‌ ‌ ‌هفته آخر اسفند، از عمد، هیچ چیزی را در اپلیکیشنم ثبت نکردم. هیچ فعالیتی را. می‌خواستم بیفتم تهِ کانال. می‌خواستم معنی واقعی و سختی از صفر شروع کردن را دوباره بچشم. می‌خواستم یادم بیاید دنیا پُر است از افتادن‌ها و بلند شدن‌ها. می‌خواستم غرور نگیردم که امسال انقدر کار کرده‌ای. می‌خواستم صفرِ صفر شوم. این دو هفته را هم دست‌گرمی بازی کرده‌ام. مثل گرم کردن بدن پیش از شروع مسابقه. این نمودار می‌گوید فاصله‌ام تا روزهای اوج، خیلی زیاد است. از صراحتش خوشم می‌آید. از اینکه نمی‌گذارد خودم را الکی گول بزنم که تو همیشه خیلی خوب بوده‌ای، تو عالی هستی و از این دست جملات مبالغه‌آمیز و توخالی‌. از اینکه نقاط ضعفم را جلوی چشمم می‌آورد خوشحال می‌شوم. از اینکه بهم یادآوری می‌کند قرار نیست در یک نسخه خطی صعودی پیش بروم و قرار نیست روزها همیشه بر یک حال باشند، ازش ممنونم. در این سال‌های عمر، بارها و بارها یاد گرفته‌ام که خودم را در هیچ کاری با کسی مقایسه نکنم. فهمیده‌ام مقایسه، حسادت می‌آورد و حال ناخوب. فهمیده‌ام شرایط آدم‌ها خیلی با هم فرق دارد. فهمیده‌ام باید بهترینِ خودم باشم. بهترینِ خودم در سال صفرسه؛ و البته که امیدوارم و تلاش می‌کنم بهتر از بهترینِ خودم در سال صفردو باشم. فردا یک‌جورهایی اولین روز رسمی از اولین هفته کاری سال جدید حساب می‌شود. بعد از تعطیلات فروردین و بعد از شب‌های قدر‌. یک یا علی بگویید و بیایید دوباره با هم تلاش کردن را شروع کنیم. پ.ن. اول. مقایسه نکردن به معنی ندیدنِ تلاش بقیه و انگیزه نگرفتن از دیگران نیست. همیشه تلاش می‌کنم آدم‌های بالاتر و جلوتر از خودم را ببینم، تحسین کنم و ازشان انگیزه بگیرم برای تلاش بیشتر. پ.ن. دوم. فکر می‌کنم توی بحث‌های اخلاقی و دینی، مقایسه اشکال نداشته باشد. اتفاقا باید با دیدن آدم‌های خیلی خوب و کاردرست، مدام به خودت تلنگر بزنی تو هنوز خیلی فاصله داری تا آدم شدن. بجنب که دارد دیر می‌شود. من فهمیده‌ام این نفس را در این دنیا نباید به حال خودش رها کرد. @Negahe_To