#تاریخ_سقیفه
#تندی_عمر
💢 آیا مسلمانان، در #سقیفه بر خلافت #ابوبکر اجماع و اتحاد نظر داشتند؟
#استناد_منابع_اهل_سنت
در رابطه با سئوال مي توان به تاريخ طبري، جلد 2، صفحه 456 و عقد الفريد، جلد 3، صفحه 62و السيره الحلبية، جلد 3، صفحه 482 مراجعه كرده و اين موارد اختلافات را در سقيفه ببينید.
واقعا دردآور است؛ يعني نام اين شورا و گفتگو را هر چيزي مي توان گذاشت جز گفتگوي دوستانه يا شوراي خبرگان و ريش سفيدان یا اهل حل عقد.
عبارت طبري را ببينيد طبري كه مورد تاييد همه أهل سنت است حتي خود إبن تيميه، نقل مي كند از عبدالله إبن عبد الرحمن:
بعد از آن #گفتگوهاي كه شد آمدند با #ابوبكر بيعت كنند در اين حال سعدبن عباده را در زير دست و پا #له كردند
يكي از ياران سعد گفت مواظب باشيد سعد زير دست پا له نشود #عمر گفت سعد بن عباده را بكشيد خدا #مرگش دهد.
عمر بالاي سر #سعد #رئيس انصار ايستاد و گفت من ميخواستم طوري به تو #لگد بزنم كه تمام اعضاي بدنت متلاشي و له شود.
سعد بن عباده با #مريضي كه داشت ريش عمر را گرفت و كشيد عمر گفت:
سعد گفت اگر يك مو از ريشم كنده شود يك دندان #سالم در دهانت باقي نمي گذارم.
عمر آرام باش امروز جاي تندي نيست
بعد سعد مي گويد:
قسم به خداي عالم اگر چنانچه نيرو داشتم يك #لحظه نمي گذارم در مدينه بماني و تو را به همان مكاني كه در آن زاده شدي و آنجا دنباله رو بودي و كسي به تو اهميت نمي داد تبعيد مي كردم.
و بعد گفت من را ببريد به منزلم و بعد ابابكر فرستاد براي #بيعت گرفتن از او سعد گفت به خداي عالم حاضرم تمام تيرهايي كه در كمان دارم را حاضر كنم به كمان گذارم و با شما مي جنگم و با شمشيرم در برابر شما #قيام كنم.
✅ اما آن قضاياي #ترور و كشتن مخالفين و همين سعد بحث ديگري است كه بعدا بحث مي شود.
📚إبن أبي الحديد در شرح نهج البلاغه، جلد 20، صفحه 21، إبن عقيل در نصايح الكافية، صفحه 172 به اين مطالب صراحت دارند كه عمر برگشت و گفت:
سعد را بكشيد كه او #منافق است.
خيلي در آور است كه جناب عمر در آنجا يك صحابي جليل القدر را منافق خطاب مي كند. آيا اين اهانت نيست.
@Roznegaar