.
روایت اول
✍طیبه فرید
بعد از نماز مغرب میروم از صحن جامع رضوی برسم به صفوف پیچ در پیچ زوار در صحن انقلاب که با امام رضا جان وداعیه بخوانم که تلفنم زنگ میخورد. صدای پشت تلفن یکجوری می پرسد حالتان خوب است که مطمئن میشوم خبری شده! توقع هر چیزی را دارم الا آن چه را که میشنوم!
بهقول شاعر جان "خدا کند که کسی حالتش چو ما نشود"، راه دور باشی و خبر بد بشنوی!
یک لحظه زمان میایستد، زمین هم! شاید برگشتهام به چهارم آبان حواسم نیست. اما نه! امشب بیست و دوم مرداد ماه داغ سال ۴۰۲ است و من ارگ بمم درست ساعت پنج و بیست و چند دقیقه پنجم دی آن سال، که خشت به خشتم وسط صحن فرو میریزد.
دلم میشورد، میشکند، می سوزد، میریزد؛ اشکم هم! خبرها را باز میکنم. عملیات تروریستی در حرم احمد بن موسی علیهماالسلام با دو شهید! حس غریبی است. خیلی غریب.
#شاهچراغ
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI