eitaa logo
روضه دفتری مجمع الذاکرین اهلبیت (ع)
4.7هزار دنبال‌کننده
48 عکس
49 ویدیو
8 فایل
شامل اشعار و متن روضه با مدیریت خادم الحسین کربلایی محمد مسلمی ارتباط با مدیر @moslemi_124 لینک کانال @rozehdaftari پذیرش تبلیغات👈 @moslemi_124
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•کجا بودی ای سرِ زخمی.. و توسل به سه سالۀ حضرت اباعبدالله حضرت رقیه سلام الله علیها به نفس آقا سید مهدی حسینی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ کجا بودی ای سرِ زخمی کجا بودی صبحِ اُمیدم کجا بودی من بدونِ تو با گریه شب ها میخوابیدم .. شاید من رو نشناسی ای بابا آخه سنِ من خیلی رفت بالا یه روز من رو پاهات ، الانم تو بخواب رویِ پاهام لالا لالا .. *مرحوم دربندی میگه پاهاشو دراز کرد سر رو گذاشت رو پاهاش* لالایی چرا گردنت زخمه؟.. لالایی چرا صورتت زخمه؟.. لالایی نگو اینو میدونم برا چی بابا رو لبت زخمه؟.. کجا دیدی دختری باشه رو دستاشم یک سری باشه کجا دیدی رو سر دختر جلو باباش روسری باشه *مگه بابات نامحرمه ؟.. نه عمه موهام کمی نامرتبه ..* یادم رفته با دیدنش غم هام یادم رفته شیرین زبونی هام ان شالله بابامم یادش رفته یه روزی بلند بود چقدر موهام *من اگه محرم نبود اینو نمیگفتم به خود بی بی قسم..* دیگه من موهامُ نمی بندم واسه دندونامه نمی خندم کجا بودی بابا تو راهِ شام میدیدی که زخمامُ می بندم نبودی من غصه ها خوردم تو رفتی من ضربه ها خوردم نبودی اون شب تک و تنها کتک از اون بی حیا خوردم دیگه مردم رقیه ات حالا خیلی غمگینه به سختی جلو پاشو میبینه صداش میکنن برنمیگرده گوشام بعد از اون ضربه سنگینه *عرض روضۀ منو التماسِ دعا .. دختربچه باباییِ .. سر وقتی اومد تو خرابه دست انداخت تو موهایِ سر بابا .. گفت عمه این موهایِ بابای منه؟.. دست انداخت به سر و صورت .. گفت عمه این سر و صورت بابایِ منه ؟.. اما یه وقت دید عمه عقب عقب رفت رقیه .. تا دستش خورد به لبایِ بابا گفت عمه این لبای بابای منه؟.. ( تعجب کرد.. ) دست انداخت به دندونای سر بریده .. کی چوب به لبات زده بابا .. غوغایی کرد تو خرابه دستاشو مشت کرد اینقدر زد تو دهن خودش .. لب و دهان خون آلود شد .. هی گفت بابا بابا .. اینقدر گفت بابا یه وقت خانوم هرچی تکونش داد دید بچه صدا نمیزنه .. امام سجاد اومد جلو دست گذاشت رو قلبش گفت عمه کارش تموم شد عمه .. دیگه صدا نفسش بالا نمیاد عمه .. هی تکونش داد دید جواب نمیده .. آخ لباس و کنار زد دید همۀ صورتش غرقِ خونه ...* https://eitaa.com/khatme14
4_5965053191472023603.mp3
2.91M
|⇦•کجا بودی ای سرِ زخمی.. و توسل به سه سالۀ حضرت اباعبدالله حضرت رقیه سلام الله علیها به نفس آقا سید مهدی حسینی •✾• گر دُخترکی پیش پدر ناز کند گِرِهِ کربُ بَلای همه را باز کندhttps://eitaa.com/khatme14
‍ ‍ 🏴شهادت حضرت زینب (سلام الله علیها) 🥀🥀🥀🥀🥀 🔹 ای یادگار سه امام زینب 🔹 بر قلب سوزانت سلام زینب سلام ما به اون خانمی که یه عمری مصیبت دید اما صبر کرد... چهار پنج سال بیشتر نداشت داغ جدش رسول خدا رو دید... اما صبر کرد ... هنوز آب غسل پیغمبر خشک نشده بود... پهلوی مادرش زهرا رو شکستند... جلو چشمان زینب به مادرش سیلی زدند...اما صبر کرد.. بلاکشه دورانه زینب... هنوز ..داغ مادرش رو از یاد نبرده بود...فرق شکسته باباش امیرالمومنین رو دید... بمیرم برات خانم.... یه روز هم تکه های جگر برادرش امام حسن رو دید.. اما بازم صبر کرد... روز عاشورا هم در نصف روز....تمام عزيزانش رو شهید کردند... اما... تمام دلخوشی زینب حسین بود... امان از اون لحظه ای که حسین هم صدا زد زینبم... خواهرم منم دیگه رفتم... زینب جان... خواهرم... خداحافظ. .. صدا زد ... حسینم داداش برا من که دیگه کسی نمونده... تمام دلخوشی من تو بودی... تو هم میخواهی بری زینبت رو تنها بگذاری... حسین.. صدا زد خواهرم... تا صدای الله اکبر من میاد...بدون من هنوز زنده ام ... ابی عبدالله رفت میدان... زینب کبری. ..داخل خیمه ...تا صدای تکبیر برادر رو میشنوه... دلش آرام میشه... حالا میخواهی برا زینب گریه کنی بسم الله... امان از اون لحظه ای که دیگه صدای تکبیر برادر رو نشنید... داخل خیمه... هی بلند ميشه.... هی میشینه زمین.... میگه حسین...بردار... زینبت به فدات بشه حسین... چرا صدای تکبیرت نمیاد داداش... یدفه دید صدای ذوالجناح اومد.... دوان دوان اومد بیرون... شاید خوشحال شده زینب... میگه بردارم حسین برگشته... یه نگاه کرد...دید ذوالجناح اومده اما حسین نیومده.. بی تاب شد زینب.. یاصاحب الزمان... دوان دوان... به طرف گودی قتلگاه... هی صدا میزنه....وای عزیز مادرم حسین... بالای تل زینبیه... یه نگاه کرد... دید... والشمر جالس علی صدره... شمر روی سینه برادر... خدا چکار کنه زینب...فقط دستاش رو گذاشت روی سر هی صدا میزنه.... وامحمدا....واعلیا... تسلای دل زینب صدا بزن یاحسین... 🔹 حسین آرام جانم 🔹 حسین روح و روانم @rozehdaftari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حضرت زینب س 🖤🖤🖤 یا این دل شکسته ی ما را صبور کن یا لااقل به خاطر زینب ظهور کن آقام آقام،آقام آقام،آقام آقام دیگر بتاب از افق مکه ماه من این جاده های شب زده را غرق نور کن امشب بیا تو روضه بخوانی برای ما امشب بساط گریه مار ا تو جور کن یا چند صفحه مقتل کرببلا بخوان یا خاطرات عمه خود را مرور کن هم از وفای ساقی لب تشنگان بگو هم یادی از مصیبت سرخ تنور کن آقام آقام،آقام آقام،آقام آقام امشب خیلی حواست باشه،گریه کن،خیلی مشهوره توی روضه ی عموجانش قمر بنی هاشم علیه السلام میاد، اما من اعتقاد خودم و میگم،توی روضه ی عمه جانش زینب خیلی احتمال بیشتر داره،چرا؟ دلیل می گیم.می گیم:وقتی از آقا سئوال کردن برا کدوم روضه فرمودید:یا جدا اگه اشک چشمم تموم بشه خون گریه میکنم،روضه ی عموتون عباس بود؟فرمود:نه،اگه عموم هم بود خون گریه میکرد،روضه ی جد غریبتون بود؟فرمود:اگه جد غریبم بود خون گریه می کرد.کدوم روضه؟ روضه ی علی اکبر؟نه.اگه علی اکبر و قاسم همه برادر های قمربنی هاشم هم بودند،همه با من خون گریه می کردند،آقا کدوم روضه است؟فرمود: من برا اون روضه ای خون گریه میکنم، که عمه جان من زینب و سه روز و سه شب ،پشت دروازه های ساعات نگه داشتن،ای وای ای وای.. رقاص های شهر شام رو خبر کردند،امان امان... با کوله بار غربت و اندوه خود بیا از کوچه های سینه زنیمان عبور کن یا لااقل به خاطر زینب ظهور کن * نفس آخر است به سینه ی من قدر یک رشته کوه غم دارم سایه بان سرم کجا هستی؟ برسرم سایه ی تو کم دارم آروم آروم بسوزی امشب تا برسی به روضه های طوفانی دیر شد زودتر بیا که فقط از من خرد نیمه جان مانده تشبیه میکنه بی بی آخرین روزهای زهرایم پوستی روی استخوان مانده پوستی مانده است اما نه نقشی از حلقه های زنجیراست نَفَسم بی تو با نَفَسهایم استخوانی شکسته درگیر است همه تقصیر زخمهای تو شد زخم چشمم اگر نمک دارد آه...آه وقتی امشب با زینب آه میکشی،تمام آه کشیدنت رو ثواب تسبیح می نویسند. آه آینه ای که می دیدیش یاد هر سنگ یک ترک دارد حسین بار دگر برادرانه بیا با لب چاک خود صدایم کن شام را گشته ام نبود امشب بین این خانه بوریایم کن روضه خوانی خواهرت با توست نوبت توست وقت تلقین است اما حسین جان روضه ها را بخوان بلند چون که گوشهایم هنوز سنگین است. وقتی عبدالله سئوال کرد خانم،نشنیده بودم،دست به دیوار بگیری راه بری،دلیلش چیه؟فرمود عبدالله دست از دلم بردار،بعد خانم توضیح داد.عبدالله اینقدر تو مسیر کربلا تا شام،با تازیانه به سرم زدند،اگه می بنی چشمام دیگه،کم میبینه،اگه میبینی گوش هام سنگین شده، اینقدر سیلی زدند. روضه خوانم بخوان که در پیشت،شاهد قتلگاه می اید باز هم از کنار پیکر تو،شیهه ی ذوالجناح می آید حالا خود زینب شروع میکنه به روضه خوندن لخته خونی که روی یالش بود گفت با من چه بر سرم امد کاری از من بر نمی آمد مات بودم که مادرم آمد غیرتیا،جوونها،آفرین به غیرت شما،شما خودتون میگردید،عزاخونه ی ابی عبدالله رو پیدا میکنید،اگه همه ی ایران هم با زینب قهر باشه،بی بی شماهارو انتخاب کرده،تماشاچی نه!برا اینکه بیایی پا به پای زینب ناله بزنی،دیگه ناله های زنب خاموش داره میشه،حالا دیگه نوبت تواست. تو نبودی و در نبودن تو حرمت بین صد حرامی بود بعد تیغ کشیده ی کوفی نوبت نیزه های شامی بود. * تشنگی، سنگ،داس و سر نیزه سخت میشد،نفس نفس زدنت سنگ هاشان تمام شد وقتی شد شروع پای کوبی بدنت هرکه نزدیک تر به تو میشد ضربه اش را عمیق تر می زد نقطه ضعف تو داغ اکبر بود اولی ضربه بر کمر می زد قاتلت سر رسید وقتی که سینه ی نیزه خورده ات حس داشت قاتلت رفت با سرت اما حنجر تو هنوز خس خس داشت حسین....بگو آروم میشی، زینبم وقتی سینه اش سنگین می شد،می گفت حسین.حسین.... این همه داغ دیده زینب،این همه روضه تحمل کرده،ما طاقت یه لحضه شنیدنش رو هم نداریم،نباید هم داشته باشیم. اگر این است تأثیر شنیدن شنیدن کی بود مانند دیدن خودم دیدم زبالای بلندی که محبوب خدا را سر بریدن * داره از قاتل برادرش میگه عرقش پاک کرده بود اما رد خون تو بر جبینش بود حالا نوبت خنده های خونین شد که سری بین خورجینش بود * روضه خوانم دیدی روضه خونها کنار هم باشن،میگه تو روضه بخون من دیگه نفس ندارم،روضه هارو زینب خوند حالا، گفت: روضه خوانم بخوان که با نفست،بوی پیراهن تو پیچیده میشوم من به دستی که،بوریا تن تو پیچیده کسی جرأت نداره،نزدیک زینب بشه،زیر آفتاب شیئی رو ،روی سینه قرار داده،مثل جونش از خودش جدا نمیکنه، همچین که دست بیجونش افتاد،جلو اومد عبدالله،دیدن پیراهن خون آلود حسین رو ،روی سینه گرفته..حسین سلام الله علیها @rozehdaftari
روضه حضرت رقیه (ع) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى‌ وَنِعْمَ النَّصِیر، أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ ، و اَتُوبُ اِلَیهِ 🔸بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد 🔸دعا, کبوتر عشق است بال و پر دارد 🔸بخوان دعای فرج را که یوسف زهرا 🔸ز پشت پرده ی غیب به ما نظر دارد اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. 🔸بنال ای دل نوا دارد رقیه 🔸به هر دردی دوا دارد رقیه 🔸مرض او را ز پا انداخت ،امّا 🔸مریضان را شفا دارد رقیه 🔸سه ساله کودک و این اوج عزّت؟ 🔸مدال مرحبا دارد رقیه 🔸بیا یا فاطمه اندر خرابه 🔸عزای بی ریا دارد رقیه 🔸بدور از دیدهٔ بیگانه امش 🔸سخن با آشنا دارد رقیه 🔸ز دست ساربان و زجر و خولی 🔸به بابا شکوه ها دارد رقیه 🔸ز خونین چهره میبوسید و می گفت 🔸غم بی انتها دارد رقیه 🔸بیا ای یار پیشانی شکسته 🔸که با مهمان صفا دارد رقیه 🔸چه با جا آمدی ای جان جانان 🔸ببین جا در کجا دارد رقیه 🔸از آن روزی که افتادی به مقتل 🔸دل پر ماجرا دارد رقیه 🔸دلم در قتلگاه و جسمم اینجاست 🔸وطن در کربلا دارد رقیه 🔸بمیرم از چه لبهایت کبود است 🔸بگو محشر به پا دارد رقیه 🔸پدر بر چهره ام یک دم نظر کن 🔸رُخ زهرا نما دارد رقیه 🔸به جرم عاشقی جان بر لب آمد 🔸شکایت زاشقیا دارد رقیه 🔸خدا خواهد اگر ،می میرم امشب 🔸که هر شب این دعا دارد رقیه ⬅️عزیزانی که درگوشه ازاین مجلس نشته ای میدونم همه به امیدی امدید میدونم گرفتاری میدونم مریض داری میدونم برای حاجت امدید امروز (امشب) بگو حسین جانم به صورت سیلی خورده دخترت دیگه ما را دست خالی ردمان نکنی ▪️رقیه دخترزهرا اطهر ▪️دل جان می شود از او مطهر ▪️رقیه جان توی دوردانه عشق ▪️بود روشن زتو کاشانه عشق ⬅️عزیزان ما نمی دانیم خدا لیاقت بده که بریم از نزدیک قبر بی بی رقیه را رازیارت کنیم یا نه بی بی با این دستهای کوچکش خیلی از گره ها را باز می کنه 🔸بی بی جان غم خودرا بی افزا دردل من 🔸توی یک دانه غم خانه عشق 🔸رقیه جان به ما منت گذاری 🔸گدایی از گدایانت شماری 🔸امید آن است که در فردای محشر 🔸مرا جزء محبانت شماری دیدم آرام آرام آمد مقابل سر بریده بابا چه مخواد بگه عزیزان ای کسی که دختر سه ساله دارید دستهای کوچکشه بلند کرد گویا از بابا تمنا داره چه گفت ، گفت بابا جانم دلم برات تنگ شده انشاءالله هیچ فرزندی را چشم انتظار بابا نکنه دختر دارها می دونن من چه می گم بابا غرور دختره دیدی هروقت دل تنگ بابا میشه یاد بابا می کنه میگه بابام می خواهد خونم بیاد انشاءالله همه دختران تان عاقبت به خیر بشن، حالا درد دل سه ساله حسین گوش کن بابا دیگه خسته شدم ازاین سفر بابا جان که میای منو ببری بابا ،خداکنه یتیم نشی اخ بمیرم آن قدر بهش تازیانه زدند اخ شما هم امشب (امروز)یتیم نوازی کنید آرام آرام آمد جلو مقابل سر بریده بابا سر بابا رادرآغوش گرفت😭 صدا زد بابای خوبم 🔸به قربان سر نورانی تو 🔸چرا خون ریزد از پیشانی تو 🔸رخ من نیلی از سیلی است بابا 🔸لبان تو چرا نیلی است بابا بابا کی با چوب به لب و دندانت زده اما میخام بگم😭 بابای خوبم 🔸تو از چوب جفا داری نشانه 🔸مرا باشد نشان از تازیانه اگه با چوب به لب و دندان تو زدن... اما به منم تازیانه زدن..😭. 🔸مرا باشد نشان از تازیانه بابا دیگه طاقت تازیانه ندارم. طاقت سیلی خوردن ندارم. طاقت سنگ خوردن ندارم. 🔸ز تو دارم تمنا جان بابا 🔸مرا با خود ببر در نزد زهرا وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات التماس دعا @rozehdaftari 🥀🥀🥀🥀🥀🥀
❣﷽❣ 🥀  4 🥀 س 4 🥀 🌿بر نور دل و  دیده  زهرا  صلوات 🌿بر دخت  گرانمایه  مولی صلوات 🌿برمظهر صبروحلم وایمان وشرف 🌿بر  یاورِ دین زینبِ کبری  صلوات ❤️() @rozehdaftari 💥السلام علیک یا بنتَ امیرالمومنین، السلام علیک یا ام المصائب، السلام علیکِ يا عقیلة بنی هاشم، یا زینب س یا زینب س💥 🌾کسی که رنج فراوان کشید زینب بود 🌾کسی که شادیِ دوران ندید زینب بود 🌾به چهار  سالگی  یتیمی  از  غم  مادر 🌾کسی‌که رنج‌چهل ساله‌کشیدزینب بود 🌾به  راه  کرببلا تا زِ راه شـــام  خـــراب 🌾کسی  که  پای برهنه دوید زینــب بود 🌾بدید بر سر نی، رأس پُر زخون حسین 🌾کسی‌که‌سرش‌به‌محمل شکست‌زینب بود 🌾میان  آن در و  دیــوار  و  شعـلهٔ  آتش 🌾کسی که نالهٔ مـــادر شنیــد زینب بود     ⬅️امروز دلهارو ببریم حرم بی‌بی زینب.. ان شالله یه روزی کنار حرمش ناله بزنی.. امروز از چشات بخواه برا بی بی زینب گریه کنه، زینب ام المصائبه، پیغمبر بشارت داده برا کسی که برا خانم زینب گریه کنه.. 🌿فرمود: پاداش اون مثل کسیه که برا حسین ع گریه کنه،     ⬅️یه روز آقا امیرالمومنین فرمود زینب جان ، پسر جعفر طیار عبدالله ازت خواستگاری کرده،، فرمود بابا هر چی شما بفرمایید،، فرمود واقعا دنبال رو باباش طیاره. گفت:بابا هر چی شما بگین من قبول میکنم،، فقط یه شرط دارم، اونم چون شرط مال مادرمه میگم، اگه قبول کرد منم برای ازدواج مانعی نمی بینم، بابا من از حسینم جدا نمیتونم باشم... اگه حسینم سفری داشته باشه،  همراه حسین باید برم... از الان اجازه شرعیشو به من بده قبول میکنم.. به عبدالله گفتن، گفت: من غلام شما خاندانم، هر چی شما بگین همونه.. آقا امیرالمومنین اومدن پیش بی‌بی زینب،، فرمودند:زینب جان عبدالله قبول کرد.   ⬅️سوز⬅️صدا زد بابا من نمیتونم بدون جسینم زندگی کنم، لذا از وقتی که تو مدینه بودند روزی یک بار باید حسینو میدید ⏪شاید شنیده باشید ام سلمه میگه،، اومدم خونه عروس دیدم داره گریه میکنه،، (خانم جان تازه عروسی چرا گریه میکنی..تازه عروس که گریه نمیکنه) یاد مادر افتادید.، (نه، بالاتر از مادرم) خانم جان یاد پدر افتادید،( نه بالاتر) (چه شده خانم جان)     ⬅️سوز⬅️ فرمود سه روزه حسینمو ندیدم.. ام سلمه میگه الان میرم این خبرو به حسینت میدم،    ⬆️اوج و سوز⬆️میگه اومدم دیدن امام حسین.. دیدم داره گریه میکنه، صدا ام سلمه سه روزه زینبم رو ندیدم.. هر دو عاشق هم بودن علاقهٔ شدیدی به هم داشتن، 🔅آخ میون همه دلها امون از دل زینب🔅 (زمزمه کن)➡️ 🔶آی دلای کربلایی، دل عالمی بسوزه برا دل زینب.. کدوم روضه رو بخونم نام بی‌بی زینب نباشه، هر روضه ای شما بخونی نام بی‌بی زینب میاد ♦️♦️((هر روضه رو میشه اینجا خوند )) @rozehdaftari 🔅مدینه زینبه...( روضه پیامبر، حضرت زهرا س، امام حسن ع) 🔅آخ کربلا زینبه(روضه کربلا حضرت عباس ..حضرت علی اکبر..حضرت علی اصغر...هر چی....) 🔅آخ قتلگاه زینبه(روضه قتلگاه) 🔅دم دروازه کوفه زینبه(روضه اسرا... وقایع شام...) 🔅خرابه شام زینبه(روضه حضرت رقیه س) 🔅آخ اربعین کربلا زینبه(روضه اربعین) 🔅برگشت کاروان به مدینه زینبه      آخ .. یه لحظه رو یاد کنم و التماس دعا...     ⬅️لحظه ای کاروان برگشت مدینه، عبدالله ابن جعفر همسر بی‌بی زینبه، دوید جلوی کاروان ، آی کاروانیا بگید ببینم همسرم زینب کجاست.. یه کَجاوِه ای رو نشونش دادن گفتن خانمت زینب تو این کجاوه نشسته.. رفت جلو پردهٔ کجاوه رو زد بالا یه خانمی رو دید.. صدا زد خانم بگو ببینم همسرم زینب کجاست.. آی جوون دارا...آی حاجت مندا...آی گرفتارا...آی مریض دارا... بگم و التماس دعا ⬅️ سوز و اوج⬅️ یه وقت عبدالله نگاه کرد دید صدای ناله ای بلند شد.. عبدالله.. عبدالله.. من زینبم عبدالله، چرا نمیشناسی؟؟ صدا زد: (دشتی) 🌾آخ اگر تو زینبی کو پس حسینت ( مگه نمیگفتی بی حسین نمیتونم باشم ) 🌾آخ اگر تو زینبی کو پس حسینت 🌾اگر تو زینبی کو نور عینت 🌾اگر تو زینبی چرا رنگت پریده 🌾اگه تو زینبی چرا موهات سپیده           ✨ حسینت کو✨ الهی خواهری که داغ برادر دیده بینمون نباشه.. خواهر برادر و خیلی دوست داره.. الهی نبینی اونچه که زینب دید.. صدا زد عبدالله داغ برادر دیدم عبدالله.. تن بی سر حسینم رو دیدم عبدالله... رأس حسین به نیزها دیدم عبدالله... 🍂آخ میون همه دلها امون از دل زینب🍂 🌾تمام ذکر زینب یا حسیــــن  است 🌾وجودش لحظه لحظه با حسین است 🌾قنــــوت نیــــمه شبهای خواهــــر 🌾زیارتنامـــهٔ مولا  حسیـــــن  است 🍁هر چقدر ارادت داری به ابی عبدالله به ناله های دل بی‌بی زینب به اشک و آه و گریه های خانم زینب کبری سه مرتبه ناله بزن بگو🍁         ✨ یا حسیـــــــن✨ @rozehdaftari     
