eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
5.7هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
173 ویدیو
37 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! 👈وابسته به موسسه بقیه الله الاعظم ارواحناه فداه طرح شبهه و سوال : @poorseman سایت ipasookh.ir تمام کانالهای ما : https://yek.link/ipasookh
مشاهده در ایتا
دانلود
💠ادامه 👇 🔸٢ _ دومین روایتی که مورد استناد آقای نقویان قرار گرفت , این نقل است که اميرالمؤمنين عليه السلام در خطبه خويش فرمود: ❕«پناه مى‏برم به خدا از گناهانى كه نيستى را پيش مى‏اندازد». عبداللّه بن كواء يشكرى برخاست و گفت: «اى اميرالمؤمنين! آيا گناهانى هم هستند كه نيستى را پيش اندازند؟» فرمود: «آرى واى بر تو! و آن، پيوند گسستن از خويشان است. همانا شود كه خانواده‏اى گرد هم آيند و يكديگر را يارى كنند و با آن كه بدكارند، خداوند روزى‏شان دهد؛ و خانواده‏اى پراكنده باشند و از هم جدا باشند و با آن كه پرهيزگارند، خدا از روزى محرومشان سازد». " .... نَعَم وَيلَكَ! قَطيعَةُ الرَّحِمِ؛ إنَّ أهلَ البَيتِ لَيَجتَمِعونَ ويَتَواسَونَ وهُم فَجَرَةٌ فَيَرزُقُهُمُ اللّهُ، وإنَّ أهلَ البَيتِ لَيَتَفَرَّقونَ ويَقطَعُ بَعضُهُم بَعضا فَيَحرِمُهُمُ اللّهُ وهُم أتقِياء " 📚الکافی ج ٢ ص ٣٤٨ ❕استناد شما به این روایت هم صحیح نیست , زیرا : 🔸اولا : این روایت نیز سند صحیحی ندارد و مرفوعه است : 📚مراه العقول ج ١٠ ص ٣٧٠ 🔸ثانیا : طبق تفسیر شما از این روایت , آن فاجرانی که صله رحم می کنند , نزد خدا محبوبیت دارد , در حالی که این سخن خلاف قرآن است , چنان که توضیح دادیم , قرآن می گوید که عاصیان مغضوب الهی اند و عمل خوبشان نیز از آنان پذیرفته نمی شود , بنابراین این روایت با تفسیر شما , چون خلاف قرآن است , باطل است . 🔸ثالثا : این روایت در بحث صله رحم و اقوام است , نه صله با دوستان , اگر محبوبیت فاجران است , در صله رحمشان است , اما شما به این روایت در صله و ارتباط با دوستان احتجاج کردید , بنابراین این روایت نیز با ادعای شما همخوانی ندارد . 🔸رابعا : شما می گویید که آن فاجران اهل صله رحم از پرهیزگاران قاطع رحم نزد خداوند محبوبترند , در حالی که در روایت نیامده است که آنان محبوبترند , تنها در روایت آمده است که خداوند به فاجران اهل صله رحم رزق می دهد و پرهیزگاران قاطع رحم را از رزق محروم می کند , رزق دادن که دلیل بر محبوبیت نیست , خداوند به کفار و دشمنان دین نیز رزق می دهد , آیا آنان محبوب الهی اند !!!! 👌مثلا در نقلی آمده است که خداوند به خاطر آنکه سامری بخشنده بود , به موسی ع فرمود که او را نکشد : "أَوْحَى اللَّهُ إِلَى مُوسَى أَنْ لَا تَقْتُلِ السَّامِرِيَّ فَإِنَّهُ سَخِيٌّ. " 📚وسائل الشیعه ج ٢١ ص ٥٤٦ ❕آیا نکشتن سامری به این دلیل بود که او محبوب خداوند است ?!!! روشن است که خیر , سامری بنی اسرائیل را کافر و مشرک کرده بود و مورد غضب الهی قرار داشت و جایگاهش دوزخ است , چنان که در قرآن به این نکات تصریح شده است : ( طه ٩٥ _ ٩٧ ) 👌اما خداوند چون تفضل دارد , به خاطر سخاوت سامری به او لطفی کرد که کشته نشود , نه آنکه سامری در نزد خداوند محبوبیتی داشته باشد . ❕فاجران نیز مغضوب الهی اند , حتی اگر صله رحم کنند , خداوند این کار خوبشان را هم از آنان قبول نمی کند و آنان را وارد دوزخ می کند , اما باز خداوند از باب لطف و تفضلش به این فاجران در دنیا به خاطر صله رحم رزق می دهد بدون آنکه آنان محبوبیتی در نزدش داشته باشند . 👌بنابراین از این روایت محبوبیت فاجران استفاده نمی شود و اصلا در روایت سخنی از محبوبیت آنان نیامده است . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
بررسی تفصیلی شهادت فاطمه سلام الله علیها در روایات شیعه !!!! 🤔 ❓وهابی ها شبهه می کنند که شیعه روایت قابل استنادی مبنی بر شهادت حضرت زهرا ندارند !!!!! پاسخ شما به آنان چیست ❗️❗️ 💠💠 👌در رابطه با شهادت حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها در کتب شیعه , روایات متعدد و فراوانی است و انسان عاقل نمی تواند این روایات فراوان را انکار کند , ما در گذشته در مورد این روایات مباحث مفصلی داشته ایم و این روایات به چند دسته تقسیم می شود : 1⃣در دسته ای روایات امامان علیهم السلام را بیان کرده ایم که آن بزرگواران متذکر مصائب فاطمه س و شهادت ایشان شده بودند : 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2305 2⃣در دسته ای دیگر , بالخصوص روایاتی که از علی علیه السلام در موضوع مصائب و شهادت فاطمه س نقل شده است را بررسی کرده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2306 3⃣در دسته ای دیگر , روایات متعددی که از سقط شدن محسن ع توسط عمر سخن به میان آمده آورده است را مورد بررسی قرار داده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2301 4⃣در دسته ای دیگر , روایات متعددی که در رابطه با شهادت حضرت فاطمه س در کتاب سلیم بن قیس نقل شده است را بررسی کرده ایم که در ذیل می توانید این روایات و اعتبار کتاب سلیم بن قیس را مشاهده کنید : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3395 5⃣در بحث دیگری متذکر کتاب دلائل الامامه طبری شیعی شده ایم که روایتی را نقل می کند که در آن با امام صادق ع تصریح می کند که فاطمه س به شهادت رسید , در ذیل این روایت و اعتبار کتاب دلائل الامامه را بررسی کرده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3391 6⃣و در دسته ای دیگر متذکر شده ایم به اینکه فاطمه س دستور داد که ابوبکر و عمر بر او نماز نخوانند و پنهانی دفن شود, این دسته روایات , شاهد دیگری بر قضیه شهادت فاطمه س توسط ابوبکر و عمر است که در ذیل این موضوع را طبق روایات شیعه و سنی بررسی کرده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2308 7⃣و در دسته ای دیگر متذکر روایاتی شده ایم که می گوید فاطمه س اجازه ملاقات به ابوبکر و عمر نمی داد و وقتی با اصرار اجازه داد , سلام آنان را جواب نداد و از ظلم آنان به خودش سخن گفت , و آنان را نفرین می کرد , این دسته از روایات هم شاهدی دیگری بر قضیه شهات فاطمه س است : 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2389 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2349 8⃣و در دسته ای دیگر , متذکر روایاتی شده ایم که می گوید : عمر نامه فدک را از فاطمه گرفت و فاطمه س را با دست و لگدش زد که حضرت س محسن ع را سقط کرد , این دسته از روایات هم شاهدی دیگر بر قضیه شهادت فاطمه س است : 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2380 9⃣و دسته ای دیگر , روایاتی است که می گوید بر خانه علی ع هجوم بردند و حضرت را دست بسته و به زور برای بیعت بردند , این دسته نیز شاهدی دیگر بر قضیه شهادت است : 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2361 🔟و بالاخره متذکر روایت کافی شریف شده ایم که خبر از درگیری عمر با فاطمه س می دهد و صراحتا تصریح شده است که فاطمه شهیده شده است , در ذیل پیرامون این روایات و شبهات حول آن بحث کرده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2406 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2395 ❗️ده دسته فوق برای کسی در شهادت فاطمه سلام الله علیها جای شک و شبهه ای نمی گذارد , با این وجود ما برای آنکه حجت را بر معاندین در این رابطه تمام کنیم , روایات فراوان دیگری نیز که در این رابطه در کتب شیعه است را متذکر می شویم . 💠ادامه 👇
🔸ادامه 👇 👌در روایات متعددی بیان شده است که خداوند به پیامبر گرامی ص خبر داد که فاطمه س مورد هجوم واقع می شود و پهلویش می شکند و فرزندش سقط می شود و خود فاطمه س هم کشته می شود . 🔸١١ _ در روایت ابن عباس آمده است که پیامبر گرامی ص متذکر شدند که فاطمه س توسط بدترین افراد امت مورد ظلم واقع می شود و مرا صدا می زند اما فریاد رسی ندارد : " عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْعَبَّاسِ، قَالَ: لَمَّا حَضَرَتْ رَسُولَ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) الْوَفَاةُ بَكَى حَتَّى بَلَّتْ دُمُوعُهُ لِحْيَتَهُ، فَقِيلَ لَهُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، مَا يُبْكِيكَ فَقَالَ: أَبْكِي لِذُرِّيَّتِي، وَ 👈مَا تَصْنَعُ بِهِمْ شِرَارُ أُمَّتِي مِنْ بَعْدِي، كَأَنِّي بِفَاطِمَةَ ابْنَتِي وَ قَدْ ظُلِمَتْ بَعْدِي👉 وَ هِيَ تُنَادِي" يَا أَبَتَاهْ، يَا أَبَتَاهْ" فَلَا يُعِينُهَا أَحَدٌ مِنْ أُمَّتِي. " 📚امالی طوسی ص ١٨٨ 🔸١٢ _ در روایت دیگر پیامبر گرامی تصریح می کند که فاطمه بعد از شهادت پیامبر ص , حرمتش شکسته می شود و پهلویش را می شکند و در حالی که مقتول و کشته شده است , به پیامبر ص ملحق می شود : " كَأَنِّي بِهَا وَ قَدْ دَخَلَ الذُّلُّ بَيْتَهَا وَ انْتُهِكَتْ حُرْمَتُهَا وَ غُصِبَتْ حَقَّهَا وَ مُنِعَتْ‏ ارْثَهَا وَ 👈كُسِرَ جَنْبُهَا [وَ كُسِرَتْ جَنْبَتُهَا] وَ أَسْقَطَتْ جَنِينَهَا وَ هِيَ تُنَادِي يَا مُحَمَّدَاهْ فَلَا تُجَابُ وَ تَسْتَغِيثُ فَلَا تُغَاثُ 👉فَلَا تَزَالُ بَعْدِي مَحْزُونَةً مَكْرُوبَةً بَاكِيَة فَتَكُونُ أَوَّلَ مَنْ يَلْحَقُنِي مِنْ أَهْلِ بَيْتِي فَتَقْدَمُ عَلَيَّ مَحْزُونَةً مَكْرُوبَةً مَغْمُومَةً 👈مَغْصُوبَةً مَقْتُولَةً👉 فَأَقُولُ عِنْدَ ذَلِكَ اللَّهُمَّ الْعَنْ مَنْ ظَلَمَهَا وَ عَاقِبْ مَنْ غَصَبَهَا وَ ذَلِّلْ مَنْ أَذَلَّهَا وَ خَلِّدْ فِي نَارِكَ مَنْ ضَرَبَ جَنْبَهَا حَتَّى أَلْقَتْ وَلَدَهَا فَتَقُولُ الْمَلَائِكَةُ عِنْدَ ذَلِكَ آمِين‏ " 📚امالی صدوق ص ١١٤ _ فضائل ابن شاذان ص ٩ _ ارشاد القلوب ج ٢ ص ٢٩٥ 🔸 ١٣ _ در روایت دیگر آمده است که پیامبر گرامی ص به خاطر ضربه ای که به صورت فاطمه زده خواهد شد , گریه می کردند : "قَالَ أَبْكِي مِنْ ضَرْبَتِكَ عَلَى الْقَرْنِ وَ لَطْمِ فَاطِمَةَ خَدَّهَا " 📚امالی صدوق ص ١٣٤ _ مناقب آل ابی طالب ج ٢ ص ٢٠٩ 🔸١٤ _ در روایت دیگر آمده است که خداوند به پیامبر گرامی ص خبر می دهد که فاطمه مورد هجوم واقع می شود و ضربه ای می خورد که فرزندش را سقط می کند و به وسیله همان ضربه از دنیا می رود : " أَمَّا ابْنَتُكَ فَتُظْلَمُ وَ تُحْرَمُ وَ يُؤْخَذُ حَقُّهَا غَصْباً الَّذِي تَجْعَلُهُ لَهَا وَ تُضْرَبُ وَ هِيَ حَامِلٌ وَ يُدْخَلُ عَلَيْهَا وَ عَلَى حَرِيمِهَا وَ مَنْزِلِهَا بِغَيْرِ إِذْنٍ ثُمَّ يَمَسُّهَا هَوَانٌ وَ ذُلٌّ ثُمَّ لَا تَجِدُ مَانِعاً وَ تَطْرَحُ مَا فِي بَطْنِهَا مِنَ الضَّرْبِ وَ👈 تَمُوتُ مِنْ ذَلِكَ الضَّرْبِ👉 قُلْتُ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُون‏ " 📚کامل الزیارات ص ٣٣٣ _ تاویل الایات ص ٨٣٨ 🔸١٥ _ و در روایت دیگر پیامبر گرامی ص نفرین می کند بر کسی که خانه فاطمه س را آتش خواهد زد و حرمت فاطمه را می شکند : "يا علي ويل لمن ظلمها، و ويل لمن ابتزّها حقّها، و ويل لمن هتك حرمتها، و ويل لمن أحرق بابها " 📚طرف من الانباء و المناقب ص ١٦٩ _ بحار الانوار ج ٢٢ ص ٤٨٥ 🔸١٦ _ و در روایت دیگر فرمود که ملعون است کسی که حق فاطمه را غصب خواهد کرد و او را خواهد کشت : "عن الصادق (ع)، «يا يونس، قال جدي رسول الله (ص) ملعون من يظلم بعدي فاطمة ابنتي، و يغصبها حقها و يقتلها» " 📚کنزالفوائد ج ١ ص ١٥٠ _ الدر النظیم ص ٤٥٨ _ العدد القویه ص ٢٢٥ 🔸١٧ _ در نقل دیگر آمده است که علی ع صحیفه ای داشت که پیامبر گرامی کیفیت شهادت فاطمه س را گفته بود و علی ع نوشته بود : " قَالَ يَا ابْنَ عَبَّاسٍ هَذِهِ الصَّحِيفَةُ إِمْلَاءُ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ خَطِّي بِيَدِي قَالَ فَقُلْتُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ اقْرَأْهَا عَلَيَّ فَقَرَأَهَا وَ إِذَا فِيهَا كُلُّ شَيْ‏ءٍ مُنْذُ قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِلَى يَوْمَ قُتِلَ الْحُسَيْنُ ع وَ كَيْفَ يُقْتَلُ وَ مَنْ يَقْتُلُهُ وَ مَنْ يَنْصُرُهُ وَ مَنْ يُسْتَشْهَدُ مَعَهُ فِيهَا ثُمَّ بَكَى بُكَاءً شَدِيداً وَ أَبْكَانِي وَ كَانَ فِيمَا قَرَأَهُ كَيْفَ يُصْنَعُ بِهِ وَ 👈كَيْفَ تُسْتَشْهَدُ فَاطِمَة👉 📚فضائل ابن شاذان ص ١٤١ _ اثباه الهدی ج ١ ص ٢٩٧ 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 🔸١٨ _ در نقل دیگر آمده است که به پیامبر از طریق وحی خبر داده شد که فاطمه س مورد ظلم واقع می شود و حقش گرفته می شود و ارثش را از او منع می کنند و پهلویش را می شکنند : "أَمَّا ابْنَتُكَ فَهِيَ أَوَّلُ أَهْلِكَ لَحَاقاً بِكَ بَعْدَ أَنْ تُظْلَمَ وَ يُؤْخَذَ حَقُّهَا وَ تُمْنَعَ إِرْثَهَا وَ يُظْلَمَ بَعْلُهَا وَ يُكْسَرَ ضِلْعُهَا " 📚بحار الانوار ج٩٨ ص ٤٤ _ مستدرک الوسائل ج ١٠ ص ٢٧٦ 🔸١٩ _ و در نقل دیگر آمده است که پیامبر ص به فاطمه س خبر داد که مورد ظلم واقع می شود و دنده اش شکسته می شود , و فرمود خداوند قاتل تو را لعنت کند : " سترين بعدي ظلما و غيظا، حتى تضربي، و يكسر ضلع من أضلاعك، لعن الله قاتلك‏ " 📚کتاب سلیم ج ٢ ص ٩٠٧ 🔸٢٠ _ در نقل دیگر آمده است که خداوند به فاطمه س می گوید که قاتلین تو را وارد آتش خواهم کرد : " فَمَا تَرَيْنَ اللَّهَ صَانِعٌ بِقَاتِلِ وَلَدِكِ وَ قَاتِلِيكِ إِذَا أفلحت [فَلَجَتْ‏] حُجَّتُهُ عَلَى الْخَلَائِقِ وَ أُمِرَتِ النَّارُ أَنْ تُطِيعَه‏ " 📚تفسیر فرات کوفی ص ١٧٢ 🔸٢١ _ در نقل دیگر آمده است که فاطمه س پس از پیامبر مورد هجوم و هتک حرمت واقع شد و به واسطه ضربات وارده , گرفتار بیماری شد که روز به روز ضعف و سستی بر او چیره می کرد : " أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص أَسَرَّ إِلَى فَاطِمَةَ ع أَنَّهَا أَوَّلُ مَنْ يَلْحَقُ بِهِ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ فَلَمَّا قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ نَالَهَا مِنَ الْقَوْمِ مَا نَالَهَا لَزِمَتِ الْفِرَاشَ وَ نَحَلَ جِسْمُهَا حَتَّى كَانَ كَالْخَيَال‏ " 📚دعائم الاسلام ج ١ ص ٢٣٢ 🔸٢٢ _ در روایت دیگر آمده است که عمر به خانه علی ع حمله کرد و درب خانه را شکست , در حالی که فاطمه در را به رویشان بسته بود : " فرأتهم فاطمة ص أغلقت الباب في وجوههم، و هي لا تشك أن لا يدخل عليها إلا بإذنها، فضرب عمر الباب برجله فكسره و كان من سعف ثم دخلوا فأخرجوا عليا ع ملببا " 📚تفسیر عیاشی ج ٢ ص ٦٧ _ الاختصاص ص ١٨٦ 🔸٢٣ _ در نقل دیگر آمده است که فاطمه س بین علی و قنفذ فاصله شد که قنفذ فاطمه س را زد : " فقامت فاطمة بنت رسول الله ص عليها- تحول بينه و بين علي ع‏ فضربها فانطلق قنفذ " 📚تفسیر عیاشی ج ٢ ص٣٠٨ _ البرهان فی تفسیر القرآن ج ٣ ص ٥٦٣ 🔸٢٤ _ در روایت دیگر آمده است که عمر به پهلوی فاطمه س زد و با تازیانه به بازوی فاطمه س نواخت : " دَعَا عُمَرُ بِالنَّارِ فَأَضْرَمَهَا فِي الْبَابِ ثُمَّ دَفَعَهُ فَدَخَلَ فَاسْتَقْبَلَتْهُ فَاطِمَةُ ع وَ صَاحَتْ يَا أَبَتَاهْ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَرَفَعَ عُمَرُ السَّيْفَ وَ هُوَ فِي غِمْدِهِ فَوَجَأَ بِهِ جَنْبَهَا فَصَرَخَتْ يَا أَبَتَاهْ فَرَفَعَ السَّوْطَ فَضَرَبَ بِهِ ذِرَاعَهَا فَنَادَتْ يَا رَسُولَ اللَّه‏ " 📚طرف من الانباء ص ٣٩٥ _ بحار الانوار ج ٢٨ ص ٢٦٩ 🔸٢٥ _ در نقل دیگر آمده است که فاطمه س را بین در و دیوار فشردند تا محسن را سقط کرد : " فوجهوا الى منزله فهجموا عليه، و أحرقوا بابه، و استخرجوه منه كرها، و ضغطوا سيّدة النساء بالباب حتى اسقطت (محسنا) " 📚اثباه الوصیه ص ١٤٦ _ طرف من الانباء ص ٣٩٥ 🔸٢٦ _ در نقل دیگر آمده است که عمر لگدی به فاطمه س زد که محسن را سقط کرد و به صورت فاطمه س هم سیلی زد که گوشواره حضرت س شکست : " فَرَفَسَهَا بِرِجْلِهِ وَ كَانَتْ حَامِلَةً بِابْنٍ اسْمُهُ الْمُحَسِّنُ فَأَسْقَطَتِ الْمُحَسِّنَ مِنْ بَطْنِهَا ثُمَّ لَطَمَهَا فَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى قُرْطٍ فِي أُذُنِهَا حِينَ نُقِفَت‏ " 📚الاختصاص ص ١٨٥ _ بحار الانوار ج ٢٩ ص ١٩٢ 🔸٢٧ _ در نقل دیگر نیز خود فاطمه س واقعه را شرح می دهد که عمر با تازیانه به بازویشان زد و مرا با صورت به زمین انداخت و گوشواره هایم شکست و محسن را سقط کردم : " فَأَخَذَ عُمَرُ السَّوْطَ مِنْ قُنْفُذٍ مَوْلَى أَبِي بَكْرٍ، فَضَرَبَ بِهِ عَضُدِي فَالْتَوَى السَّوْطُ عَلَى يَدِي حَتَّى صَارَ كَالدُّمْلُجِ، وَ رَكَلَ الْبَابَ بِرِجْلِهِ فَرَدَّهُ عَلَيَّ وَ أَنَا حَامِلٌ فَسَقَطْتُ لِوَجْهِي وَ النَّارُ تَسَعَّرُ، وَ صَفَقَ وَجْهِي بِيَدِهِ حَتَّى انْتَثَرَ قُرْطِي مِنْ أُذُنِي وَ جَاءَنِي الْمَخَاضُ فَأَسْقَطْتُ مُحَسِّناً قَتِيلًا بِغَيْرِ جُرْم‏ " 📚طرف من الانباء ص ٣٩٤ _ بحار الانوار ج ٣٠ ص ٣٤٨ 🔸٢٨ _ در نقل دیگر آمده است که علی ع می فرمود که فاطمه س در روز روشن زده شد و برای علی ع سخت است که شکم فاطمه س بر اثر ضربات وارده سیاه و کبود شود : " فقد عزّ على عليّ بن أبي طالب أن يسودّ متن فاطمة ضربا و قد عرف مقامه و شوهدت أيّامه ... " 📚نوائب الدهور ج ٣ ص ١٥٧ _ عوالم العلوم ج ١١ قسم ٢ ص ٥٧٦ 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 🔸٢٩ _ در نقل دیگر آمده است که عمر به کتف فاطمه س زد و او را مجروح کرد : " . أخذ عمر من خالد بن وليد سيفا، فجعل يضرب بغمده على كتفها، حتّى صارت مجروحة " 📚ملتقی البحرین ص ٨١ _ الجنه العاصمه ص ٢٥١ 🔸٣٠ _ در نقل دیگری نیز آمده است که قنفذ با تازیانه به پشت و پهلوی فاطمه س زد که محسن را سقط کرد : " فتركه أكثر القوم لأجلها، فأمر عمر قنفذ بن عمر لعنه اللّه أن يضربها بسوطه، فضربها قنفذ بالسّوط على ظهرها و جنبيها إلى أن أنهكها و أثر في جسمها الشريف و كان ذلك الضرب أقوى سبب في إسقاط جنينها و قد كان رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله سمّاه محسنا " 📚نوادر الاخبار ص ١٨٣ 🔸٣١ _ در نقل دیگری نیز از ضربه تازیانه عمر به بازوی فاطمه س و ضرباتی که بر صورتش وارد شد , سخن به میان آمده است : " ضَرْبِ عُمَرَ لَهَا بِالسَّوْطِ عَلَى عَضُدِهَا حَتَّى صَارَ كَالدُّمْلُجِ الْأَسْوَدِ وَ رَكْلِ الْبَابِ بِرِجْلِهِ حَتَّى أَصَابَ بَطْنَهَا وَ هِيَ حَامِلَةٌ بِالْمُحَسِّنِ لِسِتَّةِ أَشْهُرٍ وَ إِسْقَاطِهَا إِيَّاهُ وَ هُجُومِ عُمَرَ وَ قُنْفُذٍ وَ خَالِدِ بْنِ الْوَلِيدِ وَ صَفْقِهِ خَدَّهَا حَتَّى بَدَا قُرْطَاهَا تَحْتَ خِمَارِهَا " 📚ریاض الابرار ج ٣ ص ٢٢٧ _ بحار الانوار ج ٥٣ ص ١٩ 🔸٣٢ _ در نقل دیگر آمده است که فاطمه س پشت در بود که عمر با پایش ضربتی به در زد که شکم فاطمه س مورد آسیب واقع شد و محسن سقط شد : " أخذت فاطمة عليها السّلام باب الدار و لزمتها عن ورائها، فمنعتهم عن الدخول، ضرب عمر برجله على الباب؛ فقلعت فوقعت على بطنها سلام اللّه عليها، فسقط جنينها المحسن. " 📚ملتقی البحرین ص ٨١ _ الجنه العاصمه ص ٢٥١ _ عوالم العلوم ج ١١ قسم ٢ ص ٥٦٧ 🔸٣٣ _ در نقل دیگر آمده است که فاطمه س به زنان مهاجرین و انصار می فرمودید که از مردانتان به خاطر ظلم هایی که در حق من کردند , راضی نیستم و آنان را نفرین می کرد : " لَمَّا اشْتَدَّتْ عِلَّةُ فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ غَلَبَهَا اجْتَمَعَ عِنْدَهَا نِسَاءُ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ فَقُلْنَ لَهَا يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ كَيْفَ أَصْبَحْتِ عَنْ عِلَّتِكِ فَقَالَتْ ع أَصْبَحْتُ وَ اللَّهِ عَائِفَةً لَدُنْيَاكُمْ قَالِيَةً لِرِجَالِكُمْ لَفَظْتُهُمْ قَبْلَ أَنْ عَجَمْتُهُمْ وَ شَنَئْتُهُمْ بَعْدَ أَنْ سَبَرْتُهُمْ فَقُبْحاً لِفُلُولِ الْحَدِّ وَ خَوَرِ الْقَنَاةِ وَ خَطَلِ الرَّأْيِ وَ بِئْسَ ما قَدَّمَتْ لَهُمْ أَنْفُسُهُمْ أَنْ سَخِطَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ فِي الْعَذابِ هُمْ خالِدُونَ لَا جَرَمَ لَقَدْ قَلَّدْتُهُمْ رِبْقَتَهَا وَ شَنَنْتُ عَلَيْهِمْ غَارَهَا فَجَدْعاً وَ عَقْراً وَ سُحْقاً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِين‏ " 📚امالی طوسی ص ٣٧٤ _ الاحتجاج طبرسی ج ١ ص ١٠٨ 🔸٣٤ _ در نقل دیگری نیز از ضربه عمر به پهلوی فاطمه و تازیانه قنفذ به شکم فاطمه س سخن به میان آمده است : " فأخذ عمر سيفه، و هو في قرابه و ضربها به على جنبها. و ضربها قنفذ بالسوط على متنها، فصاحت فاطمة: يا أبتاه ما لقي أهل بيتك من أبي بكر و عمر بعدك» " 📚كامل بهائي لعماد الدين الطبري: ص 306، (ط مكتبة المصطفوي) ( به نقل از ماساه الزهراء ج ٢ ص ١٧٥ ) 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 🔸٣٥ _ در نقل دیگری نیز از زبان مقداد آمده است که آنان فاطمه را زدند که خون از پشت و پهلویش خارج می شد به خاطر ضربات شمشیر و تازیانه " فقال له المقداد: «لقد ذهبت بنت رسول الله (ص) من الدنيا، و كان الدم يخرج من ظهرها و جنبها بسبب ضربك لها بالسيف و السوط». 📚كامل بهائي: ج 1 ص 312 و 313. ( به نقل از ماساه الزهراء , عاملی ) 🔸٣٦ _ مقدس اردبیلی نیز نقل می کند : " چون به حكم او آتش بردند كه خانه فاطمه زهرا را بسوزانند ديدند و دانستند كه فاطمه عليها السّلام در پشت در نشسته است حكم به زدن او كرد و عمر در به شكمش زد و غلام تازيانه بر كتفش‏ زد كه از آن جهت فرزندش ساقط شد و اثر آن مدتى بماند و به همان سبب بيمار شده رحلت يافت‏ " 📚حديقة الشيعة، ج‏1، ص: 362 🔸٣٧ _ در نقل دیگری آمده است که آنان به فاطمه س هجوم بردند و فاطمه س صیحه و فریاد زد که ای پدرجان , چه ها که بعد از تو از جانب ابوبکر و عمر دیدیم : " فلم يلتفت الى مقالها، و هجم فصاحت: يا أبه. ما لقينا بعدك من أبي بكر و عمر. " 📚الرسائل الاعتقادية للخواجوئي المازندراني: ص 447 رسالة طريق الارشاد. 🔸٣٨ _ در نقل دیگری آمده است که عمر نامه ای به معاویه نوشت و متعرض جنایاتی شد که در قبال فاطمه س مرتکب شده بود و می گفت که با تازیانه به دو کتف فاطمه زدم که او به گریه و فریاد افتاد و به من می گفت دشمن خدا و پیامبر و امیر المومنین : " و أخذت سوط قنفذ فضربت و قلت لخالد بن الوليد: أنت و رجالنا هلمّوا في جمع الحطب، فقلت: إني مضرمها. فقالت: يا عدوّ الله و عدوّ رسوله و عدوّ أمير المؤمنين. فضربت فاطمة يديها من الباب تمنعني من فتحه، فرمته فتصعب عليّ، فضربت كفّيها بالسوط فآلمها، فسمعت لها زفيرا و بكاء " 📚بحار الانوار ج ٣٠ ص ٢٩٣ 🔸٣٩ _ در نقل دیگری نیز ضربه به صورت فاطمه س و شکستن گوشواره اش مورد تاکید قرار گرفته است : " فصفقت صفقة على خدّيها من ظاهر الخمار فانقطع قرطها و تناثرت الى الارض‏ " 📚بحار الانوار ج ٣٠ ص ٢٩٤ _ عوالم العلوم ج ١١ قسم ٢ ص ٦٠٦ 🔸٤٠ _ علامه مجلسی در کتاب فارسی خود نقل می کند : " ريسمانى در گردن آن حضرت انداختند و بسوى مسجد كشيدند، چون به در خانه رسيدند حضرت فاطمه عليها السّلام مانع شد، پس قنفذ- و به روايت ديگر عمر- تازيانه‏اى به بازوى فاطمه زد كه شكست و ورم كرد، باز آن حضرت دست از على عليه السّلام برنمى‏داشت تا آنكه در را بر شكم آن حضرت فشردند و دنده‏ها و پهلوى آن حضرت را شكستند، فرزندى كه در شكم داشت كه پيغمبر او را محسن نام كرده بود شهيد كردند، در آن ساعت سقط شد و فاطمه عليها السّلام بر آن ضربت از دنيا رفت. به روايتى ديگر: مغيرة بن شعبه با عمر در بر شكم مبارك آن حضرت زد و فرزند او را شهيد كرد، پس على عليه السّلام را به مسجد كشيدند، آن جفاكاران از پى او مى‏رفتند و هيچ‏يك او را يارى نمى‏كردند. " 📚جلاء العیون ص ٢٥٠ 🔸٤١ _ در نقل دیگری نیز متذکر شده است که فاطمه س را بین در و دیوار فشردند و قنفذ با تازیانه ای به او زد که به همین سبب فاطمه س از دنیا رفت : "فدفعه عمر فاختفت هي من وراء الباب، فعصرها بالباب فكان‏ ذلك سبب إسقاطها، و نقل انه سبب موتها.فأمر عمر بن الخطاب قنفذا فضربها بسوط حتى أثر في جسمها» 📚التتمة في تواريخ الأئمة: ص 35. 🔸٤٢ _ همین نکته در نقل دیگری نیز مورد تاکید قرار گرفته است : " أ ترى تكون فاطمة (ع) راضية حين عصرها خالد بن الوليد، فأسقطت محسنا. و ضربها قنفذ مولى أبي بكر، فأثر فيها الضرب. " 📚المنتخب للطريحي: ص 136. 🔸٤٣ _ در نقل دیگری نیز آمده است که فاطمه بین درب و دیوار قرار گرفت و میخ درب به سینه اش فرو رفت و فریادش بلند شد , فاطمه به سبب ضربات عمر از دنیا رفت " " عصر عمر فاطمة بين الحائط و الباب عصرة شديدة قاسية حتى أسقطت جنينها، و نبت مسمار الباب في صدرها. و صاحت فاطمة: يا أبتاه يا رسول الله، أنظر ما ذا لقينا بعدك من ابن الخطاب، و ابن أبي قحافة. فالتفت عمر الى من حوله، و قال: اضربوا فاطمة. فانهالت السياط على حبيبة رسول الله و بضعته حتى أدموا جسمها. و بقيت آثار العصرة القاسية، و الصدمة المريرة تنخر في جسم فاطمة، فأصبحت مريضة عليلة، حزينة حتى فارقت الحياة بعد أبيها بأيام. ففاطمة بيت النبوة. فاطمة قتلت بسبب عمر بن الخطاب‏ " 📚مؤتمر علماء بغداد: ص 135/ 137 (ط سنة 1415 ه. ق) دار الارشاد الاسلامي- بيروت- لبنان. 🔸٤٤ _ در نقل دیگری آمده است که قنفذ به صورت فاطمه س ضربه زد که چشمانش نیز آسیب دید : " ضربها قنفذ على وجهها، و أصاب عينها " 📚سيرة الائمة الاثني عشر: ج 1 ص 132. 🔸٤٥ _ در نقل دیگری امام صادق ع از قاتل فاطمه س سخن به میان می آورد : " «قاتل أمير المؤمنين (ع)، و قاتل فاطمة (ع)، و قاتل المحسّن، و قاتل الحسن و الحسين‏ " 📚الاختصاص: ص 343 و 344، و كامل الزيارات: ص 326 و 327. و البحار: ج 25، ص 373 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 🔸٤٦ _ در نقل دیگری نیز آمده است که قاضی عبد الجبار عالم سنی مسلک تصریح می کند که شیعه روایاتی از امام صادق ع و دیگر امامان علیهم السلام دارد که عمر فاطمه را با تازیانه زد : "إن الشيعة قد ادعوا رواية رووها عن جعفر بن محمد (ع) و غيره: ان عمر ضرب فاطمة بالسوط " 📚المغني للقاضي عبد الجبار: ج 20 ق 1 ص 335، و الشافي للسيد المرتضى: ج 4 ص 110/ 119 و شرح نهج البلاغة للمعتزلي: ج 16 ص 271. 🔸٤٧ _ در نقل دیگری نیز امام کاظم ع گریه می کرد و تصریح می کرد که خانه فاطمه س را هتک کردند : " عن موسى بن جعفر عن أبيه، قال: لما حضرت رسول الله (ص) الوفاة دعا الانصار، و قال: يا معشر الانصار، قد حان الفراق .. الى أن قال: ألا إن فاطمة بابها بابي، و بيتها بيتي، فمن هتكه، فقد هتك حجاب الله». قال عيسى: فبكى أبو الحسن (ع) طويلا، و قطع بقية كلامه، و قال: هتك- و الله- حجاب الله، هتك- و الله- حجاب الله، هتك- و الله- حجاب الله، يا أمّه صلوات الله عليها " 📚طرف من الانباء ص ١٤٦ _ بحار الانوار ج ٢٢ ص ٤٧٧ 🔸٤٨ _ در نقل دیگری از دلائل الامامه طبرى منقول است كه روايت كرده از محمّد بن هارون بن موسى از پدرش از ابن الوليد از برقى از زكريّا بن آدم كه می گوید ؛ ❕ « وقتى در خدمت حضرت امام رضا عليه السّلام بودم كه حضرت جواد عليه السّلام را خدمت آن حضرت آوردند در حالى كه سنّ شريفش از چهار سال كمتر بود . 🔸پس آن جناب دست خود را بر زمين زد و سر مبارك را به جانب آسمان بلند كرد و مدّت طويلى فكر نمود، حضرت امام رضا عليه السّلام فرمود: جان من فداى تو باد، براى چه اين قدر فكر مى ‏كنى ؟ 👌عرض كرد: فكرم در آن چيزى است كه با مادرم فاطمه عليها السّلام به جا آوردند. ❕اما و اللّه لأخرجنّهما ثمّ لاحرقنّهما، ثمّ لاذرينّهما، ثمّ لانسفنّهما فى اليمّ نسفا. « بخدا قسم آن دو را خارج ميكنم و ميسوزانم و خاكسترشان را بباد ميدهم و به دريا ميريزم‏ » 👌 امام رضا عليه السّلام او را نزديك خود طلبيد و ما بين ديدگان او را بوسيد و فرمود: پدر و مادرم فداى تو باد، تويى شايسته از براى امامت‏ ❕ 📚دلائل الامامه ص 401 _ اثباه الوصیه ص 218 _ بحار الانوار ج 50 ص 59 _ مدینه المعاجز ج 7 ص 325 و ... 🔸٤٩ _ در نقل دیگری نیز امام عسکری ع متذکر ضربه ای می شد که به صورت فاطمه س زده شد : " أحرق بيت الوحي ... الى أن قال: و لطم وجه الزكية ...» 📚بحار الانوار ج ٩٥ ص ٣٥٤ 🔸٥٠ _ امام حسن عليه السّلام به مغيرة بن شعبه فرمود: «... و تو بودى كه فاطمه دختر رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله را زدى تا مجروح شد و بچه‏اش را سقط كرد. تو در تحقير رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و مخالفت با فرمان او، و هتك حرمت، مرتكب اين جنايت شدى. در حالى كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به او فرمود: يا فاطمه! تو سرور زنان اهل بهشتى ...» " أنت الذي ضربت فاطمة بنت رسول الله (ص)، حتى أدميتها، و ألقت ما في بطنها، استذلالا منك لرسول الله (ص)، و مخالفة منك لأمره، و انتهاكا لحرمته، و قد قال لها رسول الله (ص): یا فاطمة، أنت سيدة نساء أهل الجنة " 📚احتجاج طبرسی ج ١ ص ٢٧٨ _ طرف من الانباء ص ٣٩٠ 🔸٥١ _ خود فاطمه س می فرمود : " مصيبتهايى بر من وارد شد كه اگر بر روزها وارد مى‏شد، به شب بدل مى‏گشت. من امروز در مقابل افراد ذليل تسليم مى‏شوم و ظلم و ستم ظالمان را با ردايم دفع مى‏كنم. " " صبت عليّ مصائب لو أنها صبّت على الايام صرن لياليا .... فاليوم أخشع للذليل، و أتقي ضيمي، و أدفع ظالمي بردائيا " 📚مناقب آل ابی طالب ج ١ ص ٢٤٢ _ روضه الواعظین ج ١ ص ٧٥ _ الدر النظیم فی مناقب الائمه ص ١٩٨ ❕نهایت امر آن شد که به خاطر ضربات وارده , فاطمه س به شهادت رسید . 🔸٥٢ _ در نقلی آمده است که آنان پهلوی فاطمه س را شکستند و فرزندش را سقط کرد و به این خاطر شهیده شد و از دنیا رفت : " فَأَرْسَلَ أَبُو بَكْرٍ إِلَى قُنْفُذٍ اضْرِبْهَا فَأَلْجَأَهَا إِلَى عِضَادَةِ بَيْتِهَا فَدَفَعَهَا فَكَسَرَ ضِلْعاً مِنْ جَنْبِهَا وَ أَلْقَتْ جَنِيناً مِنْ بَطْنِهَا فَلَمْ تَزَلْ صَاحِبَةَ فِرَاشٍ 👈حَتَّى مَاتَتْ مِنْ ذَلِكَ شَهِيدَة "👉 📚الاحتجاج ج ١ ص ٨٣ _ مراه العقول ج ٥ ص ٣٢٠ ❕بخشی از روایاتی که در مصائب و شهادت فاطمه س بیان کردیم , از کتاب احتجاج مرحوم طبرسی بود , مرحوم طبرسی پیرامون روایاتش می گوید : " «سند بيشتر اخبارى را كه در اين كتاب آورده‏ايم بيان ننموده‏ايم. زيرا با مورد اجماع است و يا موافق مدلول عقل، و يا در كتب و سير بين مخالف و موافق مشهور است ... " " «و لا نأتي في أكثر ما نورده من الاخبار باسناده، إما لوجود الإجماع عليه، أو موافقته لما دلّت العقول إليه، أو لاشتهاره في السير و الكتب بين المخالف و المؤالف " 📚الاحتجاج: ج 1 ص 4. ▫️ادامه 👇
▫️ادامه 👇 🔸٥٣ _ در روایت دیگری نیز امام صادق ع تصریح می کرد که فاطمه س به خاطر ضربات وارده از دنیا رفت : " وَ جَرَى مَا جَرَى فِي يَوْمِ دُخُولِ الْقَوْمِ عَلَيْهَا دَارَهَا، وَ إِخْرَاجِ ابْنِ عَمِّهَا أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ (عَلَيْهِ السَّلَامُ)، وَ مَا لَحِقَهَا مِنَ الرَّجُلِ أَسْقَطَتْ بِهِ وَلَداً تَمَاماً، وَ👈 كَانَ ذَلِكَ أَصْلَ مَرَضِهَا وَ وَفَاتِهَا (صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهَا) "👉 📚دلائل الامامه ص ١٠٤ _ مدینه معاجز الائمه ج ١ ص ٣٦٩ 🔸٥٤ _ در کتاب ملتقی البحرین نیز نقل شده است که علت وفات فاطمه س هجوم عمر با جمعیتی سیصد نفره به خانه فاطمه س بود : " علّة وفاتها عليها السّلام أنّ عمر هجم مع ثلاثمائة رجل على بيتها." 📚ملتقی البحرین ص ٨١ _ عوالم العلوم ج ١١ قسم ٢ ص ٥٨٠ 🔸٥٥ _ لذا در زیارتنامه هایی که برای فاطمه س ذکر شده است , از ایشان با عنوان شهیده و کسی که ارثش منع شد و پهلویش شکسته شد و کودکش کشته شد , یاد شده است : " «السلام عليك أيتها الصديقة الشهيدة، الممنوعة إرثها، المكسور ضلعها، المظلوم بعلها، المقتول ولدها» 📚إقبال الاعمال: ص 625، و البحار: ج 97، ص 199/ 200. _ الفقیه ج 2 ص 573 _ تهذیب الاحکام ج 6 ص 10 ❕دیدیم که روایات شهادت فاطمه سلام الله علیها متواتر است , در ده دسته ای که در ابتدای کلام ذکر کردیم , انبوهی از روایات نهفته است که با سایر روایاتی که بیان کردیم , چیزی در حدود ١٠٠ روایت می شود که این اندازه از روایات فوق حد تواتر است و ضعف سندی یک روایت , ضرری به صحت قضیه نمی زند . ❕بر همین اساس است که محدثین بزرگ شیعه تصریح می کردند که روایات شهات فاطمه سلام الله علیها , متواتر است . 👌محمد تقی مجلسی , معروف به مجلسی اول می گوید : " اما شهيده👈 نزد شيعه متواتر است👉 از ائمه اهل البيت صلوات اللَّه عليهم كه عمر در بر شكم آن حضرت زد به شركت قنفذ و فرزندى كه حضرت المرسلين صلى اللَّه عليه و آله او را محسن ناميده بودند ساقط شد و آن حضرت بيمار شد و از دنيا با اعلى عليين رحلت فرمودند " 📚لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقيه، ج‏8، ص: 507 ❕ایشان همین سخن را در کتاب روضه المتقین خود نیز تکرار می کند : "شهادتها صلوات الله علیها کانت من ضرب عمر .... و الحکایه مشهور عند العامه و الخاصه " 📚روضه المتقین ج ٥ ص ٣٤٢ ❕علامه محمد باقر مجلسی هم تصریح می کند که روایات در این زمینه متواتر است : " 👈ثم إن هذا الخبر يدل على أن فاطمة صلوات الله عليها كانت شهيدة و هو من المتواترات👉 و كان سبب ذلك أنهم لما غصبوا الخلافة و بايعهم أكثر الناس بعثوا إلى أمير المؤمنين عليه السلام ليحضر للبيعة، فأبى فبعث عمر بنار ليحرق على أهل البيت بيتهم و أرادوا الدخول عليه قهرا، فمنعتهم فاطمة عند الباب فضرب قنفذ غلام عمر الباب على بطن فاطمة عليها السلام فكسر جنبيها و أسقطت لذلك جنينا كان سماه رسول الله صلى الله عليه و آله محسنا، فمرضت لذلك و توفيت صلوات الله عليها في ذلك المرض. " 📚مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج‏5، ص: 318 👌علامه سید جعفر عاملی هم به این تواتر تصریح می کند : " الروايات بمجموعها متواترة عن أهل بيت العصمة، فإذا ضم إليها ما سواها من نصوص فإنها تفوق حد التواتر. " 📚مأساة الزهراء عليها السلام، ج‏1، ص: 314 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 ❕اگر هم فرض بگیریم که نقلهای شهادت فاطمه سلام الله علیها متواتر نیست ( که این فرض رد می شود , چون ثابت کردیم که متواتر است ) , باز هم گفتنی است : 👌صاحبان کتابهای فوق الذکر که روایات فوق را بیان کرده اند , مقید بوده اند که روایات معتبر را نقل کنند , چنان که محدث بزرگ , علامه مجلسی به این نکته در مقدمه بحار الانوار تصریح می کند و بر پایه همین معتقد است که منابع کتاب بحار الانوار که کتابهای فوق هستند , از اصول و روایات معتبره در نزد شیعه اخذ شده اند : " « تتبعت الاصول المعتبره » 📚بحار الانوار ج 1 ص 3 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1878 ❕بنابراین صاحبان کتابهای فوق معتقد بودند که راویان روایتی که از آنان نقل روایت می کنند , در نقلشان راستگو هستند , این بزرگان شیعه با نقل روایت از راویان مذکور , آن راوی را در آن نقلش توثیق کرده اند , بی شک توثیق این بزرگان شیعه از توثیق و جرح یک عالم رجالی برتر و بالاتر است , و تا جایی که ما توثیق این بزرگان را بر صحت نقلشان داریم , به جرح یک عالم رجالی که قرنها بعد از این علماء بزرگ بوده اند , توجه نمی کنیم . ❕به بیان دیگر : صاحبان روایات فوق معتقد بودند که روایتشان مورد اعتماد و موثوق الصدور است , اگر چه یک راوی آنان به تصریح یک عالم رجالی ضعیف است , اما این علماء بزرگ و حدیث شناس قرینه داشتند که آن راوی در آن نقلش راستگو است , بر پایه این قرینه حکم به اعتبار روایتشان کرده اند و حکم این عالمان بزرگ و حدیث شناس برای ما در این موضوع حجت بوده و نقلشان را موثوق الصدور و مورد اعتماد می کند , در ذیل پیرامون این نقلهای موثوق الصدوری توضیح داده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2438 ❗️بر پایه همین در برخی از روایات وارد شده است که روایت یک عالم ثقه و مورد اعتماد ( که موافق با اصول و ادله است ) نباید مورد شک و تردید واقع شود و رد شود , امام عصر علیه السلام فرمود ؛ « برای هیچ کس از شیعیان ما عذری نیست که تشکیک کنند در آنچه که ثقات ما ( یعنی محدثین مورد وثوق ) از ما برایشان نقل می کنند » " لا عذر لاحد من موالینا فی التشکیک فیما یرویه عنا ثقاتنا " 📚رجال کشی ج 2 ص 535 _ وسائل الشیعه ج 27 ص 150 ❗️باز اگر از این بیان هم کوتاه بیاییم , با توجه به آنکه روایات فوق تعدد نقل دارد , و مشهور می باشند , همین تعدد نقل قرینه و دلیلی بر صحت و اعتبارشان می باشد , چنان که آیت الله سبحانی تصریح می کند که طبق مبانی حدیثی شیعه خبر واحد محفوف به قرائن بر صحت قابل شک و تردید نیست : " فکم من خبر تویده القرائن فیصبح خبرا ملموسا لا یشک فیه احد " 📚اصول الحدیث و احکامه ص ٣٩ _ ٩١ 👌شهید ثانی نیز تصریح می کند که جماعت کثیری از علمای شیعه به خبری که نقلش در نزد محدثین مشهور باشد و زیاد نقل شده باشد , عمل می کنند و خبر واحد همراه با قرائن را می پذیرند و مقبول می دانند : : " اجازه آخرون و هم جماعه کثیره .... بان یکثر تدوینها و روایتها بلفظ واحد او الفاظ متغایره متقاربه المعنی " _ المقبول ... الخبر المحتف بالقرائن " 📚الرعایه فی علم الدرایه ص ٩٢ _ ٧١ ❗️و می گوید که قرائن موجب علم به صحت خبر می شود : " فان القرائن الخارجیه قد توجب العلم بمضمونه " 📚رسائل شهید ثانی ج ١ ص ٥٧٥ ❗️در کتاب دراسات فی علم الدرایه هم آمده است که خبر واحد محفوف به قرائن حجت است : " قضاء الوجدان بحصول العلم عند احتفاف القرائن یکفینا حجه " 📚دراسات فی علم الدرایه , غفاری , ص ٢٣ 👌در کتاب قواعد الحدیث آقای غریفی نیز همین نکته تصریح شده است : 📚قواعد الحدیث ص ١٢ ❗️این نکته در علم حدیث اهلسنت هم قطعی است که روایتی که متعدد نقل شده است , قرینه بر صحت دارد , حتی اگر راویان آن ضعیف باشند , چنان که ابن تیمیه می گوید : "«زیادی و تعدد راه های نقل حدیث ، برخی از آنها ، برخی دیگر را تقویت می کند که خود زمینه یقین و اطمینان به آن حدیث را فراهم می کند ، اگر چه راویان آن گروهی از فاسقان و فاجران باشند » " فَإِنَّ تَعَدُّدَ الطُّرُقِ وَكَثْرَتَهَا يُقَوِّي بَعْضَهَا بَعْضًا حَتَّى قَدْ يَحْصُلُ الْعِلْمُ بِهَا وَلَوْ كَانَ النَّاقِلُونَ فُجَّارًا فُسَّاقًا " 📚مجموع فتاوی ابن تیمیه ج ٤ ص ٣٥ ❗️بدر الدین عینی هم به نقل از نووی می گوید : " اگر روایتی با سندهای گوناگون نقل شده باشد ولی برخی از راویان آن ضعیف باشند باز هم به آن احتجاج می شود ... تعدادی حدیث از صحابه و از راههای گوناگون نقل شده که برخی از آنها برخی دیگر را تقویت می کند اگر چه هریک از آن احادیث ضعیف باشند " " ان الحدیث اذا روی من طرق و مفردات ضعاف یحتج به .... " 📚عمده القاری ج ٣ ص ٣٠٧ ❕بنابراین نقلهای مذکور متواترند و یا چون با طرق متعدد نقل شده اند مورد اعتمادند . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
بررسی مذهب جوینی , راوی روایت شهادت فاطمه سلام الله علیها !!!! 🤔 : ❓اثبات تشیع جوینی از کتابش جوینی در مورد خودش میگوید: ابراهیم بن محمد بن موید حمویی عفی الله تعالی عنه بخاطر محبتش به خداوند اورا زنده کند با ولاء و متابعت انها و اورا بمیراند بر این عقیده وبا آنها اورا حشر کند. 📜نام کتاب : فرائد السمطین نویسنده : الحمویي الجویني، ابراهیم جلد : 1 صفحه : 14 ❗️جوینی سوپر شیعه بوده است !!!! امام ذهبی در مورد او می‌گوید : شيخ خراسان كان حاطب ليل - يعني في رواية الحديث - جمع أحاديث ثنائيات وثلاثيات ورباعيات من الأباطيل المكذوبة وعلى يده أسلم غازان. وی حاطب‌اللیل هست. یعنی وی، جمع‌آوری کننده روایات باطل وکذب است. ❗️❗️ 💠💠 👌متاسفانه وهابیون فضای مجازی بیسوادی را به نهایت رسانده اند و با طرح چنین شبهات سست و واهی در صدد هستند تا دامان خلفا را از جنایتی که در حق فاطمه صدیقه سلام الله علیها مرتکب شدند , پاکسازی کنند . ❕از جمله روایاتی که به وضوح ثابت کننده ظلم و ستمی است که بر فاطمه صدیقه سلام الله علیها رفته است , روایتی است که جوینی عالم بزرگ اهلسنت آن را نقل می کند . 👌جويني در كتاب «فرائد السمطين» از ابن عباس نقل مي‌كند كه او گفته: " روزي پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم نشسته بود، حسن بن علي بر او وارد شد، ديدگان پيامبر كه بر حسن افتاد اشك آلود شد. سپس حسين بن علي بر آن حضرت وارد شد، مجددا پيامبر گريست. در پي آن دو، فاطمه و علي عليهماالسلام بر پيامبر وارد شدند، اشك پيامبر با ديدن آن دو نيز جاري شد، وقتي از پيامبر علت گريه بر فاطمه عليهاالسلام را پرسيدند، فرمود: «انّي لما رأيتها ذكرتُ ما يصنع بها بعدي كأنّي بها وقد دخل الذُّلّ بيتها وانتهكت حرمتُها و غصب حقّها و منعت ارثها و كُسر جنبها و اسقطت جنينها، و هي تنادي يا محمّداه فلا تجاب و تستغيث فلا تغاث». «زماني كه فاطمه را ديدم به ياد صحنه اي افتادم كه پس از من براي او رخ خواهد داد. گويا مي‌بينم ذلت وارد خانه ي او شده، حرمتش پايمال گشته، حقش غصب شده، از ارث خود ممنوع گشته، پهلوي او شكسته شده و فرزندي را كه در رحم دارد سقط شده در حالي كه پيوسته فرياد مي‌زند: يا محمداه! ولي كسي به او پاسخ نمي دهد، استغاثه مي‌كند، اما كسي به به فريادش نمي رسد». 👌در ادامه پیامبر گرامی ص فرمود : " فاطمه غمگین و مقتوله و کشته شده بر من وارد می شود , خدایا کسی که به فاطمه ظلم می کند را لعنت کن و مجازاتش و ذلیلش کن و کسی را که او را می زند که جنینش را سقط می کند تا ابد در دوزخ نگه دار , فرشتگان هم در این هنگام آمین می گویند " 📚فرائد السمطین ج ٢ ص ٣٥ ❕جوینی که این روایت را نقل می کند , از بزرگان اهلسنت است تا جایی که ذهبی از او چنین یاد می کند : " جوینی , امام و پیشوا و محدثی یگانه و کامل و مایه افتخار اسلام و شخصی با دیانت و صالح است , او نسبت به روایات و به دست آوردن کتب حدیثی اهمیت فراوان می داد , خوش صدا و خوش چهره , با هیبت و دین دار و صالح بود " " الامام المحدث الاوحد الاکمل ... " 📚تذکره الحفاظ ج ٤ ص ١ رقم ١ 👌حال وهابی در مورد جوینی مدعی شده است که او " حاطب اللیل " بوده است , یعنی روایات صحیح و ضعیف و بی سند را جمع آوری می کرده است . ❕کسانی که این اتهام را به جوینی می زنند به سخن ابن حجر عسقلانی استناد می کنند که او گفته است که ذهبی چنین دیدگاهی در مورد جوینی داشته است , در حالی که با بررسی کتابهای ذهبی چون سیر اعلام النبلاء و تاریخ الاسلام و میزان الاعتدال و تذکره الحفاظ و .... این جمله یافت نمی شود , بنابراین اصل وجود چنین جمله ای از ذهبی جای تردید دارد . 👌علاوه بر این , با توجه به مقام استادی جوینی برای ذهبی , گفتن چنین مطالبی از سوی او با تعریف و تمجیداتی که ذهبی از جوینی دارد , سازگاری ندارد , آیا صحیح است که ذهبی تا این اندازه متناقض سخن بگوید !!! 📚شبهات فاطمیه , عصیری , ص ٩٧ ❕به فرض هم که ذهبی چنین چیزی را در مورد جوینی گفته باشد , باز هم نمی توان روایت جوینی را به این دلیل مردود دانست , چرا که بسیاری از بزرگان اهلسنت که در وثاقت و اعتبار آنها تردیدی نیست , طبق نظر خود علمای اهلسنت " حاطب اللیل " بوده اند , علمای اهلسنت در مورد افراد ذیل گفته اند که " حاطب اللیل " بوده اند " ❕سیوطی ( اضواء علی السنه المحمدیه ص ٢٣٥ ) , ابو اسحاق ثعلبی ( منهاج السنه ج ٧ ص ٩٠ ) , ابن جوزی ( لسان المیزان ج ٢٠ ص ٨٣ ) , زمخشری و غزالی ( المقترح فی اجوبه اسئله المصطلح ج ٨ ص ٢٩١ ) . 👌بنابراین صرف " حاطب اللیل " بودن دلیل نمی شود که وثاقت یک عالم زیر سوال برود , اگر چه اصل چنین نسبت دادنی به ذهبی در مورد جوینی محل تردید است . 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 ❕ از سوی دیگر نقل جوینی موافق با دهها روایت اهلسنت است که از هجوم به خانه فاطمه س و شهادت ایشان و سقط شدن محسن ع سخن به میان می آورد , حتی اگر سند روایت هم ضعیف باشد , این تعدد نقل به تصریح خود علمای اهلسنت , جبران کننده ضعف سندی است , در ذیل توضیح داده ایم : 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/13188 ❕وهابی در ادعای دیگری مدعی شده بود که اصلا جوینی شیعه بوده است و سنی نبوده است و از مقدمه کتاب جوینی این نکته استفاده می شود !!!! 👌این ادعای وهابی نیز از آن سخنان بی اساس این جماعت دروغگو است . ▫️ بزرگان اهلسنت تصریح کرده اند که جوینی سنی مسلک و شافعی بوده است !!!! ❕ابن حجر تصریح می کند که جوینی , سنی و شافعی بوده است : " ابراهيم بن محمد بن المؤيد بن حمويه الجوينى صدر الدين ابو المجامع ابن سعد الدين👈 الشافعى👉 الصوفى‏ " 📚الدرر الكامنة في أعيان المائة الثامنة، ج‏1، ص: 67 ❕اسنوی نیز نام جوینی را جزء علمای شافعی می آورد و تصریح می کند که او در فقه و حدیث امام بوده است و خیلی به او مراجعه می کردند ( رد اتهام حاطب اللیل بودن جوینی ) : " صدر الدين، إبراهيم بن سعد الدين محمد بن المؤيّد المعروف بالحموى نسبة إلى مدينة حماة، لأن جدّه كان من أبناء ملوكها. كان المذكور إماما في علوم الحديث و الفقه، كثير الأسفار في طلب العلم، طويل المراجعة، مشهورا بالولاية هو و أبوه، سكن بقرية من قرى نيسابور و توفي بها حوالي السبعمائة. " 📚طبقات الشافعية(أسنوي)، ج‏1، ص: 217 ❕خود ذهبی نیز تصریح می کند که استادش جوینی , شافعی بوده است : " محمد بن حمويه الجويني الشافعي الصوفي . " 📚سیر اعلام النبلا ج 22 ص 79 ❕در کتاب الوافی بالوفیات هم به این نکته تصریح شده است : " صدر الدين الجويني الشافعي‏ " 📚الوافي بالوفيات، ج‏6، ص: 141 👌در کتاب اعیان العصر هم به این نکته تصریح شده است : "الإمام الزاهد، المحدّث شيخ خراسان صدر الدين أبو المجامع ابن الشيخ سعد الدين ابن المؤيد ابن حمويه الجويني الشافعي الصوفي. " 📚أعيان العصر و أعوان النصر، ج‏1، ص: 68 ❕قندوزی حنفی نیز به این نکته تصریح می کند : " الشيخ محمد بن إبراهيم الجويني الحمويني الشافعي الخراساني ، وسماه " فرائد السمطين في فضائل المرتضى والزهراء والسبطين " 📚ینابیع الموده ج 1 ص 27 ❕زرکلی نیز این مطلب را نقل می کند : " عرّفه ابن حجر (في الدرر) بالشافعي الصوفي " 📚الأعلام(قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربين و المستشرقين)، ج‏1، ص: 63 ❕عمر رضا کحاله نیز به این نکته تصریح می کند : " ابراهيم بن محمد بن ابي بكر بن محمد حمويه الجويني، الشافعي (ابو اسحاق) من محدثي خراسان. مات في خامس المحرم. له من المصنفات: فرائد السمطين في فضائل المرتضى و البتول و السبطين. " 📚معجم المؤلفين، ج‏1، ص: 89 ❕در کتاب الذخائر الشرقیه نیز به این نکته تصریح شده است : "الحمويني: إبراهيم بن محمد الشافعي: فرائد السمطين في فضائل المرتضى و البتول و السبطين‏ " 📚الذخائر الشرقية، ج‏1، ص: 545 ❕علمای شیعه نیز به این نکته تصریح می کردند , در کتاب روضات الجنات بیان شده است که جوینی از بزرگان علمای اهلسنت بوده است : " كان من عظماء علماء العامة و محدّثيهم الحفّاظ " 📚روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات، ج‏1، ص: 176 ❕شیخ عباس قمی نیز به این نکته تصریح می کند : "كان من اعظم علماء اهل السنة و محدثيهم و حفاظهم. " 📚الكنى و الألقاب (مكتبة الصدر)، ج‏2، ص: 196 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 👌بنابراین جوینی از علمای بزرگ سنی مذهب بوده است و این که به اهلبیت علیهم السلام محبت داشته است و مدعی تبعیت از آنان بوده است , دلیل نمی شود که بگوییم او شیعه بوده است . ❕امروزه اهلسنت هم مدعی اند که محبت اهلبیت علیهم السلام را دارند و از آنان تبعیت می کنند و به سخنانشان گوش می دهند , طبق منطق وهابی اهلسنت هم شیعه هستند !!!! 👌مولوی عبدالحمید در این رابطه چنین می گوید : " اهل بیت نبی اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم از مشترکات اهل سنت و برادران شیعه هستند که هر دو فریق به آنان احترام خاصی قائل هستند و محبت می‌ورزند. اهل سنت بالاتفاق به حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌وسلم و ائمه و بزرگان اهل بیت عشق می‌ورزند و آنان را جزو مقدسات خود می‌دانند و به بزرگی و مقام اهل بیت اعتقاد دارند و از روی محبت، اسامی نزدیکان حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌وسلم اعم از صحابه و اهل بیت رضی‌الله‌عنهم را بر فرزندان خود می‌گذارند. نام اهل بیت در میان برادران شیعه و اهل سنت به قدری زیاد است که تا کنون کسی نتوانسته به این نتیجه برسد که نام اهل بیت در میان اهل سنت بیشتر رایج است یا برادران شیعه. این نشان از آن دارد که هر دو فریق با اهل بیت محبت دارند. " 🌐https://t.me/molanaabdolhamid/4525 ❕و می گوید : " امروز نگاه ما به ملت‌های دیگر است، ما وارث تمدن و دین غنی‌ای هستیم. مسلمان باید با افتخار از پیامبر و صحابه و 👈اهل بیت اتباع کند. 👉چرا مسلمان به آنانی که از خدا دور هستند و خودشان فقیر هستند، اقتدا می‌کند؟ مسلمان چه نیازی دارد که از فرهنگ‌های دیگر تقلید می‌کند. " 🌐https://t.me/molanaabdolhamid/4519 👌طبق منطق وهابی باید بگوییم عبدالحمید شیعه است , چون از محبت و تبعیت از اهلبیت علیهم السلام سخن به میان آورده است !!!! ❕بنابراین صرف این که جوینی از محبت و پیروی از اهلبیت ع سخن به میان آورده است , دلیل نمی شود که بگوییم او شیعه بوده است . 👌جوینی در موارد متعددی از همان کتاب فرائد السمطین از فضائل خلفای اهلسنت هم سخن به میان می آورد که ثابت می کند که او سنی بوده است , چنان که برخی می نویسند : " کتاب فرائد السمطین اگر چه در مورد فضائل اهل بیت ع نوشته شده است , با این وجود در آن کتاب روایاتی در حق خلفای سه گانه و برتری آنان بیان شده است , با این وجود چگونه می خواهید بگویید که جوینی شیعه بوده است !!!!" " كتابه فرائد السمطين، و إن كان موضوعه في فضائل أهل البيت‏ عليهم السّلام، فقد ذكر فيه عدّة أحاديث في حقّ الخلفاء الثلاثة و تفضيلهم، فأين هو عن التشيع؟ " 📚مع موسوعه رجال الشیعه ج ١ ص ٦١٥ @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
اسناد شهادت حضرت فاطمه.pdf
1.95M
❗️عنوان کتاب : " بررسی اسناد شهادت فاطمه صدیقه سلام الله علیها " ✍تهیه در مجموعه پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ ) 👌آنچه در این نوشتار می خوانید , بررسی تفصیلی روایات اهلسنت و شیعه در رابطه با شهادت فاطمه صدیقه سلام الله علیها است . ❗️دهها سند در این رابطه مورد بیان و استناد واقع شده است که مطالعه آن برای هر انسان حقیقت جویی در اثبات شهادت فاطمه سلام الله علیها و دروغگویی کسانی که از این قضیه تحت عنوان افسانه یاد می کنند , کافیست !!!! @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
توضیحی در مورد نامگذاری نوزادان و حضرت محسن ع قبل از تولد !!!! 🤔 ❓قبل از اینکه بچه بیاد دنیا اسم روش بزارید ❗️❗️ شیعه ها روایتی دارند که میگوید سموا اولادکم قبل ان یولدوا یعنی قبل از اینکه بچه بیاد دنیا اسم روش بزارید. ⬅️وقتی طرف نمی دونه بچه تو شکم مادرش پسره یا دختر اسم چی انتخاب کنه اخه !!!! ⬅️الان میگن اون زمان سونوگرافی بوده مخترعش هم زراره بوده ❗️❗️ 💠💠 👌نقلی است که در کتاب کافی شریف از امیر مومنان علیه السلام نقل شده است که حضرت فرمود : « بر فرزندانتان، پيش از آن كه زاده شوند، نام بگذاريد و اگر نمى ‏دانيد دخترند يا پسر، آنان را به نام‏هايى كه هم براى پسر است و هم براى دختر، بناميد؛ چرا كه فرزندان سقط شده شما اگر روز قيامت در حالى با شما ملاقات كنند كه نام بر آنها نگذاشته باشيد، به پدر خود مى‏ گويد: چرا بر من نام ننهادى؟ پيامبر خدا نيز محسن (فرزند سقط شده زهرا عليها السلام) را پيش از آن كه به دنيا بيايد، نام نهاده بود.» " سَمّوا أَولادَكُم قَبلَ أَن يولَدوا، فَإن لَم تَدروا أَذَكَرٌ أَم انثى‏ فَسَمُّوهُم بِالأَسماءِ الَّتي تَكُونُ لِلذَّكَرِ وَ الانثى‏؛ فَإِنَّ أَسقاطَكم إذا لَقوكُم يَومَ القِيامَةِ و لَم تُسَمُّوهُم يَقولُ السِّقطُ لِأَبيهِ: ألّا سَمَّيتَني؟ و قَد سَمَّى‏ رَسولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله مُحسِناً قَبلَ أَن يولَدَ! " 📚الکافی ج 6 ص 18 ❓حال وهابی اشکال کرده است که از کجا قبل از تولد بفهیم که فرزند پسر است یا دختر تا بر او نام بگذاریم !!!! ❕این اشکال وهابی در مورد حضرت محسن ع فرزند سقط شده فاطمه صدیقه سلام الله علیها مطرح نمی شود , زیرا چنان که در روایت فوق آمده است , پیامبر گرامی ص محسن را قبل از تولد نام نهاد , پیامبر گرامی ص به تصریح آیات قرآن و روایات اهلسنت , علم غیب داشت و می دانست که فرزند فاطمه س پسر است , لذا نامش را محسن گزارد , در ذیل بیشتر توضیح داده ایم : 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/2184 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/3748 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/6013 ❕حال آیا روایت مذکور مبنی بر نامگذاری فرزند قبل از تولد در مورد سایر مردم در زمانهای گذشته مصداق پیدا می کرد , با توجه به آنکه آن زمان دستگاه سونگرافی نبوده است تا جنسیت فرزند را تشخیص دهند !!!! 👌این اشکال وهابی ناشی از جهل و نادانی اوست و الا اگر اندکی بیشتر تامل می کرد می دانست که در زمانهای گذشته هم مردمان از طریق راههایی سنتی می توانستند پی به جنسیت فرزند ببرند , این راهها به دو دسته بوده است : 🔸١ _ رعایت برخی از نکات تغذیه ای و ... می توانست برای پدر و مادر یقین ایجاد کند که فرزندشان پسر است یا دختر . 🔸٢ _ از وضعیت و حالات مادر در دوره حمل نیز می توانستند به جنسیت فرزندش پی برند . 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 ❕در این رابطه در کتابهای طبی می نویسند : " جنسيت بچه را پدر و مادر به شرط آن كه اندكى دقت به خرج مى‏دادند مى‏توانستند تعيين كنند. ❕عقيده بر اين بود كه اگر هم‏آغوشى در اولين روز پس از قاعدگى صورت مى‏گرفت جنين حاصله مذكر مى‏گرديد و پدر و مادر پنج روز فرصت داشتند تا جنين پسر به وجود بياورند، از روز ششم تا هشتم هم‏آغوشى منجر به توليد جنين مونث مى‏گرديد و باز از روز نهم تا روز پانزدهم جنين مذكر مى‏شد و بالاخره اگر همبسترى در نيمه دوم ماه صورت مى‏گرفت احتمال مخنث شدن بچه زيادتر بود. 👈 در اينجا نيز فرضيه مزبور را ايرانى‏ها مبتنى بر تجربياتى مى‏دانستند كه طى قرون متمادى كسب شده بود و مى‏توانست به آن ارزش علمى بدهد.👉 ❕راه ساده‏تر براى انتخاب جنس جنين، كه در عين حال به اندازه روش تجربه شده فوق قابل اطمينان دانسته مى‏شد اين بود كه زن از فرداى روز هم‏بسترى با شوهرش صفراى خرس نر حل شده در شراب را به اندازه‏اى كه بتواند يك دانه لوبيا را بپوشاند مى‏نوشيد. به اين ترتيب بچه او حتما پسر مى‏شد ولى اگر مايل بود كه دختردار بشود كافى بود كه بجاى صفراى خرس نر، صفراى خرس ماده را بخورد. جرجانى معتقد بود كه با كنترل همبسترى مى‏توان صاحب بچه‏اى با جنسيت دلخواه شد. ❕در آن روزگاران مردى را كه فقط صاحب اولاد ذكور مى‏شد «قيس» مى‏ناميدند كه اصلا به معنى مقايسه و اندازه‏گيرى است و در ضمن به معنى باطمطراق راه رفتن و آلت رجوليت نيز مى‏باشد. 👌 مشخصات يك چنين مردى داشتن بدنى قدرتمند، نه چاق و نه لاغر، بيضه‏هائى درشت‏تر از حد طبيعى كه طرف راست آن بزرگتر از طرف چپ مى‏باشد، بلوغ زودرس، فراوانى موى زهار و تمايل بى‏انتها به زن توصيف شده است. 👈زن پسرزا را نيز مى‏شد از اندام درشت و كاملا سلامت او تشخيص داد و اضافه شده است كه اين زن نيز اندكى زودتر از حد معمول بلوغ پيدا مى‏كند و رگ‏هاى بدنش برآمده نيست.👉 ❗️يك چنين خصائصى را تا حدودى به صورت مصنوعى نيز مى‏شد تشديد كرد، مردى كه اختصاصات مزبور چندان در وى بارز نبود و شك داشت كه اگر زن بگيرد صاحب پسر مى‏شود يا نه مى‏بايست به مصرف مشك، زعفران و چوب صندل تازه بپردازد و فقط در صورتى با زن خويش همبستر بشود كه شديدا ميل به اين كار در وى پيدا شده باشد. او و همسرش مى‏بايست در تمام مدتى كه در حال هم‏آغوشى مى‏باشند و تا لحظاتى پس از آن فكر خود را به تجسم يك پسر سالم و قوى مشغول نگاهدارند، و بالاخره پس از اتمام هم‏آغوشى زن بايد «سعى كند تا آنچه را كه از مرد دفع شده است به سوى خود بكشد». 👌اولاد پسر را از راه به كار بردن دارو نيز مى‏شد به وجود آورد، و براى اين منظور معجون خاصى به نام معجون سلامت وجود داشت كه از ادرار و گرد سم پازن، هليله، ادويه، شكر و براده فولاد درست مى‏شد. مصرف اين معجون نه تنها به دنيا آمدن پسر را تضمين مى‏كرد، بلكه معالج برص نيز بود و جوانى را به افراد مسن باز مى‏گرداند. 📚طب در دوره صفويه،، ص: 297 ❕باز می نویسند : " جرجانى به ذكر نشانه‏ها و علائمى مى‏پردازد كه مى‏توانند مبين جنس جنين باشند او مى‏نويسد: "... و نرينه در سوى راست بجنبد از بهر آن معنى كه پيشتر ياد كرده آمده است و آبستنى نخست در پستان راست پديد آيد و شير او به قوامتر باشد و اگر قطره‏اى بر آيينه چكانند و به آفتاب دارند همچون قطره سيماب يا دانه مرواريد نمايد و لؤن سر پستان به سرخى كرايد و نبض دست راست ممتلى شود و متواتر بود و هرگاه ايستاده بود و خواهد حركت كند نخست پاى راست جنباند و هرگاه كه برخواهد خواست اعتماد به دست راست كند و حركات چشم راست او زودتر بود و نرينه از پس سه ماه بجنبد و مادينه از پس چهار ماه در جمله احوال زنى كه به فرزند مادينه آبستن بود به خلاف احوال آن بود كه به نرينه آبستن باشد " 👌راه پيچده‏تر تعيين جنس جنين از راه كف‏بينى بود. اگر كف دست زن حامله نرم و لطيف بود جنين او پسر و اگر رنگ پوست آن به سبزى مى‏زد جنين وى دختر بود. ❕قزوينى از آزمايشى كه با شپش انجام مى‏گرفت نام مى‏برد، ولى از آنجا كه اين آزمايش بايد با استفاده از شير پستان زن صورت بگيرد، انجام آن فقط در آخرين هفته‏هاى حاملگى امكانپذير است. 👌اگر خواسته باشند بفهمند كه جنين در داخل رحم يك زن حامله دختر است يا پسر، اندكى از شير او را بر كف دست مى‏ريزند و شپشى به داخل آن مى‏اندازند، اگر شپش موفق شد خود را از داخل قطره شير بيرون بكشد بچه دختر خواهد بود و چنانچه نتواند خود را از داخل قطره شير بيرون بكشد جنين پسر خواهد بود زيرا شير زنى كه حمل دختر دارد رقيق است و شپش مى‏تواند خود را از داخل آن نجات بدهد درحالى‏كه شير زنى كه حمل پسر دارد غليظ است و به شپش امكان فرار نمى‏دهد. 📚طب در دوره صفويه، الگود، سيريل لويد- مترجم: محسن جاويدان‏ , ناشر: دانشگاه تهران‏ , ص: 298 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 ❕عده دیگری نیز می نویسند : " الف- تأثير نوع تغذيه يا مواد غذايى: نوع تغذيه و انتخاب مواد غذايى به‏خصوص از چند ماه قبل از مقاربت به قصد حاملگى مى‏تواند تا حدودى در تعيين جنسيت جنين مؤثر باشد، زيرا بعضى از مواد غذايى داراى واكنش اسيدى و بعضى ديگر داراى واكنش قليايى هستند. غذاهايى كه مصرف آنها مى‏توانند باعث قليايى شدن محيط رحم و در نتيجه باعث افزايش شانس پسر شدن گردند، عبارتند از: شير، ميوه‏جات، سبزيجات، برگه‏ى زردآلو، بادام، لوبيا، نخود، برگ چغندر، سير، خرما، انجير و مواد غذايى حاوى جوش‏شيرين. 👌غذاهايى كه مصرف آنها مى‏توانند باعث اسيدى شدن محيط رحم و در نتيجه باعث افزايش شانس دختر شدن گردند، عبارتند از: نان، غلات شامل ذرت، گوشت، تخم‏مرغ، پنير، برنج، عدس، گوجه، آلو، گردو و شلغم. 🔸ب- تأثير كاربرد بعضى مواد در مجراى تناسلى خانم‏ها: شستشوى مهبل يا مجراى تناسلى با محلول جوش‏شيرين، احتمال به وجود آمدن پسر را زياد مى‏كند، اما شستشوى اين قسمت از دستگاه تناسلى با محلول سركه احتمال دختر شدن را بالا مى‏برد " 📚دائرة المعارف گياه درمانى ايران، ص: 706 ❕و باز می نویسند : " اگر صورت زن حامله لك بياورد، كودك او دختر و اگر زيبا باشد پسر خواهد بود. " 📚پزشكي سنتي و عاميانه مردم ايران با نگاه مردم شناختي، ص: 130 ❕" در بختيارى چند هفته مانده به زايمان زن حامله شير پستانش را در كف دست مى‏دوشد و مگسى در آن غوطه‏ور مى‏كند، اگر مگس بال گرفت و پرواز كرد، نوزاد دختر و اگر نتوانست (به علت غلظت شير) پرواز كند، نوزاد پسر است. از هفت ماهگى به بعد چنانچه زن حامله درد يكنواخت در كمرگاه خود احساس كند نوزاد پسر است و اگر با تناوب درد كم و زياد شود دختر است (ممبينى، خوشه، ش 6). " 📚پزشكي سنتي و عاميانه مردم ايران با نگاه مردم شناختي، ص: 289 ❕" اگر پوست دست زن حامله صاف و روشن شود كودكش پسر خواهد بود. - اگر رنگ كف دست زن حامله به سبزى بگرايد كودكش دختر خواهد بود. - اگر طرف راست بدن زن حامله سنگين‏تر باشد نوزاد پسر و اگر طرف چپ بدن زن حامله سنگين‏تر باشد نوزاد دختر خواهد بود. - تمايل به خوراكى‏هاى گرمى نشانه پسر و خوراكى‏هاى سردى نشانه دختر است. - در ماه نهم اگر جنين گوشه شكم قوز كند دختر است . . - بزرگى و وسعت شكم نشانه پسر است. - لك صورت و لب‏هاى آماس‏كرده نشانه دختر است. - اگر شير زن آبستن را در ماه‏هاى آخر بدوشند و در آب بريزند و ته‏نشين شود نوزاد پسر است. - تحرك و شادابى و زيبايى و صافى پوست مادر نشانه پسر بودن جنين است. - تنبلى و خواب‏آلودگى و ترش‏رويى و زشتى نشانه دختر بودن جنين است. - اگر اول سينه راست زن باردار بزرگ شد، نوزاد، پسر است و اگر اول سينه چپ زن باردار بزرگ شد نوزاد دختر است. - اگر نوك سينه مادر سرخ بود نوزاد پسر و اگر نوك سينه مادر سياه بود نوزاد دختر است. " 📚پزشكي سنتي و عاميانه مردم ايران با نگاه مردم شناختي، ص: 311 👌و باز می نویسند : " درد زايمان جنين پسر دو بار پشت سر هم و يك بار با كمى فاصله رخ مى‏دهد، اما درد زايمان جنين دختر پشت سر هم و با شدت است. - اگر نوك سينه باردار قهوه‏اى پررنگ باشد جنين را دختر و اگر كم‏رنگ باشد پسر مى‏دانند. - اگر شكم زن حامله در پهلو پر باشد جنين را پسر و اگر در جلو و زير ناف قرار گيرد، جنين را دختر مى‏دانند..... _زن حامله‏اى كه رنگ چشمانش روشن باشد نشانه داشتن جنين پسر است. اما اگر رنگ چهره زن حامله برنزى باشد نشانه جنين دختر در شكم مادر است. " 📚پيام بهارستان (فصلنامه اسناد، مطبوعات و متون)، ناشر: كتابخانه موزه و مركز اسناد مجلس شوراى اسلامى‏ , ص: 45 👌بنابراین در زمانهای گذشته از راههای فوق می توانستند جنسیت فرزند را تشخیص دهند , با این وجود اگر باز هم فردی در تشخیص جنسیت فرزندش مردد می شد , در همان روایت برای او نیز راهکار بیان شده بود که فرزندش را به اسامی نام بگذارد که مشترک بین دختر و پسر است ( که پس از تولد می توانست نام فرزند را عوض کند و مطابق جنسیتی که فرزند دارا بود , نامگذاری صورت گیرد ) . 📚 وسائل الشیعه ج ٢١ ص ٣٨٨ باب ٢٢ @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
عدالت عمر از دیدگاه امام خمینی !!!!! 🤔 🔴عدالت امیر مؤمنان حضرت عمر فاروق، از زبان آیت‌الله خمینی ▪️در زمان صدر اسلام خلفا ومردم یک جور زندگی میکردند خلیفه ثانی هنگام سفر با برده اش نوبتی سوار مرکب میشدند خلیفه افسار مرکب را گرفته بود غلام روی مرکب بود اینگونه وارد شهر شدند ❕❕ 💠💠 👌متاسفانه استناد وهابی به سخنان مرحوم امام خمینی برای اثبات عدالت عمر و مبرا کردن دامن او از اتهام قتل فاطمه صدیقه سلام الله علیها , به علیه خود وهابی تمام خواهد شد به بیانی که در ادامه می آید . ❕استناد وهابی به سخنانی از مرحوم امام خمینی است , مطابق آنچه که در صحیفه نور آمده است , امام خمینی چنین می گوید : " اين قصه‏هايى كه تاريخ نقل كرده، شبيه آن را در يكى از ممالك كه در درجه اول از دموكراسى را دارد بياوريد، بعد بگوييد كه اين بهتر از آن است. يك قصه مال رسول خدا- صلى اللَّه [عليه و آله‏] و سلم (قصه‏هاست منتها حالا من يكى‏اش را مى‏گويم) يك قصه مال حضرت امير- سلام اللَّه عليه- يك قصه مال عمر. وقتى كه عمر مى‏خواست برود به مصر- براى [اينكه‏] فتح كرده بودند مصر را و قدرتمند شده بود اسلام، همه جا را گرفته بودند- مى‏خواست وارد بشود به مصر، يك شتر بود، خودش بود و يكى هم همراهش. يكى شان سوار اين شتر مى‏شده آن يكى جلويش را مى‏گرفت و مى‏برد؛ آنكه خسته مى‏شد- قسمت كرده بودند اين سوار مى‏شد. آن وقتى كه وارد- به حَسَب تاريخ- مصر شدند، نوبت آن غلام بود كه سوار باشد و آقاى خليفه جلو [شترش‏] را گرفته بود و داشت مى‏بُردش كه مردم مصر آمده بودند به استقبال! خليفه عبارت از اين بود." 📚صحيفه امام، ج‏4، ص: 325 ❕از دو جهت استناد وهابی نمی تواند به نفعش باشد : 🔸١ _ مرحوم امام خمینی اساسا عمر را کافر و زندیق می داند , در این صورت عدالتی برای عمر باقی نمی ماند که وهابی در صدد اثبات آن باشد . 👌امام خمینی در کتاب معروف خود به نام کشف الاسرار در جریان مخالفت عمر با درخواست پیامبر و نسبت دادن هذیان گویی به پیامبر گرامی , معتقد است که عمر به خاطر نسبتی که به پیامبر داد , زندیق و کافر شده است و سخنش هم ناشی از کفر او بوده است !!!!! ❕امام خمینی می گوید : " در آنموقع که پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله در حال احتضار و مرض موت بود جمع کثیری در محضر مبارکش حاضر بودند پیغمبر فرمود بیائید برای شما یک چیزی بنویسم که هرگز به ضلالت نیفتید 👈عمر بن الخطاب گفت ( هجر رسول الله )👉و این روایت را مورخین و اصحاب حدیث از قبیل بخاری و مسلم واحمد به اختلافی در لفظ نقل کردند و جمله ی کلام آنکه👈 این کلام یاوه از ابن خطاب یاوه سرا صادرشده است 👉و تا قیامت برای مسلم غیور کفایت میکند الحق خوب قدردانی کردند از پیغمبر خدا که برای ارشاد و هدایت آنها آنهمه خون دل خورد و زحمت کشید انسان باشرف دیندارغیور میداند روح مقدس این نور پاک با چه حالی پس از شنیدن این کلام ابن خطاب آز این دنیا رفت👈 و این کلام یاوه که از اصل کفر و زنّدقه ظاهر شده مخالف است .....👉 📚کشف الاسرار ص ١١٩ 👌می بینیم که امام خمینی نسبت کفر و زندیق بودن را به عمر می دهد و می گوید او یاوه سرا بوده است . ❕از سوی دیگر , مرحوم امام خمینی معتقد بوده است که روایات اهلسنت تماما ضعیف است و استناد به نقلهای اهلسنت به هیچ عنوان موجه نیست , چنان که در موضوعی می گوید : " این نقل در کتابهای ما نیست و در کتابهای اهلسنت و به طریق آنان نقل شده است , بنابراین از نظری سندی , حجیتی ندارد " " و لم تذكر في كتبنا، و إنّما ذكرت في كتب العامّة من طرقهم، فمن جهة السند لا حجّية فيها. " 📚كتاب البيع(تقرير قديرى)، ص: 429 ❕بنابراین امام خمینی عمر را هم کافر و زندیق می داند و هم نقلهای اهلسنت را غیر معتبر می داند , حال سوال اینجاست که پس چرا به نقل جعلی اهلسنت در مورد عدالت عمر استناد می کند ❗️❗️❗️ 👌پاسخ روشن است . امام خمینی در صدد جذب اهلسنت به پشتیبانی از نظام اسلامی بودند , لذا به نقل جعلی اهلسنت در مورد عمر استناد می کند تا از این طریق دلهای اهلسنت را جذب کند و همگان را در مسیر حمایت از حکومت اسلامی در یک خط قرار دهد . ❕امام خمینی معتقد بوده است که قسمی از تقیه , تقیه مداراتی است که مقصود از تقیه مداراتی ایجاد وحدت و اتحاد با اهلسنت و جذب محبت و مودت آنان است : " المراد بالتقيّة مُداراةً: أن يكون المطلوب فيها نفس شمل الكلمة و وحدتها؛ بتحبيب المخالفين و جرّ مودّتهم‏ " 📚الرسائل العشرة، امام خمینی , ص: 7 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 🔸٢ _ ما اگر پاسخ اول را هم نادیده بگیریم , باز پاسخ دومی هم است و آن اینکه مرحوم امام خمینی معتقد بوده است که ابوبکر و عمر ظالم به احکام الهی و حضرت زهرا سلام الله علیها بودند . امام خمینی می نویسد : "ما باشیخین ( ابوبکر و عمر ) کار نداریم و مخالفت های آنها با قرآن و حلال و حرام کردن از پیش خود و👈 ستمهائیکه به فاطمه دختر پیغمبر(ص) و اولاد او کردند 👉و جهل آنها به دستورات خدا و احکام دین حتی آنکه ابوبکر دست چپ دزد را برید و یک نفر را با آتش سوزاند با آنکه حرام بود.وحکم کلاله و میراث جده را ندانست و اجراء حد خدائی را درباره ی خالدبن ولید نکرد با آنکه مالک بن نویره را کشت و در همان شب زن او را گرفت و عمر کارهایش بیش از آنست که گفته شود مثل امر کردن‌ به سنگسار کردن زن حامله و زن دیوانه و امیرالمومنین او را نهی کرد و اشتباه گفتن در حکم مهریه و یک زن از پشت پرده خطای او را گفت آنگاه عمر گفت همه ی مردم حتی زنهای پشت پرده احکام خدا را ازمن بهتر میدانند و برخلاف حکم خدا و پیغمبر متعه حج و زنها را حرام کرد 👈و در خانه ی پیغمبر را آتش زد.👉 " 📚کشف الاسرار ص ١١١ 👌همینطور امام خمینی معتقد بود که ابوبکر و عمر به طمع خلافت گرد پیامبر را داشتند و به اصطلاح ظاهر سازی می کردند و منافق بودند . امام خمینی در مورد آن دو این تعبیر را می آورد : " آنهائیکه سالها در طمع ریاست خود را به دین پیغمبر چسبانده بودند " 📚کشف الاسرار ص ١١٤ 👌و معتقد بود که نفاق بازی ابوبکر بیشتر بود , چنان که می گوید : " ابوبکر ظاهر سازیش بیشتر بود " 📚کشف الاسرار ص ١٢٠ ❕بنابراین از دیدگاه امام خمینی , ابوبکر و عمر ظالم و منافق بودند و برای قدرت ظاهر سازی می کردند و در برابر دیگران خودشان را اخلاقی و عادل وانمود میکردند . 👌بر این اساس رفتار عمر بن خطاب با غلامش در هنگام ورود به مصر هم عملی منافقانه و برای فریب توده های مردم بود تا وانمود کند که من عمر به سنت پیامبر عمل می کنم , زیرا مردم از او توقع عمل به سنت پیامبر را داشتند و او هم ناگزیر بود که در مواردی چنین ریا و نفاق بازی کند . ❕اگر ادامه کلام امام خمینی را مطالعه کنیم , مرحوم امام متذکر این نکته می شود و می گوید : "ما عمر را قبول نداريم اما اين عملْ عمل اسلامى آن وقت بوده؛ يعنى نقش اسلام بوده است و لو خودش يك آدمى بوده كه ما نپذيرفتيم او را اما عملى كه كرده است عملى بوده كه نقش اسلام اين بوده، يعنى پيغمبر هم اين صورت بود؛ يعنى پيغمبر هم سوار يك الاغى مى‏شده، يك كسى هم پشتش مى‏نشسته و مسأله برايش مى‏گفته؛ آن را تعليمش مى‏كرده، آنكه پشت سرش نشسته بوده تعليمش مى‏كرده‏ " 📚صحيفه امام، ج‏4، ص: 325 ❕می بینیم که امام خمینی تصریح می کند که عمل مذکور دستور اسلام و سنت پیامبر بوده است , و خود عمر شخصیتی مقبولی ندارد تا بخواهیم او را به این خاطر مدح کنیم , عمر از ناحیه افکار عمومی تحت فشار بوده است که ظاهر سازی کند و احکام اسلام را پیاده کند , بنابراین عمل عمر عملی ریاکارانه و منافقانه بوده است . 💠نکته پایانی : 👌علمای اهلسنت تصریح کرده اند که در مذهب اهلسنت نقلهایی فراوانی جعل شده است تا ابوبکر و عمر را انسان های صالح و وارسته و عادل معرفی کنند . 👌تهاونوی عالم بزرگ اهلسنت می گوید ؛ « ما می دانیم که جاعلان حدیث ، دروغ و جعل کرده اند ، در کثیری از فضائلی که در مورد ابوبکر و عمر و عثمان ، روایت می شود » « نحن نعلم انهم کذبوا فی کثیر مما یروونه فی فضائل ابی بکر و عمر و عثمان » 📚قواعد فی علوم الحدیث ص 444 ❕ابن حجر هم به این نکته تصریح می کند : "عارضهم جهلة أهل السنة بفضائل معاوية بدأوا بفضائل الشيخين " 📚لسان المیزان ج 1 ص 13 👌ما در ذیل مفصلا توضیح داده ایم که عمر بویی از عدالت نبرده بود و با شلاقی که به دست داشت در دوره حکومتش , کودکان و زنان و اصحاب پیامبر را به ظلم می زد : 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9642 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/12405 ❕او حتی به کنیزان بینوا نیز رحم نمی کردند و طبق تصریح علمای اهلسنت , کنیزان را وقتی که می دید حجاب گرفته اند , با تازیانه آتشین خود می زد تا حجابشان را کنار بگذارند و نیز خادمان و غلامان منزلش را هم می زد : « كان إذا رأى جارية متقنعة علاها بالدرة وقال ألقي عنك الخمار » 📚 المبسوط : ج 1 ص 212 _ الدرایه فی تخریج احادیث الهدایه , ابن حجر , ج ٢ ص ٢٣٠ _ حاشیه رد المختار , ابن عابدین , ج ٦ ص ٦٨٤ ❕« فقام إليها بالدرة فضرب بها رأسها حتى ألقته عن رأسها » 📚مصنف ابن ابی شیبه ج 2 ص 135 _ کنزالعمال ج 9 ص 199 _ ارواء الغلیل , البانی ج ٦ ص 204 ( هذا سند صحیح علی شرط مسلم ) ❕« عن الزهري أن عمر كان يضرب النساء والخدم » 📚كنز العمال : ج 9 ص 204 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
❗️ملحد به یکی از مطالب ما جواب داده است , تصویر پاسخش را در بالا می بینید , هم اینک ما نیز جوابیه خود به او را منتشر می کنیم و ملحد دو وظیفه دارد که اگر از این دو وظیفه شانه خالی کند , نشانه شکست و رسوایی او در این بحث است : 1⃣تمام پاسخ ما را به مخاطبین خود نشان دهد , اگر از بخشی از پاسخ عکس بگیرد , این نشانه ترس و رسوایی و فرار او از بحث است . 2⃣تا قبل از این که به جوابیه ما پاسخ نداده است , حق ندارد که سراغ موضوع دیگر برود , اگر به جوابیه ما پاسخ ندهد و موضوع دیگر را مطرح کند , این هم نشانه رسوایی و فضاحت و فرار کردن ملحد است .
بررسی دیدگاه ابن قتیبه عالم بزرگ اهلسنت در مورد سقط شدن محسن علیه السلام !!!!! 🤔 : ❓در منبع اولى كه ايشان از آن نام برده است چنين نوشته است: ابن شهر آشوب كه از علماى شيعه است در ص ١٣٢ از جلد سوم كتاب مناقب آل ابيطالب به نقل از عالم بزرگ اهل سنت ابن قتيبه نقل كرده است كه محسن توسط قنفذ سقط شد، اما در نسخه كنونى كتاب ابن قتيبه اين مسئله تحريف شده و حذف شده است ولى در نسخه اى از كتاب مذكور كه در دست شهرآشوب بوده تحريفى وجود نداشته و ابن قتيبه مطلب مذكور را نقل كرده است. ▪️سئوال: بايد اثبات كند اين مطلب به همين صورت كه ادعا كرده قبلا در كتاب ابن قتيبه وجود داشته و حالا سانسور شده است و تنها راهش ارائه تصوير يا لينكى از همان منبع قديمى و تحريف شده ميباشد. شما نميتوانيد بدون ارائه هيچ مدرك و سندى ادعا كنيد اين مطلب قبلا وجود داشته اما اكنون حذف شده است. تنها راه اثبات تحريف يا سانسور در يك كتاب يا مقاله يا متن اين است كه شما نسخه تحريف نشده را داشته باشيد و يا اينكه حداقل چند منبع مختلف و مطمئن اين ادعا را همزمان داشته باشند كه در اين مورد چنين شروطى وجود ندارد. پس اين ادعا كه اين قتيبه عالم اهل سنت در كتابش به اين موضوع اشاره كرده است يك ادعاى پوچ و بى اعتبار است ❗️❗️❗️ 💠💠 👌مرحوم ابن شهر آشوب بیان می دارد : " از فرزندان فاطمه : حسن و حسین و محسن است که سقط گردید , و در کتاب معارف ابن قتیبه آمده است که محسن به واسطه جراحتی که توسط قنفذ عدوی بر او وارد شد , سقط گردید " " وَ فِي مَعَارِفِ الْقُتَيْبِيِّ أَنَّ مُحَسِّناً فَسَدَ مِنْ زَخْمِ قُنْفُذٍ الْعَدَوِي‏ " 📚مناقب آل ابی طالب ج ٣ ص ٣٥٨ طبع قم ❕می بینیم که ابن شهر آشوب تصریح می کند که ابن قتیبه عالم بزرگ اهلسنت , سقط شدن محسن ع توسط قنفذ را در کتاب معارف خود بیان داشته است , اما متاسفانه در نسخ امروزی از کتاب معارف ابن قتیبه این مطلب تحریف شده است و به این صورت آمده است : " اما محسن بن علی در زمانی که کودک خردسال بود از بین رفت " " اما « محسّن بن عليّ » فهلك وهو صغير . " 📚المعارف ج ١ ص ٢١١ ❕حال توضیح بیشتر : 👌ابن قتیبه عالم بزرگ اهلسنت است و کسی در وثاقت و بزرگی او شکی ندارد , چنان که ابن تیمیه می گوید : " تمام اهل مراکش او را بزرگ شمرده و به وی احترام گزارده و کسی که نظر خلافی با وی داشته باشد را زندیق و کافر شمرده و می گویند خانه ای که کتابی از کتابهای ابن قتیبه در آن نباشد , خیری در آن خانه نیست " " .... یقولون کل بیت لیس فیه شیئ من تصنیفه لا خیر فیه " 📚کتب و رسائل و فتاوی ابن تیمیه ج ١٧ ص ٣٩١ ❕ابن شهر آشوب عالم بزرگ شیعه تصریح می کند که در کتاب معارف ابن قتیبه آمده است که قنفذ محسن ع را سقط کرد . 👌ابن شهر آشوب که این خبر را نقل می کند در نزد اهلسنت یک انسان عالم و عابد و راستگو و ثقه است , بنابراین خبر دادن او در این قضیه هم برای شیعه حجت است و هم برای اهلسنت . ❕ذهبی عالم بزرگ اهلسنت می آورد : " (ابن شهر آشوب ) انسانی راستگو بود که در گفتگوهای خویش , سخنان پر مغز می گفت , علومش وسیع بود و به بسیاری از فنون احاطه داشت , بسیار اهل خشوع و عبادت و تهجد بود , دائم الوضوء بود " " صدوق اللهجة ، مليح المحاورة ، واسع العلم ، كثير الفنون ، كثير الخشوع والعبادة والتجهد ، لا يجلس إلا على وضوء " 📚تاریخ الاسلام ج 41 ص 310 ❕همین سخنان را صفدی عالم بزرگ اهلسنت در مورد ابن شهر آشوب تکرار می کند : " صدوق اللهجة مليح المحاورة واسع العلم كثير الخشوع و العبادة و التهجّد لا يكون الّا على وضوء " 📚الوافي بالوفيات، ج‏4، ص: 164 ❕ابن حجر نیز , ابن شهر آشوب را به آگاهی به علم حدیث و فقه و اصول و قرائات و تفسیر مدح می کند و بیان می دارد که بسیار اهل خشوع و خضوع در برابر پرودگار بود : " اشتغل بالحديث ولقي الرجال ثمّ تفقّه وبلغ النهاية في فقه أهل البيت، ونبغ في الاصول، ثمّ تقدّم في القراءات والغريب والتفسير والعربيّة، وكان مقبول الصورة ...كان كثير الخشوع. مات في شعبان سنة 558» " 📚لسان المیزان ج ٥ ص ٣٠٥ ❕سیوطی عالم بزرگ اهلسنت هم ابن شهر آشوب را به آگاهی و علم و دانش می ستاید و تصریح می کند که بسیار اهل عبادت و خشوع بوده است : "كان مقدّما في علم القرآن و الغريب و النحو، واسع العلم، كثير العبادة و الخشوع. " 📚بغية الوعاة في طبقات اللغويين و النحاة: 77. ❕داودی عالم دیگر اهلسنت هم در مورد ابن شهر آشوب می گوید : " او امام عصرش و یگانه زمانش بوده است " "کان امام عصره و واحد دهره " 📚طبقات المفسرین ج ٢ ص ٢٠١ 💠 👇
💠ادامه 👇 👌بنابراین ابن شهر آشوب یک شخصیت برجسته و ثقه و راستگو در نزد اهلسنت است , وقتی چنین فرد ثقه و راستگویی خبر می دهد که در معارف ابن قتیبه سقط شدن محسن ع توسط عمر آمده است , دیگر کسی نباید در سخن او شک کند , زیرا شک در سخن ثقه خلاف و باطل است . ❕خداوند می فرماید : " اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد اگر شخص فاسقى خبرى براى شما بياورد در باره آن تحقيق كنيد " " يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا " ( حجرات ٦ ) 👌علمای اهلسنت بیان می دارند به این که در آیه شریفه گفته است که در خبری که یک انسان فاسق و دروغگو می دهد تحقیق کنید , یعنی اگر یک انسان راستگو و ثقه خبری دهد , دیگر تحقیق نیاز نیست و باید خبرش را پذیرفت : " قد يستدل به على قبول خبر الواحد العدل. " 📚البحر المحيط في التفسير، ج‏9، ص: 513 ❕" في هذه الآية دليل على قبول خبر الواحد إذا كان عدلا، لأنه إنما أمر فيها بالتثبت عند نقل خبر الفاسق " 📚الجامع لأحكام القرآن، ج‏16، ص: 312 ❕" أن الأمر بالتبين مشروط بمجي‏ء الفاسق و مفهوم الشرط معتبر على الصحيح فيجب العمل به إذا لم يكن فاسقا " 📚روح المعاني في تفسير القرآن العظيم، ج‏13، ص: 298 ❕" مدلول الآية عام، و هو يتضمن مبدأ التمحيص و التثبت من خبر الفاسق فأما الصالح فيؤخذ بخبره " 📚في ظلال القرآن، ج‏6، ص: 3341 ❕" متمسك أصحابنا في أن خبر الواحد حجة، و شهادة الفاسق لا تقبل، أما في المسألة الأولى فقالوا علل الأمر بالتوقف بكونه فاسقا، و لو كان خبر الوحد العدل لا يقبل، لما كان للترتيب على الفاسق فائدة، و هو من باب التمسك بالمفهوم " 📚مفاتيح الغيب، ج‏28، ص: 99 ❕حتی فراتر از این برخی از علمای اهلسنت بیان می دارند که خبر مجهول الحال را هم باید پذیرفت , تنها خبر کسی که فسق و دروغگویی اش نمایان است را نباید پذیرفت : " إنما أمرنا بالتثبت عند خبر الفاسق، و هذا ليس بمحقق الفسق لأنه مجهول الحال " 📚تفسير القرآن العظيم (ابن كثير)، ج‏7، ص: 345 👌در کتاب المراجعات ، صد تن از راویان شیعه ثقه در اسناد و روایات اهلسنت مانند روایات صحیح بخاری و ... مورد بحث و بررسی و بیان قرار گرفته است که علمای اهلسنت چون یک راوی شیعی ثقه و راستگو بوده است , از او نقل روایت کرده اند : 📚المراجعات ، نامه 16 ص 137 👌بنابراین خبر دادن ابن شهر آشوب هم باید مقبول در نزد اهلسنت باشد , زیرا خود اهلسنت تصریح کرده اند که او اهل عبادت و بندگی بوده و در سخن گفتنش راستگو و ثقه بوده است , لذا دلیلی برای رد سخن او وجود ندارد . ❕متاسفانه ملحد جاهل بدون آنکه نسبت به مبانی اهلسنت آگاهی داشته باشد , در صدد بر آمد که سخن ابن شهر آشوب را بی اهمیت جلوه دهد که از آنچه گذشت , بیسوادی و فضاحت ملحد بیشتر نمایان شد . ❗️از همه اینها گذشته , عالم برجسته اهلسنت , گنجی شافعی نیز تصریح کرده است که در بیان ابن قتیبه آمده است که محسن ع سقط گردیده است . 👌گنجی شافعی در ابتدا نظر شیخ مفید را می آورد که شیخ مفید گفته است که فاطمه فرزندی را پس از پیامبر سقط کرد که نامش محسن بود و پیامبر او را به این نام نهاده بود , آنگاه می گوید : " این سخن تنها در نزد ابن قتیبه واقعیت دارد و او قائل به این قضیه بوده است به خلاف سایر اهل نقل " زاد على الجمهور، و قال: إن فاطمة عليها السلام اسقطت بعد النبي ذكرا، كان سماه رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله و سلم محسنا، و هذا شي‏ء لم يوجد عند أحد من اهل النقل👈 إلا عند ابن قتيبة. "👉 📚كفاية الطالب، ،ص:413 ❕بنابراین گنجی شافعی عالم بزرگ اهلسنت هم , همان سخن ابن شهر آشوب را تکرار می کند که ابن قتیبه سقط شدن محسن ع را نقل کرده است , اما در نسخ کنونی از کتاب معارف ابن قتیبه این سخن تحریف شده است . 👌چنان که گفتیم , گنجی شافعی از علمای بزرگ و فاضل شافعی مسلک بوده است و خود اهلسنت به این قضیه و بزرگی گنجی شافعی تصریح کرده اند : " كفاية الطالب فى مناقب على بن ابى طالب‏ _ للشيخ الحافظ ابى عبد اللّه محمد بن يوسف بن محمد👈 الكنجى الشافعى 👉 " 📚كشف الظنون عن أسامي الكتب و الفنون، ج‏2، ص: 1497 ❕"الكَنْجي (000- 658 ه 000- 1260 م) محمد بن يوسف بن محمد، أبو عبد اللَّه ابن الفخر الكنجي: 👈محدث من الشافعية👉 " 📚الأعلام(قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربين و المستشرقين)، ج‏7، ص: 150 ❕" محمد بن يوسف الكنجي (ابو عبد اللّه)👈 فاضل‏ "👉 📚معجم المؤلفين، ج‏12، ص: 134 👌" الحافظ أبو عبد اللّه الكنجي الشافعي (المتوفّى 658 ه) 👈كان إماما محدّثا "👉 📚الوافي بالوفيات، ج‏5، ص: 254 ❕ذهبی نیز از گنجی شافعی با عنوان " محدث مفید " یاد می کند : " 🤏والمحدث المفيد👉 فخر الدين محمد بن يوسف الكنجي " 📚تذکره الحفاظ ج 4 ص 1441 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌فرار کردن ملحد از پاسخگویی : " به من چه که اهل سنت در مورد ابن شهر آشوب چه گفته اند ? مگر من پیرو آنها هستم " !!!!! ❗️اگر ملحد به ما پاسخ می داد باید تعجب می کردیم 😄😄😄 👌ملحد این اندازه نمی داند که وقتی به استناد ما به منبع اهلسنت اشکال می کند , باید منتظر پاسخ ما طبق مبانی اهلسنت باشد , اگر منابع اهلسنت به تو ربطی ندارد , از ابتدا چرا به استناد ما به منبع اهلسنت اشکالی کردی !!!! تو که می گویی منابع اهلسنت به تو ربطی ندارد !!!! 👌 ما به منبعی از اهلسنت استدلال کردیم و طبق مبانی اهلسنت هم صحت استدلال خود را ثابت کردیم , کسی که منابع اهلسنت برایش ارزش ندارد , مخاطب ما نیست , مخاطب ما کسی بود که منابع اهلسنت برایش مورد توجه است , تو که مبانی اهلسنت را قبول نداری , از ابتدا چرا به استناد ما اشکال کردی که الان با گفتن اینکه مگه من سنی ام از بحث فرار کنی !!!! ❗️بار دیگر فضاحت و سستی مکتب الحاد نمایان شد . 👌 برای اینکه باز بهانه را از ملحد بگیریم , لینک و تصویر برخی از منابع مهمی که از اهلسنت به آن استناد کردیم را قرار می دهیم !!!!! ❗️تصویر و لینک استناد ما به کتاب تاریخ الاسلام ذهبی : https://lib.eshia.ir/40071/41/310/%D8%B5%D8%AF%D9%88%D9%82_%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87%D8%AC%D9%87 ❗️تصویر و لینک استناد ما به کتاب الوافی بالوفیات : https://lib.eshia.ir/40289/4/118/%D8%B5%D8%AF%D9%88%D9%82_%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87%D8%AC%D9%87 ❗️تصویر و لینک استناد ما به کتاب لسان المیزان https://lib.eshia.ir/40424/5/310/%DA%A9%D8%A7%D9%86_%DA%A9%D8%AB%DB%8C%D8%B1_%D8%A7%D9%84%D8%AE%D8%B4%D9%88%D8%B9 ❗️تصویر و لینک استناد ما به کتاب بغیه الوعاه سیوطی https://lib.eshia.ir/40298/1/181/%D8%A7%D9%84%D9%81%D8%B5%D9%88%D9%84_%D9%81%DB%8C_%D8%A7%D9%84%D9%86%D8%AD%D9%88 ❗️تصویر و لینک استناد ما به کتاب الجامع لاحکام القرآن : https://lib.eshia.ir/15390/16/312/%D8%A8%D8%A7%D9%84%D8%AA%D8%AB%D8%A8%D8%AA_%D8%B9%D9%86%D8%AF_%D9%86%D9%82%D9%84 ❗️تصویر و لینک استناد ما به کتاب روح المعانی : https://lib.eshia.ir/41932/13/298/%D8%A7%D8%B0%D8%A7_%D9%84%D9%85_%DB%8C%DA%A9%D9%86_%D9%81%D8%A7%D8%B3%D9%82%D8%A7 ❗️تصویر و لینک استناد ما به کتاب فی ظلال القرآن : https://lib.eshia.ir/41781/6/3341/%D8%A7%D9%84%D8%AA%D8%AB%D8%A8%D8%AA_%D9%85%D9%86_%D8%AE%D8%A8%D8%B1_%D8%A7%D9%84%D9%81%D8%A7%D8%B3%D9%82 ❗️تصویر و لینک استناد ما به کتاب کفایه الطالب : https://lib.eshia.ir/86841/1/413/%D8%B9%D9%86%D8%AF_%D8%A7%D8%A8%D9%86_%D9%82%D8%AA%DB%8C%D8%A8%D9%87 ❗️تصویر و لینک استناد ما به کتاب الاعلام : https://lib.eshia.ir/40175/7/150/%D8%A7%D9%84%D9%81%D8%AE%D8%B1_%D8%A7%D9%84%DA%A9%D9%86%D8%AC%DB%8C ❗️تصویر و لینک استناد ما به کتاب تذکره الحفاظ ذهبی : https://lib.eshia.ir/40326/4/156/%DB%8C%D9%88%D8%B3%D9%81_%D8%A7%D9%84%DA%A9%D9%86%D8%AC%DB%8C
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌ملحد می گوید که از تمام پاسخ ما فیلم گرفته است , در حالی که عینا در فیلم می بینید که از نصف پاسخ ما فیلم گرفته است و ادامه پاسخ ما را از آن فیلم نگرفته است , ادامه پاسخ ما که موجبات رسوایی ملحد را فراهم می کرد و او از ترس آن را به مخاطبینش نشان نداد را اینجا ببینید . ❗️چرا این قدر دروغ می گویی !!!!
آزادی بیان در زمان عمر بن خطاب !!!!! 🤔 : ❓ایت الله خامنه ای : ❕در زمان پیامبر وخلفا به موردی بر نمی خوریم که جلوی اظهار عقیده گرفته شده باشد ❗️❗️ 💠💠 👌استناد وهابی به بیاناتی از رهبری در سال ٦٦ است که فرمودند : " بنابراين اسلام كه طرفدار حقوق انسانهاست، طرفدار اين آزادى هم هست. عملاً هم در صدر اسلام و زمان پيغمبر و زمان خلفاى اول به موردى برنميخوريم كه جلوى اظهار عقيده گرفته شده باشد " 📚بيانات، جلد: ۹، صفحه: ۱ سال ۱۳۶۶ ❕چنان که در گذشته پیرامون سخنانی مشابه از امام خمینی توضیح دادیم : 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/14554 ❕یاد آور شدیم که مرحوم امام خمینی در صدد جذب اهلسنت به پشتیبانی از نظام اسلامی بودند , لذا به نقل جعلی اهلسنت در مورد عمر استناد می کند تا از این طریق دلهای اهلسنت را جذب کند و همگان را در مسیر حمایت از حکومت اسلامی در یک خط قرار دهد . ❕امام خمینی معتقد بوده است که قسمی از تقیه , تقیه مداراتی است که مقصود از تقیه مداراتی ایجاد وحدت و اتحاد با اهلسنت و جذب محبت و مودت آنان است : " المراد بالتقيّة مُداراةً: أن يكون المطلوب فيها نفس شمل الكلمة و وحدتها؛ بتحبيب المخالفين و جرّ مودّتهم‏ " 📚الرسائل العشرة، امام خمینی , ص: 7 ❕ما می توانیم همین سخن را در مورد بیانات رهبری تکرار کنیم که ایشان از باب تقیه مداراتی و برای جذب اهلسنت به پشتیبانی از نظام اسلامی , موافق با اعتقاد آنان سخن گفته اند , و الا رهبری در بیانات دیگری تصریح دارند که دوران خلفای ثلاثه , دوران افول دستورات اسلام و خفقان بر شیعه بوده است , یعنی دستور اسلام بر آزادی بیان و عقیده در آن دوره مصداق نداشته است . 👌ایشان در بیاناتی دارند : " مسئله‌ى غدير براى ما شيعيان پايه‌ى عقيده‌ى شيعى است. ما معتقديم كه بعد از وجود مقدس نبى مكرم اسلام (صلّى اللَّه و عليه و آله و سلّم) امام به‌حق براى امت اسلامى، امير المؤمنين بود؛ اين، پايه و مايه‌ى اصلى عقيده‌ى شيعه است. معلوم است كه برادران اهل سنت ما، اين عقيده را قبول ندارند؛ جور ديگرى نظر مى‌دهند، جور ديگرى فكر مى‌كنند ... ❕آنچه كه ما امروز بايد به آن توجه كنيم، اين است كه شيعه اين عقيده را براى خود مثل جان عزيزى در طول قرن‌هاى متمادى حفظ كرده است؛ با وجود دشمنى‌هايى كه شده است - كه اين دشمنى‌ها را كم‌وبيش همه مى‌دانند؛ 👈چقدر ظلم كردند، چقدر فشار آوردند، چقدر اختناق ايجاد كردند - شيعه اين عقيده را حفظ كرد؛ 👉معارف تشيع را گسترش داد؛ فقه شيعه، كلام شيعه، فلسفه‌ى شيعه، علوم گوناگون شيعه، تمدن شيعى، فكر راقى شيعيان، بزرگان شيعه و برجستگان شيعه در تاريخ اسلام درخشان است. بنابراين، اين عقيده‌اى است كه شيعه آن را حفظ كرده است و حفظ خواهد كرد " 📚بيانات، جلد: ۳۰، صفحه: ۳۸ _ ( ۱۳۸۷/۰۹/۲۷) 👌می بینیم که رهبری تصریح می کند که از همان ابتدا شیعه در فشار و خفقان بود و آزادی نداشت , اما عقیده خود را حفظ کرد . ❕یا در بیان دیگر تصریح می دارد که خلفا به امام علی علیه السلام اجازه بیان و سخن گفتن نمی دادند و نزاع و کشمکش ایجاد می کردند , ایشان می گویند : " امّا آن وقتى كه ديد دفاع ديگر فايده‌اى ندارد و ادامه‌ى اين جنجال و بگومگو ممكن است به ضرر دنياى اسلام تمام شود، اينجا بيعت كرد و در كنار خلفاى سه‌گانه تا تمام مدّت 25 سال ماند. " 📚نقش نگار، صفحه: ۵۶ ❕یا در بیان دیگری , دوران خلفا را دوران غربت دستورات اسلام می داند , یعنی دورانی که به دستورات اسلام ( مثلا آزادی بیان و عقیده ) عمل نمی شد , ایشان می گویند : " اما رويش كدام است‌؟ رويش، عبد الله بن عبّاس است؛ محمّد بن ابى بكر است؛ مالك اشتر است؛ ميثم تمّار است. اين‌ها رويش‌هاى جديدند. اين‌ها كه در زمان پيامبر نبودند؛ اين‌ها در همان 👈دوران غربت اسلام👉 روييدند؛ اين‌ها نهالهاى تازه‌اند. " 📚بيانات، جلد: ۲۱، صفحه: ۴۷ ( ۱۳۷۸/۰۹/۲۶) خطبه‌هاى نماز جمعه‌ى تهران ❕بنابراین با توجه به سایر بیانات رهبری روشن می شود بیانی که وهابی به آن استناد کرد , عقیده واقعی رهبری نبوده است و ایشان از باب تقیه مداراتی آنها را ایراد کرده اند . 💠ادامه 👇