پیچ رادیو را باز کردم. باز هم صدای نکره گوینده عراقی در خانه پیچید. فارسی را با لحن عربی میگفت و تمام حروفش را غلیظ تلفظ میکرد.
- ارتش غیور عراق، امروز، شهرهای نامبرده زیر را توسط جنگندههای نظامی خود و نیروی موشکی زمینی، مورد اصابت قرار خواهد داد. در ادامه همین گزارش، از مردم این شهرها خواسته شده تا محل زندگی خود را ترک و به مکانهای امن پناه برده تا از این حملات، آسیبی به آنها نرسد؛ که قبلا هشدار دهنده معذور است.
الف: دزفول...
بقیهاش دیگر مهم نبود. شهرهای دیگر گاهی توی لیست بودند و گاهی نبودند. گاهی هم جای هم را میگرفتند؛ اما سرِ لیست گ، سند شیش دانگش به نام ما بود و هیچکس جای ما را نمیگرفت.
- چَقْزَ پُرّریَه؛ موشک ریزَه سَرْمون اوسو بِگُوَ «برید مکان امن تا آسیب نبینید» تو. شَرَ هِلِیْم رُوِیْم شُمو آیِ صاحابِش بُووِ!
کور خوندِیَ. پِ خینمون شَرِمونَ حفظِ کنیم.
مامان همیشه بعد از این هشدار، همین را میگفت. یکی از ما بچهها هم میگفت: «تکبیر» و بعد همه با هم میزدیم زیر خنده.
پ.ن
ترجمه دیالوگ: چقدر پرروعه. موشک می.ریزه روی سرمون بعد میگه: «برید مکان امن تا آسیب نبینید» (تو: زبان فارسی قادر به ترجمه این کلمه نمیباشد) شهر را بذاریم بریم، شما بیاید حاصبش بشید؛ کور خوندید. با خونمون شهرمون رو حفظ میکنیم.
پ.ن۲
به لهجه دزفولی دیالوگ نوشتن خیلی کار سختی بود. نشد حق مطلب رو ادا کنم.
#روزمقاومت
#روزدزفول
#الف_دزفول
#موشک
#خاطره