.
🔹
تهدید از ترک حج
یک روز در مسجد، عالم ربانی آقای حاج سید عبدالباقی پس از نماز جماعت به منبر رفت و گفت: امروز میخواهم چیزی را که خودم دیدهام برای موعظه شما نقل کنم:
رفیقی داشتم از مؤمنين و مریض شد، به عیادتش رفتم چون او را در حال سکرات مرگ دیدم، نزدش نشستم و سوره یس والصافات را تلاوت کردم،
اهل او از اتاق بیرون رفتند و من تنها نزدش بودم پس او را کلمه توحید و ولایت تلقین میکردم،
هرچه اصرار کردم نگفت، با اینکه میتوانست حرف بزند و با شعور بود، پس ناگاه با کمال غیظ متوجه من شده و سه مرتبه گفت یهودی! یهودی! یهودی!
من بر سر خودم زدم و طاقت توقف دیگر نداشتم، از حجره بیرون آمدم و اهلش نزدش رفتند درب خانه که رسیدم صدای شیون و ناله بلند شد معلوم شد مرده است،
و پس از تحقیق از حالش معلوم شد که این بدبخت چند سال بود که واجب الحج بود و به این واجب مهم الهی اعتنایی ننموده تا اینکه یهودی از دنیا رفت.
📔 داستانهای شگفت (شهید دستغیب)، ص١١۵
#داستان_کوتاه
🔰
@DastanShia