هدایت شده از مُستَبین
قضیب ممشوق یا عصای بلند 📃 داستان مشهوری که «پیامبر در آخرین روزها به مسجد آمد و از مردم حلالیت طلبید و سوادة بن قیس یا عُکّاشه گفت عصایت به بدن من خورده و باید قصاص کنم و عصا را از منزل دختر پیامبر آوردند و آن مرد به جای قصاص، بر بدن رسول‌خدا بوسه زد» بر خلاف برخی داستان‌هایی که در کتب متأخر پدید آمده، منابع کهن و معتبری دارد. برای نمونه امالی صدوق (مجلس 92) و التذکرة الحمدونیه آن را ذیل خبری طولانی و چند صفحه‌ای از ابن‌عباس آورده‌اند. ❌ مرحوم آیت‌الله معرفت، این داستان را خلاف مبانی شرع و هدف سازنده آن را کاستن از مقام رسول‌الله می‌داند (التمهید، ج10). ✅ اما آنچه در منابع سیره و مغازی آمده چنین است که رسول‌خدا در جنگ بدر در حال آرایش لشکر بود. چوبه تیری که با آن رزمندگان را منظم می‌کرد به بدن سواد بن غَزیّه خورد که نامنظم ایستاده بود. او ادعا کرد چوبه تیر دردآور بوده و طلب قصاص کرد. رسول‌خدا اعلام آمادگی کرد ولی ابن‌غزیه بدن مبارکش را بوسید. ✍️ سواد بن غزیه از صحابه مشهور و همراه رسول‌خدا در غزوه‌های متعدد است و به نظر می‌رسد این حادثه کوتاه و تشابه نام وی سبب ساختن آن داستان بلند شده است. در ایتا https://eitaa.com/Mostabin در تلگرام https://t.me/AlMostabin در واتساپ https://chat.whatsapp.com/E3MGP4A6vvr8THW1GjH3NO