم ال عبایی داری یه عالم فدایی
وای حرم نداری
تو جا نشینی علی و تو بانی کربلایی
وای حرم نداری
تو قاب چشمای تو یه عکس نیلی بوده
همیشه تو گوش تو صدای سیلی بوده
وای از دلت اقا دیدی که خونتون پر از اتیش و دود شده
وای از دلت اقا دیدی که صورت فرشته ای کبود شده
یا رب نصیب هیچ غریبی دگر مکن
داغی که گیسوان حسن را سپید کرد
**
غریب اونی که هم دم اشک و اهه
دیده که مادرش تو کوچه بی پناه
@rozehdaftari
4_5927191646008509449.mp3
6.54M
#شور
حسین طاهری
ــــــــــــــــــ@rozehdaftari
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───#نوحه و روضه ی حضرت رقیه#
رقیه گشته بی پدر؛ ای ساربان آهسته تر ♬♫♪
اینجا دگر گل میشود؛ خون سرزمین کربلا
گلهای گلدان حسین؛ پرپر شود در نینوا ♬♫♪
از سیلی این قوم دون؛ روی رقیه شد کبود
رقیه گشته بی پدر؛ ای ساربان آهسته تر ♬♫♪

گلوی اصغرش شکافت؛ قنداق او شد غرق خون ♬♫♪
در علقمه آب آورش؛ گشته جدا دستش کنون
از سیلی این قوم دون؛ روی رقیه شد کبود ♬♫♪
رقیه گشته بی پدر؛ ای ساربان آهسته تر
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───@rozehdaftari
4_5879636445257271619.mp3
3.27M
نوحه رقیه گشته بی پدر@rozehdaftari
روضه ملیکه مخدره حضرت رباب سلام الله علیها🌹
نيمه جانيست مرا تا كه نثارش باشم
سوگواره سر بر نيزه سـوارش باشم
سايه ي روي سرم بود كه رفت از سر من
بگذاريد كه چون سـايه كنارش باشم
شمر نگذاشت كنار بدنش گريه كنم
بگذاريد كنون شـمع مـزارش باشم
غصه خون كرد دل فاطمـه را بگذاريد
تا نفس هست مرا مونس و يارش باشم
لاله ي فاطمه لب تشنه به خاك است اينجا
بگذاريد ز جـان ابر بـهـارش باشم
صحبت از تشنگي و سايه نشستن مكنيد
مهلتي تا كه دمي آيـنـه دارش باشم
به مدينه مبريدم به چه دلخوش دارم
بگذاريد كه بي صبر و قرارش باشم
اصغر كوچك من خفته به گهواره ي خاك
بگذاريد كه ماه شـب تـارش بـاشـم🥀
روضه *
جانم.یا حضرت رباب
امان از اون لحظه ای که مولامون امام حسین وقتی دید این طفل رو دستش داره پرپر میزنه عبا رو انداخت رو طفل هی میخواد به طرف خیمه برگرده ( اخه اقامون همه شهدا را به خیمه اورد) اما روای میگه نگاه میکردم( یا صاحب الزمان منو ببخش اقا) 😭چرا حسین مضطر شده ، هی میخواد به طرف خیمه بیاد ولی باز انگار پشیمون میشه ، میگه خوب نگاه کردم دیدم یه خانم جلوی خیمه منتظره ...فهمیدم خانم ربابه منتظره علی جانشه که سیراب برگرده😭
با هر زحمتی مولا علی رو اورد داره با نوک خنجر قبر کوچکی اماده میکنه (قربون بی کسی ات برم حسین) ..یه وقت شنید صدایی از پشت سرش داره میاد
صبر کن حسین جان ..آخه من مادرم ، من ربابم حسین ...اجازه بده برای آخرین بار علی جانم را در آغوش بگیرم
(مادرا هم ناله شوید با خانم رباب.. صدای ناله ات را ببر بالا . ..حالا که میتونی حالا که قوت داری وقتشه صدای ناله اتو ببری بالا ) 😭😭 امروز برای بی اولادین خیلی دعا کنید
ای وااای بی بی جااانم بمیرم برای ان لحظه ی عصر عاشورا ...ااااخخخ وقتی آب را برای این زن و بچه ها اوردن .. ااخخخخ وقتی چشمشان به آب افتاد ای وااای ای وااای
هر کسی ناله ای داره ..یکی میگه باباجون قربون اون لبای خشکیده و ترک خورده ات برم باباااا...بابا چطوری اب بنوشم بابااا... وقتی دیدم لبات از خشکی ترک خورده بود و خون ازش جاری بود😭
ااخخخ یکی صدا میزد عموجااانممم عمو عباس... بیا بین برامون آب آوردن ...عموجانم عموی باغیرتم عموعباسم عمو بیا عموجاااان ( یا باب الحوائج... شفای مریضا و ملتمسین دعا یادت نره)
اوج روضه*
ببین خانم رباب چیکار کرد ، ای واای بگم تو هم خوب ناله بزنیا همدردی کن با بی بی رباب
اومد گهواره خالی علی اصغرش رو برداشت داره هی صدا میزنه علی جااان علی اصغرم ، غنچه نشکفته ام علی ...بیا ببین برامون آب اوردن علی،
فقط بهم بگو علی جاان ... اگه من آب بنوشم..... اگه از سینه ام شیر جاری شه ... بگو به جای اشک خون از چشام جاری کنم اصغرممم😭😭
دشتی آخر روضه*👇👇
خداوندا اگر زهرا نمی سوخت
اگر مسمار در جسمش نمیدوخت
اگر درب حرم نشکسته بودن
اگر دست علی نابسته بودند
دگر تیری گلویی را نمی دوخت
شبانه دامن طفلی نمی سوخت
دگر زینب غریبانه نمی رفت
رقیه کنج ویرانه نمی رفت😭😭😭😭
از سویدای دلت بلند صدا بزن یااا حسیییین یاااا حسیبین
یا مظلوم یا ابا عبدالله
بابی انت و امی یاحسین
به فدای لب عطشان حسین
این سر ما و قدمت یاااحسییین
و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون
✍تایپ خانم بخشی
التماس دعا🙏
@rozehdaftari
#مادر
روضه ی حضرت زینب(س)
#کاربردی درمجالس ختم مادر و خواهر
گر کسی بهر تو مشغول دعا نیست ببخش
دست این طایفه از سوی خدا نیست ببخش
در نبودت همه بازیچه ی این نفس شدیم
اگر آقا سر ما گرم شما نیست ببخش
اصلا انگار نه انگار که تو را گم کردیم
بودنت دغدغه ی قلبی ما نیست ببخش
نشده نیمه شبی با تو مناجات کنیم
نیمه شب پشت در خیمه گدا نیست ببخش 2
سوز هر ناله ی ما پای گناهان رفته
در دعاهای فرج سوز صدا نیست ببخش
از وطن دور شدیم و غم غربت خوردیم
خانه ی ما طرف کرببلا نیست ببخش
گریه کن های حسینیم ولی آقا جان
اشک ما مثل شما صبح و مسا نیست ببخش
السلام علیک یا ابا عبداله
بذار اول دلتا آماده کنم. چند جمله از علاقه ی زینب و ابی عبداله برات بگم .خانم فضه اومد خدمت امیرالمومنین ، عرضه داشت علی جان زینبت نو عروسه ، رسم مدینه ، وقتی عروس سه روز خونه ی بخت میره مادر بره به نو عروسش سر بزنه ،ها ها ها، زینب که مادر نداره. بایدم نالت بره مدینه
بایدم اینگونه ناله بزنی. علی جان میدونی وقت چیه، امیرالمومنین سرشا پائین انداخت چشاش پر اشک شد ، فضه اومدی دل علی را خون کنی.
گفت نه علی جان فقط میخوام بگم زینبت چشم به راهه، میخوام بگم لی جان زینبت مادر نداره ، اومدم اجازه بدی برم یه سری به زینب بزنم. . آی مادر مادر مادر.
فضه میگه اجازه گرفتم اومدم خونه ی عبداله جعفر(اله اکبر2) من یه چیز میگم تو یه چیز میشنوی ، تو ذهنت مجسم کن این لحظه را ببینم طاقت میاری با نه.
میگه خودم دیدم زینب سجاده انداخته ، زار زار داره گریه میکنه. ناله میزنه. عرضه داشتم زینب جان شما نو عروسی اول شادیتونه چرا داری گریه میکنی ، فرمود فضه سه روز حسینما ندیدم(ای حسین).
زینب جان اینکه کاری نداره ، الآن میرم به حسینت میگم میاد بهت سر میزنه میگه اومدم خدمت آقا امام حسین ،اما دیدم زانوی غم بغل گرفته چشاش پر اشکه ، حسین جان چته عزیزم چرا داری گریه میکنی فرمود فضه دست رو دلم نذار سه روز زینبما ندیدم. (ای حسین)
قضیه را برا حسین گفتم هنوز حرفم تموم نشده دیدم دوید سمت خانه ی زینب اما وقتی رسید ، دید خواهرش توی اتاق خوابیده اما از شکاف در نور داره صورت زینبا اذیت میکنه ، میدونی چه کرد (الهی قربون تو برادر برم)
اومد جلوی نور ایستاد زینب راحت بخوابه . (الهی قربون تنت برم حسین)
اجازم میدید یه جمله بگم . آیا زینب خبر داره یه روز میاد بالا سر این بدن میبینه تمام این بدن پاره پاره. حسین جان شنا اینجا جلوی یه ذره نورا گرفتی زینب راحت بخوابه ، آیا زینبت خبر داره یه روز میاد تو صحرای گرم کربلا ، میبینه این بدن پاره پاره زیر برق آفتاب کرلات. (ای حسین) .
یه وقت زینب حس کرد حسینش اومده ، بوی حسین به مشام زینب خورد بیدار شد چرا وارد نمیشی داداش فرمود زینبم نور آفتاب نمی ذاره بخوابی میدونی چی گفت : داداش خدا سایتا از سرم کم نکنه.
اما آیا گذاشتن سایه ی حسین بالا سر زینب باشه. یه روز اومد تو گودی قتلگاه دید این بدن پاره پاره.(اله اکبر2)
حسین جان آیا تو برادر منی آیا تو پسر مادر منی
معمولا خواهر و برادر موقع ملاقات دست به گردن هم میندازن صورت هما میبوسن . میخوام صورتتا ببوسم سر در بدن نداری. میخوام دستتا ببوسم ساربان جسارت کرده. (ای حسین)
چه کرد زینب: اون لحظه ای که مدینه رو کشته ی مادر افتادن هاتفی ندا علی جان ملائکه ها طاقت ندارن این لحظه را ببینن میخوام بگم علی جان آیا ملائکه ها طاقت آووردن این صحنه را ببینن اومد بدن حسینا گذاشت رو زانوهاش لبها را گذاشت رو رگهای بریده ....
یه وقت دیدن ؛ سری به نیزه بلند است در برابر زینب
خدا کند که نباشد سر برادر زینب
@rozehdaftari
#شور آخرمجلس بی بی رقیه(س)
-امشب تو خرابه ، واست روضه خونم
بی تو چی کشیدم بابا جونم بابا جونم
میخونم من امشب با قد کمونم
بی تو چی کشیدم بابا جونم بابا جونم
بشین امشب پای حرفام پای درد و پای غم هام
دویدم بس که رو خارا ببین تاول زده پاهام
بابایی تار میدید چشمام میدیدم که تک و تنهام
یه مرد بی حیا اومد کشید گوشواره از گوشام
بی تو بابا چه قد اشک یتیمی از چشام ریخته
سرم سوخته توی آتیش اگه بابا موهام ریخته
امون ای دل امون ای دل
بابا دخترت بعد از تو شد زمین گیر
بستن دست و پامو غل و زنجیر غل و زنجیر
پای این اسیری من خیلی شدم پیر
بستن دست و پامو غل و زنجیر غل و زنجیر
زروی ناقه افتادم من انگاری که جون دادم
چی شد اون شب قدم خم شد نمیره هیچ وقت از یادم
نبودی گم شدم تنها دل شب تو بیابونا
اومد بالا سرم اون زجر منو برد با کتک بابا
بهش گفتم نکش مومو خودم دارم میام همرات
بهش گفتم نزن سیلی گوشم سنگینه از دستات
امون ای دل امون ای دل
بی تو من محاله که زنده بمونم
میخونم امون از دل خونم دل خونم
میبینی که لکنت داره این زبونم
میخونم امون از دل خونم دل خونم
تا که اسم تو رو بردم
بابایی هی کتک خوردم
یه جوری زجر منو میزد
همه گفتن که من مردم
نبودی حرمله اومد
غمم شد دیگه بیش از حد
جلو چشمای تو بابا به پهلوهام لگد میزد
دیگه از بس کتک خوردم ندارم نا
بیا و با خودت امشب سه سالت رو ببر بابا
بهش گفتم نکش مومو خودم دارم میام همرات
بهش گفتم نزن سیلی گوشم سنگینه از دستات
@rozehdaftari
🕊﷽🕊
روضه چهارده معصوم علیه السلام
#روضه_های_کوتاه_دعای
توسل_همراه_دعا
#چهارده معصوم ع
#دفتری
🥀#امیرالمومنین_علی_ع
✨ای انیس دردمندان یا علی
✨ای پناه بی پناهان یا علی
✨یک نظر بنما دم جان دادنم
✨جان زهرا و محمد یا علی
⬅️یه روز خانم فاطمه زهرا صدا زد علی جان مردم مدینه بهت سلام میدن یا نه؟
صدا زد فاطمه جان سلامشون میکنم جواب سلامم رو نمیدن ...
امان امان امان
#خدا به اول مظلوم عالم آقا امیرالمومنین قسمت میدیم به اون لحظه ای که سر در چاه میکردناله میکرد
الا ای چاه یارم را گرفتند
گّلم عشقم بهارم را گرفتند
میان کوچه ها با ضرب سیلی
همه دار و ندارم را گرفتند
خدا قسمت میدیم در سرازی قیر علی و اولاد علی رو به فریاد دلمان برسان
🥀🥀🥀
🥀#حضرت_فاطمه_زهرا
سلام_الله_علیها
#هر کی قلب بی قرار داره بیاد
هر کی با فاطمه کار داره بیاد
آخ من گدایم و دلم شکسته است
بر در خانه تو نشسته است
⬅️صدا زد جان غسلنی فی الیل/کفنی فی الیل /دفنی فی الیل/یا علی منو شبانه غسل بده شب کفن من شب بدنمو دفن کن
حالا تو دل شب علی داره بدن زهراشو غشل میده
(تورو خدا برا خودت تجسم کن)
اسما بریز آب روان
برروی گلبرگ گلم
ولی آهسته آهسته
آخ ببین بشکسته پهلو
سیه گردیده بازویش
بریز آب روان رویش
ولی آهسته ولی آهسته آهسته
اسمامیگه یه مرتبه دیدم علی سر گذاشت به دیوار بی کسی بلند بلند داره گریه میکنه
گفتم آقا جان شما سفارش کرده بودید بچه ها بلند بلند گریه نکنند چرا خودتون دارید بلند بلند گریه میکنید
صدا زد اسما ..دست از دل علی بردار اسما ...اسما فاطمه ام رفت اما درد دلشو به منه علی نگفت اسما
🔸آخ تو میبینی علی را زار و خسته
🔸وای نمیبینی تو پهلوی شکسته
🥀🥀🥀
🥀#امام_حسن_علیه السلام
غریب نوازا کجا نشستند...
اونایی که حسرت بقیعشو دارن کجا نشستند....
اونایی که رفتن و غربت ائمه بقیع رو دیدن کجا نشستند....
(دلتو ییرم قبرستان بقیع کنار اون قبری که بی شمع و چراغه، زائر نداره ، بارگاه نداره، آقام غریبه غریبه...
▪️آخر برات شیعه حرم میسازه
▪️حرم برای تو شه گرمم میسازه
⬅️رسول خدا فرمود هر کس برا حسنم گریه کنه فردای قیامت کور وارد محشر نمیشه ...
فرمود به قدری حسنم مظلومه که ملائکه و مرغان آسمان برا حسنم گریه میکنند...
⬅️خدا به پاره های جگر امام حسن قسمت میدم هر کس هر دردی تو سینه داره دردشو دوا بفرما ..
خدا به غریب مدینه قسمت میدیم هر چه زودتر مارو زائر یقیع بگردان
🥀🥀🥀
🥀#امام_حسین_سلام_الله_علیه
⬅️(دشتی)
🌾لبُم لبریز از جام حسینه
🌾وای عروج دل سر بام حسینه
🌾اگه جراح قلبم رو شکافه
🌾وای به روی لوح دل نام حسینه
🎋آخ حسین را در غریبی سر بریدن
🎋آخ تن پاکش به خاک و خون کشیدن
🎋آخ تنش در کربلا عریان فتاده
🎋وای سرش بر نیزه های کین دشمن
⬅️وقتشه برات کربلات امضا بشه
بگو یا امام حسین خیلیا خداحافظی کردند و رفتن کربلا...
هر بار دلم شکست گفتم حسین جان، آقا جان،،،
مگه من دل ندارم ...
مگه من شیعه نیستم،....
آقاجان خیلی بَده شیعه حرم آقاشو نبینه....
آقاجان قِسمت و روزیم کن بیام حرمت از نزدیک گریه کنم،.....
زار بزنم، به سینه بزنم ...
#خدا به ابی عبدالله قَسمت میدیم ما رو گریه کن حسین زنده بدار
در این دنیا زیارت حرم آقا و در قیامت شفاعت آقا رو نصیب و بهره ما بگردان
🥀#امام_سجاد_علیه السلام
⬅️قربون اون آقایی که 30یا 35 سال بعد از واقعه کربلا آب می دید گریه میکرد...
آتش می دید گریه میکرد.....
گوسفند میدید دارن سر میبرند گریه میکرد...
قصاب های مدینه حواسشون بود جلو چشم آقا سر از بدن حیوان جدا نمی کردند،
از گوشه کنار دید سر از بدن گوسفند جدا میکند...
جلو اومد ...
بگین ببینم به این گوسفند آب دادید یا نه
گفتن آقاجان ما مسلمونیم مگه می شه لب تشنه سر از بدن حیوان جدا کنیم....
می نشست شروع میکرد گریه کردن ...
صدا میزد یه عده به به ظاهر مسلمون اومدن کربلا... لب تشنه سر از بدن بابای غریبم حسین جدا کردن....
به ساعتی ۱۸ تن از عزیزانم رو سر بریدند
#خدا به امام سجاد قسم میدم ما را جزو نمازگزاران واقعی قرار بده
🥀🥀🥀
🥀#امام_موسی_ابن_جعفر
علیه_السلام
آخ دلم میل هوای یار داره
#که او موسی ابن جعفر نام داره
#همون شاهی که جان داد کنج زندان
#بدان باب الحوائج نام داره
⬅️خدا به سوز دل آقا موسی بن جعفر گوشه زندان
مسافران اسلام را به سلامت به وطن شان بازگردان
⬇️⬇️⬇️⬇️
🥀#امام_سجاد_علیه السلام
⬅️قربون اون آقایی که 30یا 35 سال بعد از واقعه کربلا آب می دید گریه میکرد...
@rozehdaftari
آتش می دید گریه میکرد.....
گوسفند میدید دارن سر میبرند گریه میکرد...
قصاب های مدینه حواسشون بود جلو چشم آقا سر از بدن حیوان جدا نمی کردند،
از گوشه کنار دید سر از بدن گوسفند جدا میکند...
جلو اومد ...
بگین ببینم به این گوسفند آب دادید یا نه
گفتن آقاجان ما مسلمونیم مگه می شه لب تشنه سر از بدن حیوان جدا کنیم....
می نشست شروع میکرد گریه کردن ...
صدا میزد یه عده به به ظاهر مسلمون اومدن کربلا... لب تشنه سر از بدن بابای غریبم حسین جدا کردن....
به ساعتی ۱۸ تن از عزیزانم رو سر بریدند
خدا به امام سجاد قسم میدم ما را جزو نمازگزاران واقعی قرار بده
🥀🥀🥀
🥀#امام_موسی_ابن_جعفر
علیه_السلام
آخ دلم میل هوای یار داره
که او موسی ابن جعفر نام داره
همون شاهی که جان داد کنج زندان
بدان باب الحوائج نام داره
⬅️خدا به سوز دل آقا موسی بن جعفر گوشه زندان
مسافران اسلام را به سلامت به وطن شان بازگردان
🥀🥀🥀
🥀#امام_رضا_ع
یا امام رضا ع 3
🔸قربون کبوترای حرمت امام رضا
🔸قربون این همه لطف و کرمت امام رضا
🔸 تو که آخر گره وا می کنی امام رضا
🔸 پس چرا امروز و فردا می کنی امام رضا
⬅️ دلتو ببرم پنجره فولادی که امید همه شیعیان جهانه.....
هر وقت گره به کار داری امام رضا را صدا بزن....
دست رد به سینه ات نمیزنه...
آقا خیلی کَرم داره خیلی رئوفه...
پنجره فولاد رضا مریضارو شفا میده
پنجره فولاد رضا برات کربلا میده
پنجره فولاد رضا شیعه و سنی نداره
پنجره فولاد رضا جواب بَدهارم میده
آقاجان خوب یا بد زشت یا زیبا
رونده شدم از همه جا
جون همه کبوتراش به من نگو اینجا نیا
🥀🥀🥀
🥀#امام_جواد_ع
◾️خسته و دلشکسته و زارم
◾️ گره افتاده است در کارم
◾️ جز به کویت کجا پناه آرم
یا جوادالائمه ادرکنی
◾️ای که خون شده از زهر جگرت
◾️به تو و جد و مادر و پدرت
◾️من بیچاره را مران ز درت
یا جوادالائمه ادرکنی
⬅️خدا تورو به جوادالائمه قسم میدهم نسل ما را از دشمنان اهلبیت قرار نده
🥀🥀🥀
🥀#امام_زمان_عج
(دشتی)
🎋گل سرخ و سفیدم کی میایی
🎋الا تنها امیدم کی میایی
#یا صاحب الزمان آقا جان
🎋 تو گفتی گل در آی من می آیم
🎋 گل عالم تموم شد کی میآیی
🎋 بهار اومد گل اومد سنبل آمد
🎋الا تنها امیدم کی میایی
⬅️ آقاجان نمی دونم خیمه غریبی رو کجا به پا کردی....
آقاجان نمیدونم امروز کجایی...
آقا هر کجا که هستی التماس دعا....
آقاذجان،، منم کنار این خوبا قبول کن ...
⬅️خدا قلب امام زمان را از ما خشنود و راضی و خشنود کن
@rozehdaftari
🥀🥀🥀🥀🥀
❣﷽❣
💮 #دفتری_شریفه س
💮 #روضه_بی_بی_شریفه_بنت_الحسن
روضه بی بی شریفه دختر امام حسن مجتبی ع
📿رخسار شهید کربلا را صلوات
📿تقدیم بر آن نگار والا صلوات
📿او زینت عرشو زینت دوش نبی ست
📿بر زینت عرش بر آن دل آرا صلوات
(دعای فرج)
💠اللهم صل علی … محمد… و آل محمد
السلام علیک یا بنت الحسن و المجتبی، یا بی بی سیده الشریفه
🔅(دست توسل بزنیم به دامان بی بی شریفه دختر امام حسن مجتبی علیه السلام)
▪️ای خانه زاد هل اتی بی بی شریفه
▪️ریحانه خیر النساء بی بی شریفه
▪️آید بُرون از قبر تو عِطر مدینه
▪️ای یادگار مجتبی بی بی شریفه
▪️امسال اگر شد اربعین توفیق یارم
▪️از حله آیم کربلا بی بی شریفه
⚜دختر بلافصل امام حسن مجتبی ست
مزار بی بی حله ی عراقه ،
( از مظلومیت این بانو اینه که کمتر کسی ایشونو میشناسه)
(مثل باباش امام حسن غریبه..)
مثل باباش امام حسن کرامات زیادی. داره، حاجت هر دردمندی رو به اذن خدا برآورده بخیر میکنه،
همراه اسرای کربلا تا شام بوده، زیر سم اسب ها تو مسیر به شهادت رسیده…
🌀اونایی که مریض دارن متوسل میشن به این خانم
(آخه ملقب به طبیب اهل بیته، مرضای زیادی رو شفا داده بی بی )
▪️با یک جهان امید رو کردم به سویت
▪️گیرد مریض من شِفا بی بی شریفه
▪️ای آن که باشد نسخه های داروی تو
▪️بر درد بی درمان دوا بی بی شریفه
▪️من هم مریضم من مریض کربلایم
▪️کن قسمت من کربلا بی بی شریفه
▪️مولاتی از این گفته ی خود شرمسارم
▪️دارم سوالی از شما بی بی شریفه
▪️بد نیست قبر دختر شاه کریمان
▪️تا گنبدش باشد طلا بی بی شریفه
▪️اما مدینه قبر بابایت خرابُ
▪️بی گنبد و صحن و سرا بی بی شریفه
▪️امشب دلم گَه کربلا گاهی مدینه ست
▪️یک بام دارد دو هوا بی بی شریفه
🍁وقتی برادرش قاسم از حرم میدان میرفت
بی بی جان بودی … همه صحنه هارو دیدی
🏴بيا مادر از حرم بيرون
🏴سروِ بستانت ميرود ميدان
🏴كفن بنما بر تنِ قاسم
🏴مونسِ جانت ميرود ميدان
🏴شود جسمش؛ طوطیا از کین
🏴جان جانانت میرود میدان
💢همتون شنیدید و می دونید ، که تو روز عاشورا چند تا بدن رو سنگ باران کردن
یکی از اونها بدن قاسم ابن الحسنه، که بدن نازک و لطیفشو سنگ باران کردن
آخ بمیرم به غریبیش رحم نکردن،
یه یتیمی و کوچکی و تشنگیش رحم نکردن،
(خدا لعنت کن فضیل عزری رو)
چنان با شمشیر به فرق قاسم ابن الحسن زد، که تا پیشونی شکافته شد
✨از حسن هر کس که در دل کینه داشت
✨ضربه ای بر جسم قاسم میگذاشت
✨قاتل قاسم کند این زمزمه
✨میکشم او را بیاد فاطمه
🔰هر چقدر ناله داری به سوز جگر ابی عبدالله صدای ناله تو بلند کن ، ناله بزن یا حسین
صلوات حذف نشه لطفا👇👇
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
@rozehdaftari
1.1M
#شریفه_بنت_الحسن
#بیبی_شریفه
چشم من و احسان تو بی بی شریفه
درد من ودرمان تو بی بی شریفه
باباکریم عالم و توهم کریمه
جانم شود قربان تو بی بی شریفه
هر عاشقی که میشود کرببلایی
بایدشودمهمان تو بی بی شریفه
ای بانویی که توطبیبان را طبیبی
این بهترین عنوان تو بی بی شریفه
دست توسل تابه درگاه توبردم
دیدم یم احسان تو بی بی شریفه
مادردمندوتوطبیب اهلبیتی
این لطفی ازیزدان تو بی بی شریفه
تودرمسیرزائران اربعینی
این جلوه ی ایمان تو بی بی شریفه
مابی سروسامان شاه سرجدائیم
ای کربلا سامان تو بی بی شریفه
بهر تو میگریم که ضرب تازیانه
گردیده آب و نان تو بی بی شریفه
بهر تو میگریم که در راه اسارت
بر لب رسیده جان تو بی بی شریفه
بهر تو میگریم که از کین خنده کردند
بر اشک دیدگان تو بی بی شریفه
بهر تو میگریم که همچون عمه بستند
با ریسمان دستان تو بی بی شریفه
#محمد_خرمفر
@rozehdaftari