❕حال معاند به دو روایت استناد کرده است ، تا عدم ایمان ابوطالب علیه السلام را از منابع شیعی ثابت کند ؛ 👌روایت اولی که به آن استناد کرده است از تفسیر قمی است که پاسخ روشنی دارد ؛ 1⃣نقل مذکور بدون سند بوده و حتی مستند به معصوم علیه السلام هم نیست ، حال چگونه چنین نقلی می تواند حجت باشد ❕ 2⃣تمام آنچه در تفسیر قمی است ، نوشته علی بن ابراهیم عالم بزرگ شیعه نیست ، بلکه تنها تفسیر سوره فاتحه ، بقره و کمی از آل عمران از ایشان است و بقیه آن از شاگرد ایشان ابوالفضل العباس می باشد و روایت مورد استناد در تفسیر سوره قصص نقل شده است که این هم دلیل دیگری برضعف نقل مذکور است . 📚کلیات فی علم الرجال، سبحانی ص301 3⃣اتفاقا نقل مذکور اثبات کننده ایمان ابوطالب علیه السلام است ، که معاند با تحریف روایت می خواهد بی ایمانی ابوطالب را ثابت کند ، مطابق نقل مذکور ، پیامبر گرامی از ابوطالب خواستند آشکارا ایمان بیاورند « قل لا اله الا الله بالجهر » ، حضرت ابوطالب گفتند من آگاه به حال خودم هستم و شهادت به وحدانیت خدا را در خفاء و در نفس خودم می گویم « اعلم بنفسی ، و اقول بنفسی » ، ( چرا که ابوطالب برای آنکه بتواند پیامبر را یاری کند ، علنا اظهار ایمان نمی کرد تا مشرکین ایشان را دشمن خود نپندارند و بتواند از نفوذش برای یاری پیامبر استفاده کند) ، و در هنگام مرگ نیز با صدای رسا اظهار ایمان کردند « تکلم بها باعلی صوته عند الموت » ، پیامبر هم گفتند که این اظهار روز قیامت برای ایشان مفید است و من شفاعت ایشان را خواهم کرد « لشفعت فی ابی و امی و عمی » و روشن است که روز قیامت شفاعت برای مومنین است ، نه کفار و مشرکین . 👌بنابراین ، روایت مذکور گواه بر ایمان ابوطالب علیه السلام است ، نه بی ایمانی ایشان . ❕در نقل دوم هم امام باقر علیه السلام ، عقیده شیعه در ارث را مطرح می کنند که بر خلاف اهل سنت ، ما معتقدیم که مسلمان از کافر ارث می برد ، اما کافر از مسلمان ارث نمی برد ، امام پس از این کلام می گوید میراث ابوطالب به دستان ما است و ما از ایشان ارث برده ایم « هذا میراث ابی طالب فی ایدینا » این کلام امام علیه السلام چند معنا می تواند داشته باشد ؛ 1⃣ طبق بیان علامه مجلسی ، امام علیه السلام از قاعده الزام بهره گرفته اند ، یعنی خطاب به اهل سنت می گویند که بر خلاف شما ، ما معتقدیم که مسلمان از کافر ارث می برد ، چنان که ما از حضرت ابوطالب که به عقیده شما کافر مرده است ، ارث برده ایم ؛ 📚ملاذ الاخیار ج 15 ص 395 👌بهره گیری از قاعده الزام و مسلم فرض کردن عقیده طرف مقابل برای اثبات ادعای خود، ریشه در آیات قرآن و جملات علی علیه السلام دارد که جهت آگاهی دو پاسخ گذشته ما را مطالعه کنید ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/7459 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/4109 2⃣اگر این بیان هم مورد قبول نباشد ، روشن است که روایت مذکور از باب تقیه و مطابق عقاید اهل سنت صادر شده است ، چرا که در ذیل روایت تصریح دارد که زوجه مسلمان از زوج کافر شده ارث نمی برد و این همان عقیده فرق چهار گانه اهل سنت است ؛ 📚الفقه علی المذاهب الخمسه ج 2 ص 499 👌امام علیه السلام ، به خاطر آنکه در آن مجلس از ناحیه اهل سنت مورد فشار بودند ، از باب تقیه هم در ایمان ابوطالب علیه السلام مطابق عقیده آنان سخن گفتند و هم در باب ارث زوجه از زوج ، این پاسخ در کلام صاحب وافی آمده است ؛ 📚الوافی ج 25 ص 915 ❕در مورد روایات تقیه ای و تقیه کردن امامان علیهم السلام ، پاسخ های گذشته ما را مطالعه فرمایید ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/11236 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/6330 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir