💥 «بسم الله الرحمن الرحیم»💥 📖 🏡 🌹 📝 «قسمت ششم» اواخر سال 1360 بود که حسن باقری آمد و گفت «من یک انسان متعالی رو کشف کردم، اسمش مهدی زین الدین. » بعد هم سوابقش را گفت. قرار شد برای زمینه سازی عملیات بعدی، از سوسنگرد بفرستیمش اطلاعات دزفول. شش ماه قبل از عملیات فتح المبین بود که کارش را در دزفول شروع کرد. سرپرستی تمام محورهای عملیاتی منطقه را دادیم دستش. شناسایی‌هایش توی عملیات فتح‌المبین، راهکارهایی پیش پای حسن باقری گذاشت که گره عملیات را باز کرد. از همان مسیری که بارها رفته بود برای شناسایی، تیپ امام حسین ع عمل کرد و مثل آوار خراب شد روی سر عراقی‌ها. تک و تنها نزدیک به پنجاه کیلومتر توی عمق دشمن را با یک موتور تریل می‌رفت شناسایی. این را خودش برایم تعریف کرد. میگفت «نزدیک ارتفاعات کمر سرخ و تی شکن، به جاده شنی کفِ رودخانه که می‌رسیدم، موتورم رو خاموش میکردم تا عراقیها متوجه نشن. دو سه کیلومتر دورتر سوار موتور میشدم. اونجا دیگه حساسیتی نداشتن. فکرشم نمیکردن نیروی دشمن بتونه تا این اندازه نفوذ کنه. میرفتم روی جاده موسیان دهلران برای شناسایی مسیرها. خیلی جاها توی گودالها و شیارها میموندم و وضعیت عراقیها، تردد و هوشیاری نیروهاشون رو میدیدم. بعد همونطور که رفته بودم، برمیگشتم. » 🌹 شادی روح شهدا مخصوصاً شهید مهدی زین‌الدین صلوات🌹 (س) ━━━━⊱♦️⊰━━━━ https://eitaa.com/joinchat/2108620998C93025cb80f