eitaa logo
روزنگار
834 دنبال‌کننده
56.9هزار عکس
22.6هزار ویدیو
1.3هزار فایل
مجله روزنگار ، حاوی مطالب مفید در موضوعات مختلف مرتبط با حال و هوای روز و کاربردی است. قدمت چندین ساله این کانال آنرا به مرجعی قابل جستجو تبدیل کرده است.
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 آیا گرگی از امام (ع) خواهش کرد تا کند که جفتش آسان‌‌تر شود؟ آیا صحیح است که امام باقر(ع) فرمود: گرگی از من خواهش کرد که دعا کنم تا او که در حال زایمان دچار مشکل شده است، از بین نرود؟ ✅ در برخی روایی کهن گزارش شده که گرگی نزد امام باقر(ع) آمده و از ‌ایشان کمک کرد. اما این به دلیل وجود موسی بن سعدان و عبد الله بن قاسم در سلسله سند آن، دچار سندی است و قابل قبول نیست، اما سخن گفتن حیوانات با خدا از محالات نبوده و به مواردی از آن نیز در قرآن کریم اشاره شده است. 📚الرجال لابن الغضائری ص ۹۰ 📚بحرالعلوم، محمدصادق، ص 470 @Roznegaar
💢 آیا در و کلام ائمه به و زیارت امام حسین(ع) در این روز اشاره ای شده است؟ چرا فقط امام‌حسین(ع) دارند؟ ✅ در روايتي از امام حسن عسکري آمده: زيارت او در آن روز يعني اربعين است و از ابي محمد، حسن بن علي عسکري(ع) است که فرمودند: پنج چيز است: پنجاه و يک رکعت نماز خواندن، ، انگشتر به دست راست کردن، نهادن پيشاني بر خاک و بلند گفتن بسم الله الرحمن الرحيم. 📚مصباح المتهجد، ص788 ✅ مفضل بن عمر مي گويد: امام صادق(ع)نشسته بودند. و صفوان جمال به نزد ايشان آمدند و عرضه داشتند: فدايت شويم، ما را به (نشانه) راهنمائي بفرما. آن حضرت پاسخ دادند: ما نشانه هاي مختلفي دارند. به حضرت عرضه کرد: فدايت شوم به چه نشانه اي شناخته اي مي شوند؟ (حضرت ضمن شمردن چند نشانه) فرمودند: به سخاوت... و زيارت . 📚العقد النضيد والدر الفريد ص۴۶ ✅ فداکاری های امام حسین علیه السلام، دین را زنده کرد و نقش او در زنده نگه داشتن ، ویژه و حائز اهمیت است. این فداکاری ها را باید زنده نگه داشت؛ چون زنده نگه داشتن دین است. گرامی داشت روز و اربعین، در حقیقت زنده نگه داشتن دین اسلام و مبارزه با دشمنان دین است. حضرت امام حسین(ع)، برای هیچ امام و پیامبری پیش نیامده است. امام حسین(ع)، از همه مصیبت ها بزرگ تر و سخت تر بود. اگر عامل دیگری هم در کار نبود، عامل کافی است که نشان بدهد چرا برای امام حسین(ع) بیش از امامان دیگر و حتی بیش از پیامبر اسلام(ص) می کنیم و مراسم متعددی برپا می کنیم. @Roznegaar
💢آیا یکی از تصمیم به غرق حضرت (ع) را داشت، اما دست او به امام علی(ع) قطع شد؟ ✅ اولین که در اختیار ما بوده و به نقل این ماجرا پرداخته است، کتاب  انوار الیقین، تألیف شده در قرن هشتم یا نهم می‌باشد: روزی پیامبر خدا(ص) در مجلسی نشسته بود؛ فردی از جنیان پیش آن‌حضرت و در حال طرح بود که ناگهان متوجه آمدن امام علی(ع) شد؛ در این لحظه شروع به کوچک‌شدن نمود تا به اندازه گنجشکی شد. سپس گفت: یا رسول الله! مرا در پناه خود جای دهید! پیامبر فرمود: از چه کسی؟ جن گفت: از این جوانی که به این سمت می‌آید! پیامبر(ص) فرمود؟ چه مشکلی با این جوان داری؟ جن پاسخ داد: زمانی که دریا شد و کشتی نوح در حرکت بود، به رفتم تا آن‌را غرق نمایم، وقتی نزدیک کشتی رسیدم این جوان ضربتی به من زد که دستم قطع شد. و دست قطع شده‌اش را نشان داد. رسول خدا(ص) فرمود: آن که مشاهده نمودی همین شخص است. 📚مشارق أنوار الیقین ص ۱۳۲ ✅در ارتباط با این باید گفت؛ اگرچه معصومان(ع) توانایی این‌گونه امور را دارند، اما ماجرای یاد شده به دلیل آن‌که گزارش آن تنها در کتاب  وجود دارد، گزارشی نیست که چندان مورد باشد. احتمالاً به همین دلیل بود که علامه مجلسی - با آن‌که این کتاب در دسترسش بوده – از نقل این روایت کرده است. به حدیث نمیتوان اعتنا کرد. @Roznegaar
💢اسناد حمله به خانه حضرت (س) فقط از استفاده میکنیم روايات بسياري در كتاب هاي اهل تسنن وجود دارد كه ثابت مي كند ، به همراه عده اي از دشمنان اهل بيت، به خانه وحي هجوم برده و آن جا را به آتش كشيده اند  ✅ جويني « استاد ذهبي » از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم اين گونه مي كند: زماني كه را ديدم ، به ياد صحنه اي افتادم كه پس از من براي او رخ خواهد داد، گويا مي بينم ذلت وارد خانه ی او شده، پايمال گشته، حقش غصب شده، از ارث خود ممنوع گشته، او شكسته شده و فرزندي را كه در رحم دار، سقط شده ؛ در حالي كه پيوسته فرياد مي زند: وا محمداه! ؛ ولي كسي به او پاسخ نمي دهد، كمك مي خواهد؛ اما كسي به نمي رسد. او اول كسي است كه از خاندانم به من ملحق مي شود؛ و در حالي بر من وارد مي شود كه محزون، گرفتار و غمگين و شده است. 📚فرائد السمطين ج2 ، ص 34 و 35 . @Roznegaar
💢آیا مؤمنان را برای وارد شدن به بهشت، هُل می‌دهند؟! آیا این حدیث از نظر صحیح و متن ترجمه‌اش دقیق است؟ «علی ابن ابراهیم از پدرش، و او از ابن ابی عمیر و او از سیف کرده‌اند که امام صادق(ع) فرمود: در روز قیامت چیزی مثل گلوله می‌آید و به پشت مؤمن شیعه می‌زند تا او را وارد کند! در روایتی از امام صادق(ع) در چگونگی ورود مؤمنان به بهشت آمده است: «یَأْتِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ شَیْءٌ مِثْلُ الْکُبَّةِ فَیَدْفَعُ فِی ظَهْرِ الْمُؤْمِنِ فَیُدْخِلُهُ الْجَنَّةَ فَیُقَالُ هَذَا الْبِرُّ»؛ روز قیامت چیزى مانند کبّه می‌آید و پشت افراد با‌ایمان را هُل می‌دهد تا او را وارد کند و گفته می‌شود که این احسان است. 📚کافی ج 2، ص 158 برای «کبه» معانی گوناگونی ذکر کرده‌اند، اموری مانند فشار جمعیت و حملات جنگی و ... و این از آن است که مؤمنان راستین در وارد شدن به بهشت دچار سختی و نمی‌شوند، بلکه گویی کسی آنها را هُل داده و وارد بهشت می‌کند و به آنان گفته می‌شود این نتیجه ایمان به خدا و روز جزا است. و این البته اختصاص به ندارد، بلکه شامل ایمان آورندگان و پیروان سایر پیامبران نیز می‌شود. گفتنی است که این از نظر سند «حسن» مانند «صحیح» است. 📚مرآة العقول ج 8، ص 398، @Roznegaar
💢چه كسي عقد حضرت و رسول خدا (ص) را خواند؟ ✅ نکته اول: 1⃣ طبق روايات و ، حضرت ابوطالب عليه السلام، به خديجه رفت و خود آن حضرت عقد را جاري كرد ✅ نکته دوم 2⃣ منابع در این باره چه میگوید؟ بسياري از علماي اهل تسنن نيز خطبه خواندن ابي طالب عليه السلام را نقل كرده اند؛ از جمله آلوسي در تفسير خود مي نويسد: 🔵 تفسير الآلوسي ، الآلوسي ، ج 18 ، ص 51 اين مطلب صحت دارد كه ابوطالب (ع) در روز پيامبر (ص) در حضور رؤساء قبيله مضر و قريش اين خطبه را خواند : ... . 3⃣ زمخشري، مفسر و مشهور اهل سنت مي نويسد: ابوطالب (ع) در هنگام رسول خدا و حضرت خديجه (س) حضور داشت ؛ در حالي كه بني هاشم و رؤساء مكه با وي همراه بودند ، ابو طالب گفت : سپاس خدايي را كه ما را از ابراهيم قرار داد. ربيع الأبرار ، ج1 ، ص467 ✅ منابع شیعیان 4⃣ شيخ صدوق در كتاب من لا يحضره الفقيه مي نويسد: هنگامي كه رسول خدا صلّي اللَّه عليه و آله در جلسه خواستگاري خديجه دختر خويلد، رحمها اللَّه ، با پدر يا عموي او صحبت مي كرد، أبو طالب در اجتماع قريش حضور يافت و در حالي كه دو طرف در حجره را گرفته بود خطبه عقد را اين چنين آغاز كرد  من لا يحضره الفقيه، ج 3، ص: 398 @Roznegaar
💢چرا جوان ایرانی باید از امامان عرب که خودشون و و میخوردن تقلید کنه، یه کم تاریخ بخونید ببینید اینا چیا میخوردن، فرهنگشون بوده ✅ پاسخ چیست؟ آیا اهل بیت(ع) براساس فرهنگ عرب سوسمار و یا ملخ میخوردند؟ 📚ابتدا منابع تاریخی را بررسی میکنیم: ✅ علي بن جعفر، برادر حضرت موسي بن جعفر(ع) از ايشان مي‌كند كه: از امام موسي بن جعفر(ع) در مورد حكم و سوال كردم ، كه آيا خوردن آن جايز است ؟ آن حضرت فرمود : خير . 📚مسائل علي بن جعفر - ابن الإمام جعفر الصادق (ع) - ص 157 ✅ هيثمي نيز در مجمع الزوائد مجموعه‌اي از اين روايات را نقل مي‌كند: از سمرة‌ نيز روايت شده است كه يك اعرابي از بني فزاره به نزد رسول خدا (ص) آمد و آن حضرت در حال سخنراني بودند ؛ او خطبه حضرت را كرده و گفت : اي رسول خدا ! در مورد چه حكمي مي‌دهيد ؟ حضرت فرمودند: امتي از بني اسرائيل مسخ شدند و مشخص نيست به صورت كدام جاندار شده‌اند. 📚مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج 4 ص 37 ✅ در نتیجه، نه تنها امامان و پیامبر خودشان از این موارد استفاده نمیکردند بلکه با تعابیر مختلف از آنها نهی میکردند. از طرف دیگر این جنس پیامها بیشتر ریشه در دارد تا حقیقت طلبی انسانها @Roznegaar
💢 صاحبِ مدرک ابتذال دَرهم و بَرهم در را با یک نمونه عینی توضیح میدهم. فردی مدعیِ سواد در از فضایل داستان سرایی میکرد، صفحه او را بالا و پایین که کردم، تصویری از مدرس دیدم. از او در مورد پرسیدم که چگونه مردی بود؟ با طعنه پاسخ داد: از معدود آخوندهای با شرفی بود که مردم قبولش داشتند!!! از این آقا که کَبّاده مدرک از فلان دانشگاه را بعنوان نخبه روشنفکر بر دوش میکشید، پرسیدم: چرا مدرس شد؟ بهرحال هر شهیدی قاتلی دارد، چه کسی دستور قتل مدرس را صادر کرد؟ ابتدا را قاتلان‌ معرفی کرد و سپس به ها اتهام زد! بعد که فهمید مدرس را از صحنه سیاسی و زندگی حذف کرده است، دنبال یک سری اراجیفی گشت تا شهید مدرس را تخطئه و کوچک سازد. اینها در خانه شان یک برگه مدرک با مُهر فلان دانشگاه دارند، هر کدام در ده کانال عضوند، صبح تا شب مستندهای و را نگاه میکنند. مدام تاریخ جدیدی را کشف و میکنند! این همان ابتذالِ اطلاعات در فضای مجازیست که فرد را گمراه می سازد و او آنچنان بی تحقیق مدیحه سرای جانیانِ تاریخ میشود که هم قاتل (رضاخان) و هم مقتول (مدرس) را ستایش میکند. @Roznegaar
💢معنای این سخن امام علی(ع) چیست که می‌فرماید: «من از قضای الهی به سوی قدر می‌گریزم» چیست؟ گریختن از الهی به سوی قدر الهی، مضمون روایتی است که چنین نقل شده است: «روزی امام علی(ع) از کنار دیواری که در حال ریختن بود بلند شد؛ برخی پرسیدند آیا از قضای الهی فرار می‌کنی؟ آن‌حضرت فرمود از الهی به قدر الهی فرار می‌کنم». ظاهراً مفاد این حدیث با قطع نظر از سند، این است که امام می‌خواهد بگوید، اگر به در کنار دیوار در حال خراب شدن ادامه دهم، حادثه قطعی است، ولی خداوند مقدر کرده که اگر با حسن انتخاب خودم از این دیوار فاصله بگیرم، نیز از من دور خواهد شد.  به بیان دیگر، مقصود این است که از امر حتمی خداوند به امری غیر حتمی فرار می‌کنم؛ زیرا قضا به معنای امر حتمی و قطعی است، و قدر به معنای اندازه‌گیری است. البته در مقابل این ، روایت دیگری نیز وجود دارد که آن‌حضرت بر عکس عمل کرده، یعنی در کنار دیوار در حال ریزش نشست و قضاوت شد که در برابر اعتراض برخی که گفتند دیوار در حال فرو ریختن است، حضرت فرمود: اجل هر کسی نگهبان او است؛ یعنی تا اجل فرا نرسد چیزی به وی آسیبی نمی‌رساند و هنگامی‌که حضرت از کنار برخاستند دیوار فرو ریخت. در جمع بین این دو رفتار از امام علی(ع)، برخی از محققان بر این باورند که مفاد اول بر اساس علم عادی و رفتار عقلایی است؛ زیرا دور از شدن از خطر(مثلاً از دیواری که در حال ریختن است) یک امر عقلایی است. امام(ع) این‌جا – مانند رویکردی که در بیشتر رخدادهای زندگی خویش داشتند - بر اساس همین قواعد عقلایی عمل نمودند، اما رفتار ایشان بر طبق روایت دوم بر اساس علم خاص و آگهی از غیب و واقعیت باطنی بود که می‌دانستند دیوار در چه زمانی سقوط می‌کند، به همین جهت به مجرد بلند شدن آن‌حضرت فرو ریخت. 📚کافی کافی، ج 2، ص 58 @Roznegaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 | نظر جالب رهبر انقلاب درباره کار ادبی و هنری راجع به پیامبر (ص) 🔸 شنیدنی «محمدرضا سرشار»، نویسنده و منتقدِ برجسته از جلسه‌ی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با صداپیشگان سینما و تولیدکنندگان یک برنامه‌ی هنری پیرامون (صلی الله علیه و اله) √ @Roshangari_ir | روشنگری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 | نظر جالب رهبر انقلاب درباره کار ادبی و هنری راجع به پیامبر (ص) 🔸 شنیدنی «محمدرضا سرشار»، نویسنده و منتقدِ برجسته از جلسه‌ی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با صداپیشگان سینما و تولیدکنندگان یک برنامه‌ی هنری پیرامون (صلی الله علیه و اله) √ @Roshangari_ir | روشنگری
📣 | سعیدِ خمینی، عبداللهِ سیدقائد 🖼 در حاشیه‌ی عیادت فرزندان رهبر انقلاب به نمایندگی از ایشان، از مجروحان لبنانی و رزمندگان مقاومت که برای درمان به ایران اعزام شده‌اند 🔹️همین چند دقیقه قبل فهمیده ملاقات‌کننده‌اش فرزندِ رهبر انقلاب اسلامی و به‌‌قول ‌خودشان سیدقائد است. به احترامش نیم‌خیز شده روی تخت. دو دست توی پانسمان با انگشتانی قطع شده و چشم‌های عمل و پانسمان شده و سر و صورتی پر از زخم و بخیه. هیچ جا را نمی‌بیند. فقط از جهت صدا می‌تواند مکان مخاطب را تشخیص دهد. 🔹️همسر جوانش هم کنار تخت ایستاده. کاملا در قواره یک زوج شیعه‌ی لبنانی! حاج آقا که می‌رسد با همان چشم و پلک‌های بخیه و پانسمان شده بغضش می‌ترکد. در پاسخ حاج آقا که از احوال و زخم‌هایش می‌پرسد می‌گوید: «فدای سر شما! نگران نباشید!» 🔹️همسرش ایستاده کنار تخت. اشک می‌ریزد. قفل کرده‌ام. آن از زهرای ۵ ساله و هادیِ ۱۱ساله و الباقی بچه‌هایی که در خردسالی زخم صهیون به تن‌‌شان نشسته و این هم از بزرگ‌ترهایشان و عبدالله ۳۲ ساله و همسرش. 🔹️عبدالله دارد با گریه‌ای که معلوم نیست اشک‌هایش باید چطور از لای زخم‌ها، بخیه‌ها و پانسمان‌ها راهشان را باز کنند ادامه می‌دهد: «به سیدقائد بگویید درست است که ما عزیز از دست داده‌ایم (منظورش سیدحسن نصرالله است) اما سایه‌ی عزیزتر هست هنوز! به سید قائد بگویید یک سپاه در لبنان دارد که منتظر دستور اوست.» 🔹️حاج آقا می‌گوید به امر آقا راهی شده‌اند تا جویای احوال او و بقیه رزمندگان شوند. بعد هم هدیه‌ای که از طرف آقاست را به همسر عبدالله می‌دهد. عبدالله اما گوشش به این حرفا نیست و تند تند با گریه دارد حرف‌هایش را می‌زند: «به سید قائد بگویید نگران ما نباشد. از طرف من حتما ببوسیدش! بگویید سربازش سلام رساند!» 🔹️حاج آقا خطاب به همسر عبدالله، جویای رسیدگی از آنها می‌شوند و اینکه اگر مشکلی هست حتما بگویند. زن محجوبانه از همه چیز تشکر می‌کند و از رسیدگی کادر درمان. مترجم ترجمه می‌کند که زن جوان یکهو می‌پرد توی صحبت‌‌ها: «فقط یک درخواست دارم!» همه گوش تیز می‌کنند: «سلام من را هم به سیدقائد برسانید!» 🔹️سرم را می‌گیرم سمت پنجره تا بغض خفت شده بیخ گلویم رها شود. جای سالم توی صورت پر از بخیه‌ی‌ عبدالله نیست. حاج آقا کنار گوشش می‌گوید: «الان به خدا خیلی نزدیکی، برای ما دعا کن!» عبدالله اشک می‌ریزد و با چشم‌های بسته حرف‌هایش را می‌زند. 🔹️پرتاب می‌شوم به سکانس‌های از کرخه تا راین و سعید، رزمنده‌ی ایرانی که بعد از بهبود چشمانش با شنیدن یاد و نام امام اشک می‌ریخت. در پاسخ به اینکه گریه برای چشم‌هایش ضرر دارد می‌گفت بگویید بدوزندشان. سعید نمی‌دانست عبدالله با چشم‌های دوخته شده هم گریه می‌کند. 💻 Farsi.Khamenei.ir