. زینت پدر ✍راضیه کاظمی زاده آن روز که به دنیا آمدی، مادرت فاطمه سلام الله علیها تو را در آغوش کشید، بر گونه‌ات بوسه زد و از پیغمبر صلی الله علیه وآله خواست تا نامی زیبا برایت انتخاب کند و ایشان فرمود:« من در این کار از پروردگارم سبقت نمی‌گیرم! » جبرئیل بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شد و فرمود: « خداوند نام او را « زینب» یعنی «زینت پدر» قرار داده »، پیغمبر صلی الله علیه و آله تو را در آغوش کشید و با نگاه بر صورت مهربانت و تلاقی نگاهش با برادرت حسین علیه السلام اشک از چشمان مبارک‌ش جاری شد، گویا آن روز پیغمبر صلی الله علیه و آله به خاطر آورد واقعه‌ی عاشورا و غم و اسارت کودکان را، به یاد آورد، بی‌تابی زینب کبری سلام الله علیها برای برادر، در کنار تل زینبیه را، به یاد آورد، لحظه ی دیدار خواهر با پیراهن پاره پاره‌ی برادر را، به یاد آورد، سیلی سه ساله‌ی برادر کنار عمه جانش زینب سلام الله علیها، وداع خواهری با سر بریده ی برادر ... آری اینها دلیل گریه‌ی پیامبر صلی الله علیه و آله برای نازدانه‌ی علی علیه السلام و فاطمه سلام الله بود! به‌راستی که زینت پدر بودی آنجا که با صلابت حیدری در مقابل یزید و یزیدیان لب به سخن گشودی و تنها با یک کلمه تمام خوشی‌های کاذب آنها را از بین بردی، آنجا که گفتی :« ما رأیت الا جمیلا » چیزی جز زیبایی ندیدم! به‌راستی که شما مصداق صبر ایوبی، چرا که در مصیبت بزرگی که می‌فرمایند : عظمت الرزیة، استقامت به خرج دادی و در برابر مصیبتی که زمین و آسمان برایش گریان بودند و هنوز بعد از گذشت ۱۴۰۰ سال از آن واقعه زمینیان عزادارش هستند، لب به شکوه و شکایت نگشودی و برعکس با وجود داغ عزیزترین برادر، یاور و غمخوار خانواده‌اش بودی و همچون مادری دلسوز پرستار بازماندگان برادر بودی آن هم زمانی‌که به جای در آغوش کشیدن پیکر برادر و بوسه بر صورتش بر رگ‌های بریده‌اش بوسه نهادی! حقا که شما برازنده‌ی نام زینبی! ای زینت پدر و ای سنگ صبور برادر میلادت مبارک @AFKAREHOWZAVI