هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️چگونه ممکن است یک نوجوان، امامت و پیشوای مسلمانان قرار گیرد؟
🔹از آنجا كه #امام_جواد (علیه السلام) نخستين امامى بود كه در #كودكى به منصب #امامت رسيد، طبعاً نخستين سؤالى كه در هنگام مطالعه زندگى آن حضرت به نظر مى رسد، اين است كه چگونه يك #نوجوان مى تواند #مسئوليت_حساس و #سنگين #امامت و پيشوايى مسلمانان را بر عهده بگيرد؟ آيا ممكن است #انسانى در چنين سنى به آن حد از #كمال برسد كه بتواند #جانشين_پيامبر_خدا باشد؟ و آيا در امتهاى پيشين چنين چيزى سابقه داشته است؟
🔹در پاسخ اين سؤالها بايد توجه داشت: درست است كه دوران شكوفايى عقل و جسم انسان معمولاً حد و مرز خاصى دارد كه با رسيدن آن زمان، جسم و روان به حد كمال مى رسند، ولى چه مانعى دارد كه #خداوند_قادر_حكيم، براى مصالحى، اين دوران را براى بعضى از #بندگان_خاص خود كوتاه ساخته، در سالهاى كمترى خلاصه كند.
🔹در #جامعه_بشريت از آغاز تاكنون افرادى بوده اند كه از اين #قاعده_عادى #مستثنا بوده اند، و در پرتو لطف و #عنايت_خاصى كه از طرف #خالق_جهان به آنان شده است در #سنين_كودكى به #مقام_پيشوايى و رهبرى امتى نائل شده اند. براى اينكه مطلب بهتر روشن شود ذيلاً مواردى از اين استثناها را ياد آورى مى كنيم:
💠نبوت «حضرت یحیی» (عليه السلام) در کودکی
🔹#قرآن_مجيد درباره #حضرت_يحيى (علیه السلام) و نبوت او و اينكه در #دوران_كودكى به #نبوت برگزيده شده است، مى فرمايد: «ما فرمان #نبوت را در كودكى به او داديم». [۱] بعضى از مفسران كلمه #حكم را در آيه بالا به معناى هوش و #درايت گرفته اند، و بعضى گفته اند: مقصود از اين كلمه، #نبوت است. مؤيد اين نظريه رواياتى است كه در كتاب «اصول كافى» نقل شده است؛
🔹از آن جمله، روايتى از #امام_باقر (علیه السلام) وارد شده است كه حضرت طى آن با تعبير «حكم» در آيه مزبور، به #نبوت #حضرت_يحيى (علیه السلام) در #خردسالى استشهاد مى كند و مى فرمايد: پس از درگذشت #زكريا (علیه السلام)، فرزند او #يحيى (علیه السلام) كتاب و حكمت را از او به ارث برد و اين همان است كه خداوند در قرآن مى فرمايد: «يا يَحْيى خُذِ الْكَتابَ بِقُوّهٍ ٍْوَ آتَيْناهُ الحُكْمَ صَبِيّاً»؛ (اى #يحيى كتاب (آسمانى) را با نيرومندى بگير، و ما #فرمان_نبوت را در #كودكى به او داديم). [۲]
💠نبوت «حضرت مسيح» (عليه السلام) در روزهای نخستين تولد
🔹با اينكه براى آغاز تكلم و سخن گفتن كودك معمولاً زمانى حدود دوازده ماه لازم است، ولى مى دانيم كه #حضرت_عيسى (علیه السلام) در همان #روزهاىنخستينتولد زبان به #سخن گشود و از مادر خود (كه به قدرت الهى بدون ازدواج باردار شده و نوزادى به دنيا آورده بود و به اين جهت مورد تهمت و اهانت قرار گرفته بود) به شدت دفاع كرد و ياوه هاى معاندين را با #منطق و دليل رد كرد، در صورتى كه #اينگونهسخنگفتن و با اين محتوا، در شأن #انسانهای_بزرگسال است.
🔹#قرآن_مجيد گفتار او را چنين نقل مى كند: «قالَ إِنِّی عَبْدُ اللهِ آتانِیَ الْکِتابَ وَ جَعَلَنِی نَبِیّاً وَ جَعَلَنِی مُبارَکاً أَیْنَ ما کُنْتُ وَ أَوْصانِی بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ ما دُمْتُ حَیّاً وَ بَرّاً بِوالِدَتِی وَ لَمْ یَجْعَلْنِی جَبّاراً شَقِیّاً». ((عيسى) گفت: «بى شك من #بنده_خدايم، به من #كتاب (انجيل) عطا فرموده و مرا در هر جا كه باشم وجودى پربركت قرار داده است، و مرا تا آن زمان كه زنده ام به نماز و زكات توصيه فرموده و (نيز مرا) به نيكى در حق مادرم سفارش كرده و جبار و شقى قرار نداده است). [۳]
🔹با توجه به آنچه گفته شد به اين نتيجه مى رسيم كه قبل از #امامان نيز، #مردان_الهى ديگرى از اين #موهبت و نعمت الهى برخوردار بوده اند و اين امر اختصاص به #امامان ما نداشته است.
پی نوشتها؛
[۱] وَ آتَيناهُ الحُكمَ صَبِيّاً (سوره مريم، آیه ۱۲)
[۲] اصول كافى، تهران، مكتبه الصّدوق، ۱۳۸۱ق، ج۱، ص۳۸۲
[۳] سوره مريم، آیات ۳۰ تا ۳۲. از بعضى از روايات استفاده مى شود كه #حضرت_عيسى (ع در آن زمان كه سخن گفت، #نبى بوده و هنوز منصب #رسالت نداشته است و در سن هفت سالگى به مقام رسالت نائل گرديده است. بنابراين هيچ استبعادى ندارد كه #ائمه - عليهم السلام - هم در سنّى همانند سنّ حضرت عيسى به #منصب_امامت برسند (اصول كافى، همان)
📕سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق (ع)، قم، ۱۳۹۰ش، چ۲۳، ص۵۳۴
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#امام_جواد #امامت
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
⭕️حدیثی در فضیلت اميرالمؤمنين علی (ع)
🔹در حدیثی، #پیغمبر_اکرم (ص) فرمود: «لَوْلا أَنْ تَقُولَ فیک طَوائِفُ مِنْ أُمتی ما قالَتِ النصاری فی عیسَی بْنِ مَرْیمَ، لَقُلْتُ فیک قَوْلاً لاتَمُر بِمَلَأٍ مِنَ الناسِ إِلا أَخَذُوا الترابَ مِنْ تَحْتِ قَدَمَیک یلْتَمِسوُنَ بِذلِک الْبَرَکةَ»؛ [۱] (اگر بیم آن را نداشتم که #گروههایی از #امت_من درباره تو، آنچه را که #مسیحیان درباره #عیسیبنمریم (ع) گفتند، بگویند، سخنی درباره تو میگفتم که به گروهی از مردم نگذری، مگر اینکه #خاکزیرقدمهایتو را به عنوان #تبرک بردارند).
🔹تازه هنوز #علی علیه السّلام را معرفی نکرد، با اینکه این همه بیانات در این حدیث و احادیث دیگری فرموده است. #فضایل_علی علیه السّلام گفتنی نیست؛ #حق است اما گفتنی نیست! زیرا ما ضعیفُ العقل و الایمان هستیم و #ظرفیت نداریم. اگر بیان میکرد، بسیاری از #مردم کافر میشدند و عدهای معدود ایمان میآوردند، همچنان که درباره #حضرت_عیسی مسیح علیه السلام چنین اتفاق افتاد.
پی نوشت؛
[۱] کافی، ج۸، ص۵۷، روایت ۱۸
📕در محضر بهجت، ج۱، ص۷۵
منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت الله العظمی بهجت (ره)
#امام_علی #آیت_الله_بهجت
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️منظور از «معاقبه» كه در جهاد با نفس لازم است چيست؟ (بخش سوم و پایانی)
🔸علماى اخلاق براى #جهادبانفس امورى را بيان كرده اند كه التزام به آنها لازم است. يكی از اين امور، #معاقبه است كه بعد از «مشارطه» و «مراقبه» و «محاسبه» قرار دارد. بعضى همين چهار مرحله را برشمرده اند، ولى بعضى ديگر مثل مرحوم فيض كاشانى در «محجة البيضاء» دو تاى ديگر يعنى #مجاهده و #معاتبه [توبيخ] را هم اضافه كرده اند، كه شايد بتوان به گونه اى اين دو را در همان #معاقبه ادغام كرد؛ ولى ما به تبع مرحوم فيض اين دو را نيز شرح مى دهيم:
2⃣«معاتبه» (توبيخ نفس)
🔹دانستيمكه دشمنترين دشمنان، #نفس است و امر كننده به #پليديها و ميل كننده به شر و فرار كننده از #خير است؛ و از طرفى امر به #تزكيه_نفس و كشاندن آن به سوى عبادت پروردگار و خالقش، و نهی از شهواتش شده ايم، و اينكه آن را از لذاتش جدا كنيم.
🔹اگر در اين كار اهمال كنيم #طغيان كرده، به طورى كه ديگر قابل كنترل نمى باشد، لذا بايد با تازيانه #توبيخ و #عتاب و #ملامت هر لحظه بر گرده آن زد، تا از مسير خود منحرف نشود. اگر به اين مقام ملامت رسيد #نفس_لوّامه مى شود، كه اگر رشد كند به مقام عالى #نفس_مطمئنه مى رسد.
پس تا به پند و وعظ #نفس خود مشغول نشده اى، به پند دادن ديگران مپرداز.
🔹خداوندتعالى به #حضرت_عيسى (عليه السلام) وحى فرستاد كه «يَابنَ مَريَمَ عِظْ نَفسَكَ فَاِنْ اِتَّعَظْتَ فَعِظ النَّاسَ وَ اِلَّا فَاستَحىِ مِنِّى» [۱] (اى فرزند مريم، #نفس خود را پند ده، وقتى خود پند گرفتى آن وقت مردم را پند ده، و گرنه از من حيا كن!). وقتى #خود را ساختى، #مردم هم سريعاً از #خودسازى تو ساخته مى شوند: «وَ ذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَى تَنفَعُ الْمُؤْمِنِينَ». [۲]
🔹پس اى برادر! از #هواى_نفس متابعت مكن كه پيامبر (صلى الله عليه و آله) فرمود: «الكَيِّسُ مَنْ دَانَ نَفْسُهُ وَ عَمِلَ لِما بَعدَ المَوتِ وَ الاَحمَقُ مَنْ اَتْبَعَ نَفْسَهُ هَوَاهَا وَ تَمَنَّى عَلَى اللهِ الاَمَانِىّ» [۳] (#دانا كسى است كه #نفسش ضعيف شده، و براى بعد از مرگش عمل مى كند، و #احمق و نادان كسى است كه متابعت هواى نفس كرده و از خدا، آرزوها [ی غيرمعقول و دور و دراز] تمنّا مى نمايد).
🔹اگر اين مراحل به خوبى طى شد ديگر جاى #صفات_رذيله تقلّب و دزدى و تكبر و نخوت نيست، و #انسان چنان مى شود كه در برابر حق، مثل على بن يقطين صورت بر خاك سياه مى گذارد و از ابراهيم جمال ساربان مى خواهد تا كف كفش خود را بر صورت آن وزير هارون گذارد.
🔹داستانش اين بود كه در اثر بى اعتنايى علی بن يقطين به ابراهيم جمّال - كه يكى از دوستان امام كاظم (عليه السلام) بود - حضرت به او بى اعتنايى كردند و گفتند: بايد رضايت او را حاصل كنى. ابن يقطين براى رضايت ابراهيم جمّال، صورت بر خاك درب خانه او گذارد، و از او خواست براى اين كه امام كاظم (عليه السلام) عذر او را بپذيرد و خداوند از او درگذرد، ته كفش خود را روى صورت وى گذارد، و آن ساربان با اصرار على بن يقطين چنين كرد و على بن يقطين گفت: «اللّهم اشْهَدْ» (خدايا تو شاهد باش [كه بنده ات از من گذشت]).
🔹آرى اگر «دستورات اسلامى» و «گفتار اولياء الهى» عمل شود، پشت وزير را هم خم كرده و صورتش را به خاك تقرب الهى مى گذارد، آن هم وزير كسی مثل هارون كه به ابر مى گفت: «هر كجا مى خواهى ببار، كه از مُلك و سلطنت من خارج نيست!».
🔹آرى با عمل به راهيان اين راه، على بن يقطين تربيت مى شود به طوری كه امام کاظم (عليه السلام) به اصحاب خود مى فرمودند: «اگر مى خواهيد يكى از صحابى رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را ببينيد، در صورت او نظر كنيد» و نيز مى فرمودند: «من شهادت مى دهم كه او اهلِ بهشت است».
🔹خداوند ما را در مسير خود موفق و در عمل به مراحل فوق مؤيّد فرمايد! ان شاء الله تعالى. مرحوم «الهى» آن مست باده معارف در ذيل اين فراز «اِنْ اِسْتَصْعَبَتْ عَلَيهِ نَفْسُهُ فِيمَا تَكرَهُ لَمْ يُعطِهَا سُؤلَهَا فِيمَا تُحِبُّ» چنين گويد: اگر #نفسش به طاعت سختى افزود - ز نفس، او هم خوشيها دور بنمود ؛؛ دهد كيفر به كار نفس دونش - كند هنگام خواهشها زبونش.
پی نوشتها؛
[۱] المحجة البیضاء في تهذيب الاحیاء، فيض کاشانی، مؤسسه انتشارات اسلامی جامعه مدرسين، چ۴، ج۸، ص۱۸۰
[۲] سوره ذاريات، آيه ۵۵
[۳] المحجة البيضاء فی تهذيب الإحياء، همان، ص ۱۸۴
[۴] مرحوم حاج شيخ عباسى قمى در منتهى الآمال فى تواريخ النبى و الآل (ع)، جريان على بن يقطين را با رواياتى آورده است.
📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين، نسل جوان، قم، ۱۳۸۵ش، چ۱، ج۲، ص۲۹۹
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#نفس #مجاهده #محاسبه #اعمال
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️چگونه به عیوب خود پی ببریم؟
🔸مرحوم «فيض كاشانى» در اين زمينه بحث مفيد و راهگشايى دارد؛ مى گويد، براى پى بردن به #عيوب_خويش چهار راه است؛
1⃣طریق نخست این که: به سراغ #استادى برود كه آگاه از #عيوب_نفس است، و بر خفايا و آفات اخلاقى آگاهى دارد، او را حاكم بر نفس خويش سازد و از ارشادات او بهره گيرد، و اين در زمان ما كم است!
2⃣طریق دوم این که: «دوست راستگوى آگاه باايمانى» جستجو كند و او را #مراقب خويش سازد تا #احوال و #افعال او را مورد بررسى دقيق قرار دهد؛ هرگاه اخلاق و افعال ناپسند و عيوب پنهان و آشكارى از او ببيند به او اطّلاع دهد، همان گونه كه بعضى از بزرگان دين مى فرمودند: «رَحِمَ اللّهُ امْرَءً اَهْدى اِلَىَّ عُيُوبى» (خدا رحمت كند كسى كه #عيوب مرا به من هديه كند).
🔹(تعبير به هديه تعبير جالبى است كه دليل بر اهمّيّت فوقالعاده اين مطلب است) ... ولى اين گونه افراد نيز كم اند، زيرا #دوستان غالباً مداهنه و مجامله مى كنند، و بعضى بعكس به خاطر حسد عيوب را بيش از اندازه بزرگ مى سازند. به داوود طائى [۱] گفتند: چرا از #مردم كناره گيرى كردى و با آنها آميزش ندارى؟ گفت: من چه كنم با كسانى كه #گناهان مرا از من پنهان مى كنند!
🔹آرى! #افراد_ديندار شديداً علاقه داشتند كه با استفاده از نصيحت ديگران از #عيوب شان آگاه شوند؛ ولى امروز كار ما به جايى رسيده كه منفورترين افراد نزد ما كسانى هستند كه ما را #نصيحت مى كنند و از #عيوبمان آگاهمان مى سازند!؛ نه تنها از #تذكّرات آنها خوشحال نمى شويم، بلكه به مقابله با آنان برمىخيزيم و مى گوييم: تو خود نيز داراى اين عيوبى، و چنين و چنان كردى، كينه او را به دل مى گيريم، و از نصايح او محروم مى مانيم!
3⃣طريق سوم آن است كه: انسان عيوبش را از #زبان_دشمنانش بشنود، چرا كه دشمنان با دقّت تمام مراقب #لغزشها و #عيوب انسانند؛ به همين دليل، گاهى انسان از دشمن كينه توزش بيش از #دوست_متملّق و چاپلوسش بهره مى گيرد.
4⃣طريق چهارم اين است كه: انسان با مردم #معاشرت كند؛ آنچه را از صفات آنها #نكوهيده مى بيند در مورد خودش نيز بررسى كند كه آيا او نيز داراى اين صفات نكوهيده هست يا نيست؟ زيرا #مؤمن آيينه و مرآت مؤمن است، و مى تواند #عيوب خويش را با مشاهده عيوب ديگران ببيند. به #حضرت_عيسى (عليه السلام) گفتند چه كسى تو را #ادب آموخت؟ گفت كسى مرا ادب نياموخت، ولى من #جهل_جاهل را ديدم و در نظر ناپسند آمد و از آن دورى نمودم. داستان معروف #لقمان را كه به او گفتند #ادب را از كه آموختى گفت از بى ادبان تعبير ديگرى از اين مطلب است. [۲]
پی نوشتها؛
[۱] داود بن نصير طائى را از بزرگان فقها و زهّاد و عبّاد قرن دوم هجرى شمرده اند و همطراز با ابراهيم ادهم و فضيل دانسته اند (لغتنامه دهخدا).
[۲] المحجة البيضاء فی تهذيب الإحياء، ملا محسن فيض كاشانى، مؤسسه انتشارات اسلامى جامعه مدرسين، قم، چ۴، ج۵، ص۱۱۲
📕اخلاق در قرآن، ج ۱، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، مدرسه الامام على بن ابیطالب(ع)، قم، چ ۱، ۱۳۷۷ش، ص ۳۳۳
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#اخلاق
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد