🕒 مباحث ذیل
#فلسفه_هوش_مصنوعی را میتوان به دو حوزه کلّی تفکیک کرد:
1) موضوعات مربوط به
#اخلاق_هوش_مصنوعی (مانند مسئولیت پیامد تصمیمات و رفتار
#هوش_مصنوعی، حق مالکیت خلاقیتهای هنری یا علمی هوش مصنوعی، تأثیر روباتها بر تعاملات بشری، جواز و نحوه محدودکردن هوش مصنوعی، جواز پاداش و تنبیه روباتها، ...) که بیشتر در حوزه $فلسفه_اخلاق قرار میگیرند.
2) موضوعات مربوط به «وجودشناسی هوش مصنوعی» یا
#متافیزیک_هوش_مصنوعی (مانند امکان بالقوهی
#آگاهی_ماشین، چشمانداز
#هوش_مصنوعی_قوی، ماهیت و حیطهی
#آگاهی_مصنوعی، میزان قابلیت رویکرد کلاسیک محاسباتی و رویکردهای
#پیوندگرایی و
#بدن_مندی در تولید
#آگاهی_پدیداری، ...) که عمدتاً در حوزه
#فلسفه_ذهن بررسی میشوند.
🕓 برخی مهندسان و پژوهشگران فنّی هوش مصنوعی اما علاقه چندانی به دسته دوم مباحث فوق ندارند و در بین مباحث فلسفی هوش مصنوعی، دسته نخست را به دلیل آنکه اوّلاً کاربردیتر مییابند و ثانیاً توانایی هوش مصنوعی و امکان تحقّق چشماندازهای آتی را به چالش نمیکشد، ترجیح میدهند.
ضمن اینکه برخی چشماندازهای معاصر هوش مصنوعی نیز از وعدههای دهه 60 و 70 میلادی مبنی بر تولید شخص (person) با تمام حالات آگاهانه و ویژگیهای پدیداری کوتاه آمده و بعضاً تحقّق اهدافی صرفاً کاربردی و جزئی را دنبال میکنند.
🕔 این اتفاق البته در میان محققان و مهندسان هوش مصنوعی در داخل کشورمان بنحوی شایعتر و جدیتر وجود دارد و تعاملات بینارشتهای فلسفی – فنّی که بین برخی دپارتمانها و دانشمندان غربی در حوزه هوش مصنوعی مشاهده میشود در کشور ما تقریباً هیچ نمونهای (ولو تقلیلیافته) ندارد.
🕕 هندبوک هوش مصنوعی که چاپ اوّل آن در سال 2015 توسط انتشارات دانشگاه کمبریج به چاپ رسیده و اساتید مطرح بینالمللی در فصول مختلف آن قلم زدهاند، چهار فصل کلّی دارد که فصل اول آن به «بنیادهای فلسفی» و «چالشهای فلسفی» میپردازد و فصول تکنیکال بعدی نیز مکرّراً در لابلای مباحث GOFAI و پیوندگرایی و بدنمندی و
#حیات_مصنوعی (Artificial Life) و حتی
#یادگیری_ماشین، به مسائل فلسفی ارجاع میدهد و تأملاتی دوطرفه را پیش روی مخاطب میگذارد. (See: The Handbook of Artificial Intelligence, 2015, Cambridge University Press)
درباره ضرورت توجه به مباحث وجودشناسی هوش مصنوعی لااقل از دو منظر میتوان سخن گفت که در پستهای آینده بدانها اشاره خواهد شد.
@PhilMind