🤔 ❔انکار رؤیت، بخاطر بی‌اطلاعی از علم احمد بن اسحاق می‌گويد : به امام هادى نامه نوشتم و از رؤيت خدا پرسيدم و اختلافى كه مردم درباره آن دارند. ایشان در جواب نوشت : تا زمانی که ميان بیننده و دیده‌شده، هوا نباشد؛ «ديدن» واقع نمی‌شود. و اگر هوا از بیننده و دیده‌شده قطع شود، «رؤيت» درست نباشد وتشبيه از اينجا است. زيرا ناظر وقتى برابر منظور قرار گرفت به اعتبار رابطه جريان رؤيتى كه در ميان آنها لازم است بايد همانند باشند و اين همان تشبيه است. زيرا اسباب وشرائط بايد به مسببات خود متصل باشند. 📚 اصول کافی 97/1 🪐 امروزه با پیشرفت علم، و رفتنِ فضانوردان به سایر سیّارات و کرات؛ ثابت شده است که در آنجا نیز [که اصلاً هوا نیست و خلأ است] اشیا همچنان قابل رویت اند. درثانی! اگر میان «رائي و مرئي» لزوماً باید هوا یا تشبیه باشد؛ پس خدا نیز نباید ما را ببیند. زیرا همانگونه که میان ما با او «هوا و تشبیه و جهت» نیست؛ میان او با ما نیز همینگونه است ❗️❗️ 💠💠 👌وهابی اشکال کننده بدون آنکه مقصود کلام امام هادی علیه السلام را فهمیده باشد ، مطالب بی سر و ته و نامفهومی در توجیه اعتقاد خود به دیدن شدن خداوند در قیامت بیان کرده است ، در حالی که ما مفصلا در نمایه ذیل ، ثابت کرده ایم که بر اساس آیات قرآن و روایات اهلسنت ، دیدن شدن خداوند در قیامت محال و ناممکن است ، در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3350 👌در اینجا می افزاییم مسأله رؤيت خدا يك انديشه وارداتى است كه از طريق «احبار يهود» وارد محيط اسلامى شده و اهلسنت و وهابیت ، ناآگاهانه آن را پذيرفته اند. در اين جا نمونه هايى از باورهاى وارد شده در عهد قديم را يادآور مى شويم ؛ 1⃣«خداوند را ديدم كه بر تخت بلندى نشسته بود. گفتم: واى بر من، چشمان من پادشاه سپه دار را ديدند». 📚کتاب اشعیاء ، فصل ششم ، شماره 1 تا 6 2⃣«مى ديدم كه تخت هايى گذارده اند و خداى قديم بر آن نشسته، لباس او چون برف سفيد و موهاى سر او مانند پشم پاكيزه بود، تخت او شعله اى از نور بود». 📚کتاب دانیال ، فصل هفتم ، شماره نهم 3⃣ «امّا من به صورت خدا مى نگرم». 📚مزامیر داود ، فصل 17 ، شماره 15 👌بنابر دلايل زير، رؤيت حسى خداوند با چشم سر ، غير ممكن است ؛ 🔸 رؤيت حسى شرايطى را مى طلبد كه مى توان آنها را چنين بيان كرد ؛ 1. حسّ بينايى سالم باشد. 2. يك نوع مقابله ميان رائى و مرئى حاكم باشد. 3. مرئى بسيار دور يا بسيار نزديك نباشد. 4. مانعى ميان بيننده و ديدنى وجود نداشته باشد. 5. مرئى بى رنگ نباشد. 6. نور كافى براى ديدن وجود داشته باشد. 7. مرئى در جهت خاص نسبت به بيننده قرار گيرد. 👌 تحقق اين شرايط درباره خدا ملازم جسم و جسمانى بودن او است، و همه مسلمانان حقیقی جهان، خدا را برتر از جسم و جسمانى مى دانند و پيوسته مى گويند: لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْ‏ءٌ. ( شوری 11 ) ❔با توجه به اين داورى قاطع عقل، چگونه مى توان گفت خدا را در روز قيامت با ديدگان حسى مى بينيم؟ 📚بحوث فی الملل و النحل ، ج 2 ص 293 ❕در روایت مورد استناد معاند نیز ، امام هادی ع به همین تحلیل های عقلی در ممنوعیت رویت خداوندی اشاره می کند . 👌 احمد بن اسحاق می گوید ؛ « به امام هادى عليه السلام نامه نوشتم و از رؤيت [خداوند] و اختلاف نظر مردم در اين باره، سؤال كردم. ايشان در پاسخ نوشت: «تا زمانى كه ميان بيننده و شى‏ء مرئى، هوايى كه نگاه از آن عبور كند، وجود نداشته باشد، رؤيتْ امكان‏ پذير نيست. پس، هر گاه ميان بيننده و شى‏ء مرئى، هوا نباشد، رؤيتى هم نخواهد بود » ( در روایت شیخ صدوق اضافه شده است که امام ع فرمود که اگر بین رائی و مرئی ، نور و روشنایی هم نباشد ، امکان رویت نیست ) « كَتَبتُ إِلى‏ أَبِي الحَسَنِ الثّالِثِ عليه السلام أَسأَلُهُ عَنِ الرُّؤيَةِ ومَا اختَلَفَ فيهِ النّاسُ، فَكَتَبَ: لا تَجوزُ الرُّؤيَةُ ما لَم يَكُن بَينَ الرّائي وَالمَرئِيِّ هَواءٌ يَنفُذُهُ البَصَرُ، فَإِذَا انقَطَعَ الهَواءُ ( و عدم الضیاء ) عَنِ الرّائي وَالمَرئِيِّ لَم تَصِحَّ الرُّؤيَة » 📚الکافی ج 1 ص 97 _ توحید صدوق ، ص 109 👌امام ع در این بیان تصریح می کند که بین رائی و مرئی ( ما و خداوند ) باید هواء باشد ، تا خداوند دیده شود ، به فضا و فاصله میان دو چیز هواء می گویند ؛ 📚ترجمه معجم الوسیط ، ج 2 ص 2132 👌امام هادی ع می گوید که اگر خداوند قرار باشد که با چشم سر دیده شود ، باید فاصله ای بین ما و او باشد و مثلا او در مقابل ما باشد و در جهت خاصی قرار گرفته باشد ، که این امر مستلزم جسمانیت خداوند است . ❕وهابی بدون آنکه مفهوم « هواء » را متوجه شود ، مفاهیم گنگ و نامفهومی را در دفاع از عقیده باطل خود افاضه کرده است . 🔸ادامه 👇