هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️امام علی (ع) وضعیت مؤمنان راستین را در «آخرالزّمان» چگونه بیان می کند؟
🔹 #امام_علی(ع) در آخرین بخش از خطبه ۱۰۳ #نهج_البلاغه به وضع #آخرالزّمان و به تعبير ديگر: زمان پر شور و شرّى كه قبل از #قيام #امام_مهدى (عج) فرا مى رسد اشاره كرده، گاه #ويژگیهای_مؤمنان را در آن زمان شرح مى دهد، و گاه وضع #اسلام و #احكام و قوانين اسلامى را، مى فرمايد: «وَ ذلِكَ زَمَانٌ لَا يَنْجُو فِيهِ إِلَّا كُلُّ مُؤْمِنٍ نُوَمَةٍ، إِنْ شَهِدَ لَمْ يُعْرَفْ، وَ إِنْ غَابَ لَمْ يُفْتَقَدْ؛ آن [زمان]، زمانى است كه هيچ كس از #فتنه نجات نمى يابد، مگر #مؤمنى كه بى نام و نشان است! اگر در حضور است، شناخته نمى شود و اگر غايب شود، كسى سراغ او را نمى گيرد!».
🔹بديهى است در زمان هايى كه #فساد، #جامعه را فرا مى گيرد و مديران و سردمداران اجتماع، افراد فاسد و آلوده هستند، #افراد_مؤمن و با شخصيّت، اگر چهره هاى شناخته شده اى باشند #جبّاران، آنها را رها نمى كنند؛ يا بايد تسليم شان شوند و در رديف كارگزاران آنها قرار گيرند و يا در صورت مقاومت و امتناع، آنها را از ميان برمیدارند. بنابراين، صلاح كار #افراد_مؤمن و با شخصيّت در اين است كه #گمنام و دور از شهرت زندگى كنند، تا كسى به سراغ آنها نيايد.
🔹در عين حال اين گمنامى ظاهرى، چيزى از مقام آنها نمى كاهد و #نقش_معنوى خود را در جامعه خواهند داشت؛ از اين رو #امام_علی (ع) در ادامه سخن مى افزايد: «أُولَئِكَ مَصَابِيحُ الْهُدَى، وَ أَعْلَامُ السُّرَى؛ [۱] آنها #چراغهاى_هدايت و نشانه هايى براى حركت در شب هاى تاريك رهروان راه حقّ اند». گرچه خاموشند، ولى راه و #رسم_آنها براى افراد آگاه و بيدار، #سرمشق_بزرگى است و به چراغ ها و نشانه هايى مى مانند كه در مسير مسافران نصب مى شود، تا در شب تاريك راه را گم نكنند و بى راهه نروند.
🔹سپس در توصيف اين گروه از #مؤمنان مى افزايد: «لَيْسُوا بِالْمَسَايِيحِ، وَ لَا الْمَذَايِيعِ الْبُذُرِ؛ آنها در ميان مردم اظهار وجود نمى كنند، و احمقانه و ناآگاهانه به افشاى اسرار نمى پردازند». در پايان اين توصيف چنين مى فرمايد: «أُولَئِكَ يَفْتَحُ اللهُ لَهُمْ أَبْوَابَ رَحْمَتِهِ، وَ يَكْشِفُ عَنْهُمْ ضَرَّاءَ نِقْمَتِهِ؛ آنها كسانى هستند كه خداوند درهاى رحمتش را به رویشان مى گشايد، و سختى ها و مشكلات را از آنان برطرف مى سازد!». اين تعبير نشان مى دهد كه در آن #زمانِ_سخت و طوفانى، خداوند عنايتش را از #مؤمنان_راستين - كه هدايتگر ديگرانند - بر نمیگیرد و آنان را از شرّ #ظالمان، #حوادث دوران و #مشكلات زمان حفظ مى كند.
🔹سپس در ادامه اين بحث، #اميرالمؤمنين (ع) به پيشگويى صريحتر و توضيح بيشترى درباره آن زمان پرداخته، مى افزايد: «أَيُّهَا النَّاسُ! سَيَأْتِي عَلَيْكُمْ زَمَانٌ يُكْفَأُ [۲] فِيهِ الْإِسْلَامُ، كَمَا يُكْفَأُ الْإِنَاءُ بِمَا فِيهِ؛ اى مردم! به زودى زمانى بر شما فرا مى رسد كه #اسلام واژگون مى شود، همچون ظرفى كه واژگون شود و آنچه در آن است بريزد». تعبير به «يُكْفَأُ فِيهِ الْإِسْلَامُ» كنايه لطيفى است از دگرگون شدن همه #مفاهيم_اسلام و از دست رفتن حقيقت آن؛
🔹زيرا #اسلام تشبيه به ظرفى شده كه معارف و قوانين و احكام و اخلاق اسلامى در آن جاى گرفته است و همانگونه كه اگر ظرف آب را وارونه كنند، هر چه در آن است مى ريزد، #اسلام هم در آن زمان #وارونه مى شود و محتواى خود را از دست مى دهد و تنها نامى از آن باقى مى ماند. نشانه هاى چنين زمانى در عصر ما ظاهر شده؛ بسيارى از #مسلمانان تنها به نام آن قناعت كرده اند؛ نه اثرى از #اخلاق_اسلامى در آنها ديده مى شود، نه #تقواى_الهى، نه #توكّل بر پروردگار! نه آشنا به معارف قرآنند و نه آگاه از حقايق سنّت؛ در ميان #شهوات غوطه ورند و جز #مال و #مقام و #لذّات_مادّى و شهواتِ حيوانى چيزى را به رسميّت نمى شناسند.
پی نوشت:
[۱] «سُرى» (بر وزن شما) به معناى راه رفتن در شب است.
[۲] «يُكفأ» از مادّه «كَفأ» (بر وزن نفع) به معناى واژگون كردن است.
📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، تهران، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۴، ص ۴۲۴
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#آخرالزّمان #امام_مهدی #مومن
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️امام علی (علیه السلام) در خطبه ۱۹۸ نهج البلاغه، درباره برتری «اسلام» بر سایر ادیان چه فرموده است؟
🔹 #امام_علی (علیه السلام) در بخشی از خطبه ۱۹۸ #نهج_البلاغه می فرماید: «أَذَلَّ الْأَدْيَانَ بِعِزَّتِهِ، وَ وَضَعَ الْمِلَلَ بِرَفْعِهِ، وَ أَهَانَ أَعْدَاءَهُ بِكَرَامَتِهِ، وَ خَذَلَ مُحَادِّيهِ بِنَصْرِهِ، وَ هَدَمَ أَرْكَانَ الضَّلَالَةِ بِرُكْنِهِ، وَ سَقَى مَنْ عَطَشَ مِنْ حِيَاضِهِ، وَ أَتْأَقَ الْحِيَاضَ بِمَواتِحِهِ».
🔹(خداوند #اديان و #مذاهب ديگر را با عزّت و قدرت بخشيدن به #اسلام ضعيف كرد و ملل ديگر را با اعتلاى اسلام فرود آورد، و با احترام و نفوذ آن، #دشمنانش را خوار نمود، با يارى اسلام #مخالفان سرسختش را درمانده ساخت و با تقويت آن، #اركان_ضلالت را در هم كوبيد، #تشنگان را از سرچشمه زلال آن #سيراب كرد، و آبگاهش را پر آب نمود).
🔹جمله هاى «أَذَلَّ الْأَدْيَانَ بِعِزَّتِهِ، وَ وَضَعَ الْمِلَلَ بِرَفْعِهِ...»، با توجّه به اينكه ضمير در آنها به #اسلام برمیگردد، اشاره به همان چيزى است كه در #قرآن_مجيد آمده است: «هُوَ الَّذِى أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ»؛ [۱] (او كسى است كه #پيامبر خود را با #هدايت و #دين_حقّ فرستاد، تا او را بر #همه_اديان غالب سازد، هر چند #مشركان ناخشنود باشند).
🔹در آيه قبل از آن مى خوانيم: «يُرِيدُونَ لِيُطْفِؤُوا نُورَ اللهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَ اللهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ»؛ [۲] (آنان مى خواهند #نور_خدا را با دهان خود خاموش سازند؛ ولى #خدا نور خود را كامل مى كند، هر چند #كافران خوش نداشته باشند).
🔹 #پيروزی_اسلام بر اديان ديگر در دو جبهه بود؛ يكى #جبهه_ظاهرى از نظر سياسى و نظامى و ديگر #جبهه_باطنى از نظر منطق، استدلال و برهان؛ زيرا #قرآن_مجيد قوى ترين #دلايل را براى اثبات معارف دينى اقامه كرده، كه هر فرد منصفى را وادار به پذيرش مى كند، و همان گونه كه اميرالمؤمنين (عليه السلام) در جمله هاى بالا فرمودند: «تشنگان را از چشمه هاى جوشان خود سيراب و آبگاه هاى #علم و #معرفت را با #دلايل_خويش پر مى سازد».
پی نوشتها؛
[۱] سوره صفّ، آيه ۹
[۲] همان سوره، آيه ۸
📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، تهران، ۱۳۸۶ش، چ اول، ج ۷، ص ۶۸۸
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#اسلام
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️اهداف رسالت پیامبر (صلی الله علیه و آله) در کلام امام علی (علیه السلام) چگونه بیان شده است؟
🔹 #امام_علی (علیه السلام) در بخشی از خطبه دوم #نهج_البلاغه بعد از تحکیم پایه هاى شهادت به توحید و یگانگى خدا، به سراغ دوّمین و مهمترین اصل بعد از توحید یعنى شهادت به #نبوّت مى رود و مى فرماید: «وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ». (من گواهى مى دهم که #محمّد #بنده و #فرستاده اوست). آرى پیش از آن که #محمّد (صلی الله علیه و آله) #رسول_خدا باشد، #بنده_خاصّ او بود، و تا بنده خاص نباشد به #مقام_رسالت نمى رسد؛ ضمناً #شهادت به #بندگی، پاسخى است به آنها که رسولان خدا را تا سرحدّ الوهیت بالا مى بردند و بزرگترین افتخار آنان را که عبودیتشان بود از آنها مى گرفتند.
🔹سپس رسالت و #مأموریت_پیامبر (صلی الله علیه و آله) را این چنین توصیف مى کند، مى فرماید: «اَرْسَلَهُ بِالدّینِ الْمَشْهُورِ وَ الْعَلَمِ الْمَأثُورِ وَ الْکِتابِ الْمَسطُورِ، وَالنُّورِ السّاطِعِ وَ الضِّیاءِ اللامِعِ، وَ الاَمْرِ الصّادِعِ». (او را با دین و #آیین_آشکار و نشانه روشن و #کتاب نوشته شده و #نور_درخشان و روشنایى تابنده و امر و #فرمان_قاطع و بى پرده فرستاد). در این که این تعبیرات ششگانه عمیق و پرمحتوا اشاره به چه امورى است تفسیر هاى گوناگونى وجود دارد.
🔹نخست این که «دین مشهور» اشاره به #آیین_اسلام و «علم مأثور» اشاره به #معجزات و «کتاب مسطور» اشاره به #قرآن و «نور ساطع» اشاره به #علومالهىپیامبر و «ضیاء لامع» اشاره به #سنّتآنحضرت و «امر صادع» (به قرینه آیه فَاصْدَعْ بِما تُؤمَرُ) [۱] اشاره به #ترک_تقیّه و اظهار #توحید بدون پرده در برابر #مشرکان و #مخالفان است. این احتمال نیز وجود دارد که «نور ساطع» و «ضیاء لامع» توضیحات بیشترى درباره قرآن مجید باشد چرا که قرآن مایه روشنایى افکار و جوامع انسانى است.
🔹سپس به هدف نهایى #رسالت_پیامبر (صلى الله علیه و آله) و آوردن #قرآن_مجید و #معجزات و قوانین و #احکام_الهى مى پردازد و مى فرماید: هدف از این بعثت و تجهیزات همراه پیامبر، چند چیز بود. هدف این بود که: «اِزاحَةً لِلشُّبُهاتِ، وَ احْتِجاجاً بِالْبَیِّناتِ، وَ تَحْذیراً بِالآیاتِ وَ تَخْویفاً بِالمَثُلاتِ». (#شبهات را از میان بردارد و با دلایل و #منطق_روشن استدلال کند و به وسیله #آیات_الهى مردم را از مخالفت خدا برحذر دارد و از #کیفرهایى که به دنبال مخالفت دامنگیرشان مى شود بترساند).
🔹در تفسیر این چهار تعبیر نیز مى توان گفت که «اِزاحةً لِلشُّبُهاتِ» اشاره به حقایقى است که در پرتو #براهین_الهى روشن مى شود و هرگونه شک و #شبهه را مى زداید و «وَ احْتِجاجاً بِالْبَیِّناتِ» اشاره به #معجزات_حسّى است که براى گروهى که استدلالات عقلى، آنان را قانع نمى کند، موجب #یقین و ایمان است،
🔹و «تحذیر به آیات» تهدید به #مجازاتهای_اخروى و «تخویف به مثلات» تهدید به #مجازاتهای_دنیوى است همان گونه که در #قرآن به آن اشاره شده است، مى فرماید: «وَ یَسْتَعْجِلُونَکَ بِالسَّیِئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ وَ قَدْ خَلَتْ مَنْ قَبْلِهِمُ الْمَثُلاتُ»؛ [۲] (آنها پیش از حسنه و رحمت الهى از تو تقاضاى شتاب در سیئه و #عذاب مى کنند با این که پیش از آنها #بلاهای_عبرتانگیز، بر گذشتگان نازل شده است).
پی نوشتها؛
[۱] سوره حجر، آیه ۹۴
[۲] سوره رعد، آیه ۶
📕پيام امام امير المومنين (ع)، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ۱۳۸۷ش، ج ۱، ص ۲۷۵
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#پیامبر #پيامبر_اکرم
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️امام علی (علیه السلام) آگاهی خود از «علم غیب» را چگونه برای مردم مطرح نموده است؟
🔹 #امام_علی (علیه السلام) در بخشی از خطبه ۹۳ #نهج_البلاغه مى فرمايد: «فَاسْأَلُونی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونی» (از من #سؤال كنيد [و آنچه را مى خواهيد درباره #سرنوشت_آينده از من بپرسيد] پيش از آن كه مرا از دست دهيد). سپس حضرت مى فرمايد: «فَوَ الَّذِی نَفْسِی بِيَدِهِ! لَا تَسْأَلُونِی عَنْ شَيْءٍ فِيمَا بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ السَّاعَةِ، وَ لَا عَنْ فِئَةٍ تَهْدِی مِائَةً وَ تُضِلُّ مِائَةً إِلَّا أَنْبَأْتُكُمْ بِنَاعِقِهَا وَ قَائِدِهَا وَ سَائِقِهَا، وَ مُنَاخِ رِكَابِهَا، وَ مَحَطِّ رِحَالِهَا وَ مَنْ يُقْتَلُ مِنْ أَهْلِهَا قَتْلاً، وَ مَنْ يَمُوتُ مِنْهُمْ مَوْتاً»
🔹[ترجمه فرمایش حضرت:] (سوگند به كسى كه جانم در دست قدرت اوست! از هيچ #حادثه اى كه از امروز تا دامنه قيامت واقع مى شود از من #سؤال نمى كنيد، [مگر اينكه #پاسخ آن را آماده دارم] و همچنين درباره هيچ گروهى كه حتّى يك صد نفر را هدايت يا گمراه مى كنند پرسش نمى كنيد، مگر اينكه از دعوت كننده و رهبر و كسى كه آنها را به پيش مى راند و از جايگاه خيمه و خرگاه و محلّ اجتماع آنها و كسانى كه از آنها كشته مى شوند، يا به مرگ طبيعى مى ميرند، [از همه اينها] شما را آگاه مى سازم).
🔹بسيارند كسانى كه ممكن است #مسائلى را به صورت مبهم و كلّى در آينده اى نزديك پيش بينى كنند، و اين كارى است كه سياستمداران، در مسائل مربوط به اطراف عصر خود، هميشه دارند و ممكن است گاهى صحيح و گاهى اشتباه از آب درآيد؛ ولى #پيشبينىدقيق جزئيّات با تمام مشخّصات، آن هم در زمان هاى بسيار دور، براى هيچ كس ممكن نيست، جز آنها كه با #سرچشمه_وحى ارتباطى دارند و از #علمبىپايانپروردگار، مدد مى گيرند،
🔹و جالب اين است كه #امام_علی (علیه السلام) در جمله هاى بالا از يكسو، تأكيد بر اين دارد كه من #تمامحوادثآينده را تا دامنه #قيامت مى توانم براى شما پيشگويى كنم، و از سوى ديگر اشاره به #تمام_جزئيّات آنها مى كند؛ چيزى كه براى غير #پيغمبر (صلی الله علیه و آله) و كسانى كه از #علوم_خاص او بهره دارند، امكان پذير نيست. در اينجا فوراً اين سؤال به ذهن مى آيد كه آيا #پيامبر (صلی الله علیه و آله) يا #امام (عليه السلام)، #علم_غيب - آن هم به اين گستردگى - مى توانند داشته باشند با اينكه «قرآن مجيد» با صراحت مى گويد: «قُلْ لَا يَعْلَمُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ الْغَيْبَ إِلَّا اللهُ» [۱] (بگو كسانى كه در آسمان و زمين هستند جز خدا از #غيب آگاه نيستند)؛
🔹اين سخن پاسخ روشن و معروفى دارد كه هم از آيات «قرآن مجيد» استفاده مى شود، و هم در كلمات خود آن حضرت آمده است و آن اينكه #علم_غيب به صورت #ذاتى مخصوص خداست، ولى #خداوند هر مقدار از آن را لازم بداند در اختيار #اولياء_الله مى گذارد؛ همان گونه كه در آيات ۲۶ - ۲۷ «سوره جنّ» مىخوانيم: «عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَداً - إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ» (#خداوند عالِم به امور پنهانى است و هيچ كس را بر #اسرار_غيبش آگاه نمى كند - مگر رسولى كه او را برگزيده و از وى راضى شده است).
🔹هنگامى كه #امام_علی (علیه السلام) از پاره اى از #حوادث_آينده خبر داد و كسى همين سؤال را مطرح كرد حضرت در پاسخ او فرمود: «لَيْسَ هُوَ بِعِلْمِ غَيْبٍ، وَ إِنَّمَا هُوَ تَعَلُّمٌ مِنْ ذِی عِلْمٍ» (اين، #علم_غيب نيست، بلكه آموزشى است از #صاحب_علم». اشاره به اينكه #علم_غيبِ_ذاتى، مخصوص خداست و علم من [علی (علیه السلام)] جنبه #اكتسابى دارد؛ من همه اين امور را از #پيامبر (صلی الله علیه و آله) آموختم و او از #خداوند_متعال.
🔹به هر حال، هيچ كس بعد از #پيغمبر_اكرم (صلی الله علیه و آله)، جز اميرالمؤمنين #امام_علی (عليه السلام) چنين سخنى را نگفته و نمى توانسته بگويد؛ ولى #امام_علی (علیه السلام) اين سخن را فرموده و بارها #پيشگويى هايى كرده كه عيناً واقع شده است. «ابن ابى الحديد» در «شرح نهج البلاغه» خود فصلى تحت عنوان «امور غيبى كه امام (عليه السلام) از آن خبر داد، سپس تحقّق يافت» در ذيل همين خطبه آورده است.
پی نوشت؛
[۱] سوره نمل، آيه ۶۵ (در آيات متعدّد ديگرى شبيه به اين مضمون نيز آمده است)
📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، ۱۳۸۶ش، چ اول، ج۴، ص۲۲۲
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#غيب #علم_غیب
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️امام علی (علیه السلام) در خطبه ۱۰۹ نهج البلاغه با چه اوصافی از «اهل بیت» (علیهم السلام) ياد كرده است؟
🔹 #امام_علی (علیه السلام) آخرین بخش از خطبه ۱۰۹ #نهج_البلاغه را با ذكر اوصافى از #اهل_بيت (عليهم السلام) پايان میدهد و رعايت فصاحت و بلاغت را با اين حُسن ختام به سر حدّ كمال مى رساند؛ مى فرمايد: «نَحْنُ شَجَرَةُ النُّبُوَّةِ، وَ مَحَطُّ الرِّسَالَةِ، وَ مُخْتَلَفُ [۱] الْمَلَائِكَةِ، وَ مَعَادِنُ الْعِلْمِ، وَ يَنَابِيعُ الْحُكْمِ» (ما درخت پُربار نبوّت و #جايگاه_رسالت و محلّ رفت و آمد فرشتگان و #معادن_علم و چشمه سارهاى حكمتيم». تعبير به شجره، اشاره به اين است كه #نبوّت همچون درخت پربارى است كه داراى شاخه ها و فروع مختلفى است. ريشه و ساقه آن، #پيغمبر_اكرم (صلی الله علیه و آله) و #فرزندان_او، شاخ و برگهاى آن و #هدايت_مردم به سوى خدا، ميوه اين درخت است.
🔹در تعبير دوم، #خاندان_نبوّت را به بارانداز و فرودگاهى تشبيه می كند كه #رسالت، در آن از سوى خدا نزول پيدا كرده است، و در تعبير سوم، #خانه_پيامبر (صلی الله علیه و آله) را مركز رفت و آمد #فرشتگان_الهى میشمرد و #امام_علی (عليه السلام) و #فرزندانش كسانى هستند كه در اين خانه و خانواده، پرورش يافته اند و طبعاً آثار و #بركات_وحى در آنها پرتوافكن مى باشد. واژه #ملائكه در اينجا ممكن است كه اشاره به #فرشتگان_وحى باشد (جبرئيل و همراهانش) كه بر #پيامبر_اكرم (صلی الله علیه و آله) نازل مى شدند؛
🔹يا اشاره به معناى اعمّى باشد كه ساير فرشتگانى را كه به عنوان خدمت يا بشارت در اين خانواده رفت و آمد داشته اند، شامل شود؛ و در هر حال، منظور اين نيست كه فرشته وحى بر غير #پيامبر (صلی الله علیه و آله) نازل مى شده است. تفاوت «شَجَرَةُ النُّبُوَّةِ» و «مَحَطُّ الرِّسَالَةِ» از اين نظر است كه #پيامبر (صلی الله علیه و آله) داراى دو مقام بود: #مقام_نبوّت، كه همان خبر دادن از سوى خداست و #مقام_رسالت، كه تبليغ آن است، يا به تعبير ديگر: #نبىّ مأمور ابلاغ است، و #رسالت معمولا توأم با امامت و رهبرى و اجرا مى باشد؛ و منظور از #معادن_علم آن است كه #امامان_اهلبيت (عليهم السلام) وارث علوم #پيامبر و حافظ #كتاب و #سنّت بودند.
🔹در شأن نزول آيه شريفه «وَ تَعِيَها أُذُنٌ وَاعِيَةٌ» [حاقه، ۱۲] (گوش شنوا اين پيام ها را در خود نگه مى دارد) در روايات متعدّدى كه در منابع فراوانى از اهل سنّت نقل شده، آمده است كه #پيغمبر_اكرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «سَأَلْتُ رَبِّی أَنْ يَجْعَلَهَا أُذُنَ عَلِىٍّ» (از پروردگارم تقاضا كردم كه اين گوشِ شنوا را گوش #علی (عليه السلام) قرار دهد)؛ و به دنبال اين دعا #امام_علی (عليه السلام) مى فرمود: «مَا سَمْعِتُ مِنْ رَسُولِ اللهِ شَيْئاً فَنَسِيتُهُ» [۲] (من هيچ سخنى را بعد از آن از #رسول_خدا (صلی الله علیه و آله) نشنيدم كه فراموش كنم، بلكه هميشه آن را به خاطر داشتم».
🔹حديث «عَلِىٌّ مَعَ الْقُرآنِ، وَ الْقُرآنُ مَعَ عَلِىٍّ» [۳] (#علی همواره با #قرآن است و قرآن با علی است)، و همچنين حديث «أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِىٌّ بَابُهَا» [۴] (من شهر علمم و #علی درِ آن است)، از #احاديث_معروفى است كه در كتب شيعه و اهل سنّت وارد شده و همه گواه بر اين است كه اين خانواده، #معادن_علم و سرچشمه هاى حكمت بوده اند.
🔹تفاوت #معادن و #ينابيع از اين نظر است كه «معدن» چيزى است كه معمولا مردم به سراغ آن مى روند و از آن بهره مى گيرند؛ ولى «ينابيع» (به معناى چشمه ها) چيزى است كه مى جوشد و به سوى مردم سرازير مى شود. #امام (عليه السلام) در پايان اين سخن مى فرمايد: «نَاصِرُنا و مُحِبُّنَا يَنْتَظِرُ الرَّحْمَةَ، وَ عَدُوُّنَا وَ مُبْغِضُنَا يَنْتَظِرُ السَّطْوَةَ» [۵] (ياور و #دوستدار ما در انتظار رحمت حقّ است، و #دشمنِكينهتوز ما در انتظار مجازاتِ حقّ است). اين سخن بدان معنا نيست كه آنها چنين انتظارى را واقعاً دارند، بلكه به اين معناست كه بايد منتظر چنين عاقبت شومى باشند و در واقع نوعى تهديد به عذاب الهى است، در دنيا و آخرت.
پی نوشتها؛
[۱] «مختلف از مادّه «اختلاف» كه در اينجا به معناى رفت و آمد است. بنابراين «مختلف» يعنى محلّ رفت و آمد.
#سایرمآخذدرمنبعموجوداست
📕پيام امام امير المؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، چ اول، ج ۴، ص ۶۱۳
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#اهل_بیت #پيامبر #پيامبر_اكرم #امام #معصوم
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️امام علی (علیه السلام) لحظات وداع انسان با زندگی را چگونه به تصویر كشيده است؟
🔹#امام_علی (علیه السلام) در بخشی از خطبه ۱۰۹ #نهج_البلاغه پس از بیان #سکرات_موت و وحشت های هنگام #مرگ و از کار افتادن زبان، به بيان مرحله پايانى #عمر و نقطه نهايى زندگى مى پردازد و با تعبيراتى تكان دهنده چنان ترسيمى از اين مرحله مى كند كه هر شنونده اى را تحت تأثير قرار مى دهد، گويى خود را در آن حال مى بيند كه مى خواهد با زندگى وداع گويد؛
🔹مى فرمايد: «فَلَمْ يَزَلِ الْمَوْتُ يُبَالِغُ فِي جَسَدِهِ حَتَّى خَالَطَ لِسَانُهُ سَمْعَهُ، فَصَارَ بَيْنَ أَهْلِهِ لَا يَنْطِقُ بِلِسَانِهِ، وَ لَا يَسْمَعُ بِسَمْعِهِ» (سپس #مرگ همچنان در وجود او پيشروى مى كند، تا آنجا كه گوشش همچون زبانش از كار مى افتد، به طورى كه در ميان خانواده اش نه زبان براى سخن گفتن دارد، و نه گوش براى شنيدن). آرى! #اعضای_اصلى او يكى بعد از ديگرى از كار مى افتد؛ نه #زبان گويايى باقى مانده و نه #گوش شنوايى.
🔹در اين حال: «يُرَدِّدُ طَرْفَهُ بِالنَّظَرِ فِی وُجُوهِهِمْ، يَرَى حَرَكَاتِ أَلْسِنَتِهِمْ، وَ لَا يَسْمَعُ رَجْعَ كَلَامِهِمْ» (پيوسته به صورت خانواده اش مى نگرد؛ حركات زبانشان را مى بيند، ولى صداى آنان را #نمىشنود!). چه دردناك است كه با چشم سخن گفتن آنها را مى بيند، ولى با گوش پيام آنها را نمى شنود. آنها مى كوشند با او ارتباطى برقرار كنند، ولى او قدرت بر ارتباط گرفتن با آنان را ندارد! در ادامه مى افزايد: «ثُمَّ ازْدَادَ الْمَوْتُ اِلْتِيَاطاً بِهِ، فَقُبِضَ بَصَرُهُ كَمَا قُبِضَ سَمْعُهُ، وَ خَرَجَتِ الرُّوحُ مِنْ جَسَدِهِ» (سپس #چنگال_مرگ در او بيشتر فرو مى رود؛ چشمش نيز همانند گوشش از كار مى افتد. [آرى چشم را براى هميشه فرو مى بندد] و روح او از بدنش براى هميشه خارج مى شود).
🔹«فَصَارَ جِيفَةً بَيْنَ أَهْلِهِ، قَدْ أَوْحَشُوا مِنْ جَانِبِهِ، وَ تَبَاعَدُوا مِنْ قُرْبِهِ، لَا يُسْعِدُ بَاكِياً، وَ لَا يُجِيبُ دَاعِياً» (در اين هنگام به صورت مردارى در ميان خانواده اش قرار مى گيرد كه از نشستن نزد او #وحشت مى كنند و از او #فاصله مى گيرند [فرياد سوگواران برمى خيزد؛] ولى نه مى تواند سوگوارانش را يارى دهد، و نه كسى را كه او را صدا مى زند پاسخ گويد). «ثُمَّ حَمَلُوهُ إِلَى مَخَطٍّ فِی الاْرْضِ، فَأَسْلَمُوهُ فِيهِ إِلَى عَمَلِهِ، وَ انْقَطَعُوا عَنْ زَوْرَتِهِ» (سرانجام او را به سوى #گودالى در درون زمين حمل مى كنند؛ او را به دست #عملش مى سپارند و براى هميشه از ديدارش چشم مى پوشند!).
🔹ساليان دراز در ميان خانواده اش مى گفتند و مى خنديدند و مى جوشيدند و مى خروشيدند و دورى از يكديگر را تحمّل نمى كردند، ولى بعد از فرا رسيدن #مرگ يك ساعت ماندن در كنار او را تحمّل نخواهند كرد! گويى هميشه از آنها بيگانه و آنها نيز از او بيگانه بوده اند. حضرت در این خطبه چنان ترسيمى از پايان زندگى و #مرگ به صورت لحظه به لحظه فرموده است كه هر خواننده اى آن را در مقابل خود مجسّم مى بيند و در جريان شرايط هولناك آن قرار مى گيرد.
🔹#امام_علی (عليه السلام) با این تعبيرات تكان دهنده #انسانهايى را كه از اين لحظه فوق العاده غم انگيز #غافلند بيدار مى كند، تا قبل از فرا رسيدن زمانى كه راه برگشت و #جبران و تدارك نيست، به فكر خود باشند و زاد و #توشه لازم را براى اين #سفر_خوفناك و طولانى فراهم سازند. اما نبايد فراموش كرد گروهى از #اولياء_الله و #پاكان و #نيكان هستند كه بر چهره #مرگ لبخند مى زنند و تنگاتنگ آن را در آغوش مى گيرند؛ چرا كه معتقدند: #مرگ تنها جامه رنگارنگى را از آنها مى گيرد و آنها جانى جاودان به دست مى آورند و به تعبير ديگر: #سكرات_موت و حوادث هولناك لحظه جان دادن، بستگى به #نيّت و #عمل انسان دارد كه مى تواند آن لحظه را به صورت #دردناكترين لحظات عمر، يا #زيباترين لحظات زندگى در آورد.
📕پيام امام امير المؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، ۱۳۸۶ش، چ اول، ج۴، ص۵۸۹
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#مرگ
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️اسرار عجيبِ آفرينشِ انسان در دوران جنينى، تولّد و شيرخوارگى چه هماهنگی و قرابتی با آيات قرآن دارد؟
🔹 #امام_علی (علیه السلام) در بخشی از خطبه ۱۶۳ #نهج_البلاغه درباره اسرار عجيبِ #آفرينش_انسان در «دوران جنينى» و سپس «دوران تولّد» و «شيرخوارگى» سخنانی بیان فرموده که با آيات فراوانى از #قرآن_کریم هماهنگ بوده و انسان را به #تفکّر درباره این اسرار فرا می خواند. در «سوره زمر» آیه ۶ مى خوانيم: «يَخْلُقُكُمْ فی بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ فی ظُلُماتٍ ثَلَاثٍ ذلِكُمُ اللهُ رَبُّكُم» (او شما را در #شكم_مادران تان، پيوسته آفرينشى بعد از آفرينش ديگر در ميان تاريكى هاى سه گانه [ظلمت شكم مادر و رَحِم و مشيمه] مى بخشد، اين است خداوند، پروردگار شما).
🔹و در «سوره مؤمنون» آيات ۱۲ تا ۱۴ مى خوانيم: «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طينٍ - ثُمَّ جَعَلْناهُ نُطْفَةً فی قَرارٍ مَكينٍ - ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً فَكَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقينَ» (و ما #انسان را از عصاره اى از #گِل آفريديم، سپس او را #نطفه اى در قرارگاه مطمئن [رحم] قرار داديم؛ سپس نطفه را به صورت #علقه [خون بسته] و علقه را به صورت #مضغه [چيزى شبيه گوشت جويده شده] و مضغه را به صورت #استخوان هايى درآورديم و بر استخوان ها #گوشت پوشانديم؛ سپس آن را #آفرينش_تازهاى داديم؛ پس بزرگ است خدايى كه بهترين آفرينندگان است).
🔹#امام_صادق (عليه السلام) در كتاب «توحيد مفضّل»، آن را از نشانه هاى بزرگِ #توحيد و قدرت و #عظمتِ_خداوند ياد فرموده است. در كتاب «توحيد مفضّل» از آن حضرت چنين نقل شده: «تو اى مفضّل، به #آفرينش_انسان بينديش كه نخستين مرحله آن، تربيت جنين در عالَم رَحِم است؛ در حالى كه در ميان ظلمت هاى سه گانه (شكم، رَحِم و مشيمه) قرار گرفته؛ در آن جايى كه راهى براى درخواست غذا و دفع آزار و جلب منفعت و دور ساختنِ زيانها از خود ندارد، خداوند خون عادت را [از طريق بند ناف] به سوى او روان ساخته،
🔹و همان گونه كه آب، گياهان را آبيارى مى كند، اين خون نيز جنين را آبيارى و تغذيه مى كند تا #مراحل_تكامل خود را بپيمايد و آن قدر قوى و محكم شود كه بتواند در هواى آزاد زندگى كند... و هنگامى كه متولّد مى شود آن خون را به شير تبديل مى كند و به سوى پستان مادرش روان مى سازد، طعم و رنگ آن به كلّى دگرگون مى گردد و به صورتى كه مورد نياز نوزاد است در مى آيد...». سپس امام صادق (عليه السلام) به شرح تكامل نوزاد در مراحل مختلف مى پردازد و شگفتى ها را يكى پس از ديگرى شرح مى دهد. [۱]
🔹البتّه در اين بحثِ فشرده، نمى توان مسائل عجيبى را كه در عصر ما از دوران تكامل يك نطفه در مراحل مختلف كشف شده، بازگو كنيم و آنچه را كه در فيلم هاى مستند لحظه به لحظه منعكس است در اينجا بيان كنيم؛ ولى همين قدر مى گوييم كه هزاران نكته باريك تر از مو در اين بحث نهفته است و به تعبير «قرآن مجيد»: «خَلْقاً مِّنْ بَعْدِ خَلْقٍ»؛ (و #آفرينشهاى_جديد و پى در پى) [كه معمار آفرينش در آن ظلمتكده رَحِم نقش بر آب مى زند] از عجيب ترين پديده هاى جهان آفرينش است.
🔹مناسب است در اينجا به يك نكته از هزاران نكته اشاره كنيم و آن اينكه #جنين در تمام مدّت در درون كيسه اى قرار گرفته كه مملوّ از آب غليظ و لغزنده اى است و جنين در آن شناور است. اين كيسه آب از يك سو دستگاهی ضدّ ضربه است كه حتى اگر مادر، زمين بخورد و يا حركات تند و شديدى داشته باشد آسيبى به #جنين نمى رسد؛
🔹و از سوى ديگر يك وسيله مؤثر تعديل كننده حرارت است و سبب مى شود كه سرما و گرماى برون به آسانى روى جنين تأثير نگذارد. ديگر آنكه شناور بودن جنين در كيسه آب سبب مى شود كه اعضاى او كه بسيار لطيف و آسيب پذيرند بر يكديگر فشار نياورند. همچنين #جنين را از امواج صداهاى ناهنجار بر كنار مى دارد و نيز نرمى و لطافتِ پوستِ او را حفظ مى كند و حتى علاوه بر بند ناف در تغذيه او نيز نقش دارد: «فَتَبَارَكَ اللهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ».
پی نوشت:
[۱] توحيد المفضّل، مفضّل بن عمر، داورى، بى تا، چ سوم، ص ۴۸، (خلق الإنسان و تدبير الجنين في الرحم).
📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، ۱۳۸۶ش، چ اول، ج ۶، ص ۳۲۷
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#انسان
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️«امام علی» (علیه السلام) در خطبه ۱۰۸ «نهج البلاغه» در باب توحید با چه براهینی به «اثبات خداوند» میپردازد؟
🔹#امام_علی (عليه السلام) در آغاز خطبه ۱۰۸ #نهج_البلاغه، به سراغ حمد و #ستايش_پروردگار و ذكر جمال و جلال او و براهين ذات مقدّسش مى رود. در عباراتى كوتاه و زيبا و دلنشين، به مهمترين دلايل #توحيد اشاره مى كند. نخست مى فرمايد: «الْحَمْدُللهِ الْمُتَجَلِّی لِخَلْقِهِ بِخَلْقِهِ» (ستايش مخصوص #خداوندى است كه با #آفرينش خود، بر انسان ها تجلى كرده است!). و اين، در واقع اشاره به #برهان_نظم است كه در جاى جاى #قرآن_مجيد آمده است.
🔹گاه دست انسان را مى گيرد و به #آسمانها مى برد و سيّارات و ثوابت و كهكشان هاى با عظمت را به او نشان مى دهد، و گاه به #اعماق_اتم مى كشاند و ساختمان شگفت انگيز آن را به انسان ارائه مى دهد. گاه عجايب خلقت پرندگان، گاه شگفتى هاى جهانِ حيوانات و جانداران، گاه اسرار آفرينش نباتات، گاه عجايب اعماق درياها. آرى، به وسيله #مخلوقات، #خالق را به خلقش نشان داده است و اين، داستان عجيب و طولانى دارد كه هرگز تمام نمى شود.
🔹از يك سو، هر قدر در عظمت #عالم_آفرينش بينديشيم، به جايى نمى رسيم و از سويى ديگر، در اسرار خلقت آنها و #نظم حاكم بر آنها. از تفسير بالا روشن شد كه خلق در «لِخَلْقِهِ» اشاره به انسان ها است و در «بِخَلْقِهِ» اشاره به تمامى مخلوقات است. يكى خاص، و ديگرى عام است. سپس در ادامه اين سخن، اشاره به #برهان_فطرت مى كند و مى فرمايد: «وَ الظَّاهِرِ لِقُلُوبِهِمْ بِحُجَّتِهِ» (#خداوندى كه با #حجّت و دليل خود، بر #قلب_بندگان آشكار شده است!).
🔹چه حجّتى از اين بالاتر كه وقتى #انسان به قلب و #روح خود باز مى گردد، بانگ #توحيد و خداشناسى را از هر گوشه آن مى شنود و به همين دليل، هر قدر #شياطين در انكار ذات پاكش بكوشند و براى منحرف ساختن بندگان تلاش كنند، هنگامى كه فشارها برچيده شد، و ابرهاى ظلمانى وساوس شيطانى كنار رود، #فطرت_توحيدى تجلّى مى كند و باز انسان به سوى خدا بر مى گردد. در سومين جمله، اشاره به دليل سومى مى كند كه مى توان آن را #برهان_اِبداع نام نهاد.
🔹مى فرمايد: «خَلَقَ الْخَلْقَ مِنْ غَيْرِ رَوِيَّةٍ، إِذْ كَانَتِ الرَّوِيَّاتُ لاَ تَلِيقُ إِلَّا بِذوِی الضَّمَائِرِ، وَ لَيْسَ بِذِی ضَمِيرٍ فِی نَفْسِهِ» (#آفريدهها را بدون نياز به فكر و انديشه آفريد؛ چرا كه #انديشه مخصوص كسانى است كه داراى روح و ضمير باطن هستند و او چنين نيست!). مى دانيم تمام #مصنوعات_انسانى بازگشت به #تفكّر و برنامه ريزى و نقشه كشى هاى قبلى مى كند و اين تفكّر و برنامه ريزى نيز بازگشت به مخلوقات و مصنوعات جهان آفرينش دارد.
🔹يعنى هر چه #انسان مى سازد، #شبيه و مانندى براى آن در جهان خلقت ديده؛ و گاه اَشكال مخلوقات گوناگون را به هم تركيب مى كند و از آن چيزى درست مى كند؛ صنعت كشتى را از مرغان دريايى، و هواپيما را از خلقت پرندگان، و مراكب ديگر را از مراكب صحرايى آموخته است. بنابراين، اوّلا در #مصنوعات_خود نياز به انديشه و تفكّر دارد و ثانياً نياز به #پيروى و #تقليد و #الگو_گرفتن از موجودات اطراف خويش.
🔹آن كس كه تمام افعالش #ابداع است، نه انديشه اى لازم دارد و نه الگويى، تنها #خداوند_یکتاست. امروز ثابت شده است كه تنها در روى كره زمين ميليونها نوع گياه و حيوان و حشره وجود دارد كه هنوز بسيارى از آنها كه در اعماق درياها و يا در قلب جنگلها و يا درون كويرهاى دوردست و يا مناطق قطبى زندگى مى كنند، براى انسان كشف نشده است؛ آفريده هايى با #شگفتى هاى حيرت انگيز و طرز زندگى كاملا متفاوت و ساختمان و تركيب بندى بسيار حساب شده.
🔹تمام اينها، #ابداعات_الهى است، و #ابداع او يكى از دلايل #وجود و #علم و #قدرت است. گذشته از همه اينها، مصنوعات بشرى با گذشت قرنها و استفاده كردن از تجربه هاى ديگران تكامل مى يابد؛ در حالى كه #مخلوقات_خداوند چنين نيست و اگر روند تكاملى داشته باشند، از درون خود آن مخلوق سرچشمه مى گيرد، نه با تجربه جديد.
📕پيام امام امير المؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، چ اول، ج ۴، ص ۵۰۹
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#توحید #خلقت #خداشناسی #برهان_نظم #برهان_ابداع #برهان_فطرت #امام_علی #نهج_البلاغه
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️منظور از «حیات طیّبه» چیست؟
🔹در «آیه ۹۷ سوره نحل» مى خوانیم: «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَر أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ» (هر کس #عمل_صالح انجام دهد در حالى که #مؤمن باشد، خواه #مرد یا #زن به او حیات پاکیزه مى بخشیم، و #پاداش آنها را به بهترین اعمالى که انجام مى دادند خواهیم داد). مفسران در معنى #حیات_طیّبه (زندگى پاکیزه) تفسیرهاى متعددى آورده اند: بعضى، آن را به معنى #روزى_حلال تفسیر کرده اند. بعضى، به #قناعت و رضا دادن به نصیب. بعضى، به #رزق_روزانه. بعضى، به عبادت توأم با روزى حلال. و بعضى، به #توفیق بر اطاعت فرمان خدا و مانند آن.
🔹ولى شاید، نیاز به تذکر نداشته باشد که #حیات_طیّبه، مفهومش آن چنان وسیع و گسترده است که همه اینها و غیر اینها را در بر مى گیرد، #زندگى_پاکیزه از هر نظر، پاکیزه از #آلودگىها، #ظلمها و #خیانتها، #عداوتها و #دشمنىها، #اسارتها و #ذلتها و انواع #نگرانىها و هرگونه چیزى که آب زلال زندگى را در کام انسان ناگوار مى سازد. ولى با توجه به این که در دنبال آن، سخن از #جزاى_الهى به نحو احسن به میان آمده، استفاده مى شود که #حیات_طیّبه مربوط به #دنیا است و #جزاى_احسن مربوط به #آخرت.
🔹جالب این که در روایتى که در #نهج_البلاغه از امیرمؤمنان #امام_على (علیه السلام) نقل شده مى خوانیم: «وَ سُئِلَ عَنْ قَوْلِهِ تَعَالَى: «فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً»، فَقالَ: هِیَ الْقَنَاعَةُ؛ [۱] از امام پرسیدند: منظور از جمله «فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً» چیست؟ فرمود: #قناعت است». بدون شک، مفهوم این تفسیر، محدود ساختن #حیات_طیّبه به قناعت نمى باشد، بلکه بیان مصداق است، ولى مصداقى است بسیار روشن، چرا که اگر تمام دنیا را به انسان بدهند ولى #روح_قناعت را از او بگیرند، همیشه در آزار و #رنج و نگرانى به سر مى برد؛
🔹به عکس، اگر انسان روح قناعت داشته باشد، و از #حرص و آز و #طمع بر کنار گردد، همیشه #آسوده_خاطر و خوش است. همچنین در بعضى از روایات دیگر #حیات_طیّبه به معنى «رضا و خشنودى از آنچه خدا داده است» تفسیر شده که آن هم با #قناعت قریب الافق است. ولى، هرگز نباید به این مفاهیم جنبه تخدیرى داد، بلکه هدف اصلى از بیان رضا و #قناعت، پایان دادن به #حرص، آز، طمع و #هواپرستى است که عامل #تجاوزها، استثمارها، جنگها و #خونریزىها، و گاه عامل ذلت و اسارت است.
پی نوشت:
[۱] نهج البلاغه، كلمات قصار، شماره ۲۲۹
📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمى مکارم شيرازى، دارالکتب الإسلامیۀ، چ ۲۷، ج ۱۱، ص ۴۲۷
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#حیات_طیّبه #عمل_صالح
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️«صله رحم» در اسلام از چه اهمیتی برخوردار است؟
🔹گرچه در #آیات و #روایات، مسأله #صله_رحم و برقرار ساختن رابطه صحیح با #خویشاوندان به عنوان یک #وظیفه الهى و انسانى مطرح شده که باید با انگیزه هاى الهى به سراغ آن رفت، ولى بى شک انجام این وظیفه الهى و انسانى #برکات_فراوانى از نظر ظاهر نیز در بر دارد، که در فرازهایی از خطبه بیست و سوم #نهج_البلاغه با تعبیرات بسیار پرمعنا و زیبایى، به آن اشاره شده است. مهم این است که انسان، بتواند این #پیوند را محکم کند و با کارهاى اشتباه موجب قطع آن نشود. انسان باید هنگام #نعمت و آرامش به آنها نیکى کند، تا در هنگام بروز #مصیبت و ظهور بحران ها و طوفان ها، به حمایت او برخیزند. حقیقت این است که غلبه بر بسیارى از مشکلات زندگى کار یک فرد نیست و #حمایت #گروه یا گروه هایى را مى طلبد.
🔹حال چه کسى بهتر از #اقوام و بستگان و #خویشاوندان هستند که هم یکدیگر را به خوبى مى شناسند و هم پیوندِ خون و #عاطفه، آنها را به هم مربوط ساخته است؟! امّا افسوس که بسیارى از افراد همین که به نوایى رسیدند، همه این مسائل را فراموش کرده و از آنان فاصله مى گیرند و این #ذخایر روز بیچارگى را از دست داده و #سنگر خود را در برابر #حوادث_سخت، در هم مى شکنند. تعبیرات لطیفى که در روایات آمده است دقیقاً ناظر به همین معانى است. در حدیثى از #امام_صادق (علیه السلام) مى خوانیم: «صِلَةُ الرَّحِمِ وَ حُسْنُ الْجِوارِ، یُعَمِّرانِ الدّیارَ وَ یَزیدانِ فِی الاَْعْمارِ» [۱] (#صله_رحم و پیوند با #خویشاوندان و نیکى با همسایگان، خانه و شهرها را آباد و عمرها را زیاد مى کند).
🔹در حدیث دیگرى از #امام_باقر (علیه السلام) مى خوانیم که فرمود: «صِلَةُ الاَْرحامِ وَ حُسنُ الْجِوارِ، زیادَةً فِی الاَْموالِ»؛ [۲] (#صله_رحم و نیکى با همسایگان، سرمایه ها را فزونى مى بخشد). در روایت دیگرى از همان امام همام (علیه السلام) چنین آمده است: «صِلَةُ الأَرْحامِ تُزَکَّی الاَْعمالُ و تُنْجِى الأَموالُ و تُرْفَعُ الْبَلْوى وَ تُیَسَّرُ الْحِسابُ وَ تُنْسى فِی الاْجَلِ» [۳] (#صله_رحم، #اَعمال انسان را پربار مى کند و #اَموال او را نمو مى دهد و #بلاها را برطرف ساخته و #حساب_قیامت را آسان مى کند و #مرگ را به تأخیر مى اندازد). در مقابل #قطع_رحم و بریدن پیوندهاى خویشاوندى «آثار دردناکى» در زندگى انسان در #دنیا و «مجازات سختى» در #آخرت براى او دارد. این سخن را با حدیث دیگرى از #رسول_خدا (صلى الله علیه و آله) پایان مى دهیم.
🔹در این حدیث آمده است: «أَخْبَرَنی جبْرئیلُ إنَّ ریحَ الْجَنَّةَ تُوجَدُ مِنْ مَسیرةِ أَلْفِ عام ما یَجِدُها عاقٌّ وَ لاقاطِعُ رَحِم وَلاشَیْخُ زان» [۴] (جبرئیل، به من خبر داد که #بوى_بهشت از هزار سال راه به مشام مى رسد، ولى سه گروه آن را احساس نمى کنند: کسى که عاق [پدر و مادر] باشد و کسى که #رابطه خویش را با #خویشاوندان قطع کند و پیرمردى که زنا کند). تعبیر فوق بسیار پرمعنا است و مفهومش این است که این سه گروه نه تنها وارد #بهشت نمى شوند، بلکه هرگز نزدیک آن نیز نخواهند شد. ممکن است سؤال شود که منظور از #صله_رحم چیست؟ منظور این است که #پیوندِ_محبّت برقرار باشد و در #مشکلات به یارى هم بشتابند و از حال هم #غافل نشوند و در شرایط مختلف به مقتضاى آن شرایط عمل کنند. حتّى گاه مى شود با یک سلام و یک تلفن بخشى از تکلیف صله رحم انجام مى گیرد. در حدیثى از امیرمؤمنان #امام_على (علیه السلام) مى خوانیم که فرمود: «صِلُوا أرحامَکُمْ وَ لَو بِالتَّسلیمِ» [۵] (#صله_رحم را به جا بیاورید، هر چند با یک سلام کردن باشد).
پی نوشتها؛
[۱] بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۱۲۰؛ [۲] همان، ص ۹۷؛ [۳] همان، ص ۱۱۱؛ [۴] معانى الاخبار، بنا به نقل از بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۹۵، ح ۲۶؛ [۵] اصول کافى (بنابر نقل بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۱۲۶)
📕پيام امام امير المومنين عليه السلام، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ۱۳۸۵ش، ج ۲، ص ۶۶
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#صله_رحم
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️امام علی (ع) سرنوشت بدن انسانها پس از «مرگ» را چگونه به تصویر می کشد؟
🔹 #امام_علی (ع) در خطبه ۲۲۶ #نهج_البلاغه پس از بیان اینکه اقوام پیشین از شما قدرتمندتر و دارای عمری طولانیتر بودند، به اين نكته قابل توجّه اشاره ميفرمايد كه بعد از #كاخنشين بودن و زندگى پر زرق و برق #دنيا به چه روزى گرفتار شدند: «فَاسْتَبْدَلُوا بِالْقُصُورِ الْمُشَيَّدَةِ، وَ النّمَارِقِ الْمُمَهَّدَةِ، الصُّخُورَ وَ الاَْحْجَارَ الْمُسَنَّدَةَ وَ الْقُبُورَ اللّاطِئَةَ الْمُلْحَدَةَ» (سرانجام #قصرهاى_بلند و محكم [و بساط عيش و نوش و تختهاى زينتى و] پشتی هاى نرم و راحت را به تخته سنگهاى #لحد_گورستان و #قبور به هم چسبيده و لحدهاى چيده شده مبدل ساختند». راستى چه دردناك است كه #انسان از اوج قدرت در حالى كه غرق ناز و #نعمت است به جايى منتقل میشود كه از هر نظر نقطه مقابل آن است؛ نه خانه اى، نه شمعى، نه چراغى، نه بسترى و نه ناز و نعمتى.
🔹البتّه اين درد و رنج براى آنهاست كه با آن زندگى پر زرق و برق خو گرفته بودند؛ امّا آنها كه #زندگى_زاهدانه و ساده اى داشتند از اين دگرگونى و تحوّل ناراحت نميشوند به ويژه آنكه #قبر براى آنها «رَوْضَةٌ مِنْ رِياضِ الْجَنَّةِ»؛ (باغی از #باغهای_بهشت برزخ) محسوب میشود. آنگاه به بيان دقيقى از #وضع_قبرها و ساكنانش پرداخته، ميفرمايد: «الَّتی قَدْ بُنِيَ عَلَى الْخَرَابِ فِنَاؤُهَا، وَ شُيِّدَ بِالتُّرَابِ بِنَاؤُهَا؛ فَمَحَلُّهَا مُقْتَرِبٌ، وَ سَاكِنُهَا مُغْتَرِبٌ، بَيْنَ أَهْلِ مَحَلَّة مُوحِشِينَ، وَ أَهْلِ فَرَاغ مُتَشَاغِلِينَ» (همان #گورهايى كه درگاهش بر خرابى بنا شده و #ساختمانش تنها با #خاك برپا گشته، #قبرهايى كه به يكديگر نزديك است، ولى #ساكنانش از يكديگر دورند. آنها در ميان اهل محلّه وحشت و افراد [به ظاهر] فارغ البالی که [در واقع] گرفتارند قرار گرفته اند).
🔹آرى! اگر كاخهاى آنها با مصالح گران قيمت ساخته شده بود كه از نقاط مختلف با زحمت فراوان گردآورى كرده و منتقل میساختند، #خانه_قبرشان با مصالحى بى ارزش يعنى مشتى خاك بنا شده است. ساكنان اين خانه ها [خانه هاى قبر] در دو حالت متضاد قرار دارند: هم نزديكند و هم دور؛ نزديك اند از نظر مكان و دورند از نظر ارتباط. يا چنان به #خويشتن مشغول اند كه به ديگرى نمیپردازند و يا #اجازه ندارند كه با هم مرتبط شوند. به ظاهر كارى ندارند، امّا در واقع بسيار #گرفتارند، زيرا هرچند چيزى از كارهاى دنيوى در آنجا نيست، امّا چنان گرفتار #اعمال_خويش اند كه به ديگرى نمیپردازند [البتّه همه اينها در زندگى برزخى رخ میدهد].
🔹آنگاه #امام_علی (ع) در تكميل اين سخن ميفرمايد: «لا يَسْتَأْنِسُونَ بِالاَْوْطَانِ، وَ لا يَتَوَاصَلُونَ تَوَاصُلَ الْجِيرَانِ، عَلَى ما بَيْنَهُمْ مِنْ قُرْبِ الْجِوَارِ، وَ دُنُوِّ الدَّارِ» (آنها هرگز انسى به وطن هاى خود [يعنى #قبرها] پيدا نميكنند و همچون همسايگان با يكديگر ديدارى ندارند، با اينكه به هم نزديكند و خانه هايشان در كنار يكديگر است). جمله «لا يَسْتَأْنِسُونَ بِالاَْوْطَانِ» ممكن است اشاره به اين باشد كه آنها هر چند ساليان درازیاست در #قبرها خفته اند، ولى هرگز به آن علاقه ندارند و #انس نمیگیرند.
🔹اين احتمال نيز در تفسير اين جمله داده شده كه منظور ترك رابطه با وطنهاى خود در عالم دنياست كه هرگز فكر بازگشت به وطن نميكنند، ولى معناى اوّل به قرينه جمله «وَ لا يَتَوَاصَلُونَ...» صحيحتر به نظر میرسد. در پايان اين بخش به اين نكته اشاره میفرمايد كه چرا نمیتوانند با هم رابطه برقرار كنند: «چگونه ممكن است با هم ديدار كنند، در حالى كه فنا و فرسودگى با سينه سنگين خود آنها را در هم كوبيده و سنگها و خاكها جسمشان را خورده است». اشاره به اينكه آنها هرچند در #قبرهاى ديوار به ديوار هم خفته اند، ولى همه قدرت خويش را از دست داده و به مشتى #خاك تبديل شده اند، ديدار چگونه در ميان استخوانهاى پوسيده و #خاكهاىبىجان امكان پذير است؟!
🔹آنچه در کلام #امام (ع) آمد به قرينه جمله هايى كه در آخر آن بود مربوط به #جسم_انسانها پس از #مرگ است؛ جسمها هستند كه #میپوسند و #خاك ميشوند، جسمها هستند كه با هم ديدارى ندارند و همه در هاله اى از غربت فرو رفته اند. و اگر مى بينيم #امام_علی (ع) در اين عبارات تنها بر #سرنوشت_جسمانى #انسان تكيه میكند و سخنى از #ارواح نمیگوید، به دليل آن است كه غالب مردم در اين دنيا به پرورش جسم و لذّات جسمانى مى پردازند، امام (ع) ميفرمايد: «سرانجام اين #جسم به كجا منتهى میشود، #بيدار باشيد و اين همه براى نيل به #لذات_جسمانى مرتكب انواع #گناهان نشويد».
📕پيام امام اميرالمومنين (ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلاميه، ۱۳۸۶ش، چ۱ ج۸ ص۴۴۶
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#مرگ #آخرت
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️امام علی (علیه السلام) چه ویژگی هایی را برای «دوست واقعی» برمی شمارد؟
🔹#امام_على (عليه السلام) در حکمت ۱۳۴ #نهج_البلاغه با اشاره به بعضى از شرايط مهم دوستى، مى فرمايد: «لَا يَكُونُ الصَّدِيقُ صَدِيقاً حَتَّى يَحْفَظَ أَخَاهُ فِي ثَلَاثٍ: فِي نَكْبَتِهِ، وَ غَيْبَتِهِ، وَ وَفَاتِهِ» (#دوست انسان، دوست نخواهد بود مگر اين كه #برادر خود را در سه حالت فراموش نكند: به هنگامى كه دنيا به او پشت مى كند و در زمانى كه غايب است و پس از مرگش). شك نيست كه #انسان در زندگى خود نيازمند به #دوستانى است كه در #مشكلات به او كمك كنند و در زمان راحتى مونس انسان باشند؛ زيرا #انسان با داشتن #روح_اجتماعى از يك سو و #نيازهای_گسترده، به تنهايى قادر به رسيدن به همه آنها نيست،
🔹از سوى ديگر ايجاب مى كند كه #يارانى براى خود انتخاب كند؛ ولى اين ياران #مختلف اند؛ گروهى مانند #تاجرانند كه دائماً انتظار دارند در مقابل خدمتى، #خدمتى به آنان شود و طبيعى است كه هر وقت از دوست خود بهره اى نداشته باشند او را براى هميشه رها مى كنند. گروه ديگرى هستند كه گرچه در برابر هر خدمت انتظار خدمتى دارند، ولى #خدمات_پيشين را فراموش نمى كنند و به پاس آنها دوست خود را در مشكلات يارى مى دهند، اما هنگامى كه تصور مى كنند پاداش خدمت هاى پيشين او را داده اند رهايش مى سازند.
🔹گروه سومى نيز هستند كه دوستى آنها بر اساس #محبت است و صفا و #صداقت، نه نتيجه خدمت و كارى شبيه تجارت. آنها به هنگام قدرت به دوستان خود خدمت مى كنند و انتظار پاسخى از آنها ندارند و به همين دليل به هنگام بروز مشكلات براى دوستان خود هرگز آنها را رها نمى سازند و همچنان به #اصول_اخوت و دوستى وفادارند. #امام_علی (عليه السلام) در اين كلام پربارش اشاره به اين گروه مى كند كه #دوستان_حقيقى و واقعى اند؛ آنها در سه زمان #دوست خود را فراموش نمى كنند؛ به هنگام #نكبت: آنها در چنين زمانى در كنار #دوست خود مى ايستند، به او #كمك مى كنند، تسلى خاطر مى دهند، #غمگسار و وفادارند.
🔹«نكبت» در اصل به معناى انحراف از مسير است، همان گونه كه در قرآن مجيد آمده «وَ إِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ عَنِ الصِّرَاطِ لَنَاكِبُونَ» [۱] (امّا كسانى كه به آخرت ايمان ندارند از اين راه منحرف مى شوند). از اين رو هنگامى كه دنيا به كسى پشت كند از آن تعبير به #نكبت_دنيا مى كنند، و از آنجا كه بروز #مشكلات، مصائب و #بلاها مصداق نكبت است بسيارى از ارباب لغت، #نكبت را به معناى بلا و #مصيبت تفسير كرده اند. شاعر نيز مى گويد: «دوست آن باشد كه گيرد دست دوست - در پريشان حالى و درماندگى»؛
🔹اضافه بر اين، بعضى هستند كه در حضور دوست، به سبب شرم و حيا رسم دوستى را به جا مى آورند، ولى به هنگامى كه آنها غائب باشند خود را از آن خلاص مى كنند و به اصطلاح «حفظ الغيب» ندارند، و از آن فراتر هنگامى كه #دوستشان از #دنيا برود و دست او از همه چيز كوتاه گردد و اميد خدمتى از او نداشته باشند او را #فراموش مى كنند، نه به سراغ همسر و فرزند او مى روند كه اگر مشكلى دارند حل كنند، نه در جمع دوستانِ زنده، #يادى از او مى كنند و نه #كار_خيرى براى او انجام مى دهند.
🔹#اميرالمؤمنين (عليه السلام) مى فرمايد: #دوست_واقعى كسى است كه در اين سه حالت دوستش را فراموش نكند. البته #مدعيان_دوستى فراوان اند و #دوستان_واقعى كه در كلام حكيمانه فوق بگنجند اندك اند. در حديثى در «غرر الحكم» از #امام_علی (عليه السلام) آمده است كه مى فرمايد: «اَلصَّدِيقُ اَلصَّدُوقُ مَنْ نَصَحَكَ فِی عَيْبِكَ وَ حَفِظَكَ فِی غَيْبِكَ وَ آثَرَكَ عَلَى نَفْسِهِ» [۱] (#دوست_راستگو كسى است كه #عيوب تو را براى تو بگويد و #اندرز دهد و در غيبتت مراتب دوستى را حفظ كند و تو را [در حل مشكلات] بر خود مقدم شمرد).
پی نوشت؛
[۱] غرر الحكم و درر الكلم، تميمى آمدى، دار الكتاب الإسلامی، چ۲، ص۱۰۴، قصار ۱۹۲۶
📕پيام امام امير المؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ۱۳۸۶ش، چ۱، ج۱۳، ص۱۱۱
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#دوست #دوستی #رفیق
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️امام علی (علیه السلام) در تبیین مواضع لزوم سكوت كردن و موارد سخن گفتن چه می فرمایند؟
🔹#امام_على (عليه السلام) در حکمت ۱۸۲ #نهج_البلاغه اشاره به موارد لزوم #سكوت و موارد #سخن_گفتن كرده ميفرمايد: «لَا خَيْرَ فِی الصَّمْتِ عَنِ الْحُكْمِ؛ كَمَا أَنَّهُ لَا خَيْرَ فِی الْقَوْلِ بِالْجَهْلِ» (خاموش ماندن از #گفتارحكمتآميز فايده اى ندارد، همانگونه كه #سخنگفتننابخردانه). #سكوت بهتر است يا #سخن گفتن؟ دانشمندان در اين باره بحثهاى مختلفى كرده اند؛ گروهى #خطراتسخنگفتن و گناهان كبيره و عظيمه ناشى از آن را در نظر گرفته و دستور به #سكوت داده اند؛ عده اى #فوايد_عظيمى را كه در سخن گفتن است در نظرگرفته و سخن گفتن را توصيه ميكنند؛
🔹ولى حق مطلب همان است كه #امام_علی (عليه السلام) فرمود. آنجاكه انسان، #حكيمانه و #عاقلانه سخن بگويد #فضيلت است و ترك آن رذيلت؛ و آنجاكه انسان #جاهلانه و نابخردانه سخن بگويد #رذيلت است و ترك آن فضيلت. به همين دليل هم روايات زيادى در #مدح_سكوت و #فضيلت_كلام وارد شده است؛ «از #امام_سجاد (عليه السلام) سؤال شد كه سخن گفتن افضل است يا سكوت؟ فرمود: «لِكُلِّ واحِدٍ مِنْهُما آفاتٌ فَإذَا سَلِما مِنَ الآفاتِ فَالْكَلامُ أفْضَلُ مِنَ السُّكُوتِ» (هر كدام از اين دو آفاتى دارد؛ هرگاه از آفات سالم باشند، سخن گفتن از سكوت افضل است)؛
🔹عرض كردند: اى پسر رسول خدا چگونه است [كه سخن گفتن افضل باشد]؟ امام (عليه السلام) فرمود: «لاَِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ ما بَعَثَ الاَنْبِياءُ وَ الاَوْلِياءُ بِالسُّكُوتِ إنَّما بَعَثَهُمْ بِالْكَلامِ» (خداوند #پيامبران و #اوصيای_آنها را به سكوت مبعوث نكرد؛ بلكه مبعوث كرد تا با مردم سخن بگويند [و پيام خدا را به آنها برسانند]). حضرت در پايانِ اين حديث به نكته جالبى اشاره كرده فرمود: «إنّكَ تَصِفُ فَضْلَ السُّكُوتِ بِالْكَلامِ وَ لَسْتَ تَصِفُ فَضْلَ الْكَلامِ بِالسُّكُوتِ» [۱] (حتى هنگامى كه مى خواهى #فضيلت_سكوت را بيان كنى با #كلام بيان میكنى، و هرگز فضيلت كلام را با سكوت بيان نخواهى كرد).
🔹درحديث ديگرى از #امام_صادق (عليه السلام) از پدرانش از #امام_على (عليه السلام) چنين آمده است: «جُمِعَ الْخَيْرُ كُلُّهُ فی ثَلاثِ خِصالٍ اَلنَّظَرِ وَ السُّكُوتِ وَ الْكَلامِ فَكُلُّ نَظَرٍ لَيْسَ فيهِ اِعْتِبارٌ فَهُوَ سَهْوٌ وَ كُلُّ سُكُوتٍ لَيْسَ فيهِ فِكْرٌ فَهُوَ غَفْلَةٌ وَ كُلُّ كَلامٍ لَيْسَ فيهِ ذِكْرٌ فَهُوَ لَغْوٌ» (#تمام_نيكیها در سه خصلت جمع شده است: #نگاه كردن و #سكوت و #سخن گفتن؛ هر #نگاهى كه در آن #عبرت نباشد سهو وبيهوده است، و هر #سكوتى كه درآن #فكر نباشد غفلت و بى خبرى است، و هر #كلامى كه درآن #ياد_خدا نباشد لغو است). و درپايان اضافه فرمود: «فَطُوبَى لِمَنْ كانَ نَظَرُهُ عَبَراً وَ سُكُوتُهُ فِكْراً وَ كَلامُهُ ذِكْراً» [۲] (خوشا به حال كسانى كه #نگاهشان عبرت، #سكوتشان فكر و #كلامشان ذكر باشد).
🔹نتيجه اينكه، #سكوت و #كلام نيز مانند ساير اعمال انسان اگر در حد #اعتدال و شرايط لازم باشند #فضيلت، و درغیر اینصورت #رذیله میباشد، و اين باتفاوت اشخاص، مجالس، مطالب و موضوعات متفاوت میشود، و هركس میتواند با دقت، فضيلت را از رذيلت تشخیص دهد. بهيقين، #سكوتاز «امربه معروف» و «نهى ازمنكر» و از «حكم به حق» و از «شهادت عادلانه» و از «اندرز ونصيحتهاى مخلصانه» و از «مشورت خردمندانه» جزء #رذايل و يا از #گناهان_كبيره است؛ ولى #سخن_گفتن به «دروغ»، «غيبت»، «تهمت»، «اهانت»، «امربه منكر» و «نهى ازمعروف»، «شهادت به باطل» و «فضول كلام» (سخنان بیجا و بى معنا) جزء #رذايل_اخلاقى و از #گناهان_كبيره میباشد.
🔹تعبير به «حكم» در كلام حضرت تنها به معناى قضاوت كردن در محاكم قضايى يا فتواى به حلال و حرام آنگونه كه بعضى از شارحان پنداشته اند، نيست، بلكه هرسخن حكيمانه و خردمندانه اى را فرا میگيرد؛ زيرا نقطه مقابل آن درهمين كلام «جهل» ذكر شده است. #قرآن_مجيد نيز كراراً به مسئله «تكلم به حق» اشاره كرده و اهل كتاب را نسبت به كتمان حق و سكوت سرزنش ميكند: ازجمله میفرمايد: «وَ إِذْ أَخَذَ اللهُ مِيثَاقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَ لَا تَكْتُمُونَهُ» [آل عمران، ۱۸۷] ([بخاطر بياوريد] هنگامى راكه خدا، از كسانى كه كتاب آسمانى به آنها داده شده، پيمانى گرفت كه حتماً آن را براى مردم آشكار سازيد و كتمان نكنيد!).
پی نوشتها؛
[۱]وسائل الشيعة، مؤسسة آل البيت(ع)، چ۱ ج۱۲ ص۱۸۸
[۱]من لا يحضره الفقيه، ابن بابويه، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسين حوزه علميه، چ۲ ج۴ ص۴۰۵
📕پيام امام امير المؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، چ۱، ج۱۳ ص۴۳۹
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#سکوت #کلام
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️امام علی (علیه السلام) در نامه ۳۱ نهج البلاغه، چه فوایدی را برای «تفکّر» بیان فرموده است؟
🔹#امام_علی (عليه السلام) در بخشی از نامه ۳۱ #نهج_البلاغه مى فرمايد: «وَ مَنْ تَفَكَّرَ أَبْصَرَ» (هر كس #انديشه خود را به كار گيرد #حقايق را مى بيند و #راه_صحيح را انتخاب مى كند). اهمّيّت #تفكر در همه امور #دنيا و #آخرت چيزى نيست كه بر كسى مخفى باشد و تمام #افراد_پيروزمند و موفق همين راه را پيموده اند.
🔹#قرآن_مجيد در اين باره مى فرمايد: «قُلِ الْعَفْوَ كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُون * فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ ... » [۱] (اينچنين خداوند #آيات را براى شما روشن می سازد، شايد #انديشه كنيد! * [تا انديشه كنيد] درباره #دنيا و #آخرت! ... ).
پی نوشت:
[۱] سوره بقره، آيات ۲۱۹ و ۲۲۰
📕پيام امام اميرالمومنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية، تهران، ۱۳۸۶ش، چ۱، ج۹، ص۶۳۴
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#تفکر #انديشه
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️امام علی (علیه السلام) در خطبه ۱۸۶ نهج البلاغه با چه عباراتی قدرت خداوند را به تصویر می کشد؟
🔹#امام_علی (عليه السلام) در بخشی از خطبه ۱۸۶ #نهج_البلاغه به شرح يكى از صفات مهم #خداوند يعنى #قدرت_بارز او مى پردازد و در اين زمينه نخست مسئله #ابداع و #آفرينش_بىسابقه را مطرح كرده و مى فرمايد: «خَلَقَ الْخَلَائِقَ عَلَى غَيْرِ مِثَالٍ خَلَا مِنْ غَيْرِهِ، وَ لَمْ يَسْتَعِنْ عَلَى خَلْقِهَا بِأَحَدٍ مِنْ خَلْقِهِ»؛ (#مخلوقات را بدون همانندى كه از ديگرى گرفته باشد #آفريد و در آفرينش آنها از كسى يارى نجست).
🔹هنگامى كه به #جهان_خلقت نظر مى افكنيم انواع بیشمارى از #مخلوقات را در عالم جانداران و گياهان و جمادات مى بينيم كه هر يك شكل و ساختمان بديع و #آفرينش_ويژه و جالبى دارند. موجوداتى كه هرگز سابقه نداشته و #خداوند آنها را از كتم عدم به عرصه وجود آورد و در مسير تكامل پيش فرستاد؛ در حالى كه اگر #انسانها صنايعى دارند #اقتباس از ديگرى است؛ مثلا روز نخست كسى با دقّت در بال و پر پرندگان و كيفيّت پرواز آنها به فكر ساختن نوعى هواپيماى بسيار ابتدايى افتاد.
🔹سپس دانشمندان در زمان هاى بعد يكى پس از ديگرى اختراع پيشين را گرفته و به تكميل آن پرداختند تا در عصر و زمان ما به اوج تكامل خود رسيد. بر اين اساس، #مخترعان ما يا در اختراعات خود از #طبيعت الهام مى گيرند و يا از ديگرى؛ نه كارى بدون سابقه انجام مى دهند و نه كارى بدون كمك گرفتن از ديگران؛ در حالى كه كارهاى آنها #محدود است؛ ولى #خداوند در پهنه آفرينش و در ايجاد اين همه #مخلوقات_متنوع و بى شمار، نه نياز به سابقه دارد و نه نياز به كمك.
🔹آنگاه به سراغ چهره ديگرى از #قدرت_بىپايان او رفته و مى فرمايد: «وَ أَنْشَأَ الْاَرْضَ فَأَمْسَكَهَا مِنْ غَيْرِ اِشْتِغَالٍ، وَ أَرْسَاهَا عَلَى غَيْرِ قَرَارٍ، وَ أَقَامَهَا بِغَيْرِ قَوَائِمَ، وَ رَفَعَهَا بِغَيْرِ دَعَائِمَ، وَ حَصَّنَهَا مِنَ الْاَوَدِ [۱] وَ الْاِعْوِجَاجِ، وَ مَنَعَهَا مِنَ التَّهَافُتِ [۲] وَ الْاِنْفِرَاجِ» [۳] (#خداوند زمين را آفريد و آن را در جاى خود ثابت نگه داشت، بى آنكه اين كار او را به خود مشغول سازد و در عين حركت و بى قرارى به او ثبات بخشيد. بدون هيچ پايه اى آن را بر پا كرد و بى هيچ #ستونى آن را برافراشت و از كژى و اعوجاج نگاه داشت و از سقوط و در هم شكافتن آن جلوگيرى كرد).
🔹امروز اين مطلب براى همه ما مسلم است كه ميليون ها سال است #كره_زمين به دور خود و به دور خورشيد در #مدار_معينى در حركت است و اين حركت سريع به قدرى منظم و آرام است كه ساكنان زمين هرگز آن را احساس نمى كنند و به همين دليل دانشمندان پيشين كره زمين را مركز عالَم و ثابت مى دانستند. امروز ما مى دانيم كه قرار گرفتن زمين در فاصله معينى از خورشيد و در وضعى كاملا يكنواخت و آرام، نتيجه #تعادل_دقيق قوه جاذبه و دافعه است.
🔹بر اين اساس #نيروى_جاذبه هر دو جسم، يكديگر را به نسبت مستقيم جرم ها و به نسبت معكوس مجذور فاصله ها جذب مى كنند. اين نيرو سبب مى شود كره خاكى ما به سرعت به سوى خورشيد پيش رود و مجذوب آن شود و تبديل به دود و بخار گردد؛ از سوى ديگر حركت دورانى بر گِرد يك مركز سبب فرار آن جسم از مركز مى شود كه آن را «نيروى #گريز_از_مركز» مى نامند، و هر قدر حركت سريعتر باشد «نيروى #گريز_از_مركز» بيشتر است، لذا هنگامى كه قلاب سنگ را به دور دست به طور سريع به گردش در مى آورند ناگهان آن را رها مى كنند به شدت به نقطه دور پرتاب مى شود.
🔹حال براى اينكه #زمين ميليون ها سال در مدار خود به صورت يكنواخت گردش كند تنها راه اين است كه #نيروی_جاذبه كه تناسب با جسم زمين و خورشيد دارد، با #نيروی_دافعه كه بر اثر حركت و گريز از مركز حاصل مى شود كاملا #مساوى باشد؛ حتى اگر كمى فاصله زيادتر و يا كمتر گردد و يا كمى حركت كندتر و يا سريع تر شود اين #معادله_دقيق بر هم مى خورد و #زمين در فضا سرگردان مى شود و يا به سوى خورشيد رفته و جذب مى گردد. اين چه #قدرتى است كه ميليون ها سال زمينِ با اين عظمت را در عين حركت هاى متعدّد، ثابت نگه داشته، بى آنكه پايه اى بخواهد و يا #ستونى داشته باشد و يا اينكه با گذشت اين همه زمان شكافى بردارد و اجزاى آن در هم بريزد؛ آيا جز #قدرتعظيمپروردگار مى تواند چنين برنامه اى براى زمين تنظيم كند؟
پی نوشتها؛
[۱] «اَوَد» به معناى فشار و سنگينى است كه گاه موجب كجى و اعوجاج مى شود.
[۲] «تهافت» يعنى فرو ريختن و خرد شدن.
[۳] «انفراج» به معناى شكاف برداشتن است.
📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۷، ص ۲۲۱
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#الله #خدا #آفرينش #خلقت
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️امام علی (علیه السلام) در خطبه ۱۹۲ نهج البلاغه، نسبت به دام های خطرناك ابليس چه هشدارهایی داده است؟
🔹#امام_علی (عليه السلام) در بخشی از خطبه ۱۹۲ #نهج_البلاغه درباره دام های خطرناك #ابليس میفرمايد: «فَاحْذَرُوا عِبَادَ اللهِ عَدُوَّ اللهِ أَنْ يُعْدِيَكُمْ بِدَائِهِ، وَ أَنْ يَسْتَفِزَّكُمْ بِنِدَائِهِ، وَ أَنْ يُجْلِبَ عَلَيْكُمْ بِخَيْلِهِ وَ رَجِلِهِ» (اى بندگان خدا! از اين #دشمن_خدا [ابليس] بر حذر باشيد، نكند شما را به #بيمارى_خويش [كبر و غرور و تعصّب] مبتلا سازد و با نداى خود شما را تحريك كند و لشكريان سواره و پياده اش را فرياد زند و بر ضدّ شما گرد آورد).
🔹اين گفتار مولا برگرفته از آيه قرآن است كه مى فرمايد: «وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِكَ وَ أَجْلِبْ عَلَيْهِمْ بِخَيْلِكَ وَ رَجِلِكَ» [۱] (هر كدام از آنها را مى توانى با صدايت تحريك كن و لشكر سواره و پياده ات را بر آنها گسيل دار). «خيل» هم به معناى اسب هاست و هم به معناى اسب سواران و در اينجا به معناى لشكر سواره است و «رِجِل» به معناى لشكر پياده است و اشاره به دستياران فراوانى است كه #شيطان از جنس خود و از جنس #آدميان دارد كه براى #گمراه ساختن مردم به او كمك مى دهند؛ بعضى سريع تر (همچون لشكر سواره) و بعضى آرام تر همچون لشكر پياده.
🔹البتّه «صفات رذيله»، «عوامل گناه»، «مراكز فساد»، «تبليغات گمراه كننده» و «ابزار گناه» نيز به نوعى لشكر پياده و سواره #شيطاناند كه امیرالمؤمنین (عليه السلام) #بندگان_خدا را از همه اين امور بر حذر مى دارد. سپس براى تأكيد اين سخن، به جان خود سوگند مى خورد و مى فرمايد: «فَلَعَمْرِی لَقَدْ فَوَّقَ لَكُمْ سَهْمَ الْوَعِيدِ، وَ أَغْرَقَ إِلَيْكُمْ بِالنَّزْعِ الشَّدِيدِ، وَ رَمَاكُمْ مِنْ مَكَان قَرِيب» (به جانم سوگند! او #تير_خطرناك را براى شما آماده نموده، در #كمان گذارده، و با قدرت تا #آخرين_حدّ كشيده و از مكانى نزديك به سوى شما #پرتاب نموده است).
🔹آنگاه شاهد اين سخن را از كلام خود #ابليس (طبق آيه هاى قرآن) چنين بيان مى كند: «فَقَالَ: قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ» [۲] (#شيطان گفته است: پروردگارا! بدين جهت كه مرا اغوا كردى [و از رحمت خود محروم ساختى] زرق و برق #زندگى_دنيا را در چشم آنها جلوه مى دهم و همه را #اغوا مى كنم [و از رحمتت محروم مى سازم]).
🔹اينكه #امام_علی (علیه السلام) به جان خود سوگند مى خورد نشان مى دهد كه #مطلبفوقالعادهجدّى است؛ چه چيز شريف تر از جان امام (عليه السلام) است و اينكه مى فرمايد: «#شيطان تير تهديد را در چلّه كمان گذارده و آن را تا به آخر كشيده و از مكانى نزديك، شما را نشانه گرفته است»، اشاره به اين است كه خطر #شيطان در شديدترين صورت كه كمتر خطا مى كند متوجّه شماست، و اين بدبخت بى نوا راه نفوذ خويش را نيز نشان داده است، و آن آرايش مظاهر مادّى #دنيا و زيباسازى زرق و برق مواهب مادّى و غرق ساختن در گرداب #شهوات است.
🔹تعبير #امیرالمؤمنین (عليه السلام) به اينكه #شيطان تمام قوا و #نيروهای_خود را براى حمله به شما آماده ساخته و از مكان نزديكى شما را نشانه گرفته و از هر نظر در #تيررس او قرار داريد، اشاره به اين است كه عوامل #وسوسههاى_شيطانى در درون و برون انسان فراوان است؛ #هواى_نفس از يك طرف و #عواملبيرونىگناه از سوى ديگر. جمله «لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ» كه با «لام» قسم شروع شده و با «نون» تأكيد ثقيله و تصريح به واژه «اجمعين» پايان گرفته، شاهد بر اين است كه او در #اهداف_شوم خود بسيار جدّى است، و به همين دليل #انسانها بايد كاملا #بيدار و #هوشيار باشند تا در دام هاى رنگارنگ او نيفتند.
📕پيام امام اميرالمؤمنين (عليه السلام)، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية، تهران، ۱۳۸۶ ش، چ اول، ج ۷، ص ۳۷۰
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#شيطان #ابليس #نفس
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️دیدگاه اسلام در مورد «سؤال کردن» چیست؟
🔹هر انسانى در برابر انبوهى از #مجهولات و #مشكلات درباره خود و ديگران قرار دارد، كه گاه مربوط به مسائل #مادّى است و گاه #معنوى و كليد حلّ آنها غالباً #سؤال از #آگاهان و انديشمندان است. به همين دليل، #خداوند در عالَم تكوين و تشريع، درهاى #سؤال را به روى انسان گشوده است. از نظر تشريع در دستورات اسلامى نه تنها اجازه #سؤال به هر كس و درباره هر چيز داده شده است، بلكه به سؤال كردن امر كرده است. #قرآن_مجيد در دو آيه مى فرمايد: «فَاسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَاتَعْلَمُونَ» [۱] (از #آگاهان #سؤال كنيد اگر نمى دانيد).
🔹اميرمؤمنان #امام_علی (عليه السلام) در بعضى از كلمات پرمعنايش در #نهج_البلاغه ميفرمايد: «وَ لَا يَسْتَحِيَنَّ أَحَدٌ إِذَا لَمْ يَعْلَمِ الشَّيْءَ أَنْ يَتَعَلَّمَهُ» (هيچ گاه كسى در فراگيرى #علم و #سؤال از مجهولات، شرم و حيا به خود راه ندهد). آرى، #سؤال كردن عيب نيست. عيب آن است كه انسان پرسش نكند و در #جهل و نادانى باقی بماند. جالب اين است كه در خطبه ۱۶۲ #سؤال كردن را #حقّى براى هر كس ذكر فرموده و اين معنا در مورد #جوانان و #نوجوانان بسيار مهمتر است، چرا كه آنها داراى مجهولات فراوان از نظر تكوين و #آفرينش هستند.
🔹خداوند نیز، #حسّ_كنجكاوى و جستجوگرى را در ذات انسان قرار داده است. #انسان، همواره مايل است از چيزهايى كه نمى داند، بپرسد و بداند. اين حسّ در جوانان و نوجوانان شديدتر است؛ به سبب همان نيازى كه دارند، گاه آن قدر پدر و مادر را سؤال پيچ مى كنند كه داد و فريادشان بلند مى شود؛ در حالى كه وظيفه آنها اين است كه با محبّت و مدارا به اين نياز روحى شان پاسخ مثبت دهند. آنچه را مى دانند، در اختيارشان بگذارند و آنچه را نمى دانند به كسانى كه مى دانند ارجاع دهند.
🔹بعضى فكر مى كنند اگر از مسائل #اصول_عقايد سؤال كنند نشانه كفر و بى اعتقادى است، در حالى كه اين پرسش ها براى #تحقيق بيشتر و استحكام بخشيدن به #عقيده است. #دانشمندان و آگاهان، به ويژه #عالِمان_دينى وظيفه دارند كه در هر حال و در هر شرايط، براى پاسخ به #سؤالات اعلام آمادگى كنند و با محبّت و احترام از #پرسش_كنندگان استقبال كنند و فراموش نكنند كه بر اساس روايتى كه از اميرالمؤمنين #امام_على (عليه السلام) نقل شده، چنين وظيفه اى بر دوش دارند: «خداوند از #افراد_نادان، پيمانِ فراگيرى علم نگرفته، مگر آنكه پيش از آن از #دانشمندان، پيمان آموزش گرفته است». [۳]
🔹اين بحث را با ذكر چند حديث پر معنا پايان مى دهيم؛ #امام_صادق (عليه السلام) يكى از يارانش به نام «حمران بن أعين» را تشويق به سؤال كرد و فرمود: «مردم به اين علت، #هلاك و گمراه مى شوند كه #پرسش نمى كنند». [۴] #امام_علی (عليه السلام) مى فرمايد: «دلها قفل شده است و كليد آن، #سؤال است». [۵] از #رسول_خدا (صلّی الله علیه و آله) روايت شده كه: «#علم، خزانه هايى است و كليدهاى آن #سؤال است. خدا شما را رحمت كند، همواره سؤال كنيد؛ چرا كه چهار گروه براى آن پاداش داده مى شوند: سؤال كننده، پاسخ گوينده، كسانى كه در آنجا مستمعند و آنها كه بدان ها علاقه مندند». [۶]
🔹در تاريخ آمده كه: «در روز جنگ جمل، مرد عربى به #اميرمؤمنان (عليه السلام) عرض كرد: اى اميرمؤمنان! تو مى گويى خداوند يگانه است؟ [منظور از اين يگانگى چيست؟] مردم از هر سو به او حمله كردند. گفتند: اى مرد عرب، نمى بينى تمام فكر اميرمؤمنان متوجّه جنگ است؟ [هر سخن جايى و هر نكته مقامى دارد!] #امام (عليه السلام) فرمود: او را رها كنيد. چيزى كه اين مرد عرب مى خواهد، همان چيزى است كه ما از اين قوم مى خواهيم [ما هم از اين گروه، توحيد و يگانگى مى طلبيم و جنگ براى فراگيرى اين تعليمات مقدّس است]». [۷]
پی نوشتها؛
[۱] نحل، آيه ۴۳؛ انبياء، آيه ۷. [۲] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت، قم، چ ۱، ص ۴۸۲، حکمت ۸۲. [۳] الكافی، دارالكتب الإسلامية، چ ۴، ج ۱، ص ۴۱. [۴] الكافی، همان، ص ۴۰. [۵] غرر الحكم و درر الكلم، دارالكتاب الإسلامی، چ ۲، ص ۷۶، حکمت ۱۴۶۵. [۶] كنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، صفوة الس مؤسسة الرسالة، چ ۵، ج ۱۰، ص ۲۳۰، ح ۲۸۶۶۲. [۷] شرح آن را در كتاب التوحيد، ابن بابويه، جامعه مدرسين، چ ۱، ص ۸۳، باب ۳ (معنى الواحد و التوحيد و الموحد) مطالعه فرماييد.
📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، چ اول، ج ۶، ص ۲۹۵
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#سوال #پرسش
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️امام علی (علیه السلام) در نامه ۳۱ نهج البلاغه، درباره فواید «سکوت» چه فرموده است؟
🔹#امام_علی (عليه السلام) در بخشی از نامه ۳۱ #نهج_البلاغه خطاب به فرزندش امام حسن مجتبی (علیه السلام) مى فرمايد: «وَ تَلَافِيكَ [۱] مَا فَرَطَ [۲] مِنْ صَمْتِكَ أَيْسَرُ مِنْ إِدْرَاكِكَ مَا فَاتَ مِنْ مَنْطِقِكَ» (جبران آنچه بر اثر #سكوت خود از دست داده اى، آسان تر از جبران آن است كه بر اثر #سخن_گفتن از دست رفته باشد). اشاره به اينكه انسان اگر از گفتن چيزى خوددارى و صرف نظر كند و بعد بفهمد اين #سكوت اشتباه بوده فورا مى تواند آن را تلافى و تدارك كند، در حالى كه اگر #سخنى بگويد و بعد بفهمد اين سخن اشتباه بوده و يا گفتنى نبوده است، #بازگرداندن آن امكان پذير نيست؛ همانند آبى است كه به روى زمين ريخته مى شود و جمع كردن آن عادتا غير ممكن است.
🔹در ادامه اين سخن، راه صحيح را براى رسيدن به اين مقصود با ذكر مثالى نشان مى دهد و مى فرمايد: «وَ حِفْظُ مَا فِي الْوِعَاءِ بِشَدِّ الْوِكَاءِ» (نگهدارى آنچه در ظرف است با محكم بستن دهانه آن امكان پذير است). «وِعاء» (ظرف) همان #قلب و #روح_انسان است و «وكاء» (ريسمانى است كه دهانه مشك را با آن مى بندند) اشاره به #زبان و #دهان انسان كه اگر انسان آن را در اختيار خود بگيرد #سخنان_ناموزون يا كلماتى كه موجب #پشيمانى است از او صادر نمى شود. حضرت در بخش دیگری از این نامه به مضرات پر حرفی اشاره کرده، می فرماید: «مَنْ أَكْثَرَ أَهْجَرَ» [۳] (كسى كه #پرحرفى مى كند #سخنان_ناروا و بى معنا فراوان مى گويد).
🔹آرى يكى از فوايد #سكوت، گرفتار نشدن در دام سخنان بى معناست و اين بسيار به تجربه رسيده كه #افراد_پُرحرف پرت و پلا زياد مى گويند؛ زيرا #سخنان_سنجيده و حساب شده، فكر و #مطالعه مى خواهد؛ در حالى كه افراد پر حرف مجالى براى فكر ندارند. #اميرالمؤمنين (عليه السلام) در «کتاب غرر الحكم و درر الکلم» عواقب سوء زيادى براى #افراد_پُرحرف بيان فرموده از جمله اينكه «مَنْ كَثُرَ كَلَامُهُ زَلَّ» [۴] (كسى كه #سخن بسيار گويد #لغزش فراوان خواهد داشت) و همين امر #آبروى او را مى برد و سبب خوارى و #رسوايى مى گردد به عكس كسانى كه كم و #سنجيده سخن مى گويند، سبب #آبرومندى خود مى شوند؛ و به گفته شاعر: كم گوى و گزيده گوى چون دُرّ - تا ز اندك تو جهان شود پر.
پی نوشتها
[۱] «تلافى» از ريشه «لفى» بر وزن «نفى» به معناى جبران كردن است و «الفاء» به معناى يافتن.
[۲] «فرط» از ريشه «فرط» بر وزن «شرط» به معناى كوتاهى كردن و «افراط» زياده روى كردن است.
[۳] «اهجر» از ريشه «هجر» بر وزن «فجر» در اصل به معناى دورى و جدايى است. سپس به معناى هذيان گفتن مريض هم آمده؛ زيرا سخنانش در آن حالت ناخوشايند و دور كننده است.
[۴] غرر الحكم و درر الكلم، تميمى آمدى، دار الكتاب الإسلامی، قم، چاپ: دوم، ص ۵۸۱ (حکمت ۱۸۰)
📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، تهران، ۱۳۸۶ش، چ اول، ج ۹، ص ۶۳۱
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#سکوت #سخن
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️امام علی (علیه السلام) در خطبه ۲۸ نهج البلاغه چگونه درباره لزوم تهیه «توشه آخرت» هشدار می دهد؟
🔹#امام_علی (علیه السلام) در خطبه ۲۸ #نهج_البلاغه به مطلب مهمى اشاره مى کند که همه #انسانها در آن شریکاند و بخواهند یا نخواهند، باید به آن تن در دهند؛ مى فرماید: «أَلاَ وَ إِنَّکُمْ قَدْ أُمِرْتُمْ بِالظَّعْنِ [۱] وَدُلِلْتُمْ عَلَى الزَّادِ» (بدانید! #فرمان_کوچ، براى شما صادر شده و به زاد و #توشه [این راه پر خطر] راهنمایى شده اید). #فرمان_کوچ، همان قانون فرسودگى و #مرگ است که حاکم بر زندگى همه انسانها است؛ کودکان رو به جوانى مى روند و جوانان رو به سوى کهولت و سرانجام، پیرى و فرسودگى و در پایان #مرگ است.
🔹این #قانونى است تخلّف ناپذیر و بدون استثنا، و قانونى است که احدى هر قدر قوى و نیرومند و هوشیار و آگاه باشد، قدرت مخالفت با آن را نخواهد داشت. این مسیرى است که دستِ قدرتِ آفریدگار به منظور تکامل انسانها براى آنان ترسیم کرده است. امّا در مورد دستور به زاد و #توشه، تمام #انبیای_الهى بدون استثنا این دستور را از سوى خدا با خود آوردند که اى #انسانها، راهى پر نشیب و فراز و پر خوف و خطر در پیش دارید؛ #راهی_دراز و طولانى که فاصله #دنیا و #آخرت را در برمى گیرد،
🔹و این راه را بى #زاد و توشه نمى توان طى کرد؛ و زاد و توشه این راه، چیزى جز #تقوا و #ایمان و #عمل_صالح نیست؛ «وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزّادِ التَّقْوى» [۲] (و زاد و #توشه برگیرید! به یقین، بهترین زاد و توشه، #پرهیزکارى است). در پایان این خطبه، این معلم بزرگ جهان انسانیت، در یک نتیجه گیرى کوتاه و پرمعنا، چنین مى فرماید: «تَزَوَّدُوا فِی الدُّنْیَا مِنَ الدُّنْیَا مَا تَحْرُزُونَ [۳] بِهِ أَنْفُسَکُمْ غَداً» (حال که چنین است، در این #دنیا، از این دنیا، #زاد و توشه اى برگیرید که #فردا بتوانید خود را با آن حفظ کنید).
پی نوشتها؛
[۱] «ظعْن» (بر وزن طعن) به معناى «کوچ کردن از مکانى به مکان دیگر» است. به همین جهت «ظعینه» به معناى «هودج» آمده است، چرا که از وسایل کوچ کردن بوده است، و از آنجا که غالباً زنان بر هودج سوار مى شدند، گاهى این واژه به عنوان کنایه از زن به کار مى رود.
[۲] سوره بقره، آیه شریف ۱۹۷
[۳] «تحرزون» از مادّه «حرز» به معناى «نگاهدارى کردن» و حرز (بر وزن حرص) به معناى محلّ مطمئنّى است که چیزى را در آن نگاهدارى مى کنند.
📕پيام امام امير المومنين (ع)، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ۱۳۸۵ش، ج ۲، ص ۱۹۱
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#آخرت #تقوا #عمل_صالح
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️از ديدگاه قرآن مجيد و روايات اسلامی، «عُجب» و «خودپسندى» چه آفاتی برای انسان به دنبال دارد؟
🔹#امام_علی (علیه السلام) در بخشی از نامه ۳۱ #نهج_البلاغه به فرزند دلبندش #امامحسنمجتبى (عليه السلام) میفرمايد: «وَ اعْلَمْ أَنَّ الْإِعْجَابَ ضِدُّ الصَّوَابِ، وَ آفَةُ الْأَلْبَابِ» ([پسرم] بدان كه #خودپسندى و #غرور، ضد راستى و درست انديشى، و آفت عقل هاست)؛ اشاره به اينكه #انسانِ_خودپسند، حقايق را درباره خويش و ديگران درك نمى كند و اين صفت زشت، حجابى بر عقل او مى افكند تا آنجا كه #عيوب_خويش را صفات برجسته، و #نقصها را كمال مى بيند،
🔹و گاه يك عمر در اين #خطا و اشتباه بزرگ باقى مى ماند و با همان حال از دنيا مى رود. به گفته مرحوم مغنيه در «شرح نهج البلاغه» خود، عُجب و #خودپسندى همانند شراب است؛ هر دو انسان را #مست مى كند، و انسان مست همچون ديوانگان است كه بايد از او فرار كرد. در «قرآن مجيد» و «روايات اسلامى»، در نكوهش #عُجب و خودپسندى نكته هاى فراوانى آمده است؛
🔹ازجمله در «آيه ۸ سوره فاطر» می خوانيم: «أَفَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَناً فَإِنَّ اللهَ يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدي مَنْ يَشاءُ فَلَا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَراتٍ إِنَّ اللهَ عَليمٌ بِما يَصْنَعُونَ» (آيا كسى كه #زشتی_عملش [بر اثر عُجب و #خودپسندى و هواى نفس] براى او #آراسته شده و آن را زيبا مى بيند [همانند كسى است كه واقع را مى يابد]؟! خداوند هر كس را بخواهد [و سزاوار باشد] گمراه مى سازد و هر كس را بخواهد [و شايسته ببيند] هدايت مى كند پس جانت به سبب تأسف بر آنان از دست نرود؛ خداوند به آنچه انجام مى دهند داناست).
🔹در سخنان #امام_علی (عليه السلام) تعبيرات عجيبى درباره #عُجب و #خودپسندى ديده مى شود؛ در يكجا مى فرمايد: «العُجْبُ آفَةُ الشَرَفِ» [۱] (#خودپسندى، آفت شرف انسان است). و در جاى ديگر مى فرمايد: «آفَةُ اللُّبِّ العُجْبُ» [۲] (آفت عقل، #عُجب است). و باز مى فرمايد: «اَلعُجْبُ يُفْسِدُ العَقْلَ» [۳] (#عُجب، عقل انسان را فاسد مى كند). و در جاى ديگر: «ثَمَرَةُ العُجْبِ البَغْضَاءُ» [۴] (نتيجه #خودپسندى آن است كه مردم دشمن انسان مى شوند) و بالأخره مى فرمايد: «العُجْبُ رَأْسُ الحِمَاقَةِ» [۵] (#خودپسندى، سرآغاز حماقت است).
پی نوشتها؛
[۱] غررالحكم و درر الكلم، تميمى آمدى، محقق، رجائى، سيد مهدى، دار الكتاب الإسلامية، قم، ۱۴۱۰ق، چ دوم، ص ۵۲، حکمت ۹۸۳؛ [۲] همان، ص ۲۸۰، حکمت ۴۲؛ [۳] همان، ص ۴۴، حکمت ۷۷۶؛ [۴] همان، ص ۳۲۷، حکمت ۲۰؛ [۵] همان، ص ۳۰، حکمت ۴۰۳
📕پيام امام امير المؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، تهران، ۱۳۸۶ش، چ اول، ج ۹، ص ۵۶۷
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#عجب #خودپسندی
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️«امام علی» (علیه السلام) در نامه ۳۱ «نهج البلاغه»، چه دستوراتى را به عنوان عصاره همه فضيلت ها معرفی كرده است؟
🔹#امام_علی (عليه السلام) در بخشی از نامه ۳۱ #نهج_البلاغه، اندرزهاى روح پرور و سازنده خود را آغاز مى كند و در عبارات كوتاه «چهار دستور» به فرزندش مى دهد؛ دستوراتى كه «عصاره همه فضيلت ها» است؛ مى فرمايد: «فَإِنِّي أُوصِيكَ بِتَقْوَى اللهِ - أَيْ بُنَيَّ - وَ لُزُومِ أَمْرِهِ وَ عِمَارَةِ قَلْبِكَ بِذِكْرِهِ وَ الْإِعْتِصَامِ بِحَبْلِهِ». (پسرم تو را به #تقوای_الهى و التزام به فرمان او و آباد كردن قلب و روحت با ذكرش و چنگ زدن به #ريسمان_الهى توصيه مى كنم).
🔹سفارش به #تقوا همان سفارشى است كه همه #انبياء و #اوصياء سرآغاز برنامه هاى خود بعد از ايمان به پروردگار قرار داده اند؛ همان #تقوايى كه زاد و #توشه راه #آخرت و ملاك فضيلت و برترى انسان ها بر يكديگر و #كليددرِبهشت است. #تقوا به معناى «خداترسی درونى» و پرهيز از هرگونه #گناه، و احساس مسئوليّت در پيشگاه پروردگار كه سد محكمى در ميان انسان و گناهان ايجاد مى كند. مرحله ادناى آن عدالت و مرحله اعلاى آن عصمت است.
🔹در دومين دستور به التزام به #اوامر_الهى اشاره مى كند، همان چيزى كه بارها در #قرآن_مجيد به عنوان (اَطِيعُوا اللهَ) آمده و از ميوه هاى درخت پربار #تقواست. تعبير به «عِمَارَةِ قَلْبِكَ بِذِكْرِهِ» اشاره به اهمّيّت #ذكر_الله است كه بدون آن، خانه قلب ويران مى شود، و جولانگاه لشكر شيطان. «قرآن مجيد» مى فرمايد: «أَلَا بِذِكْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ». [۱] هم آبادى دل ها و هم آرامش آن در سايه #ذكر_خدا است؛ نه تنها «ذكر لفظى» ـ هرچند ذكر لفظى هم بسيار مهم است ـ بلكه «ذكر عملى» آن گونه كه در روايات وارد شده،
🔹كه #امام_باقر (عليه السلام) فرمود: «سه چيز است كه انجام آن از مشكل ترين كارهاست» و سومين آن را «ذِكْرُ اللهِ عَلَى كُلِّ حَالٍ»؛ (ذكر خدا در هر حال) بيان فرمود؛ سپس در تفسير #ذكر چنين مى فرمايد: «وَ هُوَ أَنْ يَذْكُرَ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ عِنْدَ الْمَعْصِيَةِ يَهُمُّ بِهَا فَيَحُولُ ذِكْرُ اللهِ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ تِلْكَ الْمَعْصِيَةِ وَ هُوَ قَوْلُ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ: "إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ"[۲]». [۳]
🔹[ترجمه فرمایش حضرت:] (#ذكر_خدا آن است كه چون تصميمى بر #معصيت مى گيرد، #خداوند عزّ و جلّ را ياد كند و #ياد_خدا ميان او و آن #معصيت حائل شود، و اين همان چيزى است كه خداوند عزّ و جلّ [در قرآن] فرموده است: #پرهيزكاران هنگامى كه گرفتار وسوسه هاى #شيطان شوند، به ياد [خدا و پاداش و كيفر او] مى افتند؛ و [در پرتو ياد او، راه حق را مى بينند و] ناگهان #بينا مى شوند).
🔹و تعبير به «الْإِعْتِصَامِ بِحَبْلِهِ» اشاره به چنگ زدن به #قرآن_مجيد است كه همه #برنامههایسعادت در آن هست و در خود «قرآن» به آن اشاره شده است: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِيعاً وَ لَا تَفَرَّقُوا» [۴] (و همگى به #ريسمان_خدا [قرآن، و هرگونه وحدت الهى]، چنگ زنيد و پراكنده نشويد). مى دانيم براى #حبل_الله در آيه شريفه مزبور، معانى بسيارى ذكر كرده اند؛ بعضى از مفسّران آن را اشاره به #قرآن، بعضى اشاره به #اسلام و بعضى گفته اند كه منظور #خاندان_پيغمبر و اهل بيت (عليهم السلام) است،
🔹ولى در ميان اين تفاسير اختلافى نيست؛ زيرا #حبل_الله به معناى ارتباط با خداست كه تمام اينها را شامل مى شود. به همين دليل #امام_علی (عليه السلام) در ادامه اين سخن مى فرمايد: «وَ أَيُّ سَبَبٍ أَوْثَقُ مِنْ سَبَبٍ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ اللهِ إِنْ أَنْتَ أَخَذْتَ بِهِ» (و كدام وسيله مى تواند ميان تو و خداوند مطمئن تر از #حبل_الله باشد اگر به آن چنگ زنى و دامان آن را بگيرى؟). تعبير به #حبل (ريسمان و طناب) اشاره به اين است كه چون انسان بدون #تربيت_الهى در قعر چاه طبيعت گرفتار است، #ريسمانی_محكم لازم است كه به آن چنگ زند و از آن چاه در آيد و اين ريسمان همان #قرآن، #اسلام و #عترت است.
پی نوشتها؛
[۱] سوره رعد، آيه ۲۸
[۲] سوره اعراف، آيه ۲۰۱
[۳] الخصال، ابن بابويه، جامعه مدرسين، قم، ۱۳۶۲ش، چ اول، ج ۱، ص ۱۳۱
[۴] سوره آل عمران، آيه ۱۰۳
📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، تهران، ۱۳۸۶ش، چ اول، ج ۹، ص ۴۷۶
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#تقوا
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️#امام_علی (علیه السلام) در خطبه ۱۵۷ نهج البلاغه برای تشويق مردم به «انجام نیکیها» و «ترک بدیها» چه می فرمايد؟
🔹#امام_علی (عليه السلام) در خطبه ۱۵۷ #نهج_البلاغه در ادامه کلامی که درباره اهمیّت #تقوا و فراهم کردن #توشه برای #آخرت فرموده، براى ترغيب و تشويق مردم به #خيرات و #نيكی ها و پرهيز از #بدى ها از دو منطق مؤثر بهره مى گيرد. نخست مى فرمايد: «عِبَادَ اللهِ، إِنَّهُ لَيْسَ لِمَا وَعَدَ اللهُ مِنَ الْخَيْرِ مَتْرَكٌ، وَ لَا فِيمَا نَهَى عَنْهُ مِنَ الشَّرِّ مَرْغَبٌ» (اى بندگان خدا! آنچه را خداوند #وعده_نيك بر آن داده است، جاى ترك نيست، و آنچه را از #بدیها نهى كرده قابل دوست داشتن نمى باشد!).
🔹اشاره به اينكه آن كس كه #امر و #نهى كرده و وعده #پاداش و #كيفر داده يك فرد عادى نيست كه جاى گفتگو و ترديد در آن باشد؛ #خداوندِقادرقهار چنين فرموده است.
و در تعبير دوّم مى فرمايد: «عِبَادَ اللهِ، احْذَرُوا يَوْماً تُفْحَصُ فِيهِ الْأَعْمَالُ، وَ يَكْثُرُ فِيهِ الزِّلْزَالُ، وَ تَشِيبُ [۱] فِيهِ الْأَطْفَالُ» (اى بندگان خدا! از روزى كه #اعمال بررسى دقيق مى شود، بر #حذر باشيد؛ روزى كه تزلزل و #اضطراب در آن بسيار است و كودكان در آن پير مى شوند).
🔹در آن روز، تمام #اعمال، هر چند ظاهراً كوچك و #ناچيز باشد، با دقت و #سختگيرى بررسى خواهد شد؛ همان گونه كه #قرآن_مجيد مى فرمايد: «يَا بُنَىَّ إِنَّهَا إِنْ تَكُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ فَتَكُنْ فِى صَخْرَةٍ أَوْ فِى السَّمَاوَاتِ أَوْ فِى الْأَرْضِ يَأْتِ بِهَا اللهُ إِنَّ اللهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ» (اگر به اندازه سنگينى #دانه_خردلى [كار نيك يا بد] باشد و در دل سنگى يا در [گوشه اى از] آسمان ها و زمين قرار گيرد خداوند آن را [در قيامت براى #حساب] مى آورد؛ خداوند دقيق و آگاه است).
🔹و منظور از فزونى زلزله در آن روز، تزلزل افكار و لرزيدن دلها از هول محشر و وحشت از نتيجه #اعمال است. درست است كه در پايان اين جهان، #زلزله به معناى حقيقى، تمام جهان را به لرزه در مى آورد و همه چيز زير و رو مى شود، ولى آنچه در بالا آمده مربوط به #صحنه_محشر است كه در آنجا زلزله به معناى حقيقى آن وجود دارد؛ بلكه هر چه هست اضطراب است و وحشت و تزلزل خاطرها. تعبير به «تَشِيبُ فِيهِ الْأَطْفَالُ» كنايه از #شدّت و عمق وحشت آن صحنه است كه در تعبيرات روزمرّه نيز به كار مى رود.
🔹مى گوييم حادثه به اندازه اى سنگين است كه انسان را پير مى كند؛ همان گونه كه در «قرآن مجيد» مى فرمايد: «فَكَيْفَ تَتَّقُونَ إِنْ كَفَرْتُمْ يَوْماً يَجْعَلُ الْوِلْدَانَ شِيباً» [۱] (اگر كافر شويد، چگونه خود را [از عذاب الهى] بر كنار مى داريد، در آن روز كه #كودكان را #پير مى كند؟!). بعضى چنين پنداشته اند كه پير شدن اطفال در آنجا به معناى حقيقى آن است، نه معناى كنايى، ولى اين احتمال بسيار بعيد است؛ زيرا در آن روز طفلى كه محكوم به مجازات الهى باشد و بر اثر وحشت گرفتار پيرى زودرس شود، وجود ندارد. [۴]
پی نوشت:
[۱] «تشيب» از ماده «شيب» (بر وزن عيب) در اصل به معناى سفيد شدن مو است و معمولا به پيرى اطلاق مى شود و «شيب» (بر وزن سيب) جمع «اَشْيَب» به معناى پيران يا سپيدمويان است در مقابل «شباب» و «شبيبة» كه به معناى جوانى است.
[۲] سوره لقمان، آيه ۱۶
[۳] سوره مزّمّل، آيه ۱۷
📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ۱۳۸۶ش، چ اول، ج ۶، ص ۱۷۶
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#تقوا #اعمال #آخرت
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️امام علی (علیه السلام) نقش «زبان» در تجلی «شخصیت انسان» را چگونه تبیین می کنند؟
🔹#امام_علی (عليه السلام) در حکمت ۱۴۸ #نهج_البلاغه درباره نقش زبان در تجلی #شخصیت_انسان مى فرمايد: «الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ» (انسان زير #زبان خود پنهان است [و تا سخن نگفته باشد عيب و هنرش نهفته باشد]). منظور از «مرء» (انسان) در اينجا #شخصيت و ارزش انسان است و منظور از «مخبوء» (نهفته بودن) در زير زبان اين است كه هنگامى كه #سخن بگويد «شخصيت» او آشكار مى شود، چرا كه #سخن، ترجمان #عقل و دريچه اى به سوى روح آدمى است، و هر چه در #روح اوست از خوب و بد، والا و پست، بر #زبان و كلماتش ظاهر مى شود.
🔹گاه انسان به افرادى برخورد مى كند كه از نظر ظاهر بسيار آراسته و پُر ابهت اند، اما همين كه زبان به #سخن مى گشايند، مى بيند كه چقدر توخالى است؛ و بر عكس به افرادى برخورد مى كند كه ابداً ظاهرى آراسته ندارند، اما هنگامى كه زبان به #سخن مى گشايند، انسان احساس مى كند شخص دانشمند و حكيمى است.
🔹مرحوم علامه مجلسى اين كلام را از «مصباح الشريعة» با اضافه اى از امام صادق از اميرمؤمنان امام على (عليهم السلام) نقل كرده است و آن اين كه امام (عليه السلام) به دنبال اين جمله مى فرمايد: «فَزِنْ كَلاَمَكَ وَ اعْرِضْهُ عَلَى الْعَقْلِ وَ الْمَعْرِفَةِ فَإِنْ كَانَ لِلَّهِ وَ فِي اللَّهِ فَتَكَلَّمْ بِهِ وَ إِنْ كَانَ غَيْرَ ذَلِكَ فَالسُّكُوتُ خَيْرٌ مِنْه» [۱] (حال كه چنين است #كلام خود را بسنج، و بر #عقل و #معرفت عرضه دار، هرگاه رضای خدا در آن است آن را بر زبان جارى كن، و اگر غير از آن است، #سكوت از چنين سخن گفتنى بهتر است).
🔹درباره اهميت اين جمله كوتاه و تاثير آن در شناخت انسانها، دانشمندان اسلامی، سخن هاى برجسته اى گفته اند، از جمله ابنابىالحديد (عالم اهل سنت) در ذيل همين كلام حكمت آميز مى گويد: «مفهوم اين كلام در عبارات مختلفى آمده، اما تعبيرى كه در اينجا آمده از نظر كوتاه بودن و پرمعنا بودن نظير و مانند ندارد». [۲]
🔹مرحوم مغنيه در «شرح نهج البلاغه» خود مى گويد: «اديب، فقيه و فيلسوف تنها با سخنانشان شناخته مى شوند، و همچنين وكلا و اخترشناسان؛ ولى طبيب و مهندس و مانند آنها، هم با سخنانشان شناخته مى شوند و هم با كارهايشان، و به هر حال هر انسانى كه سخنان تازه و مفيدى در اختيار برادر هم نوعش بگذارد، عاقل، عالم، اديب، فقيه و فيلسوف است، اما سخنوران فصيحى كه اثر با ارزشى از خود به يادگار نگذارده اند، سوفسطائيانى بيش نيستند، هر چند هزاران جلد نثر و نظم نوشته باشند». [۳]
🔹تأثير اين سخن امام (عليه السلام) به قدرى است که در شعر شعرا و اديبان به خوبی نمايان است؛ سعدى مى گويد: «تا مرد #سخن نگفته باشد - عيب و هنرش نهفته باشد»؛ نيز مى گويد: «#زبان در دهان اى خردمند چيست - كليد در گنج صاحب هنر - چو در بسته باشد چه داند كسى - كه گوهر فروش است يا پيله ور». شاعر ديگرى مى گويد: «آدمى مخفى است در زير #زبان - اين #زبان پرده است بر درگاه جان». شاعر ديگرى مى گويد: «مرد، ار خزف و طلاى كان است - در زير #زبان خود نهان است».
پی نوشتها؛
[۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربى، چ۲، ج ۶۸، ص ۲۸۵، باب ۷۸. [۲] شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحديد، مكتبة آية الله المرعشی النجفی، قم، چ ۱، ج ۱۸، ص ۳۵۳، ۱۴۴. [۳] فی ظلال نهج البلاغة، مغنية، محمد جواد، دارالعلم للملايين، چ۳، ج ۴، ص ۳۱۶
📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۱۳، ص ۲۲۱
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#سخن #کلام #زبان
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️امام علی (علیه السلام) در حکمت ۲۰۸ نهج البلاغه، درباره لزوم «حسابرسی اعمال» چه می فرماید؟
🔹#امام_علی (عليه السلام) در بخشی از حکمت ۲۰۸ #نهج_البلاغه مى فرمايد: «مَنْ حَاسَبَ نَفْسَهُ رَبِحَ، وَ مَنْ غَفَلَ عَنْهَا خَسِرَ». (هر كس به #حساب خود برسد #سود مى برد و آن كس كه #غافل بماند #زيان مى بيند). هميشه مسئله #حسابرسى در زندگى ماديِ مردم، وسيله اى براى پرهيز از #زيانها بوده است و وسايل مختلفى براى ثبت و ضبط حساب ها از قديم الايام فراهم كرده اند. در عصر و زمان ما اين وسايل بسيار متنوع و پيچيده شده و دقيق ترين حساب ها را نگهدارى مى كند. بررسی حساب سبب مى شود كه اگر انسان احساس #زيان كرد، به سراغ نقطه هاى آسيب پذير برود و آنها را #اصلاح كند تا #زيان، تبديل به سود گردد.
🔹اصولاً تمام اين #جهان بر اساس #حساب و #نظم آميخته با آن قرار گرفته است. هر گاه درون بدن خود را ملاحظه كنيم در منطقه خون ما حساب دقيقى حكمفرماست؛ بيش از بيست فلز و شبه فلز و مواد مختلف حاصل از آن خون ما را تشكيل مى دهد و به مجرد اين كه نظم آن به هم بخورد بيمارى حاصل مى شود. به همين دليل پزشكان اولين دستورى را كه مى دهند محاسبه اجزاى تشكيل دهنده خون از طريق آزمايش است، تا به وسيله اين حسابگرى جلوى بيمارى را بگيرند.
🔹آن كس كه اين آزمايشها را به فراموشى بسپارد ممكن است زمانى متوجه شود كه #خسارت و #زيان وسيعى دامن او را گرفته، در امور مادى دنيا ورشكست و در مسائل طبيعى مانند سلامتى جسم گرفتار بيمارى هاى غير قابل علاج شده است. #اسلام مى گويد: در «امور معنوى» نيز بايد همين گونه، بلكه دقيق تر به «حساب خويش» رسيد. آن كس كه مراقب #اعمال خويش باشد و #حسابرسى دقيق كند «سود معنوى» مى برد، و كسى كه از آن #غافل گردد گرفتار #خسران و #زيان در دنيا و آخرت مى شود.
🔹از این رو #رسول_اكرم (صلى الله عليه و آله) در حديثى می فرمایند: «لَا يَكُونُ الْعَبْدُ مُؤْمِناً حَتّى يُحاسِبُ نَفْسَهُ أشَدَّ مِنْ مُحاسَبَةِ الشَّريكِ شَرِيكَهُ وَ السَّيِّدُ عَبْدَهُ» [۱] (#انسان فرد باايمانى نخواهد بود، مگر زمانى كه با دقت #اعمال خود را #محاسبه كند، دقيق تر از آنچه شريك به حساب شريك خود مى رسد يا مولا به حساب بنده خويش).
🔹#حسابگرى در «مسائل معنوى و امور اخروى» بايد شديدتر و دقيقتر باشد؛ زيرا غير ما #حسابگرانى هستند كه حساب دقيق #اعمال ما را دارند، در حالى كه در امور مادى، هر كس خودش حسابگر خويش است و معمولاً كسى بر او نظارتى ندارد. #قرآن_مجيد در این رابطه مى فرماید: «وَ إِنَّ عَلَيْكُمْ لَحَافِظِينَ • كِرَاماً كَاتِبِينَ • يَعْلَمُونَ مَا تَفْعَلُونَ» [۲] «و به يقين #نگاهبانانى بر شما گمارده شده • والامقام و #نويسنده [اعمال نيك و بد شما] • كه میدانند شما چه مى كنيد).
🔹همچنین در آیه ديگر، در صحنه #قیامت خطاب به #گناهكاران، مى فرماید: «هَذَا كِتَابُنَا يَنطِقُ عَلَيْكُمْ بِالْحَقِّ إِنَّا كُنَّا نَسْتَنسِخُ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ» [۳] (اين #نامه_اعمال شماست كه ما نوشته ايم و به #حق بر ضدّ شما سخن مى گويد، ما آنچه را انجام مى داديد مى نوشتيم). در روايات اسلامى تأكيد شده است كه همه روز به #حساب خود برسيد، يعنى شب هنگام، همان گونه كه معمولا بسيارى از بازرگان ها و تجار دفاتر خود را به خانه مى برند و به حساب روز خود مى رسند، شما هم شب هنگام به #اعمالى كه در روز انجام داديد نگاهى #حسابگرانه بيفكنيد، اگر خطايى بوده #توبه كنيد و اگر كار خوبى بوده #شكر خدا به جا آوريد و آن را تكرار نماييد.
🔹#امام_كاظم (عليه السلام) در حديثى مى فرمايند: «لَيْسَ مِنّا مَنْ لَمْ يُحاسِبْ نَفْسَهُ فِی كُلِّ يَوْمٍ فَإنْ عَمِلَ خَيْراً اِسْتَزادَ اللهَ مِنْهُ وَ حَمِدَ اللهَ عَلَيْهِ وَ إنْ عَمِلَ شَرّاً اِسْتَغْفَرَ اللهَ مِنْهُ وَ تابَ إلَيْهِ» [۴] (كسى كه همه روز به #حساب خود نرسد از ما نيست؛ اگر كار خيرى انجام داده از خداوند #توفيق فزونى بطلبد و خدا را بر آن #شكر بگويد، و اگر كار بدى انجام داده #استغفار كند و توبه نمايد و به سوى خدا باز گردد). ارباب سير و سلوك نيز براى پيمودن مسير قرب خدا از نخستين توصيه هايى كه به رهروان اين راه مى كنند #مراقبت_اعمال و سپس #محاسبه آن است، چرا كه بدون آن، پيمودن اين راه پر خوف و خطر امكان پذير نيست.
پی نوشتها؛
[۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ ۲، ج ۶۷، ص ۷۲، باب ۴۵
[۲] قرآن کریم، سوره انفطار، آيه ۱۰ تا ۱۲
[۳] همان، سوره جاثيه، آيه ۲۹
[۴] بحارالأنوار، همان.
📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۱۳، ص ۵۹۹
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#حساب #حسابرسی #اعمال
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️امام علی (علیه السلام) در تبیین نقش و اهمیت «خوف الهی» چه می فرمایند؟
🔹#امام_علی (عليه السلام) در بخشی از حکمت ۲۰۸ #نهج_البلاغه تاكيد مى كند كه اگر كسى خواهان امنيت و آرامش است بايد #خائف باشد؛ هميشه «خوف»، سپرى است در برابر #حوادث_خطرناك، و راز اين كه خداوند آن را در وجود انسان قرار داده، اين است كه اگر ترسى در كار نباشد، خيلى زود انسان خود را به پرتگاهها مى افكند و در چنگال #حوادثِ_سخت گرفتار مى سازد و به مرگ زودرس مبتلا مى شود.
🔹البته اگر اين #خوف در حد #اعتدال باشد به يقين سپرى در برابر بلاهاست، و اگر به #افراط بينجامد انسان را از تلاش و كوشش باز مى دارد و به محروميت دچار مى شود، و اگر به #تفريط گرايد و از موجودات خطرناك نترسد گرفتار انواع حوادث مرگبار خواهد شد. شك نيست كه #خوف در كلام #امام_علی (عليه السلام) اشاره به «خوف از خدا» يعنى خوف از #عدالت و مجازات های عادلانه اوست.
🔹كسانى كه داراى چنين خوفى باشند، از #عذاب_الهى در دنيا و آخرت در امانند، و به عكس آنها كه تنها به رحمت او اميدوار گردند، و اثرى از #خوف در وجود آنها نباشد آلوده انواع #گناهان شده و گرفتار #مجازات_خداوند در اين سرا و آن سرا مى شوند. به همين دليل در تعليمات دينى ما كراراً آمده است كه #انسان_باايمان بايد با دو بال «خوف» و «رجا» پرواز كند. در وصاياى لقمان حکیم به فرزندش مسائل شگفت آورى وجود دارد.
🔹امام صادق (عليه السلام) از وصاياى «لقمان حكيم» جمله اى را نقل کرده و مى فرمايد: «خَفِ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ خِيفَةً لَوْ جِئْتَهُ بِبِرِّ الثَّقَلَيْنِ لَعَذَّبَكَ وَ أرْجُ اللهَ رَجاءً لَوْ جِئْتَهُ بِذُنُوبِ الثَّقَلَيْنِ لَرَحِمَكَ» [۱] (آن گونه از #خداوند عز و جل #ترسان باش كه اگر تمام اعمال نيك جن و انس را به جا آورى، احتمال ده كه تو را [به سبب بعضى از اعمالت] #عذاب مى كند، و آنچنان به خداوند #اميدوار باش كه اگر گناه انس و جن را انجام داده باشى ممكن است مشمول #رحمت او واقع شوى).
🔹سپس امام صادق (عليه السلام) افزود: پدرم چنين مى فرمود: «إنّه لَيْسَ مِنْ عَبْدٍ مُؤْمِنٍ إلَّا وَ فِي قَلْبِهِ نُورَانِ: نُورُ خِيفَةٍ وَ نُورُ رَجاءٍ لَوْ وُزِنَ هذَا لَمْ يَزِدْ عَلَى هذَا وَ لَوْ وُزِنَ هذَا لَمْ يَزِدْ هذَا» [۲] (در قلب هر فرد با ايمانى دو نور هست: #نور_خوف و #نور_رجا، اگر اين را وزن كنند چيزى اضافه بر آن نيست و اگر آن را وزن كنند چيزى اضافه بر اين نخواهد بود). البته منظور اين نيست كه واقعاً همه گناهان را انجام مى دهند و با همان حالت از دنيا مى روند، بلكه مقصود اين است كه #اميدوار باشند سرانجام #توبه مى كنند و در مقام #اصلاح بر مى آيند و سپس از دنيا مى روند.
🔹در روايت ديگرى در همان باب از امام صادق (عليه السلام) نقل شده كه: «راوى عرض مى كند: جمعى از دوستان شما هستند كه خود را آلوده #گناهان مى كنند و مى گويند: اميد [به رحمت خدا و محبت اهل بيت (عليهم السلام)] داريم، امام فرمود: «كَذَبُوا لَيْسُوا لَنا بِمُوالٍ» (آنها #دروغ می گويند از دوستان ما نيستند)، سپس افزود: «اُولئِكَ قَوْمٌ تَرَجَّحَتْ بِهِمِ الاَمانِىُّ مَنْ رَجَا شَيْئاً عَمِلَ لَهُ وَ مَنْ خَافَ مِنْ شَىْءٍ هَرَبَ مِنْهُ» [۳] (آنها كسانى هستند كه در چنگال #آرزوها گرفتار شده اند؛ [زيرا] كسى كه #اميد به چيزى داشته باشد براى آن #عمل مى كند و كسى كه از چيزى #بترسد از آن میگريزد).
پی نوشتها؛
[۱] الكافی، دار الكتب الإسلامية، تهران، چ ۴، ج ۲، ص ۶۷
[۲] الكافی، همان
[۳] الكافی، همان، ص ۶۹
📕پيام امام امير المؤمنين(عليه السلام)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۱۳، ص ۶۰۱
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#خوف #رجا #امید
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
⭕️معتبرترین و مقدسترین منابع بعد از قرآن
🔹معتبرترین و مقدسترین منابع ما، بعد از #قرآن، در حدیث، #کتب_اربعه است، یعنی کافی، من لا یحضره الفقیه، تهذیب، استبصار، و در خطب، #نهج_البلاغه و در ادعیه #صحیفه_سجادیه است. اما همه اینها «فرع» بر قرآناند و به اندازه #قرآن قطعیت صدور ندارند؛
🔹یعنی حدیث کافی آن قدر میتواند معتبر باشد که با #قرآن منطبق باشد، و با تعلیمات آن جور درآید و اختلاف نداشته باشد. #رسول_اکرم صلی الله علیه و آله و #ائمه_اطهار علیهم السلام میفرمودند #احادیث ما را بر #قرآن عرضه بدارید، اگر بر قرآن منطبق نبود بدانید که ساختگی و جعلی است و آن را به ما بستهاند؛ ما چیزی خلاف قرآن نمیگوییم.
📕آشنایی با قرآن (نسخه سایت)، ج ۱، ص ۸
منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری
#شهید_مطهری
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️«ابن ابی الحدید» در كتاب شرح نهج البلاغه خود به چه احادیثی در فضیلت «امام علی» (عليه السلام) از منابع اهل سنت اشاره كرده است؟
🔹#امام_علی (عليه السلام) در بخشی از خطبه ۱۵۴ #نهج_البلاغه به بيان بخشى از «فضايل اهل بيت» (عليهم السلام) پرداخته، چنين مى فرمايد: «نَحْنُ الشِّعَارُ وَ الْأَصْحَابُ، وَ الْخَزَنَةُ وَ الْأَبْوَابُ، وَ لَا تُؤْتَى الْبُيُوتُ إِلَّا مِنْ أَبْوَابِهَا، فَمَنْ أَتَاهَا مِنْ غَيْرِ أَبْوَابِهَا سُمِّيَ سَارِقاً» (ما مَحرم اسرار [پيامبر خدا] و ياران راستين او و گنجينه داران و درهاى علوم وى هستيم؛ و به خانهها تنها بايد از درهاى آن وارد شد، و هركس كه از غير در وارد شود سارقش مى نامند!).
🔹اشاره به اين كه ما از همه به #پيامبر (صلی الله علیه و آله) نزديكتريم و #علم و #دانش آن حضرت به ما رسيده است، و هركس میخواهد به #تعليمات آن وجود مقدّس و هدايت هاى او راه يابد بايد از طريق ما وارد شود. اين تعبيرات در واقع برگرفته از روايات خود #پيامبر_اكرم (صلی الله علیه و آله) درباره #اهل_بيت (عليهم السلام) عموماً، و #امام_علی (عليه السلام) خصوصاً مى باشد. احاديثى مانند #حديث_ثقلين كه تمام مسلمين را تا روز قيامت به «قرآن» و «اهل بيت» (عليهم السلام) ارجاع می دهد، و حديث «اَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِىٌّ بَابُهَا فَمَنْ اَرَادَ الْعِلْمَ فَلْيَأْتِ الْبَابَ»؛ [۱] (من شهر علمم و #على درِ آن است، هر كس #علم میخواهد بايد از در آن وارد شود».
🔹جالب اينكه ابن ابى الحديد هنگامى كه به تفسير اين بخش از خطبه مى پردازد، ميگويد: «آنچه #علی (عليه السلام) در اين خطبه به آن اشاره كرده، تنها عشرى از اعشار فضايلى است كه پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) در روايات بسيار درباره آن حضرت بيان فرموده است». سپس مى افزايد: «منظور من در اينجا رواياتى كه اماميه در زمينه امامت علی (عليه السلام) به آن استدلال كرده اند، نيست، بلكه منظور رواياتى است كه بزرگان حديث #اهل_سنت در كتابهاى خود از #فضايل_علی (عليه السلام) آورده اند و من مختصرى از آن را در اينجا مى آورم». و به دنبال آن ۲۴ روايت ناب در فضايل آن حضرت نقل ميكند.
🔹مناسب است در اينجا به بعضی از این روایات بسيار پرمحتوا اشاره کنیم. #پيامبر_اکرم (صلی الله علیه و آله) به #امام_علی (عليه السلام) فرمود: «اى علی! خداوند تو را به زينتى آراسته است كه بندگانش را به زينتى بهتر از آن نياراسته است و آن، زينت نيكان در نزد خداست كه همان #زهد در دنياست. خداوند تو را چنان قرار داده كه چيزى از دنيا گردآورى نمیكنى و دنيا نيز چيزى از تو بر نمى گيرد و نمى كاهد. خداوند به تو محبّت مستمندان را بخشيده و تو را آنگونه قرار داده كه از چنين پيروانى خشنود شوى؛ آنها نيز به #پيشوايى همچون تو خشنود باشند». [۲]
🔹در روایت دیگری #پيامبر_اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «خداوند با من درباره #علی عهدى فرمود [و اشاره به مقامات و فضايل علی كرد] عرض كردم: پروردگارا، آن را براى من بيان فرما؛ فرمود: بشنو! #على، پرچم هدايت و پيشواى دوستان من و نور كسانى است كه اطاعتم كنند، و او كلمهاى است كه پرهيزكاران را به آن ملزم ساختم، كسى كه او را دوست دارد، مرا دوست داشته و كسى كه از وى اطاعت كند، مرا اطاعت نموده است؛ او را به اين #فضايل بشارت ده».
🔹در حدیثی دیگر #پيامبر_خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «هر آن کس که دوست دارد همچون من زندگى كند، و همچون من از دنيا برود، و ساكن بهشت جاويدانى شود كه خداوند آن را غرس كرده، پس بايد #علی را بعد از من #دوست دارد و دوست او را نيز دوست داشته باشد و به #امامان پس از من اقتدا كند كه آنها از #عترت من اند؛ از باقيمانده گِل من سرشته شدند و خداوند #فهم و #دانش به آنان داده است. واى بر كسانى از امت من كه آنها را تكذيب كنند و نسبت به من قطع رحم كنند! خداوند هرگز آنها را مشمول شفاعت من نكند!».
پی نوشتها؛
[۱] اين حديث مشهورى است كه در كتب معروف اهل سنت مانند المستدرك على الصحيحين، أبو عبدالله حاكم نیشابوری؛ المعجم الكبير، الطبرانی و غير آنها نقل شده است.
[۲] ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه خود اين حديث را از ابونعيم اصفهانى در حلية الأولياء و طبقات الأصفياء، نقل كرده است
#متنعربیرواياتدرمنبعموجوداست.
📕پيام امام اميرالمؤمنين (ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، چ اول، ج ۶، ص ۸۹
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#امام_علی #امیرالمؤمنین
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
⭕️امام علی (علیه السلام) به سرنوشت انسان های محروم می اندیشید...
💠علامه شهید مرتضی مطهری (ره):
🔹[امام علی علیه السلام] وقتی که خبردار میشود که عامل او (فرمانداری که از ناحیه او منصوب است) در یک مهمانی شرکت کرده است، نامه عتابآمیزی به او مینویسد که در #نهج_البلاغه هست. حال چه مهمانیای بوده است؟ آیا آن فرماندار در مهمانیای شرکت کرده بود که در سر سفره آن مشروب بوده است؟ نه. در آنجا قمار بوده؟ نه. در آنجا مثلًا زنهایی را آورده و رقصانده بودند؟ نه. در آنجا کار حرام دیگری انجام داده بودند؟ نه.
🔹پس چرا آن مهمانی مورد ملامت قرار میگیرد و نامه تند نوشته میشود؟
میگوید: «وَ ما ظَنَنْتُ انَّک تُجیبُ الی طَعامِ قَوْمٍ عائِلُهُمُ مَجْفُوٌّ وَ غَنِیهُمْ مَدْعُوٌّ» (هرگز نمى پنداشتم كه تو دعوت مردمى را اجابت كنى كه #بينوايان را از در مى رانند و #توانگران را بر سفره مى نشانند). «گناه فرماندارش» این بوده که بر سر #سفرهای شرکت کرده است که صرفاً اشرافی بوده، یعنی #طبقه_اغنیا در آنجا شرکت داشته و #فقرا محروم بودهاند.
🔹#علی علیه السلام میگوید: من باور نمیکردم که #فرماندار من، نماینده من پای در مجلسی بگذارد که صرفاً از اشراف تشکیل شده است. بعد راجع به خودش و زندگی خودش برای آن فرماندار شرح میدهد. درباره خود میگوید: #درد_مردم را از درد خودش بیشتر احساس میکرد؛ درد آنها سبب شده بود که اساساً درد خود را احساس نکند. سخنان #علی علیه السلام نشان داده که او واقعاً #دانا و #دانشمند و #حکیم بوده است.
🔹اما #علی علیه السلام را که اینقدر ستایش میکنیم نه فقط به خاطر این است که #بابعلمپیغمبر بوده که پیامبر فرمود: «انَا مَدینَةُ الْعِلْمِ وَ عَلی بابُها»؛ بیشتر از این جهت ستایش میکنیم که #انسان بود، این رکن از #انسانیت را داشت که به «سرنوشت انسان های محروم» میاندیشید، غافل نبود، درد دیگران را احساس میکرد، چنانکه سایر ارکان انسانیت را هم داشت.
📕آزادی معنوی (نسخه سایت)، مرتضی مطهری، ص ۲۳۴ و ۲۳۵
منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری
#شهید_مطهری
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️«امام علی» (علیه السلام) در دوران حكومت خود چه خدماتی به مسلمين ارائه کرده اند؟
🔹#امام_علی (عليه السلام) در خطبه ۱۵۹ #نهج_البلاغه به گوشه اى از «خدماتش به #مسلمين و كسانى كه تحت حكومت او مى زيستند» اشاره مى كند و آن را در چهار جمله بيان مى دارد و مى فرمايد: «وَ لَقَدْ أَحْسَنْتُ جِوَارَكُمْ». (به يقين، وظيفه #حُسن_جوار را در مورد شما به كار بستم). منظور از «حُسن جوار» اين است كه انسان، در برابر معاشران و دوستان همزيستى مسالمت آميز و توأم با ادب و احترام و خوشرفتارى و تحمل ناملايمات داشته باشد؛ به گونه اى كه از حضور او در جمعشان احساس آرامش و خوشوقتى كنند.
🔹بررسى تاريخ زندگانى #امام_علی (عليه السلام) به خصوص در #دوران_حكومت، نشان مى دهد كه در همه جا با مهر و محبّت با #مردم رفتار مى كرد؛ حتى خانه هاى يتيمان و بيوه زنان را شبانه سركشى مى نمود و با دست خود، آنها را تغذيه مى كرد؛ يتيمان را نوازش مى داد؛ بيوه زنان را تسليت مى گفت؛ با رنجوران همدردى مى كرد؛ با مخالفان مُدارا مى نمود و با دوستان، نهايت محبّت را مبذول مى داشت.
🔹به عكسِ دوران #حكومت_عثمان كه با نهايت خشونت با مردم رفتار مى كردند، حتى بر بزرگان اسلام، همچون ابوذر، عمّار ياسر و عبدالله بن مسعود رحم نكردند، و همان گونه كه مى دانيم ابوذر را با خشونت زياد به منطقه بسيار بد آب و هواى ربذه تبعيد كردند، که در آن جا از دنيا رفت و اطرافيان خليفه يا خود او عمار ياسر را به علت انتقاد مختصرى از نابسامانى هاى موجود در زمان عثمان چنان زدند كه به فتق مبتلا شد و يكى از دنده هايش شكست، و عبدالله بن مسعود، قارى و حافظ معروف قرآن را نيز چنان بر زمين كوبيدند كه بدنش ناقص شد و بعضى گفته اند: همين امر باعث مرگ او شد.
🔹اگر #اميرالمؤمنين (عليه السلام) حتى برادرش #عقيل را با ديگران در سهم #بيت_المال كاملا يكسان مى شمرد، اطرافيان عثمان، چنان بر اموال بيت المال چنگ انداخته بودند كه مردم، عراق را بستان قريش و بنى اميّه مى ناميدند. [۱] در دوّمين خدمت خود به مردم مى فرمايد: «وَ أَحَطْتُ بِجُهْدِی مِنْ وَرَائِكُمْ». (من در پشت سر نيز به #پاسدارى از شما پرداختم). اشاره به اين كه شما را در مسير #اطاعت و بندگى خدا از وسوسه هاى #شياطين جنّ و اِنس حفظ كردم، و در برابر گزند #دشمن از شما نگهدارى نمودم.
🔹و در سوّمين و چهارمين خدمت به آزاد ساختن مردم از بند ذلّت و زنجيرهاى ظلم و اسارت اشاره مى فرمايد: «وَ أَعْتَقْتُكُمْ مِنْ رِبَقِ الذُّلِّ، وَ حَلَقِ الضَّيْمِ». (و شما را از بند #ذلّت و حلقه هاى زنجيرِ #ستم آزاد كردم). چرا كه در دوران حكومت #عثمان و سيطره #بنىاميّه و #بنىمروان بر حكومت اسلامى، دامنه #ظلم و #ستم در همه جا گسترده بود، و كسى جز آن گروهِ خودكامه، ارزش و نفوذى در جامعه نداشت، #امام_علی (عليه السلام) آنها را از اين حكومتِ خودكامه فاميلى و قبيلگى كه به دست افرادی شرور همچون بنى مروان و بنى اميّه اداره مى شد، رهايى بخشيد.
🔹و در پايان اين سخن به نكته لطيفى اشاره مى كند كه اين #خدمات_خالصانه نه به جهت #حقّشناسى و #قدردانى شايسته شما در برابر من است؛ بلكه: «شُكْراً مِنِّي لِلْبِرِّ الْقَلِيلِ وَ إِطْرَاقاً عَمَّا أَدْرَكَهُ الْبَصَرُ، وَ شَهِدَهُ الْبَدَنُ، مِنَ الْمُنْكَرِ الْكَثِيرِ» (همه اينها براى سپاس فراوانِ من در برابر نيكىِ اندكى از سوى شما و چشمپوشى از بدىهاى فراوانى بود كه نسبت به من انجام داديد؛ بدى هاى آشكارى كه چشم، آن را مى ديد و بدن، آن را لمس مى كرد).
🔹در حقيقت، منظور اميرالمؤمنين #امام_علی (عليه السلام) اين است كه شما خدمتى به من نكرديد كه خدمات من براى شكرگزارى آن باشد، بلكه مشكلات و دردسرهايى كه براى من آفريديد بسيار زياد است؛ اگر من #خدمتى به شما كردم براى خدا و اداى #وظيفه_الهى بوده است. بنابراین، «الْمُنْكَرِ الْكَثِيرِ» در اين عبارت، اشاره به #نافرمانىها و #سرپيچىها و #بیوفايى هاى مردم در برابر امام (عليه السلام) است.
🔹شبيه همين معنا در خطبه هاى ديگر «نهج البلاغه» به چشم مى خورد. در خطبه ۹۷ مى فرمايد: «وَ لَقَدْ أَصْبَحَتِ الْأُمَمُ تَخَافُ ظُلْمَ رُعَاتِهَا وَ أَصْبَحْتُ أَخَافُ ظُلْمَ رَعِيَّتِي». (همواره امتها از ظلم زمامدارشان در وحشت بوده اند، ولى من از ظلم پيروانم بيمناكم).
پی نوشت:
[۱] شرح نهج البلاغة، ابن أبي الحديد، انتشارات آية الله مرعشي نجفي، ۱۴۰۴ق، چ اول، ج ۲، ص ۱۲۹ (از قول «سعيد بن عاص» فرماندار كوفه از جانب عثمان)
📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ۱۳۸۶ش، چ اول، ج ۶، ص ۲۰۵
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#امام_علی #اميرالمؤمنين
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️امام علی (علیه السلام) برای مقابله و جنگ با اصحاب «جمل» چگونه استدلال می نمایند؟
🔹#امام_علی (عليه السلام) در پایان خطبه ۱۷۲ #نهج_البلاغه پس از اشاره به جنایات #لشکریان_جمل در بصره چنين مى فرمايد: «فَوَاللهِ لَوْ لَمْ يُصِيبُوا مِنَ الْمُسْلِمِينَ إِلَّا رَجُلاً وَاحِداً مُعْتَمِدِينَ لِقَتْلِهِ، بِلَا جُرْمٍ جَرَّهُ، لَحَلَّ لِی قَتْلُ ذلِكَ الْجَيْشِ كُلِّهِ، إِذْ حَضَرُوهُ فَلَمْ يُنْكِرُوا، وَ لَمْ يَدْفَعُوا عَنْهُ بِلِسَانٍ وَ لَا بِيَدٍ دَعْ مَا أَنَّهُمْ قَدْ قَتَلُوا مِنَ الْمُسْلِمِينَ مِثْلَ الْعِدَّةِ الَّتِي دَخَلُوا بِهَا عَلَيْهِمْ!».
🔹[ترجمه فرمایش حضرت:] (به خدا قسم، حتى اگر يك تن از #مسلمانان را به عمد و بى هيچ جرمى كشته بودند، قتل همه آن لشكر بر من روا بود؛ زيرا همه آنان در كشتن آن مرد حاضر بوده اند و كشتن او را #منكر نشمرده اند و به دست و زبان ياريش نكرده اند [و به اين ترتيب، همدستِ مفسدان فى الارض بودند] و حال آنكه، از #مسلمانان به شماره سپاهيانى كه به شهر داخل كرده بودند، #كشتار كرده اند.).
🔹در اينجا پرسش و پاسخى از سوى شارحان «نهج البلاغه» مطرح شده و آن اینکه: چگونه #اميرالمؤمنين (علیه السلام) مى فرمايد: اگر آنها حتى يك نفر را مى كشتند قتل تمام لشكرشان جايز بود، تا چه رسد به اين كه به تعداد خودشان از #مسلمين بى گناه كشتند. اين نابرابرى را با چه عنوانى از عناوين فقهى مى توان تفسير كرد؟ در اينجا در مجموع چهار جواب به اين سؤال داده شده است كه عبارتند از:
1⃣بعضى پاسخ گفته اند: آنها عملا نشان دادند كه #كشتن_مسلمان را مباح مى شمرند و اين نوعى انكار #ضروريات_دين است و به اين ترتيب #مرتدّ مى شوند.
2⃣برخى گفته اند: كشتن آنها به دليل #نهى_از_منكر بوده است؛ زيرا اگر نهى از منكر هيچ راهى جز اين نداشته باشد، مجاز است.
3⃣سوّمين و بهترين جواب اين است كه آنها مصداق #مفسدفىالارض بودند؛ چرا كه لشكرى به راه انداختند و #بيعت خود را شكستند و در بخشى از كشور اسلام، #فساد_عظيمى به راه انداختند؛ بنابراين داخل در آيه شريفه مى شوند كه: «إِنَّما جَزاءُ الَّذينَ يُحارِبُونَ اللهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَساداً أَنْ يُقَتَّلُوا...». [۱]
و اگر #امام_علی (عليه السلام) مى فرمايد: گناه آنها اين بود كه در برابر فجايع آنان سكوت كردند و در واقع مقدمه اى است براى اثبات #مُحارب و مفسد بودن آنها.
4⃣پاسخ چهارمى نيز در اينجا مطابق مذهب پيروان اهل بيت (عليهم السلام) وجود دارد و آن اينكه هر كس بر #امام_معصوم (عليه السلام) و بر ضدّ #حكومت_اسلامى خروج كند، #كافر است؛ همان گونه كه «خواجه نصير الدين طوسى» در «تجريد العقائد» [۲] مى گويد: «و محاربوا عَلِىٍّ كَفَرَةٌ» (كسانى كه با #امام_علی (عليه السلام) به جنگ برخيزند #كافرند)؛ زيرا مى دانيم #پيامبر (صلى الله عليه و آله) به #امام_على (عليه السلام) خطاب كرده، فرمود: «حَرْبُكَ حَرْبِي»؛ [۲] (جنگ با تو جنگ با من است).
🔹در اينجا پرسش ديگرى مطرح است و آن اينكه اگر همه آنها مستحق قتل بودند ـ به سبب اينكه گروهى از مسلمين را حتّى قبل از جنگ كشتند ـ چرا #امام (عليه السلام) بعد از پيروزى، تمام همدستان #طلحه و #زبير را قصاص نفرمود؟ حتى #عايشه به حكم محاربه با امام مسلمين و قيام بر ضدّ #حكومت_اسلامى و ايجاد فساد در زمين مستحق قتل بود؛ ولى چنان كه مى دانيم اميرالمؤمنين (عليه السلام) او را با احترام به مدينه بازگرداند؟
🔹پاسخ اين پرسش روشن است و آن اينكه اوضاع به قدرى طوفانى و شرايط بحرانى بود كه اگر امام (عليه السلام) دست به چنين كارى مى زد، #مخالفان به آسانى مى توانستند توده هاى #عوام_مسلمين را بر ضدّ او بشورانند؛ لذا در نقلى از عمروعاص مى خوانيم كه به عايشه گفت: «اى كاش در روز #جنگ_جمل كشته شده بودى!» عايشه به او گفت: «بى پدر چرا؟» عمرو گفت: «تو از دنيا مى رفتى و وارد بهشت مى شدى! و ما كشتن تو را بزرگترين دستاويز بر ضدّ #علی قرار مى داديم». [۳] به هر حال، اين افتخارى است براى #امام_علی (عليه السلام) كه از باقيماندگان #جمل صرف نظر كرد و با اين كار خود، #جامعه_اسلامى را نجات داد.
#مآخذدرمنبعموجوداست
📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ۱۳۸۶ش، چ اول، ج ۶، ص ۴۹۷
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#امام_علی #جنگ_جمل
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد