.
دشمنِ دشمنِ اسلام
✍خالقی
۱. حدود صدسال پیش، در چنین ایامی در قضیه مشروطهی مشروعه که شیخ فضلالله در برابر غربزدگان و تزویر انگلیسی مقاومت میکرد؛ این باصطلاح مجاهدان مشروطهخواه، تهران را فتح کردند. در آن هنگام که خطر تنهایی، شیخ فضل الله نوری را در میان هجمهی دشمنان نامرد تهدید میکرد؛ شخصی از شیخ پرسید «شما که میدانستید؛ نتیجه نمیگیرید؛ چرا مخالفت کردید؟» گفت: «تا اگر صد سال بعد از این، بعضی از مسلمانان به قعر زیر زمین و داخل سردابها رفتند و در آنجا با کمال ترس، درد دل کردند و گفتند صد سال قبل عدهای دست به دست هم دادند و ریشۀ اسلام را کندند؛ لااقل یک نفر بگوید که در میان آن عده، یک آخوند طبرسی و یارانش بودند که مخالفت کردند!».
۲. در آن زمان که مشروطهخواهان تهران را گرفته بودند و جرئت نداشتند به سفارت خارجی تعرض کنند؛ میرزا جواد سعدالدوله به شیخ پیشنهاد کرد که بیرق «هلند» را بر بالای خانهتان بزنید؛ دیگر حتی لازم نیست به سفارت هلند تشریف بیاورید. شیخ در پاسخ به این پیشنهاد، خندید و گفت: «آقای سعدالدوله باید بیرق ما را بر روی سفارت اجنبی بزنند. چطور ممکن است که صاحب شریعت که من یکی از مبلغین احکام آن هستم، اجازه فرماید به خارج از شریعت آن پناهنده شوم؟!» آنگاه آیۀ شریفۀ ۱۴۱ سوره نساء «وَلَنْ یَجعلَ اللهُ للکافرینَ علیَ المؤمنینَ سبیلاَ» را خواند... سپس ادامه داد: «من حاضرم صد مرتبه زنده شوم و ایرانیان و مسلمین مرا مثله کنند و بسوزانند، ولی به اجنبی پناهنده نشوم.». این چنین بود که دشمنان به قدرت روحانیت اصیل پیبردند و درصدد برآمدند تا قدرتمندترین و هوشیارترین روحانی را از میان بردارند تا کسی نتواند در برابر انحرافات آنها بایستد.
۳.ساعاتی قبل از اعدام در ۹ مرداد ۱۲۸۸ هجری شمسی در حالیکه چوبه دار آماده بود و شیخ را محاکمه میکردند، فردی از طرف مشروطه خواهان به ایشان گفت: « جنابعالی حرمت مشروطه را لغو کنید و بفرمایید منزل». شیخ پاسخ داد: « شب قبل پیامبر(صلیالله علیه و آله وسلم) را در خواب دیدم که امروز مهمان او هستم؛ حاضر نیستم این فرصت را از دست بدهم، و این مشروطه ابدالدهر حرام است». یعنی حتی تا آخرین لحظه هم از اعتقاد خود دست نکشید و مشروطه غیر مشروعه را تا ابد حرام اعلام کرد. در تاریخ هست که بعد از پایین آوردن جنازه شیخ از چوبه دار، عده ای از مجاهدان بیدین مشروطه، نسبت به پیکر مطهر شیخ شهید تعرض و هتک حرمت کردند.
۴. خمینی عظیم در بیان مقاومت تاریخی شیخ شهید میفرماید: «تاریخ یک درس عبرت است برای ما، شما وقتی که تاریخ مشروطیت را بخوانید میبینید که در مشروطه بعد از اینکه ابتدا پیش رفت، دستهایی آمد... تا آنجا که مثل مرحوم حاج شیخ فضل الله نوری در ایران برای خاطر اینکه میگفت باید مشروطه مشروعه باشد و آن مشروطهای که از غرب و شرق به ما برسد قبول نداریم، در همین تهران به دار زدند و مردم هم پای [دار] او رقصیدند یا کف زدند .» (صحیفه امام؛ ج ۱۸، ص ۱۷۰، ۱۷۱). و تاسف آور این که این مجتهد وارسته و شجاع توسط یک فرد منحرفِ روحانی نما محاکمه و به اعدام محکوم شد.
۵. یاد امام عزیز را گرامی میداریم که با آن عزم پیامبرگونه و آن روحیهی دشمنستیزی، نظام جمهوری اسلامی ایران را پس از قرنها بر اساس ولایت فقیه تاسیس و با اقتدار کامل با ایادی کفر و نفاق اتمام حجت کرد؛ آن زمان که فرمود: «قدرتها و ابرقدرتها و نوکران آنها مطمئن باشند که اگر خمینی یکّه و تنها هم بماند به راه خود که راه مبارزه با کفر و ظلم و شرک و بتپرستی است؛ ادامه میدهد و به یاری خدا در کنار بسیجیان جهان اسلام، این پابرهنههای مغضوب دیکتاتورها، خواب راحت را از دیدگان جهانخواران و سرسپردگانی که به ستم و ظلم خویشتن اصرار می نمایند سلب خواهد کرد.» (پیام به حجاج بیت الله الحرام ۵ شهریور ۱۳۶۶). روح پرفتوح تمامی علما و فضلا و شهدا در تمام دورانها که در راه اسلام جان فدا کردند تا نظام جمهوری اسلامی برقرار شود؛ با اعلی عِلّیین محشور باد.
#اصلاحیه
#امام_حسین
#نهضت_حسینی
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI