🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊 🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊 🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊 🕊🌹🕊🌹🕊🌹 🕊🌹🕊🌹🕊 🕊🌹🕊🌹 🕊🌹🕊 🕊🌹 🕊 ࢪمآن↻⇦ 💜جبهہ‌ۍ‌ عآشقۍ💜 محمد نگران گفت: - نکنه لو رفته باشی؟ سری به عنوان نه تکون دادم که گفت: - بی خود کردی تنهایی رفتی! دوباره پرو شدم و گفتم: - دوست داشتم بازم می رم به توچه؟ با خشم نگاهم کرد و داد کشید: - اگه بلایی سرت بیاد چه خاکیییییییییی ت سرم کنم چرا نمی فهمییییی برام مهمی؟ منم مثل خودش داد کشیدم: - مهم بودممممم تو خیابوووون ولم نمی کردییییی! پشیمون سرشو بین دستاش گرفت و گفت: - لامصب نفهمیدم نمی دونستم دوست دارم ولی ولت کردم تا شب دوم نیاوردم سه سال دنبالت گشتم ولی نبودی! نگاهمو به بیرون دوختم و گفتم: - دروغه! دستمو گرفت و گفت: - دروغ نیست راست می گم به... دستشو محکم پس زدم و گفتم: - به من دست نزن من متنفرم ازت چرت و پرت هاتم برای خودت نگه دار. ملتمس گفت: - من الکی نمی گم چرا نمی خوای باور کنی؟ من کلی دنبال ت گشتم همه شاهد ان. پوزخندی زدم و گفتم‌: - منو می خواستی ولم نمی کردی که بخوای دنبالم بگردی!