. ⭕ قدرت بيان خطباى شيعه بنيانگذار (دارالتقريب) علامه (شيخ محمد تقى) گويد: (احمد امين مصرى) نويسنده مشهور، سابقاً كتابى نوشته بود كه در آن نسبت به شيعه اظهار بدبينى كرده و آن را مسلكى سياسى خوانده بود و اضافه كرده بود كه: شيعه در اصل از آداب يهود و زرتشت گرفته شده و نظر از تأسيس آن محو اسلام است. بعدها او عقيده خود را تغيير داد و در سلك نويسندگان مجله (رسالة الاسلام) قرار گرفت. روزى براى من نقل كرد كه بعد از انتشار آن كتاب از طرف وزارت فرهنگ در رأس هيئتى به عراق دعوت شدم تا به فرهنگ آنجا رسيدگى كنم. وقتى به عراق رفتم در آنجا با هياهو و جنجال مواجه شدم، بعضى مرا تهديد مى كردند كه چون بر عليه شيعه كتاب نوشته‌ام ممكن است بر ضد من اقدامى صورت گيرد. تا اينكه روزى ما را به مسجد دعوت كردند، در آنجا خطيب معروفى به منبر رفت و نسبت به اين هيئت كه من در رأس آن قرار داشتم خير مقدم گفت و پس از بيان مطالبى سخن خود را به اينجا كشانيد كه: آرى، در اين هيئت كسى است كه شيعه را مخلوطى از يهود و زرتشت مى داند و آن را ساخته دست ملحدين مى شمارد. به من اشاره كرد... ناگهان مردم به سوى من هجوم آوردند و جان من به خطر افتاد... ولى او مردم را ساكت كرده و گفت: چرا بلند شديد بحث و علم اين حرفها را ندارد. اينها مهمان ما هستند و نسبت به مهمان نبايد اين چنين كرد. آنگاه قدرى به تعريف از ما پرداخت و گفت: اينها محققينى هستند كه داراى آثار پرارجند ولى كسى كه محقق خوبى است و آثارى دارد نبايد بدون تحقيق چيز بنويسد. قلم براى خدمت به علم است نه شهرت و مسلماً كسى كه بى جهت آبروى ملتى را مى برد احترامى ندارد. بار ديگر مردم بلند شدند و به طرف ما هجوم آوردند و تا يك مترى من رسيدند كه يكدفعه نعره‌اى برآورد و گفت: مقصود من اين نيست كه شما بلند شويد و چنين حركتى كنيد، برگرديد. همه برگشتند و به جاى خود نشستند، و باز شروع به تعريف كرد كه: اين فرد جزء مفاخر و محقق عرب است و كتابهاى فوق العاده‌اى نوشته و اكنون آمده تا به فرهنگ و معارف ما خدمت كند و ما بايد افتخار كنيم كه در ميان ما مسلمانان كسانى هستند كه ما را از مستشاران خارجى بى نياز مى سازند. مردم كاملاً آرام شدند و خطيب در ادامه گفتار خود چنين بيان داشت: در عين حال لطمه‌اى كه او به شيعه وارد كرده لطمه قابل جبرانى نيست، شما فكر كنيد اگر اين شخص نسبت به هر مذهب ديگرى اين چنين توهين كرده بود آنها چه معامله با وى مى كردند؟ اكنون اين شخص چه جوابى دارد كه به ما بدهد؟ چرا اين مرد مذهبى را كه منسوب به اهلبيت است فرقه الحادى خوانده است؟ اين نوبت مردم شديدتر از دفعات قبل از جاى جستند و به من حمله‌ور شدند و اين بار خطر قطعى بود و نمى دانم چه شد كه مردم را به جاى خود نشاند و گفت: حالا برويم سر صحبت خودمان... اين داستان را راجع به قدرت بيان خطباى شيعه تعريف مى كرد و مى گفت: قدرت خطابه‌اى كه من در شيعه مشاهده كردم در هيچ جا نديدم و معلوم شد كه اين جريان را وقتى تعريف مى كرد يك حالت لرزه و ارتعاشى در وى نمودار بود. 📔 اسلام آئين همبستگى، ص۲۷ 🔰 @DastanShia