متلاشی شدن نظم جهان در صورت چند خدایی !!!!
🤔
#پرسش :
❓با نگاهی عمیق به مفهوم آیات قرآن میشود حدس زد آیا این کلام فوق بشری است یا خیر! در آیه ی ۹۱ سوره مومنون الله خودش را یگانه میداند، و علت آن را چنین عنوان میکند !!!!
مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِنْ وَلَدٍ وَمَا كَانَ مَعَهُ مِنْ إِلَهٍ إِذًا لَذَهَبَ كُلُّ إِلَهٍ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلَا بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ ﴿۹۱﴾
خدا فرزندى اختيار نكرده و با او معبودى [ديگر] نيست و اگر جز اين بودقطعا هر خدايى آنچه را آفريده [بود] باخود مى برد و حتما بعضى از آنان بر بعضى ديگر تفوق مى جستند منزه است خدا از آنچه وصف مى كنند (۹۱)
واقعا انسان از دلایل و قرائن قرآن شگفت زده میشود! دقت کنید اگر ما دوتا خدا داشتیم هرکس مال خودش و مخلوق های خودش رو برمیداشت و میبرد ،!!! خب حال کجا میبرُد؟ لابد به نیستی؟ یا شاید بین خدایان جنگ رخ میداد در عرش کبریایی!!!!! قرآن تا این حد من باب مفهوم کلامی لرزان و ضعیف است !!!!
💠
#پاسخ💠
👌این که آیه شریفه می فرماید : اگر دو خدا در عالم هستی بودند , هر خدا مخلوقات خود را با خود می برد , یعنی هر خدا اداره و تدبیر مخلوقات خود را به سلطه خود می گرفت و عهده دار شوونش می گردید , یعنی مقصود از " بردن " در جمله " لذهب " , " بردن اداره و تدبیر شوونات مخلوقات " است , لذا می بینیم که مفسرین در شرح آیه مذکور می نویسند :
" آیه به بيان دليل بر نفى شرك پرداخته چنين مىگويد: " اگر خداوند شريكى مىداشت و آلهه متعدد در جهان هستى حكومت مىكرد هر يك از اين خدايان مخلوقات خاص خود را در پنجه تدبير و اداره خويش قرار مىداد" (و طبعا هر بخشى از عالم با نظام خاصى اداره مىشد و اين با وحدت نظامى كه بر آن حاكم مىبينيم سازگار نيست) (إِذاً لَذَهَبَ كُلُّ إِلهٍ بِما خَلَقَ).
❕" بعلاوه هر يك از اين خدايان براى گسترش قلمرو حكومت خود سعى داشتند بر ديگرى تفوق جويند" و اين خود سبب ديگرى براى از هم گسيختگى نظام جهان مىشد (وَ لَعَلا بَعْضُهُمْ عَلى بَعْضٍ).
👌و در پايان آيه به عنوان يك نتيجهگيرى كلى مىفرمايد:" منزه است خدا از توصيفى كه آنها مىكنند" (سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ).
❕عصاره اين سخن اين است كه ما به خوبى مشاهده مىكنيم كه نظام واحدى بر پهنه هستى حكومت مىكند، قوانين حاكم بر اين جهان در زمين و آسمان همه يكسان است، نواميسى كه بر يك ذره فوق العاده كوچك اتم حكمفرما است بر منظومه شمسى و منظومههاى عظيم ديگر نيز حاكم است، و به گفته دانشمندان اگر يك اتم را بزرگ كنيم شكل منظومه شمسى را به خود مىگيرد، و اگر به عكس منظومه شمسى را كوچك كنيم به صورت يك اتم در مىآيد.
👌مطالعاتى كه صاحبنظران در علوم مختلف با وسائل جديد درباره جهانهاى دور دست كردهاند نيز همه حاكى از وحدت نظام كلى جهان است، اين از يك سو.
❗️از سوى ديگر لازمه" تعدد" هميشه نوعى" تباين" است، چرا كه اگر دو چيز از هر نظر واحد باشند يك چيز مىشوند و دوگانگى معنى نخواهد داشت.
👌بنا بر اين اگر براى اين جهان خدايان متعدد فرض كنيم، اين چندگانگى بر مخلوقات جهان و نظام حاكم بر آنها اثر مىگذارد، و نتيجه آن عدم وحدت نظام آفرينش خواهد بود.
❕و از اين گذشته هر موجودى خواهان تكامل خويش است، مگر آن وجودى كه از هر نظر كامل بوده باشد كه تكامل در او مفهوم ندارد، و در مورد بحث ما كه براى خدايان قلمروهاى جداگانه فرض كرديم و طبعا هيچكدام داراى كمال مطلق نيستند طبيعى است كه هر كدام در صدد تكامل خويش است، و مىخواهد عالم هستى را در بست در قلمرو خود قرار دهد، و لازمه آن برترىطلبى هر يك بر ديگرى است، و نتيجه آن از هم پاشيدن نظام هستى است. "
📚تفسیر نمونه ج ١٤ ص ٣٠١
❕لذا در تفسیر قمی پیرامون آیه مذکور می خوانیم :
" سپس خدا ادّعاى دوگانهپرستان را كه به دو خدا معتقدند، رد كرد و فرمود: «خدا، فرزندى نگرفته و هيچ خدايى با او نبوده است؛ چرا كه اگر بود، هر خدايى آفريدههاى خود را مىبُرد و آن گاه، يكى بر ديگرى برترى مىجست». يعنى اگر آن چنان كه ادّعا مىكنيد، دو خدا بودند، با هم درگير مىشدند. اين، مىآفريد و آن، نمىآفريد، اين، اراده مىكرد و آن، اراده نمىكرد و هر يك به دنبال چيره شدن بر ديگرى بود و چون يكى اراده آفريدن انسان مىكرد، ديگرى اراده آفرينش حيوان مىكرد و اين نمىشود كه موجودى در يك حال، هم انسان و هم حيوان باشد، و چون اين باطل است، ثابت مىشود كه تدبير و كار، از آنِ يكى است و تدبير و استوارى و تكيه هر يك به ديگرى، وحدت صانع را نيز اثبات مىكند "
📚تفسير القمّي: ج 2 ص 93، بحار الأنوار: ج 3 ص 219 ح 6.
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir