eitaa logo
کانال سردار سپهبد شهید 🌷حاج قاسم سلیمانی شهرستان نجف اباد
71 دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
4.8هزار ویدیو
39 فایل
این کانال اطلاع رسانی وترویج گفتمان انقلاب اسلامی واسلام ناب است و زمینه سازان ظهور حضرت 💐❤️مهدی❤️ یاوران رهبر انقلاب این زمان هستند 🌷❤️خون که درتن ماست هدیه به رهبر ماست 🌷❤️ #لبیک یاحسین #لبیک یا صاحب الزمان #لبیک یا خامنه ای بهترین ره
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبیین
⭕️عملکرد امیرالمؤمنین (ع) و معاویه در مورد بیت‌المال 🔹از نحوه کار آنها (خلفا و صحابه) حقانیت و عدم حقانیت آنها معلوم می‌شود؛ مانند عملکرد (ع) و درباره . کار معاویه در تصرف و تقسیم بیت‌المال به‌ حدی عجیب بود که «ابن ‌زبیر» برای عبدالله ‌بن‌ عمر نوشت: «معاویه بیت‌المال را اِستِئثار می‌کرد (برای خود برمی‌داشت و به هر که دلش می‌خواست می‌بخشید!)»؛ به گونه‌ای که حتی ابن ‌زبیر آن‌چنانی نمی‌خواست مثل معاویه و یزید باشد! گویا چیزهایی در کار بوده که امیرالمؤمنین (ع) به‌ صورت یکسان و بالسویه تقسیم می‌کرد؛ زیرا اگر می‌خواست به مصلحت کار کند، دیگران در متابعت آن حضرت سوء استفاده می‌کردند؛ 🔹لذا آن حضرت بیت‌المال را جارو می‌کرد و نماز می‌خواند! و حتی گاهی به جای ماهیانه، هفته‌ای تقسیم می‌کرد. [۱] به ایشان می‌گفتند: تازه تقسیم کرده‌ای! می‌فرمود: من خزانه‌دار شما نیستم. اگر به اندازه هفت منطقه کوفه می‌رسید، تقسیم می‌کرد و در انبار نگه نمی‌داشت! این نحوه عملکرد امیرمؤمنان (ع) در رابطه با بیت ‌المال بود، اما ما اگر قانع باشیم که از حرام اجتناب کنیم و به حلال اکتفا کنیم و در کارمان بین حلال و حرام فرق بگذاریم و مثل معاویه سَخی نباشیم که به نور چشمی‌ها صد هزار بدهیم و دیگران را محروم بسازیم، خوب است! 📕در محضر بهجت، ج۱، ص۶۲ [۱] بحارالانوار، ج۸۸، ص۳۸۳ منبع: وبسایت‌ مرکز تنظیم‌ ونشر آثار ‌آیت‌ الله‌ العظمی‌بهجت (ره) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️عملکرد امیرالمؤمنین (ع) و معاویه در مورد بیت‌المال 🔹از نحوه کار آنها (خلفا و صحابه) حقانیت و عدم حقانیت آنها معلوم می‌شود؛ مانند عملکرد (ع) و درباره . کار معاویه در تصرف و تقسیم بیت‌المال به‌ حدی عجیب بود که «ابن ‌زبیر» برای عبدالله ‌بن‌ عمر نوشت: «معاویه بیت‌المال را اِستِئثار می‌کرد (برای خود برمی‌داشت و به هر که دلش می‌خواست می‌بخشید!)»؛ به گونه‌ای که حتی ابن ‌زبیر آن‌چنانی نمی‌خواست مثل معاویه و یزید باشد! گویا چیزهایی در کار بوده که امیرالمؤمنین (ع) به‌ صورت یکسان و بالسویه تقسیم می‌کرد؛ زیرا اگر می‌خواست به مصلحت کار کند، دیگران در متابعت آن حضرت سوء استفاده می‌کردند؛ 🔹لذا آن حضرت بیت‌المال را جارو می‌کرد و نماز می‌خواند! و حتی گاهی به جای ماهیانه، هفته‌ای تقسیم می‌کرد. [۱] به ایشان می‌گفتند: تازه تقسیم کرده‌ای! می‌فرمود: من خزانه‌دار شما نیستم. اگر به اندازه هفت منطقه کوفه می‌رسید، تقسیم می‌کرد و در انبار نگه نمی‌داشت! این نحوه عملکرد امیرمؤمنان (ع) در رابطه با بیت ‌المال بود، اما ما اگر قانع باشیم که از حرام اجتناب کنیم و به حلال اکتفا کنیم و در کارمان بین حلال و حرام فرق بگذاریم و مثل معاویه سَخی نباشیم که به نور چشمی‌ها صد هزار بدهیم و دیگران را محروم بسازیم، خوب است! 