روز بعثت دیگرباره انسان
✍️فاطمه میریطایفهفرد
خداوند حبیبش را به بالای کوه میبرد. اصلا دلش میخواهد حبیبش، دور از هیاهوی شهر، با خدایش نجوا کند. نمیدانم چه کلامی و سخنی از دل رحمةللعالمین گذشت!؟ با خداوند چه گفت!؟ آن لحظات عظیم برای تحول بشریت چگونه بر ایشان گذشت؟! بشری که در خواب و خور بود و کعبه را با اصنام، ناخالص کردهبود. چه زمان سختی و چه وظیفهی دشواری! اما خدا از حال بندگانش آگاهتر است. خداوند یتیم عبدالله و آمنه را پذیرفت و او را سرور تمام عالمیان کرد. پس سروری از آن خداوند است.
امشب مکه عجیب نورانیست. عجیب صدای پر پرواز ملائک میآید.
امشب خدیجه(سلاماللهعلیها) عجیب بیقرار مراد خویش است. امشب عجیب شیرین است؛ آن خرمایی که علی(علیهالسلام) تا بالای کوه برای پیامبر(صلی الله علیهوآله)آورد.
امشب خدا دیگربار انسان را مبعوث است برای سروری بر کائنات. امشب انسان دوباره بزرگ میشود برای کاری بزرگ. کاری از جنس آخر دنیا، از جنس اصحاب آخرالزمانی سیدالشهدا. امشب دوباره وقت پذیرفتن مسئولیت است در عصر جاهلیت مدرن با اصنام رنگارنگ.
امشب دوباره شانهها را میآزمایند به تحمل سختی و بردباری دربرابر ناملایمات.
یعنی امشب شانههایم تحمل میکند؟! یعنی مرا هم میخرند در بازار مکارهی دنیا!؟
یعنی امشب من هم به خداوند پیامبر(صلی اللهعلیهوآله) مومن میشوم!؟
امشب دلم عجیب توسل میخواهد. برای زدودن تمام دوئیت ها و دوگانگیها.
امشب عجیب دلم خرما میخواهد. خرمایی به شیرینی خرمای مکه.
🍃عیدتان مبارک🍃
#پویش_نوشتن
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI