eitaa logo
مرکز رشد دانشگاه امام صادق (ع)
2.8هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
187 ویدیو
10 فایل
﷽ ✅ کانال مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیه السلام ✔️ نظر، انتقاد و پیشنهاد 🆔 @rushdadmin ✔️ سایت مرکز ↙️ ✅ http://rushd.ir ✔️ کانال بله و تلگرام ↙️ ✅ @Rushdisu ✔️ اینستاگرام ↙️ ✅ instagram.com/Rushd.ir —---------------------
مشاهده در ایتا
دانلود
📄چه کسی اول بار گفت: ایران؟ ✴️«یک پیرمرد نورانی به خواب من آمد و به من گفت نفت را ملی کن». 🔹این یک خط می توانست سر خط اخبار ایران در سال 1330 باشد. این دو جمله پاسخ بود به این پرسش که چه کسی در کمیسیون نفت مجلس شانزدهم اول بار گفت نفت ملی شود؟ بیایید این دو جمله مصدق را با اسناد باقی مانده از آن دوران محک زنیم. ابتدا از کمیسیون نفت شروع می کنیم. حسین مکی در کتاب سیاه می نویسد: «حائری زاده در جلسه چهارم کمیسیون نفت در سوم مهر 1329 گفت: اگر راه حکمت و راه های دیگر نداشته باشیم باید منابع نفت خودمان را ملی کنیم». 🔹می توان گفت با دکتر مصدق مخالف بود و استناد به سخنان وی مصداق یک طرفه به قاضی رفتن است. با قبول این مسئله، باید در میان نوشتجات هواداران دکتر مصدق به دنبال اولین نفر بگردیم و چه کسی بهتر از خود مصدق؟ @Rushdisu 🔹دکتر مصدق در خاطراتش فکر ملی کردن نفت را به دکتر حسین فاطمی نسبت می دهد. به این شرح که در سال 1328 جلسه ای در خانه حاج محمود نریمان با حضور آیت الله کاشانی و اعضای جبهه ملی تشکیل می شود و در آن جلسه، ملی کردن نفت را پیشنهاد و اعضا پیشنهاد وی را قبول می کنند. نکته ای که جا افتاده این است که دکتر مصدق با امضای ورقه حاوی این پیشنهاد در آن جلسه مخالفت می کند. معلوم می شود که در سال 1329، دو نفر در طیف جبهه ملی هستند که صفت اولین نفر را یدک می کشند: حائری زاده و دکترحسین فاطمی. 🔹به سال 1328 رجوع می کنیم. در تیرماه این سال در مجلس پانزدهم قرارداد نفتی جدید ایران و انگلیس با عنوان گس – گلشاییان بر مبنای قرارداد 1933مطرح می شود. مصدق به مجلس پانزدهم راه نیافته است ولی حسین مکی به دنبال آن است که با به صحنه آوردن مصدق پشتوانه مخالفان قرارداد را افزون کند. مصدق پیشنهاد مکی را نمی پذیرد ولی نامه ای در این باره به مجلس می نویسد. وی در این نامه از اینکه مجلس او را به عنوان مشاور در کمیسیون ها دعوت نکرده گله نموده و سپس در مورد یکی از اصل های قرارداد مبنی بر شیوه پرداخت شش شیلینگ حق الامتیاز توضیح خواسته است. به عبارت بهتر مصدق در این نامه نه با قرارداد مخالفت کرده و نه از ملی کردن نفت سخنی گفته است. 🔹در بهمن ماه این سال، مصدق در مجلس شانزدهم پیام را که پس از بازگشت از تبعید لبنان نگاشته بود قرائت می کند. آیت الله در این پیام عنوان می دارد که: «نفت ایران متعلق به ملت ایران است». در این سال نیز نام آقایان حائری زاده، عبدالقدیر آزاد، مظفر بقایی، حسین مکی، معظمی، امیرتیمور و نیز آیت الله کاشانی به عنوان مخالفان قرارداد نفتی جدید با انگلیس و نیز ملی کردن نفت (از سوی آیت الله کاشانی) ثبت می شود ولی سخنی از مخالفت مصدق با قرارداد نفتی جدید نیست چه رسد به ملی کردن نفت. 🔹به سال 1327 می رویم. در مرداد ماه این سال آیت الله کاشانی در خطبه نماز عید فطر سخن از استیفای حقوق ملت ایران از شرکت نفت ایران و انگلیس می راند و در بهمن آن سال علیه شرکت نفت بیانیه ای صادر کرده و در آن خواهان لغو امتیاز می شود. این بیانیه موجب تبعید آیت الله کاشانی به لبنان می شود. 🔹باز به عقب برمی گردیم. به سال 1326. در این سال قوام، قرارداد نفتی ایران – شوروی را که به قرارداد نفتی قوام-سادچیکف معروف بود تقدیم مجلس پانزدهم می کند. مجلس با هماهنگی قوام این قرارداد را رد می کند و به جای آن طرحی به سرپرستی تهیه و تصویب می شود که می توان آن را شروع مبارزه پارلمانی با استعمار شرکت نفت جنوب دانست. بند ه این قرارداد بیان می داشت: «دولت موظف است درباره امتیازهای موجود، به خصوص شرکت نفت جنوب برای احقاق حق ایران، اقدامات لازمه را به عمل آورد و مجلس را از نتیجه مذاکرات مطلع کند». 🔹در این سال نیز نامی از مصدق در میان نیست. پس مصدق کجا وارد جریانات ملی شدن نفت می شود؟ @Rushdisu 🔹به مجلس چهاردهم و سال 1323رجوع می کنیم. پس از تمایل شرکت های آمریکایی به اخذ امتیاز نفتی و مخالفت انگلیس و شوروی از خارج و نمایندگان توده ای از داخل، شوروی تلاش کرد امتیاز نفت شمال ایران را از آن خود کند. مصدق در نطقی در این باره واکنش نشان داد: «دولت اتحاد جماهیر شوروی به نفت احتیاج دارد و دولت ایران هم در عالم مجاورت نباید نفت خود را با دیگران معامله کند. من تصور می کنم که در این مجلس چنین پیشنهادی بگذرد؛ یعنی دولت ایران متعهد شود که در مدت معلوم در قرارداد، مازاد نفت معادن شمال را به نرخ متوسط بین المللی که در هر سال معین می شود به دولت شوروی بفروشد». 👇👇 👇👇
👆👆 👇👇 🔹پس آقای در برابر احتمال واگذاری امتیاز نفت به شرکت های آمریکایی واکنشی نشان نمی دهد و در باره احتمال واگذاری امتیاز نفت شمال به شوروی واکنشی محتاطانه که هر دو سو را نگه دارد، ارائه می دهد. در ادامه، مصدق از طریق یکی از نمایندگان توده ای با جلب رضایت سفیر شوروی، طرحی به مجلس پیشنهاد می کند که با تصویب آن، امکان واگذاری امتیاز نفت به دول خارجی از سوی دولت، پس از تصویب طرح ملغی می گردد. پس از تصویب این طرح که به قانون تحریم امتیازات معروف می شود و در آن دوره به خیال خام شوروی در اخذ امتیاز نفت شمال ضربه می زند، آقای نماینده قوچان طرح زیر را به مجلس تقدیم می کند: «ماده واحده: مجلس شورای ملی ایران امتیاز نفت جنوب را که در دوره استبداد به شرکت دارسی واگذار شده و در موقع دیکتاتوری آن را نیز تمدید و تجدید نموده اند به موجب این قانون الغاء می نمایند». و از آقای مصدق درخواست یاری می کند. ولی دکتر مصدق با این طرح مخالفت کرده و بیان می دارد: «نمی توانیم قرارداد را یک طرفه فسخ کنیم». 🔹 پس در سال 1323 نیز آقای مصدق با ملی کردن نفت مخالفت می نمایند. 🔹پیش از طرح موضوع نفت شمال در مجلس، در خرداد ماه این سال آیت الله کاشانی توسط نیروهای انگلیسی دستگیر و به اراک اعزام می شود. ایشان در اراک به بازجو می گوید: «اگر زنده ماندم و از زندان آزاد شدم، کاری می کنم که این ملت مسلمان یک قطره نفت به انگلیس ندهند». @Rushdisu 🔹تا اینجا مشخص شد، آقای مصدق تا قبل از سال 1329 با ملی کردن نفت مخالف بودند و یا با انعقاد قرارداد با شوروی مخالف و طرفدار انعقاد قرارداد با وضع بهتر با غرب بود. پیش از وی نیز ابتدا آقای رحیمیان، آیت الله کاشانی، فاطمی و پیشنهاد ملی کردن نفت ایران را داده اند. 🔸جمع بندی 🔹دکتر مصدق اولین فرد در ارائه پیشنهاد ملی کردن نفت ایران نبود. ایشان حتی سابقه با ملی کردن نفت ایران در سال 1323 و عدم مخالفت با قرارداد گس – گلشائیان را که موجب ادامه قرارداد 1933 می شد در کارنامه خود دارد. البته ایشان مسیر ملی کردن نفت ایران زحمات زیادی نیز متحمل شد ولی اولین فرد نبود. حال که اولین فرد نبود، آیا و یا عالی ترین رهبر این روند بود؟ 🔘 پی نوشت ها نزد نویسنده محفوظ است. ✍ پژوهشگر مرکز رشد 🌿 ➖➖➖➖➖ ✔️ مرکز رشد دانشگاه امام صادق (علیه السلام) 🌐 @Rushdisu
📄 نقدی کوتاه بر فیلم «تختی» ساخته بهرام توکلی 🔶چگونه زیستن یا چگونه مُردن؟ مسئله این است ✴️ آخرین اثر ، فیلمی است؛ می خواهد به یکی از مهم ترین چهره های نیم قرن اخیر ایران بپردازد؛ با مسامحه می خواهد زندگی یک سلبریتی دهه ۳۰ و ۴۰ شمسی که نه در فضای مجازی که در متن زندگی مردم تبدیل به یک شده است را روایت کند. می خواهد بعد از دو دهه، کار نیمه تمام مرحوم «علی حاتمی» را تمام کند. « » متعلق به سینمایی است که می خواهد در جستجوی قهرمان باشد؛ می خواهد زندگی یک قهرمان ملی را از کودکی تا آخرین لحظات زندگی اش تعریف کند. ساختن قهرمان برای مخاطبی که خود با این اسطوره به شکل واقعی و ذهنی زندگی کرده است؛ کار دشواری است. خطر اسطوره زدایی در کمین فیلمساز است؛ اما فیلمساز مهم این سال های ما، این را پذیرفته تا از زندگی پر ماجرای او یک سینمایی خلق کند. 🔹فیلم از ۱۵ دی ماه ۱۳۴۶؛ دو روز قبل از مرگ تختی در اتاق ۲۳ هتل آغاز می شود؛ از دفترخانه رسمی که تختی برای تنظیم وصیت نامه اش رفته است و بعد از لحظه مرگ تختی، به دوران کودکی او فلش بک می خورد. مرگ تختی یک است؛ کاش راز هم باقی می ماند اما برای فیلمساز ما گویی آن چنان که بارها تأکید کرده است؛ تختی است نه انتهای آن و چگونه از چگونه مُردنش دارای اهمیت بیشتری است. بدین جهت به شکل کامل در ابتدا و انتهای فیلم صحنه تختی را با صراحت نمایش می دهد تا از انتهای تراژیک زندگی بزرگترین چهره ورزشی و پهلوانی سخن بگوید. از یکی از تلخ ترین فیلمسازان سینمای ایران که در کارهای قبلی نیز نوعی پوچی و تلخی را می توان ردیابی کرد؛ قابل انتظار است که در میان سناریوهای مختلف پیرامون مرگ تختی، خودکشی او را برگزیند. 🔹فیلم، دوران کودکی تختی در منطقه «خانی آباد» تهران در سال های منتهی به ۱۳۲۰ را در جامعه ای سرتاسر نکبت آلود و فقیر ترسیم می کند و در این چهره پردازی مسیر را طی می کند. از کودکی که می خواهد از خانواده خود کند ولی ندارد و به شدت می خورد. در کشتی محله ای با کودکان شکست می خورد و وقتی به سمت جوانی در سال ۱۳۲۷ می رسد، در تست های اولیه کشی می شود. اما تلاش و کوشش را ادامه می دهد تا در نهایت در فاصله کمتر از سه سال تیم ملی را برتن کند و این نقطه آغاز قهرمانی های اوست. مرد پرافتخار کشتی ایران در دهه ۵۰ میلادی (۳۰ شمسی) که یک طلا و دو نقره المپیک و چندین مدال جهانی را می کند. نقطه فیلم، بدون تردید فوق العاده در خلق فضاهای مختلف فیلم است. اوج این بازسازی در تصویرپردازی سکانس فینال ۱۹۵۶ است؛ این تنها فیلم است که به خوبی توسط فیلمساز بازسازی شده است. در سایر بازسازی ها و چهره پردازی نیز فیلم، از سطح سینمای ایران است. گاه میان حالت و در تعلیق افتاده اما کوشش توکلی در این تصویرسازی، مخاطب را درگیر می کند. 🔹«تختی» توکلی در یک کلمه خلاصه می شود: « ». در اینکه تختی قهرمان، پهلوان و شد چون نسبت به مردم و بود و خود را نسبت به آنها می دانست تردیدی نیست. اما فیلمساز در کمک های گوناگون تختی به مردم که تقریبا در بیش از ۱۰ تا ۱۵ به شکل های مختلف دیده می شود، باعث پس زدن مخاطب می شود. تختی و مردم دار بود و در میان مردم بود و مسئله مردم، مسئله او بود، ولی در یک درام حدود ۱۰۰ دقیقه ای پرداخت تا این حد اغراق آمیز به این مسئله، از گیرایی مطلب می کاهد. تختی توکلی از این جهت علاقه مند دکتر است و در بیش از ۵ مورد آن را مورد تأکید قرار می دهد؛ تختی توکلی دلبسته آیت الله و عضو است اما کنش اجتماعی فعال ندارد. 🔹«تختی» در فیلم شخصیتی است که دچار تطور و می شود؛ اما مخاطب این تطور و تحول را به صورت ملموس نمی بیند و اساسا این تحول را فهم نمی کند. سیر این تطور و تحول در فردی که تصور می شد استعداد کشتی ندارد و بعد اولین مدال طلای تاریخ ایران در کشتی را کسب می کند و بعد تبدیل به یک قهرمان می شود، چندان مشخص نیست. برای خلق قهرمان، فهم تطور شخصیت او در دل درام ضرورت دارد و نریشن های فیلم هم کمکی به این ماجرا نمی کند. برای خلق سینما است که دارد و فیلم با ذکر برخی مطالب از سوی (مانند برخی فعالیت های سیاسی تختی) عملا مجموعه اطلاعات در اختیار مخاطب قرار می دهد. تصویری کلان و کلی از یک قهرمان تاریخی. 👆👆 👆👆