متن اربعینی امشب: آدم‌های این جاده، فرق می‌کنند. این جا کسی از این که خودش یا مالش خرج دیگران شود، نگران نیست. نگرانی‌ها همه این است: «نکند نشود خرج زائران حسین علیه السلام شوم! یعنی مالم لایق خرج شدن در راه حسین علیه السلام می‌شود؟» از این جا که بیرون می‌روی، باید نگاه التماس آلود داشته باشی و یا حتی زبان به التماس بگشایی، تا کمکت کنند؛ اما این جا التماست می‌کنند مالشان را برداری، از غذایشان بخوری، اجازه بدهی بارت را بر دوش بکشند. من این التماس‌ها را فقط در همین جا دیده‌ام. این کیست که در اربعین، دست می‌برد در دل میزبان و میهمان و دل‌ها را از رنگ دنیا خالی می‌کند؟ التماس برای این که مردم از دارایی‌ات استفاده کنند، چیزی فراتر از دل کندن است. در سرزمین اربعین، ثروت هر اندازه باشد، قشنگ است، به شرطی که خرج حسین شود. چه قدر زندگی بعد از زیارت اربعین سخت می‌شود. من هنوز هم اصرار دارم که بگویم، اربعین تجربۀ یک مرگ شیرین است. پا در مسیر زیارت اربعین که می‌گذاری، می‌میری و وارد بهشت می‌شوی. تمام که می‌شود، باز هم پرت می‌شوی روی زمین. @abbasivaladi