🏴🏴🏴 🌹 روضه فاطمه زهرا (س)🥀 روضه مادرشهید🥀 سوم _هفتم_چهلم_سالگرد بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم یا فاطِمَةُ الزَّهْراءُ، یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ، یَا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ، یَا سَیِّدَتَنا وَ مَوْلاتَنا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکِ إِلَی اللّٰهِ وَ قَدَّمْناکِ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یَا وَجِیهَةً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعِی لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ ایام فاطمیه عزداری بی بی دو عالم فاطمه زهرا (س)است انشالاروح این مادر شهیدمان بافاطمه زهرا محشوربشه روح ایشان وپسر شهیدشان رابر سرسفره اهل بین مهمان کنه برات روضه بخوانم التماس دعا 🔸خداوندا دگر مادر ندارم 🔸دریقا سایه اش برسرندارم 🔸همه گویندکه مادر رفته ازما 🔸فراق مرگ او باورم ندارم مادرجان دلم را مادر شکستی تمام رشته عمرم گسستی ⬅️اخ قربان دردهای دلت بشم مادر امیداست فاطمه دستت بگیرد اخه مادر یک عمری برای زهرا مرضیه اشک ریختی مادر😭😭 برای حسین فاطمه عزاداری کردید 🔸امید فاطمه دست بگیرد😭 🔸که تودر روضه زهرا نشستی 🔸دوچشمی ای فلک پر آب دارم 🔸دلی پر غصه وبی تاب دارم 🔸چرا چون مرغ شب از دل ننالم 🔸که این جا مادری درخواب دارم ⬅️ای عزیزان دلم خدا به شما صبر بده همسری مهربان مادری دلسوز خواهری غم خوار ازدست دادید مجلس امروز به مناسبت درگذشت مادری دلسوز خواهری غم خوار برگزار شده بچه های مرحومه شما مدت (سه روز_هفت روز.....جای خالی مادر واحساس می کنید شما هروقت دل تنگ مادر می شدید هرکجا بودید می آمدید از نزدیک مادر وملاقات می کردی اما حالا باید به عکس مادر نگاه کنید یا باید برید سر مزار مادر بنشیند عقده دل لو خالی کنیداما عزیزان امروز همه فامیل ، همسایگان،اقشار مردم آمدند درکنار شما بودند به به شما تسلیت گفتند شما رادلداری دادند اما دخترهای مرحومه کجا نشته ای نمی دانم به یاد کدام خاطره مادر اشک می ریزید تنها یادگار مادر چادر نمازاست که یاد دختر نمی ره اما من یک مادری را سراغ دارم گفتند یادگاری ان راجمع کند اما مولا علی گفت یادگاریها را جمع کنم خون روی در را چکارکنم یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر الخصوص روی این مادر وفرزند شهیدشان ازاین مجلس ومحفل فیض ببرد امشب بگید مادر حالا (سه روز،هفت روز) است که مهمان برادر شهیدمان هستید خیلی دلتنگ برادرمان بودید هنوز زود بود که ما را تنها بگذاری مادر ⬅️، اما دلها امده شد بریم مدینه دلها بسوزه برای ان مادری که نیمه شب غسل دادند بمیرم چه کرد مولا علی به وصیت زهرا😭😭😭 میگن شبانه بدن زهراش را ارام ارام غسل داد اسما روی بدن زهرا آب می ریخت یک وقت اسما متوجه شدعلی دست ازغسل کشید دست بر دیوار غربت گذاشت صدای ناله علی بلندشد لا اله الا الله😭😭 صدازدعلی جان چرا بلند گریه می کنید😭 صدا زد اسما دست روی دلم نگذار حالا دستم رسید به بازوی ورم کرده زهرا 😭😭😭😭 دستت رسید به بازوی طاقت نیاوردی😭 اما علی جان نبودی کربلا آن ساعتی که زینب آمد گودی قتلگاه 😭 اما برادران مرحومه این جا شما کنار بدن خواهر بودی اما کربلا برعکس شد😭😭 خواهر آمد کنار بدن برادرچه کرد شمشیر شکسته ها را نیزه شکسته ها را کنار زد صدا زد زینب 😭😭 گلی گم کرده ام می جویم اورا به هر گل می رسم می بویم اورا گل من یک نشانی دربدن داشت یکی پیراهن کهنه به تن داشت اما جمله اخر و زبان حال فرزندان این مادر روبگم 🔸یتیمی درد بی درمان یتیمی 🔸اخ یتیمی خاری دوران یتیمی بدون مادر خیلی سخته مادر جدایی ما خیلی زود بود مادر 🔸الهی طفلی بی مادر نباشد 🔸اگرباشد دراین سامان نباشد لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات @rozehdaftari 🥀🥀🥀🥀🥀🥀
فاطمیه🏴🏴🏴🥀 روضه مجلس ختم برادر🥀 گریز حضرت فاطمه الزهرا(ص) سوم هفتم چهلم وسالگرد بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 🔸دلی دارُم که خورده زخم خنجر 🔸که زخمِ دل همان داغِ برادر 🔸فلک آتش زدی سرتا به پایش 🔸ببین در خانه خالی گشته جایش 🔸نداره مرهمی زخمِ دلِ مو 🔸شده داغِ برادر حاصلِ مو 🔸درختی بوده ام من سبز و خُرّم 🔸که از داغِ برادر گشته ام خَم 🔸از‌ آن روزی که سوختی کامِ مرگ 🔸درختی من شدم بی شاخه و برگ 🔸ستون جان من افتاد و بشکست 🔸فلک درهای شادی روی من بست 🔸خوشا روزی که بودی در کنارم 🔸برادر جان تو بودی اعتبارم 🔸برادر از غمت خون گریه کردم 🔸من همچون رودِ جیحون گریه کردم 🔸زِ بعدِ تو شده پشتم چه خالی ▪️شدم چون مرغک افسرده حالی 🔸جگر سوز است یارب بی برادر 🔸چگونه روزگارم را کنم سَر ▪️▪️▪️▪️ ⬅️خانواده محترم .......شما برادری مهربانی را ازدست دادید مدت (سه روز) هفت روز........جای خالی برادر را احساس انشالا خداوند به شما عزیزان صبربده اما برادران مرحوم همه آشنایان دوستان فامیل همه اقشار مردم آمدند درکنار شما بودند به شما دلداری وتسلیت گفتند عزیزان داغ برادر خیلی برای برادران سخته انشالا خدا کنه کسی تو مجلس ما نباشد که داغ برادر دیده باشه اما زبان حال برادران مرحوم بگم 🔸برادرشمع عمرت گشته خاموش 🔸مرا کردی دراین عالم سیه پوش 🔸همیشه درعزایت خون بگریم 🔸نگردلحظه ای یادت فراموش ⬅️یاد شهدا وامام شهدا اموات جمع حاضر الخصوص روح این برادر فیض ببرد اما عزیزان داغ برادرکمربرادررامی شکنه وقتی امام حسین آمد کنار برادرش عباس 😭کنار بدن عباسش نشست صدازد برادرجان عباسم 😭😭 به خدا قسم کمرم شکست یعنی حسین دیگه بی برادرش شد اما ایام فاطمیه است گریزی داشته باشیم به روضه حضرت زهرا (ص) دلها بسوزه برای آن مادری که نیمه شب غسل دادند بمیرم چه کرد مولا علی به وصیت زهرا😭 میگن شبانه بدن زهراش را آرام آرام غسل داد اسماء روی بدن زهرا آب می ریخت یک وقت اسماء متوجه شدعلی دست ازغسل کشید دست بر دیوار غربت گذاشت صدای ناله علی بلندشد لا اله الا الله😭 صدازدعلی جان چرا بلند گریه می کنید😭 صدا زد اسماء دست روی دلم نگذار حالا دستم رسید به بازوی ورم کرده زهرا 😭یا زهرا یا زهرا @rozehdaftari 🥀🥀🥀🥀🥀🥀