eitaa logo
کانال سردار سپهبد شهید 🌷حاج قاسم سلیمانی شهرستان نجف اباد
71 دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
4.8هزار ویدیو
39 فایل
این کانال اطلاع رسانی وترویج گفتمان انقلاب اسلامی واسلام ناب است و زمینه سازان ظهور حضرت 💐❤️مهدی❤️ یاوران رهبر انقلاب این زمان هستند 🌷❤️خون که درتن ماست هدیه به رهبر ماست 🌷❤️ #لبیک یاحسین #لبیک یا صاحب الزمان #لبیک یا خامنه ای بهترین ره
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️جهل بسیط چه تفاوتی با جهل مرکب دارد؟ 🔸 و نادانی، در مقابل و دانستن قرار می‌گیرد که به دو زیر مجموعه و تقسیم می‌شود. 🔹 بدین معنا است که انسان چیزى را نداند، اما متوجه این جهل و نادانى خودش باشد، مانند ما ‌که هنوز نمی‌دانیم در کره مریخ موجود زنده‌‏اى وجود دارد یا نه، و به این ناآگاهى خود نیز آگاهیم که در این صورت تنها با یک جهل مواجهیم. گفتنی است که جهل بسیط، ضد علم نیست، بلکه تقابل میان آن دو، تقابل ملکه و عدم ملکه است و ممکن است به علم منجر شود. 🔹 به مواردی گفته می‌شود که انسان چیزى را نداند و متوجه این نادانى خویش نباشد، بلکه اعتقاد دارد که در موضوع مورد نظر، آگاهی لازم را دارد، مانند کسانى که اعتقادات فاسد دارند و خیال می‌‏کنند به حقایق آگاه‌‏اند، در حالی‌که در واقع نادان‌‏اند. [۱] این نوع از نادانی را بدان جهت، جهل مرکّب نامیده‏‌اند که در واقع مرکّب از دو جهل و نادانی است. یکى جهل به واقعیت، و دیگری جهل نسبت به نادانی خویش. جهل مرکّب مقابل علم است به تقابل تضادّ، و ممکن نیست که با وجود آن علم حاصل شود. [۲] 🔹در پایان ذکر این نکته لازم است که جهل مرکب بسیار خطرناک‌تر از جهل بسیط است؛ چرا که به گفته آن شاعر پارسی‌گو: آنکس که نداند و بخواهد که بداند - جان و تن خود را ز جهالت برهاند؛ آنکس که نداند و نداند که نداند - در جهل مرکب ابدالدهر بماند. پی نوشت‌ها؛ [۱] فرهنگ نامه اصول فقه، ص ۳۸۸ [۲] فرهنگ اصطلاحات منطقى، ص ۹۱ منبع: اسلام کوئست @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آرزوهای طولانی و اقسام آن (بخش سوم) 🔸 همچون سرابی است که تشنگان را در بیابان زندگی به دنبال خود می کشانند و چهره واقعیت ها را به گونه ای دروغین نشان می دهند و انسان به خاطر آنها درک نمی کند. امید و آرزوی پسندیده، دل بستن به آینده ای است که دسترسی به آن معقول است و با تلاش می توان به آن رسیده و این یک امر فطری است. 💠اسباب آرزوهای دراز 1⃣«جهل و بی خبری»؛ انسان نسبت به دنیا، قدرت و لطف خدا، آخرت و نعمت های بی پایان آن و همچنین نسبت به وضع خویش و عدم توجه به این حقیقت که هر لحظه ممکن است پایان عمر او فرا رسد، او را به وادی آرزوهای دراز می کشاند. امام علی (ع) می فرماید: «اتَّقُوا خِدَاعَ الْآمَالِ فَکَمْ مِنْ مُؤَمِّلِ یوْمٍ لَمْ یدْرِکْهُ وَ بَانِی بِنَاءٍ لَمْ یسْکُنْهُ وَ جَامِعِ مَالٍ لَمْ یأْکُلْهُ؛ [۱] از بپرهیزید؛ چه بسیار کسانی که آرزو داشتند روزی را (در آغوش ناز و نعمت بگذارنند) و هرگز به آن نرسیدند. چه بسیار کسانی که خانه و قصری ساختند، ولی هرگز در آن ساکن نشدند و چه بسیار کسانی که اموال زیادی اندوختند ولی هرگز از آن نخوردند. 2⃣«حب دنیا»؛ هنگامی که دلبستگی نسبت به ظواهر دنیا جای «زهد» را گرفت و انسان در زرق و برق دنیا غرق شد، کم کم از خدا می شود و زشتی ها در نظرش به صورت زیبایی جلوه می کند و او را گرفتار و دراز می سازد، لذا حق را به دست فراموشی سپرده و به آن پشت می کند. ... پی نوشت؛ [۱] تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص ۳۱۳ منبع: حوزه نت به نقل از وبسایت پژوهه @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️سرلوحه برنامه های امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) 🔹 ، خصلت همه است و این خصلت در وجود (عج) در حدّ اوج و کمال است. معیار پاک سازی اجتماعات بشری نیز همین است. (عج) در راه و روش خویش، است و در اجرای و و مبارزه با قاطعیتی خدایی دارد. چشم پوشی و در راه و روش او نیست. از ملامت نمی هراسد، از هیچ مقام و نمی ترسد و بدون هیچ گونه ملاحظه ای را کیفر می دهد. 🔹در حدیثی از (ع) آمده است: « قیام می کند ... بر اعراب سختگیر است و راه و روش او شمشیر بوده و در راه اجرای از ملامتِ بیم نمی کند». [۱] (ع) نیز فرموده است: «خداوند برای از خاندان ما هر دشواری را آسان می گرداند و به دست او هر سرسختی نابود می شود و هر هلاک می گردد». [۲] 🔹بزرگترین آرمان دولت (عج)، گسترش در است که از هدف های اساسی آن می باشد؛ چنان که این اصل از نخستین هدف ها و اصلی ترین برنامه های همه بوده است که در گذشته تاریخ، اجتماعات و مردمان را به آن فرا خوانده اند و در راه تحقق آن های فراوان کرده اند. (عج)، با طبقات آگاه و عالمان و روشنفکرانی که بخواهند به گونه ای در برابر اجرای بایستند، می جنگد و با کسانی که با توجیه کلام خدا و تأویل آیات قران کریم، قصد او را دارند، می شود و آنان را از سر راه انقلاب بر می دارد. 🔹 ، تنها زمینه حیات اجتماعی در بخش ویژه ای از جامعه نیست، بلکه در همه ابعاد و ، عامل اصلی حیات و زندگی انسان، اصل و عدل است. ، حیات زندگی است و زندگی بی عدالت، مرگی است که حیات پنداشته می شود. در سخنی از (ع) آمده است: «اگر از عمر دنیا تنها یک روز باقی مانده باشد، آن روز را طولانی گرداند تا کند و را از و داد پر کند، آن گونه که از و بیداد آکنده باشد. این چنین از پیامبر خدا شنیدم». [۳] 🔹در روایتی نیز آمده است هنگامی که (عج) در لحظات نخستین پس از تولد، دهان به سخن گشود، فرمود: «خداوندا! به آنچه بر من وعده دادی، وفا کن و امر مرا به کمال برسان و گام های مرا استوار بدار و را به دست من آکنده از و داد ساز». [۴] (ع) نیز درباره این بزرگترین آرمان حکومت (عج) فرموده است: « را کنار می گذارد و دست سازشکاران را از سرتان کوتاه می کند، و را عزل می نماید و زمین را از هر و خائنی پاک می سازد». [۵] 💠عوامل موفقیت امام مهدی (عج) در گسترش عدل 🔹در که عهده دار اجرای و است، که در رأس حکومت قرار دارد، نمونه و و نمایش عملی و تجسم ظهور تمام و تعلیمات آن و نیز نسخه بشری است. در این حکومت (علیهم السلام) هم قوانینی که اساس عمل است، بیانگر ، و برقراری توازن و به معنای حقیقی است، و هم و و قوه مجریه ای که اجرای این قوانین را بر عهده دارد، در طریق گام بر می دارد. 🔹در روایتی از (ع) آمده است: «هنگامی که ما قیام کند، خداوند دست لطفش را بر سر بندگانش می گذارد و به این وسیله عقول آن ها را کامل و افکارشان را پرورش می دهد». [۶] ضمن این موضوع، عامل مهم دیگری که موفقیت (عج) در گسترش عدل در جامعه را تضمین می کند، در آن عصر است. افرادی با و داد درگیرند و با آن مقابله می کنند که کامل نیست. وقتی مردم از نظر عقلی ضعیف باشند، زیر بار نمی روند؛ زیرا طبق احادیث، از جنود به شمار می آید و از جنود و لشکریان . [۷] به این دلیل و نیز عظمت است که در دوران (عج) همگان به سرعت تمام، پذیرای حکومت آن حضرت خواهند بود. [۸] پی نوشت ها: [۱] الغیبة، نعمانی، ص۲۳۳؛ [۲] کمال الدین، ج۲، ص۳۶۹؛ [۳] همان، ج۱، ص۳۱۸؛ [۴] بحارالانوار، ج۵۱، ص۱۳؛ [۵] همان، ص۱۲۰؛ [۶] بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۲۸؛ [۷] کافی، ج۱، کتاب العقل والجهل، ح۱۴ ؛ [۸] ر.ک: رضوانی کاشانی، علی اصغر، موعود شناسی و پاسخ به شبهات، ص ۴۸۳ - ۴۸۶ نویسنده: زهرا رضائیان، بخش مهدویت تبیان منبع: تبیان @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️رابطه امتحان الهی با گرفتاری‌ها 🔹یکی از ها و که برای بسیاری از گرفتاری ها و در قرآن کریم و منابع روایی بیان شده است مساله می باشد. آزمایش الهی برای بندگان و پرورده شدن آن ها در کوران حوادث و بلاها می باشد، وگرنه خداوند، عالِم به تمام امور عالَم می باشد و چیزی از او مخفی نیست. شاید انسانی پیدا نشود که ادعا کند هیچ نوع بلا و گرفتاری ندیده است؛ یکی مریض دارد و دیگری خود، مریض است. 🔹فرد دیگری از فقر و نداری می نالد، عده ای درگیر جنگ و جدال هستند و افرادی هم گرفتار سیل و زلزله و... همه ما بخشی از این را خود تجربه کرده ایم. چه و فلسفه ای در پس این بلاها و وجود دارد؟ آیا گرفتاری ها فقط در اثر گناهان است؟ خیلی از بزرگان و اولیاء الهی نیز در طول حیات خود گرفتار بلاهای فراوانی بوده اند، با آنکه از معصیت مبرا بوده اند. های متعددی برای و مصائب ذکر شده است، یکی از این حکمت ها، مساله می باشد که دراین نوشتار به آن اشاره مختصری می کنیم. 💠رابطه بلا و مصیبت با امتحان الهی 🔹 یکی از سنت های قطعی خداوند است، در چنین آمده است: «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ اَلْخَوْفِ وَ اَلْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ اَلْأَمْوٰالِ وَ اَلْأَنْفُسِ وَ اَلثَّمَرٰاتِ وَ بَشِّرِ اَلصّٰابِرِينَ» [بقره، ۱۵۵] (و بی تردید شما را به چیزی اندک از ترس و گرسنگی و کاهش بخشی از اموال و کسان و محصولات [نباتی یا ثمرات باغ زندگی از زن و فرزند] می  کنیم؛ و را بشارت ده). در گرفتاری و بلاست که نشان می دهد چقدر اهل است. کسی که در برابر صبر می کند، فرق دارد با کسی که زبان به اعتراض و گلایه و نارضایتی باز می کند. 🔹انسان تا در معرض قرار نگیرد چگونه می تواند خود را نشان بدهد؟! خیلی از مردم ادعای دارند، اما تا به سختی و بلایی مبتلا می شوند ایمان‌ شان را فراموش می کنند. که همه چیز را می داند چه نیازی به دارد؟ سؤالى كه به ذهن مى‏ رسد اين است كه مگر براى اين نيست كه اشخاص يا چيزهاى مبهم و ناشناخته را بشناسيم و از ميزان و نادانى خود بكاهيم؟ 🔹اگر چنين است‏ خداوندى كه علمش به همه چيز احاطه دارد و از اسرار درون و برون همه كس و همه چيز آگاه است، غيب آسمان و زمين را با علم بى‏ پايانش می داند، چرا مى كند؟ مگر چيزى بر او مخفى است كه با امتحان آشكار شود؟! در پاسخ به این سوال می گوییم: و امتحان در مورد خداوند با آزمايش هاى انسان بسيار متفاوت است. آزمايش‏ هاى ما براى شناخت بيشتر و رفع ابهام و جهل است، اما در واقع همان و است. در در بیش از بيست مورد امتحان به خدا نسبت داده شده است.  🔹اين يک  و سنت دائمى پروردگار است كه براى شكوفا كردن و در نتيجه پرورش دادن بندگان، آنان را مى‏ آزمايد. يعنى همانگونه كه فولاد را براى استحكام بيشتر در كوره مى‏ گدازند تا به اصطلاح آب‌ديده شود، را نيز در كوره سخت پرورش مى ‏دهد تا گردد. چنانچه در آیه دیگری می فرماید: «وَ لِيَبْتَلِيَ اللهُ ما فِی صُدُورِكُمْ وَ لِيُمَحِّصَ ما فِی قُلُوبِكُمْ وَ اللهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُور» [آل عمران، ۱۵۴] (او آنچه را شما در سينه داريد تا دل‌هاى شما كاملا خالص گردد و او به همه اسرار درون شما آگاه است). باید بدانیم از این گریزی نیست و خود را برای مواجهه صحیح با آنها آماده کنیم. 🔹خدای متعال در آیه دیگری می فرماید: «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا اَلْجَنَّةَ وَ لَمّٰا يَأْتِكُمْ مَثَلُ اَلَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ مَسَّتْهُمُ اَلْبَأْسٰاءُ وَ اَلضَّرّٰاءُ وَ زُلْزِلُوا حَتّٰى يَقُولَ اَلرَّسُولُ وَ اَلَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتىٰ نَصْرُ اللهِ أَلاٰ إِنَّ نَصْرَ اللهِ قَرِيبٌ» [بقره، ۲۱۴] (آیا پنداشته اید در حالی که هنوز حادثه هایی مانند ، شما را نیامده، وارد می شوید؟! به آنان و آسیب هایی رسید و چنان و مضطرب شدند تا جایی که پیامبر و کسانی که با او ایمان آورده بودند [در مقام دعا و درخواست یاری] می گفتند: یاری خدا چه زمانی است؟ [به آنان گفتیم:] آگاه باشید! یقیناً نزدیک است). 🔹این آیه و آیات مشابه آن، نشان می دهند که در هم مردم و مخصوصاً مومنین چقدر با انواع بلا مورد قرار گرفته اند و ما نیز از این سنت الهی مستثناء نیستیم. نویسنده: عظیمی رادفر مجتبی منبع؛ وبسایت رهروان ولایت @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️قیام امام حسین (علیه السلام) چه تأثیری بر بیداری و آگاهی جامعه اسلامی داشت؟ 🔹 در عموماً، و در عصر حاکمیّت و خصوصاً، نبودند. آنها نمیدانستند که «بنى امیّه» جانشینان برحق رسول الله (ص) نیستند و دلسوز و حامى اسلام نمیباشند، و آنها به خاطر تقصیر و کوتاهى شان بود و لذا بودند. آیا آنها نمى دانستند بازماندگان دوران و کینه دیرینه اى از دارند و هنوز خاطره تلخ کشته شدن عزیزانشان را در جنگ هاى بدر و احد و احزاب فراموش نکرده اند و درصدد انتقام آن خونها هستند، 🔹و از آنجا که پیامبر (ص) پیش بینى این روزها را مینمود، خلافت را بر حرام کرد. این مطلب در روایات متعدّد، از جمله گفتگوى (ع) و مروان بن حکم منعکس شده است. شبى که امام حسین (ع) به دارالاماره مدینه خوانده شد و خبر مرگ به آن حضرت ابلاغ گشت و از وى تقاضاى بیعت براى یزید شد و حضرت موافقت نکرد، فرداى آن شب ، امام (ع) را در کوچه ملاقات کرد. خطاب به حضرت عرض کرد: یا اباعبدالله! من خیرخواه تو هستم و پیشنهادى برایت دارم که اگر بپذیرى به خیر و صلاح شماست! 🔹 فرمود: پیشنهادت چیست؟ عرض کرد: همانگونه که دیشب در مجلس ولیدبن‌عتبه گفتم، شما با یزید بیعت کنید که این کار به نفع دین و دنیاى شماست! (ع) فرمود: «ما از آنِ خداییم و به سوى او باز میگردیم. هر زمان مسلمانان به فرمانروایى همچون گرفتار شوند باید فاتحه اسلام را خواند. بى شک از جدّم رسول خدا (ص) شنیدم که ميفرمود: «خلافت بر خاندان ابوسفیان است و اگر روزى را بر بالاى منبر من دیدید او را بکشید» و مردم مدینه او را بر فراز منبر آن حضرت دیدند و نکشتند و در نتیجه خداوند آنها را مبتلا به کرد». [۱]  🔹مروان با شنیدن این بیان کوبنده و مستدلِ (ع) خاموش گشت و رفت. ابن ابى الحدید مینویسد: دوستى داشت که هر روز به ملاقاتش میرفت و از رازداران معاویه و اصحاب سرّ او بود. او میگوید: «پس از شهادت (ع) و حسن مجتبى(ع) که بر سرتاسر جهان اسلام مسلّط شده بود، به او گفتم: معاویه! تو به آنچه که خواستى رسیدى و اکنون حاکم بر تمام بلاد اسلام هستى، به بنى هاشم کمتر ظلم و ستم کن و دستور بده که دیگر بر فراز منابر على(ع) را سبّ و لعن نکنند. معاویه گفت: اشتباه مى کنى! باید چنان کنم که مسلمانان بر فراز مأذنه ها نام پیامبر (ص) را بر زبان نیاورند. آرى! زمانى آرام ميگيرم که نام (ص) را از بالاى مأذنه ها به زیر بکشم «دفناً دفناً». [۲]  🔹عناد و مخصوصاً با اسلام، عناد و کینه اى ریشه اى و اساسى و غیرقابل جمع بود، ولى متأسّفانه در آن زمان گروه عظیمى از مسلمانان آنها را نمیشناختند. که معروف به ، آدم کشى، و و فجور بود به مدینه حمله کرد و شمار زیادى از مردان و زنان آن شهر مقدّس را از دم تیغ گذراند، و سه روز آن شهر را بر سربازان خود مباح کرد، تا هر کارى بخواهند انجام دهند! به قتل و غارت پرداخته و کارهاى دیگرى که قلم از ذکر آن شرم دارد! [۳]  🔹هنگامى که عبدالله بن زبیر به خانه خدا پناهنده شد، نه به ابن زبیر رحم کرد و نه احترام را نگهداشت و نه حال ساکنان مکّه را مراعات نمود، لذا دستور داد منجنیق ها را در اطراف مکّه نصب و را سنگباران کنند! [۴] در حالى که طبق احکام اسلامى هرکس به خانه خدا پناه ببرد در امان است؛ حتّى مجرمین. هرچند میتوان آب و غذا را بر مجرمین بست تا بر اثر فشار گرسنگى و تشنگى مجبور شوند از حرم امن الهى خارج گردند، و سپس در صورت اثبات جرم آنها را دستگیر و مجازات کنند. [۵] 🔹(ع) براى بیدارى و قیام کرد، امّا آن قدر خواب آنها عمیق و و ناآگاهیشان ریشه دار بود که جز خون قلب امام و یاران وفادارش این آفت مهم را از مزرعه اسلام دور نساخت. مردم پس از شهادت (ع) و همراهانش، و اسارت خاندان عصمت و طهارت و بر سر نیزه رفتن سرهاى مقدّس شهداى کربلا، از بیدار شدند و قیام ها یکى پس از دیگرى شکل گرفت و بنى امیّه پس از واقعه کربلا روى خوش ندیدند، تا اینکه این خون هاى پاک منتهى به و ریشه کن شدن این درخت ناپاک شد. پی نوشت‌ها؛ [۱]لهوف ص۲۰؛ [۲] شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید ج۵ ص۱۳۰؛ [۳] شرح این جنایت بى سابقه غمبار را در کتاب عاشورا، ص۲۳۱ به بعد مطالعه فرمایید. [۴]همان؛ [۵] جواهرالکلام ج۲۰ ص۴۸-۴۶؛ و ج۴۱ ص۳۴۴و۳۴۵ 📕اهداف قيام حسينى‏، ناصر مكارم شيرازى، مدرسه امام على بن ابیطالب، ص۷۵ منبع: وبسایت آیت الله مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️دیدگاه اسلام در مورد «سؤال کردن» چیست؟ 🔹هر انسانى در برابر انبوهى از و درباره خود و ديگران قرار دارد، كه گاه مربوط به مسائل است و گاه و كليد حلّ آنها غالباً از و انديشمندان است. به همين دليل، در عالَم تكوين و تشريع، درهاى را به روى انسان گشوده است. از نظر تشريع در دستورات اسلامى نه تنها اجازه به هر كس و درباره هر چيز داده شده است، بلكه به سؤال كردن امر كرده است‌. در دو آيه مى فرمايد: «فَاسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَاتَعْلَمُونَ» [۱] (از كنيد اگر نمى دانيد). 🔹اميرمؤمنان (عليه السلام) در بعضى از كلمات پرمعنايش در ميفرمايد:  «وَ لَا يَسْتَحِيَنَّ أَحَدٌ إِذَا لَمْ يَعْلَمِ الشَّيْ‏ءَ أَنْ يَتَعَلَّمَهُ» (هيچ گاه كسى در فراگيرى و از مجهولات، شرم و حيا به خود راه ندهد). آرى، كردن عيب نيست. عيب آن است كه انسان پرسش نكند و در و نادانى باقی بماند. جالب اين است كه در خطبه ۱۶۲ كردن را براى هر كس ذكر فرموده و اين معنا در مورد و بسيار مهم‌تر است، چرا كه آنها داراى مجهولات فراوان از نظر تكوين و هستند. 🔹خداوند نیز، و جستجوگرى را در ذات انسان قرار داده است. ، همواره مايل است از چيزهايى كه نمى داند، بپرسد و بداند. اين حسّ در جوانان و نوجوانان شديدتر است؛ به سبب همان نيازى كه دارند، گاه آن قدر پدر و مادر را سؤال پيچ مى كنند كه داد و فريادشان بلند مى شود؛ در حالى كه وظيفه آنها اين است كه با محبّت و مدارا به اين نياز روحى شان پاسخ مثبت دهند. آنچه را مى دانند، در اختيارشان بگذارند و آنچه را نمى دانند به كسانى كه مى دانند ارجاع دهند. 🔹بعضى فكر مى كنند اگر از مسائل سؤال كنند نشانه كفر و بى اعتقادى است، در حالى كه اين پرسش ها براى بيشتر و استحكام بخشيدن به است. و آگاهان، به ويژه وظيفه دارند كه در هر حال و در هر شرايط، براى پاسخ به اعلام آمادگى كنند و با محبّت و احترام از استقبال كنند و فراموش نكنند كه بر اساس روايتى كه از اميرالمؤمنين (عليه السلام) نقل شده، چنين وظيفه اى بر دوش دارند:  «خداوند از ، پيمانِ فراگيرى علم نگرفته، مگر آنكه پيش از آن از ، پيمان آموزش گرفته است». [۳] 🔹اين بحث را با ذكر چند حديث پر معنا پايان مى دهيم؛ (عليه السلام) يكى از يارانش به نام «حمران بن أعين» را تشويق به سؤال كرد و فرمود: «مردم به اين علت، و گمراه مى شوند كه نمى كنند». [۴] (عليه السلام) مى فرمايد: «دلها قفل شده است و كليد آن، است». [۵] از (صلّی الله علیه و آله) روايت شده كه: «، خزانه هايى است و كليدهاى آن است. خدا شما را رحمت كند، همواره سؤال كنيد؛ چرا كه چهار گروه براى آن پاداش داده مى شوند: سؤال كننده، پاسخ گوينده، كسانى كه در آنجا مستمعند و آنها كه بدان ها علاقه مندند». [۶] 🔹در تاريخ آمده كه: «در روز جنگ جمل، مرد عربى به (عليه السلام) عرض كرد: اى اميرمؤمنان! تو مى گويى خداوند يگانه است؟ [منظور از اين يگانگى چيست؟] مردم از هر سو به او حمله كردند. گفتند: اى مرد عرب، نمى بينى تمام فكر اميرمؤمنان متوجّه جنگ است؟ [هر سخن جايى و هر نكته مقامى دارد!] (عليه السلام) فرمود: او را رها كنيد. چيزى كه اين مرد عرب مى خواهد، همان چيزى است كه ما از اين قوم مى خواهيم [ما هم از اين گروه، توحيد و يگانگى مى طلبيم و جنگ براى فراگيرى اين تعليمات مقدّس است]». [۷] پی نوشت‌ها؛ [۱] نحل، آيه ۴۳؛ انبياء، آيه ۷. [۲] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم‏، چ ۱، ص ۴۸۲، حکمت ۸۲. [۳] الكافی، دارالكتب الإسلامية، چ ۴، ج ‏۱، ص ۴۱. [۴] الكافی، همان، ص ۴۰. [۵] غرر الحكم و درر الكلم‏، دارالكتاب الإسلامی، چ ۲، ص ۷۶، حکمت ۱۴۶۵. [۶] كنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، صفوة الس مؤسسة الرسالة، چ ۵، ج ۱۰، ص ۲۳۰، ح ۲۸۶۶۲. [۷] شرح آن را در كتاب التوحيد، ابن بابويه، جامعه مدرسين‏، چ ۱، ص ۸۳، باب ۳ (معنى الواحد و التوحيد و الموحد) مطالعه فرماييد. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، چ اول‏، ج ۶، ص ۲۹۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel