eitaa logo
کانال سردار سپهبد شهید 🌷حاج قاسم سلیمانی شهرستان نجف اباد
62 دنبال‌کننده
9هزار عکس
4.8هزار ویدیو
39 فایل
این کانال اطلاع رسانی وترویج گفتمان انقلاب اسلامی واسلام ناب است و زمینه سازان ظهور حضرت 💐❤️مهدی❤️ یاوران رهبر انقلاب این زمان هستند 🌷❤️خون که درتن ماست هدیه به رهبر ماست 🌷❤️ #لبیک یاحسین #لبیک یا صاحب الزمان #لبیک یا خامنه ای بهترین ره
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (ع) درباره ناگهانی بودن «مرگ» چه هشدارهايی داده است؟ 🔹 (ع) در بخشی از نامه ۳۱ - که به امام حسن مجتبی (عليه السلام) نوشته شده و در واقع خطاب به تمام انسان هاست - مى فرمايد: «وَ أَنَّكَ طَرِيدُ الْمَوْتِ الَّذِی لَا يَنْجُو مِنْهُ هَارِبُهُ وَ لَا يَفُوتُهُ طَالِبُهُ وَ لَا بُدَّ أَنَّهُ مُدْرِكُهُ؛ و [بدان] تو رانده شده هستى [و مرگ پيوسته در توست و سرانجام تو را شكار خواهد كرد] همان مرگى كه هرگز فرار كننده از آن نجات نمى يابد و او هركس را كه در جستجويش باشد از دست نمى دهد و سرانجام وى را خواهد گرفت». 🔹تعبير به يعنى شخصى كه در او هستند، يا شكارى كه صياد به دنبال او مى دود؛ تعبير بسيار جالبى است، گويى از آغاز عمر، در تعقيب انسان است؛ گاه در كودكى گاه در جوانى و گاه در پيرى بالاخره او را خواهد كرد و هيچ كس از دست اين صياد نمى تواند فرار كند؛ و همان گونه كه مى فرمايد: «أَيْنَما تَكُونُوا يُدْرِكْكُمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ كُنْتُمْ فِى بُرُوجٍ مُشَيَّدَةٍ؛ [نساء، ۷۸] هر جا باشيد شما را در مى يابد، هر چند در برج هاى محكم باشيد». 🔹در جاى ديگر مى فرمايد: «قُلْ لَنْ يَنْفَعَكُمُ الْفِرارُ إِنْ فَرَرْتُمْ مِنَ الْمَوْتِ أَوِ الْقَتْلِ؛ [احزاب، ۱۶] بگو: اگر از يا كشته شدن فرار كنيد، سودى به حال شما نخواهد داشت». آرى انسان در هر چيز شك كند، در اين معنا نمى تواند ترديدى به خود راه دهد كه روزى بايد از اين جهان رخت بربندد، روزى كه نه تاريخش معلوم است و نه ساعت و دقيقه آن؛ ممكن است دور باشد و شايد بسيار نزديك؛ فردا يا امروز؟ قابل توجّه اينكه هيچ استثنايى در اين قانون نيست. زورمندان، قوى پيكران، صاحبانِ ثروت و قدرت و طبيبان حاذق و حتى انبيا و اولياء. 🔹«قرآن مجيد» خطاب به پيغمبر اكرم (صلّی الله علیه و آله) مى گويد: «إِنَّكَ مَيِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَيِّتُونَ؛ [زمر، ۳۰] تو مى ميرى و آنها نيز خواهند مرد». آن گاه امام (عليه السلام) به نكته مهمى اشاره مى كند و مى فرمايد: «فَكُنْ مِنْهُ عَلَى حَذَرِ أَنْ يُدْرِكَكَ وَ أَنْتَ عَلَى حَالٍ سَيِّئَةٍ، قَدْ كُنْتَ تُحَدِّثُ نَفْسَكَ مِنْهَا بِالتَّوْبَةِ، فَيَحُولَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ ذَلِكَ، فَإِذَا أَنْتَ قَدْ أَهْلَكْتَ نَفْسَك‏َ؛ بنابراين از اين بترس كه ، زمانى تو را بگيرد كه در حال بدى باشى [در حال گناه] در صورتى كه تو پيش از فرا رسيدن مرگ با خويشتن گفتگو مى كردى كه كنى؛ ولى ميان تو و توبه حائل مى شود و اينجاست كه تو خويشتن را به افكنده اى». 🔹حضرت در اين هشدار، فرزندش را به اين حقيقت توجّه مى دهد كه در هر حال مبهم و ناپيداست و گاه انسان گرفتار گناهى مى شود و تصميم مى گيرد لحظه اى بعد آن را با آب توبه از صفحه نامه اعمالش بشويد؛ ولى ناگهان فرا مى رسد و اين فرصت را از او مى گيرد. همه ما در زندگى خود ديده يا شنيده ايم افرادى را كه تصميم به انجام كارهاى خوب يا بدى داشتند ناگهان در همان لحظه از ادامه كار و رسيدن به مقصود باز ماندند. در حديث معروف مفضّل مى خوانيم كه: 🔹«امام صادق (عليه السلام) خطاب به مفضّل فرمود: اگر سؤال كنى چرا خداوند را مستور داشته و در هر ساعتى كه مشغول انجام و ارتكاب است، ممكن است فرا رسد، در پاسخ مى گوييم: حكمت آن اين است كه با اينكه تاريخ مرگ خود را نمى داند باز هم هر زمان به سراغ مى رود، اگر تاريخ آن را مى دانست و اميد به طول بقاى خود داشت بيشتر پرده درى مى كرد؛ بنابراين در هر حال براى او از اطمينان به بقا بهتر است، و اگر اين انتظار در گروهى از مردم اثر نكند در گروه ديگر به يقين مؤثر خواهد بود؛ دست از مى كشند و به سراغ مى روند و از اموال نفيس خود براى انفاق به فقرا و مساكين بهره مى گيرند». [۱] پی نوشت؛ [۱] توحيد المفضل‏، مفضل بن عمر، محقق: مظفر، كاظم‏، قم‏، داورى‏، بى تا، چ سوم‏، ص ۸۲ 📕پيام امام اميرالمؤمنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج۹، ص۶۰۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در خطبه ۲۳۰ نهج البلاغه، لزوم بهره گیری از فرصت «عمر» را چگونه تبیین می فرمایند؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از خطبه ۲۳۰ مى فرمايد: «فَاعْمَلُوا وَ الْعَمَلُ يُرْفَعُ، وَ التَّوْبَةُ تَنْفَعُ، وَ الدُّعَاءُ يُسْمَعُ، وَ الْحَالُ هَادِئَةٌ، [۱] وَ الاَْقْلاَمُ جَارِيَةٌ». [۲] (تا هنگامى كه براى داريد، و سودمند است و به اجابت مى رسد و در به سر مى بريد و قلمها [ى فرشتگان براى نوشتن اعمال صالح] در جريان است، كنيد). اميرالمؤمنين (عليه السلام) در اين عبارات كوتاه به اين امر مهم اشاره مى كند كه تا شما در هستيد در دست داريد: خوب شما به پيشگاه خدا مى رود و با آب مى توانيد را بشوييد. 🔹 در پيشگاه خدا به اجابت مى رسد. داريد كه مى توانيد با استفاده از آن هر كار نيكى انجام دهيد و بالاخره فرشتگان آماده اند تا شما را در نامه اعمالتان ثبت كنند. ولى اگر اين از دست رود و در آستانه قرار گيريد، تمام اين امكانات پنجگانه از شما سلب مى شود و جز و اندوه متاعى نداريد. سپس امام علی (عليه السلام) در توضيح سخن بالا و تكميل آن مى فرمايد: «وَ بَادِرُوا بِالاَْعْمَالِ عُمُراً نَاكِساً، [۳] أَوْ مَرَضاً حَابِساً، أَوْ مَوْتاً خَالِساً [۴]». (و به انجام مبادرت ورزيد پيش از آنكه پشت كند [و مرحله پيرى و ناتوانى برسد] يا مانع از عمل گردد، يا [همه چيز را از شما] بربايد). 🔹در واقع (علیه السلام) همه مخاطبان خود را تشويق مى كند كه بر اين سه امر پيشى گيرند. دوران كهولت كه تمام اعضا نيرو و توان خود را از دست مى دهد و آن را (نامطلوبترين دوران زندگى) ناميده و هايى كه گاه طولانى مى شود، و تاب و توان را از انسان مى گيرد، نه قادر بر به صورت كامل است، نه خدمت به انسانها و قضاى حوائج مؤمنان و همچنين كه امام علی (عليه السلام) آن را تشبيه به سارقى كرده كه همه چيز را ناگهان از انسان مى ربايد. پی نوشت‌ها؛ [۱] «هادئة» يعنى آرام، از ريشه «هدوء» به معناى آرامش و سكوت است. [۲] از اينكه محقق بزرگوار، نويسنده منهاج البراعة فى شرح نهج البلاغه معروف به شرح خويى، مرحوم حاج ميرزا حبيب الله ، هنگامى كه در جلد چهاردهم شرح نهج البلاغه به اين خطبه و جمله «والعمل يرفع» مى رسد، مى شود و دار فانى را وداع مى گويد و اين تقارن نشان مى دهد كه او در درگاه خدا پذيرفته شده و به آسمانها صعود كرده، و براى اينكه اين شرح ناقص نماند محقق عاليقدر «جناب آقاى شعرانى» آن را تا پايان اين خطبه كه پايان جلد چهاردهم است، ادامه داده، سپس شاگرد ايشان «آقاى حسن زاده آملى» مجلدات پانزده تا نوزده را مرقوم داشته و دو جلد آخر يعنى جلد بيست و بيست و يك به قلم «مرحوم حاج شيخ محمد باقر كمره اى» انجام يافته و به اين ترتيب شرح مزبور نسبت به تمام شرح نهج البلاغه پايان گرفته است. [۳] «ناكس» به معناى واژگون از ريشه «نكس» بر وزن «حدس» به معناى واژگون ساختن چيزى گرفته شده است. [۴] «خالس» به معناى رباينده از ريشه «خلس» بر وزن «فلس» به معناى ربودن چيزى با حيله گرفته شده است و اختلاس نيز به همين معناست.ن «حدس» به معناى واژگون ساختن چيزى گرفته شده است. 📕پيام امام اميرالمومنين(عليه السلام)‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، 1386 ش‏، چاپ اول‏، ج 8، ص 488. منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️بر اساس روایات اسلامی چگونه مردم می توانند با سرعت از «پل صراط» بگذرند؟ 🔹از پاره اى روايات استفاده مى شود كه سرعت عبور مردم از بستگى به ميزان و و آنها دارد. در حديثى از (عليه السلام) مى خوانيم: «مِنْهُمْ مَنْ يَمُرُّ مِثْلَ الْبَرْقِ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَمُرُّ مِثْلَ عَدْوِ الْفَرَسِ وَ مِنْهُمُ مَنْ يَمُرُّ حَبْواً وَ مِنْهُمْ مَنْ يَمُرُّ مَشْياً وَ مِنْهُمْ مَنْ يَمُرُّ مُتَعَلِّقاً قَدْ تَاُخُذُ النَّارُ مِنْهُ شَيْئاً وَ تَتْرُكُ شَيْئاً!؛ [۱] بعضى از آن مى گذرند، و بعضى همچون ، بعضى با ، بعضى همچون و بعضى به آن مى شوند [و مى گذرند] گاه از آنها چيزى را مى گيرد و چيزى را رها مى كند». 🔹آری گروهى با در سايه و از اين جاده خطرناك مى گذرند. علاوه بر این بدون شك ارتباط با (صلى الله عليه و آله) و (ص) مى تواند عبور از اين جاده مخوف را آسان سازد. در حديثى از پيغمبر اكرم (ص) مى خوانيم: «اِذا كانَ يَوْمُ الْقِيامَةِ وَ نُصِبَ الصِّراطُ عَلَى جَهَنَّمَ لَمْ يَجُزْ عَلَيْهِ اِلا مَنْ كانَ مَعَهُ جَوازٌ فيه وَلايَةُ عَليِّ بْنِ اَبيطالِب (عليه السلام)!؛ [۲] روز هنگامى كه روى جهنّم قرار داده شود، تنها كسانى از آن عبور مى كنند كه اجازه اى داشته باشند و در آن اجازه، (عليه السلام) بوده باشد». 🔹نظير همين معنا به تعبير ديگر درباره بانوى اسلام (عليها السلام) آمده است. بديهى است ولايت (عليه السلام) و حضرت فاطمه (علیها السلام) از ولايت پيغمبر (صلى الله عليه و آله) و علاقه به قرآن و اسلام و ساير پيشوايان معصوم جدا نيست، در واقع تا ارتباطى از نظر و و با اين پيشوايان بزرگ برقرار نباشد، عبور از ممكن نيست، و در اين زمينه روايات متعددى وارد شده است. [۳] پی نوشت‌ها؛ [۱] الأمالی، ابن بابويه، كتابچى‏، تهران، ‏‏۱۳۷۶ش، چ۶، ص۱۷۷ [۱] الأمالی، طوسى، دارالثقافة، قم‏، ۱۴۱۴ق، ‏چ۱، ص۲۹۰ [۳] علاقمندان براى آگاهى بيشتر مى توانند به بحارالأنوار، مجلسى محقق / مصحح: جمعى از محققان‏، دار إحياء التراث العربی، بيروت‏، ۱۴۰۳ق، چ دوم، ج ۸، ص ۶۸، باب ۲۲ (الصراط)، روايات ۱۲ تا ۱۷ مراجعه كنند. 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ نهم، ج ۶، ص ۱۴۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (عليه السلام) در حکمت ۱۲۶ نهج البلاغه چگونه به لزوم آباد كردن «آخرت» اشاره می نماید؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از حکمت ۱۲۶ «نهج البلاغه» مى فرمايد: «وَ عَجِبْتُ لِعَامِرٍ دَارَ الْفَنَاءِ وَ تَارِكٍ دَارَ الْبَقَاءِ». (تعجب مى كنم از كسى كه را آباد مى كند، ولى را ترك مى نمايد و به فراموشى مى سپارد). همه با چشم خویش در اين می بینیم که هر روز گروهى و گروهى دیگر شده و جاى آنها را مى گيرند، سپس همين گروه جاى خود را به گروه هاى ديگر مى دهند. 🔹كاخ هاى زيبا در گذر زمان به ويرانه اى مبدل مى شود و باغ هاى پر از گل و گياه روزى پژمرده خواهند شد. همه چيز در است و همه چيز رو به مى رود. با این حال آيا و به انسان اجازه مى دهد كه تنها در آبادى اين تلاش کند، اما سرای جاویدان را فراموش نماید و گامى در طريق عمران و آبادى آن از طريق ايمان و بر ندارد؟ 🔹 در رابطه با و تعبيرات بسيار پر معنايى دارد؛ از جمله در «آیه ۶۴ سوره عنكبوت» مى فرماید: «وَ مَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الآخِرَةَ لَهِىَ الْحَيَوَانُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ» (اين زندگى چيزى جز و بازى نيست، و فقط سراى ، سراى زندگى [واقعى] است، اگر مى دانستيد). همچنین اميرمؤمنان (عليه السلام) در حديثى مى فرماید: «اَلدُّنْيا مُنْتَقَلَةُ فَانِيَةٌ إنْ بَقِيَتْ لَكَ لَمْ تَبْقَ لَهَا» [۱] ( منتقل مى شود و مى گردد، اگر [فرضاً] براى تو باقى بماند تو براى او باقى نمى مانى). پی نوشت: [۱] غرر الحكم و درر الكلم‏، محقق، رجائى، سيد مهدى‏، دار الكتاب الإسلامی، قم،‏ ۱۴۱۰ق، چ دوم‏، ص ۹۶، قصار ۱۸۲۶ 📕پيام امام اميرالمؤمنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۱۳، ص ۵۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️منظور از «مشارطه» كه برای جهاد با نفس لازم است چيست؟ 🔹علمای‌اخلاق براى امورى را بيان كرده اند كه التزام به آنها لازم است و یکی از آنها است. درباره «مشارطه» فرموده اند مثل تاجر است، و وقت خود را میدهد تا و نيكو كسب كند، واين اعمال صالح با حاصل میشود، ربح و سود او تزكيه نفس است؛ زيرا به سبب آن به فلاح و میرسد: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا - وَ قَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا» ( شد كسى كه را تزكيه و پاك كرد، و متضرّر شد كسى كه آن را تباه كرد). 🔹در اين معامله، شريكى دارد بنام و بايد مثل شريكها در معاملات دنيوى با او برخورد شود. اول از همه بايد با او در نظرگرفت كه مبادا كند و سرمايه را به باد فنا دهد، چنانكه شريك جنايتكار ممكن است در امور دنيوى چنين كند و اين شرط كردن، [همان] است. اين تجارت سودش و رسيدن به «سدرة المنتهى» و بودن با انبيا و شهداست. پس دقت در محاسبه و دقت در كار اين ، بايد بيشتر از دقت در ربح و سود دنيوى باشد؛ زيرا سودها قابل مقايسه نيست. 🔹، خيریست كه دوام دارد و دوام ندارد، و گفته اند: «لَا خَيرَ فِى خَيرٍ لَا يَدُومُ بَل شَرٌّ لَا يَدُومُ خَيرٌ مِنْ خَيرٍ لَا يَدُومُ» (در امر خيرى كه دوام ندارد خير و بركتی نيست؛ بلكه شرّى كه دوام ندارد بهتر از خيری است كه دوام ندارد)؛ زيرا شرّى كه دوام ندارد وقتى قطع شد، شادى به همراه دارد، چون شرّ پشت سر گذاشته شد، ولى خيرى كه دوام ندارد، تأسف را به خاطر انقطاعش به همراه دارد! پس هر صاحب نفسى نبايد باشد كه هر نَفَسى از عمر، گوهر گرانبهایی است كه عوض ندارد و ممكنست گنجى از گنجهاى بهشتى باآن بدست آيد كه ابدى است. 🔹بنابراين هرشخصى بايد وقتى از نمازصبح فارغ شد، ساعتى با نفسش خلوت كند، براى آن چنانكه تاجر با شريكش میكند وبه نفس بگويد به جز كالاى چیز دیگری ندارم، و اگرآن [كالا] از بين رود، سرمايه ام از بين رفته، و از تجارت مأيوس میشوم، و ربحى و بدست نمى آورم. خداوندامروز را به من مهلت داده، و اگر میمُردم از خدا میخواستم مرا به اندازه يكروز به دنيا برگرداند، تا انجام دهم، پس فرض كن مُرده اى و امروز برگشته اى، و به تو مهلت داده شده، پس بپرهيز از اينكه اين روز پرقيمت را ضايع كنى. 🔹در احوال يكى از زهاد است كه گويند قبرى كنده بود و صبحها در آن مى خوابيد و آيه «رَبِّ ارْجِعُونِ - لَعَلِّی أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ» را میخواند؛ يعنى سخن كسانى را كه در قيامت از خدا میخواهند به دنيا برگردند، و عمل صالح انجام دهند را میگفت و بلند میشد، و به خود میگفت: توامروز به دنيا برگردانده شدى، برو ببينم چه کار میكنى! در خبرى آمده «براى بنده درهر شبانه روز ۲۴ خزانه پشت سر هم است كه خزانه اى از آن باز میشود، و ميبيند پر از نور است كه در اثر است كه در آن موقع انجام داده، خوشحال میشود، 🔹بقدرى كه اگرآن خوشحالى را بين اهل آتش توزيع كنند، به وحشت مى‌افتند، سپس خزانه و جعبه ديگرى باز میشودكه سياه و تاريك است، و بوى بد ازآن بلند میشود، و آن ساعتى است كه خدا كرده و آنچنان ترس و فزعى به او دست میدهد كه اگر بين اهل بهشت تقسيم شود، عيش آنهارا از بين مى برد، و جعبه اى ديگر بازمیشود كه خالى است، نه مايه خوشحالى و نه ناراحتى است و آن ساعتى است كه خوابيده و بوده يا مشغول به مباحات دنيوى بوده، پس حسرت میخورد و متضرّر میشود». 🔹به بگو امروز خزائن ۲۴گانه را خالى مگذار، و مرا به كسالت و بيحالى مينداز و مغبون و حسرت بارم مكن، كه خداوند فرموده: «يَوْمَ يَجْمَعُكُمْ لِيَوْمِ الْجَمْعِ ذَلِكَ يَوْمُ التَّغَابُنِ» (روزى شمارا جمع میكند براى روز جمع شدن [كه روزقيامت باشد] و آن، و ضرراست). اين سفارشات براى خود نفس بود، سپس سفارشى به نفس در مورد كند: چشم و گوش و زبان و شكم و فرج [كنايه از شهوت جنسى] و دست و پا به اين كه اينها خدمتكاران و رعيّت تو هستند كه با اينها تجارت میكنى. 🔹براى هفت درب است كه براى هر دربى عده اى از مردم مشخص شده اند كه وارد شوند، و اين هفت درب براى كسانى است كه با اعضاء هفتگانه عصيان كنند. پس را از نظر به نامحرم بپوشان ونظر تحقیرآمیز به مؤمنى مكن، بلكه نظرى زائد بر ضرورت مكن. خداوند همچنان كه از كلام زيادى بازخواست كند، از نظر زيادى نيز سؤال كند، و همينطور براى هر عضوى خصوصاً و توصيه به نفس كند. 📕اخلاق اسلامى درنهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر،تهيه وتنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش چ۱ ج۲ص۲۸۷ منبع: وبسایت آیت الله مکارم شیرازی @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️بر اساس روایات اسلامی چگونه مردم می توانند با سرعت از «پل صراط» بگذرند؟ 🔹از پاره اى روايات استفاده مى شود كه سرعت عبور مردم از بستگى به ميزان «ايمان» و «اخلاص» و «اعمال صالح» آنها دارد. 🔹در حديثى از امام صادق (عليه السلام) مى خوانيم: «مِنْهُمْ مَنْ يَمُرُّ مِثْلَ الْبَرْقِ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَمُرُّ مِثْلَ عَدْوِ الْفَرَسِ وَ مِنْهُمُ مَنْ يَمُرُّ حَبْواً وَ مِنْهُمْ مَنْ يَمُرُّ مَشْياً وَ مِنْهُمْ مَنْ يَمُرُّ مُتَعَلِّقاً قَدْ تَاُخُذُ النَّارُ مِنْهُ شَيْئاً وَ تَتْرُكُ شَيْئاً!». [۱] (بعضى مانند برق از آن مى گذرند، و بعضى همچون اسب تيزرو، بعضى با دست‌ و زانوها، بعضى همچون پيادگان و بعضى به آن آويزان مى شوند [و مى گذرند] گاه آتش دوزخ از آنها چيزى را مى گيرد و چيزى را رها مى كند). 🔹آری گروهى با سرعت در سايه و از اين جاده خطرناك مى گذرند. علاوه بر این بدون شك ارتباط با پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله) و خاندان‌ رسول‌ الله مى تواند عبور از اين را آسان سازد. 🔹در حديثى از پيغمبر اكرم (صلی الله علیه و آله) مى خوانيم: «اِذا كانَ يَوْمُ الْقِيامَةِ وَ نُصِبَ الصِّراطُ عَلَى جَهَنَّمَ لَمْ يَجُزْ عَلَيْهِ اِلا مَنْ كانَ مَعَهُ جَوازٌ فيه وَلايَةُ عَليِّ بْنِ اَبيطالِب (عليه السلام)!» [۲] (روز هنگامى كه روى جهنّم قرار داده شود، تنها كسانى از آن عبور مى كنند كه اجازه اى داشته باشند و در آن اجازه، ولايت‌ علی‌ بن‌ ابيطالب (عليه السلام) بوده باشد). 🔹نظير همين معنا به تعبير ديگر درباره بانوى اسلام حضرت فاطمه (عليها السلام) آمده است. بديهى است ولايت امام على (عليه السلام) و حضرت فاطمه (علیها السلام) از ولايت پيغمبر (صلى الله عليه و آله) و علاقه به قرآن و اسلام و ساير پيشوايان معصوم جدا نيست، در واقع تا ارتباطى از نظر و و با اين پيشوايان بزرگ برقرار نباشد، عبور از ممكن نيست، و در اين زمينه روايات متعددى وارد شده است. [۳] پی نوشت‌ها؛ [۱] الأمالی، ابن بابويه، كتابچى‏، چ۶، ص۱۷۷. [۲] الأمالی، طوسى، دارالثقافة، ‏چ۱، ص۲۹۰. [۳] علاقمندان براى آگاهى بيشتر مى توانند به بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، بيروت‏، ۱۴۰۳ق، چ دوم، ج ۸، ص ۶۸، باب ۲۲ (الصراط)، روايات ۱۲ تا ۱۷ مراجعه كنند. 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ نهم، ج ۶، ص ۱۴۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel