eitaa logo
روزنگار
836 دنبال‌کننده
62.8هزار عکس
30.3هزار ویدیو
1.5هزار فایل
مجله روزنگار ، حاوی مطالب مفید در موضوعات مختلف مرتبط با حال و هوای روز و کاربردی است. قدمت چندین ساله این کانال آنرا به مرجعی قابل جستجو تبدیل کرده است.
مشاهده در ایتا
دانلود
#تاریخ_سقیفه 💢در این مکان مسیر تاریخ را تغییر دادند، اینجا حق #علی (ع) را #غصب کردند. اینجا #سقیفه است...👆👆 @Roznegaar
💢درگیری و مشاجره امام (ع) با عُمر ✅ (ع) بارها و بارها از توافق پنهاني قريشيان و به ويژه و پرده برمي داشت و تلاش هاي عمر را براي به خلافت رساندن ابوبكر ، در راستاي همين توافق مي دانست ✅ احمد بن يحيي بلاذري در انساب الأشراف مي نويسد: ...ابن عباس مي گويد : در زمان ابوبكر زماني كه علي (ع) با او بيعت نكرد ، ابوبكر، عمر بن الخطاب را دنبال ايشان فرستاد و به عمر گفت: علي را به سخت ترين و وجه ممكن پيش من بياور . در بين راه بين حضرت امير (ع) و عمر مشاجره اي درگرفت. علي (ع) به عمر گفت : شير خلافت را بدوش ، سهم تو محفوظ است. قسم به خدا حرص و ولع تو براي به حكومت رسيدن ابوبكر به خاطر اينست كه او بعد از خودش تو را به برگزيند. 📚أنساب الأشراف ج 1 ، ص 253 . ✅ این تصور اشتباه است که حضرت امیر (ع) بطور مطلق کرده و از حق خود دفاع نکردند بلکه در موارد متعدد در همان زمان هم خود را با بیان نمودند .... @Roznegaar
💢خانه نشینی علیه السلام ✅ خانه نشینی علی آغاز یک تاریخ هولناک و خونین است و بیعت ، که آرام و هوشیارانه آغاز شد، های خونینی را به دنبال خواهد داشت و ، سرآغاز غصب های بزرگ و ستم های بزرگ فردا خواهد بود. فردا سیاه و هولناک و خونین است و فرداها و فرداها و فرداها و غارت ها و قتل عام ها و شکنجه ها. و «خلافت های فردا» مصیبتی بزرگ برای اسلام، فاجعه ای سنگین برای بشریت. 📚کتاب ، ص ۲۱۲ @Roznegaar
💢اسناد حمله به خانه حضرت (س) فقط از استفاده میکنیم روايات بسياري در كتاب هاي اهل تسنن وجود دارد كه ثابت مي كند ، به همراه عده اي از دشمنان اهل بيت، به خانه وحي هجوم برده و آن جا را به آتش كشيده اند  ✅ جويني « استاد ذهبي » از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم اين گونه مي كند: زماني كه را ديدم ، به ياد صحنه اي افتادم كه پس از من براي او رخ خواهد داد، گويا مي بينم ذلت وارد خانه ی او شده، پايمال گشته، حقش غصب شده، از ارث خود ممنوع گشته، او شكسته شده و فرزندي را كه در رحم دار، سقط شده ؛ در حالي كه پيوسته فرياد مي زند: وا محمداه! ؛ ولي كسي به او پاسخ نمي دهد، كمك مي خواهد؛ اما كسي به نمي رسد. او اول كسي است كه از خاندانم به من ملحق مي شود؛ و در حالي بر من وارد مي شود كه محزون، گرفتار و غمگين و شده است. 📚فرائد السمطين ج2 ، ص 34 و 35 . @Roznegaar
💢 آیا مسلمانان، در بر خلافت اجماع و اتحاد نظر داشتند؟ در رابطه با سئوال مي توان به تاريخ طبري، جلد 2، صفحه 456 و عقد الفريد، جلد 3، صفحه 62و السيره الحلبية، جلد 3، صفحه 482 مراجعه كرده و اين موارد اختلافات را در سقيفه ببينید. واقعا دردآور است؛ يعني نام اين شورا و گفتگو را هر چيزي مي توان گذاشت جز گفتگوي دوستانه يا شوراي خبرگان و ريش سفيدان یا اهل حل عقد. عبارت طبري را ببينيد طبري كه مورد تاييد همه أهل سنت است حتي خود إبن تيميه، نقل مي كند از عبدالله إبن عبد الرحمن: بعد از آن كه شد آمدند با بيعت كنند در اين حال سعدبن عباده را در زير دست و پا كردند يكي از ياران سعد گفت مواظب باشيد سعد زير دست پا له نشود گفت سعد بن عباده را بكشيد خدا دهد. عمر بالاي سر انصار ايستاد و گفت من ميخواستم طوري به تو بزنم كه تمام اعضاي بدنت متلاشي و له شود. سعد بن عباده با كه داشت ريش عمر را گرفت و كشيد عمر گفت: سعد گفت اگر يك مو از ريشم كنده شود يك دندان در دهانت باقي نمي گذارم. عمر آرام باش امروز جاي تندي نيست بعد سعد مي گويد: قسم به خداي عالم اگر چنانچه نيرو داشتم يك نمي گذارم در مدينه بماني و تو را به همان مكاني كه در آن زاده شدي و آنجا دنباله رو بودي و كسي به تو اهميت نمي داد تبعيد مي كردم. و بعد گفت من را ببريد به منزلم و بعد ابابكر فرستاد براي گرفتن از او سعد گفت به خداي عالم حاضرم تمام تيرهايي كه در كمان دارم را حاضر كنم به كمان گذارم و با شما مي جنگم و با شمشيرم در برابر شما كنم. ✅ اما آن قضاياي و كشتن مخالفين و همين سعد بحث ديگري است كه بعدا بحث مي شود. 📚إبن أبي الحديد در شرح نهج البلاغه، جلد 20، صفحه 21، إبن عقيل در نصايح الكافية، صفحه 172 به اين مطالب صراحت دارند كه عمر برگشت و گفت: سعد را بكشيد كه او است. خيلي در آور است كه جناب عمر در آنجا يك صحابي جليل القدر را منافق خطاب مي كند. آيا اين اهانت نيست. @Roznegaar
💢 چگونه ممکن است که یک صد هزار ، حدیث را شنیده باشند و هیچ کدام در اعتراض نکنند؟ ✅ اولا مساله از مسلم تاریخی است و در کانال بطور مفصل به آن پرداخته ایم و منابع و اسناد تاریخی را ذکر کرده ایم. ( این عبارات را در این کانال جستجو کنید: ) ✅ ثانیا حال سؤال این است که چرا چنین جمعیّتى، در برابر سقیفه، اعتراضى از خود نشان نداده و راه سکوت را در پى گرفتند؟! آیا این نکته نمی رساند که حدیث غدیر دلالت بر نداشته است!؟   در پاسخ باید گفت: اساساً عدم اعتراض صحابه در سقیفه، مورد نقض و ابطال است؛ زیرا بزرگانى چون ، ، و... در اعتراض به سران سقیفه، کوتاهى نکردند و حتى ، به سوى سردمداران شمشیر کشید. اما گروهى که سکوت را فراروى خود پسندیدند؛ یا به رعایت مصلحت و دورى از تفرق و خونریزى بود: مثل عباس عموى پیامبر و یا از روى ترس و تهدید عمّال خلیفه وقت. و یا این که خود از آمدن این گروه بهره هاى فراوانى می بردند. مانند نیاکان آنها و یا خاندان . همچنین گروهی دیگر بودند که نه از روی امتناع و تهدید، بلکه به سبب شناختی که از علی (ع) به عنوان حاکمی داشتند، دست از برداشتند. آخر این که بخشى از مردم نیز، از روى و نادانى، را به جاى حضرت على (ع) به خیال این که على (ع) است و به سفارش پیامبر در عمل مىکنند؛ به خلافت برگزیده و با او بیعت کردند.   حضرت على (ع) هم طبق وصیّت حضرت پیامبر اسلام، مأمور بود که نگذارد جامعه به دو کشیده شود، لذا ایشان ده ها بار در مواقع مختلف با استناد به حدیث غدیر تنها به مخالفت قولی اکتفا کردند. 📚السقیفة والفدک، ابى بکر احمدابن عبدالعزیز جوهرى، ص 50 @Roznegaar
💢چرا و بنا بر چه علی(ع) علیه و قیام نکرد؟ ✅ پس كه اگر و طرفدارانش را ياري نكنم، رخنه اي در آن بينم يا شاهد نابودي آن باشم، كه آن بر من سخت تر از رها كردن حكومت بر شماست، كه كالاي روزه دنياست و به زودي ايّام آن مي گذرد چنانكه سراب ناپديد شود، يا چونان پاره هاي ابر كه زود پراكنده مي گردد. پس در ميان آن آشوب و غوغا بپا خاستم تا آن كه باطل از ميان رفت، و استقرار يافته، و آرام شد. 📚 صبحي صالح، ص451، نامه 62؛ @Roznegaar
💢 اگر سند (ع) است پس چرا نکرد؟ ✅ امير مؤمنان فرمود: نگاه كردم كه نه كاري دارم و نه ياري كننده اي؛ پس خواستم كه خاندان خود را از نابودي حفظ كنم؛ و اگر براي من پس از رسول خدا حمزه و جعفر بودند با زور بيعت نمي كردم؛ وليكن من مبتلا به دو نفر تازه مسلمان شدم؛ عباس و عقيل؛ پس خواستم كه خود را از نابودي حفظ كنم؛ چشم خود را با وجود خار ( در آن ) بستم و آب دهان را با وجود تيغ فرو بردم و بر چيزي تلخ تر از علقم ( گياهي تلخ) صبر كردم؛ و بر چيزي درد آور تر از تيغ براي ، صبر نمودم. 📚بحار الأنوار، ج 30 ص 15 @Roznegaar