خفه شو دیگه ترنج... این کارارو میکنی که طلاقت دادم دلتنگت بشم؟ نمیشم... کم بلا نیاوردی سرم. خواستم عقب بکشم که اجازه نداد. با جشم بسته گفت _با این وجود هیچ وقت نمیتونم تحمل کنم اسم دختر دیگه ای جای اسم لعنتیت توی شناسنامم بره. _حتی یه دختر خوب؟ _حتی یه دختر خوب. کلید انداخت و درو باز کرد.. منتظر موند تا اول من وارد بشم. فکر نمیکردم بیاد تو اما اومد و درو بست. یک راست به سمت اتاق رفت. دنبالش کشیده شدم. کتش و از تنش در اورد و از توی کمد پیرهن ابی رنگی و بیرون کشید و پیرهن سفیدش و از تنش در اورد. تکیه به درگاه در دادم و گفتم ‌‌_میخوای بری شرکت؟ جلوی اینه ایستاد و گفت _هوم _یه ماه دیگه میخواین برین ترکیه؟ بازم جواب داد _اهوم ‌‌‌‌‌_الی هم میاد؟ این بار نیم نگاهی بهم انداخت و گفت _معلومه که میاد 🎭 دردسرساز 📜 ═◦∞☆ ☆∞◦═ 👄『 @dosti_roman ...』💋