چه میتوان نوشت برای این حجم از محبت و عشق.
برای لبخندی که اینجا دیده میشود
و برای گریهای که هنگام نماز بر جنازهی او شاهد بودیم.
#روز_نوشت
#برای_حاج_قاسم
#نوریان_مر_نوریان_را_طالباند
https://eitaa.com/roznevesht
یک سال است بدون حضورت روحمان در قرنطینه است....
#روز_نوشت
#برای_حاج_قاسم
https://eitaa.com/roznevesht
چقدر خوب است که خدا هست.
چقدر ما آدمهای معتقد به خدا، خوشبختیم.
چقدر خوب که هروقت دلمان میگیرد کسی را داریم که برایش حرف بزنیم.
چقدر خوب است که او ما را میبیند و میشنود.
آدم اگر خدایی را هم برای خود انتخاب میکند، چقدر خوب که خدایش مهربان باشد، حکیم باشد، رحیم باشد.
خدایی که خیالت از عدالتش راحت است.
خدایی که هیچ چیز از چشمش پنهان نیست.
خدایی که دردت را میفهمد،
زخمت را میبندد،
غمت را میچشد.
خدایا شکر که تو خدای منی...
میان این همه ناخدایان
میان این همه بت
شکر که تو در دلم افتادی
شکر که تو را دارم.
دلت که بگیرد، بی زمان و بیمکان، بی هیچ مزاحمتی از تو استقبال میکند.
بدون تعارف،
بدون هیچ کجخلقی.
عجب خدای عاشقی دارم.
این عشق او به بندگانش است که او را اینگونه از سایر خدایان ممتاز میکند.
نه اهل ظلم است،
نه اهل قضاوت،
نه اهل اذیت است،
نه اهل تحقیر،
نه توهین.
تا دلت بخواهد گوش میشود برای شنیدن حرفهایت.
تا دلت بخواهد مرهم میشود برای جراحتهای روحت.
تا دلت بخواهد برایت خدایی میکند.
عجب خدای عاشقی دارم...
🖋زهرا ابراهیمی
#روز_نوشت
#خدای_مهربان_من
#خداگرایی_عقلی
#خداگرایی_فطری
#توحید
https://eitaa.com/roznevesht
طبق قرار هرشب، امشب نیز خواستم برایتان بنویسم. گاهی تمام تلاش قلم در تن به کلیشهها سپردن خلاصه میشود و چه کلیشهای رساتر از اینکه بگویم:
ز روزگار، مرا خود همیشه دردی بود
غم تو آمد و آن را هزارچندان کرد
#روز_نوشت
#برای_حاج_قاسم
https://eitaa.com/roznevesht
بعد از کتابهای شهید مطهری، بیشترین بهره را از کتابها و مقالههای آیتالله مصباح بردم.
زمان باید بگذرد تا برکتی که امشب از کف دادیم را بفهمیم.
#روز_نوشت
#مصباح_یزدی
#علامهای_که_دیگر_نیست
https://eitaa.com/roznevesht
مرگ آیتالله مصباح برایم بسیار دردناک است. از آن لحظه که شنیدم انگار روحم جایی جا مانده و من فقط با جسمم ادامه میدهم...
بعضیها موقع ناراحتی دچار پرخوری میشوند که به آن پرخوری عصبی میگویند؛ من اما وقتی از شدت ناراحتی راه به جایی نمیبرم، دچار پُرنویسی میشوم. اینقدر مینویسم تا کمی از بار محنت را بر دوش قلم بیاندازم.