.
🌷
خَلَف صالح
امام باقر علیه السلام فرمود: در بنی اسرائیل مرد عاقلی زندگی میکرد که مال زیادی داشت و دارای پسری از زنی پاکدامن بود که از نظر شکل و قیافه مانند پدر بود. آن مرد هم چنین دو پسر دیگر از زنی ناصالح داشت.
هنگامی که مرگش فرارسید، به پسرانش گفت: آن مال و دارایی را که در وصیت نامه آوردهام، برای یکی از شما باشد. پس از مرگ، همه پسران ادعای مالکیت آن ثروت را داشتند.
بنابراین، برای رفع اختلاف نزد قاضی شهرشان رفتند. قاضی گفت: من نمیتوانم در مورد شما قضاوت کنم. برای این کار به نزد بنی غنام که سه برادر هستند، بروید.
آنان به سراغ یکی از برادران رفتند. او را مردی سالخورده و والامقام دیدند. وی به ایشان گفت: به پیش برادرم بروید و از او بپرسید؛ زیرا از من بزرگتر است. به نزد برادر دوم رفتند. وی نیز مردی سالخورده بود. او نیز به آنها گفت: بروید از برادرم که بزرگتر از من است، پرسش کنید.
به سراغ برادر سوم رفتند. با تعجب دیدند که او از نظر چهره و قیافه از همه برادرها کوچکتر است. ازاین رو، از او خواستند که نخست چگونگی حال خودشان را برای آنها بازگو و سپس در کار آنها قضاوت کند.
قاضی در جواب گفت: آن برادرم را که اول دیدید، از همه کوچکتر است؛ ولی زن بدی دارد که او را اذیت میکند و او از ترس دچار شدن به بلایی که نتواند بر آن صبر کند، بر آزار آن زن شکیبایی میورزد. از این رو، پیر شده است.
برادر دوم زنی دارد که گاهی او را اذیت و گاهی خوشحال میکند، از این جهت چهرهاش همچون چهره جوانان است.
من زنی دارم که همیشه باعث خوشحالیام میشود. هرگز اذیتم نمیکند و تاکنون از او بدی ندیدهام، ازاین رو، چهرهام جوان مانده است.
راه حل دعوای شما این است که نخست، قبر پدرتان را بشکافید و استخوان هایش را بیرون آورده و آتش بزنید. سپس نزدم بیایید تا میان شما قضاوت کنم.
آنان رفتند تا به این دستور عمل کنند. پسر کوچک تر شمشیر پدر و دو برادر دیگر کلنگ را به دست گرفتند.
وقتی دو برادر مشغول کندن قبر شدند، برادر کوچکتر گفت: قبر پدرم را نشکافید؛ زیرا من سهم خود را به شما میدهم. با این تصمیم نزد قاضی برگشتند.
قاضی به آن دو برادر گفت: این کارتان قضاوت کردن درباره شما را آسان میکند. بنابراین، به برادر کوچکتر گفت: مال را بگیر که حق توست؛ زیرا اگر آن دو نفر، پسرِ پدرشان بودند، مانند پسر کوچکتر نسبت به پدر خود دلسوزی داشتند.
📔 بحار الأنوار، ج١۴، ص۴٩٠
#داستان_بلند
🔰
@DastanShia