🤔 ❓اعتراف امام صادق به عدم داشتن علم غيب و روسياهى آخوندهاى شيعه ❗️ در صفحه ١٥٠ از جلد اول معتبرترين كتاب حديث شيعيان يعنى اصول كافى روايتى آمده است بدين مضمون: ابو بصير میگويد به امام صادق عرض كردم: خدا خواسته و اراده كرده و مقدر نموده و حكم فرموده‌؟ فرمود: آرى، عرض كردم و دوست هم داشته است، فرمود: نه گفتم: چگونه خواسته و اراده كرده و مقدر نموده و حكم فرموده ولى دوست نداشته است‌؟ امام صادق گفت: اينچنين به ما رسيده است! جمله، هکذا خرج الینا به معناى، اين چنين بما رسيده است ميباشد که در حقيقت ثابت میکند جعفر صادق، پاسخ سوال شخص مقابل را معطوف به آنچه در روايات به وی رسیده است می كند. نتيجه اينكه جعفر صادق نه علم غيبى داشته است و نه حتى اطلاعاتى درمورد آن موضوع امام دانشمند شيعيان در مقابل يك سئوال ساده ميخكوب شد، حال مقايسه كنيد با ادعاى مضحك آخوندها در مورد علم جعفر صادق ❗️❗️ 💠💠 👌روایت فوق ناظر به بحث قضاء و قدر الهی است که گاه خداوند به واسطه عملکرد ناصواب بنده برایش چیزی را مقدر می کند که ناپسند است اما چون بنده با اختیار خود شایسته همان تقدیر ناپسند است , همان را برایش مقدر می کند , پس چون مقدرات بندگان به حسب اختیارشان و عملکرد خوب و بدشان تقدیر می شود , چنین نیست که مثلا آنچه که به واسطه عملکرد بد بنده از تقدیر بد برایش مقدر شده است , مورد پسند خداوند هم باشد , زیرا خداوند دوست ندارد که بندگانش مقدرات بدی برایشان رقم بخورد اما عملکرد ناصواب بنده این تقدیر بد را اقتضاء دارد , اهلبیت علیهم السلام این مطلب را در بیانات متنوعی ترسیم کرده اند , چنان که در ذیل توضیح داده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2112 👌از سوی دیگر , اهلبیت علیهم السلام مامور بودند که با مردم به اندازه سطح عقل و فهمشان سخن گویند , چنان که امام صادق عليه السلام فرمود : " رسول خدا هرگز با بندگان خدا با ژرفاى عقل خود، سخن نگفته است. رسول خدا فرموده است: «ما گروه پيامبران، فرمان گرفته‏ايم كه با مردم به اندازه عقل‏هايشان سخن گوييم». "ما كَلَّمَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله العِبادَ بِكُنهِ عَقلِهِ قَطُّ. قالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله: إنّا مَعاشِرَ الأَنبِياءِ امِرنا أن نُكَلِّمَ النّاسَ عَلى قَدرِ عُقولِهِم. " 📚الكافي: ج ١ ص ٢٣ ❕امام سجاد ع فرمود : " اما حقّ نصيحت‏خواه: حق او آن است كه ... با او به كلامى سخن بگويى كه عقلش تاب تحمّل آن را دارد؛ زيرا براى هر عقلى ترازى از سخن است كه [فقط] آن را مى‏فهمد و از آن مى‏پرهيزد. " " أمّا حَقُّ المُستَنصِحِ: فَإِنَّ حَقَّهُ أن ... تُكَلِّمَهُ مِنَ الكَلامِ بِما يُطيقُهُ عَقلُهُ؛ فَإِنَّ لِكُلِّ عَقلٍ طَبَقَةً مِنَ الكَلامِ يَعرِفُهُ و يَجتَنِبُهُ. " 📚تحف العقول ص ٢٦٩ ❕محمد بن عبيد می گوید : " خدمت امام رضا عليه السلام رسيدم. به من فرمود: «به عبّاسى بگو از سخن گفتن درباره توحيد و جز آن، اجتناب كند، و براى مردم آن را بر مى‏تابند، بگويد، و از آنچه انكار مى‏كنند، دست شوييد. و هرگاه تو را از توحيد بپرسند، همان سخن خداوند عز و جل را بازگو كن: «بگو: او خدايى است يكتا؛ خداى بى‏نياز و تكيه‏گاه نيازمندان. نه كسى را زاد، و نه از كسى زاييده شد، و او را هيچ همتايى نباشد». و هرگاه از تو از چگونگى [خداوند] بپرسند، همان سخن خداوند عز و جل را به آنان بگو: «چيزى به‏سان او نيست». و هرگاه از تو از صفت شنيدن خدا پرسش كنند، همان گونه كه خداوند عز و جل فرموده، بگو: «او شنواى آگاه است». پس به مردم چيزى بگو كه آن را بر مى‏تابند» 📚التوحید صدوق ص ٩٥ ح ١٤ . 👌در روایت مورد استناد معاند هم , از آنجایی که مخاطب امام صادق ع , قدرت تجزیه و تحلیل عقلی مساله را نداشت , امام ع برای پاسخ به او تنها به دلیل نقلی و آنچه که از سنت پیامبر و ائمه سابق در این رابطه حکایت شده است و مورد قبول مخاطب هم بود بسنده کرد , و به اندازه سطح درک و فهم و پذیرش مخاطب با او سخن گفت : "قوله عليه السلام: هكذا خرج إلينا، أي هكذا وصل إلينا من النبي و آبائنا الأئمة صلوات الله عليهم، و لما كان فهمه يحتاج إلى لطف قريحة، و كانت الحكمة تقتضي عدم بيانه للسائل اكتفى عليه السلام ببيان المأخذ النقلي عن التبيين العقلي. " 📚مراه العقول ج ٢ ص ١٥٦ @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir