#پاسخ_شبهات
💢 آیا گرگی از امام #باقر (ع) خواهش کرد تا #دعا کند که #زایمان جفتش آسانتر شود؟
آیا صحیح است که امام باقر(ع) فرمود: گرگی از من خواهش کرد که دعا کنم تا #همسر او که در حال زایمان دچار مشکل شده است، از بین نرود؟
✅ در برخی #منابع روایی کهن گزارش شده که گرگی نزد امام باقر(ع) آمده و از ایشان #تقاضای کمک کرد.
اما این #روایت به دلیل وجود موسی بن سعدان و عبد الله بن قاسم در سلسله سند آن، دچار #ضعف سندی است و قابل قبول نیست، اما سخن گفتن حیوانات با #اولیای خدا از محالات نبوده و به مواردی از آن نیز در قرآن کریم اشاره شده است.
📚الرجال لابن الغضائری ص ۹۰
📚بحرالعلوم، محمدصادق، ص 470
@Roznegaar
#پاسخ_شبهات
💢 آیا در #روایات و کلام ائمه به #اربعین و زیارت امام حسین(ع) در این روز اشاره ای شده است؟ چرا فقط امامحسین(ع) #اربعین دارند؟
✅ در روايتي از امام حسن عسکري آمده:
زيارت او در آن روز يعني اربعين #مستحب است و از ابي محمد، حسن بن علي عسکري(ع) #روايت است که فرمودند: #علامت_مؤمن پنج چيز است:
پنجاه و يک رکعت نماز خواندن، #زيارت_اربعين ، انگشتر به دست راست کردن، نهادن پيشاني بر خاک و بلند گفتن بسم الله الرحمن الرحيم.
📚مصباح المتهجد، ص788
✅ مفضل بن عمر مي گويد: امام صادق(ع)نشسته بودند.
#ابونصير و صفوان جمال به نزد ايشان آمدند و عرضه داشتند: فدايت شويم، ما را به (نشانه) #شيعيانتان راهنمائي بفرما. آن حضرت پاسخ دادند: #شيعيان ما نشانه هاي مختلفي دارند. به حضرت عرضه کرد: فدايت شوم به چه نشانه اي شناخته اي مي شوند؟ (حضرت ضمن شمردن چند نشانه) فرمودند: به سخاوت... و زيارت #اربعين.
📚العقد النضيد والدر الفريد ص۴۶
✅ فداکاری های امام حسین علیه السلام، دین را زنده کرد و نقش او در زنده نگه داشتن #دین_اسلام ، ویژه و حائز اهمیت است. این فداکاری ها را باید زنده نگه داشت؛ چون زنده نگه داشتن دین #اسلام است. گرامی داشت روز #عاشورا و اربعین، در حقیقت زنده نگه داشتن دین اسلام و مبارزه با دشمنان دین است.
#مصیبت حضرت امام حسین(ع)، برای هیچ امام و پیامبری پیش نیامده است. #مصیبت امام حسین(ع)، از همه مصیبت ها بزرگ تر و سخت تر بود. اگر عامل دیگری هم در کار نبود، #همین عامل کافی است که نشان بدهد چرا برای امام حسین(ع) بیش از امامان دیگر و حتی بیش از پیامبر اسلام(ص) #عزاداری می کنیم و مراسم متعددی برپا می کنیم.
@Roznegaar
#پاسخ_شبهات
💢آیا یکی از #جنیان تصمیم به غرق #کشتی حضرت #نوح (ع) را داشت، اما دست او به #وسیله امام علی(ع) قطع شد؟
✅ اولین #منبعی که در اختیار ما بوده و به نقل این ماجرا پرداخته است، کتاب #مشارق انوار الیقین، تألیف شده در قرن هشتم یا نهم میباشد:
روزی پیامبر خدا(ص) در مجلسی نشسته بود؛ فردی از جنیان پیش آنحضرت و در حال طرح #پرسشی بود که ناگهان متوجه آمدن امام علی(ع) شد؛ در این لحظه شروع به کوچکشدن نمود تا به اندازه گنجشکی شد. سپس گفت: یا رسول الله! مرا در پناه خود جای دهید! پیامبر فرمود: از چه کسی؟ جن گفت: از این جوانی که به این سمت میآید! پیامبر(ص) فرمود؟ چه مشکلی با این جوان داری؟ جن پاسخ داد: زمانی که دریا #طوفانی شد و کشتی نوح در حرکت بود، به #سمتش رفتم تا آنرا غرق نمایم، وقتی نزدیک کشتی رسیدم این جوان ضربتی به من زد که دستم قطع شد. و دست قطع شدهاش را نشان داد. رسول خدا(ص) فرمود: آن #جوان که مشاهده نمودی همین شخص است.
📚مشارق أنوار الیقین ص ۱۳۲
✅در ارتباط با این #روایت باید گفت؛ اگرچه معصومان(ع) توانایی اینگونه امور را دارند، اما ماجرای یاد شده به دلیل آنکه گزارش آن تنها در کتاب #مشارق وجود دارد، گزارشی نیست که چندان مورد #اعتماد باشد.
احتمالاً به همین دلیل بود که علامه مجلسی - با آنکه این کتاب در دسترسش بوده – از نقل این روایت #خودداری کرده است. به حدیث نمیتوان اعتنا کرد.
@Roznegaar
#تاریخ_سقیفه
💢اسناد حمله به خانه حضرت #زهرا (س)
فقط از #منابع_اهل_سنت استفاده میکنیم
#بخوانید
روايات بسياري در كتاب هاي اهل تسنن وجود دارد كه ثابت مي كند ، #خليفه_اول به همراه عده اي از دشمنان اهل بيت، به خانه وحي هجوم برده و آن جا را به آتش كشيده اند
✅ جويني « استاد ذهبي » از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم اين گونه #روايت مي كند:
زماني كه #فاطمه را ديدم ، به ياد صحنه اي افتادم كه پس از من براي او رخ خواهد داد، گويا مي بينم ذلت وارد خانه ی او شده، #حرمتش پايمال گشته، حقش غصب شده، از ارث خود ممنوع گشته، #پهلوی او شكسته شده و فرزندي را كه در رحم دار، سقط شده ؛ در حالي كه پيوسته فرياد مي زند: وا محمداه! ؛ ولي كسي به او پاسخ نمي دهد، كمك مي خواهد؛ اما كسي به #فريادش نمي رسد.
او اول كسي است كه از خاندانم به من ملحق مي شود؛ و در حالي بر من وارد مي شود كه محزون، گرفتار و غمگين و #شهيد شده است.
📚فرائد السمطين ج2 ، ص 34 و 35 .
@Roznegaar
#پاسخ_شبهات
💢آیا مؤمنان را برای وارد شدن به بهشت، هُل میدهند؟!
آیا این حدیث از نظر #سندی صحیح و متن ترجمهاش دقیق است؟ «علی ابن ابراهیم از پدرش، و او از ابن ابی عمیر و او از سیف #روایت کردهاند که امام صادق(ع) فرمود: در روز قیامت چیزی مثل گلوله میآید و به پشت مؤمن شیعه میزند تا او را وارد #بهشت کند!
در روایتی از امام صادق(ع) در چگونگی ورود مؤمنان به بهشت آمده است: «یَأْتِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ شَیْءٌ مِثْلُ الْکُبَّةِ فَیَدْفَعُ فِی ظَهْرِ الْمُؤْمِنِ فَیُدْخِلُهُ الْجَنَّةَ فَیُقَالُ هَذَا الْبِرُّ»؛
روز قیامت چیزى مانند کبّه میآید و پشت افراد باایمان را هُل میدهد تا او را وارد #بهشت کند و گفته میشود که این احسان است.
📚کافی ج 2، ص 158
برای «کبه» معانی گوناگونی ذکر کردهاند، اموری مانند فشار جمعیت و حملات جنگی و ... و این #کنایه از آن است که مؤمنان راستین در وارد شدن به بهشت دچار سختی و #مشقت نمیشوند، بلکه گویی کسی آنها را هُل داده و وارد بهشت میکند و به آنان گفته میشود این نتیجه ایمان به خدا و روز جزا است. و این البته اختصاص به #شیعه ندارد، بلکه شامل ایمان آورندگان و پیروان سایر پیامبران نیز میشود.
گفتنی است که این #روایت از نظر سند «حسن» مانند «صحیح» است.
📚مرآة العقول ج 8، ص 398،
@Roznegaar
#سالروز_ازدواج_پیامبر
#حضرت_خدیجه
💢چه كسي #خطبه عقد حضرت #خديجه و رسول خدا (ص) را خواند؟
✅ نکته اول:
1⃣ طبق روايات #شیعه و #سنی ، حضرت ابوطالب عليه السلام، به #خواستگاری خديجه رفت و خود آن حضرت #خطبه عقد را جاري كرد
✅ نکته دوم
2⃣ منابع #اهل_سنت در این باره چه میگوید؟
بسياري از علماي اهل تسنن نيز #روايت خطبه خواندن ابي طالب عليه السلام را نقل كرده اند؛ از جمله آلوسي در تفسير خود مي نويسد:
🔵 تفسير الآلوسي ، الآلوسي ، ج 18 ، ص 51
اين مطلب صحت دارد كه ابوطالب (ع) در روز #نكاح پيامبر (ص) در حضور رؤساء قبيله مضر و قريش اين خطبه را خواند : ... .
3⃣ زمخشري، مفسر و #اديب مشهور اهل سنت مي نويسد:
ابوطالب (ع) در هنگام #عقد رسول خدا و حضرت خديجه (س) حضور داشت ؛ در حالي كه بني هاشم و رؤساء مكه با وي همراه بودند ، ابو طالب گفت : سپاس خدايي را كه ما را از #فرزندان ابراهيم قرار داد.
ربيع الأبرار ، ج1 ، ص467
✅ منابع شیعیان
4⃣ شيخ صدوق در كتاب من لا يحضره الفقيه مي نويسد:
هنگامي كه رسول خدا صلّي اللَّه عليه و آله در جلسه خواستگاري خديجه دختر خويلد، رحمها اللَّه ، با پدر يا عموي او صحبت مي كرد، أبو طالب در اجتماع قريش حضور يافت و در حالي كه دو طرف در حجره را گرفته بود خطبه عقد را اين چنين آغاز كرد
من لا يحضره الفقيه، ج 3، ص: 398
@Roznegaar
#عربهای_سوسمار_خور
💢چرا جوان ایرانی #آریایی باید از امامان عرب که خودشون #سوسمار و #ملخ و #موش_صحرایی میخوردن تقلید کنه، یه کم تاریخ بخونید ببینید اینا چیا میخوردن، فرهنگشون بوده
✅ پاسخ چیست؟ آیا اهل بیت(ع) براساس فرهنگ عرب سوسمار و یا ملخ میخوردند؟
📚ابتدا منابع تاریخی را بررسی میکنیم:
✅ علي بن جعفر، برادر حضرت موسي بن جعفر(ع) از ايشان #روايت ميكند كه:
از امام موسي بن جعفر(ع) در مورد حكم #سوسمار و #موش_صحرايي سوال كردم ، كه آيا خوردن آن جايز است ؟ آن حضرت فرمود : خير .
📚مسائل علي بن جعفر - ابن الإمام جعفر الصادق (ع) - ص 157
✅ هيثمي نيز در مجمع الزوائد مجموعهاي از اين روايات را نقل ميكند:
از سمرة نيز روايت شده است كه يك اعرابي از بني فزاره به نزد رسول خدا (ص) آمد و آن حضرت در حال سخنراني بودند ؛ او خطبه حضرت را #قطع كرده و گفت : اي رسول خدا ! در مورد #سوسمار چه حكمي ميدهيد ؟ حضرت فرمودند: امتي از بني اسرائيل مسخ شدند و مشخص نيست به صورت كدام جاندار #مسخ شدهاند.
📚مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج 4 ص 37
✅ در نتیجه، نه تنها امامان و پیامبر خودشان از این موارد استفاده نمیکردند بلکه با تعابیر مختلف از #مصرف آنها نهی میکردند.
از طرف دیگر این جنس پیامها بیشتر ریشه در #نژادپرستی دارد تا حقیقت طلبی انسانها
@Roznegaar
💢 #بیسوادانِ صاحبِ مدرک
ابتذال #اطلاعات_عمومی دَرهم و بَرهم در #فضای_مجازی را با یک نمونه عینی توضیح میدهم.
فردی مدعیِ سواد در #اینستاگرام از فضایل #رضاخان داستان سرایی میکرد، صفحه او را بالا و پایین که کردم، تصویری از #شهید مدرس دیدم.
از او در مورد #شهید_مدرس پرسیدم که چگونه مردی بود؟
با طعنه پاسخ داد: از معدود آخوندهای با شرفی بود که مردم قبولش داشتند!!!
از این آقا که کَبّاده مدرک از فلان دانشگاه را بعنوان نخبه روشنفکر بر دوش میکشید، پرسیدم: چرا مدرس #شهید شد؟ بهرحال هر شهیدی قاتلی دارد، چه کسی دستور قتل مدرس را صادر کرد؟
ابتدا #قاجار را قاتلان #مدرس معرفی کرد و سپس به #انگلیسی ها اتهام زد!
بعد که فهمید #رضاخان مدرس را از صحنه سیاسی و زندگی حذف کرده است، دنبال یک سری اراجیفی گشت تا شهید مدرس را تخطئه و کوچک سازد.
اینها در خانه شان یک برگه مدرک با مُهر فلان دانشگاه دارند، هر کدام در ده کانال #تلگرامی عضوند، صبح تا شب مستندهای #منوتو و #بی_بی_سی را نگاه میکنند. مدام تاریخ جدیدی را کشف و #روایت میکنند!
این همان ابتذالِ اطلاعات در فضای مجازیست که فرد را گمراه می سازد و او آنچنان بی تحقیق مدیحه سرای جانیانِ تاریخ میشود که هم قاتل (رضاخان) و هم مقتول (مدرس) را ستایش میکند.
#علیرضا_زادبر
@Roznegaar
#پاسخ_شبهات
💢معنای این سخن امام علی(ع) چیست که میفرماید: «من از قضای الهی به سوی قدر #الهی میگریزم» چیست؟
#پاسخ
گریختن از #قضای الهی به سوی قدر الهی، مضمون روایتی است که چنین نقل شده است: «روزی امام علی(ع) از کنار دیواری که در حال #فرو ریختن بود بلند شد؛ برخی پرسیدند آیا از قضای الهی فرار میکنی؟ آنحضرت فرمود از #قضای الهی به قدر الهی فرار میکنم».
ظاهراً مفاد این حدیث با قطع نظر از سند، این است که امام میخواهد بگوید، اگر به #نشستن در کنار دیوار در حال خراب شدن ادامه دهم، حادثه قطعی است، ولی خداوند مقدر کرده که اگر با حسن انتخاب خودم از این دیوار فاصله بگیرم، #حادثه نیز از من دور خواهد شد.
به بیان دیگر، مقصود این است که از امر حتمی خداوند به امری غیر حتمی فرار میکنم؛ زیرا قضا به معنای امر حتمی و قطعی است، و قدر به معنای اندازهگیری است.
البته در مقابل این #حدیث، روایت دیگری نیز وجود دارد که آنحضرت بر عکس عمل کرده، یعنی در کنار دیوار در حال ریزش نشست و #مشغول قضاوت شد که در برابر اعتراض برخی که گفتند دیوار در حال فرو ریختن است، حضرت فرمود: اجل هر کسی نگهبان او است؛ یعنی تا اجل فرا نرسد چیزی به وی آسیبی نمیرساند و هنگامیکه حضرت از کنار #دیوار برخاستند دیوار فرو ریخت.
در جمع بین این دو #نوع رفتار از امام علی(ع)، برخی از محققان بر این باورند که مفاد #روایت اول بر اساس علم عادی و رفتار عقلایی است؛ زیرا دور از شدن از خطر(مثلاً از دیواری که در حال #فرو ریختن است) یک امر عقلایی است. امام(ع) اینجا – مانند رویکردی که در بیشتر رخدادهای زندگی خویش داشتند - بر اساس همین قواعد عقلایی عمل نمودند، اما رفتار ایشان بر طبق روایت دوم بر اساس علم خاص و آگهی از غیب و واقعیت باطنی بود که میدانستند دیوار در چه زمانی سقوط میکند، به همین جهت به مجرد بلند شدن آنحضرت #دیوار فرو ریخت.
📚کافی کافی، ج 2، ص 58
@Roznegaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 #فیلم | نظر جالب رهبر انقلاب درباره کار ادبی و هنری راجع به پیامبر (ص)
🔸#روایت شنیدنی «محمدرضا سرشار»، نویسنده و منتقدِ برجسته از جلسهی حضرت آیتالله خامنهای با صداپیشگان سینما و تولیدکنندگان یک برنامهی هنری پیرامون #پیامبر_اعظم (صلی الله علیه و اله)
√ @Roshangari_ir | روشنگری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 #فیلم | نظر جالب رهبر انقلاب درباره کار ادبی و هنری راجع به پیامبر (ص)
🔸#روایت شنیدنی «محمدرضا سرشار»، نویسنده و منتقدِ برجسته از جلسهی حضرت آیتالله خامنهای با صداپیشگان سینما و تولیدکنندگان یک برنامهی هنری پیرامون #پیامبر_اعظم (صلی الله علیه و اله)
√ @Roshangari_ir | روشنگری
📣 #روایت | سعیدِ خمینی، عبداللهِ سیدقائد
🖼 در حاشیهی عیادت فرزندان رهبر انقلاب به نمایندگی از ایشان، از مجروحان لبنانی و رزمندگان مقاومت که برای درمان به ایران اعزام شدهاند
🔹️همین چند دقیقه قبل فهمیده ملاقاتکنندهاش فرزندِ رهبر انقلاب اسلامی و بهقول خودشان سیدقائد است. به احترامش نیمخیز شده روی تخت. دو دست توی پانسمان با انگشتانی قطع شده و چشمهای عمل و پانسمان شده و سر و صورتی پر از زخم و بخیه. هیچ جا را نمیبیند. فقط از جهت صدا میتواند مکان مخاطب را تشخیص دهد.
🔹️همسر جوانش هم کنار تخت ایستاده. کاملا در قواره یک زوج شیعهی لبنانی! حاج آقا که میرسد با همان چشم و پلکهای بخیه و پانسمان شده بغضش میترکد. در پاسخ حاج آقا که از احوال و زخمهایش میپرسد میگوید: «فدای سر شما! نگران نباشید!»
🔹️همسرش ایستاده کنار تخت. اشک میریزد. قفل کردهام. آن از زهرای ۵ ساله و هادیِ ۱۱ساله و الباقی بچههایی که در خردسالی زخم صهیون به تنشان نشسته و این هم از بزرگترهایشان و عبدالله ۳۲ ساله و همسرش.
🔹️عبدالله دارد با گریهای که معلوم نیست اشکهایش باید چطور از لای زخمها، بخیهها و پانسمانها راهشان را باز کنند ادامه میدهد: «به سیدقائد بگویید درست است که ما عزیز از دست دادهایم (منظورش سیدحسن نصرالله است) اما سایهی عزیزتر هست هنوز! به سید قائد بگویید یک سپاه در لبنان دارد که منتظر دستور اوست.»
🔹️حاج آقا میگوید به امر آقا راهی شدهاند تا جویای احوال او و بقیه رزمندگان شوند. بعد هم هدیهای که از طرف آقاست را به همسر عبدالله میدهد. عبدالله اما گوشش به این حرفا نیست و تند تند با گریه دارد حرفهایش را میزند: «به سید قائد بگویید نگران ما نباشد. از طرف من حتما ببوسیدش! بگویید سربازش سلام رساند!»
🔹️حاج آقا خطاب به همسر عبدالله، جویای رسیدگی از آنها میشوند و اینکه اگر مشکلی هست حتما بگویند. زن محجوبانه از همه چیز تشکر میکند و از رسیدگی کادر درمان. مترجم ترجمه میکند که زن جوان یکهو میپرد توی صحبتها: «فقط یک درخواست دارم!» همه گوش تیز میکنند: «سلام من را هم به سیدقائد برسانید!»
🔹️سرم را میگیرم سمت پنجره تا بغض خفت شده بیخ گلویم رها شود. جای سالم توی صورت پر از بخیهی عبدالله نیست. حاج آقا کنار گوشش میگوید: «الان به خدا خیلی نزدیکی، برای ما دعا کن!» عبدالله اشک میریزد و با چشمهای بسته حرفهایش را میزند.
🔹️پرتاب میشوم به سکانسهای از کرخه تا راین و سعید، رزمندهی ایرانی که بعد از بهبود چشمانش با شنیدن یاد و نام امام اشک میریخت. در پاسخ به اینکه گریه برای چشمهایش ضرر دارد میگفت بگویید بدوزندشان. سعید نمیدانست عبدالله با چشمهای دوخته شده هم گریه میکند.
💻 Farsi.Khamenei.ir