☕️چایی رو بذار، دارم می‌آم ✍️ زهرا کبیری پور، عضو تحریریه مجتهده امین چند وقتِ پیش در یک گروه تاریخی یکی از اساتید متنی گذاشت با این عنوان "چایی را بذار دارم می‌آم" و شروع کرده بود به توصیف اینکه یک جمله چقدر می‌تواند با خودش محبت و عشق به ارمغان بیاورد. من اما قبل از اینکه متن را کامل بخوانم به یاد مادر افتادم و جمله‌ی معروف او که می‌گفت: چایی‌اَم آماده‌ی آماده است، نمی‌یای؟! و من دوباره پرت شده بودم به روزهایی که مادر داشتم و یک خانه‌ی امید. روزهایی که وقتی خسته بودم، می‌رفتم و در کنارش خستگی‌ام را درمی‌کردم. می‌رفتم تکیه به پشتیِ اتاقش می‌دادم، پایم را دراز می‌کردم و می‌گفتم: آخیش. مادرم هم برایم یک لیوان چای می‌ریخت، تا جانی به جانم اضافه شود. آدمیزاد چه چیز غریبی است. چقدر می‌تواند از خودش خاطره بسازد، حتی به اندازه‌ی درست کردن یک چای. @HOWZAVIAN