. زن‌ها و انتخاب ✍زهرا نجاتی من یک خانوم هستم. یکی از همین هشتاد و پنج میلیون نفر. من یک خانم هستم؛ دغدغه‌هایم مهم است؛ اما خیلی از دغدغه‌های من، دغدغه‌های مردان زندگی‌ام است؛ بهبود اوضاع اقتصادی نگرانی همسرم است. ایجاد اشتغال و آسان شدن اسباب ازدواج جوان‌ها، دل آرام و دغدغه پسرم است. من یک زن هستم. همطراز مردها در همین جامعه زندگی می‌کنم. در جامعه ای که شادی‌ها و تلخی‌ها، در کنار هم، رقم می‌خورند. 🔹من یک زن هستم و در کنار دغدغه‌های دیگر انتخاباتی‌ام، از شعار متنفرم. 🔹من جایگاهم را در حکومت اسلامی و در نظام، یافته‌ام و نیازی به اباطیلی ندارم که هربار نامزدها، برای به دست آوردن رایم به هم می‌بافند. چرا که آنها در واقع با این حرف‌ها، من را «ضعیفه» نشان می‌دهند.زبانشان چیزی می‌گوید اما در قلب‌هایشان، بوی تعفن دروغ و نفاق، امان می‌برد. انها در لفظشان، می‌گویند:« زنها، خدمت به خانوم‌ها» و در واقع در ذهنشان، بارها و بارها، من را، زن را، نیمه‌ای از کشورم را، فرهنگساز و تمدن ساز آینده را ضعیفه‌ای می‌پندارند که دلش به این اباطیل، خوش است. 🔹چون من را ساده می انگارند و گمان می‌کنند آن قدر ساده و فاقد تحلیل هستم که هربار با شعاری، می‌توانند رای من را بخرند. 🔹من یک زنم و به شدت از این ضعیفه انگاری هرساله نامزدهای انتخابات نفرت دارم. @AFKAREHOWZAVI