"منطق کافی نیست، خردمندش کنید" ✍ مرضیه رمضان‌قاسم همه‌ی ما انسان‌ها هر صبح به محض بیدار شدن از خواب تا شب‌هنگام که معمولا از فرط خستگی سرمان به بالش نرسیده روح‌‌مان از تن موقتاً پر می‌کشد، در تکاپوی ساختن بهترین روز عمرمان هستیم اما به راستی چرا گاهی با وجود داشتن اعمال کاملا درست و منطقی نتیجه‌ی خوبی‌ عایدمان نمی‌شود بلکه موجب نارضایتی اطرافیان‌ می‌شویم و برعکس چالش‌های زیادی در زندگی‌ برای‌مان ایجاد می‌شود؟ به عقیده‌ی حقیر دلیل چالش‌های ما در زندگی غالبا؛نگریستن منطقی به مسائل است اما اگر نگاهی خِردمندانه به مسائل داشته باشیم و دنیا را تنها با عینک منطق ننگریم بلکه بین نگاه منطقی و نگاه خردمندانه تعادل و تمایز قائل شویم در می‌یابیم فردی که نگاه منطقی دارد به دنبال درستی و نادرستی عمل است، اما فرد خردمند معیارش ارتباط موثر است و معیار او تنها در راستای درستی عمل نیست، بلکه او تمام جوانب قضیه را به خوبی می‌سنجد تا رفتار صحیح‌ را در قالبی ارائه دهد که موثر واقع شود، افراد خردمند خزانه‌ی رفتاری وسیع و گسترده‌تری نسبت به افراد منطقی دارند آنها برای نيل به هدف‌شان که همان ارتباط موثر است راه و روش‌های متعددی ابداع کرده و به یک روش اکتفا نمی‌کنند بلکه راه‌ها و مسیرهای مختلفی را برمی‌گزینند تا به سر منزل مقصود که همان ارتباط موثر است دست یابند. ✔️عمل منطقیِ موثر، از ۶ "ز" برخوردار است: ۱. زمینه‌ی‌ انجام عمل فراهم باشد. ۲. ظرفیت فرد در نظر گرفته شود. ۳. زمین گفتمان مناسب باشد. ۴. زمان مناسب‌ باشد. ۵. زیرکانه بیان شود. ۶. زبان‌خوش باشد. ⚡️ به عنوان مثال: مادر منطقی، نوع رفتارش با همه‌ی فرزندان یکسان است زیرا ملاک برای او رفتار درست و منطقی بنابراین آنها نهایت تلاش‌شان این است که از رفتار نادرست و غیرمنطقی اجتناب کنند اما مادر خردمند در امر فرزند پروری، علاوه بر اینکه می‌کوشد عمل درستی انجام دهد در کنار آن روحیات، خلقیات، طبع و نوع هوش فرزندش را نیز مورد سنجش و واکاوی قرار می‌دهد تا بتواند رفتاری صحیح و موثری داشته باشد بنابراین او حتی با فرزندان دوقلوی خود با یک شیوه و روش برخورد نمی‌کند بلکه با هر یک از آنها رفتاری خاص و منحصر به فرد دارد و در عین داشتن رفتاری متفاوت می‌تواند با هر دو فرزند، ارتباطی موثر برقرار کند و رفتارش کاملا بجا، به موقع و حکیمانه است "هر چند برخی رفتار او را ناعادلانه یا غیر منطقی تلقی کنند" اما او چون در مسیر ارزش‌ها در حرکت است برخوردی خردمندانه‌ نسبت به مسائل زندگی دارد و به مقتضای هر مسئله عملکردش مطابق با همان مسئله است؛ چنین فردی رفتارش به گفتمان موثر ختم می‌گردد. ♻️نتیجه اینکه: منطق ابزاری از سنخ قانون است که اندیشه را از افتادن در خطاها مصون نگاه داشته و آن را به سمت استدلال‌هایی کاملاً پایدار رهنمون می‌سازد؛ لذا اگر کسی به کلّی منطق را در استدلال‌هایش به کار برد هر چند دچار خطا در تفکّر نمی‌‌شود چون روش‌های معقول فکر کردن و تصمیم‌گیری خوب را داراست اما‌ هر چند منطق داشتن در تعاملات لازم هست ولی کافی نیست همانگونه که عدالت‌ورزی در خانواده بدون فضل موجب سردی روابط می‌شود، داشتن زیست منطقی بدون خردمندی ارتباط موثری به دنبال نخواهد داشت. زیرا انسان منطقی هرچند در باورها، عقاید و افکارش انسجام دارد اما تمام مسائل زندگی را با مبنای خشکِ دودوتا چهارتای خودش می‌سنجد اما طبق نظر خانم مونیکا آردلت: فرد خردمند در تعاملات علاوه بر اینکه منافع فردی را در نظر می‌گیرد رفاه دیگران را‌ نیز مد نظر دارد. استرنبرگ معتقد است فرد خردمند برای دستیابی به خیر مشترک و همگانی دست به خلاقیت می‌زند یعنی ایجاد تعادل میان منافع چندگانه درون فردی، بین فردی، فرا فردی در عین حالی که منافع خودش را هم در نظر دارد. ✅ خردمندی که روان‌شناسان به آن معتقدند در آموزه‌های دینی ما نیز مشهود است همچنان که در کلام امیرالمؤمنین علیه‌السّلام در نامه‌ی ۳۱ نهج‌البلاغه می‌فرمایند: فرزند عزیزم نفس خویش را میزان بین خودت و دیگران قرار ده پس برای دیگران آن چیزی را دوست بدار که برای خودت دوست داری. آری تفاوت فرد منطقی با فرد خردمند از سنخ تفاوت در کمیت و کیفیت و یا نظیر تفاوت "زندگی خوب" و "خوب زندگی" کردن است؛ زیرا کسی که دنبال زندگی خوب است نگاهش منطقی است اما کسی که در پی " خوب زندگی" کردن است نگاهی خردمندانه دارد. پس خوب زندگی کنیم تا زندگی خوبی داشته باشیم @AFKAREHOWZAVI