آیا مختار قصد داشت امام حسن ع را تحویل معاویه دهد !!!! 🤔 : ❓مختار همدست با جریانی بود که برای تحویل دادن امام مجتبی به معاویه تلاش می کردند. أن الحسن (ع) لما صار فی مظلم ساباط، ضربه أحدهم بخنجر مسموم، فعمل فیه الخنجر، فأمر ع أن یعدل به إلی بطن جریحی و علیها عم المختار بن أبی عبیده مسعود بن قیله، فقال المختار لعمه: تعال حتی نأخذ الحسن ع و نسلمه إلی معاویه. امام مجتبی (ع) وقتی به ساباط «مدائن» رسید آقا را ترور نافرجام کردند؛ و فردی با خنجر به آقا حمله کرد و آن خنجر اثر خودش را گذاشت و ضربه کاری بود. بعد امام دستور دادند که من را ببرید منطقه. «بطن جریحا»… آن جا عموی مختار والی و مسؤولیت آن منطقه را داشت. آقا را آوردند آن جا و بستری شدند. مختار به همراه عموی خود به دیدن امام آمد. بعد شروع کرد توی گوش عمو گفت: بیا امام را تحویل معاویه بدهیم. تا استاندار عراق شویم. 📚نام کتاب : علل الشرائع نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 221 ❗️❗️ 💠💠 👌این روایت طبق مبنای وهابی که در روایات شیعه همواره بحث سندی را دنبال می کند قابل استناد نیست , زیرا به صورت مرسل نقل شده است و شیخ صدوق سندی برای آن ارائه نمی دهد , چنان که آیت الله خویی در مورد این روایت می گوید : "این روایت قابل اعتماد نیست؛ زیرا مرسله است و ثانیاً بر فرض صحت روایت، مختار قصد آزمایش عموی خود را داشته است که اگر خدای نکرده چنین قصدی دارد نسبت به حفظ جان امام چاره ای بیندیشند , بنابراین سخن مختار از روی شفقت و محبتی بوده است که به امام حسن ع داشته است " "هذه الرواية لإرسالها غير قابلة للاعتماد عليها، على أن لو صحت لأمكن أن يقال إن طلب المختار هذا لم يكن طلبا جديا و إنما أراد بذلك أن يستكشف رأي عمه، فإن علم أن عمه يريد ذلك لقام باستخلاص الحسن ع، فكان قوله هذا شفقة منه على الحسن ع. " 📚معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرواة، ج‏19، ص: 105 👌بنابراین عملکرد مختار تنها به خاطر امتحان و آزمایش عمویش بوده است , زیرا چنان که در نقلها آمده است : ❗️" شدت نفوذ معاویه در برخی سران لشکر و حتی غلامان حضرت امام حسن علیه السّلام بر بیم و هراس همراهان امام نسبت به جان امام افزود و مختار هراسی نیز هراس جان امام حسن ع را داشت. ▫️از این رو به سراغ «شریک بن أعور» از یاران خاص امیرالمومنین علیه السّلام و امام حسن علیه السّلام رفت و این مهم را با وی در میان نهاد و گفت: اکنون آن قدر بر جان امام بیمناکم و آن قدر از عناصر نفوذی در هراسم که بر عموی خویش نیز گمان بد می‌برم و می‌ترسم عامل نفوذی باشد و یا به وعده‌های معاویه و جوائز او فریفته شود. «شریک» به مختار آموخت که با عموی خود خلوت کن و در تنهایی پیشنهاد تسلیم نمودن امام علیه السّلام به معاویه را با او در میان بگذار. در این صورت اگر عموی تو خیانتکار باشد راز خود را با تو در میان خواهد نهاد. مختار بر اساس این طرح با عموی خویش از تسلیم کردن امام علیه السّلام به معاویه سخن گفت و چون صداقت عموی خویش را مشاهده کرد و بدان مطمئن شد، گفت: قصد من از این پیشنهاد آزمودن تو بود. " " قال له المختار اردت ان اجربک " 📚اعیان الشیعه ج ٧ ص ٢٣٠ 👌مرحوم قاضی نور الله شوشتری این جریان را چنین نقل می کند : " چون آن امام معصوم به نزديك سعد كه عم مختار بود و از قبل معاويه والى موصل بود بموصل آمد مختار از صفاى عقيده و نور مودت بر حضرت امام حسن عليه السّلام بترسيد كه مبادا عم جهت خاطر معاويه آسيبى به او رساند لاجرم گريان و غمناك پيش شريك اعور حارثى شيعى آمد و گفت مى‌ترسم كه عم من به دين امام بزرگوار كه قبلۀ متقيان و امام مؤمنان و وارث علم انبياء و اوصياء است آسيبى رساند راى تو درين انديشه چيست شريك اعور رحمه اللّه از عقلاى روزگار و زيركان دنيادار و كارشناسان جهان بود گفت اى فرزند راى من در اين كار آنست كه تنها در خلوت پيش عمت روى و گوئى اگر امام حسن را هلاك كنيم ما را پيش معاويه سبب قدر و جاه خواهد بود و در بسط‍‌ جاه ما خواهد افزود و اگر عمت با او غدرى در دل دارد از بيم تو كه اعتقاد ترا درحق على مى‌داند اظهار نمى‌تواند كرد ظاهر خواهد ساخت آنگاه چون خيانت او ما را معلوم شود چاره بسازيم و آن حضرت را بطرفى بيرون بريم مختار رحمه اللّه بيامد و آن سخن را در سر با عمش گفت عمش نيز چون معتقد خاندان نبوت بود جواب چنان داد كه مورخان نقل كرده‌اند و مختار ايمن گشت و مطمئن القلب شد " 📚مجالس المومنین ج ٢ ص ٢٤٦ 👌در ذیل ثابت کرده ایم که مختار از افراد مورد وثوق و تایید در نزد اهلبیت علیهم السلام بوده است : https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/600 @Rahnamye_Behesht http://ipasookh.ir