eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
5.7هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
168 ویدیو
37 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! 👈وابسته به موسسه بقیه الله الاعظم ارواحناه فداه طرح شبهه و سوال : @poorseman سایت ipasookh.ir تمام کانالهای ما : https://yek.link/ipasookh
مشاهده در ایتا
دانلود
پاسخی به وهابی در مورد تناقض در فقه شیعه ( طهارت آب چاه ) !!!!! 🤔 : ❓اگر موش مرده در چاه افتاد [و آب چاه، متغیّر نشد]، چه کنیم؟ 🔺 امام صادق : باید 3 دلو از چاه را خارج کنید. 🔺 امام صادق : باید 5 دلو از چاه را خارج کنید. 🔺 امام صادق : باید 7 دلو از چاه را خارج کنید. 🔺 امام صادق : باید 40 دلو از چاه را خارج کنید. 🔺 امام صادق : باید چند دلو از چاه را خارج کنید. 🔺 امام رضا : اصلاً نیاز نیست چیزی از چاه را خالی کنید! ▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬ 1⃣ أَخْبَرَنِي الشَّيْخُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ أَبَانٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ حَمَّادٍ وَفَضَالَةَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ : سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ {عَلَيْهِ السَّلَامُ} عَنِ الْفَأْرَةِ وَالْوَزَغَةِ تَقَعُ فِي الْبِئْرِ قَالَ «يُنْزَحُ مِنْهَا ثَلَاثُ دِلَاءٍ». 📚 تهذيب الأحکام 245/1 ✅ صحيح [ملاذ الأخیار ٣١٥/٢] 2⃣ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ أَبِي أُسَامَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {عَلَيْهِ السَّلَامُ} : فِي الْفَأْرَةِ وَالسِّنَّوْرِ وَالدَّجَاجَةِ وَالطَّيْرِ وَالْكَلْبِ قَالَ : «فَإِذَا لَمْ يَتَفَسَّخْ أَوْ لَمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُ الْمَاءِ فَيَكْفِيكَ خَمْسُ دِلَاءٍ. وَإِنْ تَغَيَّرَ الْمَاءُ فَخُذْ مِنْهُ حَتَّى يَذْهَبَ الرِّيحُ». 📚 تهذيب الأحکام 237/1 ✅ صحيح [ملاذ الأخیار ٢٨٦/٢] 3⃣ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ أَبَانٍ عَنْ أَبِي أُسَامَةَ وَأَبِي يُوسُفَ يَعْقُوبَ بْنِ عُثَيْمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {عَلَيْهِ السَّلَامُ} قَالَ : إِذَا وَقَعَ فِي الْبِئْرِ الطَّيْرُ وَالدَّجَاجَةُ وَالْفَأْرَةُ فَانْزَحْ مِنْهَا سَبْعَ دِلَاءٍ. قُلْنَا فَمَا تَقُولُ فِي صَلَاتِنَا وَوُضُوئِنَا وَمَا أَصَابَ ثِيَابَنَا فَقَالَ لَا بَأْسَ بِهِ. 📚 الإستبصار 31/1 ✅ صحيح [كشف الأسرار ٢٤٣/٢] 4⃣ مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي هَاشِمٍ عَنْ أَبِي خَدِيجَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {عَلَيْهِ السَّلَامُ} قَالَ : سُئِلَ عَنِ الْفَأْرَةِ تَقَعُ فِي الْبِئْرِ. قَالَ : «إِذَا مَاتَتْ وَلَمْ تُنْتِنْ فَأَرْبَعِينَ دَلْواً وَإِنِ انْتَفَخَتْ فِيهِ وَنَتُنَتْ نُزِحَ الْمَاءُ كُلُّهُ». 📚 تهذيب الأحکام 239/1 ✅ موثّق [ملاذ الأخیار ٢٩٣/٢] 5⃣ الْحُسَيْنُ بْنُ سَعِيدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنِ ابْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ وَمُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ وَبُرَيْدِ بْنِ مُعَاوِيَةَ الْعِجْلِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ وَأَبِي جَعْفَرٍ {عَلَيْهِ السَّلَامُ} : فِي الْبِئْرِ يَقَعُ فِيهَا الدَّابَّةُ وَالْفَأْرَةُ وَالْكَلْبُ وَالطَّيْرُ فَيَمُوتُ. قَالَ : «يُخْرَجُ ثُمَّ يُنْزَحُ مِنَ الْبِئْرِ دِلَاءٌ ثُمَّ اشْرَبْ وَتَوَضَّأْ». 📚 تهذيب الأحکام 236/1 ✅ صحيح [ملاذ الأخیار ٢٨٦/٢] 6⃣ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الرِّضَا {عَلَيْهِ السَّلَامُ} قَالَ : مَاءُ الْبِئْرِ وَاسِعٌ لَا يُنَجِّسُهُ شَيْءٌ إِلَّا أَنْ يَتَغَيَّرَ رِيحُهُ أَوْ طَعْمُهُ فَيُنْزَحُ حَتَّى يَذْهَبَ الرِّيحُ وَيَطِيبَ طَعْمُهُ لِأَنَّ لَهُ مَادَّةً. 📚 الإستبصار 33/1 ✅ صحيح [كشف الأسرار ٢٤٧/٢] ❗️❗️ 💠💠 👌توقع از وهابیونی که خود را موظف به دفاع از مذهب خود کرده اند , آن است که اشکالاتی متقن و علمی مطرح کنند نه چنین اشکالاتی سطحی و فاقد عمق علمی !!!! ❕مطابق فقه اهلبیت علیهم السلام , آب چاه چون دارای منبع است , به مجرد رسیدن نجاست به آن نجس نمی شود , مگر آنکه نجاست طعم و رنگ آب را تغییر دهد که در این صورت باید اثر نجاست از بین رود و با آبی که از چاه می جوشد , مخلوط شود تا پاکی حاصل شود . 👌در توضیح المسائل مراجع تقلید چنین آمده است : "آب چاهى كه از زمين می جوشد ، اگر چه كمتر از كر باشد چنانچه نجاست به آن برسد ، تا وقتى بو يا رنگ يا مزه ی آن به واسطه ی نجاست تغيير نكرده پاك است ..... اگر نجاستى در چاه بريزد و بو يا رنگ يا مزه ی آب آن را تغيير دهد ، ( چنانچه تغيير آب چاه از بين برود ) ، موقعى پاك می شود كه با آبى كه از چاه مىجوشد مخلوط گردد " 📚توضیح المسائل مراجع , بنی هاشم , ج ١ ص ٤٩ 💠 👇
توضیحاتی در مورد دو مرتبه عذاب شدن منافقین و مصرف زکات !!!! 🤔 : ❓کدام موجودِ عادل و آگاه و عقل کل یک موجود را برای یک عمل دوبار مجازات میکند؟ این بی عدالتی حتی از ظالم ترین حکام انسانی هم پذیرفتنی نیست !!!!! وَمِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ الْأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفَاقِ لَا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلَى عَذَابٍ عَظِيمٍ ﴿۱۰۱﴾ و برخى از باديه‏ نشينانى كه پيرامون شما هستند منافقند و از ساكنان مدينه [نيز عده‏ اى] بر نفاق خو گرفته‏ اند تو آنان را نمى ‏شناسى ما آنان را مى ‏شناسيم به زودى آنان را دو بار عذاب مى ‏كنيم سپس به عذابى بزرگ بازگردانيده مى ‏شوند !!!! و اما جالب تر از آیه ی صد و یک ، آیه ی صد و سه همین سوره است که الله به محمد دستور میدهد از اموال مردم صدقه بگیر و روزگار سپری کن یعنی دقیقا همان کاری که از یک آخوند انتظار میرود⬇️ خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿۱۰۳﴾ از اموال آنان صدقه‏ اى بگير تا به وسيله آن پاك و پاكيزه‏ شان سازى و برايشان دعا كن زيرا دعاى تو براى آنان آرامشى است و خدا شنواى داناست ( ۱۰۳) ❗️❗️ 💠💠 🔸١ _ خداوند در سوره توبه می فرماید : " و از (ميان) اعراب باديه‏نشينى كه اطراف شما هستند جمعى از منافقانند و از اهل (خود) مدينه (نيز) گروهى سخت به نفاق پاى بندند كه آنها را نمى‏شناسى و ما آنها را مى‏شناسيم، به زودى آنها را👈 دو باره مجازات مى‏كنيم👉 سپس به سوى مجازات بزرگى (در قيامت) فرستاده مى‏شوند. " ( توبه ١٠١ ) ❕معاند اشکال کرده است که چرا خداوند منافقین را دو مرتبه عذاب می کند , آیا این بی عدالتی نیست !!!!! 👌او توجه ندارد که مجازات خداوند به اندازه همان جرمی است که مجرمین مرتکب شده است , چنان که می فرماید : " لا تُجْزَوْنَ إِلاَّ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُون‏ " " جز آنچه را عمل مى‏كرديد جزا داده نمى‏شويد. " ( یس ٥٤ ) 👌به حسب آیه شریفه مورد استناد معاند , منافقین نیز به سبب اعمال زشتشان در دنیا دو مرتبه عذاب می شود و سپس به عذاب در آخرت منتقل می شوند . ❕دو مرتبه عذاب شدنشان در دنیا هم به حسب عملکرد خود آنها است یعنی یکی به خاطر اصل نفاقشان است و دیگری هم به سبب کارهای زشتی است که در لباس نفاق انجام دادند , بنابراین بیش از اندازه مجازات نمی شوند , چنان که در تفسیر نمونه می خوانیم : "يكى از اين دو عذاب همان مجازات اجتماعى آنها بخاطر رسواييشان و كشف اسرار درونيشان مى‏باشد كه به دنبال آن تمام حيثيت اجتماعى خود را از دست مى‏دهند، و شاهد آن را در آيات گذشته خوانديم، و در بعضى از احاديث نيز آمده كه وقتى كار اين گروه به مراحل خطرناك مى‏رسيد پيامبر ص آنها را با نام و نشان معرفى مى‏كرد، و حتى از مسجد بيرون مى‏ساخت!. 👌و مجازات دوم آنان همان است كه در آيه 50 سوره انفال اشاره شده، آنجا كه ميفرمايد: وَ لَوْ تَرى‏ إِذْ يَتَوَفَّى الَّذِينَ كَفَرُوا الْمَلائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ ..." هر گاه كافران را بهنگامى كه فرشتگان مرگ جان آنها را مى‏گيرند ببينى كه چگونه به صورت و پشت آنها مى‏كوبند، و مجازات مى‏كنند، به حال آنها تاسف خواهى خورد". ❕اين احتمال نيز وجود دارد كه مجازات دوم اشاره به ناراحتيهاى درونى و شكنجه‏هاى روانى بوده باشد كه بر اثر پيروزى همه جانبه مسلمانان، دامن اين گروه را گرفت. " 📚تفسير نمونه، ج‏8، ص: 113 👌 توجیه دیگری نیز برای مجازات مضاعف مجرمین است , آنان هم خود گمراه بودند و هم دیگران را گمراه کردند , لذا مجازات دو برابر در انتظار آنها است , یکی به خاطر گمراهی خودشان و دیگری به خاطر گمراه ساختن دیگران , چنان که باز در تفسیر نمونه در ذیل آیاتی دیگر می خوانیم : "هم خود گمراه و گناهكار و تبهكار بودند، و هم ديگران را به اين راهها مى‏كشاندند، به همين دليل هم بار گناه خويش را بر دوش مى‏كشند و هم بار گناه ديگران را (بى‏آنكه از گناه ديگران چيزى كاسته شود). ❕شاهد اين سخن آنكه در آيات ديگر قرآن مى‏خوانيم وَ لَيَحْمِلُنَّ أَثْقالَهُمْ وَ أَثْقالًا مَعَ أَثْقالِهِمْ:" آنها در روز قيامت سنگينى گناه خويش، و گناهان ديگرى را با آن، بر دوش خود حمل مى‏كنند" (عنكبوت- 13). " 📚تفسیر نمونه ج ١٦ ص ٢٢٤ 💠 👇
عذاب شدن میت به خاطر گریه زندگان !!!!! 🤔پرسش : ❓برخی شیعیان ایراد میگیرند چطور میت بر اثر گریه نزدیکانش معذب میشود و باور نمیکنند : ✍نگاهی کنیم به کتب شیعه ابن عباس گفته چون رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم بيمار شد انجمنى از اصحابش نزد او بودند و عمار بن ياسر از ميان آنها برخاست و باو گفت يا رسول اللَّه پدر و مادرم قربانت كدام ما ترا غسل دهيم اگر اين پيشامد بوجود آمد؟ فرمود آن وظيفه على بن ابى طالب است زيرا قصد حركت دادن هر عضوى از من كند فرشتگان باو كمك كنند، عرضكرد پدر و مادرم قربانت كى بر شما نماز ميخواند در اين پيشامد؟ فرمود خاموش باش خدايت رحمت كند. سپس پيغمبر فرمود يا ابن ابى طالب چون ديدى جانم از تنم برآمد تو مرا خوب غسل بده و با اين دو پارچه لباسم كفن كن يا در پارچه سفيد مصر و برد يمانى، كفن بسيار گران بر من مپوش، مرا برداريد و ببريد تا بر لب گورم نهيد اول كسى كه بمن رحمت فرستد خداست جل جلاله از بالاى عرش خود سپس جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل در صفوف فرشته‌ها كه جز خدا شمار آنها نداند نماز بر من گذارند. سپس آنها كه گرد عرشند و سپس اهل آسمانها بترتيب سپس همه خاندانم و زنان خويش بترتيب قرابت اشاره‌اى كنند و سلام دهند مرا بآواز شيون و ناله نيازارند. http://lib.eshia.ir/15033/1/733/ نام کتاب : الأمالي نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 733 ❗️❗️ 💠💠 👌متاسفانه اهلسنت عقیده ای را ترویج می کنند که میت با گریه زندگان , در قبرش عذاب می شود , چنان که برخی از محققین در نقد این قضیه می نویسند : " دستاويزى براى نهى از گريه‏ : ❕از عمر بن خطّاب و عبداللّه بن عمر نقل شده كه، پيامبر (صلَّى اللّه عليه و آله و سلَّم) فرموده اند: «إِنَّ الْمَيِّتَ يُعَذَّبُ بِبُكاءِ أَهْلِهِ». «ميّت، با گريه بستگان خود در عذاب مى افتد». 📚صحیح مسلم ج ٣ ص ٤١ _ ٤٤ 👌پاسخ: 🔸اوّلًا، ظاهر اين حديث با رفتار خليفه دوم «عمر» در موارد بسيارى كه تاريخ آنها را ثبت كرده است، در تعارض است، از آن جمله: 1. هنگاميكه خبر مرگ نعمان ابن مقرن المزنى به عمر رسيد، عمر از منزل خارج شد، بر بالاى منبر رفت و اين خبر را به مردم رساند، آنگاه دست خود را به‏روى سرگذاشت و گريست. 📚عقد الفرید ج ٣ ص ٢٣٥ 2. هنگاميكه خالد بن وليد از دنيا رفت، عمر در سوگ او گريست و وقتى‏اين خبر به او رسيد كه كسانى زنان را از گريستن منع كرده اند گفت: تا وقتى كه گريه زنان بنى مغيره بر ابى سليمان به صورت لغو و لقلقه (صداى گريه باچرخانيدن‏ در گلو) نباشد، بر آنان باكى نيست. " 📚همان مدرک 3. برادر عمر، زيد بن خطّاب در گذشت و دوست او- از قبيله بنى عدى بن كعب- به مدينه آمد. وقتى چشم عمر به او افتاد، اشك از ديدگانش جارى شد و گفت: «زيد را وانهادى و به نزد من آمدى!». 📚همان منبع 🔸ثانياً: ظاهر حديث با آيه قرآنى در تعارض است، آنجا كه مى فرمايد: «وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى‏». «هيچ گنهكارى بار گناه ديگرى را بر دوش نمى كشد». ( فاطر ١٨ ) ❓معذب شدن ميّت به وسيله گريه شخص ديگر، چه معنايى مى تواند داشته باشد؟ 🔸ثالثاً: اگر سند حديث صحيح باشد، قطعاً همراه با قرائنى بوده كه در هنگام نقل آن از بين رفته است و به همين جهت برخى گمان برده‏اند كه مطابق اين حديث، گريه بر ميّت حرام است، درحاليكه از لبّ معناى آن غفلت ورزيده اند. 👌در كتاب صحيح مسلم به نقل از هشام بن عروة و او از پدرش آمده است: ❕«در نزد عايشه از قول فرزند عمر اين روايت نقل شد كه: «الميّت يعذّب ببكاء» عايشه گفت: خدا پدر عبدالرحمن را بيامرزد، چيزى شنيده است، امّا به درستى آن را به خاطر نسپرده است. [حقيقت آن است كه‏] وقتى جنازه فردى يهودى از كنار رسول خدا عبور داده شد و بر او گريه مى كردند، پيامبر فرمود: شما بر او گريانيد، حال آنكه او در عذاب است». 📚صحیح مسلم ج ٣ ص ٤٤ ( به نقل از راهنمای حقیقت ص ٢٣٧ ) 👌بنابراین و به تصریح عایشه , عذاب شدن میت با گریه اهلش اختصاص به کفار دارد نه مسلمین . 💠 👇
پاسخی به جناب رائفی پور در مورد فضیلت امیر مومنان علیه السلام در جریان لیله المبیت !!!! 👌کلیپی از جناب رائفی پور منتشر شده است که با لحنی ناصواب فضیلت امیر مومنان علیه السلام را در جریان لیله المبیت زیر سوال می برد و می گوید که ٢٣٠ هزار شهید ما هم حاضر بودند که بروند و به جای پیامبر اسلام بخوابند ( بنابراین خوابیدن امیر مومنان ع به جای پیامبر در جریان لیله المبیت مساله آنچنانی نبوده است ) . 👌متاسفانه این سخنان بسیار سطحی و ناآگاهانه است , زیرا هم خداوند با نزول آیه در این جریان و هم فرشتگان و هم خود امیر مومنان تصریح می کردند که این فضیلت , فضیلتی است اختصاصی امیر مومنان ع و هیچ کس در این فضیلت با ایشان برابر نیست . ❗️به اندازه ای این فضیلت در نزد خداوند ارزش داشته است که در این رابطه آیه نازل کرد و فرمود : "وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ " " بعضى از مردم (با ايمان و فداكار، یعنی على ع در" ليلة المبيت" به هنگام خفتن در جايگاه پيغمبر ص)، جان خود را به خاطر خشنودى خدا مى‏فروشند، و خداوند نسبت به بندگان مهربان است. " ( بقره ٢٠٧ ) ❗️«أبو جعفر اسكافى»، استاد شارح مشهور نهج البلاغه ابن أبي الحديد معتزلى، مى‏گويد: "قد ثبت بالتّواتر حديث الفراش، ... و لا يجحده الّا مجنون او غير مخالط لاهل الملّة، ... و قد روى المفسّرون كلّهم: انّ قول اللَّه تعالى: و من النّاس من يشرى نفسه ابتغاء مرضات اللَّه انزلت فى علىّ عليه السلام ليلة المبيت على الفراش " "حديث خوابيدن على عليه السلام در بستر پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم به تواتر ثابت شده و قابل انكار نيست؛ بنابراين جز انسان ديوانه و مجنون، يا كسى كه با مسلمانان معاشرتى ندارد، هيچ كس چنين روايتى را انكار نمى‏كند، (زيرا) تمام مفسّران قرآن كريم اتّفاق نظر دارند كه آيه شريفه «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي ...» در ليلة المبيت، در شأن على عليه السلام نازل گشته است. " 📚شرح نهج البلاغه ابن أبي الحديد، جلد 13، صفحه 261. ❗️خود امیر مومنان ع در روز شوری به جریان لیله المبیت به عنوان یک فضیلت اختصاصی برای خودش استناد کرد و دیگران هم تایید کردند : " فذكر فضائله (عليه السلام)، و يقولون بالموافقة، و ذكر علي (عليه السلام) في ذلك: «فهل فيكم أحد نزلت فيه هذه الآية: وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ لما وقيت رسول الله (صلى الله عليه و آله) ليلة الفراش غيري» قالوا: لا. " 📚امالی طوسی ص ٥٥١ 👌و در کنار خداوند , حتی فرشتگان هم تصریح می کردند که فضیلت جریان لیله المبیت اختصاصی امیر مومنان ع است و کسی با او در این فضیلت شریک نیست . ❗️در نقل آمده است : " خداوند در شبى كه على عليه السلام در بستر پيامبر خوابيد، خطاب به جبرئيل و ميكاييل فرمود: شما دو نفر برادر هستيد، اگر خداوند بخواهد عمر يكى از شما را بگيرد، آيا ديگرى حاضر است فداكارى كند و از عمر خودش به او بدهد؟ ❗️هيچ كدام سخنى نگفتند و آمادگى خويش را براى اين امر اعلان نكردند! خداوند به آن‏ها فرمود: به خانه پيامبر ما در روى زمين نگاه كنيد، ببينيد چگونه على براى حفظ جان پيامبر، زندگى خويش را به خطر انداخته است! برويد و مواظب على باشيد. جبرئيل و ميكاييل به زمين آمدند و در خانه پيامبر اسلام حاضر شدند. جبرئيل بالاى سر على عليه السلام و ميكاييل پايين پاى آن حضرت ايستاد تا از جان على محافظت كنند. سپس آن دو خطاب به على عليه السلام گفتند: بَخٍّ بَخٍّ لَكَ يَا بْنَ ابى طالِبٍ، مَنْ مِثلُكَ؟ وَ قَدْ باهَى اللَّهُ بِكَ مَلائِكَةَ السَّماواتِ و فاخَرَ بِكَ " على جان به تو تبريك مى‏گوييم، چه كسى مثل توست؟ در حالى كه خداوند متعال به خاطر تو بر ملائكه آسمان مباهات و افتخار كرد. " 📚مناقب ابن شهر آشوب ج ٢ ص ٦٤ _ شواهد التنزیل ج ١ ص ٩٦ _ ١٣٣ ( به نقل از البرهان فی تفسیر القرآن ج ١ ص ٤٤٤ ) 👌بنابراین فضیلت مذکور اختصاصی امیر مومنان ع است و هیچ کس در آن فضیلت نمی تواند با ایشان شریک باشد . 💠 👇
عدم دفاع صحابه راستین پیامبر اسلام ص از حضرت فاطمه سلام الله علیهما !!!! 🤔 : ❓اعتراف کانال شیعه با روایت معتبر شیعه !!!! اعتراف کردند در شهر مدینه هشت هزار صحابه مومن بوده خب ما هم میگوییم در شهر مدینه هزاران مومن واقعی بوده و داستان آتش زدن خانه افسانه است و با وجود هزاران صحابه مومن واقعی محال است چنین اتفاقی رخ داده باشد ابوبکر قبیله بزرگ و قوی نداشت و در شهر مدینه قدرتی نداشت که خلافت را غصب کند و خانه کسی را آتش بزند . افسانه بودن این داستان با همین روایت شیعه قابل اثبات است !!!!!!! 💠💠 👌متاسفانه وهابی در صدد است که با طرح چنین اشکالاتی , صورت مساله و شهادت فاطمه صدیقه سلام الله علیها را زیر سوال ببرد , در حالی که قضیه شهادت فاطمه صدیقه سلام الله علیها بیش از دهها سند از روایات معتبر شیعه و سنی دارد و نمی تواند مورد شک و تردید قرار گیرد , در ذیل این اسناد را به صورت یک کتاب منتشر کردیم : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4680 👌ما در گذشته در پاسخ برخی از وهابیون متذکر شدیم که از نظر شیعه , اصحاب راستین پیامبر گرامی اسلام , دوازده هزار نفر بودند , چنان که امام صادق علیه السلام فرمود : " اصحاب رسول خدا دوازده هزار نفر بودند: هشت هزار نفر از مدينه، و دو هزار نفر از اهل مكه، و دو هزار نفر از رهاكرده‏ها و آزادكرده‏ها و يكى از ايشان قدرى نبودند كه به جبر قائل باشند، و مرجى نبودند كه گويند ايمان همه كس به يك قسم است، و حرورى نبودند كه امير المؤمنين عليه السّلام را ناسزا گويند، و معتزلى نبودند كه گويند خدا را در عمل بنده هيچ دخل نيست، و در دين خدا براى خود سخن نمى‏گفتند، و در شب و روز گريه مى‏كردند و مى‏گفتند: خداوندا! روحهاى ما را قبض كن پيش از آنكه نان شب مانده ای بخوريم " " كَانَ أَصْحَابُ رَسُولِ اللَّهِ ص اثْنَيْ عَشَرَ أَلْفاً ثَمَانِيَةُ آلَافٍ مِنَ الْمَدِينَةِ وَ أَلْفَانِ مِنْ مَكَّةَ وَ أَلْفَانِ مِنَ الطُّلَقَاءِ وَ لَمْ يُرَ فِيهِمْ قَدَرِيٌّ وَ لَا مُرْجِئٌ وَ لَا حَرُورِيٌّ وَ لَا مُعْتَزِلِيٌّ وَ لَا صَاحِبُ رَأْيٍ كَانُوا يَبْكُونَ اللَّيْلَ وَ النَّهَارَ وَ يَقُولُونَ اقْبِضْ أَرْوَاحَنَا مِنْ قَبْلِ أَنْ نَأْكُلَ خُبْزَ الْخَمِيرِ. " 📚الخصال ج ٢ ص ٦٤٠ _ بحار الانوار ج ٢٢ ص ٣٠٥ 👌این دوازده هزار نفر , صحابه راستین و برگزیده پیامبر از میان صد هزار صحابه پیامبر بوده اند , زیرا علمای اهلسنت بیان می کنند که تعداد اصحاب پیامبر اسلام , صد و چهارده هزار یا صد و بیست هزار بوده اند . ❗️ابن جوزی و سیوطی از ابوزرعه نقل کرده اند که گفت : " پیامبر در حالی از دنیا رفت که صد و چهارده هزار صحابی داشت " " قبض رسول الله عن مائه الف و اربعه عشر الفا من الصحابه " 📚الجامع لاخلاق الراوی و آداب السامع ج ٢ ص ٢٩٣ _تلقیح فهوم اهل الاثر , ج١ ص ٧٣ _ تدریب الراوی ج ٢ ص ٢٢٠ ❗️ابن کثیر تعداد اصحاب را صد و بیست هزار نفر نقل می کند : "یبلغون مائه الف و عشرین الفا " 📚البدایه و النهایه ج ٥ ص ٣٥٦ ❗️حال وهابی اشکال کرده است که این هشت هزار نفر اهل مدینه چرا مانع نشدند که فاطمه صدیقه سلام الله علیها مورد هجوم واقع نشود !!!! 👌در پاسخ می گوییم که : 🔸اولا : این تعداد نفرات محدود برگزیده در مقابل صد و بیست هزار صحابی که شما نقل کرده اید , چه قدرت و توانی برای یاری می توانستند داشته باشند !!!!! 🔸ثانیا: روایت مذکور صحابه راستین پیامبر را در طول دوره رسالت پیامبر ص بیان می کند که هشت هزار نفر آنها از مدینه بودند . 👌نمی گوید که بعد از پیامبر اسلام ص این هشت هزار نفر در مدینه بالفعل بودند که شما اشکال کنید که چرا اینان دفاع نکردند , ای بسا در طول سالهای رسالت پیامبر اسلام , بسیاری از این هشت هزار نفر به موت طبیعی یا کشته شدن در میدان نبرد , از دنیا رفته بودند و یا پیر و از کار افتاده شده بودند و یا تعداد قابل توجهی از آنان از زنان بوده باشند که وظیفه جهاد نداشتند , این که در روایاتی علت عدم قیام امیر مومنان علیه السلام را کمی یار و یاور بیان می کند , قرینه بر آن است که از این از اصحاب راستین اهل مدینه , افراد قابل ذکر مبارزی باقی نمانده بود : 📚بحار الانوار ج ٢٩ ص ٤١٧ باب ١٣ 💠 👇
پاسخ به جوابیه دوم کانال وهابی درمورد حدیث خشم و غضب خانواده شهید !!!!! 👌وهابی نتوانست اصل استدلال و پاسخ ما را رد کند تنها چند تا اشکال که برخی هم مرتبط با بحث نبوده است را مطرح کرده است و ما تک به تک این اشکالات را بررسی می کنیم : 🔸١ _ می گوید که آیا روایت تنبیه یتیم شامل امامان اهلبیت علیهم السلام هم می شود که مثلا یکی از امامان در سن کودکی پدرش را از دست بدهد و مصداق یتیم باشد و مستحق تنبیه !!!! حکم مذکور اگر شامل امامان ع نمی شود دلیل تخصیص چیست !!!!! 👌این سخن وهابی از آن سخنان بی پایه و بی ربط است , زیرا وقتی امام علیه السلام در کودکی پدرش را از دست داده است , خودش در همان کودکی امام و واجب الاطاعه می شود و تنبیه امام ع با واجب الاطاعه بودن امام ع همخوانی ندارد , لذا اساسا سوال مذکور در مورد امام ع مصداق پیدا نمی کند !!!! ❗️اگر هم بخواهیم فرض وهابی را بپذیریم که مثلا یک امام ع در کودکی یتیم شود و مثلا برادر بزرگترش امام ع شود و او قرار باشد که بعد از برادرش امام شود , باز هم گفتنی است که امام ع اصلا داخل در حکم تنبیه یتیم نمی شود تا خارج کردنش نیاز به دلیل و مخصص داشته باشد , زیرا امام ع پاک و معصوم است و اصلا جرمی نمی کند که نیاز به تنبیه داشته باشد , لذا امام ع اصلا داخل در موضوع تنبیه یتیم نمی شود تا خارج کردنش نیاز به دلیل داشته باشد !!!! 👌امامان گرامی علیهم السلام از همان کودکی پاک و معصوم اند , چنان که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « زمانی که امام علیه السلام به دنیا می آید ، به او حکمت داده می شود و با علم و وقار زینت داده می شود و لباس هیبت و بزرگی بر او پوشانده می شود و خداوند چراغی از نور برای او قرار می دهد که درون و نهان افراد را می شناسد و اعمال بندگان را می بیند » " فَإِذَا خَرَجَ إِلَى الْأَرْضِ أُوتِيَ الْحِكْمَةَ وَ زُيِّنَ بِالْعِلْمِ وَ الْوَقَارِ وَ أُلْبِسَ الْهَيْبَةَ وَ جُعِلَ لَهُ مِصْبَاحٌ مِنْ نُورٍ يَعْرِفُ بِهِ الضَّمِيرَ وَ يَرَى بِهِ أَعْمَالَ الْعِبَاد " 📚بحار الانوار ج 25 ص 39 ❗️بنابراین امام ع تخصصا از حکم مذکور خارج است یعنی اصلا داخل در حکم تنبیه نمی شود تا خروجش نیاز به مخصص و دلیل داشته باشد !!!! 👌وهابی اگر اصولش را خوب می خواند و فرق تخصص و تخصیص را متوجه می شد , دیگر اشکال مذکور را مطرح نمی کرد !!!! علمای اصول چنین می گویند : ❗️" تخصيص عبارت است از اخراج بعض از افراد موضوع از تحت حكمى كه براى عام ثابت است بعد از اينكه موضوعا داخل هستند يعنى عنوان عام فى نفسه شامل آنها هم مى‏شود لكن (به توسط) تخصيص و تبصره، اين افراد را از تحت حكم عام بيرون مى‏بريم. مثل: اكرم العلماء الا الفاسقين منهم. 👌مورد «تخصيص» شبيه مستثناى متصل است. مثل: جاءنى القوم الا زيدا كه زيد موضوعا داخل در قوم است ولى حكما خارج است. 👈تخصص آن است كه عنوان عام، از همان اول امر، بدون اينكه تخصيص بخورد، فى حد نفسه شامل اين افراد نمى‏شد كه خروج موضوعى دارند. مثلا وقتى مى‏گويد: اكرم العلماء، اينجا جهال تخصصا بيرون هستند و نيازى به تخصيص ندارند.👉 📚شرح اصول فقه، ج‏1، ص: 256 💠 👇
ازدواج حضرت علی با فاطمه به پیشنهاد ابوبکر و عمر !!! 🤔 : ❓نقش حضرت ابوبکر و عمر در ازدواج سیدنا علی و فاطمه رضی الله عنهم اجمعین !!! ⬅شیخ طوسی علامه شیعه معروف به شیخ الطائفه روایتی را به این صورت نقل میکند 📤ترجمه: «ﻃﻮﺳﻲ از ﺿﺤﺎك ﺑﻦ ﻣﺰاﺣﻢ آورده ﻛﻪ ﮔﻮﻳﺪ: ﻣﻦ از ﻋﻠﻲ ﺷﻨﻴﺪم ﻛﻪ ﮔﻔﺖ: اﺑﻮﺑﻜﺮ و ﻋﻤـﺮ ﻧـﺰد ﻣﻦ آﻣﺪﻧﺪ و ﮔﻔﺘﻨﺪ: اﮔﺮ ﭘﻴﺶ رﺳﻮل ﷲ ص رﻓﺘﻲ، ﻓﺎﻃﻤﻪ را از او ﺧﻮاﺳﺘﮕﺎري ﻛﻦ. ﻋﻠﻲ می ﮔﻮﻳﺪ: ﻣﻦ ﻧﺰد وي رﻓﺘﻢ و دﻳﺪم ﻛﻪ رﺳﻮل ﷲ ص ﺗﺒﺴﻤﻲ ﺑﺮ ﻟﺐ دارد و ﻣﻲﻓﺮﻣﺎﻳﺪ : ﺗﻮ را ﭼﻪ ﺷـﺪه اي ﻋﻠﻲ، و ﭼﻪ ﻣﻲ ﺧﻮاﻫﻲ؟ ﻋﻠﻲ ﮔﻔﺖ: ﻗﺮاﺑﺖ و ﺳﺎﺑﻘﻪي اﺳﻼم را و ﻳﺎري ﻛﺮدن اﺳـﻼم و ﺟﻬـﺎد ﺧﻮد را ﺑﺮاي ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ص ﻳﺎد آوري ﻛﺮدم. ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ص ﻓﺮﻣﻮد: اي ﻋﻠﻲ، ﺗﻮ راﺳﺖ ﻣﻲ ﮔـﻮﻳﻲ، ﺗـﻮ ﺑﺮﺗﺮ از آن ﻫﺴﺘﻲ ﻛﻪ ذﻛﺮ ﻛﺮدي. الخ» [الامالی لشیخ طوسی ص۳۹ ح۴۴ المجلس الثانی] 🔵از این روایت دوستی و محبت و دلسوزی حضرات ابوبکر و عمر و علی نسبت به یکدیگر کاملا واضح است و ثابت است که حضرت ابوبکر و عمر خیرخواه سیدنا علی بوده اند به قدری که او را پیشنهاد ازدواج با سیدة النساء اهل الجنة میدهند و حضرت علی هم احترام ان دو بزرگوار را به جا می اورد و از حضرت فاطمه خواستگاری میکند. 👌اگر بین آن حضرات دشمنی می بود یقینا حضرات ابوبکر و عمر مانع این ازدواج میشدند نه اینکه باعث ازدواج باشند. ❗️❗️❗️ 💠💠 👌ما معتقدیم که عملکرد مذکور از ابوبکر و عمر , عملی ریاکارانه و منافقانه بوده است تا چنین وانمود کنند که خیر خواه امیر مومنان علیه السلام هستند , شاهد این سخن آن است که طبق روایات اهلسنت , ابوبکر و عمر در ابتدا خودشان مشتاق بودند که با فاطمه صدیقه سلام الله علیها ازدواج کنند , اما با پاسخ منفی حضرت مواجه شدند , در این هنگام خودشان را ناچار دیدند که با پیشنهاد ازدواج به علی علیه السلام , ظاهر سازی محبت را کنند . ❗️ابن اثیر نقل می کند که علی علیه السلام فرمود : " «ابو بكر» و «عمر» به حضور رسول خدا شرفياب شده و حضرت زهراى مرضيه عليها السّلام را از آن حضرت، خواستگارى كردند. رسول خدا خواستگارى آنان را پاسخ نداد و از ازدواج حضرت زهرا با آنان، امتناع ورزيد. وقتى كه آن دو تن به آرزوى خود نرسيدند، «عمر» در ملاقاتى كه با حضرت على عليه السّلام داشت، خطاب به آن حضرت گفت: تو يا على، شايسته‏اى كه دختر پيغمبر را به همسرى خود درآورى. على عليه السّلام فرمود: من تهيدستم و جز زرهى كه آنرا در معرض گرو درآورم، چيز ديگرى ندارم. سرانجام حضرت على عليه السّلام به خواستگارى آن حضرت اقدام كرد. رسول خدا پيشنهاد خواستگارى او را پاسخ داد. هنگامى كه پاسخ خواستگارى على عليه السّلام به اطلاع حضرت زهرا عليها السّلام رسيد، گريست؛ رسول خدا به ملاقات حضرت تشريف فرما شد و فرمود: اى فاطمه! چرا گريه مى‏كنى؟ به خدا سوگند! تو را به همسرى بزرگوارى در آوردم كه عملش، از همگان بيشتر، و بردباريش، از همه‏ بيشتر، و نخستين كسى است كه اسلام آورده است. " " خطب أبو بكر و عمر- يعنى فاطمة- إلى رسول اللّه صلى اللّه عليه (و آله) و سلم فأبى رسول اللّه صلى اللّه عليه (و آله) و سلم عليهما ..... " 📚اسد الغابه ج ٥ ص ٥٢٠ _ کنزالعمال ج ٦ ص ٣٩٢ ❗️یا در نقل دیگر علمای اهلسنت آمده است : " «ابو بكر» براى خواستگارى حضرت زهرا بحضور مبارك رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شرفياب شد. نبى اكرم فرمود: اى ابا بكر! هنوز قضاى الهى به مرحله اجرا نرسيده است تا او را به همسرى تو در آورم. پس از او، «عمر» با گروهى شرفياب شدند. همان سخن را به آنان فرمود كه به «ابو بكر» فرموده بود. در اين هنگام به حضرت على عليه السّلام پيشنهاد شد كه اگر تو زهراى مرضيه عليها السّلام را خواستگارى نمائى، بديهى است كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله پيشنهادت را مى‏پذيرد و او را به همسرى تو در مى‏آورد. حضرت على عليه السّلام فرمود: چگونه من مى‏توانم از دختر پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله با تهيدستيى كه دارم، خواستگارى نمايم؟ حال آنكه ثروتمندان قريش با همه مال و جاهى كه دارند به خواستگارى آن حضرت رفتند و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله جواب مثبت ندادند.در عين حال حضرت على عليه السّلام به خواستگارى حضرت زهرا عليها السّلام اقدام كرد. پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله پيشنهاد مولاى متقيان را پذيرفت و فرمود: پروردگار جهان به من دستور داده تا خواستگارى على عليه السّلام را بپذيرم و دخترم را به همسرى او در آورم. " "خطب أبو بكر إلى النبى صلى اللّه عليه (و آله) و سلم ابنته فاطمة عليها السلام فقال النبى صلى اللّه عليه (و آله) و سلم:يا أبا بكر لم ينزل القضاء بعد، ثم خطبها عمر مع عدة من قريش كلهم يقول له: مثل قوله لأبى بكر ... قد أمرنى ربى عز و جل بذلك " 📚الریاض النضره ج ٢ ص ١٨٣ _ ذخائر العقبی ص ٢٩ 💠 👇
💠 👇 👌بنابراین عملکرد منافقانه ابوبکر و عمر نمی تواند مستمسکی برای اثبات حسن رابطه باشد , چنان که در روایتی امام مهدی علیه السلام هم متذکر نفاق ابوبکر و عمر شدند و فرمودند : "وقتی مخالف پرسید: «آیا اسلام آوردن ابوبکر و عمر به میل انجام گرفت یا به طور اجبار؟ » چرا به وی نگفتی که نه به میل انجام گرفت و نه به طور اجبار، بلکه از روی طمع اسلام آوردند! زیرا ابوبکر و عمر با قوم یهود مجالست داشتند و اخبار تورات و سایر کتبی را که از پیش بینی‌های هر زمان تا ظهور محمد صلی الله علیه و آله و پایان کار او خبر می‌داد، از آنها می‌گرفتند و یهود گفته بودند که محمد بر عرب مسلط می‌گردد، چنان که بخت نصر بر بنی اسرائیل مسلط گشت، و بالاخره بر عرب پیروزی می‌یابد، همان طور که بخت نصر بر بنی اسرائیل پیروز گردید. با این فرق که بخت نصر در دعوی خود دروغگو بود. آنها هم (ابوبکر و عمر) آمدند نزد پیغمبر و او را در امر گواهی گرفتن از مردم به گفتن «اشهد ان لا آله الا اللَّه» کمک کردند و به طمع اینکه بعد از بالا گرفتن کار پیغمبر، از جانب حضرتش به حکومت شهری نائل گردند، با وی بیعت کردند و چون از انجام مقصود خود مأیوس گشتند، نقاب بستند و با عده ای از منافقین امثال خود، از عقبه بالا رفتند که پیغمبر صلی الله علیه و آله را به قتل رسانند، اما خداوند نیرنگ آنها را برهم زد و آنها را به حال کینه خود واگذاشت و به مقصود خود نرسیدند. " " .... بَایَعَاهُ طَمَعاً فِی أَنْ یَنَالَ کُلٌّ مِنْهُمَا مِنْ جِهَتِهِ وِلَایَةَ بَلَدٍ إِذَا اسْتَقَامَتْ أُمُورُهُ وَ اسْتَتَبَّتْ أَحْوَالُهُ .... " 📚کمال الدین ج ٢ ص ٤٦٣ _ دلائل الامامه ص ٥١٦ ❗️در روایات اهلسنت هم آمده است که در میان اصحاب پیامبر منافقینی بودند , چنان که در صحیح مسلم می خوانیم که پیامبر گرامی فرمود : " در ميان اصحابم دوازده نفر از منافقين وجود دارند كه هشت نفر از آن ها " به بهشت درنيايند تا آن كه شتر در چشم سوزن درآيد " . "في أصحابي إثنا عشر منافقاً ، منهم ثمانيةٌ لا يدخلون الجنة حتى يلج الجمل في سم الخياط " 📚صحیح مسلم ج ٤ ص ٢١٤٣ 👌مانند اين روايت در مسند احمد نقل شده است . 📚مسند احمد ج ٣٨ ص ٣٤٥ ❕ ویژگی منافق آن است که در صدد است که در برابر عامه مردم , خودش را طرفدار و محب حق نشان دهد اگر چه در دلش , اعتقادی به حق ندارد !!!! 👌خداوند در مورد این منافقین عصر پیامبر گرامی می فرماید : " براى شما، سوگند به خدا ياد مى‏كنند تا شما را راضى كنند " " يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَكُمْ لِيُرْضُوكُمْ " ( توبه ٦٢ ) ❕یا باز در مورد آنان می فرماید : " به سراغ تو مى‏آيند و سوگند ياد مى‏كنند كه منظور ماجز نيكى كردن و توافق نبوده است؟! " جاؤُكَ يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ إِنْ أَرَدْنا إِلاَّ إِحْساناً وَ تَوْفِيقاً " ( نساء ٦٢ ) 👌یا می فرماید : " و هنگامى كه افراد با ايمان را ملاقات مى‏كنند مى‏گويند ما ايمان آورده‏ايم، (ولى) هنگامى كه با شياطين خود خلوت مى‏كنند مى‏گويند با شمائيم ما (آنها) را مسخره مى‏كنيم. " وَ إِذا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا إِلى‏ شَياطِينِهِمْ قالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُن‏ " ( بقره ١٤ ) 👌لذا امیر مومنان ع ابوبکر و عمر را دروغگو و گناهکار و خائن و خیانتکار می دانست که به ظاهر و به دروغ ادعای محبت اهلبیت ع را می کردند , اما در قلبشان هیچ اعتقادی به این مساله نداشتند . ❕مسلم نقل می کند که عمر به علی ع گفت: " تو و عباس معتقد بودید که ابوبکر و همینطور منِ عمر , دروغگو و گناهکار و حیله گر و خائن هستیم " " " فَرَأَيْتُمَاهُ كَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا " " فَرَأَيْتُمَانِي كَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا. " 📚صحیح مسلم ج ٣ ص ١٣٧٨ 👌محتوای این روایت بر بخاری سنگین آمده است , لذا تعبیرات تند مسلم را حذف کرده و به جای آن , از کلمات " کذا و کذا " استفاده کرده است : " ثُمَّ تَوَفَّى اللَّهُ نَبِيَّهُ فَقَالَ أَبُو بَكْرٍ: أَنَا وَلِيُّ رَسُولِ اللَّهِ فَقَبَضَهَا أَبُو بَكْرٍ، يَعْمَلُ فِيهَا بِمَا عَمِلَ بِهِ فِيهَا رَسُولُ اللَّهِ ، وَ أَنْتُمَا حِينَئِذٍ، وَ أَقْبَلَ عَلَى عَلِيٍّ وَ عَبَّاسٍ: تَزْعُمَانِ أَنَّ أَبَا بَكْرٍ كَذَا وَ كَذَا " 📚صحیح بخاری ج ٥ ص ٢٠٤٩ ❕همين روايت در ديگر كتاب هاي اهل سنت با تعبير «ظالم وفاجر» نقل شده است : " أَنْتُمَا تَزْعُمَانِ أَنَّهُ كَانَ فِيهَا ظَالِمًا فَاجِرًا "" عمر گفت: شما دو نفر اعتقاد داشتيد كه ابوبكر ظالم و فاجر است " 📚المصنف ابن ابی شیبه , ج ٥ ص ٤٦٩ 👌در ذیل بیشتر در مورد دیدگاه منفی امیر مومنان علیه السلام نسبت به ابوبکر و عمر توضیح داده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4443 @Rahnamye_Behesht https://instagram.com/porsemane_eteghadi
انگشتر عقیق و دفع بلا !!!! 🤔 : دست قطع شده قاسم سلیمانی ، نشان از وجود اشکال در ولایت اوست. و او تحت ولایت طاغوت بود نه ولایت اهلبیت علیهم السلام. کسی که معتقد به ولایت امیرالمومنین علیه السلام باشد و  در دستش انگشتر عقیق باشد دستش قطع نمیشود... ... قَالَ يَا  سُلَيْمَانُ هُوَ أَمَانٌ مِنْ قَطْعِ اَلْيَدِ مکارم اخلاق جلد۱ صفحه۸۸ _ وسائل الشیعة ج ۵، ص ۹۱ ✍سلیمان اعمش می‌گوید: خدمت امام صادق علیه السلام بودم کسی را که تازیانه خورده بود از قصر منصور عبّاسی بیرون آوردند. حضرت فرمود: «سلیمان، ببین نگین انگشترش چیست؟» عرض کردم: ای فرزند رسول خدا، نگین آن عقیق نیست. 👈فرمود: «ای سلیمان، اگر عقیق بود تازیانه اش نمی زدند.» عرض کردم: شرح بیشتری در مورد عقیق بفرمایید. فرمودند: «نگین عقیق از قطع شدن دست انسان[مومن] جلوگیری می‌کند»👉.... 💠💠 1⃣جواب نقضی : ❕طبق روایات ما انگشتر عقیق به دست کردن موجب می شود که بلا و مصیبت و بدی و مکروه از انسان دفع شود , چنان که این نکات در روایاتی از پیامبر گرامی و امام علی و امام صادق علیهم السلام نقل شده است : " فَمَرَّ بِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَ أَتْبِعُوهُ بِخَاتَمِ عَقِيقٍ فَأُتِيَ بِخَاتَمِ عَقِيقٍ فَلَمْ يَرَ مَكْرُوهاً. _ شَكَا رَجُلٌ إِلَى النَّبِيِّ ص أَنَّهُ قُطِعَ عَلَيْهِ الطَّرِيقُ فَقَالَ هَلَّا تَخَتَّمْتَ بِالْعَقِيقِ فَإِنَّهُ يَحْرُسُ مِنْ كُلِّ سُوءٍ. _ عَنْ عَلِيٍّ ع قَالَ: تَخَتَّمُوا بِالْعَقِيقِ يُبَارَكْ عَلَيْكُمْ- وَ تَكُونُوا فِي أَمْنٍ مِنَ الْبَلَاءِ. " 📚الکافی ج 6 ص 171 _ ثواب الاعمال ص 208 ❕حال از مستشکل و اشکال کننده سوال می کنیم که اگر انگشتر عقیق موجب می شود بلا و مصیبت و مکروه از انسان دفع شود , پس چگونه امامان علیهم السلام با این که انگشتر عقیق به دست می کردند باز گرفتار بلا و مصیبت می شدند !!! ▫️علی علیه السلام فرمود : " بزرگترین اجرها در آخرت برای کسانی است که در دنیا بزرگترین مصیبت ها را داشته اند و اهل بیت از همه مردم مصیبتشان بیشتر بوده است " " إِنَّ أَعْظَمَ النَّاسِ أَجْراً فِي الْآخِرَةِ أَعْظَمُهُمْ مُصِيبَةً فِي الدُّنْيَا، وَ إِنَّ أَهْلَ الْبَيْتِ أَعْظَمُ النَّاسِ مُصِيبَة " 📚امالی طوسی ص ٢٦٩ _ بحار الانوار ج ٢٧ ص ٢٠٧ ❗️یا خداوند در مورد علی ع فرمود : " من او را گرفتار بلایی می کنم که هیچ خلقم را به مانند آن بلا مبتلا نکرده ام " " إِنِّي مُسْتَخِصُّهُ بِبَلَاءٍ لَمْ يُصَبْ بِهِ أَحَدٌ مِنْ خَلْقِي‏ " 📚امالي طوسي ص: 514 ❕امام عصر ع نیز پیرامون این مصائب و گرفتاری های طاقت فرسای اهلبیت ع فرمود : " پس كشته شد آن كه كشته شد و به اسيرى رفت آن كه به اسيرى رفت و تبعيد شد آن كه تبعيد شد و قضاى الهى بر آنان چنان رفت كه اميد نيك‏فرجامى آن مى‏رود .... پس بر پاكان اهل بيت پيامبر و على- كه درود خدا بر آن دو باد- بايد كه گريه كنندگان گريه كنند و ندبه‏گران بايد بر آنان ندبه كنند و براى همچون ايشان بايد اشك‏ها ببارند و ناله‏كنندگان، ناله سر دهند و شيون‏كنندگان، از دل، شيون بر آورند. " " فَقُتِلَ مَن قُتِلَ، وسُبِيَ مَن سُبِيَ، واقصِيَ مَن اقصِيَ، وجَرَى القَضاءُ لَهُم بِما يُرجى‏ لَهُ حُسنَ المَثوبَةِ... فَعَلَى الأَطائِبِ مِن أهلِ بَيتِ مُحَمَّدٍ وعَلِيٍّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيهِما وآلِهِما فَليَبكِ الباكونَ، وإيّاهُم فَليَندُبِ النّادِبونَ، ولِمِثلِهِم فَلتُذرَفِ الدُّموعُ، وَليَصرُخِ الصّارِخونَ، ويَعِجَّ العاجّونَ " 📚مصباح الزائر: ص 449، المزار الكبير: ص 578 ❕همینطور در روایاتی تصریح شده است که بلا و مصیبت پیامبر اسلام از همه پیامبران و نیز همه خلائق بیشتر بوده است : "قَالَ الْمُصْطَفَى مَا أُوذِيَ نَبِيٌّ مِثْلَ مَا أُوذِيتُ. " " فَإِنَّ الْخَلْقَ لَمْ يُصَابُوا بِمِثْلِهِ ع قَطُّ. " 📚مناقب آل أبي طالب ، ج‏3، ص: 247 _ الكافي ج‏8، ص: 168 ▫️یا در مورد امام حسین علیه السلام می خوانیم که دشمن ایشان در میدان کربلا انگشت ایشان را قطع کرد و انگشترشان را به غارت برد : " و أخَذَ خاتَمَهُ بَجدَلُ بنُ سُلَيمٍ الكَلبِيُّ لَعَنَهُ اللّهُ، فَقَطَعَ إصبَعَهُ عليه السلام مَعَ الخاتَمِ " 📚الملهوف: ص 177، بحار الأنوار: ج 45 ص 57 ❓آیا معاذ الله اشکال کننده می تواند بگوید که امامان علیهم السلام مومن نبودند و اگر مومن بودند گرفتار بلا و مصیبت نمی شدند !!!!! ▫️ 👇
آیا امام علی علیه السلام از حکم شرعی اطلاع نداشت ? 🤔 : جهل امام علی به واقعیات در کتب شیعه !!! أن عليا  ذكر لرسول الله صلى الله عليه و آله ابنة حمزة، فقال رسول الله صلى الله عليه و آله: أما علمت أنها ابنة أخي من الرضاعة. علی به پیامبر صلی الله علیه وسلم پیشنهاد داد که دختر حمزه را به عقد خود در آورد پیامبرﷺ فرمود مگر نمیدانی او دختر برادر رضاعی من است؟  (مرآة العقول  جلد : 20  صفحه : 220) امامی که طبق زعم شیعه عالم به کائنات است و علم غیب هم دارد ولی حکم مذکور را نمی داند !!! 💠💠 ▫️این که امام علی علیه السلام وارث علم و دانش پیامبر گرامی اسلام بوده است , حتی بر اساس روایات اهلسنت قابل شک و تردید نیست چرا که در حدیث معروفی که علمای اهلسنت نقل کرده اند , پیامبر گرامی فرمود : " من شهر علم هستم و علی باب و درب آن است , هر کس می خواهد وارد شهر علم شود و از علوم من بهره ببرد باید از درب آن یعنی علی علیه السلام وارد شود و به سراغ امام علی ع برود " " انا مدینه العلم و علی بابها فمن اراد المدینه فلیات الباب " 📚المستدرک علی الصحیحین ج 3 ص 126 _ تاریخ بغداد ج 4 ص 348 _ اسد الغابه ج 4 ص 22 _ کنزالعمال ج 6 ص 152 ❕حال در مورد روایت مورد اشکال معاند که مدعی است امام علی علیه السلام نمی دانست که ازدواج با دختر برادر رضاعی حرام است , گفتنی است : ▫️1 _ ممکن است روایت فوق از روی تقیه از امام صادق علیه السلام صادر شده باشد , زیرا راوی جریان فوق امام صادق ع است و نقل مذکور در کتاب صحیح مسلم از کتب اهلسنت هم آمده است که امام علی ع به پیامبر گرامی ص پیشنهاد کرد که با دختر حمزه ازدواج کند که پیامبر پاسخ داد که او دختر برادر رضاعی من است و من در حکم عموی او هستم " عَنْ عَلِيٍّ....قُلْتُ: نَعَمْ. بِنْتُ حَمْزَةَ. فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ «إِنَّهَا لَا تَحِلُّ لِي. إِنَّهَا ابْنَةُ أَخِي مِنْ الرَّضَاعَةِ». " 📚صحيح مسلم، ج‏2، ص: 1071 ❗️در همچنین مواردی که روایتی موافق با روایات اهلسنت است و به ظاهر با روایات علم و دانش امام علی علیه السلام هم در تعارض است , روایت مورد بحث از اعتبار ساقط است . ما در هنگام تعارض روایات ماموریم  روایتی را که موافق با اهلسنت است را طرد کنیم و بگوییم که تقیه ای صادر شده است , چنان که راوی از امام صادق علیه السلام سوال کرد که ؛ «  دو خبر از شما می بینیم که یکی از آنها موافق اهل سنت و دیگری مخالف اهل سنت است ، کدام خبر را اخذ کنیم ؟ امام علیه السلام فرمود آن خبری را که👈 با اهل سنت مخالف است ،👉 آن را اخذ کنید چرا که رشد و هدایت در آن است » « وَجَدْنَا أَحَدَ الْخَبَرَيْنِ مُوَافِقاً لِلْعَامَّةِ وَ الْآخَرَ مُخَالِفاً لَهُمْ بِأَيِّ الْخَبَرَيْنِ يُؤْخَذُ  قَالَ مَا خَالَفَ الْعَامَّةَ فَفِيهِ الرَّشَاد » 📚 الکافی :  ج 1 ص 68 👇
👇 ▫️2 _ اگر پاسخ اول را هم نادیده بگیریم باز هم گفتنی است که بیان امام علی علیه السلام و خطاب پیامبر گرامی به امام علی همه از باب آموزش و تعلیم حکم مذکور به امت بوده است , چنانچه که علامه مجلسی متذکر این نکته می شود : " و إنما سأل ذلك ليظهر للناس سبب إعراضه صلى الله عليه و آله. " 📚مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج‏20، ص: 204 مثلا خداوند خطاب به پیامبر اسلام می فرماید : " به تو و به همه انبياى پيشين وحى فرستاده شده است كه اگر مشرك شوى مسلما اعمالت حبط و نابود مى‏گردد و از زيانكاران خواهى بود" (وَ لَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَ إِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ‏ " ( زمر ٦٥ ) روشن است که آیه فوق نمی خواهد بگوید که برای پیامبر هم جایز بود که مشرک شود , بلکه تعبیر فوق برای بیان قبح شرک و تعلیم به امت است , ( به در می گوید دیوار بشنوند ) : چنان که در تفسیر نمونه می خوانیم : "در اينجا اين سؤال مطرح مى‏شود كه مگر امكان دارد كه انبياى بزرگ الهى راه شرك پيش گيرند كه آيه فوق با اين لحن با آنها برخورد مى‏كند؟ پاسخ اين سؤال روشن است: انبيا هرگز مشرك نخواهند شد ....  آنها حتى در يك لحظه فكر شرك به خود راه دهند، آيا طبيب هوشمند و حاذقى كه از تاثير يك ماده سمى بسيار خطرناك و كشنده به خوبى آگاه است هرگز ممكن است در حال اعتدال فكر خود را به آن آلوده سازد؟ 👈هدف اين است كه از اهميت خطر شرك به همگان گوشزد شود تا مردم بدانند وقتى خداوند با پيامبران بزرگش اينچنين سخن مى‏گويد تكليف ديگران روشن است، و به تعبير ديگر: اين از قبيل ضرب المثل معروف عرب است" اياك اعنى و اسمعى يا جارة":" منظورم تويى ولى اى همسايه تو بشنو!". 👉 همين معنى در حديثى از امام على بن موسى الرضا ع به هنگامى كه مامون سؤال از آياتى كرد نقل شده است كه امام فرمود:" منظور از اينگونه آيات امت است، هر چند مخاطب رسول خدا مى‏باشد" " 📚تفسير نمونه، ج‏19، ص: 528 ❗️ابن کثیر عالم بزرگ اهلسنت هم این سخن را پذیرفته است و تصریح می کند که تعبیر مذکور تنها برای بیان قبح و زشتی شرک است نه آنکه جایز باشد که پیامبر مشرک شود " " وَ لَوْ أَشْرَكُوا لَحَبِطَ عَنْهُمْ ما كانُوا يَعْمَلُونَ تشديد لأمر الشرك و تغليظ لشأنه و تعظيم لملابسته، كقوله تعالى: وَ لَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَ إِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ [الزمر: 65] الآية، و هذا شرط، و الشرط لا يقتضي جواز الوقوع، كقوله قُلْ إِنْ كانَ لِلرَّحْمنِ وَلَدٌ فَأَنَا أَوَّلُ الْعابِدِينَ [الزخرف: 81] و كقوله لَوْ أَرَدْنا أَنْ نَتَّخِذَ لَهْواً لَاتَّخَذْناهُ مِنْ لَدُنَّا إِنْ كُنَّا فاعِلِينَ [الأنبياء: 17] و كقوله لَوْ أَرادَ اللَّهُ أَنْ يَتَّخِذَ وَلَداً لَاصْطَفى‏ مِمَّا يَخْلُقُ ما يَشاءُ سُبْحانَهُ هُوَ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ [الزمر: 4] " 📚تفسير القرآن العظيم (ابن كثير)، ج‏3، ص: 268 ❕یا در آیه دیگر می فرماید که خداوند در روز قيامت به عيسى علیه السلام مى‏گويد: " آيا تو به مردم گفتى كه من و مادرم را علاوه بر خداوند معبود خويش قرار دهيد، و پرستش كنيد؟" "وَ إِذْ قالَ اللَّهُ يا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَ أَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَ أُمِّي إِلهَيْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ " ( مائده 116 ) ❕شك نيست كه مسيح چنين چيزى را نگفته است و تنها دعوت به توحيد و عبادت خدا نموده، ولى منظور از اين استفهام اقرار گرفتن از او در برابر امتش، و بيان محكوميت آنها است , چنانچه که ابن کثیر , مفسر برجسته اهلسنت به این نکته تصریح می کند : "قائلا له يوم القيامة بحضرة من اتخذه و أمه إلهين من دون اللّه يا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَ أَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَ أُمِّي إِلهَيْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ و هذا تهديد للنصارى و توبيخ و تقريع على رؤوس الأشهاد " 📚تفسير القرآن العظيم (ابن كثير)، ج‏3، ص: 208 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir