برای رییس جمهور شهید ومظلومم
باران و مه با آسمان همدست بودند
آن شب بهاران با خزان همدست بودند
گشتند دنبال تو در کوهها و دیدند
انگار دردِ آب و نان همدست بودند
پشت سر تو میدویدند اشکهایم
تابوتها با کاروان همدست بودند
رد میشدی از قم ولی انگار آن شب
صد کربلا با جمکران همدست بودند
خواندند از انگشتر و عمامه و تن
آن روز چندین روضهخوان همدست بودند
ای بت شکن، ای مهربان، خوش خُلق، انگار
در خَلقِ تو پیغمبران همدست بودند
در کُشتنت نامردهای بیشماری
با طعنه و زخم زبان همدست بودند
شب شد به آرامش رسیدی، شاید آن شب
صدها مَلَک وقت اذان همدست بودند
#زهراسادات_موسویمقدم
#شهید_جمهور