📕در محضر بهجت، ج۱، ص۶۲ [۱] بحارالانوار، ج۸۸، ص۳۸۳ منبع: وبسایت‌ مرکز تنظیم‌ ونشر آثار ‌آیت‌ الله‌ العظمی‌بهجت (ره) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️حسابرسی ذره ذره بیت المال مسلمین در آخرت 🔹این دستور است در طول تاریخ برای کسانی که هستند، که تا اندازه ممکن در تصرف نکنند، در آن طرف دارد. باید حساب بدهیم، باید در پیشگاه خدای تبارک و تعالی، در کارهایی که می‌کنیم، تصرف هایی که در می‌کنیم، باید بعد حساب بدهیم چرا؟ زیاده روی شده باشد، مجازات دارد؛ عدالت شده باشد، مجازات خیر دارد. بیت‌المال مسلمین را بزرگ بشمارید. بیانات‌ حضرت‌ امام ۶۴/۶/۱۳ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (ع) در خطبه ۱۵۲ «نهج البلاغه» جایگاه و موقعيت ائمه (علیهم السلام) را چگونه بیان نموده است؟ 🔹 (ع) در بخشی از خطبه ۱۵۲ به سراغ بيان موقعيت و پيشوايان حق مى رود و مقامات آنها را اينگونه بيان ميفرمايد: «وَ إِنَّمَا الْأَئِمَّةُ قُوَّامُ اللهِ عَلَى خَلْقِهِ، وَ عُرَفَاؤُهُ [۱] عَلَى عِبَادِهِ؛ وَ لَا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ عَرَفَهُمْ وَ عَرَفُوهُ، وَ لَا يَدْخُلُ النَّارَ إِلَّا مَنْ أَنْكَرَهُمْ وَ أَنْكَرُوهُ؛ [امامان معصوم (عليهم السلام)] از طرف خداوند و را بر عهده دارند و نمایندگان او در میان بندگانش هستند؛ هيچ كس داخل نمى شود، مگر كسى كه آنها را بشناسد و آنان نيز او را بشناسند، و هيچ كس وارد نمى شود، مگر كسى كه آنها را انكار كند و آنها نيز او را انكارش نمايند». 🔹اين تعبير نشان مى دهد كه و (عليهم السلام) از سوى تعيين ميشوند، نه از سوى مردم، و اگر بيعت و انتخابى لازم است براى انسجام كار و پيشرفت امور آنهاست. تعبير به (جمع قائم) اشاره به است و تعبير به «عرفاء» (جمع عريف) اشاره به اين است كه آنها به علت شناختى كه درباره و شرايط و دارند، و به و آنها آشنايند، هر كس را در جاى مناسب مى نشانند و هر كار را در موقع مناسب انجام مى دهند. 🔹جمله «لَا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ...» و «لَا يَدْخُلُ النَّارَ...» تأكيدهايى است بر آنچه در جمله هاى قبل گفته شد؛ زيرا هنگامى كه بپذيريم آنها از طرف تعيين شدند، كسى كه آنها را به رسميت بشناسد و آنان اعمالش را صحيح بشناسند، به يقين، اهل بهشت‌اند، و كسى كه آنها را انكار كند، در واقع، فرمان خدا را انكار كرده، و چنين كسى سزاوار دوزخ است؛ همچنين كسى كه آنها اعمالش را منكَر بشمرند او نيز دوزخى است. 🔹بديهى است همه اين تعبيرات با سازگار است كه (عليه السلام) را از سوى خدا به وسيله پيغمبر (صلی الله عليه و آله) يا امام (عليه السلام) پيشين میدانند و او را تشخيص از میشمارند، و به يقين كسى كه ، او را با فكر برگزينند، و اى بسا خطاكار و ستمكار از آب درآيد، داراى چنين مقاماتى نيست. حديث معروف «مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ اِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيْتَةً جَاهِلِيَّةً؛ [۲] كسى كه بميرد و را نشناسند، مرگ او است». 🔹عجب‌اين‌است كه «ابن‌ابى الحديد» (عالم سنی) در اينجا اصرار دارد كه جمله هاى بالا درباره تمام خلفا كه بعد از پيامبر (صلى الله عليه و آله) روى كار آمدند صادق است، در حالى كه امام (عليه السلام) در جمله قبل از آن، نكوهش شديدى از حكومت عثمان كرده بود و اين مطلب با آنچه «ابن ابى الحديد» استنباط كرده در تناقض آشكار است. چگونه ممكن است پيشوای ضعيفى كه تمام اسلامى و را در اختيار و بستگان فرصت طلب و خود گذاشته است، و به همين جهت قيام كردند و خون او را مباح شمردند و غالب صحابه نيز در برابر آن سكوت نمودند، مصداق  «قُوّامُ اللهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ عُرَفائُهُ عَلَى عِبادِهِ» باشد؟ و هر كس او را انكار كند وارد دوزخ شود و هر كس او را قبول كند وارد بهشت گردد؟ 🔹در حديثى از (صلى الله عليه و آله) مى خوانيم كه به اميرمؤمنان امام علی (عليه السلام) فرمود:  «ثَلَاثٌ أُقْسِمُ أَنَّهُنَّ حَقٌّ، إِنَّكَ وَ الْأَوْصِيَاءَ مِنْ بَعْدِكَ عُرَفَاءُ، لَا يُعْرَفُ اللهُ إِلَّا بِسَبِيلِ مَعْرِفَتِكُمْ وَ عُرَفَاءُ لَا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ عَرَفَكُمْ وَ عَرَفْتُمُوهُ وَ عُرَفَاءُ لَا يَدْخُلُ النَّارَ إِلَّا مَنْ أَنْكَرَكُمْ وَ أَنْكَرْتُمُوهُ؛ [۳] سه چيز است كه سوگند ياد ميكنم، همه حقّ است، تو و عرفاء و سرشناسانى هستيد، كه را جز از طريق [و راهنمايى و هدايتتان] نمیتوان شناخت؛ و عرفايى هستيد كه هيچ كس وارد بهشت نمیشود، مگر كسى كه شما او را شناخته ايد و او شما را شناخته، و عرفايى هستيد كه هيچكس داخل دوزخ نمیشود، مگر آنها كه شما را انكار كنند و شما آنها را انكار كنيد». پی نوشت‌ها؛ [۱] «عرفاء» جمع «عريف» به معناى رئيس و سرشناس يك قوم است كه همه او را مى شناسند و امورشان را تدبير مى كند. [۲] كمال الدين و تمام النعمة، ابن بابويه، اسلاميه‏، چ دوم‏، ج۲، ص۴۰۹، باب۳۸؛ و... [۳] الخصال‏، ابن بابويه، جامعه مدرسين‏، چ اول‏‏، ج۱، ص۱۵۰ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، چ اول‏، ج۶، ص۵۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا خطبه های زیادی از امام علی (علیه السلام) در مذمّت «دنیا» ايراد شده است؟ 🔹هر قدر در آمار و برخوردهاى خشونت آميز اجتماعى بيشتر مطالعه كنيم، و هر اندازه پرونده هاى كيفرى و حقوقى را زيرورو كنيم، به عمق اين گفتار (ص) كه فرمود: «حُبُّ الدُّنْيَا رَأْسُ كُلِّ خَطِيئَةٍ» ( سرچشمه همه است)، آشناتر ميشويم. جالب اينكه اين سخن را نه فقط پيامبر اسلام (ص) فرمود، بلكه از پيشوايان بزرگ ديگر همچون (ع) و (ع) نيز نقل شده، و در حديثى نقل شده است كه پيامبران پيشين نيز روى اين مطلب تأكيد كردند. [۱] 🔹و اگر درست دقّت كنيم عمده ترين مظاهر را میتوان در سه چيز خلاصه كرد: «حُبّ مال»، «حُبّ جاه» و «حُبّ شهوت». هيچ جامعه اى به كشيده نشد و هيچ در عالم رخ نداد، مگر به علت يكى از اين سه چيز. بنابراين هرگاه بخواهيم را در جوامع اسلامى شروع كنيم بايد از مبارزه با شروع كنيم. اين موضوع در جوامعى كه از حالت فقر، ناگهان به غنا میرسند ظهور و بروز بيشترى دارد؛ همچون جامعه اسلامى در قرون نخستين؛ 🔹زيرا قبل از بعثت (ص) فقر شديدى همه مردمِ آن محيط را فرا گرفته بود، ولى فتوحات و غنايم ناگهان وضع را دگرگون ساخت، و اينجا بود كه رقابت های مخرّب و لجام گسيخته دامانِ گروهى را گرفت و آن گروه را غرق گناه ساخت. از همين رو جاى تعجّب نيست كه پيشواى بزرگ و آگاهى همچون (ع) براى دگرگون ساختن آن وضع نابسامان، داغ‌ترين خطبه‌ها را در مذمّت و ايراد كند؛ دست مردم را بگيرد و به اعماق تاريخ انبياء پيشين ببرد و زندگى (ص) و خودش را - كه در «نهايت سادگى» و بود - ارائه دهد تا دنياپرستانِ آن محيط از بيدار شوند و مسير خطرناكِ خود را تغيير دهند. 🔹براى نمونه در عصر عثمان [كه اموال زيادى به بيت المال اسلام رسيد و مى بايست صرف عمران و آبادى كشورهاى اسلامى و نجات محرومان مى شد] گروهى از خويشاوندان و اطرافيانِ او بر آن اموال دست انداختند، و هريك ثروت عجيبى براى خويش فراهم ساختند؛ كه مرحوم علّامه امينى در جلد هشتم كتاب شريف «الغدير» با عنوان «الكنوز المكنّزه ببركة الخليفة»؛ (گنج هاى عظيمى كه به بركت خليفه به وجود آمد) بخشى از آن را با آمار دقيق از منابع اهل سنّت نقل ميكند و عده زيادى همچون: مروان، طلحه، زبير، سعد بن‌ ابى‌ وقاص، يعلى‌ بن‌ اميّه، عبدالرحمن‌ بن‌ عوف، زيد بن‌ ثابت و كسانى ديگر را بر می شمرد كه هريك آلاف و الوفى از را تصاحب كردند، 🔹از جمله مى نويسد: « آن قدر شمش طلا و نقره از خود باقى گذاشت كه ورثه او آنها را با تيشه می شكستند و تقسيم ميكردند. پانصدهزار دينار از خود به ارث گذاشت و مزارع و باغات و منازل و مطالباتى نيز كه از مردم داشت به صدهزار دينار میرسيد (هر دينار يك مثقال طلاى مسكوك است)، و در مورد نوشته اند: هزار شتر و سه هزار گوسفند و يك صد اسب و مقدار زيادى زمين زراعتى از خود به يادگار گذاشت و امثال آنها كه با مراجعه به كتاب «الغدير»، آمار و همچنين مدارك آن روشن میشود». [۲] 🔹با اينحال، آيا بر پيشواى بزرگى همچون (ع) لازم نيست كه همچون يك طبيبِ آگاه دامن همّت به كمر زند و به درمان آن جامعه بيمار از طريق تحقير دنيا و و بپردازد؟ بنابراين جايى براى اين سؤال باقى نمیماند كه چرا پيشواى اسلام [اسلامى كه دين زندگى و پيشرفت و تمدّن است] اينگونه درباره دنيا سخن میگويد. 🔹امروز هم اگر بخواهيم جلوى و و تجارت سوداگران مرگ و خريد و فروش سلاحهاى مرگبار و تأسيس و به مال و ناموس ديگران را بگيريم، راهى جز اين نيست كه و آنچنان تحقير شود كه بصورت يك ضد ارزش درآيد و مردم به زندگى ساده [كه در حدّ كفاف است] قناعت كنند. اين سخن را با حديثى از (ع) پايان ميدهيم كه فرمود: «تمام نيكیها در خانه اى نهاده شده و كليد آن خانه، در دنياست». [۳] پی نوشت‌ها؛ [۱] كلينى در الكافی حديثى از امام سجاد (ع) نقل ميكند كه ريشه‌ هاى هفت گانه گناه در آن تشريح شده و در آخر آن آمده: «فَقَالَ الْأَنْبِيَاءُ وَ الْعُلَمَاءُ بَعْدَ مَعْرِفَةِ ذلِكَ: حُبُّ الدُّنْيَا رَأْسُ كُلِّ خَطِيئَةٍ». [۲] الغدير فى الكتاب و السنه و الادب، امينى، عبدالحسين، مركز الغدير دراسات الاسلاميه قم ۱۴۱۶ق چ۱ ج۸ ص۳۹۸ [۳] الكافی همان ج۲ ص۱۲۸ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، ۱۳۸۶ش چ ۱ ج ۶ ص ۲۵۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️راهکارهای‌ مبارزه‌ با «فساد اداری» از نظر دین مبین اسلام چیست؟ 🔹 اصطلاحی است با مفهوم گسترده، که شامل مواردی؛ مانند ، کم‌کاری، کاغذ بازی، اهمیت‌ ندادن به ارباب‌ رجوع، فقدان برنامه‌ریزی‌ مناسب و... می‌شود. اگر چه در گذشته، به ویژه در صدر اسلام، زندگی‌ اجتماعی به صورت امروزی پیشرفته و مدرن نبوده، و به طور طبیعی، سیستم اداری به شکل گسترده نیز وجود نداشت، تا قوانین مدون و برنامه‌ریزی شده اداری وجود داشته باشد، 🔹اما برای همان شهرهای‌ کوچک با زندگی سنّتی، (عليه السلام) در مدت حکومت کوتاهش رهنمودهایی‌ جهان‌شمول‌ ارائه نمود که می‌تواند برای ‌پیشرفته‌ امروزی‌ هم قرار گیرد و براساس آن از سیستم اداری جلوگیری شود. آنگاه که (عليه السلام) به درخواست مردم، خلافت را پذیرفت، با انبوهی از و در سیستم اداری و حکومتی مواجه بود؛ لذا از همان روزهای نخستین، برخورد با این ‌مفاسد را در دستور کار خویش قرار داد و و نالایق را برکنار کرد، 🔹و تا توانست اموال به غارت‌ رفته را به خزانه حکومت بازگرداند. (عليه السلام) در مدت اندک زمامداری خویش، برنامه هایی را برای اداره هر چه بهتر امور، به اعلام نمود که بخشی از شیوه‌های‌ مبارزه‌ با اداری نیز در آنها وجود دارد. آن شیوه‌ها عبارتند از: و مدیران‌ نالایق و ناکارآمد، بازگرداندن به غارت رفته به خزانه دولت، تغییر نگرش کارگزاران نسبت به حکومت و مدیریت، در انتخاب مسئولان، و پیگیر و مستمر، و تأمین عادلانه معیشت زندگی مسئولان و کارکنان. منبع؛ اسلام کوئست @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام علی» (علیه السلام) در دوران حكومت خود چه خدماتی به مسلمين ارائه کرده اند؟ 🔹 (عليه السلام) در خطبه ۱۵۹ به گوشه اى از «خدماتش به و كسانى كه تحت حكومت او مى زيستند» اشاره مى كند و آن را در چهار جمله بيان مى دارد و مى فرمايد: «وَ لَقَدْ أَحْسَنْتُ جِوَارَكُمْ». (به يقين، وظيفه را در مورد شما به كار بستم). منظور از «حُسن جوار» اين است كه انسان، در برابر معاشران و دوستان همزيستى مسالمت آميز و توأم با ادب و احترام و خوشرفتارى و تحمل ناملايمات داشته باشد؛ به گونه اى كه از حضور او در جمع‌شان احساس آرامش و خوشوقتى كنند. 🔹بررسى تاريخ زندگانى (عليه السلام) به خصوص در ، نشان مى دهد كه در همه جا با مهر و محبّت با رفتار مى كرد؛ حتى خانه هاى يتيمان و بيوه زنان را شبانه سركشى مى نمود و با دست خود، آنها را تغذيه مى كرد؛ يتيمان را نوازش مى داد؛ بيوه زنان را تسليت مى گفت؛ با رنجوران همدردى مى كرد؛ با مخالفان مُدارا مى نمود و با دوستان، نهايت محبّت را مبذول مى داشت. 🔹به عكسِ دوران كه با نهايت خشونت با مردم رفتار مى كردند، حتى بر بزرگان اسلام، همچون ابوذر، عمّار ياسر و عبدالله‌ بن‌ مسعود رحم نكردند، و همان گونه كه مى دانيم ابوذر را با خشونت زياد به منطقه بسيار بد آب و هواى ربذه تبعيد كردند، که در آن جا از دنيا رفت و اطرافيان خليفه يا خود او عمار ياسر را به علت انتقاد مختصرى از نابسامانى هاى موجود در زمان عثمان چنان زدند كه به فتق مبتلا شد و يكى از دنده هايش شكست، و عبدالله بن مسعود، قارى و حافظ معروف قرآن را نيز چنان بر زمين كوبيدند كه بدنش ناقص شد و بعضى گفته اند: همين امر باعث مرگ او شد. 🔹اگر (عليه السلام) حتى برادرش را با ديگران در سهم كاملا يكسان مى شمرد، اطرافيان عثمان، چنان بر اموال بيت المال چنگ انداخته بودند كه مردم، عراق را بستان قريش و بنى اميّه مى ناميدند. [۱] در دوّمين خدمت خود به مردم مى فرمايد: «وَ أَحَطْتُ بِجُهْدِی مِنْ وَرَائِكُمْ». (من در پشت سر نيز به از شما پرداختم). اشاره به اين كه شما را در مسير و بندگى خدا از وسوسه هاى جنّ و اِنس حفظ كردم، و در برابر گزند از شما نگهدارى نمودم. 🔹و در سوّمين و چهارمين خدمت به آزاد ساختن مردم از بند ذلّت و زنجيرهاى ظلم و اسارت اشاره مى فرمايد: «وَ أَعْتَقْتُكُمْ مِنْ رِبَقِ الذُّلِّ، وَ حَلَقِ الضَّيْمِ». (و شما را از بند و حلقه هاى زنجيرِ آزاد كردم). چرا كه در دوران حكومت و سيطره و بر حكومت اسلامى، دامنه و در همه جا گسترده بود، و كسى جز آن گروهِ خودكامه، ارزش و نفوذى در جامعه نداشت، (عليه السلام) آنها را از اين حكومتِ خودكامه فاميلى و قبيلگى كه به دست افرادی شرور همچون بنى مروان و بنى اميّه اداره مى شد، رهايى بخشيد. 🔹و در پايان اين سخن به نكته لطيفى اشاره مى كند كه اين نه به جهت و شايسته شما در برابر من است؛ بلكه: «شُكْراً مِنِّي لِلْبِرِّ الْقَلِيلِ وَ إِطْرَاقاً عَمَّا أَدْرَكَهُ الْبَصَرُ، وَ شَهِدَهُ الْبَدَنُ، مِنَ الْمُنْكَرِ الْكَثِيرِ» (همه اينها براى سپاس فراوانِ من در برابر نيكىِ اندكى از سوى شما و چشم‌پوشى از بدى‌هاى فراوانى بود كه نسبت به من انجام داديد؛ بدى هاى آشكارى كه چشم، آن را مى ديد و بدن، آن را لمس مى كرد). 🔹در حقيقت، منظور اميرالمؤمنين (عليه السلام) اين است كه شما خدمتى به من نكرديد كه خدمات من براى شكرگزارى آن باشد، بلكه مشكلات و دردسرهايى كه براى من آفريديد بسيار زياد است؛ اگر من به شما كردم براى خدا و اداى‌ بوده است. بنابراین، «الْمُنْكَرِ الْكَثِيرِ» در اين عبارت، اشاره به و و هاى مردم در برابر امام (عليه السلام) است. 🔹شبيه همين معنا در خطبه هاى ديگر «نهج البلاغه» به چشم مى خورد. در خطبه ۹۷ مى فرمايد: «وَ لَقَدْ أَصْبَحَتِ الْأُمَمُ تَخَافُ ظُلْمَ رُعَاتِهَا وَ أَصْبَحْتُ أَخَافُ ظُلْمَ رَعِيَّتِي‏». (همواره امت‌ها از ظلم زمامدارشان در وحشت بوده اند، ولى من از ظلم پيروانم بيمناكم). پی نوشت: [۱] شرح نهج البلاغة، ابن أبي الحديد، انتشارات آية الله مرعشي نجفي‏، ۱۴۰۴ق، چ اول، ج ۲، ص ۱۲۹ (از قول «سعيد بن عاص» فرماندار كوفه از جانب عثمان) 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۶، ص ۲۰۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel